بایگانی آذر, ۱۳۹۰

یادداشتی به بهانه “هفته پژوهش”

شنبه, ۲۶ آذر, ۱۳۹۰

چند سالی است که روز ۲۵ آذر در تقویم کشورمان به عنوان «روز پژوهش» نامگذاری شده و بر همین بنیاد چهارمین هفته آذرماه با شعار «بدون پژوهش و مطالعه تصمیم گیری نکنیم»، به نام «هفته پژوهش» نام نهاده شده است. پس از تشکیل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، تقریبا” تمامی راه های پژوهشی در کشور به این وزارتخانه ختم شد و کم کم سایر مؤسسات و نهادهای تحقیقاتی و پژوهشی در کشور به حاشیه رفته و در سایه فعالیت های تحقیقاتی دانشگاهی و دانشجوئی قرار گرفت!

در این فضای هیاهوی تحقیقاتی جدید، بخش منابع طبیعی کشور که همواره مظلوم بود و هیچگاه در سبد اولویت های دولتمردان قرار نگرفته بود، بیش از پیش در سایه قرار گرفت و کم‌رنگ‌تر شد، آنقدر که حوزه‌ی منابع طبیعی وضعیتی شکننده پیدا کرده و پژوهش‌گران آن در تأمین حداقل نیازهای تحقیقاتی خود عاجز شدند. عدم تخصیص اعتبارات درخور و عدم توجه به نیازهای سخت افزاری و نرم افزاری، از جمله رخدادهای نگران‌کننده‌ای است که عملکرد بخش پژوهش در حوزه‌ی منابع طبیعی کشور را به چالش ‌کشانده است.

بی تردید تا زمانی که نگاه تصمیم گیران به تحقیقات بخش منابع طبیعی کشور اینگونه باشد و سهم تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی از بودجه سالانه کشور و تولید ناخالص ملی در کمترین حد ممکن قرار داشته باشد، نمی توان با چنین حمایت ها و سازوکارهایی انتظار افزایش کیفیت و کمیت نهاده‌ها و محصولات در حوزه‌ی کشاورزی، منابع طبیعی و امور دام را داشت تا در سایه آن آرمان های بلند اصل۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران عینیت یابد و مردم عزیزمان، ایران‌زمینی بانشاط و پایدار را تجربه کنند.

نگاه نادرست برخی مدیران و دست اندرکاران دستگاه های اجرائی بخش های کشاورزی و منابع طبیعی و شیوه های مدیریتی روزمرگی و فاقد آینده نگری حاکم بر فضای بخش اجرائی کشور، دستیابی به فضای هم اندیشی و افزایش سطح همکاری بخش های پژوهشی و اجرایی، با هدف ارتقاء سطح دانش کارشناسان بخش های اجرائی و متقابلا” آگاهی پژوهشگران از نیازهای پژوهشی و تحقیقاتی بخش های اجرایی منابع طبیعی و کشاورزی را با چالش های جدی مواجه کرده است.

اضافه بر ضرورت توجه درخور در حوزه ی منابع مالی و امکانات سخت افزاری، هم اندیشی و فهم بیشتر از نیازهای پژوهشی و اجرایی در عرصه های طبیعی، کشاورزی و دامداری، از جمله ضروریت های نرم افزاری مدیریت بر منابع طبیعی و کشاورزی کشور است. ارتباط نزدیک و مؤثر پژوهشگران با بخش اجرا باعث آشنایی بیشتر با مشکلات و چالش های موجود در مدیریت عرصه های منابع طبیعی و کشاورزی زیست بوم های کشور و اولویت بندی بهتر موضوعات پژوهشی گردیده و از سوی دیگر زمینه بهره مندی کارشناسان و متخصصین بخش اجرا از یافته های تحقیقاتی پژوهشگران را فراهم خواهد ساخت.

