بایگانی بهمن, ۱۳۹۲

سازمان محیط‌زیست در زمینه تخریب جنگل‌ها وارد عمل شود؛ جنگل را تخریب می‌کنند تا تفریح کنند!

سه شنبه, ۲۹ بهمن, ۱۳۹۲

    همان‌طور که آگاهی دارید؛ گسترش بی‌رویه ساخت و سازها و ویلاسازی‌ها در سال‌های اخیر به یکی از مهمترین عوامل تخریب جنگل‌های کشور تبدیل شده است. به همین بهانه در گفتگویی با خبرنگار روزنامه تهران امروز شرکت کرده‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

ویلاسازی

‌   غضنفری – تهران امروز؛ «جنگل را نابود می‌کنیم،پس هستیم.» این شعار این روزهای زمین‌خواران، ویلاسازان و باغداران شده است.درختان را از ریشه قطع می‌کنند تا اراضی خود را افزایش بدهند.جنگل را تخریب می‌کنیم تا حیاط خانه‌مان را افزایش بدهیم و حالا دیگر تب تخریب به شالیزارها هم رسیده است. حالا شالیزارها هم عرصه ساخت‌وساز ویلاها شده‌اند.اراضی اطراف تهران تخریب شده است و جنگل‌های زاگرس ویران و ویلا‌سازی تا لبه دریای خزر هم ادامه دارد. قبح تخریب جنگل‌ها شکسته است و شب می‌خوابیم و به جای درختان سر به فلک کشیده با برج و بارو روبه‌رو می‌شویم! انگار نمی‌دانیم تخریب جنگل در اطراف شهرها چنان خاک را فرسایش می‌دهد که باید هر لحظه منتظر سیل بود.انگار نمی‌دانیم اگر جنگل نباشد با این آلودگی مزمن و سرسام آور که بدجوری در جان شهر نشسته است،نمی توان مقابله کرد.از جنگل‌ها و اراضی که مورد تخریب در این سال‌ها قرار گرفته است باید به تخریب پارک ملی خجیر،جنگل‌های ناهار خوران گرگان،کجور در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی،جنگل ابر شاهرود اشاره کرد.اگر چه آمارها بسیار بیشتر از این است که بتوان نوشت و گفت.

     دکتر سیدمحمدرضا فاطمی،کارشناس منابع آب و محیط دریا و کارشناس ارشد محیط‌زیست،درباره ساخت‌وساز بی‌رویه و تخریب جنگل‌ها به تهران امروز می‌گوید: « اکثر باغ‌ها و شالیزارها به ویلا تبدیل شده است.حالا شالیزار مصنوعی است،اما کلاردشت تمام مراتع و جنگل‌هایش تبدیل به ویلا شد و کسی چیزی نگفت!شالیزار یک زمین مصنوعی است و فرد می‌تواند برایش تصمیم بگیرد.اما در همان شمال«دره نظیر» وجود دارد که در بخش حفاظت شده البرز مرکزی قرار دارد که تمام درختان جنگل‌هایش را شبانه قطع کرده‌اند و به ویلا‌سازی اقدام کرده‌اند.شالیزار یک زمین مصنوعی است که صاحب شخصی دارد ولی در حال حاضر جنگل‌ها دارد نابود می‌شود.دلیل این موضوع این است که می‌خواهند اذهان عمومی را از یک قضیه اصلی منحرف کنند تا اصل قضیه که نابودی جنگل‌هاست را کمرنگ کنند.»این کارشناس محیط‌زیست تاکید می‌کند: «نابودی جنگل‌ها عین جنایت است.صبح‌ها بلوک‌‌گذاری می‌کنند،شبانه درختان را قطع می‌کنند.آن وقت نه سازمان جنگل‌ها و نه سازمان محیط‌زیست خبر‌دار می‌شود.وقتی در مناطق حفاظت شده می‌توانند بروند و درختان را قطع کنند،یعنی دست‌هایی پشت پرده است.»

نبود جنگل آلودگی هوا را افزایش می‌دهد

     «درست است که محیط طبیعی دارد به اراضی مسکونی تبدیل می‌شود و توان ظرفیت محیط ما گنجایش ندارد که تمام اراضی این باریکه شمال تبدیل به ویلای تفریحی بشود،‌ ولی ویلا را یک تهرانی می‌خرد و ماهی یک بار برای تفریح می‌آید و ضایعاتش کمتر است،اما اگر این اراضی طبیعی تبدیل به اراضی شهری بشود و گسترش پیدا کند،خیلی بد است و ضایعاتش بیشتر است.»

     سید محمدرضا فاطمی، از عوارض تخریب جنگل و آثار مخربش بر محیط‌زیست می‌گوید: «علاوه بر از بین رفتن زیبایی منطقه،موازنه کربن هم روی می‌دهد.گازکربنیک اضافه را جنگل می‌گیرد و در خودش نگاه می‌دارد.این گرمایش گلخانه‌ای جهان که به‌وجود آمده است در نتیجه این است که گاز زیاد شده است و هم درخت‌های جنگل‌ها قطع شده است.به همین دلیل رتبه ایران در زمینه زیست‌محیطی به ۱۶۰ رسیده است و از لحاظ تخریب در ردیف کشورهای چین و آمریکا قرار گرفته‌ایم.حجم آلاینده‌های تخریب ایران هزار برابر کمتر از آمریکاست ولی به نسبت که حساب می‌کنیم می‌بینیم ایران بالاتر قرار گرفته است.در نتیجه تخریب جنگل‌ها رتبه ایران در حال نزول است و در صدر کشورهای تخریب کننده محیط‌زیست قرار گرفته‌ایم.»

تخریب جنگل برای گسترش شهرها

     هومان خاکپور،دیده بان طبیعت بختیاری می‌گوید: در منطقه زاگرس برخلاف جنگل‌های شمال بحث ویلا‌سازی مطرح نیست.در شمال ساخت‌وساز براساس رفاهیات و اماکن تفریحی است یا اینکه افراد سرمایه‌دار این کار را انجام می‌دهند.اما در منطقه زاگرس اگر ساخت‌وساز اتفاق می‌افتد و عرض‌های جنگلی به سکونت روستایی تبدیل می‌شود به این دلیل است که بسیاری از روستاها در رویشگاه‌های جنگلی قرار گرفته‌اند و معمولا با ازدیاد جمعیت،سطح روستا گسترش پیدا می‌کند و در روستاها فرهنگ انبوه‌سازی وجود ندارد و خانه‌ها معمولا بزرگ و یک طبقه است و وقتی جمعیت زیاد می‌شود،ساخت‌وساز افزایش پیدا می‌کند و اینگونه جنگل‌ها از بین می‌رود.»

     این فعال محیط‌زیست تاکید می‌کند: «یکی از اعتراضات جدی ما به لایحه جامع قانون منابع طبیعی این است که در این قانون مجوز داده شده که یک برابر و نیم طرح هادی روستاها،زمین در اختیار بنیاد مسکن قرار بگیرد که جهت توسعه روستا بوده است.بر فرض مثال:در استان چهارمحال و بختیاری که در حدود سیصد الی سیصد و پنجاه روستا در عرض‌های جنگلی واقع شده‌اند، اگر به‌طور میانگین فرض کنیم هر روستا ۵۰هکتار وسعت دارد،یک و نیم برابرش هفتاد هکتار می‌شود؛یعنی در واقع سیصد تا هفتاد هکتار، یک سطح بزرگی از جنگل‌ها را با همین قانون از دست می‌دهیم.یکی از مشکلات منطقه زاگرس در بخش ساخت‌وساز همین مسئله است و بحث ویلا‌سازی مطرح نیست.در حال حاضر یاسوج، لردگان و کهگیلویه و بویراحمد در عرض‌های جنگلی قرار دارند و برای گسترش شان بخش عظیمی از جنگل را تخریب می‌کنند.»

تخریب جنگل چه پیامدی دارد؟

     هومان خاکپور،دیده بان طبیعت بختیاری درباره پیامدهای تخریب جنگل می‌گوید: «در اکثر مناطق شهری مان متاسفانه سرانه فضای سبز خیلی کمتر از استاندارد جهانی است.در استاندارد جهانی تقریبا سرانه فضای سبز شهری ۲۵ مترمربع برای هر فرد است.در صورتی که در کشور ایران این میانگین روی ۱۷ متر مربع است که با استاندارد جهانی خیلی فاصله داریم.»از سویی دیگر،«خیلی از شهرها هستند که با این موهبت خدادادی واقعا فضای سبز شهری شان زیاد است.این اتفاق تخریب دارد فضای سبز شهری را کم می‌کند به اضافه اینکه جنگل‌هایی که اطراف این شهرها هستند وظیفه حفاظت یا شارژ منابع آب آن سکونتگاه شهری را دارند.به‌طور مثال:شهرهایی مثل یاسوج،لردگان یا شهرهایی که در داخل عرض‌های جنگلی هستند،عمدتا منابع آب شان از طریق سفره‌های آب زیرزمینی است.سفره‌های آب زیرزمینی از طریق جنگل‌ها پر می‌شود که وقتی جنگل‌ها از بین برود مشکل آب ایجاد می‌شود.

