دوشنبه, ۳۱ تیر, ۱۳۹۲
انتشار خبر ضرب و شتم مدیرکل منابع طبیعی گیلان توسط نماینده مردم تالش در مجلس شورای اسلامی، حیرت و نگرانیهای زیادی را در بین اغلب کارشناسان و فعالان حوزه منابع طبیعی و محیط زیست کشور ایجاد کرد.
بنابر گزارش خبرگزاری ایسنا از این ماجرای شگفتآور؛ مقاومت و مخالفتهای قانونی مدیرکل منابع طبیعی گیلان در برابر درخواست یکی از شرکتهای بهرهبرداری چوب از جنگل و اصرار نماینده مجلس برای دادن مجوزهای لازم به این شرکت خاص، علت مجادله و این برخورد توهینآمیز و فیزیکی بوده است! تأکید رحمتاله رحمانی مدیرکل منابع طبیعی گیلان بر اجرای قانون و ملزم کردن شرکت طرف قرارداد به اجرای تعهدات متقابل در قبال جنگل و در مقابل حمایتهای جهتدار آقای شکری نماینده مجلس از شرکت شفارود برای بهرهبرداری حجم بیشتری از درختان جنگلی منطقه تالش منجر به توهین و سیلیخوردن این مدیرکل در حضور برخی از مسولان محلی و مدیران ستادی سازمان جنگلها شد.
بدون شک نظارت بر اجرای قانون و عملکرد دستگاههای اجرایی در شمار وظایف و اختیارات نمایندگان مجلس شورای اسلامی است که در قوانین کشور شیوههای انجام آن نیز بهروشنی تبیین شده و ابزارهای قانونی لازم را در اختیار نمایندگان ملت قرار داده است. صرفنظر از اقدام قانونی یا خلاف قانون اداره کل منابع طبیعی استان گیلان در خصوص اختلاف پیش آمده بر روی قرارداد فیمابین با آن شرکت بهرهبرداری از جنگل، یقینا” رفتار نماینده مجلس که مدعی دفاع از حقوق موکل خود بوده، اضافه براینکه ناشایست و بهدور از شأن یک نماینده مجلس بوده است، عملی مغایر با قوانین جاری کشور بوده که برابر مقررات قانون مجازات اسلامی جرم محسوب شده و مشمول مجازاتهای مربوطه خواهدبود.
جناب نماینده محترم فراموش نکنیم که در این شرایط نگران کننده حاکم بر طبیعت کشور، دفاع از حقوق مردم ایرانزمین یقینا” همافزایی و حمایتهای خردمندانه از نهادهای متولی در پاسداری و صیانت از منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست است نهآنکه حمایت از اشخاص و یا گروههای خاصی که با زیادهخواهیهای خود روند بحرانی شدن وضعیت منابع طبیعی و محیط زیست کشور را شدت بخشیده و لابیگریها و رانتخواریهایشان در شمار تهدیدهای انسانساز قرار داشته که پایداری و شادابی حیات عرصههای جنگلی و طبیعی این سرزمین را به چالش کشانده است! ای کاش در راستای وظایف نظارتی مجلس بهجای زدن سیلی بر صورت حافظان طبیعت، صادقانه برای دفاع از حقوق نسل حاضر و نسلهای آینده در برابر قانونشکنیهای زیادهخواهان قدرتمند که با نگاهی صرفا” تجاری به جنگلها و منابع طبیعی تنها بهدنبال کسب ثروت هستند، ایستادگی میشد و شجاعانه سیلیهای برقآسای قانونی را بر صورت بداخلاقیهای محیط زیستی مینواختیم.
در همین رابطه:
– مهار بیابانزایی(محمد درویش): در برابر این سیلی ، همه باید واکنش نشان دهیم!
