در ماجرای تیلاپیا وقتی دم خروس پیدا است چطور قسم‌ها را قبول کنیم؟!

این مطلب دراین تاریخ ارسال شده است جمعه, ۲۸ آذر, ۱۳۹۳ در ساعت ۰۲:۰۳

کلیک کنید تا تصویر را بزرگتر ببینید

     در پی اعتراض دبیرخانه گروه هم‌اندیشی تالاب‌ها به ماجرای ورود غیر کارشناسی و خطر آمیز ماهی تیلاپیا به اکوسیستم‌های آبی کشور، دکتر حسن صالحی رئیس سازمان شیلات کشور در واکنشی کمی تند به دفاع از برنامه‌های سازمان تحت امرش برای واردکردن این‌گونه مهاجم و غیربومی کرده و ضمن اصرار بر عملی کردن تصمیمات‌‌شان، با اتکا بر دانش همکاران‌شان در سازمان شیلات قسم خوردند که هیچ اتفاقی برای اکوسیستم‌های آبی کشور و زیستمندانش نخواهد افتاد!

     نگارنده بسیار خوشحال است که در چند روز گذشته تماس‌ها و ایمیل‌هایی از طرف کارشناسان و متخصصان مستقل موافق و مخالف در حوزه شیلات و ماهی‌شناسی کشور دریافت کرده که حاوی مطالب و پژوهش‌های ارزنده‌ای بودند که حکایت از راه درستی دارند که پای در آن نهاده‌ایم.

     سازمان شیلات در توجیه و دلایل مصمم بودنش به این ورود خطرناک می‌گوید؛ در دنیا کارهای علمی و تحقیقاتی بسیار زیادی در خصوص ماهی تیلاپیا صورت گرفته است و به دلیل ارزش پروتئینی بالا و هزینه‌های تولید پایین، می‌تواند جایگزین بسیار خوبی برای اقشار ضعیف و کم‌درآمد جامعه به‌عنوان منبع پروتئینی بالا باشد؛ و همان‌طور که کشورهای پیشرفته دنیا مثل امریکا هم مدعی هستند، می‌توانیم با استفاده از دانش فنی تیلاپیای ابر نر تولید کنیم که کروموزوم‌های آن همگی YY باشند و تمامی ماهی‌های موجود در مزرعه نر شوند و حتی اگر ماده‌ای نیز در میان آن‌ها باشد به دلیل تراکم بسیار بالا امکان تولیدمثل نداشته باشد و با نظارت دقیق سازمان‌های نظارتی و تعهد بالای تولیدکنندگان از خروج احتمالی این‌گونه و ورود به اکوسیستم‌های آبی کشور جلوگیری می‌کنیم!

     جان کلام اینکه طراحان و ایده پردازان این طرح مدعی هستند که می‌خواهند با یک مدیریت علمی، متعهد و آگاهانه و در نظر گرفتن تمام جوانب اقدام به تولید ماهی تیلاپیا در سامانه‌های فوق متراکم کنند تا اضافه بر افزایش بهره‌وری آب‌های لب‌شور مناطق کویری، با ایجاد اشتغال مولد و امنیت غذایی از خروج ارز از کشور جلوگیری کرده و ماهی تیلاپیای تولیدشده توسط خودمان را باقیمت بسیار مناسب به دست مردم برسانند.

     تجربه‌ها نشان داده است که در کشور ما عموماً به نتایج کوتاه‌مدت دوران مدیریت‌ها توجه می‌شود، مثلاً در همین حوزه شیلات درصدد هستیم که سرانه مصرف ماهی در کشور بالا برود ولو اینکه آمار صید میگو، کیلکا و ماهی خاویاری رشد چند ۱۰۰ درصدی داشته باشد و حتی در سال‌های آینده مجبور باشیم تنها شاهد یک نمونه تاکسیدرمی شده آن‌ها در موزه‌ها باشیم، آمار مجوزهای تولید آبزیان سر به آسمان بساید ولو ۵ درصد آن‌ها هم به نتیجه نرسد، یک گونه به صنعت آبزی‌پروری کشور معرفی شود بدون اینکه ملاحظات زیست‌محیطی و خطرات نابودکننده آن را در نظر بگیریم و برای ضمانت‌های اجرایی تدابیر کنترلی آن به شرایط اجتماعی فرهنگی و بضاعت نهادهای نظارتی کشور توجه کنیم!

     در حیرتم باوجود تجارب تلخی مانند کپور و حتی قزل‌آلا که نتوانسته‌ایم توانمندی دستگاه‌های نظارتی و متولی را برای اعمال نظارت جامع و کاملی روی مزارع‌شان ثابت کنیم! نمی‌دانم چگونه به خودمان اجازه می‌دهیم که بی‌محابا از عواقب خطرناک آن، چنین ادعاهای بزرگی را در کنترل مزارع پرورش تیلاپیا مطرح کنیم؟!