     از تبعات دیگر از بین رفتن جنگل،فرسایش است.وقتی جنگل‌ها از بین می‌رود تمام رسوبات و خاک اطراف شهرها با یک بارندگی شدید می‌تواند ایجاد سیل بکند و میزان سیل خیزی در سکونتگاه‌های شهری را بالا ببرد.»این فعال محیط‌زیست تاکید می‌کند: «یکی از مهم‌ترین وظایفی که سازمان جنگل‌ها برعهده دارد بخش آبخیزداری شهری است.آبخیز داری شهری یکی از مهم‌ترین وظایفش این است که فضای سبز درختی یا گیاهی اطراف شهر ایجاد بکند که علاوه بر اینکه بر تلطیف هوای شهر تاثیر می‌گذارد و تعادل گرمایی شهر را تنظیم می‌کند ، فرسایش خاک را کم می‌کند و هم ریسک سیل خیزی را در مناطق شهری کاهش می‌دهد.»

تغییر کاربری زمین‌های زراعی

     مهرداد بائوج‌لاهوتی،عضو فراکسیون محیط‌زیست مجلس و نماینده مردم لنگرود است و از بحث اتفاقات در شمال به خوبی خبر دارد.او درباره تب ویلا‌سازی در شمال و تخریب محیط‌زیست به تهران امروز می‌گوید: «ویلاسازی در شمال را نمی‌توان گفت کار بدی است،زیرا شمال یک استان گردشگری است و در هر صورت باید این نوع فضاها برای مسافرین داخلی و خارجی ایجاد شود.اما در کجا این ویلاها ساخته می‌شود و خلاف ساخته می‌شود،این موضوعی است که همه را نگران کرده و این عدم رعایت کاربری‌ها همه را نگران کرده است.در حال حاضر حدود هفت هزار هکتار از باغات چای شمال که می‌تواند هم برای گردشگر جذابیت داشته باشد و هم نیاز چای کشور را تامین بکند،تغییر کاربری داده و تبدیل شده است.در حدود سه هزار باغات توت،تغییر کاربری پیدا کرد و تبدیل شد.حدود هزار هکتار مزارع برنج تغییر کاربری داد و تبدیل شد.فاجعه از همین جا آغاز می‌شود.به‌طور مثال:کاربری‌ها اگر گردشگری باشد ایرادی ندارد اما وقتی هزار تن ابریشم در کشور نیاز داریم، در حال حاضر صد تن تولید داریم و نهصد تن وارد می‌کنیم،چرا باید سه هزار هکتار باغات توت ما تغییر کاربری پیدا کند و تبدیل به ویلا شود!؟»

دلیل تبدیل جنگل به ویلا چیست؟

     عضو فراکسیون محیط‌زیست از دلایل تبدیل باغات و جنگل‌ها به ویلا می‌گوید: «یکی از دلایل را می‌توان گفت عدم توجیه کشاورزی هست.یعنی محصولات کشاورزی ما به‌دلیل واردات بیجا و عدم نظارت صحیح دستگاه‌های دولتی بر این امر است که خیلی راحت تغییر کاربری از باغ به ویلا می‌دهد.وقتی برای یک پروژه عمرانی دو هزار متر زمین را تبدیل به کارگاه می‌کنند،وزارت جهاد کشاورزی آنها را به دادگاه معرفی می‌کند و پای مطالبه‌اش می‌ایستد،بسیار خوب است.اما در جایی هزاران هکتار زمین زراعی برنج تبدیل به ویلا و ساختمان می‌شود و کسی هم توجه نمی‌کند.»مهرداد بائوج‌لاهوتی،نماینده مجلس یک عزم جدی را در این زمینه لازم می‌داند و در مورد متولی اصلی این امر می‌گوید: «سازمان محیط‌زیست به جای هشدار باید به صورت عملی وارد صحنه بشود،خصوصا مردم را به عنوان حامیان محیط‌زیست همراه خودش کند تا جلوی تخریب جنگل گرفته شود.مجلس هم به عنوان نماینده ملت پیگیر این موضوع به‌طور جدی است تا جلوی تخریب جنگل‌ها گرفته شود.»

۱۲ استان منابع آب زیرزمینی شان را از دست می دهند

سه شنبه, ۲۹ بهمن, ۱۳۹۲

     به‌بهانه برگزاری برنامه سالانه انتخاب قهرمانان تالاب‌های سال ۱۳۹۲ از میان ۹ استان تالابی کشور، سعید یوسف‌پور مدیرکل حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری در گفتگویی با خبرنگار روزنامه اعتماد شرکت کرده است که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

قهرمان تالاب

      مسعود بُربُر – روزنامه اعتماد؛ تالاب ها نقشی جدی در تامین معیشت جوامع محلی نیز دارند که از اصلی ترین کارکردهای آن به شمار می رود. در استان چهارمحال و بختیاری این تامین معیشت به شکل های مختلفی رخ می دهد: چرای دام در زمین های جاشیه تالاب، استفاده از نی ها و گیاهان موجود در تالاب، ماهیگیری، و همچنین استفاده از منابع آبی و همین طور سفره های آب زیرزمینی تالاب، و به ویژه در سال های اخیز مباحث مربوط به گردشگری و طبیعت گردی نادیده گرفته شدن حقابه طبیعی تالاب ها در اثر احداث سد روی رودخانه ها، توسعه غیراصولی زمین های کشاورزی، تغییر کاربری اراضی حاشیه تالاب ها به زمین کشاورزی، حفر چاه های مجاز و غیرمجاز و برداشت های بی رویه، چرای مفرط و پرشمار دام، برداشت دستی علوفه، تخریب لانه ها و زیستگاه ها و شکار بی رویه پرندگان به همراه نوسانات اقلیمی و خشکسالی های پی در پی مهم ترین عوامل تخریب اکوسیستم های تالابی هستند

     «مشکلاتی که در سطح تالاب های کشور می بینیم تنها نوک کوه یخی است که از آب بیرون مانده است. مشکل اصلی کلیت منابع آبی کشور است که پیش بینی های مرتبط با آن اصلاخوشایند و امیدوارکننده نیست.»اینها را دکتر سعید یوسف پور می گوید. مدیرکل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری که در مراسم روز جهانی تالاب در تبریز لوح قهرمان تالاب ها را دریافت کرده است. یوسف پور به دلیل تلاش در راستای جلب مشارکت های مردمی و حمایت از برنامه های تشکل های مردم نهاد در حفظ و حمایت از تالاب ها، تعیین حدود تالاب ها و تثبیت، رد طرح های تهدید کننده تالاب ها، انجام طرح های پژوهشی در راستای احیای تالاب ها به خصوص تالاب گندمان و معرفی یک تالاب استان برای ثبت در کنوانسیون رامسر و سایر اقدامات حفاظتی و احیای در حوزه تالاب، به عنوان قهرمان ملی تالاب معرفی شده است.

    با این حال مردی که بیشترین تلاش را برای حفاظت و احیای تالاب ها داشته معتقد است که در دو دهه آینده از ۲۱ استان کشور، ۱۲ استان منابع آب زیرزمینی شان را از دست خواهند داد و به همین دلیل باید اتفاقی اورژانسی در مدیریت منابع آب کشور رخ بدهد.

    یوسف پور با تاکید بر اینکه در حوزه سیاست، فرهنگ، محیط زیست و منابع طبیعی اگر تاخیر و خللی در روندها رخ دهد به هیچ عنوان قابل جبران نیست تصریح می کند که دولت، مجلس، برنامه ریزان و سیاستگذاران باید دست به اقدامی فوری بزنند، قانون های لازم را تصویب کنند و اعتبارات لازم تامین شود تا با بحران رو به رو نشویم. به گفته او در استان چهارمحال و بختیاری هم مثل دیگر نقاط جهان تالاب ها کارکردهای ویژه و گسترده یی دارند. از آن جمله می توان به تنوع زیستی فراوان در خود تالاب و حاشیه آن، چه به لحاظ جانوری و چه به لحاظ گیاهی اشاره کرد و همچنین کارکردهای گوناگونی همچون تلطیف هوا، جذب کربن، تولید اکسیژن، تقویت منابع آب های زیرزمینی، تثبیت رواناب های سطحی و … را فراموش نکرد.