– خبرگزاری مهر: انتقاد فعالان محیط زیست از سیلی قوه مقننه بر مجری قانون/ درخواست پیگیری ماجرا از قوه قضاییه
شنبه, ۲۹ تیر, ۱۳۹۲
اضافهبر بهرهبرداریهای سنتی از محصولات فرعی یا غیر چوبی مانند صمغها و میوههای جنگلی، برداشت محصولاتی مثل کتیرا و گزانگبین از گونزارهای گستره زاگرس از گذشته کم و بیش رایج و مرسوم بوده است؛ اما بدون شک در هیچ زمانی بهمانند سالهای اخیر، این بوتهزارها با چنین شدتی در معرض تهدیدهای طبیعی و انسانسازی که منجر به خشکیدگی نگران کننده این بوتهزارهای ارزشمند شود قرار نگرفته بودند!
براساس نتایج بررسیهای موردی و پهنهبندی صورت گرفته توسط پژوهشگران مرکز تحقیقات منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری که در گفتگوی رییس این مرکز با خبرگزاری ایرنا منتشر شده است، اضافه بر بلوطزارهای زاگرس، بخشهای گستردهای از گونزارهای این منطقه نیز درگیر پدیده شوم خشکیدگی شده است. ماجرای نگران کنندهای که کمتر در شمار اولویتهای کاری نهادهای متولی دولتی و پژوهشی کشور قرار گرفته و گزارشهای قابل توجهای در این زمینه منتشر نشده است. بربنیاد این گزارش بیش از ۶۰ درصد گونزارهای چهارمحال و بختیاری دچار عارضه خشکیدگی شده که نیمی از این عرصهها در وضعیت بحرانی قرار گرفتهاند!
بدون شک در چنین شرایط بحرانی حاکم بر گونزارهای در معرض خطر خشکیدگی، صدور مجوزهای برداشت کتیرا با ایجاد شیار و زخم بر روی ساقههای این گیاهان بوتهای رنجور و نحیف، بر شدت این پدیده فاجعهبار خواهد افزود. این نوع بهرهبرداری منسوخ شده، اضافه بر اینکه باعث تشدید ضعف فیزیولوژیکی و اثرات سوء بر روی بوتههای گون میشود، از نظر اقتصادی و درآمدزایی هم فاقد توجیه قابل قبول است. براساس دادههای آماری طرحهای بهرهبرداری کتیرا، با لحاظ اصول فنی متوسط تولید حدود ۲ تا ۳ کیلوگرم برای هر گونزار مورد بهرهبرداری در نظر گرفته میشود که بهخوبی میتوان دریافت که ارزش ریالی کتیرای تولیدی در واحد سطح در مقایسه با خسارتهای وارده بسیار ناچیز خواهد بود.
نمونه بارز و شاخص این صدمههای خود خواسته، رواج مجوزهای برداشت کتیرا در اکثر مراتع استپی و نیمهاستپی اصفهان است که ناباورانه توسط ادارات منابع طبیعی این استان صادر شده و دامنه بهرهبرداریهای غیرمجاز آن به مراتع همجوار در استان چهارمحال و بختیاری هم کشیده شده است! باتوجه به وضعیت بحرانی گونزارها که ناشی از خشکسالیهای پیدرپی سالهای اخیر و کاهش شدید سطح آبهای زیرزمینی بوده و در حال حاضر تنها در حد زندهمانی آب در اختیار این گیاهان بوتهای ارزشمند قرار میگیرد، وارد کردن چنین صدمات خود خواستهای آنهم توسط نهادهای متولی دولتی، خردمندانه نبوده و این گیاهان بوتهای که به مانند سدهای کوچکی از آب و خاک حفاظت میکنند را در معرض خطر خشکیدگی و نابودی قرار خواهند داد! یقینا” لحاظ پیشبینیهای مراکز تحقیقاتی بینالمللی در زمینه ادامه روند خشکسالیها در سه تا چهار دهه پیش رو و مواجه شدن کره زمین با یک نوع تغییر نظام بارش و کاهش شدید بارش در مناطق خشک، نگرانیها از بابت این رفتارهای غیرکارشناسی عمیقتر خواهد شد.