     آیا بهتر نیست برای اثبات این ادعای توانمندی‌مان، پرورش گونه‌های بومی خلیج‌فارس مثل صبیتی، شانک، حلوا سفید، سوکلا، شوریده و… را که از ماهیان ممتاز و دارای ارزش تغذیه‌ای و تجاری بالا در جهان هستند را در شمار اولویت‌های توسعه‌ای‌مان در حوزه آبزی‌پروری قرار دهیم که هم تا حدودی در انحصار کشور ایران است و هم فرار آن‌ها نه‌تنها موجب نگرانی نیست بلکه مایه مسرت هم خواهد بود.

     این یادداشت با عنوان “این چراغ، برای خانه بسوزد” در شماره ۵۸۲۰ مورخ پنج‌شنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۳ روزنامه ایران هم منتشرشده است.



۲ دیدگاه لـ در ماجرای تیلاپیا وقتی دم خروس پیدا است چطور قسم‌ها را قبول کنیم؟!

  1. رضا درخشنده گفته است:

    ۱۵ بهمن, ۱۳۹۳ در ساعت ۰۲:۰۰

    آقای مهندس خاکپور عزیز
    حقیر به عنوان کسی که از سال۱۳۷۶ به طور پیوسته با ماهیان آب های داخلی به ویژه ماهیان آن استان سرکار دارم تقریبا تمام استان شما (به نوعی استان خودم) را نمونه برداری ماهی انجام داده ام. همکار پروژه مطالعاتی شناسایی ماهیان استان چهارمحال و بختیاری طی دو فاز و به مدت تقریبی سه سال ، کارشناس ماهی شناسی و لیمنولوژی مطالعات جامع تالاب چعاخور در سال های ۱۳۸۱-۱۳۸۲ و همکار تیم مطالعاتی شناسایی ماهیان زاگرس مرکزی به همراه دکتر عبدلی در سال ۱۳۸۹-۱۳۹۰ از جمله کارهایی است که در آن استان انجام داده و دادهای و یافته های حاصل از آن را نشر داده و موجود نیز هست. در ارتباط با معرفی گونه تیلاپیا و اصرار سازمان شیلات ایران برای معرفی ان باید بگویم که هیچ کسی نمی تواند ضمانت بدهد که آبزی پروران رفتاری مسئولانه داشته باشند و به گونه ای ایزوله عمل نموده و مانع ورود این هیولا به آب های شیرین و داخلی ایران شوند. کما این که تمامی تمهیدات بکار گرفته شده برای ممانعت از ورود قزل آلای رنگین کمان بدون نتیجه مانده و کمتر جایی از آب های استان را می توان گفت که در آن این گونه حضور نداشته باشد. حضور ناخواسته گونه های در تالاب چغاخور نیز بدون اثر نبوده . در این نالاب پس از معرفی کپور ماهیان چینی ، گونه های شاه کولی و آمورچه نیز وارد تالاب شده و به همراه دوگونه کپور معمولی و بیگ هد همسفرگی و رقابت غذایی را با تنها گونه منحصر به قرد و بومی این تالاب یعنی ماهی پرچمی یا آفانیوس ولادی کوی به وجود آورده که این گونه را با خطر انقراض روبرو نموده است. یادم هست که در جلوی پاسگاه محیط بانی در سال ۱۳۷۶ وقتی برای نمونه برداری رفته بودیم با ساچوک یا تور ماهی گیری آکواریم به راحتی این ماهیان را در حاشیه صید کردیم . جمعیتش فوق العاده زیاد بود. اما در آخرین نمونه برداری اثری از این ماهی در تالاب ندیدیم . در جایی دیگر این ماهی را صید کردیم. با توجه به داده ها و اطلاعات قبلی و تطبیق آن ها می توان دریافت که در رودخانه سبزکوه به دلیل حضور کاهی قزل آلا بسیاری از گونه های بومی از آنچا رخت بر بسته و گونه های که از نظر شیلاتی کنتر اهمیت دارند در رودخانه باقی مانده اند. در هر صورت باید عرض کنم که از اول بهتر بود حتی مجور ورود این ماهی به صورت تحقیقاتی هم به کشور صادر نمی شد و خیال همه را از این بابت راحت می کردند.

  2. هومان خاکپور گفته است:

    ۱۵ بهمن, ۱۳۹۳ در ساعت ۲۱:۲۴

    درود بر دوست خوب‌مان رضا درخشنده عزیز و ممنون از توضیحات کارشناسی و میدانی

Leave a comment