    آن گونه که یوسف پور می گوید تالاب ها نقشی جدی در تامین معیشت جوامع محلی نیز دارند که از اصلی ترین کارکردهای آن به شمار می رود. در استان چهارمحال و بختیاری این تامین معیشت به شکل های مختلفی رخ می دهد: چرای دام در زمین های جاشیه تالاب، استفاده از نی ها و گیاهان موجود در تالاب، ماهیگیری، و همچنین استفاده از منابع آبی و همین طور سفره های آب زیرزمینی تالاب، و به ویژه در سال های اخیز مباحث مربوط به گردشگری و طبیعت گردی.

    البته تالاب های چهارمحال و بختیاری نیز دچار همان تهدیدهایی هستند که در دیگر نقاط کشورمان حاکم است. مدیریت ناصحیح منابع آبی به شکل های مختلف: عدم رعایت حقابه زیستی، برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی در دشت های منتهی به تالاب و بهره برداری ناپایدار از منابع آب.

    در استان چهارمحال و بختیاری در چهار دهه قبل دست کم چندین تالاب بزرگ داشته ایم که از دست رفته اند. برای مثال تالاب ده صحرا در لردگان و دشت خانمیرزا که با تغییر کاربری به اراضی کشاورزی زهکش شده و به طور کامل خشکانده شد و الان چیزی از آن باقی نمانده است. اتفاقی ناخوشایند با آثار و زیان هایی که همچنان پابرجاست. روند بیابان زایی در منطقه به شدت گسترش پیدا کرده است، بر سفره های آب زیرزمینی تاثیر گذاشته که حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق را به دنبال داشته و اکنون دیگر می شود گفت آبخوان خانمیرزا به طور کامل از آب تهی شده و در این منطقه به گفته یوسف پور با خطر پدیده نشست زمین و مرگ آب ها رو به رو شده ایم. ضریب شوری آبی که برداشت می شود چندین برابر استاندارد است و اکنون همان تالاب پیشین به یک کانون مولد گرد و غبار تبدیل شده است.

    مدیرکل محیط زیست استان چهار محال و بختیاری تالاب مهم دیگر استان را تالاب گندمان می داند که با مشکل عدم تخصیص حقابه رو به رو است. حقابه یی که با احداث بند خاکی در چغاخور به خشکیدن رودخانه آق بلاغ انجامید و باعث شد با قطع جریان اصلی رودخانه، آبی به گندمان نرسید. چاه های زیاد مجاز و غیرمجازی در اطراف تالاب حفر شد. تعرضات عرصه تالاب را محدودتر کرد و عوامل طبیعی همچون خشکسالی نیز موضوع را تشدید کرد.

    آن گونه که یوسف پور می گوید در دو دهه اخیر به مدت ۱۵ سال به دلیل بی آبی شدید هرساله در تالاب گندمان آتش سوزی رخ می داد و این موضوع تا سال ۱۳۹۰ ادامه داشت. سال ۱۳۸۸ یک آتش سوزی برای مدت ۴۰ شبانه روز به در ازا انجامید و از آنجا که آتش در لایه های زغال سنگی زیرسطحی تالاب روشن بود اطفای آن کار بسیار دشواری بود. نهایتا مجموعه محیط زیست و هلال احمر و دیگر نهادها با کمک مردم محلی و با استفاده از هدایت آب چشمه ها به تالاب توانستند پس از ۴۰ روز آتش را مهار کنند. اما این همه مشکلات گندمان نبود. شکار غیرمجاز در محدوده تالاب نیز چالشی جدی به شمار می رفت.

    با این حال با اقدام های محیط زیست در سه سال گذشته آتش سوزی در گندمان بسیار محدود بوده و به سرعت مهار شده است. برای احیای گندمان از ظرفیت های محلی به طور جدی استفاده شده و فعالان محیط زیست از جمله دیده بان طبیعت بختیاری، هومان خاکپور، تلاش های بسیاری در پوشش خبری اتفاقات زیست محیطی و همچنین ارائه راهکارهای اجرایی داشته اند.

    همچنین با کمک بخشداری منطقه و جهاد کشاورزی سیستم آبیاری از غرقابی به تحت فشار تبدیل شد و از محل صرفه جویی به دست آمده، آبی برای تالاب تامین شد که نهایتا در سال ؟به احیای تالاب گندمان انجامید.

    سعید یوسف پور احداث مرکز مدیریت تالاب ها و همچنین مرکز بازدیدکنندگان تالاب برای پرنده نگری را از برنامه های در حال اجرا و پیش روی محیط زیست برای تالاب گندمان عنوان می کند. به گفته وی مطالعات خوبی هم درباره نیازهای تالاب و مسائلی از این دست آغاز شده است و از جمله احداث بند مقاوم و مستحکمی به جای بند فعلی برای مدیریت روانآب ها در دستور کار است تا با مطالعه کارشناسی و به شکلی که منجر به دستکاری در طبیعت نشود، جلوی خروج آب از تالاب گندمان گرفته شود.

    به گفته مدیرکل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری در سال گذشته ۲۰۰ میلیون تومان برای این موضوع هزینه شده و امسال نیز ۶۰۰ میلیون تومان اعتبار برای این امر پیش بینی شده است.

    با این همه تالاب گندمان تنها تالاب استان نیست که در خطر است. تالاب بین المللی چغاخور نیز با تهدیدات مختلفی به ویژه بحث احداث تونل انتقال آب سبزکوه رو به رو است که روزنامه اعتماد پیش تر در گزارشی به طور مفصل به این موضوع پرداخته است. به گفته یوسف پور محیط زیست استان موفق شده که تالاب چغاخور را نیز ذیل طرح ملی حفاظت و حمایت از تالاب ها درآورد. در این طرح حفاظت و بهره برداری از شش تالاب از جمله تالاب بین المللی چغاخور با مدیریتی یکپارچه که در آن هم از ظرفیت جوامع محلی و هم نهادها، دستگاه ها و افراد ذیربط و ذی نفع حضور دارند انجام می گیرد و قدم اول تدوین طرحی است که هم حفاظت و هم بهره برداری را با در نظر داشتن ظرفیت ها و خطرات پیش ببرد. یوسف پور دستاوردهای محیط زیست این استان را مدیون افراد بسیاری می داند که برای حفاظت تالاب های چهارمحال و بختیاری تلاش کرده اند. وی امیرقلی نادری معروف به آجمعه را که بیش از هفتاد سال سن دارد اما همچون دیده بانی تا سال های پیش با اسب و حالاکه اسبش مرده با پای پیاده کل تالاب گندمان را می گردد و هنگام آتش سوزی، آب برای اطفای حریق پیدا می کند را «پدر تالاب» می داند. او همچنین نقش هومان خاکپور را که در حفاظت از محیط زیست استان «سنگ تمام گذاشته» حیاتی می داند چرا که نشست هایی که او با جوامع محلی برگزار کرده و در آن متخصصان و فعالانی همچون مهندس محمد درویش (پیش از آنکه به مدیرکلی دفتر آموزش و مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست منصوب شود) به گفت وگو و آموزش مردم محلی پرداخته اند. مهرداد منصوری، رییس پیشین اداره محیط زیست بروجن که یک هفته پیش از بازنشستگی شخصا در تالاب گندمان حضور یافت تا با وجود خطر دودگرفتگی و آتش در اطفای حریق گندمان نقش داشته باشد مرد دیگری است که یوسف پور او را در حفاظت تالاب گندمان موثر می داند. محیط بانان استان (ازجمله صفرعلی بازدار و روح الله عسگری) نیز از دیگر افرادی هستند که یوسف پور در حفاظت تالاب های استان آنان را شایسته قدردانی ویژه و تشکر می داند.

    با این حال همچنان نادیده گرفته شدن حقابه طبیعی تالاب ها در اثر احداث سد روی رودخانه ها، توسعه غیراصولی و بی رویه زمین های کشاورزی، تغییر کاربری اراضی حاشیه تالاب ها به زمین کشاورزی، حفر چاه های مجاز و غیرمجاز کشاورزی و برداشت های بی رویه و مازاد بر پروانه های بهره برداری، دستکاری های انجام شده روی مسیرها و بستر چشمه ها و منابع آبی اطراف تالاب، چرای مفرط و پرشمار دام، برداشت دستی علوفه، تخریب لانه ها و زیستگاه ها و شکار بی رویه پرندگان به همراه نوسانات اقلیمی و خشکسالی های پی در پی در شمار مهم ترین عوامل تخریب اکوسیستم های تالابی و خشکی این زیست بوم های ارزشمند قرار دارند. عواملی که کسی را اندیشه مبارزه با آنان در سر نیست و مردانی همچون یوسف پور نیز برای مبارزه با آن اندکند.