پنجشنبه, ۲۷ تیر, ۱۳۹۲
همزمان با آغاز گرما و فصل خشک تابستان و پایان زمان برداشت محصولات کشاورزی که متأسفانه باعث کاهش سطح احتیاط و حتی همکاریهای کشاورزان در پیشگیری از وقوع حریق در رویشگاههای جنگلی و مرتعی شده است، روند وقوع حریقهای انسانسازبهطرز نگران کنندهای شتاب گرفته و آخرین آنها،رویشگاههای ارس استهبان فارس است که ناباورانه بیش از ۴۸ ساعت است که در آتش بیاحتیاطی و فرهنگ غلط کشاورزان منطقه در حال سوختن است!
سوزاندن کاه و کلش برجایمانده در اراضی تحت کشت گندم و جو یکی از شیوههای نادرست و غیرکارشناسی در میان برخی کشاورزان است که در اکثر مواقع سبب گسترش آتش به عرصههای جنگلی و مرتعی اطراف شده و اینچنین گونههای منحصربفردی مانند ارسهای ارزشمند کوهستان تودج را تبدیل به خاکستر میکند.
گفتگوی نگارنده با خبرنگار روزنامه آرمان را که میتوانید در اینجا بخوانید؛ شرح نابسامانی ناوگانهای اطفای حریق نهادهای دولتی متولی است که ظاهرا” عزم امیدوار کنندهای برای پایان دادن به ناتوانیهای آنها نیز مشاهده نمیشود!
چهارشنبه, ۲۶ تیر, ۱۳۹۲
زاگرس به لحاظ ویژگیهای خاص طبیعی و اقلیمیو تنوع آب و هوایی،در شمار متنوعترین رویشگاههای گیاهی کشور قرار دارد. دیار زاگرس از گذشتههای دور بهعنوان یکی از مهمترین و بزرگترین رویشگاههای گیاهان دارویی کشور محسوب شده و برخی از گونههای انحصاری داروییخوراکی را در خود جای داده که نشانهای از ظرفیت بالای اقتصادی و کمهمتایی اینسرزمین است.
شوربختانه در سالهای اخیر بهرهبرداریهای سنتی بیرویه بههمراه چرای پرشمار دام سبب تخریب رویشگاهها و اختلال شدید در روند زادآوری طبیعی این گونههای گیاهی ارزشمند شده و برخی از انواع گیاهان دارویی و خوراکی منحصربفرد زاگرس در معرض خطر انقراض قرار گرفته و در اثر این بهرهبرداریهای غیراصولی به ارتفاعات و مناطق صعبالعبور کوهستانی پناه بردهاند!
گفتگوی نگارنده با خبرنگار روزنامه کسب و کار را میتوانید در اینجا بخوانید:
شنبه, ۲۲ تیر, ۱۳۹۲
ماجرای تلخ جمعآوری بذر بلوطهای زاگرس که با سخنان رییس جمهور محمود احمدینژاد در جمع نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی آغاز شد پس از یاسوج به جنگلهای چهارمحال و بختیاری رسید! رییس دولتهای نهم و دهم طرح جلوگیری از هدررفت سالانه ۶ میلیون تن بذز بلوط در پای درختان و ضرورت جمعآوری و تبدیل آنها به علوفه موردنیاز دامها را مطرح کرد و استاندار کهگیلویه و بویراحمد هم عزم خود را جزم کرد تا با شکستن مقاومتهای سازمان جنگلها مجوزهای لازم برای احداث کارخانه بزرگ فرآوری بلوط در یاسوج را صادر کند!
و متأسفانه حالاهم در همین راستا و با نگاه تجاری کوتاهمدت و نهاقتصادی به جنگلهای زاگرس، مدیر عامل منطقه ویژه اقتصادی چهارمحال و بختیاری از انجام پروژه احداث کارخانه بزرگ تولید اتانول از بلوط در این استان خبر میدهد! و جالبتر اینکه راه جلوگیری از عقبنششینی و تخریب جنگلهای بلوط و احیای محیط زیست در این منطقه را اجرای این پروژه و تولید اتانول از بذر و سرشاخههای جنگلهای بلوط منطقه میداند!
