بایگانی دی, ۱۳۹۰

زباله های خانگی و بیمارستانی لردگان؛ همچنان سرگردان در جنگل

جمعه, ۳۰ دی, ۱۳۹۰

اینجا جنگل کلگچی در حاشیه شهر لردگان است؛ جایی که در بالادست اراضی کشاورزی و رودخانه لردگان و برخی از منابع تأمین آب شرب و کشاورزی روستاهای منطقه قرار گرفته است. چندین مزرعه پرورش ماهی و شالیزارهای زیادی از لردگان تا سد کارون ۴ از آب همین رودخانه مستفیض می شوند! با این وجود، نحوه‌ی انباشت زباله های خانگی و حیرت آورتر، زباله های بیمارستانی را تماشا کنید! زباله هایی که از روستاهای واقع در اطراف شهر لردگان جمع آوری شده و بدون کمترین ممانعتی اینگونه در این مکان جنگلی انباشته می شود تا در برابر دیدگان دست اندرکاران حوزه محیط زیست و بهداشت محیط منطقه؛ گستاخانه تر سلامت مردم و محیط زیست را به چالش بکشند!

ادامه مطلب»

برای هوای پاک بام ایران؛ هوای تالاب ها و جنگل ها را داشته باشیم

دوشنبه, ۲۶ دی, ۱۳۹۰

سال ها است که این حقیقت بر همه کارشناسان و متخصصین حوزه محیط زیست و منابع طبیعی آشکار گردیده است که دست یافتن به هوای پاک در گرو حفظ تالاب ها و فضای سبز درختی پیرامون سکونت گاه های شهری و روستائی است.

بسیاری از اکولوژیست های مطرح جهان بر این باورند که ارزش تالاب ها و کارکردهای زیست محیطی این زیست بوم های کم همتا به درستی شناسایی و تبیین نشده است. مطالعات ارزش های اقتصادی و زیست محیطی تالاب ها  بیانگر آن است که  یک تالاب حدود ۱۰ برابر جنگل و ۲۰۰ برابر زمین زراعی ارزش اقتصادی دارد و اضافه بر آن؛ تنظیم آب و هوا، جلوگیری از سیل، حفاظت از تنوع گیاهی و جانوری، زیبایی و جاذبه های دیداری، جاذبه‌های توریستی و ایجاد فضایی برای زندگی پرندگان از جمله ارزش های تقویم ناشدنی آن ها است.

نزدیک به ۲ دهه است که حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق مجاز و غیر مجاز امان مرغزار شهرکرد که کارکردهای غیر قابل کتمانی در ایجاد تعادل آب و هوای شهرکرد به عنوان مرکز چهارمحال و بختیاری داشته، بریده است. برداشت های بیش از حد مجاز این چاه ها و شدت افت سطح آب سفره های زیرزمینی به همراه چرای بی رویه دام، تخریب بخش هایی از این مرغزار به بهانه توسعه و استقرار صنایع و مراکز خدماتی و همین طور تخلیه نخاله ها و مصالح ساختمانی و زباله ها سبب خشک شدن فاجعه بار این مرغزار و تبدیل آن به یک کانون خطرناک فرسایش بادی شده و با ایجاد گرد و غبارهای غیر قابل مهار، هوای بزرگ ترین سکونت گاه شهری بام ایران – شهرکرد – را در معرض خطر قرار داده و به شدت تهدید می کند.

این مرغزار در حاشیه شهر شهرکرد، عامل تنظیم کننده اقلیمی در منطقه به حساب می‌آمد و به نظر می رسد خشکی و تخریب آن، علاوه بر تبدیل شدن به یک کانون تولید گرد و غبار، بر روی ظرفیت ویژه گرمایی منطقه تأثیر گذاشته و با کاهش ظرفیت ویژه گرمایی سبب شده است که اختلاف دمای شب و روز در منطقه افزایش ‌یافته و با حداکثر دمای گرم در روز و حداقل دمای سرد در شب مواجه شویم و بتدریج شرایط زندگی برای اهالی آن سخت شود.