تحلیلی بر ماجرای تونل گلاب و سرنوشت فاجعه‌بار زاینده‌رود

جمعه, ۱۸ بهمن, ۱۳۹۲

     پنجمین یادداشت دوست ارجمندمان دکتر رحیم علیمحمدی با تحلیلی از تونل گلاب و سرنوشت زاینده‌رود برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال شده است که در ادامه یادداشت‌های منتشر شده ازاین پژوهش‌گر برجسته واستادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری، با خوانندگان گرامی‌این تارنما به اشتراک گذاشته می‌شود:

تونل گلاب یا ناقوس مرگ قطعی رودخانه زاینده‌رود

     آب محور توسعه در هر جامعه‌ای می باشد و بنابر فرموده حق تعالی آب عامل حیات است. هر کجا آب باشد آبادانی، توسعه و رشد وجود دارد. تمدنها از قدیم الایام در کنار منابع آبی شکل گرفته و توسعه یافته‌اند و با اضمحلال منابع آبی آن تمدنها نیز از بین رفته‌اند. رودخانه زاینده رود در حد فاصل سد تنظیمی تا چم نار در استان چهارمحال و بختیاری روستاها و شهرهایی را همچون (قراقوش، گرمدره، مارکده، یاسه چای، هوره، سوادجان، دشتی، چم کاکا، چم عالی، چم چنگ، چم جنگل، ایلبگی، چم خلیفه، چلوان، چم زین، شوراب صغیر، شوراب کبیر، محمد آباد، صادق آباد، سامان، کاهکش، چم خرم، چم نار، قسمتی از شهر بن) را در آعوش خود گرفته و با جریان خود به آن مناطق  حیات می بخشد. از سال ۱۳۸۴ حادثهای در منطقه رخ داده است و آن هم احداث تونلی به نام گلاب است که از نظر جغرافیایی تمامأ در جغرافیای استان اصفهان قرار دارد اما خسارت، ضرر و زیان آن برای استان‌های چهارمحال و بختیاری، اصفهان که در درجه اول برای مناطق ذکر شده و ناقوس مرگ قطعی رودخانه زاینده رود می باشد.

دلایل احداث تونل گلاب:

۱- تأمین آب شرب کاشان، آران و بیدگل

     تونل گلاب در اصل برای تأمین آب شرب کاشان، آران و بیدگل به میزان ۷/۱ (یک و هفت دهم) مترمکعب بر ثانیه بوده است. اما خط انتقال آب به کاشان سالهاست از طریق سیستم پمپاژ بلا استفاده تیران- کرون به بهرهبرداری رسیده بود. احداث تونل گلاب ضمن تحمیل هزینه جند ده میلیارد تومانی تونل به کاشان، مجددأ در محل تونل دسترسی گلاب (کیلومتر ده و نیم) نیاز به پمپاژ ۲۳۰ متر آب از داخل تونل به سطح زمین می باشد که این هم نیاز به سرمایه گذاری اولیه و هزینه جاری و سرسام آور همیشگی، در تمام ایام بهره‌برداری دارد. 

۲- کمبود ظرفیت تصفیهخانه باباشیخعلی

     فاز دوم تصفیهخانه باباشیخعلی در سال ۱۳۸۶ با صرف میلیاردها تومان با ظرفیت تصفیه ۵/۱۲ مترمکعب بر ثانیه به بهره برداری رسید. مصرف سرانه چند لیتر در روز پیش بینی شده است که این تصفیه خانه پاسخگو نمی باشد (۳۱۰ لیتر در روز یا ۱۷۰ لیتر در روز به ازای هر نفر)؟ چرا تصفیهخانه باباشیخعلی توسعه داده نمی شود؟ چرا در مجاورت تونل اشترجان تونل دیگری حفر نمی گردد یا از سیستم پمپاژ استفاده نمی شود؟

۳-  آلودگی آب رودخانه و پدافند غیر عامل

     مگر مطالعات انجام شده و نمونه برداریهای روزانه از آب رودخانه تا بحال گزارشی از آلودگی آب رودخانه دادهاند؟ جواب گویای آنست که تا بحال هیجگونه آلودگی از بالادست سد چم آسمان گزارش نشده است. در ثانی چنانچه تمامی روستاها و شهرهای حاشیه رودخانه را بخواهند به سیستم تصفیه خانه فاضلاب مجهز کنند به اعتباری کمتر از یک دوازدهم هزینه تونل نیاز دارند. از طرفی در این منطقه حدود ۶۰ هزار نفر ساکن هستند ولی در بالادست سد زاینده رود بیش از ۲۰۰ هزار نفر زندگی می کنند که هیچ کدام از شهرها و روستاها به سیستم تصفیه خانه فاضلاب مجهز نیستند.

۴- برداشت آب در بالادست (استان چهار محال و بختیاری)

     تبلیغات کذب عده‌ای افراد مغرض مبنی بر برداشت آب در بالادست یعنی در روستاها و شهرهای فوقالذکر استان چهار محال و بختیاری عامل خشکی و کمبود آب مطرح می شود. این در حالی است که آمار شرکت آب منطقه‌ای اصفهان خلاف این قصیه را ثابت کرده است. زیرا رودخانه در استان چهار محال و بختیاری زایشی بوده و دیگر اینکه میزان برداشت از رودخانه کمتر از مجوزهای صادر شده می باشد و بطور متوسط در طول سال، آب خروجی از مرز استان چهار محال و بختیاری بیشتر از میزان ورودی از سد تنظیمی است. از سوی دیگر کلیه پمپاژهای حاشیه رودخانه ار اواخر شهریور ماه هر سال تعطیل می باشند آیا در این مدت (نیمه دوم هر سال) به طول جریان آب در رودخانه اضافه شده است؟ جواب منفی است زیرا مشکل برداشت آب در بالادست رودخانه تبوده و نخواهد بود. لطفأ به آمار دبی در ایستگاههای آبسنجی رودخانه مراجعه شود. عده ای اذعان میدارند که بهره برداران انتهای رودخانه حق آبه داشته و دارند صد البته صحیح است، ولی باید پرسیده شود در آن زمان کدام کارخانجات صنعتی در حاشیه رودخانه وجود داشت؟ کدام یک از شبکه های آبیاری در آن زمان از آب رودخانه مشروب می شدند؟ شبکه های قدیمی یا شبکه های جدید؟ جمعیت اصفهان چقدر بود؟ کدام یک از این شهرها امروزی در اطراف اصفهان وجود داشتند و از آب رودخانه انتفاع می بردند؟

۵- مدیریت یکپارچه آب رودخانه زاینده رود

    این موضوع در حالی مطرح می شود که از سالیان گذشته کلیه تأسیسات شامل تونل‌های کوهرنگ، ایستگاههای آب سنجی، سد زاینده رود، سد تنطیمی، مجوزهای برداشت آب، سهمیه بندی آب، صدور کارت های هوشمندو… در اختیار تام شرکت آب منطقه ای اصفهان می باشند و شرکت آب منطقه‌ای چهار محال و بختیاری هیچ گونه اختیاراتی در این رابطه نداشته و ندارد؟

۶- تونل سوم کوهرنگ

      این تونل در پایین دست تونل‌های ۱ و ۲ کوهرنگ قرار دارد و چنانچه جریان رودخانه کوهرنگ بیشتر از ظرفیت دو تونل باشد و سد تونل سوم نیز احداث شده باشد تونل آب اضافه را منتقل خواهد نمود. البته قابل ذکر است که در حال حاضر اگر آبی هم وجود داشته باشد آن آب فروخته شده و تخصیص داده شده است (یعنی مدعی دارد). لازم به ذکر است که در سالهای کم بارش آمارها نشان می دهند که تونل های ۱ و ۲ کوهرنگ با یک سوم ظرفیت کار کرده اند؟ تونل سوم از سال ۱۳۷۲ یعنی ۲۱ سال قبل شروع شده است و هنوز بعد از ۲۱ سال حفاری آن به اتمام نرسیده است؟ از طرفی مگر در چند سال خشکسالی گذشته آورد تونل سوم از آبهای ذخیره شده زیرزمینی و کارست های منطقه کمتر از ظرفیت آن بوده است؟ چرا باز زاینده رود همچنان مشکل کم آبی دارد؟ آیا تونل سوم در سالهای خشکسالی معجزه خواهد کرد؟

     تونل گلاب به طول حدود ۲۷ کیلومتر از حجت آباد لغایت رضوان شهر و به قطر ۸/۳ متر با ظرفیت انتقال ۵/۲۲ مترمکعب بر ثانیه در دو فاز، فاز ۱ به طول ده و نیم کیلومتر که ۱۰۰ درصد پیشرفت داشته است و فاز دو در دست اجرا می باشد. و چنانچه خدایی ناکرده به بهره برداری برسد در سالهای کم بارش (خشکسالی ها) رودخانه یا خشک می شود یا به یک مجرای بسیار کوچک فاضلابرو تبدیل خواهد شد که دیگر قادر به انجام یکی از وظایف اصلی خود یعنی خودپالایگی رودخانه نخواهد بود.