بدون شک گسترش روند احداث چنین کارخانجات صنعتی در استانهای زاگرسی و جمعآوری بذر و حتی سرشاخههای درجتان بلوط در حجمهای زیاد که ناشی از یک نگاه تجاری کوتاهمدت به جنگلهای بلوط غرب است؛ اضافهبر آنکه نیازهای طبیعی اکوسیستمهای جنگلی رعایت نشده و منجر به اختلال در همان اندک زادآوری طبیعی این جنگلها و نابودی طولانیمدت تنوع زیستی جانوری و گیاهی در این زیستگاهها خواهد شد، مغایرت صریح با قوانین و مقررات مربوط به منابع طبیعی و جنگلهای کشور خواهد داشت.
براساس قوانین و مقررات سازمان جنگلها که گونههای تهدید شونده و در حال انقراض را در کتاب Red book از انتشارات مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور اعلام کرده و نیز گونههایی که طبق استاندارد و دستورالعمل اتحادیه بینالمللی حفاظت طبیعت(IUCN) حفاظتی محسوب میشوند؛ میوه درختان بنه و بلوط بههمراه تعدادی از گیاهان داروییصنعتی و خوراکی در شمار محصولات آسیبزننده به رویشگاههای منابع طبیعی کشور قرار داشته و بهرهبرداری آنها مطلقا” ممنوع است. این محصولات جنگلی و مرتعی بهعنوان اقلام ممنوعه(غیرمجاز به بهرهبرداری و صادرات) محسوب شده و برداشت آنها بهصورت انبوه و تجاری ممنوع است. بربنیاد همین مقررات، جمعآوری میوههای بلوط و بنه تنها در حد مصارف خانوار روستایی در محل تا سقف حداکثر ۳ کیلوگرم صرفا” با نظارت و تأیید ادارات منابع طبیعی استانها مجاز شمرده شده است.
سه شنبه, ۱۸ تیر, ۱۳۹۲
در آستانه فرا رسیدن روز ملی بدون نایلکس – ۲۱ تیرماه – و بهبهانه بحران محیط زیستی ناشی از مصرف بیرویه ظروف یکبار مصرف پلاستیکی در جوامع شهری و روستایی که در حال حاضر بخش عمدهای از منابع آبی و خاکی کشور را در معرض خطر آلودگی شدید قرار داده است، نگارنده نیز در گفتگویی با خبرگزاری ایرنا به ابعاد مختلف این ماجرای تلخ پرداخته که میتوانید آنرا در اینجا بخوانید.
بدون شک توسعه صنعتی بههمراه رشد شاخصهای رفاهی جوامع محلی شهری و روستایی، مصرف بیرویه ظروف یکبار مصرف و حدود ۲ برابر سرانه جهانی در کشور، نبود برنامهها و بستههای حمایتی دولت از تولید کنندگان ظروف یکبار مصرف غیر پلاستیکی و قابل جذب در طبیعت(سلولوزی)، کمتوجهای تمامی نهادهای مسئول در حوزه فرهنگسازی و مدیریت پسماندها و نبود زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری در زمینه تفکیک و بازیافت پسماندها در شمار مهمترین عواملی هستند که منجر به بروز چنین فاجعه محیط زیستی در کشور شده است.
سه شنبه, ۱۸ تیر, ۱۳۹۲
افزایش شمار پلنگهای کشته شده در سالهای اخیر، نگرانیهای زیادی را در خصوص خطر انقراض این گربهسان ایرانی در میان فعالان و دوستداران محیط زیست کشور ایجاد کرده است. کمتوجهای نهادهای متولی در زمینه پایش و تعیین جمعیت آن و همچنین نداشتن پروژههای حمایتی از این گربهسان ایرانی بههمراه نبود برنامههای آموزشی بهمنظور ظرفیتسازی اطلاعاتی و آشنایی بیشتر جوامع محلی با اهمیت این میراث طبیعی جانوری و همچنین آگاه شدن آنان در زمینه چگونگی رفتار با این حیوان ارزشمند در محیط های طبیعی، سبب شده است که این گونه جانوری در معرض خطر انقراض قرار گیرد.