تالاب های گندمان و دهنو در استان نیز از شرایط بسیار نامطلوبی برخوردار بوده و رفتارهای نابخردانه انسانی با شراکت خشکسالی های اخیر، وضعیت فاجعه باری را برای آن ها رغم زده است. وضعیت تأسف آوری که این دو تالاب ارزشمند را به سمت تبدیل به کانون های تولید گرد و غبار و آلودگی هوای سکونت گاه های شهری و روستائی اطراف آن ها سوق داده است.

اصولا انتظار است دست اندرکاران روز و یا هفته هوای پاک، با به چالش کشیدن این معضل های محیط زیستی، دستگاه های متولی در حوزه هوا و سلامت شهروندان را متوجه سازند که اگر به موقع نجنبند و اقدامی موثر در مهار این بیابان زائی خطرناک انجام ندهند، ممکن است علاوه بر از دست دادن این تالاب های ارزشمند، کیفیت زندگی در این مناطق به شدت به مخاطره افتد.

عدم توجه به مراقبت های جدی، آبیاری و توسعه فضای سبز درختی در شهرهای استان، خصوصا” شهرکرد و بروجن که در خارج از رویشگاه های جنگلی استان واقع شده اند؛ می تواند هوای این مناطق را به شدت تحت تأثیر قرار داده و از کیفیت آن بکاهد. به رغم برخورداری استان از ظرفیت های آبی و شرایط اقلیمی کم نظیر، پائین بودن سرانه فضای سبز درختی در این شهرها – که نه تنها به نسبت میانگین جهانی حتی به نسبت میانگین کشوری هم کم است – تعجب خیلی ها را برمی انگیزد که چقدر سهم شهروندان این مناطق از درخت کم است و چقدر این شهرها به لحاظ پوشش فضای سبز فقیر هستند؛ و تأسف آورتر آن که در مقابل این کاستی ها، همواره رویشگاه های جنگلی استان هدف تخریب های ناشی از قطع جنگل برای تأمین سوخت هیزمی و زغال، زراعت در زیراشکوب درختان، چرای بی رویه دام و حتی اجرای پروژه های عمرانی قرار گرفته و روز به روز از تعداد این درختان کاسته می شود.

شراکت عوامل انسانی با عوامل طبیعی در آتش سوزی های تالاب گندمان

جمعه, ۲۳ دی, ۱۳۹۰

به دنبال وقوع آتش سوزی شامگاه بیستم دی ماه ۱۳۹۰ در تالاب گندمان؛ گفتگویی با خبرگزاری مهر در باره چالش‌ها و تهدیدهای سال های اخیر گندمان، به ویژه در حوزه مدیریت آب و پایداری بوم‌شناختی این تالاب ارزشمند انجام دادم که مشروح این گفتگو را می‌توانید در ادامه ملاحظه کنید.

ادامه مطلب»

می‌خواهیم نفس بکشیم!

سه شنبه, ۲۰ دی, ۱۳۹۰

اسماعیل کهرم، محمد درویش  و عباس محمدی؛ سه فعال سرشناس و دلسوز حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور به نمایندگی از سوی میلیون ها شهروند تهرانی، اصفهانی، زابلی، اراکی، اهوازی، شیرازی، مشهدی، تبریزی، پارس جنوبی و خیلی دیگر از مناطق ایران در اعتراض به آلودگی غیرقابل تحمل هوا که حال مردمان آن دیارها را بد کرده است، نامه‌ای به “هر آن کس که مسئولیت دارد” نوشته اند و رونوشت آن را به درگاه عالی ترین مقامات نهادهای کشوری که در این حوزه مسئولیت دارند فرستاده‌اند.

همه‌ی حرف آنها در این نامه، یک زنهار ساده اما حیاتی است؛ این که شهروندان ما می‌ترسند دیگر نفس بکشند! آیا فریادرسی هست؟


«متن کامل نامه»

به: هر آن کس که مسوولیت دارد

از: چند شهروند ساده

موضوع: می‌خواهیم نفس بکشیم!

خانم ها و آقایان مسئول!

ما، از سوی میلیون ها شهروندی که در چنبره ی گرفتاری های روزافزون زندگی، فرصت چاره اندیشی و حتی اعتراض به آلودگی دهشت انگیز هوا، این آنی ترین نیاز هر موجود زنده، را ندارند، اعلام می کنیم که: می ترسیم نفس بکشیم! هوای پایتخت کشور و چندین شهر بزرگ دیگر ایران، نه چند درصد بلکه چندین برابر بیش از حد مجاز آلوده است.