از دلایل خشک شدن رودخانه زاینده رود در محدوده پایتخت فرهنگی جهان اسلام می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

۱- خشکسالی های شش سال گذشته، خصوصأ حوضه کوهرنگ و ارتفاعات زردکوه بختیاری

۲- عدم پیش بینی خشکسالی ها در آورد رودخانه!

۳- افزایش نسبی دما ، تغییرات و اغتشاشات اقلیمی، تبدیل بارش‌های برف به باران و کاهش ارتفاع برف در منطقه

۴- احداث کارخانجات صنعتی و آب‌بر همانند (ذوب آهن، فولاد مبارکه، پتروشیمی ها، نساجی ها و ..) که در حال حاضر تنها کارخانجات صنعتی بدون در نظر گرفتن فضای سبز حاشیه کارخانجات، نیاز به ۱۸۸ میلیون مترمکعب در سال آب دارند

۵- توسعه بیرحمانه کارخانجات صنعتی به گونه‌ای که در آینده نزدیک نیاز به ۲۴۴ میلیون مترمکعب آب خواهند داشت که قرار است از همان تونل سوم تأمین شوند (مدعیان سهمیه آب از تونل سوم).

۶- تخصیص آب به استانهای دیگر: ۹۸ میلیون مترمکعب به استان یزد (فاز اول) و ۵۴ میلیون به کاشان و …. (مدعیان حقآب از تونل سوم).

۷- رشد قارچ گونه شهرهای اطراف اصفهان به خاطر اعمال سیاست های خاص مهاجر پذیری (تخصیص داده شده از تونل سوم)

۸- فراموش نمودن عمدی فرهنگ بهینه مصرف آب در منطقه و عدم سرمایه گذاری لازم در این خصوص

۹- توسعه فضای سبز شهرها به خاطر توسعه صنعت و آلودگی هوا !

۱۰- توسعه شبکه‌های آبیاری جدید (منتظران تأمین و تخصیص آب از تونل سوم)

۱۱- مدیت یکجانبه و گزینشی عمل نمودن شرکت آب منطقه‌ای اصفهان و …

پیشنهادات:

۱- جلوگیری از توسعه کارخانجات صنعتی آب‌بر و انتقال کارخانجات به مناطق مستعد

۲- استفاده بهینه از آبهای موجود، استفاده مجدد از آبهای نامتعارف برای صنایع فعلی و فضای سبز آنها

۳- حفط و احیای پایتخت فرهنگی جهان اسلام

۴- سرمایه گذاری به منظور افزایش فرهنگ بهینه مصرف آب

۵- مسدود نمودن تونل گلاب دو و برچیدن کارگاههای موجود در منطقه

۶- کاهش قطر سراسر تونل گلاب ۱ با لاینیگ مجدد به گونه ای که ظرفیت انتقال تونل به ۱٫۷ مترمکعب بر ثانیه برسد.

۷- احداث تصفیه خانه‌های فاضلاب کلیه روستاها و شهرهای اطراف رودخانه

۸- بازدید مقام عالی وزارت نیرو و کشور از منطقه

ضرورت حمایت‌های قانونی از ضابطین قضایی خاص

پنجشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۳۹۲

     بنابر اعلام رییس کمیسیون کشاورزی٬ آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی؛ طرح مقابله با ریزگردها در استان‌های جنوبی و طرح کاهش آلودگی هوا به لحاظ شباهت‌های زیست محیطی در هم ادغام و در قالب طرحی مشترک با نام هوای پاک در دستور کار این کمیسیون قرار گرفته و قرار است بر اساس این قانون، سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان ضابط قضایی با متخلفان آلودگی هوا برخورد کنند. به همین بهانه گفتگویی را با خبرنگار روزنامه آرمان داشته‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

ضابط قضایی

    وظایف سازمان حفاظت محیط‌زیست و همچنین سازمان جنگل‌ها به دو بخش تصدی‌گری و حاکمیتی تقسیم می‌شود. در بخش حاکمیتی قانون به این سازمان‌ها حق داده است که یگان‌های حفاظت داشته باشند و آنها می‌توانند برای برخورد با تخریب‌ها و همچنین پیشگیری در این زمینه، ضابطان قضایی داشته باشند. از آنجا که در قانون بر این امر تاکید شده است، تعیین سازمان حفاظت محیط‌زیست به عنوان ضابط قضایی مسئول رفع آلودگی هوا چیز جدیدی نیست. هرچند، پیش از این ضابطان خاص قضایی بیشتر در موارد دیگر اعم از شکار و حفاظت از جنگل‌ها فعال بوده‌اند.

    مساله مهمی که وجود دارد و باید به آن توجه بیشتر شود اینکه ضابطان خاص قضایی محیط‌زیست باید از پشتوانه و حمایت بیشتری برخوردار شوند. این پشتوانه و حمایت باید قانونی باشد حال آنکه، در سال‌های گذشته ما شاهد بوده‌ایم در مواردی وقتی آنها گزارشی به دادگاه ارائه داده‌اند گاها این گزارش پذیرفته نشده و دادگاه از آنها خواسته است تا مستندات دیگر مانند شهود بیاورند.

     جایگاه ضابطان قضایی خاص سازمان محیط‌زیست باید تقویت شود و اگر این اتفاق بیفتد نقش آنها در پیشگیری از اقدامات مخرب زیست‌محیطی پررنگ‌تر و جدی‌تر خواهد شد. زمانی که این ضابطان قضایی اختیارات و اقتدار لازم را داشته باشند می‌توانند در برخورد با متخلفان با دست باز و با قدرت بیشتری اقدام کنند. علاوه بر این اگر کار به دادگاه کشیده شود، ضابطان قضایی خاص می‌دانند گزارش‌های آنها پذیرفته است و دیگر نیاز به مستندات بیشتری نیست.

    البته اینکه عنوان می‌شود اختیارات و اقتدار ضابطان قضایی خاص باید افزایش پیدا کند به‌معنای این نیست که بگوییم نیروهای سازمان محیط‌زیست و سازمان جنگل‌ها که در این زمینه فعالیت می‌کنند شرایط مطلوبی دارند و کاملا آماده هستند. یکی از اصلی‌ترین مشکلات ضابطان قضایی خاص سازمان حفاظت محیط‌زیست و همچنین سازمان جنگل‌ها این است که آنها آموزش‌های لازم را ندیده‌اند و در مواقعی که باید اقدامات موثری انجام دهند، ممکن است دچار اشتباه شوند.

     در سال‌های اخیر شاهد بوده‌ایم که در برخی موارد برای ضابطان قضایی مشکلاتی به وجود آمده است و کار آنها به دادگاه و زندان کشیده است. زمانی که از افزایش اقتدار و اختیارات یگان‌های حفاظت محیط‌زیست حرف زده می‌شود این افراد باید آموزش‌های لازم در زمینه تیراندازی و موارد دیگر را ببینند. نیرویی که آموزش دیده است، رفتار پیشگیرانه و برخورد صحیح در موارد خاص خواهد داشت. چنین نیرویی پاسخگو نیز خواهد بود.

     بنابراین در تعیین سازمان حفاظت محیط‌زیست به عنوان ضابط قضایی مسئول رفع آلودگی هوا و همچنین موارد دیگر اعم تخریب جنگل‌ها و شکار پیش از هر چیز باید مسائل قانونی و اختیارات قانونی لحاظ شود. نهاد‌های قانونگذار باید ورود کنند و میزان و نوع دخالت‌ها را مشخص کنند تا در صورتی که دخالتی رخ داد و اتفاقی پیش آمد، از ضابط قضایی خاص حمایت شود و همانطور که عنوان شد باشید زیرساخت‌های لازم در این زمینه فراهم شود.

     ناگفته پیدا است که افزایش اختیارات این‌چنین و باز گذاشتن دست سازمان حفاظت محیط‌زیست لازم و ضروری است. درموارد مختلف ما با کاستی‌هایی رو‌به‌رو هستیم. وضعیت آلودگی هوا بحرانی است و تخریب گونه‌های جانوری و گیاهی همچنان ادامه دارد. نیازمند این هستیم که با جدیت در این عرصه‌ها دخالت کنیم و دخالت موثر تنها راه جلوگیری از بحران‌ها و پیشگیری از بدتر شدن اوضاع محیط‌زیست است.

سعید یوسف‌پور هم به جمع قهرمانان تالاب‌ها پیوست

دوشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۳۹۲

یوسف پور

     هم‌زمان با آیین‌های بزرگداشت روز جهانی تالاب‌ها(دوم فوریه سال میلادی مصادف با ۱۳ بهمن‌ماه) شاهد اجرای برنامه سالانه انتخاب قهرمانان تالاب‌ها در تبریز بودیم و از میان ۹ استان تالابی، قهرمانان تالاب‌های کشور در سال ۱۳۹۲ انتخاب شدند.

     گفتنی‌است که به‌منظور شناسایی و ساماندهی تجربیات موفق مرتبط با حفاظت بهینه و احیای اکوسیستم‌های تالابی و تشویق و گسترش فرهنگ تالابی در کشور، برنامه سالانه انتخاب قهرمانان تالاب‌ها در روز جهانی تالاب‌ها برگزار شده و در سه بخش فعالیت‌های تحقیقاتی‌پژوهشی، اجرایی و مشارکت مردمی؛ قهرمانان تالاب‌ها انتخاب و از تلاش‌های برجسته آنان تقدیر می‌شود.

     تلاش‌ها و پیگیری‌های شایسه در راستای اجرای برنامه‌های حفاظتی و احیایی تالاب‌های گندمان و چغاخور در استان چهارمحال و بختیاری، جلب مشارکت و همکاری جوامع محلی و همچنین حمایت و پشتیبانی از برنامه‌های اجرایی تشکل‌های مردم‌نهاد در زمینه حفاظت و احیای این تالاب‌ها؛ دلایل انتخاب سعید یوسف‌پور مدیرکل حفاظت محیط زیست استان به‌عنوان قهرمان تالاب‌ها در سال ۱۳۹۲ بوده است.

    بدون شک کسب این مقام و پیوستن مدیرکل حفاظت محیط زیست استان به جمع قهرمانان تالاب‌های کشور، قابل تحسین بوده و می‌تواند امیدهای زیادی را در بین تشکل‌های مردم‌نهاد و دوستداران محیط زیست ایجاد کرده تا با عزمی جدی‌تر در برنامه‌های آگاهی‌بخشی و جلب مشارکت جوامع محلی و همچنین برنامه‌های حفاظتی و احیایی تالاب‌های استان مشارکت و همکاری مسئولانه داشته باشند.

    در حال حاضر نادیده گرفته شدن حق‌آبه طبیعی تالاب‌ها در اثر احداث سد بر روی رودخانه‌ها، توسعه غیراصولی و بی‌رویه زمین‌های کشاورزی، تغییر کاربری اراضی حاشیه تالاب‌ها به زمین کشاورزی، حفر چاه‌های مجاز و غیرمجاز کشاورزی و برداشت‌های بی‌رویه و مازاد بر پروانه‌های بهره‌برداری، دست‌کاری‌های انجام شده بر روی مسیرها و بستر چشمه‌ها و منابع آبی اطراف ‌تالاب، چرای مفرط و پرشمار دام، برداشت دستی علوفه، تخریب لانه‌ها و زیستگاه‌ها و شکار بی‌‌رویه پرندگان به‌همراه نوسانات اقلیمی و خشکسالی‌های پی در پی در شمار مهمترین عوامل تخریب اکوسیستم‌های تالابی و خشکی این زیست‌بوم‌های ارزشمند قرار دارند.

     شوربختانه این اقدامات غیرکارشناسی و ناآگاهانه بسیاری از تالاب‌های کشور را وارد مرحله‌ای نگران کننده از کم‌آبی و خشکی بی‌سابقه کرده است. در حال حاضر این تالاب‌ها در حال تبدیل شدن به کانون‌های داخلی تولید گرد و خاک بوده و به‌جای نعمت به نغمتی برای مناطق تبدیل شده‌اند.

     نگارنده نیز به سهم خود این انتخاب شایسته را ارج نهاده و برای سعید یوسف‌پور و همه همکاران پرتلاش او در اداره کل حفاظت محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری و همچنین تشکل‌های مردم‌نهاد، اهالی ساکن در سکونتگاه‌های اطراف تالاب‌ها و مسئولان محلی که بی‌منت و تحسین‌برانگیز برای کسب این موفقیت بزرگ تلاش کردند؛ بهترین‌ها را آرزو دارم.

نخستین همایش مدارس محیط زیستی در بام ایران برگزار شد

شنبه, ۱۲ بهمن, ۱۳۹۲

     در راستای ظرفیت‌سازی فرهنگی از طریق گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس و آشناسازی کودکان و دانش‌آموزان با مفاهیم محیط زیستی، نخستین همایش مدارس محیط زیستی در بام ایران برگزار شد. این همایش فرهنگی‌آموزشی که به همت انجمن محیط زیستی تسنیم و اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجن در دهمین روز بهمن‌ماه ۱۳۹۲ و در محل فرهنگسرای شهر بروجن برگزار شد، به‌شکل کم‌نظیری مورد استقبال بیش از ۶۰۰ نفر از معلمان شهرستان بروجن قرار گرفت و امیدواری‌های زیادی را در میان فعالان و دست‌اندرکاران حوزه محیط زیست و منابع طبیعی بوجود آورد.

IMG_0199

     در این همایش محیط زیستی که برای نخستین‌بار در چنین سطحی در کشور برگزار می‌شد، از عالی‌ترین مقامات حوزه آموزش سازمان حفاظت محیط زیست کشور دعوت شده بود تا گام‌های آغازین طرح ملی مدارس محیط زیستی کشور، در بام ایران برداشته شود.حضور دکتر مهناز مظاهری اسدی معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست کشور و مهندس محمد درویش مدیرکل آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست کشور در این همایش، حکایت از اهمیت و نقش نهاد آموزش و پرورش و معلمان در توسعه فرهنگ محیط زیستی در جامعه داشته و بیانگر عزم جدی سازمان حفاظت محیط زیست کشور در اجرای طرح مدارس جامع محیط زیستی در سراسر کشور می‌باشد.

     همان‌طور که در اهداف برگزاری این همایش بیان شده بود؛ تلاش گردید تا با بیان ضرورت‌های گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس و آموزشگاه‌های منطقه و کشور، بسترهای لازم برای تحقق یک هدف بزرگ که همان همراهی مسئولانه در اجرای طرح جامع مدارس محیط زیستی است، فراهم شود.

ابتدا آقای احمد کریمی رییس اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجن حضور میهمانان و مقامات ارشد سازمان حفاظت محیط زیست کشور در بام ایران را ارج نهاده و از شرکت پرشور معلمان در این همایش قدردانی کرد. ایشان توسعه آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس را در شمار برنامه‌های اولویت‌دار مجموعه تحت امر خود اعلام کرد و از معلمان خواستند تا در راستای تحقق اهداف مدارس محیط زیستی تلاش کنند. آقای کریمی مبادله تفاهم‌نامه با انجمن محیط زیستی تسنیم را گامی بزرگ و ارزشمند در راستای گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس دانسته و آن‌را زمینه‌ساز تشکیل مدارس محیط زیستی در سطح شهرستان خواندند.

IMG_0228

     نخستین سخنران این همایش، دکتر مهناز مظاهری اسدی معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست کشور بود که در ابتدای سخنان خود این همایش را یک “نشست هم‌اندیشی با استادان آموزش و پرورشی استان چهار محال و بختیاری” عنوان کردند. دکتر مظاهری ضمن اشاره به چالش‌های بزرگ جهانی در حوزه‌های معیشت، سلامت و محیط زیست پایدار، حفاظت از محیط زیست را یکی از مهمترین اهداف توسعه پایدار برشمرد و توسعه مشارکتی را راهکار دست‌یابی به توسعه همه جانبه و پایدار دانستند. رهیافت‌های توسعه، رویکردهای جدید توسعه و مهمترین مؤلفه‌ها اثرگذار در شرایط توسعه نیز بخش‌های دیگری از مطالب ارایه شده بود.دکتر مظاهری در ادامه سخنان خود به مفاهیمی مانند ظرفیت زیستی و ردپای اکولوژیک در جهان و کشور، آب مجازی در بخش‌های مختلف و ردپای آب در جهان و کشور اشاره کردند و در پایان از تلاش‌های انجمن محیط زیستی تسنیم و همراهی مسئولان آموزش و پرورش در برگزاری این همایش بزرگ تقدیر کردند.

IMG_0236

     مهندس محمد درویش مدیرکل آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست کشور، دومین سخنران این همایش بودند که تلاش کردند تا این باور بزرگ که “راه نجات محیط زیست از مدارس می‌گذرد” را در ضمیر شرکت کنندگان در همایش نهادینه کنند. محمد درویش زدودن اوهام‌هایی را که منجر به حیوان‌ستیزی در افکار عمومی می‌شود را مهم برشمرد و به مصادیقی از این اوهام‌ها و فواید پرشمار آن حیوانات و نقش غیرقابل‌انکار آن‌ها در چرخه حیات اشاره کرده و ریشه این اوهام را در عدم گاهی‌بخشی و کم‌دانشی در جامعه نسبت به محیط زیست و الزامات پایداری آن عنوان کرد. ماجرایی که با حذف هر موجودی از این مجموعه حیات، باعث برهم خوردن تعادل اکوسیستم‌ها شده و بحران‌های خسارت‌زایی مانند زوال جنگل‌های بلوط، اختلال در زادآوری طبیعی جنگل‌ها، در خطر انقراض گرفتن برخی گونه‌های جانوری و گیاهی، ریزگردها و آلودگی هوا و … را برای‌مان رغم خواهد‌ زد.

IMG_0285

     محمد درویش وضعیت حیات وحش کشور را نگران کننده بیان کرده و بر ضرورت ترویج فرهنگ احترام به همه موجودات خداوند و نهی فرهنگ شکار و شکارچی‌گری و جایگزینی دوربین به جای تفنگ تأکید کردند. فرایندی که نهاد آموزش و پرورش و معلمان نقش بی‌نظیری در تحقق آن خواهند داشت. پیشینه تاریخی و ادبی سرزمین ایران، آموزه‌های دینی و شخصیت‌های تاریخی و اجتماعی گران‌بهای کشورمان، منابع ارزشمندی در تهیه مطالب و مفاهیم آموزشی کتب درسی هستند که متأسفانه تاکنون سزاوارانه به آن‌ها توجه نشده است. تشریح طرح مدارس محیط زیستی و روند مبادله تفاهم‌نامه فی‌مابین وزارت آموزش و پرورش و سازمان حفاظت محیط زیست کشور بخش‌های دیگری از سخنرانی محمد درویش بود که بر ضرورت‌های گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس برای تربیت انسان‌هایی مسئول و متعهد در قبال دیگر زیستمندان تأکید داشت.

     سخنرانی‌های اثرگذار و کاربردی سخنران مورد تحسین معلمان و شرکت کنندگان در همایش قرار گرفت و همچنین حضور پرشور و چشم‌گیر معلمان تا دقایق پایانی نیز در شمار مهم‌ترین نکات قابل‌ستایش این همایش بود که به شایستگی مورد توجه مقامات محلی و مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفت. دکتر قهرمان سلیمان‌پور نیز از میهمانان ویژه این همایش بودند که در سخنان کوتاهی به مقایسه سطوح آموزش‌های محیط زیستی در کشورهای مختلف پرداخته و بر ضرورت تعامل نهادهای آموزشی و فرهنگی با متولیان و تشکل‌های محیط زیستی تأکید کردند.

     بخشی از این همایش به بیان گزارش کوتاهی از عملکرد انجمن محیط زیستی تسنیم اختصاص یافت و در ادامه روند تفاهم‌نامه مبادله شده فی‌مابین اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجن و انجمن محیط زیستی تسنیم که نخستین تفاهم‌نامه مبادله شده فی‌مابین نهاد آموزش و پرورش با یک تشکل مردم‌نهاد می‌باشد، و همچنین روند شکل‌گیری این همایش بیان گردید.

IMG_0229

     برنامه پرسش و پاسخ هم یکی از بخش‌های این همایش بود که سخنرانان و مسئولان محلی به پرسش‌های معلمان در حوزه آموزش‌های محیط زیستی، وضعیت محیط زیست کشور و منطقه و همچنین رفتارهای دستگاه‌های دولتی متولی پاسخ دادند.

IMG_0279

     تقدیر از معلمان برجسته یکی دیگر از برنامه‌های این همایش بود و توسط انجمن تسنیم و معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست کشور از تلاش‌های ارزنده آنان در زمینه گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس منطقه قدردانی شد.

IMG_0300

     این همایش یک بیانیه پایانی هم داشت که توسط انجمن محیط زیستی تسنیم تنظیم و پس از قرائت به امضاء دست‌اندرکاران رسید. متن کامل این بیانیه پایانی را می‌توانید در زیر بخوانید:

IMG_0289

به‌نام خدا

بیانیه پایانی نخستین همایش مدارس محیط زیستی در بام ایران

بروجن – ۱۰ بهمن‌ماه ۱۳۹۲

    نخستین همایش مدارس محیط زیستی در بام ایران با هدف ایجاد زمینه‌های لازم برای گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس در فرایند طرح ملی تشکیل و توسعه مدارس محیط زیستی برگزار شد. در این همایش که به‌همت انجمن محیط زیستی تسنیم، اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجن و پژوهش‌سرای صدرا  با حضور بیش از ۵۰۰ نفر از معلمان، صاحب‌نظران و اعضای تشکل‌های محیط زیستی استان برگزار گردید؛ بر ظرفیت‌سازی فرهنگی از طریق گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس و آشناسازی کودکان و دانش‌آموزان با مفاهیم محیط زیستی از طریق معلمان و نهادینه کردن عشق به مواهب طبیعی در ضمیر آنان تأکید شد.

     اغلب نخبگان، پژوهشگران و کارشناسان حوزه‌های فرهنگی و محیط زیستی بر این نکته تأکید دارند که برای دستیابی به جامعه‌ای برخوردار از محیط زیستی پویا و با نشاط، باید از کودکستان‌ها و مدارس شروع کرد. دانستگی ارزشمندی که تلاش گردید تا در این همایش به‌صورت جدی‌تر برای معلمان و دست‌اندرکاران حوزه‌های آموزش و محیط زیست واکاوی شود و این آموزه مهم عملا” با رغبت سزاوارتری در اولویت‌های آموزشی معلمان و نهاد آموزش و پرورش کشور قرار گیرد.

     در پایان همایش، شرکت کنندگان با اعتقاد بر این نکته که ظرفیت‌سازی فرهنگی مهم‌ترین راهبرد صیانت پایدار از محیط زیست و طبیعت است، بر راهکارهای زیر برای دستیابی به این مهم تأکید داشتند:

۱- عشق به مواهب طبیعی و حرمت نهادن به محیط زیست را از کودکی ونونهالی به فرزندان‌مان آموزش دهیم تا مدیریت پایدار در کشور را برای دو نسل آینده بیمه کرده و مشکلات محیط زیستی را به کمینه ممکن برسانیم.

۲- نهادینه کردن فرهنگ احترام به محیط زیست نیاز به دانایی، عشق و فرهنگ‌سازی دارد که برای دستیابی به آن، معلمان نقش راهبردی دارند.

۳- آموزش محیط زیستی زمانی تحقق می‌یابد که توانمندسازی معلمان در شمار اولویت‌های نخست وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد. در این فرایند استفاده از ظرفیت وتخصص تشکل‌‌های محیط زیستی تأثیر به‌سزایی خواهد داشت.

۴- برای گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس؛ تعامل و همراهی مسئولانه و چهارجانبه وزارت آموزش و پرورش، سازمان حفاظت محیط زیست کشور، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری و تشکل‌های محیط زیستی الزامی است.

۵- تشکیل و توسعه مدارس محیط زیستی نیاز به تدوین قوانین و دستورالعمل‌های لازم و همچنین حمایت و پشتیبانی‌ نهادهای متولی دارد.

۶- مطابق با مصوبات نخستین جلسه شورای عالی محیط زیست در دولت تدبیر و امید مبنی بر تشکیل دفتر محیط زیست در وزارت آموزش و پرورش، بر ضرورت ایجاد این دفتر در ادارات کل آموزش و پرورش استان‌ها تأکید می‌گردد.

۷- به‌منظور ارزشیابی مطالب آموزشی محیط زیستی ارائه شده در سطح مدارس و تعیین بهترین عملکرد مدارس و معلمان، همایش‌های سالانه برگزار و از برترین‌ها تقدیر به‌عمل آید.

۸- حضور سرکار خانم دکتر مهناز مظاهری اسدی معاون محترم آموزش و پژوهش و جناب آقای مهندس محمد درویش مدیرکل محترم آموزش و مشارکتمردمی سازمان حفاظت محیط زیست کشور حکایت از عزم جدی این سازمان در تحقق آرزوی دیرینه دوستداران محیط زیست کشور که همان تشکیل مدارس محیط زیستی می‌باشد، داشته؛ از همین رو این حضور را در بام ایران ارج می‌نهیم.

     امید آنکه حاصل هم‌اندیشی‌ها در اینگونه همایش‌ها بتواند در ایجاد زمینه‌های لازم برای تشکیل و توسعه مدارس محیط زیستی در سطح کشور مؤثر واقع شده و با سرعت گرفتن روند گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس کشور، سرعت تخریب محیط زیست و طبیعت در کشور مهار گردد.

