جمعه, ۳۱ اردیبهشت, ۱۳۸۹
امروز – ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ – در حالی دل به طبیعت بهاری گندمان زدیم که ریزگردهای عربی، بام ایران – بروجن – را نیز به مانند دیگر شهرهای غرب و جنوب غرب کشور درنوردیده بودند. هوای غبار گرفته امروز که متأثر از ریزگردهایی با منشأ تالابی بود، دیدن آسمان را از اهالی بام ایران دریغ ورزیده بود و خبر از هوای ناخوش روزهای تابستان در پیش روی داشت. شاید بهترین تصمیم در این روز پیوستن به طبیعت و همراه شدن با زندگی آرام و بدون هیاهوی اهالی تالاب گندمان بود که خوشبختانه به همراه خانواده همین تصمیم را گرفتیم و خاطراتی زیبا و به یاد ماندنی را فارغ از این هوای نفس گیر رغم زدیم.
با این تصاویر زیبا شما را در لذت بردن از طبیعت بهاری تالاب گندمان شریک می کنم:
ادامه مطلب»
پنجشنبه, ۳۰ اردیبهشت, ۱۳۸۹
مردم بختیاری با سرانه ۴/. هکتار جنگل، بخت با آنها یار بوده است که سرانه جنگل آنها دو برار میانگین کشور است اما تا استاندارد جهانی و دستیابی به سرانه ۸/. هکتار راهی طولانی در پیش دارند. شوربختان به رغم فاصله زیادی که با استانداردهای جهانی داریم، عدم جایگزینی و تأمین سوخت فسیلی در روستاهای جنگل نشین، سالانه بالغ بر ۱۰۰۰ هکتار از جنگل های این منطقه به بهانه تأمین سوخت نابود می شوند و همچنان بر این فاصله افزوده می شود!
تمرکز بخشی نگرانه آب سالاران و سدسازان بر این سازه های غول پیکر و اصرار کم سابقه آنها بر افزایش هر چه بیشتر تعداد سدهای این منطقه در سالهای اخیر، به نظر می رسد آنها هم نابودی طبیعت بختیاری را هدف گرفته اند و با ۸ سد عظیم احداث شده، در دست احداث و در دست مطالعه قصد نابودی بیش از ۱۰ درصد از جنگل های بلوط این بخش از زاگرس را دارند. تقریبا” تمامی این سدهای بزرگ مخزنی و برق آبی در مناطق جنگلی چهارمحال و بختیاری واقع شده و به مانند سد کارون ۴ که اخیرا” شاهد آبگیری آن بوده ایم، بالغ بر ۲۰ هزار هکتار از جنگل های حساس و شکننده منطقه را به زیر آب خواهند برد.
بر بنیان اعلام دفتر جنگل های خارج از شمال کشور، بالغ بر ۲۰۰۰ هکتار از جنگل های بلوط غرب با تعدادی بالغ بر ۱۶۰ هزار درخت در اثر آبگیری سد کارون ۴ که در فروردین سال جاری آبگیری شد و تاکنون نزدیک به ۶۰ درصد از حجم مخزن آن پر شده است نابود خواهند شد. سد کارون ۳ که در فاصله کمتر از ۶۰ کیلومتری کارون ۴ احداث شده بود نیز در همین سال های اخیر (سال ۱۳۸۳) بخش هایی از جنگل های سرزمین بختیاری را نابود کرد. سد لیرو در جنگل های بازفت و خرسان ۳ در جنگل های لردگان در دست احداث بوده و سدهای کارون ۵ ، خرسان ۱ و خرسان ۲ در جنگل های لردگان و سد بازفت در جنگل های بازفت چهارمحال و بختیاری در دست مطالعه و نهایی شدن می باشند و هر یک از این سدها، به زودی بخش هایی از بهترین جنگل های زاگرس را به زیر آب خواهند برد.
ادامه مطلب»
سه شنبه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۳۸۹
در ۲ روز متوالی – ۲۵ و ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۹ – هموطنانی که درمحور بروجن – لردگان در تردد بودند شاهد نادرترین نوع تخریب اراضی ملی بوده اند که بعید است تا کنون مشابه چنین قانون گریزی را در جایی دیگر مشاهده کرده باشند. اهالی روستایی به نام بیژگرد در نزدیکی تالاب گندمان با نقشه ای از پیش تعیین شده و با اعلام قبلی به بخشداری منطقه! ، به صورت دسته جمعی با بیش از ۴۰ دستگاه تراکتور گستاخانه به ۱۰۰ هکتار از اراضی مرغوب مرتعی منطقه تعرض نموده و پوشش گیاهی و بوته های آن مراتع را نابود و شخم زدند.
نادر بودن این رخداد تلخ بیشتر از آن جهت است که چنین جرائم آشکاری در برابر چشم مقامات محلی و نیروهای انتظامی که از همان لحظات اولیه در منطقه حاضر شده اند افتاده است. شوربختانه در این حرکت طبیعت ستیزانه کم مانند، مقامات محلی و نیروها انتظامی به جای جلوگیری از وقوع چنین جرائم مشهودی که در قانون بر آنها تأکید شده است، به موعظه و نصیحت متخلفین متوسل شده اند.
ادامه مطلب»
یکشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۳۸۹
جاده تاریخی دزپارت به پنهان ترین جاده کوههای ایران معروف است. پیشینه جاده دزپارت که به صورت سنگ فرش با دیواره های صخره ای حفاظتی می باشد به دوره ی هخامنشی برمی گردد که جنوب(خوزستان و … ) را به فلات مرکزی کشور(اصفهان و … ) متصل می نموده است. دزپارت که به نام های نردبانی،پلکانی، سلطانی، اتابکی، لینچ، بختیاری و جاده ابریشم کوچک نیز شهرت دارد، جاده ای پلکانی است که هنر معمای و جاده سازی ایرانیان را در سخت گذرترین تنگه ها و دره ها به رخ جهانیان می کشد و به رغم گذر از مناطق کوهستانی، برفگیر و سنگلاخی، از دیرباز مورد استفاده کاروانیان قرار می گرفته و در طول مسیر دارای جان پناه های گوناگون بوده که کاوانسرای شلیل یکی از معروفترین آنها می باشد.
کاروانسرای شلیل که در فاصله ۱۴۰ کیلومتری جنوب غربی اردل و در مرز خوزستان و چهارمحال و بختیاری واقع شده است، اثری مانا از تاریخ هزاران ساله مردان و زنان سرزمین بختیاری است که صدای زنگوله های کاروان های کوچنده را قرن ها در خود نهفته دارد. در این مجموعه کاروانسرایی بقایای ساختمانی و همچنین آثاری از صدها سال پیش برجای مانده است.
کاروانسرای شلیل در نزدیکی پل شلیل و پل مروارید ساخته شده و در دوره پهلوی اول نیز مورد بازسازی قرار گرفته و در آن زمان به عنوان پاسگاه انتظامی عشایری نیز مورد استفاده قرار گرفته شده است. این کاروانسرا در طول تاریخ کاربردهای اقتصادی، اجتماعی و نظامی داشته و بوسیله مردان بزرگی که صاحب خدم و حشم و تفنگدار بوده اند مدیریت می شده و وظیفه برقرای امنیت، تأمین مواد غذایی و محل استراحت کاروانیان و هدایت آنان برای عبور از مناطق کوهستانی ناامن را برعهده داشتند.
ادامه مطلب»
پنجشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۳۸۹
بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
دیروز – ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۹ – پنجمین جشنواره شاهنامه خوانی و نقالی منطقه ای در شهر لردگان برگزار گردید. در این جشنواره ی منطقه ای که با همت انجمن های موسیقی و ادبی و همکاری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و با حضور عاشقان ادب پارسی برگزار گردید شاهنامه خوان های محلی از استان های چهارمحال و بختیاری، خوزستان، اصفهان، لرستان و کهکیلویه و بویر احمد به اجرای برنامه پرداختند.
شاهنامه گل سرسبد شعر فارسی است که به مانند نگینی درخشان بر گنبد تاریخ ادبیات ایران زمین می درخشد. شاهنامه ی بی همتای فردوسی جان مایه ادب پارسی است که اگر سزاوارانه و خردمندانه به آن پرداخته شود به تنهایی قادر است اعتلاء و حیات اجتماعی رو به رشد جامعه ای را رقم زند.
ادامه مطلب»
چهارشنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۳۸۹
بر بنیاد تعریف کنوانسیون های جهانی تالاب ها: «به مناطق پست باتلاقی، مردابی، آبگیرهای طبیعی یا مصنوعی، دایمی یا موقت دارای آب ساکن یا جاری، شیرین، نیمشور یا شور و مناطق دارای آبهای دریایی که عمق آنها در حالت جزر کامل از ۶ متر تجاوز نمیکند، تالاب گویند». این زیستگاهها، یکی از مناسبترین محل های حضور حیات وحش، به ویژه پرندگان و آبزیان مهم جهان و به خصوص گونههای درحال انقراض بوده و از همینرو، از اهمیت زیست محیطی فراوانی برخوردارند. تالابها نه تنها در درون خود گونههای متنوع گیاهی و جانوری را پرورش می دهند، بلکه سبب ایجاد رویشگاه های گیاهی و زیستگاههای جانوری متنوع دیگری در حاشیه تالاب ها میشوند. یکی از مهمترین عواملِ مؤثر در ایجاد این رویشگاههای گیاهی و زیستگاههای غنی جانوری، بالا و پائین رفتن سطح آب در این مناطق است که بطور متناوب پوشیده از آب شده و سپس از آب خارج میشوند. این تغییرات سبب رشد قابل توجه جمعیت انواع بیمهرگان گردیده و سبب گشته تا تالابها و مناطق اطراف آنها را، بهشت پرندگان ساحلی لقب دهند.
حال اگر ارتفاع آب در این زیستگاه ها از میزان استاندارد آن (حداکثر ۶ متر در عمیق ترین محل تالاب) بیشتر گردد، سبب می شود نور کافی به بستر تالاب نرسیده و رویشگاه گیاهی کف تالاب از بین برود، که در اثر نابودی این رویشگاه های گیاهی، زیستگاه های جانوری تالاب هم آسیب دیده و بخش عمده ای از موجودات تالاب از بین خواهند رفت و به دنبال آن زنجیره غذایی در زیستگاه های حاشیه تالاب با مشکل جدی مواجه خواهد شد. بر همین مبنا است که تولید خالص تالابها را به تنهایی معادل ۱۴ درصد از کل تولید توده های گیاهی و جانوری خشکیهای کرهی زمین به حساب می آورند. به عبارتی دیگر ارزش هر هکتار تالاب بیش از ۱۵۰ برابرِ ارزش هر هکتار زمین کشاورزی است و کلام آخر اینکه به همین دلایل بود که در کنوانسیون رامسر نمایندگان تمامی کشورهای شرکت کننده متعهد شدند: تالابها باید از بالاترین درجهی حفاظتی برخوردار باشند.
متأسفانه بهرغمِ وجود چنین ویژگی های منحصر به فردی و التزامِ های هوشمندانهای، باز هم اصرار داریم به بهانه تأمین آب بخش صنعت آب بیشتری را وارد تالاب چغاخور کنیم و اوضاع وخامت بار تالاب را از این هم بدتر نمائیم! از همان سال۱۳۷۲ که به بهانه تأمین آب بخش های صنعتی و کشاورزی بر روی تالاب چغاخور سد ۶ متری احداث گردید، علاوه بر اینکه برخی شناسه های تالابی آن از بین رفت، به سبب نادیده گرفتن حق آبه های طبیعی پائین دست، تالاب گندمان را به وضعیت بحرانی برده و خسارت های جبران ناپذیری را به این تالاب بین المللی وارد کرد.
در شرایط کنونی که سدی به ارتفاع ۶ متر بر روی چغاخور ایجاد شده است از منظر عمومی تالاب چغاخور به سد چغاخور تغییر نام داده شده است. به رغم آنکه در حال حاضر هیچ رودخانه ای وارد تالاب نمی شود، رسوب گذاری به شدت حیات تالاب را تهدید می کند که در صورت انتقال آب سبزکوه – که از اراضی حساس به فرسایش سرچشمه می گیرد – همین رسوب ها به تنهایی قادرند حیات تالاب را به نابودی بکشانند.
ادامه مطلب»
سه شنبه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۳۸۹
مصوبه ای را که در نخستین روز کاری سال ۱۳۸۹ – ۱۵ فروردین – از تصویب نمایندگان بهارستان نشین گذشت را که یادتان هست؟ مصوبه ای که به موجب آن «تمام چاههای عمیق و نیمهعمیقی که پیش از سال ۱۳۸۴ و به صورتی غیرقانونی در کشور حفر شدهاند را مجاز شمرده و وزارت نیرو را موظف کرده بود برای این چاههای کشاورزی فاقد پروانه واقع در دشتهای ممنوعه آبی، مجوز و پروانه صادر کند»، مصوبه حیرت انگیزی که علاوه بر تشویق متخلفان منابع آبی کشور، غارت آب را مشروعیت می بخشید و وضعیت بحرانی دشت ها را تشدید می کرد.