آیا شما که تکلیف قانونی تأمین «خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت های پزشکی» همگان را بر عهده دارید (اصل بیست و نهم قانون اساسی)، شما که مسوولیت «پیشگیری و ممانعت از هر نوع آلودگی و هر اقدام مخربی که موجب بر هم خوردن تعادل و تناسب محیط زیست شود» را دارید (ماده ی ۱ قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست)؛ شما که مسوول اعمال ممنوعیت «هر عملی که موجبات آلودگی هوا را فراهم نماید» هستید (ماده ی ۲ قانون نحوه ی جلوگیری از آلودگی هوا)؛ شما که موظف به اعمال محدودیت برای وسایل نقلیه ی موتوری در شهرهای آلوده هستید (ماده ی ۲ آیین نامه ی اجرایی تبصره ی ماده ی ۶ قانون جلوگیری از آلودگی هوا)؛ شما که وظیفه ی کاستن از آلودگی هوای تهران، کاستن از تردد خودروها، روان ساختن ترافیک تهران، تأمین بنزین و نفت گاز استاندارد، نظارت بر تولید خودروهای استاندارد، و آگاه کردن و جلب مشارکت مردم در موضوع کاهش آلودگی هوای تهران را داشته اید (مصوبه ی ۱۳۷۹ هیات وزیران راجع به کاهش آلودگی هوای تهران)؛ شما که باید تا چهارده سال دیگر، جمهوری اسلامی ایران را به جامعه ای برخوردار از «سلامت، رفاه، محیط زیست مطلوب، و الهام بخش جهان اسلام» بدل سازید (سند چشم انداز ۱۴۰۴)؛ و شما که خود و عزیزان تان در این فضا تنفس می کنید؛ آیا وظیفه هایی را که بر عهده داشته اید، به تمام و کمال یا حتی در حد امکان، به انجام رسانده اید؟!

نیازی به ارایه ی آمار و مستندات در خصوص جنایتی که بر اثر آلودگی هوا در حق میلیون ها نفر می شود، نیست؛ تمامی رسانه های دولتی و غیر دولتی، و بسیاری از مقام های رسمی و کارشناسان مستقل، بارها و بارها از کشته شدن چند هزار نفر در هر سال بر اثر آلودگی هوا، ابتلای ده ها هزار نفر به بیماری های قلبی و عروقی و تنفسی، رسیدن میانگین عمر در تهران به حدود ۴۸ سال، کوتاه شدن قد کودکان و نوجوانان، کاهش ضریب هوشی شهروندان و به ویژه نونهالان، و افزایش اختلال‌های روانی که ناشی از سموم کشنده‌ای است که هر لحظه تنفس می کنیم، گفته‌اند.

ما با کمال احترام، از شما که قدرت وضع قانون و تصویب مقررات را دارید؛ از شما که وظیفه ی اجرای قوانین را دارید؛ و از شما که امکان مجازات متخلفان و وظیفه ی رسیدگی به دادخواهی مردم را دارید، درخواست داریم که بلافاصله و بی هیچ ملاحظه و عذری، به وظیفه ای که قانون و اخلاق و عرف و معاهدات جهانی بر عهده تان گذاشته است، عمل و برای رفع آلودگی هوای شهر تهران و دیگر شهرهای بزرگ که سبب مرگ ده‌ها هزار نفر شده و موجب وهن کشور است، اقدام کنید.

با تجدید احترام؛

اسماعیل کهرم ، عباس محمّدی و محمّد درویش

۱۸ دی ماه ۱۳۹۰

گیرندگان:

– جناب آقای علی لاریجانی، رییس محترم مجلس شورای اسلامی

– جناب آقای صادق لاریجانی، رییس محترم قوه ی قضاییه

– جناب آقای احمدی نژاد، ریاست محترم جمهور

– جناب آقای محسنی اژه ای، دادستان محترم کل کشور

– جناب آقای محمدی زاده، رییس محترم سازمان حفاظت محیط زیست

– جناب آقای پور محمدی، رییس سازمان بازرسی کل کشور

– سرکار خانم مرضیه وحید دستجردی، وزیر محترم بهداشت

– جناب آقای چمران، رییس محترم شورای اسلامی شهر تهران

– سرکار خانم ابتکار، رییس محترم کمیته ی محیط زیست شورای شهر تهران

– جناب آقای قالیباف، شهردار محترم تهران

– رسانه های همگانی

برگزاری همایش ملی “انتقال آب بین حوضه‌ای” در بام ایران

دوشنبه, ۱۹ دی, ۱۳۹۰

در سال های اخیر پروژه های انتقال آب بین حوضه ای در میان فعالان محیط زیست به عنوان تلخ ترین رخدادها زیست محیطی در کشور مطرح می باشد؛ چرا که در ارزیابی اجرای این پروژه ها همواره ملاحظات زیست محیطی در پای ملاحظات سیاسی و اقتصادی ذبح شده و عمدتا” در اثر اجرای این پروژه ها، پایداری هر دو سرزمین مبدأ و مقصد با تهدیدهای جدی و غیر قابل کتمانی مواجه شده است.

چنین است که دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد تمام همت خود را به کار بسته است تا با همکاری و حمایت سازمان جهاد کشاورزی، سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه شهرکرد، مرکز تحقیقات منابع آب، استانداری و سازمان صنعت، معدن و تجارت استان، همایش ملی “انتقال آب بین حوضه‌ای (چالش‌ها و فرصت‌ها)” با اهداف بررسی و ارائه راهکارهای مناسب به منظور حل چالش‌های انتقال آب بین حوضه‌ای و تبدیل چالش‌ها به فرصت‌ها، استفاده بهینه و پایدار از فرصت‌ها و همین طور بررسی مسائل حقوقی حوضه‌های مبدأ و مقصد با تأکید بر مسائل زیست محیطی و توسعه پایدار و عدالت اجتماعی را در سوم خردادماه سال ۱۳۹۱ در شهرکرد برگزار کند.

همایشی که بی شک در نوع خود و بویژه در استان چهارمحال و بختیاری – که بیشتر از سایر استان ها قربانی پروژه های انتقال آب بین حوضه ای است –  می تواند کم نظیر بوده و نامدیریتی های آب سالاران در منطقه و کشور را به چالش کشاند.

اطلاعات بیشتر در باره‌ی این همایش؛ شامل فراخوان، مهلت ارسال آثار، ثبت نام و محورهای هشت گانه آن را می‌توانید در تارنمای “سامانه مدیریت همایش دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد” ملاحظه کنید.

همچنین اساتید، پژوهشگران، کارشناسان و دانشجویان گرامی برای حضور در این همایش می توانند آثار علمی خود را با توجه به محورهای همایش از طریق همان تارنمای همایش ارسال کنند.

بحران آلودگی نفتی در آب های سرخون چهارمحال و بختیاری!

جمعه, ۱۶ دی, ۱۳۹۰

منطقه سرخون اردل در استان چهارمحال و بختیاری، در بحران ناشی از آلودگی نفتی قرار گرفته است و در صورت صحت ادعاهای برخی از مردم ساکن در منطقه که حکایت از نشت نفت و دفن غیر اصولی لجن های نفتی تلمبه خانه گندمکار در محل دارد، آن منطقه با یک بحران زیست محیطی مصیبت بار مواجه خواهد بود.

سال های زیادی است که پس از بارش باران، آب چشمه سرخون که در پائین دست تلمبه خانه نفتی گندمکار قرار گرفته و منبع تأمین آب شرب اهالی چند آبادی و تعدادی مزرعه پرورش ماهی در منطقه است، آلوده به مواد نفتی گشته و تا هفته ها با کاهش کیفیت مواجه می شده است به طوری که حدود ۲ ماه است که میزان این آلودگی – که به تائید مقامات دستگاه های محیط زیست، دامپزشکی و شیلات منطقه هم رسیده است –  به شکل معناداری شدت یافته و سلامت مردم و حیات آبزیان منطقه به خطر افتاده است.

نشت مواد نفتی و آلوده شدن آب شرب و آب مزارع پرورش ماهی، نارضایتی های اجتماعی، شیوع بیماری های پوستی و تهدید سلامت مردم، مرگ آبزیان رودخانه و تحمیل خسارت های زیاد به صاحبان مزارع پرورش ماهی منطقه را به ارمغان آورده است.

بررسی های اجمالی، چند احتمال را برای ماجرای این آلودگی نفتی مطرح می سازد؛ قدمت لوله‌های انتقال نفت، فرسودگی و  لرزش‌های سطوح زمین می تواند سبب نشت نفت و آلودگی خاک، سفره‌های آب زیرزمینی و چشمه ها ‌شود؛ به طوری که بعد از شکستگی لوله و نشت گسترده نفت در دهه ۶۰ ، خاک و سفره‌های آب زیرزمینی منطقه به شدت آلوده گشته و آزمایشات خاک منطقه در سال ۱۳۸۸ نیز این فرضیه را تأئید می کند.

لای روبی مخازن تلمبه خانه و تخلیه لجن های سمی نفتی و دفن غیر بهداشتی و غیر اصولی این مواد بسیار خطرناک در محل تلمبه خانه یکی دیگر از گزینه های مطرح در این ماجرا است که در صورت رخداد چنین اقدام نابخردانه ای، احتمال نشت این مواد نفتی در اثر بارندگی به سفره‌های آب زیرزمینی و چشمه های پائین دست بسیار زیاد است. این لجن های نفتی در گروه پسماندهای بسیار خطرناک قرار دارند که بایستی تحت مدیریت های خاصی به مکان های ویژه ای منتقل تا پس از خنثی سازی در شرایط کاملا” ویژه دفن شوند.

امّا نکته‌‌ی حیرت انگیز این ماجرای تلخ آن است که انگار در این سال ها دستگاه های متولی حوزه آب، سلامت و محیط زیست منطقه چنین تهدید فاجعه باری را نمی دیدند و در روزمرگی بی‌خبری، بی‌تفاوتی و انفعال به سر می بردند و حالا هم افزایش نارضایتی های اجتماعی و پوشش خبری صدا وسیمای استان، چشمان بسته آنان را باز کرده تا متوجه شوند که اگر فرضیه ها و ادعاهای مردم منطقه درست باشد با چالشی جدی و یک فاجعه زیست محیطی مواجه شده ایم!

گزارش وضعیت خشکسالی کشور در سه ماهه اول سال آبی ۱۳۹۱ – ۱۳۹۰

یکشنبه, ۱۱ دی, ۱۳۹۰

ضمن تجدید قدردانی از دکتر مرتضی خداقلی عزیز و همکاران ارجمندشان در پایگاه مدیریت خشکسالی کشاورزی اصفهان به پاس ارسال گزارشات مستمر و ارزشمند وضعیت ماهانه‌ی خشکسالی کشور عزیزمان ایران، مشروح گزارش سه ماهه اول سال آبی ۹۱ – ۹۰  این تیم سختکوش که برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال گردیده است؛ انتشار می بابد:

وضعیت خشکسالی ایران از ابتدای مهر تا پایان آذرماه ۱۳۹۰ :

نتایج پایش و دیده بانی خشکسالی در پایگاه مدیریت خشکسالی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان در سه ماهه اول سال آبی ۹۱-۹۰ نشان می دهد در شرایطی که پاییز سال گذشته گستره ایران زمین یکی از خشک ترین فصول را در طول سال های گذشته سپری کرد، در سال آبی جاری طی سه ماهه گذشته شرایطی متفاوت برای کشور رقم خورد. بررسی آمار بارندگی تا پایان آذرماه در کشور نشان می دهد که بیش از نیمی از مساحت کشور (۵۵٫۶ درصد) از بارشی کمتر از میانگین دراز مدت برخوردار شده و به سخن دیگر خشکسالی خفیف تا بسیار شدید را تجربه کرده اند و در ۴۴٫۴ درصد سطح باقیمانده، میزان بارش بیش از میانگین دراز مدت بوده است.

ادامه مطلب»

همایش “سال جهانی جنگل ها” و انتظارات حداقلی که برآورده نشد!

پنجشنبه, ۸ دی, ۱۳۹۰

در روزهای پایانی سال ۲۰۱۱ ، یعنی درست در دقیقه ۹۰ و دقیقا” چهار روز مانده به پایان سال ۲۰۱۱ و آغاز سال ۲۰۱۲، بسیار دیرهنگام یادمان افتاد که «سال جهانی جنگل ها» به پایان رسیده و باید همایشی برگزار می کردیم!

بالاخره به همت انجمن جنگلبانی ایران و تعدادی از نهادهای دولتی و غیردولتی مرتبط با حوزه جنگل، در ششم دی ماه – آخرین همایش از این دست در سال ۲۰۱۱ در محل پارک گفتگوی تهران برگزار شد تا نشان دهیم «سال بین‌المللی جنگل‌ها» در ایران هم گرامی داشته شده است!

مجمع عمومی سازمان ملل متحد سال ۲۰۱۱ را به عنوان «سال جهانی جنگل ها» معرفی کرد تا نقش غیرقابل انکار جنگل ها در ثبات اقلیم و محیط زیست و اینکه جنگل ها تأمین کننده سرپناه برای انسان ها و زیستگاه برای جانداران هستند را پررنگ تر نشان مان دهد. این نامگذاری در راستای ارتقاء سطح آگاهی‌های عمومی در ارتباط با مدیریت، حفاظت و توسعه پایدار جنگل‌ها و ظرفیت سازی ترویجی در بین دستگاه ها و نهادهای دولتی مرتبط با حوزه جنگل و توجه دادن بیشتر به نقش و جایگاه مردم در مدیریت و حفاظت مشارکتی و توسعه پایدار جنگل‌ها صورت گرفت و به همین منظور هم شعار «جنگل‌ها برای مردم» برای سال جهانی جنگل‌ها انتخاب شد.

اولا” انتظار می رفت که به مانند بسیاری از کشور های جهان؛ در اوایل سال ۲۰۱۱ به اسقبال این مناسبت جهانی می رفتیم و چنین همایشی برگزار می کردیم تا در فرصت مناسب و با بهره گیری از ظرفیت های بین المللی این مناسبت ارزشمند برای عملیاتی کردن حداقل بخشی از اهداف مندرج در سال جهانی جنگل با شعار گرامیداشت جنگل ها برای مردم و همچنین برای ارتقای جایگاه تشکیلاتی، تأمین تجهیزات سخت افزاری یگان های حفاظتی و ناوگان های اطفای حریق نهادهای متولی منابع طبیعی و محیط زیست کشور برنامه ریزی های منسجمی صورت می پذیرفت و با جلب همکاری و الزام همه دستگاه های دست اندرکار امور فرهنگی، آموزشی و اجتماعی کشور برای ارتقای سطح آگاهی های عمومی جوامع محلی و جلب مشارکت جنگل نشینان و همچنین حمایت های ویژه قوای سه گانه کشور در همه زمینه های اعتباری، قانونی، حاکمیتی و قضایی و نهایتا” ممانعت از بارگذاری های غیر اصولی صنعتی، خدماتی و کشاورزی دستگاه های عمرانی کشور در محدوده‌ رویشگاه های جنگلی به بهانه توسعه و … شاهد رشد مدیریت و حفاظت مشارکتی محلی و توسعه پایدار جنگل های کشور می بودیم.

دوما” حالا که همتی شده بود و در روزهای واپسین سال ۲۰۱۱ چنین همایش مهمی تدارک دیده شد انتظار می رفت در این همایش همه نهادهای دولتی مسئول در حوزه جنگل ها و محیط زیست کشور، گزارش هایی از عملکرد دستگاه های خود در حوزه های آموزش و ترویج جوامع محلی برای مدیریت و حفاظت مشارکتی جنگل ها، تأمین تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مورد نیاز، ارتقاء سطح همکاری رسانه ملی و نهادهای فرهنگی و اجتماعی کشور مثل وزارت خانه های آموزش و پرورش، تبلیغات اسلامی و … و همچنین میزان توفیق های حاصله در همراهی سایر دستگاه های اجرائی کشور برای تن دادن به رعایت الزامات زیست محیطی در اجرای پروژه های عمرانی و برنامه های توسعه ای خود و میزان رشد شاخص های پایداری جنگل های کشور ارائه دهند و اعلام کنند که با انجام چه فعالیت هایی موفق به دستیابی به چه اهداف از پیش تعیین شده ای – البته اگر در ابتدای سال هدف گذاری هایی صورت گرفته بود! – گردیده اند و چند درصد از برنامه های این سال تحقق یافته است!