آخرین خبر از روند نگران کننده کشته شدن پلنگهای ایرانی و گفتگوی نگارنده با خانم بهار سلاحورزی خبرنگار خبرگزاری مهر را میتوانید در اینجا بخوانید:
در همین رابطه:
– خبرگزاری ایرنا: جسد یک قلاده پلنگ ایرانی در شهرستان لردگان کشف شد
شنبه, ۱۵ تیر, ۱۳۹۲
بهرغم تجمع اعتراضی قابلتحسین و امیدوار کننده دوستداران و فعالان حوزه منابع طبیعی و محیط زیست کشور در تاریخ ۵ تیرماه که منجر به توقف موقت تخریب باغ گیاهشناسی نوشهر گردید اما شوربختانه با پایان یافتن مهلت ۱۰ روزه مقامات ارشد سیاسی و اجرایی مازندران برای تصمیمگیری نهایی در زمینه آغاز عملیات تخریب این باغ بیهمتا و ارزشمند، بهنظر میرسد خطر تجاوز به این مرکز پژوهشی در شمال کشور همچنان بهقوت خود باقی بوده و ناباورانه دولت دهم اصرار دارد در روزهای پایانی عمر خود این کار ناتمام را بهانجام برساند!
گزارش سارا غضنفری خبرنگار روزنامه آرمان بههمراه گفتگوی نگارنده که در صفحه ۴ مورخ ۱۵ تیرماه ۱۳۹۲ این روزنامه منتشر شده است را میتوانید در اینجا بخوانید:
سه شنبه, ۱۱ تیر, ۱۳۹۲
در آستانه آغاز به کار دولت یازدهم، موج و شور و هیجان و امید فراوانی در بین نمایندگان جوامع مدنی و تشکلهای تخصصی و مردمنهاد بوجود آمده تا به سهم خویش هم مطالباتشان را به گوش حسن روحانی و تیم مشاورینشان در کابینه تدبیر و امید برسانند و هم گزینههای خود را در پی فراخوان ایشان به جمعآوری نظرات همهی گرایشهای فکری و تخصصی موجود در باره بهترین و مناسبترین گزینه در تکمیل افراد کابینه یازدهم ارایه دهند.
چنین است که اینک از شما دوستداران و فعالان و کارشناسان حوزه محیط زیست هم میخواهم تا از بین ۹ گزینه مندرج در این نظرسنجی – که به ترتیب حروف الفبا مرتب شدهاند – فرد شماره یک ساختمان پردیسان را انتخاب کنید. البته اگر هیچیک از این افراد مد نظرتان نیستند، میتوانید با درج کامنت در زیر همین پست، فرد مورد نظرتان را معرفی فرمایید تا در نهایت، نظرات در اختیار تیم مشاوران رییس جمهور منتخب قرار گیرد. به امید آغاز فصلی نو و پرنشاط در حوزه زیست بوم ایران.
گفتنی است این نظرسنجی بر روی تارنمای مهاربیابانزایی قرار داده شده است و بازانتشار آن برای افزایش سطح اطلاعرسانی و مشارکت بیشتر فعالان و دوستداران محیط زیست میباشد.
دوشنبه, ۱۰ تیر, ۱۳۹۲
با آغاز فصل تابستان و فرا رسیدن زمان سقزگیری از درختان بنه در جنگلهای زاگرس؛ نگرانیهای کارشناسان و فعالان حوزه منابع طبیعی و محیط زیست کشور بابت بهرهبرداریهای غیرمجاز و یا صدور ناباورانه برخی مجوزها در استانهای زاگرس شمالی نیز شروع میشود.
بدون شک اغلب کارشناسان و دستاندرکاران منابع طبیعی کشور بر این باورند که خشکسالیهای پیدرپی بههمراه تهدیدهای انسانی شامل زراعت دیم در زیراشکوب درختان، حضور دام و قطع سرشاخهها، تأمین سوخت هیزمی، حمله آفات و بیماریهای جنگلی و اجرای غیر اصولی برخی پروژههای عمرانی و سدسازیهای سالهای اخیر؛ آستانه تحمل جنگلهای زاگرس را بهشدت پایین آورده و دیگر طاقت زخمهای ناشی از سقزگیری ندارند!
در همین زمینه گفتگویی با خانم کتایون ملکی خبرنگار روزنامه کسبوکار داشتهام که میتوانید آنرا در پایگاه خبری این روزنامه بخوانید: