بایگانی “خشکسالی”

انتقال آب از کارون با فشار سیاست

سه شنبه, ۱۷ شهریور, ۱۳۹۴

     این روزها کارون حال‌وروز خوشی ندارد و شوربختانه طرح‌های انتقال آب و سدسازی هم برای نابودی آن صف‌آرایی کرده‌اند. در گفتگویی با خبرنگار روزنامه قانون شرکت کرده‌ام که می‌توانید شرح کامل این گفتگو را در زیر بخوانید:

ونک

روزنامه قانون: سالانه به‌اندازه سد کرج آب‌های پشت ۵ سد کارون تبخیر می‌شود. وزارت نیرو سازمان محیط‌زیست را در پروژه‌های انتقال آب در عمل انجام‌شده قرار می‌دهد. بدنه کارشناسان وزارت نیرو به‌اشتباه بودن این‌گونه پروژه‌ها باور دارند اما تصمیم‌گیری در این رده صورت نمی‌گیرد. اگر آن‌ها می‌توانستند منابع مالی و ردیف اعتباری پروژه‌‌های بهشت‌آباد و سبزکوه را تأمین کنند هیچ‌گاه نیازی به چانه‌زنی نداشتند و اصرار به سازمان محیط‌زیست برای صدور مجوز نمی‌کردند.

     اصرار به سازمان محیط‌زیست برای صدور مجوز، برای این است که می‌خواهند تنش‌های اجتماعی این طرح‌ را کاهش دهند چون مابقی پروژه‌هایشان به این مسئله گره‌خورده است. تمامی این پروژه‌ها به بهانه انتقال آب شرب رخ می‌دهد اما تنها یک درصد ناچیزی مثلاً ۵ درصد را برای آب شرب اختصاص می‌دهند. پروژه‌های انتقال آب در کشور از کارون بزرگ در حالی با نام شرب اجرا می‌شوند که به کام صنایع هستند. مسئولان از یک‌سو مردم را به صرفه‌جویی در مصرف آب دعوت می‌کنند و از سوی دیگر خود با فریبکاری و تحت‌فشار لابی‌های سیاسی تیشه به ریشه منابع آبی کشور می‌زنند.

     آب هست ولی کم هست، این شعار‌ی است که این روزها بر روی در و دیوار شهرها نقش بسته و در شبکه‌های مختلف صداوسیما نیز مردم را به صرفه‌جویی در مصرف این مایه حیات دعوت می‌کنند اما اینکه مسئولان تا چه اندازه به این شعار در تصمیم‌گیری و عملکرد خود اعتقاد دارند خود جای سؤال است چراکه هرروز خبری از سوء مدیریت و لابی‌های سیاسی در مدیریت منابع آبی موجود در کشور به گوش می‌رسد.

علاقه‌مندی وزارت نیرو به سدسازی

رتبه‌ ۱۳۲ در بین ۱۳۳ کشور دنیا در رتبه‌بندی جهانی مدیریت منابع آب ایران خود گواه روشنی بر این مسئله است. بر اساس استانداردهای جهانی هر کشوری که بیش از ۴۰ درصد منابع آب تجدید‌شونده را استفاده کند، وارد بحران آب می‌شود، درحالی‌که در ایران حدود ۷۲ درصد از منابع آب تجدیدشونده مورداستفاده قرار می‌گیرد. در قوانین و برنامه چهارم و پنجم توسعه حکم شده که وزارت نیرو باید میزان آب ازدست‌رفته در آب‌های زیرزمینی را تا حداکثر ۲۵ درصد احیا کند و برگرداند، ولی به‌نظر می‌رسد وزارت نیرو تنها به اجرای کارهای سخت‌افزاری مثل سدسازی علاقه‌مند است، نکته جالب‌توجه اینجاست که سدسازی تکنولوژی منسوخ‌شده‌ای است که یکی از دلایل اصلی کاهش منابع آبی و بحران آب در دنیا شناخته‌شده است.

بهشت‌آباد تعطیل نشده است

یکی از طرح‌هایی که در چند سال اخیر در کشور اعتراض‌های فراوانی را به ‌دنبال داشته پروژه انتقال آب از کارون و سرشاخه‌های آن به فلات مرکزی ایران است. پروژه‌ای که به گفته مسئولان سازمان محیط‌زیست تیشه به ریشه محیط‌زیست کشور می‌زند. یکی از این پروژه‌ها انتقال آب بهشت‌آباد از چهارمحال و بختیاری به اصفهان است. پروژه‌ای که در مقطعی سازمان محیط‌زیست خبر توقف آن را داده بود اما شواهد حاکی از آن است که بهشت‌آباد همچنان در حال اجر است.

بهشت‌آباد به دلیل کمبود بودجه تعطیل است نه نبود مجوز سازمان محیط‌زیست

هومان خاکپور، کارشناس محیط‌زیست دراین‌باره به «قانون» می‌گوید: افراد محلی گفته‌اند که این پروژه تعطیل نشده و همچنان در حال اجرا است، بنده نیز در همین حد از ادامه این پروژه اطلاع دارم. به نظر نمی‌آید که پروژه به‌صورت کامل متوقف‌شده باشد، ممکن است که سرعت اجرای پروژه کند شده باشد و یا اینکه با محدودیت‌هایی در کار و منابع مالی مواجه شده‌ باشند. ولی اینکه به دلیل عدم صدور مجوز سازمان محیط‌زیست پروژه به سمت تعطیلی رفته را بعید می‌دانم. این پروژه مجوز سازمان را ندارد اما ممنوعیت قانونی و قضایی برای آن اعلام‌نشده و تا زمانی که دستور قضایی برای توقف پروژه‌‌ای صادر نشود هیچ پیمانکاری پروژه‌اش را تعطیل نمی‌کند مگر اینکه به‌لحاظ قانونی منابع مالی موردنیاز تأمین نشده باشد، در پروژه‌های انتقال آب سبزکوه و بهشت‌آباد مشکل اصلی کمبود بودجه است.

وزارت نیرو سازمان محیط‌زیست را نمی‌بیند

خاکپور می‌افزاید: بر اساس قانون و مصوبه شورای عالی محیط‌زیست تمامی پروژه‌های عمرانی که مشمول ارزیابی سازمان محیط‌زیست می‌شوند باید در زمان مکان‌یابی و امکان‌سنجی از این سازمان مجوز اخذ کنند، یعنی قبل از آغاز پروژه چراکه تأمین ردیف اعتباری منوط به اخذ این مجوزها است اما مشکل اینجاست که دستگاه متولی که وزارت نیرو است بدون گرفتن این مجوزها تحت‌فشارها و لابی‌های سیاسی‌کار را شروع می‌کنند. با این روش کار، سازمان‌ محیط‌زیست را در عمل انجام‌شده قرار می‌دهند.

تمامی پروژه‌های انتقال آب فاقد مجوز است

او با اشاره به اینکه تمامی پروژه‌های اجراشده و یا در حال اجرا فاقد مجوز از سازمان محیط‌زیست هستند، می‌گوید: پروژه‌هایی مانند سد خرسان‌۳، تونل‌های انتقال آب بهشت‌آباد، گلاب یک و دو و سبزکوه که پیشینه برخی از آن‌ها حتی به ۵ سال گذشته برمی‌گردد، در حال حاضر مدعی هستند که بخش زیادی از بیت‌المال صرف این پروژه‌ها شده و توقف آن‌ها به معنای هدر رفت و اتلاف بیت‌المال است.

وزارت نیرو مردم را ترغیب به بی‌قانونی می‌کند

خاکپور ادامه می‌دهد: تمامی این اتفاق‌ها در شرایطی رخ می‌دهد که وزارت نیرو به‌عنوان متولی منابع آبی در کشور از تمامی مشکلات، محدودیت‌ها و چالش‌های حوزه آبی در کشور اطلاع دارد. وقتی وزارت نیرو به قانون پایبند نیست چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم کشاورزان به قانون پایبند باشند. عملکرد وزارت نیرو مردم را به بی‌قانونی ترغیب می‌کند. این کارشناس محیط‌زیست درباره پروژه‌های غیرکارشناسی وزارت نیرو می‌گوید: ‌باور بنده بر این است که بدنه کارشناسان وزارت نیرو به‌عنوان مجری و متولی کارشناسی این پروژه‌ها به‌اشتباه بودن این‌گونه پروژه‌ها باور دارند اما تصمیم‌گیری در این رده صورت نمی‌گیرد معمولاً تصمیم‌گیری‌ها در رده‌های مدیریتی با لابی‌ و فشارهای افراد سیاسی انجام می‌گیرد. اگر الآن ادعا می‌شود که توقف این پروژه‌ها هدر رفت بیت‌المال است این صحبت کارشناسان وزارت نیرو نیست بلکه صحبت مسئولان و نمایندگان سیاسی در استان‌ها یا در سطح کشور است.

محیط‌زیست با این بضاعت مجبور است موافقت کند

خاکپور یادآور می‌شود: سازمان محیط‌زیست به‌دلیل اینکه از بضاعت لازم در تصمیم‌گیری و مدیریت منابع آبی کشور برخوردار نیست، درنهایت مجبور است به این پروژه‌ها تن بدهد. هرچند در سال‌های اخیر سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور با حساسیت ویژه‌ای با این مسئله برخورد می‌کند و اعلام کرده تا سازمان محیط‌زیست مجوز ارزیابی صادر نکند، ردیف اعتباری به آن پروژه تخصیص نمی‌دهد. مطمئن باشید اگر آن‌ها می‌توانستند منابع مالی و ردیف اعتباری پروژه‌‌های بهشت‌آباد و سبزکوه را تأمین کنند هیچ‌گاه نیازی به چانه‌زنی نداشتند و اصرار به سازمان محیط‌زیست برای صدور مجوز نمی‌کردند چراکه در استان چهارمحال و بختیاری پروژه‌های بدون مجوز ارزیابی اجراشده و منتظر این مجوزها نمانده‌اند. پروژه گلاب یک بدون مجوز سازمان تمام شد و گلاب دو در مراحل نهایی است به‌دلیل اینکه منابع اعتباری آن را از بودجه استان اصفهان تأمین کرده‌اند. در حال حاضر نیز اگر اصرار به سازمان محیط‌زیست برای صدور مجوز می‌کنند برای این است که می‌خواهند تنش‌های اجتماعی این طرح‌ را کاهش دهند چون مابقی پروژه‌هایشان به این مسئله گره‌خورده است.

انتقال آب از سرشاخه‌های دز در فریدن اصفهان

او با اشاره به اینکه این پروژه‌ها به‌نام شرب است ولی به کام صنعت می‌گوید: مسئولان استان اصفهان مدعی هستند که با پروژه گلاب تا افق ۱۴۲۰ نیاز آبی اصفهان بزرگ را با جمعیت ۵ میلیون نفری تأمین می‌کنند، هنگامی‌که بحث آب شرب مطرح می‌شود این توجیه منطقی است. ولی وقتی پروژه بهشت‌آباد را به بهانه آب شرب اجرا می‌کنند و آنگاه پروژ‌ه‌هایی در قالب انتقال یک میلیارد مترمکعب آب به اصفهان را در فریدن اصفهان از سرشاخه‌های دز اجرا می‌کنند صورت‌مسئله فرق می‌کند. رودخانه دز از لرستان سرچشمه می‌گیرد و پس از عبور از منطقه‌ای در مرز اصفهان و چهارمحال و بختیاری وارد کارون بزرگ در خوزستان می‌شود. یعنی بخش‌هایی از حوضه آبریز این رودخانه در لرستان، اصفهان و چهارمحال قرار دارد. تمامی این پروژه‌ها به بهانه انتقال آب شرب رخ می‌دهد، معمولاً هنگامی‌که پروژه‌های انتقال آب را تعریف می‌کنند یک درصد ناچیزی مثلاً ۵ درصد را برای آب شرب اختصاص می‌دهند چراکه آن‌ها نمی‌خواهند مخالف سیاست دولت که اعلام کرده با هیچ پروژه انتقال آب به‌جز شرب موافقت نمی‌کند، حرکت کنند.

عقلانیت در تصمیم‌گیری‌های دولت در حوزه آب وجود ندارد

خاکپور عنوان می‌کند: استان اصفهان به‌دلیل توسعه صنایعی مانند فولاد رتبه بالایی در تولید ناخالص ملی در کشور دارد؛ همین مسئله باعث افزایش نرخ مهاجرت به این استان شده، این اتفاق بلای جان خود اصفهان شده است. فرونشست زمین در مناطقی که صنایع مستقرشده و توسعه‌ای که در بخش کشاورزی داشته‌ایم یکی از پیامدهای منفی این توسعه صنعت است. مسئله‌ای تعجب‌برانگیز این است چرا دولت فریبکاری می‌کند، چرا به بهانه شرب این‌همه پروژه برای توسعه صنایع تعریف می‌کند چراکه تأمین آب شرب را می‌توان با تنها یکی از این پروژه‌ها برای همیشه حل کرد. اگر تونل گلاب می‌تواند مشکل را حل کند چرا این پروژه را اجرا نمی‌کنند اما مابقی پروژه‌ها مانند بهشت‌آباد و سرشاخه‌های دز را تعطیل کنند. در این تصمیم‌گیری‌ها در دولت عقلانیت وجود ندارد، همه این اتفاقات بر اساس سیاسی‌کاری و نفوذ مسئولان این استان‌ها در دولت است.

آب چهارمحال و بختیاری در شهر رفسنجان کرمان

او به پروژه انتقال آب ونک اشاره می‌کند و می‌گوید: پروژه دیگری در استان چهارمحال و بختیاری تعریف‌شده به‌نام ونک باهدف انتقال آب از این استان به شهر رفسنجان در کرمان، نکته جالب‌توجه اینجاست که مسئولان استان اصفهان نیز به این پروژه اعتراض کرده‌اند. متأسفانه در فلات مرکزی کشور ما یک توسعه اشتباه در کشاورزی و صنایع داشته‌ایم و با توهم وجود منابع آبی در یک استان دیگر چشم به کارون بزرگ دوخته‌ایم. تمامی این کارها به نابودی کارون بزرگ و درنهایت نابودی خوزستان ختم می‌شود. بر اساس آمار منتشرشده دولت در خوزستان پهناهای آبی خوزستان به یک‌سوم رسیده؛ در حال حاضر کانون تولید گردوغبار تنها تالاب‌های خشک‌شده نیستند در حدود ۲ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی که به دلیل کاهش منابع آبی بایر شده‌اند تبدیل به کانون تولید گردوغبار شده‌اند. این آمار گزارش ستاد مقابله با ریز گرد در کشور است.

۱۶ سد روی کارون خالی ساخته می‌شود

خاکپور می‌گوید: از یک‌سو بارگذاری‌های غلط در فلات مرکزی چه به بهانه صنعت و یا کشاورزی و از‌ سوی دیگر احداث چندین سد بر روی کارون تیشه به ریشه منابع آبی ایران زده است. در حال حاضر ۵ سد غرقابی که ظرفیت ذخیره ۱۴ میلیارد مترمکعب آب را دارد بر روی کارون احداث‌شده این در حالی است که کل آورده آب کارون بزرگ در شرایط نرمال ۱۴ میلیارد مترمکعب بوده و در شرایط فعلی به ۹ میلیارد متر‌مکعب رسیده است. در شرایط فعلی سدها خالی هستند و هیچ‌کدام‌شان در ظرفیت بالای تولید انرژی بر‌‌قابی نیستند.

     ما با سدهایی مواجه هستیم که آب در آن‌ها نیست و سرمایه‌گذاری بر روی آن‌ها انجام‌شده و این سدها ۵۰۰ میلیون مترمکعب در سال تبخیر دارند یعنی به‌اندازه سد کرج تبخیر آب داریم. همچنین وزارت نیرو در اقدامی جالب احداث ۱۶ سد دیگر روی کارون بزرگ را در دست مطالعه و اجرا دارد، آینده‌ای که برای کشور متصور می‌شوم با این‌گونه اقدامات نابودی کارون و در پی آن خوزستان و ایران است.

به‌کارگیری نیروهای مسلح برای مهار‌ آتش‌ جنگل‌ها

یکشنبه, ۷ تیر, ۱۳۹۴

     به بهانه سخنان امیدبخش معاون اول رییس جمهور در خصوص برنامه‌های حمایتی دولت از نهادهای متولی مدیریت حریق در جنگل‌ها و مراتع کشور، نگارنده به همراه یکی از اعضای فراکسیون محیط زیست مجلس در گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان شرکت کرده‌ که شرح کامل آن در شماره ۲۷۸۸ مورخ شنبه ۶ تیر ۱۳۹۴ آن روزنامه وزین منتشر شده است:

آتش سوزی آرمان

روزنامه آرمان: هر چند در سال‌های اخیر آتش‌سوزی جنگل‌ها اتفاقی بوده است که در همه فصل‌های سال رخ می‌داده اما، در فصل گرما میزان سوختن جنگل‌ها و مراتع افزایش پیدا می‌کند. همین امسال و در حالی که هنوز یک هفته از آغاز تابستان نگذشته است بارها شاهد آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور بوده ایم که به نابودی چندین هکتار از تنفس گاه‌ها منجر شده است. یکی از مسائل مهم در این زمینه کمبود نیرو و تجهیزات برای اطفاء حریق جنگل‌هاست. همین موضوع باعث شده است معاون اول رئیس‌جمهور از نیروهای نظامی بخواهد که در اطفاء حریق جنگل‌ها مشارکت کنند.

     این روزها شنیدن اسم شهرهایی مانند ایلام، گلستان، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد آتش‌سوزی در جنگل را با خود تداعی می‌کند. این آتش‌سوزی‌ها در ماه‌های اخیر به نابودی چندین هکتار از جنگل‌های کشور منتهی شد. آتش‌سوزی‌هایی که هر ساله در فصل گرما با شدتی باور نکردنی با دخالت عامل‌های مختلف به جان جنگل‌های کشور می‌افتند و به نابودی قسمت وسیعی از جنگل‌های کشور می‌انجامند. عوامل ایجادکننده حریق را به سه دسته عمدی، غیر عمدی و طبیعی می‌توان تقسیم کرد که دو عامل اول را می‌توان عامل انسانی هم نامید، مساله مهم که در آتش‌سوزی‌ها اخیر بسیار مطرح شده است افزایش نقش عامل انسانی در ایجاد آتش‌سوزی‌هاست. در سال گذشته نزدیک ۲۲ هزار هکتار از جنگل‌های ما در آتش سوختند. مساله مهمی که در زمینه اطفای حریق در ماه‌های اخیر به شدت خودنمایی کرده است نبود تجهیزات و نیروی کافی برای خاموش کردن آتش است.

توانمندی و ظرفیت نیروهای مسلح در اطفای حریق

     اهمیتی که یافتن راهکار برای آتش‌سوزی جنگل‌ها دارد باعث شده است که معاون اول رئیس‌جمهور بگوید: رسیدگی به جنگل‌ها و مراتع کشور و جلوگیری از آسیب و خسارت به این سرمایه‌های ملی از اولویت‌های دولت است و باید این موضوع را با حساسیت ویژه دنبال و اعتبارات مورد نیاز آن را تامین کنیم. اسحاق جهانگیری در جلسه بررسی وضعیت آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور، جنگل‌ها و مراتع را از سرمایه‌های ملی و پراهمیت کشور برشمرد و با استقبال از حساسیت رسانه‌ها و افکار عمومی نسبت به وقوع آتش‌سوزی‌ها در جنگل‌های کشور اظهار کرد: باید موضوع آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور را به عنوان یک اولویت ویژه دنبال کنیم. او با اشاره به گزارش‌های ارائه‌شده در این جلسه در زمینه اقدامات انجام شده از سوی سازمان‌های مرتبط خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد این سازمان‌ها تاکنون اقدامات خوبی انجام داده‌اند و از آمادگی بیشتری برای جلوگیری از بروز حوادثی نظیر آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع کشور برخوردارند.

     او افزود: البته در این زمینه کمبودها و محدودیت‌هایی نیز در بخش اعتبارات و تجهیزات وجود دارد که انتظار می‌رود سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور تدابیر لازم را برای رفع این محدودیت‌ها اتخاذ کند. او همچنین با تاکید بر وجود ظرفیت‌ها و توانمندی‌های فراوان در نیروهای مسلح برای کمک به اطفای حریق و جلوگیری از آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور، از وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح خواست حداکثر زمینه همکاری نیروهای مسلح با سازمان‌های ذیربط درخصوص جنگل‌ها و مراتع کشور را فراهم کند. جهانگیری از رئیس سازمان مدیریت بحران کل کشور نیز خواست جلسه‌ای در این زمینه با حضور دستگاه‌های مرتبط برگزار و طرح جامعی برای جلوگیری از آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور تدوین کنند تا وظایف هر استان و هر دستگاه در این طرح مشخص باشد. او بر لزوم تجهیز ناوگان زمینی برای اطفای حریق و مهار آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور تاکید کرد و از وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح خواست در خصوص پشتیبانی هوایی اطفای حریق نیز برنامه‌ریزی لازم را انجام دهند. به گزارش ایلنا، معاون اول رئیس‌جمهور افزود: لازم است طرحی جامع برای پوشش هوایی جهت اطفای حریق جنگل‌ها و مراتع با محوریت وزارت دفاع تدوین شود به گونه‌ای که این طرح در یک دوره زمانی مشخص به اجرا درآید.

در بحث آتش‌سوزی برنامه محور نیستیم

     یک کارشناس محیط زیست در مورد راهکارهای مقابله با آتش‌سوزی در جنگل‌ها به «آرمان» می‌گوید: ما در بخش آتش‌سوزی فقط یک مؤلفه اطفای حریق را در نظر می‌گیریم و صبر می‌کنیم تا آتش‌سوزی اتفاق بیفتد و بعد دنبال راه‌حل می‌گردیم. ما در بحث آتش‌سوزی برنامه محور نیستیم.

     هومان خاکپور می‌افزاید: باید برای مقابله با آتش‌سوزی یک برنامه مدون داشته باشیم که سه مرحله اصلی در آتش‌سوزی جنگل‌ها را در برگیرد. این سه مرحله شامل پیش از حریق، حین حریق و پس از حریق هستند. او تصریح می‌کند: در مرحله پیش از حریق ما اقدامات پیشگیرانه نداریم که با آن احتمال حریق را پایین بیاوریم. آگاهی دادن به افراد محلی، نصب آتش بر از جمله اقدامات پیشگیرانه ای هستند که با انجام آنها به میزان زیادی از روی دادن حریق و خسارات آن می‌توان کاست.

     او ادامه می‌دهد: در مرحله حین حریق ما آمادگی‌های لازم برای مقابله با حریق را نداریم. با اینکه قوانین خوبی در این زمینه داریم ولی بین سازمان‌ها و دست اندرکاران این حوزه انسجام و هماهنگی‌های لازم وجود ندارد و در نتیجه دستگاه‌ها آمادگی لازم برای خاموش کردن حریق را ندارند. در قانون ملی شدن جنگل‌ها که در ۱۳۴۷ به تصویب رسید ذکر شده است که تمام نیروهای نظامی و انتظامی و لشکری مؤظف هستند که در هنگام آتش‌سوزی به کمک سایر نهادها برای خاموش کردن حریق بیایند. از سوی دیگر نداشتن برنامه مشخص هنگام خاموش کردن حریق به سردرگمی نیروهای مردمی و دولتی انجامیده است که باعث کاهش کارآیی آنها می‌شود.

     خاکپور می‌افزاید: در مرحله بعد از حریق هم برنامه ای مشخص برای احیا و بازسازی مناطقی که در آنها آتش‌سوزی روی داده است نداریم و به همین دلیل بعد از هر حریق بخشی از جنگل‌های ما از بین می‌روند.

مساله محیط زیست یک موضوع فرابخشی است

     یک عضو فراکسیون محیط زیست مجلس با اشاره به اصل ۵۲ قانون اساسی، حفاظت و صیانت از محیط زیست را وظیفه همگانی می‌داند و به «آرمان» می‌گوید: ایران مقام ششم تخریب جنگل‌ها را در جهان دارد و اگر اوضاع به همین منوال ادامه پیدا کند تا ۵۰ سال آینده حتی یک درخت در جنگل‌هایمان نخواهیم داشت. کمال‌الدین پیرمؤذن می‌افزاید: یک راه حل مفید در این زمینه این است که برای چند سال بجز در موارد ضروری اجازه ندهند که از جنگل‌ها بهره‌برداری شود. سازمان جنگل‌ها و سازمان محیط زیست از نظر امکانات و نیرو محدودیت‌های زیادی برای مقابله با حریق دارند.

     او تصریح می‌کند: به لحاظ اینکه مساله محیط زیست یک موضوع فرابخشی است باید کسانی که حتی یک درصد هم مسئولیت دارند به یاری محیط زیست بشتابند. از ارتش، سپاه و هلال‌احمر گرفته تا دستگاه‌هایی مانند مدیریت بحران که برای آنها در این زمینه وظایفی تعریف شده است باید به کمک محیط زیست بیایند. او تأکید می‌کند: قانونی که کمیسیون کشاورزی در زمینه جنگل‌ها در حال تصویب آن است به میزان زیادی خلأ قانونی موجود را پر می‌کند و می‌تواند یک راهکار محکم، جامع و کامل برای دستگاه‌های اجرایی باشد. به‌ویژه که توجه بیشتر این دولت به مساله محیط زیست و جنگل‌ها امیدها را در این زمینه بیشتر کرده است. دولت می‌تواند با افزایش بودجه و منابع مالی حفاظت از محیط زیست را بیشتر کند.

برداشت از ذخایر آبی و سونامی ریزگردها

چهارشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۳۹۴

     به بهانه هجوم گرد و غبار و آلودگی هوای تهران بزرگ، در گفتگویی با روزنامه آرمان شرکت کرده‌ام که متن کامل آن در زیر آورده شده است:

گردوغبار

روزنامه آرمان: روز گذشته با هجوم ریزگردها شهر تهران یکی آلوده‌ترین روزهای خود در سال جاری را پشت سر گذاشت. با توجه به اینکه در سال‌های گذشته برای مقابله و کاهش شدت آلودگی هوا از سوی دستگاه‌های ذی‌ربط پیشنهاداتی از جمله استفاده از وسایل حمل‌ونقل عمومی، ایجاد طرح زوج و فرد برای خودروها و …. مطرح می‌شد اما هم‌اکنون منبع آلودگی‌های هوا فقط ریزگردها عنوان می‌شود که برای کنترل آن باید راهکار ویژه‌ای از سوی مسئولان امر اندیشده شود.

     در بحث مقابله با آلودگی هوا و کانون‌های آلودگی برون‌مرزی در کشورهای همسایه به‌ویژه کشور عراق به‌دلیل وجود نابسامانی در مدیریت این کشور موضوع رسیدگی به آلودگی هوا و ریزگردها در اولویت دولت این کشور نیست. تاکنون کشور عراق از لحاظ دیپلماتیک نتوانسته همکاری و اقدامی برای مهار ریزگردها انجام دهد. در حال حاضر شاهد هجوم ریزگردها از دو منبع داخلی و خارجی در کشور هستیم؛ از منابع داخلی می‌توان به بحث سلامت و آلودگی هوا اشاره کرد که بسیاری از این اقدامات ناشی از کانون‌های هجوم گردوغبار داخلی است و به منشا گرد و غبارهای برون مرزی مربوط نمی‌شود.

     به‌دلیل خشکی تالاب‌ها روزبه‌روز بر شدت کانون‌های گرد و غبار داخلی افزوده می‌شود و این افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی تالاب‌ها به عنوان نعمت‌های الهی در هر منطقه امروزه با خشکی‌های موجود به منبع آلودگی ریزگردها مبدل شده است. علاوه بر گردوغبار ناشی از خشکی تالاب‌ها شاهد زمین‌ها و دشت‌های کشاورزی رها شده هستیم که این زمین‌های بایر خود به‌عنوان منبع گردوغبار مبدل شده و کنترل آن باید هرچه سریع‌تر انجام شود. بسیاری از دشت‌های کشور با آفت شدید آب رو‌به‌رو هستند و این مساله باعث شده تا در زمین‌های کشاورزی رها شده امکان زراعت وجود نداشته باشد. حدود دو میلیون هکتار از اراضی به دنبال عدم مهار منبع‌های آبی دیگر قابل کشت نیست و این اراضی به مراکز گردوغبار تبدیل شده است.

     کانون گردوغبار داخل شهر تهران مساحتی به اندازه مساحت تهران تا قزوین را دربرمی‌گیرد. گرد و خاک از زمین‌های کشاورزی رها شده با ضعیف‌ترین بادها حرکت می‌کنند و به سمت شهر تهران آمده و آن را آلوده می‌کنند. برای کاهش این معضل چاره‌ای نیست به غیر از اینکه سازمان‌های ذی‌ربط از جمله سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت نیرو و دستگاه جهاد کشاورزی وارد عمل شوند و این اراضی را به‌عنوان منابع آلودگی داخلی شناسایی کنند و حتی‌الامکان در اطراف این زمین‌های کشاورزی بادشکن ایجاد شود. باید توجه داشت که با جنگل‌کاری و مدیریت بهتر می‌توان در بخش کشاورزی با کاهش مصرف و ایجاد تعادل در توان تولیدی منطقه دشت‌ها را به حالت عادی برگرداند که در صورت عدم توجه مسئولان امر به این نارسایی شاهد افزایش رها شدن کانون گردوخاک در اطراف شهر‌ها خواهیم بود.

     همانطور که عنوان شد به جز زمین‌های کشاورزی رها شده تالاب‌های خشک شده نیز منبع گردوغبار هستند. برای احیای تالاب‌ها باید دستگاه‌های متولی همچون وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، سازمان جنگل‌ها و سازمان حفاظت محیط زیست وارد عمل شود و با برگشت آب به این مناطق به مهار ریزگردها بپردازند. برای مثال وقتی پهنه‌های آبی همچون خوزستان را بررسی می‌کنید در سه دهه گذشته سطح آن به میزان یک‌سوم کاهش پیدا کرده است و به‌طور کلی تقریبا دوسوم تالاب‌های کشور از دست رفته است. ما قسمتی از تخریب‌ها را می‌بینیم حال آنکه میزان قابل‌توجهی از آن از چشم ما پنهان می‌ماند. در لایه‌های زیرین زمین وضعیت به مراتب بدتر از گذشته شده است. این وضعیت باعث شده تا اراضی کشاورزی خودبه‌خود خشک و باعث تولید منبع گردوغبار شود.

     باید اینطور نتیجه‌گیری کرد که برای مقابله با گردوغبار از طرفی باید کانون‌های داخلی را شناخت و مهار کرد و از طرف دیگر نیازمند همکاری منطقه‌ای هستیم. علاوه بر عراق در ترکیه نیز اتفاق بسیار بد محیط زیستی درحال وقوع است و با ایجاد سدهای متعدد در این کشور بی‌شک کل آب دجله و فرات خشک می‌شود و این اتفاق باعث خشکی کشورهای همسایه و ورود ریزگردها می‌شود. متاسفانه تاکنون شرایط و امکاناتی برای مقابله با ریزگردهای داخلی وجود نداشته تا بتوان جلوی این تهدیدها را گرفت. این درحالی است که در سال‌های اخیر ریزگردها به یکی از مهم‌ترین عوامل آلایندگی هوا تبدیل شده و جان و سلامت شهروندان را تهدید می‌کند.

تابستان و آمادگی برای آتش‌سوزی جنگل‌ها

یکشنبه, ۱۷ خرداد, ۱۳۹۴

     به بهانه آتش سوزی گسترده در کوهای ایلام که اطفای آن حدود ۴۸ ساعت طول کشید و ده‌ها هکتار از حنگل‌های بلوط غرب در آتش سوخت، گفتگویی را با خبرنگار روزنامه آرمان انجام داده‌ام که می‌توانید شرح آن را در زیر بخوانید:

ایلام

روزنامه آرمان: در روزی که به نام روز جهانی محیط زیست نامگذاری شده است بازهم شاهد آتش‌سوزی گسترده در جنگل‌های ایلام بودیم. علت اصلی آتش‌سوزی در کشور ما عوامل انسانی و بارش‌های فصلی نامناسب است. مطالعه الگوی بارشی کشور در طی سالیان اخیر نشان می‌دهد علاوه بر اینکه ۲۰درصد از متوسط میزان بارش‌ها در نقاط مختلف کشور کاسته شده، پراکنش بارش هم تغییر کرده است؛ یعنی به جای اینکه بارش‌های زمستانی داشته باشیم، بارش‌ها بیشتر پاییزه و بهاره شده است.

     این تغییر زمان بارش تبعاتی را به دنبال داشته و تغییراتی را به‌ویژه در بحث کشاورزی ایجاد می‌کند. این تغییرات در منابع آبی و اراضی مرتعی و جنگلی هم رخ داده و مشکلاتی را ایجاد می‌کند. امسال هم مثل سال ۸۹ و ۹۱ بارش‌های ما بیشتر بهاره بوده و پوشش علوفه‌ای جنگل‌ها برای چرای دام‌ها مناسب شده است؛ خطری که وجود دارد این است که درحالی که به سمت فصل گرما می‌رویم، این علوفه‌های یکساله‌ای که در اثر این بارش‌ها رشد زیادی داشته‌اند، در اثر خشکسالی خطر ایجاد آتش‌سوزی را افزایش دهند و یک آتش کوچک یا یک جرقه باعث آتش‌سوزی گسترده در رویشگاه‌های محلی شود.

     داستان اتفاقی که در استان ایلام افتاده نیز همین است. هر چند دلایل این رخداد در دست بررسی است تا مشخص شود این آتش‌سوزی علت عمدی داشته یا در اثر خشکسالی و عوامل محیطی ایجاد شده است. اگر یک طبیعت گرد، دامدار یا یکی از اهالی محلی آتشی را روشن کرده باشد می‌تواند با فراگیرشدن دامنه این آتش‌سوزی همه جنگل را فرا بگیرد البته، اخبار تائید نشده حاکی از آن است که در چند نقطه جنگل این آتش ایجاد شده است که این می‌تواند نشان‌دهنده عمدی بودن این اتفاق باشد.

     ما در سال‌های اخیر شاهد آتش‌سوزی‌های عمدی زیادی هستیم و تعدادی از این آتش‌سوزی‌ها با توجه به اینکه در مناطق کوهستانی رخ می‌دهد و باد به سمت دامنه کوه می‌وزد گسترش می‌یابد. در آتش‌سوزی روز پنجشنبه استان ایلام هم با توجه به اینکه در اواخر روز و بعد از ظهر که باد به سمت دامنه کوه می‌وزد این اتفاق رخ داد، شاهد این بودیم که این آتش‌سوزی که از پائین دست‌ها شروع شده بود به دامنه‌ها و ارتفاعات رفته و همین عامل دسترسی را برای خاموش کردن و مهار آتش سخت‌تر کرده است.

     درحالی که برای تیم‌های اطفای حریق و ناوگان سازمان جنگل‌ها که مسئولیت خاموش کردن این آتش را داشته دسترسی به این دامنه‌ها دشوار بوده، پوشش گیاهی زیر درخت‌ها و خشکی علف‌ها نیز سبب گسترش آتش‌سوزی شده است. با توجه به اینکه خشکسالی و احتمال آتش‌سوزی در فصل گرما همیشه بیشتر است، انتظار می‌رود، سازمان جنگل‌ها و ناوگان اطفای حریق در آماده‌باش کامل باشند تا بتوانند به موقع سر صحنه حاضر شده و ‌آتش را مهار کنند. جنگل‌های ما در تابستان پر از علوفه‌های خشک است و همین می‌تواند باعث آتش‌سوزی شود.

     برای نظارت بیشتر حضور یگان‌های منابع طبیعی و محیط زیست در نقاط مختلف جنگل‌ها الزامی است و سازمان جنگل‌ها و سازمان حفاظت محیط زیست باید برای این مهم چاره‌اندیشی کنند. این حضور علاوه بر اینکه باعث می‌شود با دخالت به موقع دامنه آتش گسترش نیابد، مانع سوءاستفاده و رفتارهای عامدانه در نابودی محیط‌زیست و جنگل‌ها می‌شود.

     در کنار همه نظارت‌ها و وظیفه‌ای که برای همه دستگاه‌های دولتی در کنار سازمان محیط زیست و جنگل‌ها در این زمینه وجود دارد که قانون آن را مقرر کرده است، باید مردم و همه افرادی که به نوعی با این منابع طبیعی در ارتباط هستند به دولت کمک کنند و بدون مشارکت مردمی نمی‌توان انتظار داشت تیم اطفای حریق در این زمینه موثر باشد و بتواند از میزان خسارات بکاهد.

سد “لیرو” تهدید جدیدی برای جنگل‌های زاگرس است

سه شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۳۹۴

     در خصوص روند نگران‌کننده سدسازی‌های بی‌رویه و تخریب رویشگاه‌های جنگلی کشور با تأکید بر سد لیرو، در گفتگویی با خبرنگار خبرگزاری نسیم شرکت کرده‌ام که شرح کامل آن را با شما خوانندگان فرهیخته طبیعت بختیاری به اشتراک می‌گذارم:

سد لیرو

خبرگزاری نسیـم: هومان خاکپور کارشناس و فعال محیط‌زیست در گفتگو با «نسیم» با اشاره به تهدید جدید برای جنگل‌های زاگرس، از ساخت سد لیرو در کنار روستای لیروک واقع در بخش بشارت شهرستان الیگودرز خبر داد. به گفته وی سهم ما از جنگل و سرانه آن از میانگین جهانی پایین‌تر و تنها حدود ۷ درصد از سرزمین ما را رویشگاه‌های جنگلی تشکیل داده‌اند.
خاکپور افزود: در شرایطی که سرانه جنگل‌های ما یک‌چهارم سرانه جنگل‌های دنیا است. به نظر می‌رسد که باید حساسیت ما از حفظ جنگل‌ها و جلوگیری از تغییر کاربری ۴ برابر مردم دنیا باشد و اگر به بحث کانون‌های تولید گردوغبار در برون از مرزها را ایران و کانون‌های تولید در کشور را به این حساسیت اضافه کنیم شاید ما را به این رهنمون کند که حساسیت ما را حتی باید بیش از ۴ برابر دنیا باشد.

     به گفته خاکپور در سال‌های اخیر، بسیاری از پروژه‌ها و طرح‌های عمرانی از همین ۷ درصد رویشگاه‌های جنگلی می‌گذرد و ما هرساله شاهد تخریب سطوح زیادی از جنگل‌هایمان در اثر اجرای پروژه‌های موسوم به توسعه هستیم. هرچند که صورت سنتی تخریب جنگل‌ها در اثر معیشت به دلیل وابستگی جنگل‌نشینان به آن، موجب تخریب سنتی می‌شود اما آن چیزی که در حال حاضر نگرانی‌ها را بیشتر کرده است، پروژه‌های عمرانی و توسعه‌ای مثل خطوط انتقال گاز و نفت، جاده‌های ارتباطی و نهایتاً سدسازی در رویشگاه‌های جنگلی است که بخش زیادی از جنگل‌های ما را تخریب کرده است.

     وی ادامه داد: در حال حاضر به‌طور میانگین در منطقه زاگرس هرکدام از سدها حدود ۲ هزار هکتار از رویشگاه‌های جنگلی را با قرارگیری در دریاچه سدها تخریب کرده است، علاوه بر آن جاده‌های دسترسی در زمان احداث سد، به تخریب‌ها افزوده است.

     این کارشناس برهم خوردن تعادل اکولوژیکی رودخانه‌ها را که اکثراً با مشکلات کاهش دِبی و یا کاهش کیفیت آب مواجه‌اند، نیز از دیگر معضلات به وجود آمده ساخت سد دانست و اظهار کرد: تقریباً کمتر رودخانه‌ای در کشور دستخوش سدسازی و انتقال آب نشده است، اوج آن در منطقه زاگرس است، علی‌رغم اینکه منطقه زاگرس یکی از ویژگی‌های ممتازش تولید بیش از ۴۰ درصد منابع آب شیرین کشور است متأسفانه به یک تهدید تبدیل‌شده است چراکه تمام توسعه‌های ناپایدار و چیدمان غلط توسعه در فلات مرکزی ایران عموماً بر مبنای تأمین آب در منطقه زاگرس و انتقال آب بناشده‌اند.

     به عقیده وی اکثر رودخانه‌های زاگرس دچار تغییرات و برهم خوردن تعادل هیدرولوژیکی شده‌اند، دریاچه سد لیرو نیز که در مرز لرستان واقع‌شده، بخش زیادی از جنگل‌های آن منطقه که یکی از مناطق کمتر در دسترس قرار و بکر بوده است با ساخت سد از میان می‌رود. خاکپور با اشاره به اینکه آب رودخانه دز به فلات مرکزی و فریدون‌شهر منتقل می‌شود تصریح کرد: این رودخانه از سرشاخه‌های کارون و اروند است، بخشی از حقابه زیستی همان رودخانه را تحت تأثیر قرار داده و در حال حاضر با احداث این سد به مشکلات کارون بزرگ دامن می‌زند و شرایط اکولوژیکی و حقابه زیستی دز را هم با مشکل مواجه خواهد کرد. وی ادامه داد: شرایط کوهستانی و توپوگرافی منطقه نشانگر این است که احداث این سد به بهانه توسعه کشاورزی نیست بلکه مانند دیگر سدهای سرشاخه‌های کارون بزرگ به بهانه تأمین برق در حال احداث است.

     خاکپور یادآور شد: تبخیر بالای آب، در این منطقه به‌طور میانگین دو هزار میلی‌متر در سال است و این سدها مثل تشتک تبخیر عمل می‌کنند. باید توجه داشته باشیم که در حال حاضر ۵ سد بر روی کارون بزرگ احداث‌شده است، میزان آبی که در این سدها تبخیر می‌شود حدود ۵۰۰ میلیون مترمکعب است یعنی چیزی معادل ظرفیت سد کرج که آب ۸ میلیون نفر را تأمین می‌کند. وی با تأکید بر میزان تبخیر بالای منابع آب از طریق سد لیرو تشریح کرد: این سد هم بخشی از منابع آبی ما را با تبخیر از بین می‌برد و با توجه به ‌پیش‌بینی‌های خشک‌سالی بلندمدت در کشور که حدود ۳ دهه به طول خواهد انجامید، احداث این سدها در زمان خشک‌سالی موجب می‌شود حقابه زیستی رودخانه‌ها نادیده گرفته می‌شود.

     به گفته این کارشناس، از سال ۸۹ ساخت سد لیرو بدون مجوز ارزیابی زیست‌محیطی شروع‌شده و به لحاظ اینکه در منطقه دور از دسترس بوده، از دید دور بوده و کمتر مورد سؤال قرارگرفته است. وی با اشاره به آماری از وزارت نیرو اظهار کرد: ۵ سد احداث‌شده بر روی رودخانه کارون، در این شرایط خشک‌سالی از آب پر نیستند و تنها ۶۰-۷۰ درصد آب‌دارند و به لحاظ اقتصادی هم توجیهی برای ساخت سدهای بیشتر صرف‌نظر از آسیبی که به جنگل‌ها و محیط‌زیست وارد می‌شود، وجود ندارد.

روز جهانی پرندگان مهاجر و وضعیت نامناسب زیستگاه‌ها

یکشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۳۹۴

     روز جهانی پرندگان مهاجر، مناسبتی است که از سال ۲۰۰۶ توسط دو نهاد بین‌المللی فعال در زمینه حیات‌وحش- کنوانسیون حفاظت از گونه‌های مهاجر وحشی (CMS) و تفاهم‌نامه همکاری حفاظت از پرندگان مهاجر آبی آفریقا و اوراسیا (AEWA)- و باهدف جلب‌توجه همگان به موضوع حفاظت پرندگان مهاجر و زیستگاه‌هایشان ترتیب داده‌شده است. برنامه‌های مرتبط با این مناسبت هرساله طی دو روز در ماه می میلادی مطابق با اردیبهشت‌ماه به‌طور هماهنگ در جهان به اجرا درمی‌آید. در همین زمینه در گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان شرکت کرده‌ام که شرح آن در صفحه ۵ شماره ۲۷۵۰ مورخ یکشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ منتشرشده است:

پرندگان

روزنامه آرمان: در مورد پرنده‌های مهاجر بیش از همه محیط تالاب‌ها حائز اهمیت است و اینکه این مکان‌ها بتوانند یک محیط امن و یک زیستگاه مناسب برای این گونه‌های جانوری ایجاد کنند. در بررسی تالاب سه شناسه اصلی حائز اهمیت است؛ آب، گیاه و پرنده. اگر ما بخواهیم بفهمیم که حال یک تالاب واقعاً خوب است یا نه این مطلب را باید از شمار پرندگان و رفتارهای آن‌ها در آن تالاب بفهمیم.

     به‌عبارت‌دیگر بسیاری از فعالان حوزه تالاب و افرادی که نگاه اکولوژیکی به تالاب‌ها دارند پرنده‌ها را سرنخ تالاب می‌دانند و معتقدند اگر رد پرنده‌ای را بگیرید و آن را دنبال کنید به بقیه ویژگی‌های یک تالاب می‌رسید و می‌توانید بفهمید برای مثال وضعیت آب یا گیاه در آن تالاب به چه صورتی است. پرنده‌ها مهم‌ترین شاخص‌های شادابی یا مشکل‌دار بودن یک تالاب هستند و عموماً وضعیت تالاب را از میزان حضور و کیفیت وجود پرندگان در یک تالاب می‌توان تشخیص داد.

     از سوی دیگر تالاب‌ها به‌طورکلی دو کارکرد در مورد پرندگان دارند: یکی اینکه برای پرندگان بومی که مربوط به همان منطقه هستند زیستگاه طبیعی ایجاد می‌کنند و دوم اینکه زیستگاه پرنده‌های مهاجر هستند. پرنده‌های مهاجر یعنی پرندگانی که به لحاظ شرایط زیستی و اقلیمی خود در طول سال از محیطی به محیط دیگر مهاجرت می‌کنند و این تالاب‌ها زیستگاه این گونه‌های مهاجر هستند. پرنده‌های مهاجر در مسیر جابه‌جایی خود تالاب‌های مختلفی را برای حضور انتخاب می‌کنند و در مدت‌زمانی مشخص در این تالاب‌ها مستقر می‌شوند تا مسیر خود را ادامه داده و به محل بعدی برسند.

     در شرایطی که در حال حاضر در کشور داریم اکثر تالاب‌های ما با مشکل شرایط استقرار پرندگان مواجه است. درحالی‌که در برخی از تالاب‌ها در کشور ما شاهد حضور غیرقابل‌تصور پرندگان مهاجر هستیم. باید دید این تالاب‌ها چه ویژگی‌هایی دارند که شمار زیادی از پرندگان را در خود جای‌داده‌اند. از سویی این می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که بقیه تالاب‌هایی که قرار بوده زیستگاه این پرندگان باشد وضعیت خوبی نداشته‌اند و بالاجبار پرندگان در تالاب‌هایی تجمع می‌کنند که شرایط بهتری دارد.

      بنابراین صرف حضور زیاد پرنده در یک تالاب دلیل این نیست که تالاب وضعیت خوبی دارد و شاید در مقایسه با سایر تالاب‌ها از وضعیت بهتری برخوردار باشد. در حال حاضر اکثر تالاب‌های کشور که در مسیر مهاجرت پرندگان قرار دارند به لحاظ اقلیمی شرایط مناسبی ندارند. از سویی وضعیت آب در این تالاب‌ها مساعد نیست و از سوی دیگر شکار بی‌رویه باعث نابودی و مهاجرت پرندگان به نواحی دیگر شده و حیات آن‌ها را تهدید می‌کند. علاوه بر شرایط اقلیمی و خشک‌سالی عوامل انسانی نیز باعث نابودی محیط شده و حیات این گونه‌ها را تهدید کرده است.

     این عوامل سبب شده است پرندگان احساس ناامنی کنند و کوچ زودتر از موعد را انتخاب کنند یا در زمان حضور وقتی با سروصداهای زیاد مواجه می‌شوند در این تالاب فرود نیامده و به تالاب بعدی می‌روند؛ بنابراین باید گفت وضعیت اکثر تالاب‌های کشور ازنظر تخریب زیست‌محیطی طبیعی و جو انسانی که حیات موجودات زنده را تهدید می‌کند برای سکونت پرندگان مهاجر فضایی نامناسب است.

     این نام‌گذاری با این هدف انجام شد تا توجه جهانیان هرچه بیشتر به پرندگان مهاجر و مشکلات آن‌ها جلب شود؛ بنابراین در سراسر دنیا در این روز‌ها سازمان‌های مردم‌نهاد و دولتی برنامه‌های ویژه‌ای برگزار می‌کنند تا مردم به مشارکت فعال برای حفظ پرندگان مهاجر تشویق شوند.

در ماجرای گرد و غبار، فاجعه فراتر از بودجه است

چهارشنبه, ۲۹ بهمن, ۱۳۹۳

      به بهانه پدیده گرد و غبار روزهای اخیر در خوزستان و برخی استان‌های غربی کشور و همچنین اظهارنظرهای علمی و سیاسی صورت گرفته در این ماجرا، گفتگویی را با خبرنگار روزنامه آرمان انجام داده‌ام که در صفحه ۵ شماره ۲۶۹۴ چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ آن روزنامه منتشر شده است. شرح کامل این گفتگو را می‌توانید در زیر بخوانید:

ریزگرد

     روزنامه آرمان: درمورد آلودگی هوای خوزستان این تعریف را باید اصلاح کنیم که ما هم‌اکنون در خوزستان با پدیده ریزگرد مواجه هستیم! زیرا، پدیده گردوغبار با پدیده ریزگرد تفاوت دارد. پدیده ریزگردها که ما چندین سال است شاهد آن هستیم اغلب منشأ خارجی دارند که برخی آنها از صحرای آفریقا یا درمورد تالاب هورالعظیم از کشور عراق وارد ایران می‌شوند. ریزگردها ذرات ریز کمتر از دو میکرون هستند که از ارتفاعات بالا حتی بالاتر از ۴۰۰۰ مترعبور می‌کنند تا جایی که این ذرات توانستند از رشته کوه زردکوه واقع در استان چهارمحال و بختیاری عبور کنند و به استان‌های دیگر برسند.

     پدیده‌ای که ما هم‌اکنون در خوزستان و برخی شهرهای دیگر مانند ایلام، لرستان و کرمانشاه درگیر آن هستیم پدیده گردوغبار است که با ریزگردها متفاوت است. گردوغبارها برخلاف ریزگردها منشأ داخلی دارند و اتفاقاتی که در گذشته برای این قسمت از کشور و تالاب‌هایی مانند هورالعظیم و هورالهویزه افتاد باعث خشکی آنها شد و زمین‌هایی که زهکشی شدند و به زمین‌های کشاورزی تبدیل شدند که به دلیل کمبود آب به حال خود رها شده‌اند یا اتوبان خرمشهر که فرسایش بادی را دراین منطقه افزایش داده است و انواع مسائل دیگری که در خوزستان به‌دلیل فقدان مدیریت درست منابع آبی این منطقه و خشکسالی وسیع اتفاق افتاد باعث شده است ما شاهد این باشیم که با کوچک‌ترین وزش باد و تغییرات جوی، این گرد و خاک‌ها که نتیجه ایجاد و گسترش بیابان‌های وسیع است به هوا بلند شود و شرایطی را ایجاد کند که ساکنان این شهرها حتی تا جلوی پای خود را نبینند.

     در بودجه سازمان حفاظت محیط زیست اعتباراتی برای مهار این گردوخاک‌ها درنظر گرفته شده است و سازمان حفاظت محیط زیست یا سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور باید با ارائه گزارش عملکرد خود درمورد نحوه تخصیص این بودجه پاسخگو باشند. با نگاهی به بودجه‌ای که سال گذشته برای این امر تخصیص داده شده به نظر می‌رسد حجم فاجعه و تخریب‌هایی که در زیست‌بوم‌های جنوب کشور اتفاق افتاده بسیار فراتر و بیشتر از این بودجه باشد. وقتی در کشورمان برای احداث سدی مانند گتوند بدون بررسی و ملاحظات زیست‌محیطی دوهزار میلیارد تومان اختصاص می‌یابد نتیجه‌اش ایجاد این بحران در استان خوزستان است و اختصاص ۴۰، ۵۰ میلیارد تومان برای کنترل کانون‌های تولیدگرد و خاک یک رقم فوق‌العاده ناچیزی است هرچند که اعتبارات سالانه سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان توسعه جنگل‌ها دربرابر وظایف و ماموریت‌هایی که چه در حوزه نظارتی و چه در حوزه احیا، توسعه و بهره برداری منابع پایه‌ای کشورمان داریم، ناچیز است.

     اعتباراتی هم که برای موضوع ریزگردها اختصاص یافته ناچیز است و نمی‌تواند پاسخگو باشد. از سوی دیگر اتفاقاتی که ما الان شاهد آن هستیم نتیجه سوء مدیریتی است که طی ده سال گذشته در استان خوزستان شاهد آن هستیم. بهره‌برداری از منابع نفتی در منطقه هورالعظیم به بهای خشکاندن این تالاب، بستن مسیر آب‌ها و احداث سدها که درمجموع حقابه‌های اصلی و شاهرگ آبی این منطقه را خشکاند ریشه در یک مدیریت ناکارآمد دارد. به نظر می‌رسد اتفاقاتی که بعد از ایجاد پدیده گرد و خاک در جنوب کشور افتاد و تلاش‌های افرادی که دنبال تعیین مقصر هستند جنبه سیاسی پیدا کرده است و به جای اینکه به صورت شفاف و کارشناسانه علت‌ها بررسی شود و برای مهار و مقابله با آنها تمهیدی اندیشیده شود به دنبال دستیابی به اهداف شخصی خود هستند و سعی دارند از این راه به دولت فعلی و سازمان حفاظت محیط زیست هجمه و فشاری وارد کنند تا حقانیت خود را اثبات کنند اما این را باید دانست که این پدیده یک‌شبه یا یک‌ساله ایجاد نشده و بیش از ده سال سوءمدیریت باعث ایجاد آن شده است.

تالاب‌خواری و برش محیط زیست

یکشنبه, ۵ بهمن, ۱۳۹۳

     مدیر طرح حفاظت از تالاب‌های ایران در ارتباط با مشکلات مربوط با حفاظت از تالاب‌ها در برابر تصرفات غیرقانونی گفتگویی با روزنامه آرمان انجام داده‌اند و دخل و تصرف غیرقانونی برخی تالاب‌های کشور را تالاب‌خواری عنوان کرده‌اند. در همین زمینه گفتگویی را با روزنامه آرمان انجام داده‌ام که در شماره ۲۶۷۳ مورخ ۴ بهمن ۱۳۹۳ منتشر شده است. متن کامل این گفتگو را می‌توانید در زیر بخوانید:

تالابخواری

روزنامه آرمان: واژه تالاب‌خواری چندان قابل مقایسه با زمین‌خواری نیست زیرا زمین‌خواری بار حقوقی و معنایی خاص خود را دارد. به‌عبارت دیگر، مالکیت زمین به لحاظ حقوقی شرایطی را ایجاد می‌کند که امکان تصرف زمین ایجاد می‌شود درحالی که تالاب‌ها اموال شخصی نیستند که قابل واگذاری یا خرید و فروش باشند بلکه، اموال ملی و متعلق به دولت‌هاست و هر نوع دخل و تصرف در آنها از سوی هیچ فردی مگر با اجازه و نظارت قانون و حاکمیت ممکن نیست.

     در کشور ما به‌دلیل وقوع خشکسالی و همچنین نوع رفتار انسان‌ها با زیست بوم، افزایش بیابان‌ها و گرم شدن کره زمین بسیاری از تالاب‌های کشور رو به خشکسالی رفته و با عقب نشینی از مرز دریا به خشکی وارد شده است. این مساله منجر شد که اطراف و سواحل این تالاب‌ها محل مناسبی برای کشاورزان و بومی‌های این مناطق ایجاد شود تا این مکان‌ها را به‌صورت رایگان و آزادانه به فعالیت‌های مورد نظر خود نظیر پرورش ماهی یا کشاورزی اختصاص دهند. این تصرفات غیر قانونی بوده است و از آنجا که از سوی افراد ساکن در این محدوده‌ها صورت گرفته در موارد زیادی بازپس گیری آنها باعث درگیری بین ماموران محیط زیست و ساکنان این مناطق شده است. افرادی که چون ساکن این مناطق هستند و شاید سال‌ها از دست‌اندازیشان به این نواحی گذشته است، دیگر آنجا را حق طبیعی خود قلمداد کرده و حاضر به ترک این مکان‌ها و تحویل آن به سازمان محیط زیست نیستند.

     این مساله از دو جنبه حائز اهمیت است؛ در درجه اول اینکه ادعا می‌شود محدوده تالاب‌ها در کشور مشخص نیست و این مساله باعث این تصرفات می‌شود درست نیست زیرا سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور سال‌ها پیش مرز تمام اراضی ملی را مشخص و اعلام کرده است که ۹۰درصد اراضی ملی سنددار هستند. بنابراین مرز تالاب‌ها که جزو اصلی‌ترین منابع ملی هستند هم مشخص است و اگر مسئولان محیط زیست ادعا می‌کنند این محدودیت‌سازی وجود ندارد دلیل اصلی آن عدم تعامل درست و مناسب میان این سازمان با سازمان جنگل‌ها در کشور است.

    لازم است دو سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری و سازمان حفاظت محیط زیست با توجه به مشترک بودن اغلب فعالیت‌هایشان با یکدیگر تعاملات بیشتری داشته باشند و ادارات این دو سازمان در تمام شهرها هم باهم در ارتباط باشند. در کنار این موضوع در زمینه تمام اقدامات حقوقی که سازمان حفاظت محیط زیست به آن ورود می‌کند اعم از مقابله با ساخت جاده در دل جنگل یا بحث ممنوعیت شکار یا باز پس‌گیری مناطق تصرف شده، باید گفت این سازمان قدرت لازم را برای ورود به مسائلی که بار حقوقی داشته را ندارد.

     در درجه اول می‌توان گفت این مساله به‌دلیل بی‌پشتوانه بودن این سازمان در محاکم حقوقی و قضایی است و در درجه دوم باید گفت از آنجا که این سازمان مستقل از دولت نیست نمی‌تواند به درستی با بی‌قانونی‌هایی که در حوزه‌های مختلف صورت می‌گیرد برخورد مناسب داشته باشد. بنابراین لازم است از سویی با ایجاد پشتوانه‌های قضایی محکم برای این سازمان یا حتی ملحق شدن آن به قوه قضائیه و نهاد قضایی کشور اهرم قدرت مقابله با تخلفات را به دست این سازمان سپرد و از سوی دیگر با مستقل ساختن محدوده فعالیت‌های آن از دولت امکان دخالت مستقیم این سازمان را در امور مختلف ایجاد کرد.

نامه سرگشاده سد خرسان ۳ روی میز رییس‌جمهور

دوشنبه, ۸ دی, ۱۳۹۳

     جمعی از سازمان‌های غیردولتی محیط زیستی کشور در نامه سرگشاده‌ای خطاب به رییس‌جمهور روحانی خواستار توقف ساخت غیرقانونی و فاقد مجوز سد خرسان ۳ بر روی یکه از مهم‌ترین سرشاخه‌های کارون بزرگ در استان‌های چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه شده‌اند. خرسان ۳ یکی از سه سد زنجیره‌ای و پلکانی هدف‌گذاری شده بر روی رودخانه خرسان است که اضافه بر نابودی بیش از ۲۴۰۰ هکتار از جنگل‌های بلوط و بوته‌زارهای زاگرس که بخشی از منطقه حفاظت‌شده دنا را هم شامل می‌شود، حیات کارون را نیز به مخاطره می‌اندازد. رونوشت این نامه به معصومه ابتکار معاون رییس‌جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور برای «تقدیر از پافشاری بر اجرای قانون و انجام ارزیابی و عدم صدور مجوز» و همچنین به حمید چیت‌چیان وزیر نیرو برای «استحضار و دستور توقف ساخت غیرقانونی این سد» داده‌شده است.

     متن کامل این نامه که به امضای بیش از ۵۰ سازمان غیردولتی محیط زیستی از سراسر کشور رسیده است، در زیر با شما خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک گذاشته می‌شود:

به نام هستی‌بخش

سرور ارجمند جناب آقای دکتر حسن روحانی؛ رییس‌جمهور محبوب
با سلام و احترام
      کارون بزرگ به‌عنوان تنها رودخانه‌ی قابل کشتیرانی در ایران، از سرشاخه‌های زردکوه بختیاری و دنا سرچشمه می‌گیرد و پس از پیوستنِ رودخانه دز با عبور از کهن زادبوم‌های دیار خوزستان که نخستین خاستگاه‌های تمدن بشری بودند درنهایت به خلیج‌فارس ملحق می‌شود. کارونی که به باور بسیاری تاریخ‌شناسان بیگانه و خودی، جلگه‌هایش گهواره تمدن جهان هستند و آوازهای مردم بختیاری و لر و خوزی و عرب در لابه‌لای موج‌های خروشانش سُر می‌خورند و مردمانش مدافعان خط نخست ایران‌زمین بودند و هستند، این روزها حال خوشی ندارد.

     آقای رییس‌جمهور؛ سد خرسان (۳) یکی از ۲۵ سد در پرونده سرشاخه‌های کارون در زاگرس است که تنها به بهانه تولید ۲۷۵ مگاوات برق بدون اخذ مجوزهای قانونی ارزیابی اثرات زیست‌محیطی و اقتصادی اجتماعی، عملیات اجرایی آن بر روی رودخانه خرسان در استان چهارمحال و بختیاری آغازشده و با نادیده گرفتن قوانین و ملاحظات علمی و محیط‌زیستی اضافه بر گسترش خسارت‌های زیست‌محیطی و هدر رفت سرمایه‌ها، قانون‌گریزی را در جامعه ترویج می‌کند. این سد بیش از ۲۴۰۰ هکتار از جنگل‌ها و بوته‌زارهای منطقه زاگرس را زیرآب برده و هزاران ذخیره نادر جنگلی از گونه‌های بلوط ایرانی، بنه و بادام وحشی را در خط مرزی منطقه حفاظت‌شده دنا نابود می‌کند.

     اگر از بعد اقتصادی به احداث این سد نگاه کنیم و بر بنیاد معیار تحلیل سود و زیان، آن را ارزیابی کنیم به‌خوبی مشهود است که؛ در محاسبات ارزش‌گذاری اقتصادی این سد، تنها به ارزش حال و مستقیم منابع و اراضی بسنده شده است درصورتی‌که ارزش‌های زیستگاهی، خدمات زیستی جنگل‌ها و پوشش گیاهی، حفاظت خاک، ترسیب کربن و محاسبه ارزش تغییر نرخ تولید در پایین‌دست سد نادیده گرفته‌شده است؛ این درحالی‌است که اگر خدمات زیستی منطقه، ارزش‌گذاری و هزینه جایگزینی این خدمات هم محاسبه شود این هزینه‌ها بسیار فراتر از هزینه تملک و احداث سد و سازه‌های آن بوده و احداث این سد فاقد توجیه اقتصادی و زیست‌محیطی خواهد بود.

     آقای رییس‌جمهور؛ با احداث سد خرسان تعداد ۲۴ آبادی با بیش از ۸۰۰ خانوار به زیرآب رفته و بیش از ۱۰۰۰ معیشت در حوزه زراعت و باغداری، دامداری، پرورش زنبورعسل و آبزی‌پروری از بین خواهد رفت. صرفه‌نظر از هویت‌های فرهنگی، تعداد ۲۶ اثر تاریخی باستانی و طبیعی متأثر از احداث این سد خواهند شد که آتشگاه به‌عنوان طولانی‌ترین آبشار کشور یکی از این آثار ارزشمند و مزیت‌های منحصربه‌فرد طبیعی اقتصادی منطقه است. هزینه جابه‌جایی و اسکان مجدد این خانوارها و هزینه‌های جایگزینی این فرصت‌های شغلی بسیار بالاتر از هزینه‌هایی است که بابت تملک آن‌ها پرداخت می‌شود ولی متأسفانه توجه صرف به تملک و خرید مستقیم اراضی، معضلات اجتماعی زیادی را هم برای مردم روستاهای جابه‌جاشونده و هم برای جوامع محلی و شهری پذیرنده ایجاد خواهد کرد.

     آقای رییس‌جمهور؛ از نگاه تخصصی و مدیریت خردمندانه منابع آبی کشور هم، احداث این سد فاقد توجیه فنی، اقتصادی و توسعه پایدار است؛ میانگین آورد سالانه رودخانه کارون به کمتر از ۱۴ میلیارد مترمکعب و در شرایط حداقلی حاضر، به کمتر از ۹ میلیارد مترمکعب رسیده است. در حال حاضر ظرفیت ذخیره و نگهداری تعداد ۵ سد موجود و احداث‌شده بر روی کارون برابر ۱۴ میلیارد مترمکعب است که در شرایط نرمال و رعایت حق‌آبه زیستی رودخانه با دبی پایه ۲۲۰ مترمکعب بر ثانیه در اهواز می‌توانند حتی بیش از تمامی آورد رودخانه را ذخیره و انرژی برق‌آبی تولید کنند و دیگر نیازی به احداث سدهای جدید نیست.

     گفتنی است؛ در شرایط خشک‌سالی حاضر، میانگین آب ذخیره‌شده در سدهای موجود حدود ۱۱ میلیارد مترمکعب است که تولید برق آن‌ها به‌شدت کاهش پیداکرده است. میزان آب رهاشده در رودخانه کارون – تحت عنوان حق‌آبه زیستی – در شهر اهواز در شرایط خشک‌سالی شدید به کمتر از ۶۰ مترمکعب بر ثانیه نیز رسیده است که اضافه بر آلودگی شدید و کیفیت بسیار پایین، قادر به حفظ تعادل جریان اکوسیستمی در دهانه خلیج‌فارس و جلوگیری از ورود آب‌شور به داخل اروندرود و بهمن‌شیر نبوده و متأسفانه با برگشت آب‌شور، یک‌میلیون نفر نخل در منطقه را به نابودی کشانده و به شکل نگران‌کننده‌ای روند نفوذ آب‌شور به لایه‌های زیرزمینی را شدت بخشیده است.

     ازاین‌رو؛ ما سازمان‌های غیردولتی محیط‌زیستی کشور ضمن قدردانی از رویکرد دولت تدبیر و امید در حوزه محیط‌زیست و مدیریت خردمندانه منابع آبی، از حضرت‌عالی درخواست داریم به لحاظ خسارت‌های زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از اجرای این سد و غیرقانونی بودن آن به لحاظ نداشتن مجوزهای قانونی ارزیابی اثرات زیست‌محیطی و اجتماعی و اقتصادی، دستور فرمایید ساخت این سد متوقف گردیده و به‌جای هدر رفت سرمایه‌های کشور، با بهره‌گیری هوشمندانه از دیگر ظرفیت‌های طبیعی موجود در منطقه، تولید انرژی‌های بادی در اولویت قرار گیرند.

رونوشت:

۱- سرکار خانم دکتر معصومه ابتکار معاون محترم رییس‌جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور برای تقدیر از پافشاری بر اجرای قانون و انجام ارزیابی و عدم صدور مجوز
۲- جناب آقای مهندس حمید چیت‌چیان وزیر محترم نیرو برای استحضار و دستور توقف ساخت غیرقانونی این سد

با تقدیم احترام مجدد؛
سازمان‌های غیردولتی محیط‌زیستی کشور

دبیرخانه گروه هم‌اندیشی تالابی کشور، انجمن محیط‌زیستی تسنیم چهارمحال و بختیاری، تشکل زیست‌محیطی وحدت سبز چهارمحال و بختیاری، انجمن دوستداران طبیعت بروجن، تشکل زیست‌محیطی حافظان طبیعت شهرکرد، مؤسسه سبز کاران بالان، انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان، انجمن ارزیابی محیط‌زیست ایران، انجمن حیات ایران، انجمن جوانان حافظ زمین (دامون)، انجمن پایشگران حامی محیط‌زیست (پاما)، انجمن حمایت از حیوانات، انجمن دنیای سالم، انجمن حامیان سیاره‌ی سبز، انجمن حامیان طبیعت چرو (جوانه) روانسر، انجمن دوستداران طبیعت فریدون‌شهر، انجمن زیست‌بان، انجمن ژین و ژینگه زاگرس، انجمن سبز چیا مریوان، انجمن طرفدارن توسعه انزلی، انجمن کوهنوردان ایران، انجمن همیاران زیست سبز، انجمن هیلو جنبش علفزار کرمانشاه، انجمن یاران سبز ژینگه کرمانشاه، انجمن یوزپلنگ ایرانی، بنیاد حرمت حیات، بنیاد درخت و کودک، تشکل زیست‌محیطی کاریزه سنندج، جامعه همیاران منابع طبیعی و آبخیزداری استان مرکزی، جمعیت حفظ و احیاء محیط کوهستان (پراو)، جمعیت دیده‌بان میانکاله، دیده‌بان حقوق حیوانات، دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران، شبکه محیط‌زیستی استان کرمانشاه، کانون سبز فارس، گروه کوهنوردان گیاهخوار ایران، گروه بچه‌های آب، مرکز توسعه سازمان‌های غیردولتی محیط‌زیستی ایران، موسسه توسعه پایدار و محیط‌زیست، مؤسسه ۱۳ فروردین کازرون، مؤسسه حلقه سبز زمین، مؤسسه طلوع سبز، مؤسسه فرهنگی و اجتماعی و زیست‌محیطی کیمیای سبز، کانون طبیعت گردی سیروان، انجمن نسیم سراب اناهیتا کنگاور، جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست اصفهان، جمعیت حمایت از منابع طبیعی و محیط زیست (پیام سبز)، انجمن حافظان محیط زیست بادرود، جمعیت دوستداران طبیعت نجف‌آباد.

روی عکس کلیک کنید تا بزرگتر ببینیدروی عکس کلیک کنید تا بزرگتر ببینیددر همین رابطه:

– روزنامه قانون: دفن آبشـار آتشگاه در آب

برهم خوردن تعادل اکولوژیکی زاگرس

چهارشنبه, ۵ آذر, ۱۳۹۳

     مدیر پروژه بین‌المللی زاگرس مرکزی – سرکار خانم مهندس شیرین ابوالقاسمی – از ارائه سند برنامه اقدام ملی برای احیای جنگل‌های بلوط زاگرس در اولین جلسه شورای‌عالی محیط زیست خبر داد. سندی که توسط طرح بین‌المللی حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی و با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان جنگل‌ها و وزارت جهادکشاورزی تدوین شده و در آن برنامه ملی احیاء و چگونگی مبارزه با پدیده خشکسالی بلوط‌های زاگرس در غرب کشور تعیین شده است.

     در همین رابطه گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان انجام داده‌ام که در شماره ۲۶۲۶ مورخ ۵ آذر ۱۳۹۳ این روزنامه منتشر شده و در زیر شرح کامل آن با خوانندگان فرهیخته طبیعت بختیاری به اشتراک گذاشته می‌شود:

زاگرس3

     روزنامه آرمان: روز گذشته مدیر پروژه ملی زاگرس از ارائه سند برنامه اقدام ملی برای احیای جنگل‌های بلوط زاگرس در اولین جلسه شورای عالی محیط زیست خبر داد. تجربه‌ای که ما در بیش از چند دهه از احیای جنگل‌های زاگرس داریم کاشت جنگل و بوته‌های جنگلی نیست بلکه، مشکلی که در این بین وجود دارد بحث مراقبت از جنگل‌کاری‌ها و احیا‌ها در منطقه است.

     در طول چهار دهه گذشته هرساله سازمان جنگل داری با وجود اعتبارات محدود خود در استان‌های مختلف پروژه‌های مدیریت جنگل و عملیات‌های بذرکاری را در راستای توسعه جنگل‌ها انجام داده است اما،کمترین مناطقی هستند که این بخش‌ها را استقرار دهند و نهال‌ها را در منطقه زاگرس بکارند. در این بین نه تنها پیشرفتی در احیای منطقه زاگرس صورت نگرفته است بلکه، تخریب آن بیشتر نیز شده است.

     این طرح در صورتی که بر اساس بذر کاری و نهال کاری در منطقه زاگرس باشد همانطور که از گذشته نیز این چنین بوده است، بعید است که بتوانیم به نتیجه‌ای مطلوب برسیم. راهکار حل بحران مشکلات منطقه زاگرس، ساماندهی معیشت‌ها و عوامل مربوط به منطقه است. حقیقت این است که معیشت‌هایی که درحال حاضر روی جنگل‌ها بارگذاری شده است، بسیار بیشتر از حد لازم و توان جنگل‌های منطقه زاگرس است. این معیشت‌های بارگذاری شده، باعث شده است هرساله روند تخریب شدت بیشتری پیدا کند و عملیات‌های اصلاح احیایی که در این مناطق انجام می‌شود به نتیجه نرسد و بهبودی در احیای جنگل‌ها صورت نگیرد.

     اگر این سند ملی مهمترین رویکرد آن رفتن به سمت کنترل عوامل تخریب و توجه به بحث معیشت‌های این منطقه باشد و همچنین اتفاق‌هایی که به دلیل عدم توجه سزاوار به توسعه منطقه زاگرس در راستای اشتغال زایی و ایجاد زیرساخت‌های معیشتی اتفاق افتاده است باشد می‌توان مشکلات را حل کرد. در صورتی که معیشت‌های موجود ساماندهی شود و تعادلی بین ظرفیت‌های تولید منطقه زاگرس و بار‌هایی که ایجاد شده صورت بگیرد می‌توانیم امیدوار باشیم که عملیات‌های احیایی که پیش‌بینی شده است، به نتیجه مطلوب خود برسد. در صورتی که این اقدامات انجام نشود این طرح مانند سایر طرح‌های دیگر مانند طرح صیانت از جنگل‌های زاگرس و شمال کشور، فقط به صرف هزینه‌ها منجر می‌شود بدون آنکه احیای جنگل‌ها به وقوع بپیوندد.

     یکی از مشکلات منطقه زاگرس بحث خشکیدگی است که دلیل آن مشخص شده است و آن نیز بیماری زغالی و گسترش آفات در این منطقه است که علتی ثانویه محسوب می‌شود. علت ابتدایی این پدیده تخریب جنگل‌ها یا استفاده غیراصولی و غیرخردمندانه از این جنگل‌هاست. این اقدامات باعث شده است که جنگل‌های زاگرس تعادل اکولوژی خود را از دست بدهند و این برهم خوردن تعادل باعث رشد ناگهانی و افزایش غیرطبیعی جمعیت آفات و بیماری‌ها شود. این آفات به‌طور طبیعی جزء طبیعت جنگل‌های زاگرس است ولی به لحاظ برهم خوردن تعادل اکولوژیکی، جمعیت آنها زیاده شده و افزایش آن باعث شکل‌گیری بیماری‌هایی مانند بیماری زغالی شده است که در آینده منجر به مرگ بلوطی و خشکیدگی اکوسیستم منطقه زاگرس می‌شود.

     به نظر من برای مقابله با این پدیده ابتدا باید به این سمت برویم که مولفه‌های ایجادکننده این خشکیدگی را مشخص کرده و آنها را ریشه‌کن کنیم و سپس بوته‌ها و نهال‌های آلوده را درعملیاتی بهداشتی از جنگل خارج کنیم تا درنهایت در مناطق حفاظت شده، عملیات‌های احیایی خود را به بهترین نحو انجام دهیم.

     نکته‌ای که در این بین حائز اهمیت است این است که ریشه‌کن کردن این مشکل به تنهایی از عهده سازمان محیط زیست خارج است. زمانی که بحث معیشت به میان می‌آید هم مساله مشارکت مردم ضروری می‌شود و هم حضور بقیه دستگاه‌هایی که می‌توانند زمینه اشتغال و معیشت‌های فرد در منطقه را ایجاد کنند ضرورت می‌یابد.در حوزه گردشگری طبیعی و حوزه صنایع دستی در مناطق بومی، دارای ظرفیت‌های بسیاری هستیم. لازمه به نتیجه رسیدن این ظرفیت‌ها این است که در بخش‌های دیگر مانند وزارت جهادکشاورزی، اقداماتی صورت بگیرد تا برای افزایش آن و معیشت‌های غیرآسیب‌زا وارد عمل شوند تا با کمک یکدیگر و مدیریت استاندار‌ی‌ها، قدم‌های خوبی برای احیای این جنگل‌ها و ریشه‌کن‌کردن مشکل بردارند.