بنابراین اصلاح و تغییر نگاه برخی مدیران هر دو حوزه ی اجرا و پژوهش کشور سبب می شود هر یک از طرفین به درک درستی از نیازهای طرف مقابل و وظایف و مسئولیت های خود برسند و لازمه دستیابس به این مهم، ارتباط مؤثر و مستمر است. با ارتباط، نیازهای اساسی و اولویت دار شناخته شده و با برنامه ریزی های درازمدت، وظایف و مسئولیت های همسو تعریف شده و با مشخص شدن نقشه راه، دستیابی به اهداف مشترک میسر و امکان پذیر خواهد شد.

به امید آن روز ….

گزارش وضعیت خشکسالی کشور در سال آبی ۱۳۹۱ – ۱۳۹۰

سه شنبه, ۸ آذر, ۱۳۹۰

ضمن تجدید قدردانی از دکتر مرتضی خداقلی عزیز و همکاران ارجمندشان در پایگاه مدیریت خشکسالی کشاورزی اصفهان به پاس ارسال گزارشات مستمر و ارزشمند وضعیت ماهانه‌ی خشکسالی کشور در سال آبی گذشته، مشروح گزارش دو ماهه اول سال آبی ۹۱ – ۹۰  این تیم سختکوش که برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال گردیده است؛ انتشار می بابد:

وضعیت خشکسالی ایران از ابتدای مهر تا پایان آبان ماه ۱۳۹۰ :

با پایان یافتن دومین ماه از سال آبی جاری و پس از وقوع چندین سال خشکسالی پیاپی در گستره ایران زمین، با فعالیت چشمگیر سامانه های باران زا چهره کشور به کلی دگرگون گردید. با امید به تداوم نزول باران، این رحمت الهی، نتایج پایش و دیده بانی خشکسالی در پایگاه مدیریت خشکسالی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان نشان می دهد که بارش های قابل توجه در مهرماه و بویژه در آبان ماه سال جاری باعث افزایش بارش نسبت به میانگین دراز مدت آن در بیشتر مناطق ایران در این بازه زمانی شده است. از نکات قابل توجه ویژگی های بارشی طی این مدت که در نمودار (۱) بخوبی نمایش داده شده است آن است که در برخی مناطق تاکنون بارشی نازل نشده در صورتیکه در برخی مناطق دیگر کشور بارش در حجم قابل ملاحظه ای بوده است. به عبارت دیگر در برخی نقاط کشور کماکان خشکسالی تهدید کننده و برخی مناطق دیگر با خطر سیلاب مواجه بوده اند.

بررسی ویژگی های توزیع و حجم بارش نشان می دهد نزولات جوی در این بازه زمانی در ۷۱ درصد از مساحت کشور، از آمار درازمدت پیشی گرفته است و در ۲۹ درصد از مساحت کشور بارش دریافتی کمتر از میانگین دراز مدت آن می باشد. نمودار (۱) نشان می دهد در آبان ماه، ایران با ۳ کلاس خشکسالی و ۴ کلاس ترسالی مواجه است. خشکسالی بسیار شدید که در حدود ۱۷٫۸ درصد از مساحت کشور را در برگرفته بیشترین مساحت را در بین کلاس های خشکسالی به خود اختصاص می دهد و از نظر موقعیت مکانی از کرانه های خلیج فارس آغاز گشته و پس از در برگرفتن بخش های وسیعی از استان های فارس و کرمان و شهرستان های بافق و مروست در بخش جنوبی رباط پشت بادام خاتمه می یابد. خشکسالی متوسط با در برگرفتن مساحتی در حدود ۷٫۴ درصد از کشور به صورت نوار باریکی خشکسالی بسیار شدید را در برگرفته است و در آخر، خشکسالی خفیف کمترین درصد مساحت خشکسالی را شامل شده به طوری که کمتر از ۴ درصد از مساحت ایران در این طبقه جای گرفته و به صورت ۲ نوار باریک که یکی از نیمه جنوب شرقی به طرف شمال شرقی و نوار دیگر از جنوب جنوب غربی به سمت مرکز کشیده شده و ناحیه خشکسالی بسیار شدید و متوسط را به طور کامل در بر می گیرد. همچنین این خشکسالی به صورت لکه هایی پراکنده نیز مشاهده می گردد.

وقوع بارش های قابل توجه در بیشتر نقاط کشور سبب شده است که در آبان ماه ۱۳۹۰ بر خلاف ماه های گذشته و حتی نسبت به دوره زمانی مشابه در سال گذشته، شاهد ترسالی گسترده در کشور باشیم. سهم ترسالی بسیار شدید نسبت به کلاس های دیگر ترسالی بیشتر بوده است و در حدود ۶۲٫۷ درصد از مساحت ایران را به خود اختصاص می دهد و در بخش عظیمی از کشور شاهد این کلاس ترسالی می باشیم. ترسالی شدید با مساحت ۰٫۱ درصد، بخش ناچیزی را در برگرفته و ترسالی متوسط پس از ترسالی بسیار شدید بیشترین مساحت (۵درصد) را به خود اختصاص داده و به صورت دو نوار بسیار باریک که خشکسالی را در برگرفته، دیده می شود. همچنین نوار دیگری در حاشیه غربی دریای خزر و همچنین در مراوه تپه شاهد می باشیم و بخش هایی از این کلاس ترسالی نیز از پیرانشهر آغاز گشته و با در برگرفتن شهرستان های روانسر، ایوان و پلدختر در صفی آباد دزفول خاتمه می یابد.

مطالعات مقایسه ای وضعیت خشکسالی کشور از مهرماه تا پایان آبان ماه سال جاری با دوره مشابه در سال گذشته حاکی از آن می باشد که گرچه درصد خشکسالی سال جاری نسبت به سال گذشته کاهش چشمگیری داشته است، اما بحران خشکسالی و وقوع خشکسالی های پیاپی در سال های اخیر که به خشک شدن تالاب ها و کاهش شدید سطح ایستابی انجامیده است، فراتر از بارش هایی با این حجم می باشد و برای مقابله و آمادگی در برابر خشکسالی نیاز به اندیشیدن راهکارهای کوتاه مدت و بلند مدت علمی و عملی و توجه به مدیریت ریسک می باشد تا بتوان منابع آبی کشور را در درازمدت بیمه نمود و این مهم نیازمند همکاری منسجم و یکپارچه تمام نهادهای درگیر در امر خشکسالی می باشد.

نمودار (۱): درصد هر یک از کلاس های خشکسالی از ابتدای مهرماه ۱۳۹۰ تا پایان آبان ماه ۱۳۹۰ در ایران

خلاصه وضعیت خشکسالی ایران از مهرماه ۱۳۹۰ تا پایان آبان ماه ۱۳۹۰

– مجموع بارندگی ایران تا پایان آبان ماه در سال آبی جاری: ۵۶٫۱ میلیمتر

– مجموع بارندگی دراز مدت ایران در این دوره: ۲۸٫۲ میلیمتر

– درصد افزایش بارندگی نسبت به دوره آماری بلند مدت: ۹۸٫۹ درصد

– بالاترین درصد خشکسالی: ایستگاه های سینوپتیک زابل، لار، رفسنجان، انار و حاجی آباد که در این ایستگاه ها هیچ بارشی ثبت نشده است.

– بالاترین درصد ترسالی: ایستگاه اقلید فارس با ۶۴۲ درصد افزایش بارندگی نسبت به میانگین دراز مدت؛ در طی این مدت بارندگی این ایستگاه نسبت به میانگین درازمدت ۷٫۵ برابر افزایش داشته است.

– پرباران ترین استان: استان تهران با حدود ۳۸۳ درصد افزایش بارش نسبت به میانگین درازمدت

– کم باران ترین استان: استان یزد با حدود ۵۱ درصد کاهش بارش نسبت به میانگین درازمدت؛ در واقع بارندگی این استان نسبت به درازمدت به یک دوم کاهش یافته است.

آتشگاه؛ آبشاری که از سرچشمه و ته چشمه می خشکد!

شنبه, ۵ آذر, ۱۳۹۰

آتشگاه را که یادتان هست؟ همان طولانی ترین آبشار ایران که در منطقه لردگان چهارمحال و بختیاری و در دره ای زیبا و ناهموار ۲ کیلومتری در حاشیه رودخانه خرسان واقع گشته است و در یاداشت های پیشین به جاذبه های کم همتای طبیعت گردی آن پرداخته و گفته شد که شوربختانه با شروع عملیات اجرائی سد خرسان ۳ ، بخش های پائینی آن آبشار در خطر نابودی قرار گرفته است.

با آبگیری سد خرسان ۳ ، علاوه بر خسارت های زیست محیطی و نابودی بخشی از جنگل های منطقه، راه های دسترسی و بخش های پائینی دره آتشگاه به زیر آب رفته و یکی از مهمترین میراث های طبیعی و گردشگری دیار بختیاری با تهدید جدی مواجه خواهد شد.

به رغم آنکه در ارزیابی زیست محیطی سد خرسان ۳ ، خطر نابودی آبشار آتشگاه همواره به عنوان یکی از مؤلفه های تعیین کننده جهت صدور مجوز ارزیابی مطرح بوده و اظهارنظر قطعی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در شمار شرایط شش گانه سازمان حفاظت محیط زیست کشور جهت صدور مجوز ارزیابی اعلام شده است، اما متأسفانه اظهار نظرها و بی تفاوتی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در قبال نابودی بخش مهمی از این آبشار زیبا، سبب شگفتی بسیاری از فعالان محیط زیست و دوستداران میراث طبیعی کشور گردید.

مقامات محلی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برخلاف انتظارات، زیر آب رفتن بخشی از آبشار را ناگزیرانه و ایجاد دریاچه را یک جاذبه جدید گردشگری عنوان کرده و اعلام داشته اند که در آینده با ایجاد اسکله تفریحی و با استفاده از قایق به جای ماشین، زمینه بهره مندی مردم از این چشم اندازهای طبیعی را مهیا خواهند کرد، طرح هایی که با توجه به بضاعت های نرم افزاری و سخت افزاری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، اجرای آن ها با اما و اگرهای بسیاری مواجه است.

فارغ از این بحث ها و اینکه سد خرسان ۳ جلوتر از مجوز محیط زیست حرکت کرده و قبل از اخذ مجوز ارزیابی زیست محیطی خود، در حال احداث می باشد، مصوبه ی دور چهارم سفرهای استانی هیأت دولت و خبر اجرای قریب الوقوع پروژه انتقال آب آتشگاه به منطقه سردشت و دودرا، پرسش های زیادی را در اذهان فعالان محیط زیست و دوستداران میراث طبیعی کشور ایجاد کرده است! پروژه ای که می تواند آبشار آتشگاه را از سرچشمه خشک کند و دیگر مجالی برای اجرای طرح های غیرقابل باور حوزه گردشگری باقی نگذارد.

تامل برانگیزتر آنکه تا کنون هیچگونه گزارش و شواهدی دال بر انجام مطالعه و یا ارزیابی های زیست محیطی و توجیهی از این پروژه انتقال آب منتشر نشده و صدای مخالفت و یا اظهار نظری از هیچ یک از دستگاه های متولی حوزه گردشگری و محیط زیست شنیده نمی شود!

حال با توجه به جمعیت بسیار کم ساکن در روستاهای منطقه دودرا و نبود ظرفیت های لازم برای توسعه کشاورزی و دامداری در منطقه، این پرسش مطرح است که آیا چنین طرح های خسارت زا و پرهزینه و مغایر با ملاحظات زیست محیطی، بهترین گزینه برای توسعه و رفع محرومیت از منطقه است؟ آیا بهتر نیست که با انجام مطالعات جامع تر و بر بنیاد توانمندی های بوم شناختی منطقه، چیدمان توسعه ای و اشتغال زایی در منطقه را طراحی کنیم و با ساماندهی روستاهای پراکنده در عرصه های جنگلی منطقه، به شکلی خردمندانه از ظرفیت های اکوتوریسمی و اشتغال زایی آن استفاده کنیم؟ تا به شکل معنی داری از نابودی بهترین ظرفیت های گردشگری، رویشگاه های جنگلی و محیط زیست منطقه جلوگیری کنیم.