به نقل از پایگاه خبری سبزپرس، خوشبختانه شورای نگهبان با مصوبه ای خردمندانه، این مصوبه طبیعت ستیزانه مجلس را مغایر با اصول ۴۰، ۱۵۶، ۱۵۹ و ۱۷۳ قانون اساسی و شرع تشخیص داده و آن را رد کرد.
در مناطق روستایی کشور ما از دهه ۴۰ بود که حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق در دشتهای مختلف آغاز و جایگزین قنات ها در بهره برداری از آب های زیرزمینی گردید و ظرف ۲۰ سال تعداد این چاه ها به ۱۰۵ هزار حلقه مجاز و غیرمجاز رسید و به دلیل برداشت بیش از حد مجاز، از همان زمان افت آبهای زیرزمینی در کشور آغاز گردید. اما متأسفانه به دلیل مدیریت ناکارآمد حاکم بر منابع آبی این سرزمین باعث شد نه تنها چاه های غیرمجاز بسته نشود بلکه حفر چاه های غیرمجاز همچنان ادامه یابد.
پایین رفتن سطح آب سفره های زیرزمینی دشت های ممنوعه و محدود را در کشور رقم زد. چاههای نیمه عمیق به عمیق تبدیل شد، هزینه های تأمین آب کشاورزان افزایش یافت، قناتهای قدیمی خشک شد و سبب شور شدن آب شیرین چاهها گردید که این شوری نیز انتقال اجباری آب از جایی به جای دیگر و خشک شدن، شوری و تبدیل به نمک زار شدن دشتها را به دنبال داشت. از دیگر اثرات مخرب افت آبهای زیرزمینی، می توان به نشست زمین – ایجاد فروچالهها – و به دنبال این رخداد، از دست رفتن قابلیت آبگیری سفره های زیرزمینی و هدر رفت آب ها اشاره کرد و در نهایت اینکه، بیابانی شده سرزمین را شاهد خواهیم بود.
در حال حاضر شمار چاه های غیر مجاز حفر شده در کشور به ۹۰ هزار حلقه رسیده و بیش از ۶۰۰ دشت ایران با افت شدید آبهای زیر زمینی مواجه هستند و بر اساس گزارش موسسه نشنال جئوگرافیک هر ساله به طور متوسط یک متر از سطح آبهای زیرزمینی ایران کاسته میشود.
در شرایط فعلی مهمترین گزینه برای برون رفت از این وضعیت بحرانی، توجه به مؤلفه های تولید آب در کشور است. بر بنیاد اصول علمی غیرقابل انکار، پوشش گیاهی و جنگل ها نقش حیاتی در نفوذ آب و افزایش ذخایر سفره های زیر زمینی دارند. صرف نظر از اثرات زیست محیطی جنگل ها و پوشش گیاهی در تأمین بستر حیات و توسعه پایدار، اولویت دادن سزاوار به صیانت و پاسداری از جنگل ها و پوشش گیاهی در یک مدیریت کارآمد، با هدف تولید آب در وضعیت بحرانی کنونی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
دوشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۳۸۹
سرزمین آب ها – چهارمحال و بختیاری – به لحاظ ویژگیهای خاص طبیعی و اقلیمی و تنوع آب و هوایی منحصر بفرد، در رده مهمترین رویشگاه های گیاهان دارویی کشور قرار می گیرد. به لحاظ بافت اجتماعی و وابستگی های معیشتی مردم چهارمحال و بختیاری به طبیعت، مصرف گیاهان دارویی از دیرباز در این دیار مورد توجه بوده است و در حال حاضر هم در اکثر مناطق روستایی و عشایری استان مصرف گیاهان دارویی در درمان برخی بیماری از جایگاه بالایی برخوردار است. بر بنیاد تحقیقات وسیعی که برای یافتن فرآورده ها و مواد طبیعی دارویی گیاهی در طول تاریخ انجام شده است تا کنون بین ۳۵ تا ۷۰ هزار گونه گیاه دارویی برای حداقل یک یا چند بار مورد مصرف قرار گرفته است و در حال حاضر، ۲۵% از داروهای موجود، منشا گیاهی دارند.
چهارمحال و بختیاری یکی از مهمترین رویشگاه های گیاهان دارویی بوده و دارای برخی گونه های انحصاری از گیاهان طبیعی دارویی است که می توان به گونه هایی از این گیاهان با نام های کرفس کوهی، زرین گیاه، مورد، مخلصه،هواچوبه، چوک، سوداب، مرزنجوش، شاه تره، ریواس و … اشاره کرد که در فصل بهار به صورت خودرو در دامنههای مرتفع و مناطق کوهستانی استان رشد میکنند.
وجود گیاهانی نظیر بابونه ، گل ختمی و شیرین بیان برای درمان بسیاری از امراض به ویژه آلرژیهای فصلی که در چهارمحال و بختیاری شایع است، بسیار مفید تشخیص داده شده است. استفاده از گیاه گل برنجاس که در بیشتر نقاط طبیعت بختیاری به وفور یافت میشود، برای دستگاه گوارش بسیار مفید بوده و به تازگی در مراجع پزشکی و درمانی به عنوان یک شیوه ی درمانی مؤثر مطرح شده است. گیاه معطر و بومی کرفس کوهی نیز که مختص کوهستان های چهارمحال و بختیاری است،باعث تقویت و افزایش هوشیاری در بین افراد می شود. برای نخستین بار در ایران کنترل بیماریهای تنفسی و حملات آسم و برونشیت تنفسی از طریق گیاهان دارویی امکان پذیر و میسر گردید که این مهم به همت و تلاش دکتر حمید روحی بروجنی پس از چندین سال تحقیق و پژوهش علمی تحقق پیدا کرد و به کشف خاصیت ضد آسم و ضد برونشیتی گیاه گل ختمی و گیاه زنجبیل منجر شد.
تاکنون بیش از ۸ هزار گونه گیاهی در ایران شناسایی شده است که نزدیک به ۱۳۰۰ گونه آن در طبیعت بختیاری شناسایی و ثبت شده است. استان چها محال و بختیاری از نظر تنوع گونههای گیاهی یکی از استانهای بزرگ کشور به شمار میآید، بطوریکه در حال حاضر نزدیک به ۳۵۰ گونه گیاهی شناسایی شده در استان، خاص و در انحصار این منطقه بوده و در دیگر مناطق کشور یافت نشده است. برخورداری از چنین رویشگاه های منحصر به فردی، پتانسیل کم مانندی را در کشت گیاهان دارویی برای استان رقم زده است، که می شود با مدیریت خردمندانه ای از این ظرفیت های اقتصادی در جهت توانمندسازی جوامع روستایی متکی به منابع طبیعی بهره مند گردید.
در حال حاضر جهادکشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری، علاقه مندان به کشت گیاهان دارویی را حمایت می کنند و تسهیلات بانکی خوبی در اختیار آن ها قرار می دهند. هم اکنون عمده گیاهان دارویی کشت شده در استان را نعناع فلفی ، آویشن ، رزماری، لاون و استاخودوس تشکیل می دهند. البه در حال حاضر مشکل بزرگ کشت گیاهان دارویی، نبود بازار خرید و جایگاه مناسب برای عرضه این محصولات است، که با استقرار شرکتهای داروسازی گیاهی در چنین مناطقی از کشور می شود این مشکل را هم برطرف کرد.
شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۳۸۹
شمس آباد دوراهان به همراه چهارطاق سبزکوه، دو ذخیره گاه منحصر به فرد گونه «ارس» در چهار محال و بختیاری هستند که در زاگرس از جایگاه ویژه ای برخور دارند، خاصا” ذخیره گاه کم همتای چهار طاق، که می توانید گونه های سوزنی برگ و پهن برگ را در کنار هم مشاهده کنید.
شرایط توپوگرافی و کوهستانی، واقع شدن در بین قله های بلند دالان کوه و کوه نظامی و عبور رودخانه دائمی و بزرگ «کره بس»، اکوسیستمی ویژه و متفاوت با مناطق همجوار را در شمس آباد رغم زده است. ویژگی های اقلیمی و آب و هوایی منطقه سبب مستقر شدن تیپ جنگلی بنه شده است که بذر تولیدی از این درختان به عنوان یکی از ظرفیت های اقتصادی منطقه به حساب می آید.
وجود رودخانه پرآب کره بس، رشته کوه زیبای نظامی و قله های پوشیده از برف دالان کوه، جنگل های بنه همراه با گونه ارس و درختان سر به آسمان کشیده چنار در حاشیه رودخانه، چشمه سارهای فراوان و صدای پرندگان، شمس آباد را به یک ظرفیت طبیعت گردی کم مانند در استان چهار محال و بختیاری بدل کرده است.
ادامه مطلب»
چهارشنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۳۸۹
به رغم آنکه هنوز سایه سیاه مصوبه های نگران کننده مجلس شورای اسلامی در آخرین روزهای کاری سال ۱۳۸۸ و اولین روزهای کاری سال ۱۳۸۹ در حوضه ی منابع طبیعی و محیط زیست کشور گسترده است و اهالی این حوضه همچنان نگران آینده ی این مصوبات طبیعت ستیزانه هستند، اما خوشبختانه همین مجلس در اولین روز هفته جاری (۱۲/۲/۸۹) خوش درخشید و یک روز زیستمحیطی را گذراند و طی ۵ مصوبه، دولت را به طور جدی مکلف به صیانت و پاسداری از منابع طبیعی کشور کرد.
این ۵ مصوبه سبز که در بررسی «طرح افزایش بهرهوری بخش کشاورزی» به تصویب نمایندگان رسید، قطعن به عنوان سبزترین مصوبات این نمایندگان در هشتمین دوره قانونگذاری مجلس شورای اسلامی به حساب خواهند آمد و علاوه بر آنکه دولتمردان را جدی تر به حفاظت سزاوارانه از منابع طبیعی مکلف کرده است، تا حدودی دست سودجویان و زمین خواران آزمند را از اراضی ملی کوتاه کرده است.
به نقل از همشهری، از این ۵ مصوبه مهم مجلس که برای حفاظت جدی تر از منابع طبیعی در صحن بهارستان به تصویب نمایندگان رسیده است عبارتند :
۱- ثبت اسناد عرصههای طبیعی، اراضی موات و دولتی به نام دولت
۲- ممنوعیت بهرهبرداری مازاد بر توان طبیعی جنگلهای کشور
۳- کاهش۳۰۰درصدی فرسایش خاک تا پایان برنامه پنجم
۴- افزایش پوشش حفاظتی جنگلها و مراتع تا ۱۳۵ میلیون هکتار
۵- صرف درآمد بهرهبرداری از منابع طبیعی برای احیای این منابع
براساس تبصره ۲ اولین مصوبه که وزارت جهاد کشاورزی موظف شده است تا «اسناد مالکیت عرصههای منابع ملی و اراضی موات و دولتی را به نام سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور به نمایندگی از سوی دولت اخذ نماید، انتقال قطعی مالکیت دولت در واگذاری اراضی ملی، دولتی و موات به متقاضیان ممنوع اعلام شده است و قوانین مغایر با آن لغو گردیده است».
بر اساس دومین مصوبه، دولت مکلف شده است «با اعمال ممنوعیت بهرهبرداری مازاد بر توان درآمدی طبیعی، احیایی و زیستمحیطی جنگلهای کشور، ترتیبات و تمهیدات لازم را جهت اصلاح الگوی مصرف چوبهای جنگلی فراهم آورد».
براساس سومین مصوبه، دولت مکلف شده است «با اتخاذ تمهیدات لازم برای شناسایی و کنترل کانونهای بحرانی فرسایش بادی و مقابله با پدیده بیابانزایی و جلوگیری از هجوم شنهای روان و گرد و غبار با منشأ خارجی و داخلی، بهگونهای عمل کند که تا پایان برنامه ۵ ساله پنجم توسعه، میزان متوسط کاهش سالانه فرسایش خاک کشور از یک تن در هکتار به حداقل ۳تن در هکتار برسد».
براساس چهارمین مصوبه، دولت مکلف شده است «تا پایان برنامه پنجم توسعه، پوشش حفاظتی و حمایتی جنگلها و مراتع کشور را به ۱۳۵ میلیون هکتار افزایش دهد».
و بالاخره براساس پنجمین مصوبه، مقرر شده است که «درآمدها و کلیه وجوه دریافتی بابت حق بهرهبرداری و حق انتفاع از اراضی ملی و دولتی، به حسابی متمرکز در خزانه داری کل واریز شود تا معادل ۱۰۰ درصد وجوه واریزی در قالب بودجه سالانه جهت انجام عملیات های آبخیزداری، آبخوانداری، حفاظت، احیا و توسعه منابع طبیعی کشور به وزارت جهاد کشاورزی اختصاص یابد».
امید است با این مصوبات سبزاندیشانه، پاسداری و صیانت از منابع طبیعی از جایگاهی سزاوار در سبد اولویت های دولتمردان برخوردار شود و منابع طبیعی کشور از این وضعیت اسف بار رهایی یابد.