خشکی تالاب‌ها و برهم خوردن تعادل دمایی

سه شنبه, ۸ بهمن, ۱۳۹۲

     معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست کشور با اعلام اینکه درحال حاضر حدود ۴۰ تالاب از ۸۵ تالاب کشور بین ۲۰ تا ۸۰ درصد خشک شده‌اند گفت: ظاهراً متهم شماره نخست در پدیدار شدن شرایط بحرانی تالاب‌های کشور بخش کشاورزی و شیوه نادرست مدیریت منابع آبی کشور است. در همین زمینه گفتگویی را با خبرنگار روزنامه آرمان انجام داده‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

تالابها

     متاسفانه آمار روشن و مشخصی درباره اینکه چند درصد از تالاب‌ها و هر یک به چه میزانی خشک شده‌اند در دسترس نیست. میزان خشکیدگی در تالاب‌ها می‌تواند از ۱۰ درصد یا کمی بیشتر شروع شود و حتی مانند دریاچه ارومیه به ۷۰ درصد نیز برسد. این به این معناست که خشکیدگی هم درجه‌بندی‌های مشخصی دارد. اما بهرحال، آنچه کاملاً مشهود است اینکه مهم‌ترین علت خشکیدگی تالاب‌ها عدم‌رعایت حق‌آبه تالاب‌هاست.

     البته عوامل طبیعی و نوسانات اقلیمی و کاهش بارندگی نیز می‌توانند تاثیرگذار باشند اما درصد تاثیرگذاری آنها تنها ۳۰ درصد است و ۷۰ درصد مابقی مربوط به مسائل انسانی و سوءمدیریت منابع آب تالاب‌هاست و به عملکرد انسان‌ها در حوزه بهره‌برداری از منابع آب مربوط می‌شود. سدسازی بر اکثر رودخانه‌ها چه داخلی و چه مرزی سبب تضییع حقوق حق‌آبه تالاب‌ها شده است. برای مثال سد کجکی بر رود هیرمند در افغانستان سبب عدم رعایت حق‌آبه تالاب‌هامون شده و همین امر به خشک شدن این تالاب منجر شده است.

    سدسازی بر رودهای دجله و فرات در ترکیه و سوریه و سد کرخه در کشور خودمان سبب خشکیدگی تالاب بزرگ حورالعظیم شده است که این محل را به کانون گرد و غبار کشور و منطقه تبدیل کرده است. مساله عدم رعایت حق‌آبه مساله‌ای داخلی نیست، بلکه موضوعی بین‌المللی است و همه کشورهای منطقه باید با یکدیگر همکاری داشته باشند تا از اثرات مخرب خشکیده شدن این تالاب‌ها جلوگیری کنند. همچنین درباره تالاب‌های شادگان، پریشان و گندمان و به‌طور کلی سدسازی برق آبی داخلی به نادیده گرفتن حق‌آبه تالاب‌ها و خشک شدن تالاب‌ها منجر شده است.

     همین‌طور پروژه‌های انتقال آب بین حوزه‌ای نیز از دیگر عوامل خشکیدگی تالاب‌ها در کشورمان بوده اند. برای مثال انتقال آب از سرشاخه‌های کارون بزرگ سبب شده است که برخی از تالاب‌های منطقه از حق‌آبه لازم برخوردار نباشند و به تشدید روند خشکیدگی تالاب‌ها دامن بزنند. اما درمورد خشکی تالاب‌ها و اثرات آن بر اقتصاد و اقلیم منطقه می‌توان گفت که مهم‌ترین اثر خشک شدن تالاب‌ها برهم زدن تعادل دمایی است. این بدین معنی است که اختلاف دمای روز و شب به شدت افزایش می‌یابد. مهم‌ترین کارکرد تعادل دمایی، کاستن از میزان اختلاف دمای روز و شب است. این موضوع، یعنی برهم خوردن این تعادل باعث می‌شود که ظرفیت گرمایی ویژه منطقه بالا رود و منجر به سرمازدگی در محصولات باغی و زراعی شود. یعنی دمای کم در شب‌ها و دمای بالا در روزها سبب یخ‌زدگی محصولات کشاورزی شده و به‌شدت به اقتصاد منطقه آسیب وارد می‌کند.

     همچنین اغلب منابع آب زیرزمینی و به‌خصوص چاه‌های کشاورزی از تالاب‌ها تغذیه می‌شوند و در اثر خشکیدگی تالاب‌ها، سطح آب‌های زیرزمینی به شدت پایین می‌رود. در نتیجه سطح آب چاههای کشاورزی نیز پایین آمده و به شدت کشاورزان و باغداران را دچار مشکل می‌کند. بهتر است به اهمیت تالاب‌ها نیز اشاره‌ای داشته باشیم. پیش از هر چیز تالاب‌ها اکوسیستم هستند. یعنی موجودات جانوری و گیاهی متنوعی را در خود جای داده‌اند.

      ارزش هر هکتار تالاب از نظر تنوع زیستی گیاهی و جانوری ۱۰ برابر هر هکتار جنگل و ۴۰ برابر هر هکتار زمین زراعی است. بنابراین خسارت ناشی از خشکیدگی تالاب‌ها نیز در همین سطح است. یعنی عمق فاجعه زمانی مشخص می‌شود که به از بین رفتن تالاب‌ها به‌عنوان از بین رفتن اکوسیستم‌هایی که ۱۰ برابر جنگل و ۴۰ برابر زمین زراعی ارزش دارند توجه کنیم و به همان اندازه حساسیت نشان دهیم.

ذخیره‌گاه جنگلی ارس لرستان در معرض خطر نابودی!

یکشنبه, ۶ بهمن, ۱۳۹۲

     گزارشات و ابراز نگرانی‌های برخی از دوستداران محیط زیست و کارشناسان استان لرستان حکایت از یک رخداد تلخ دیگر و بیم نابودی یکی از ذخیره‌گاه‌های ارزشمند ارس در زاگرس مرکزی دارد که متأسفانه تحت فشارهای سیاسی برخی از مدیران ارشد شهرستان الیگودرز در حال وقوع می‌باشد! در همین زمینه گفتگویی را با خبرگزاری مهر انجام داده‌ام که می‌توانید متن کامل آن‌را در زیر بخوانید:

لرستان

    زاگرس مرکزی دارای اکوسیستم‌های جنگلی منحصر بفرد و نادری است که به لحاظ اهمیت اکولوژیکی و بنابر سیاست‌های اجرایی سازمان جنگل‌ها، این مناطق در مدیریت جامع جنگل‌ها به صورت ویژه مورد توجه قرار می‌گیرند.

     درخت ارس یا سرو کوهی Juniperus excelsa  یکی از گونه های نادر جنگلی است که پراکنش آن در منطقه زاگرس به استان‌های آذربایجان غربی، لرستان، چهارمحال و بختیاری و فارس محدود بوده و به‌صورت لکه‌های پراکنده، رویشگاه‌های ارزشمندی را در این مناطق بوجود آورده‌اند.

     به‌رغم مقاومت فوق‌العاده گونه ارس در برابر آفات و امراض جنگلی، متأسفانه تنش‌های اکولوژیکی ناشی از عوامل محیطی و انسانی، فرایند زادآوری طبیعی این گونه نادر را شدیداً دچار اختلال کرده است. حضور دام در در رویشگاه‌ها، ‌استفاده از سرشاخه درختان جهت تعلیف دام، استفاده برای سوخت‌های هیزمی و پوشش سقف منازل روستایی در شمار مهمترین تهدیدهای این گونه نادر در زاگرس قرار دارند.

     گفتنی‌است یکی از این معدود رویشگاه‌ها، عرصه‌ای ۹۰۰ هکتاری است که در ۷۵ کیلومتری جنوب شهرستان الیگودرز در منطقه کیگوران واقع شده است. این رویشگاه دارای طرح مصوب بوده و به‌عنوان یکی از ذخیره‌گاه‌های جنگلی ارس کشور تحت شرایط حفاظتی ویژه مدیریت شده و براساس قوانین و مقررات سازمان جنگل‌ها؛ این ذخیره‌گاه‌ها – خصوصا” هسته مرکزی – قرق مطلق محسوب شده و تمامی‌فعالیت‌های انسانی در آن‌ها ممنوع است.

     متأسفانه گزارشات برخی از دوستداران محیط زیست منطقه حکایت از فشارهای سیاسی برخی از مدیران ارشد شهرستان الیگودرز برای عبور دادن یک جاده دسترسی به مرکز بخش شول‌آباد از درون این ذخیره‌گاه ارزشمند دارد! جاده‌ای که از محل گردنه گله‌بادوش شروع می‌شود و احداث آن خسارت‌های جبران ناپذیری به این رویشگاه وارد کرده و با واکنش‌ها و مخالفت‌های جدی فعالان محیط زیست و برخی از کارشناسان منابع طبیعی مواجه خواهد بود. هرچند که در حال حاضر اجرای پروژه موقتاً متوقف شده است اما نگرانی‌ها بابت تخریب ذخیره‌گاه همچنان وجود داشته و مخالفان عبور جاده از داخل ذخیره‌گاه بر این باورند که بخش شول‌آباد هم‌اکنون دارای جاده دسترسی مناسبی بوده که در گذشته در یک مسیر با شیب کمتر احداث شده است و اصولاً برای احداث جاده جدید هیچگونه ضرورتی وجود ندارد.  

بیانیه اعتراضی انجمن‌های محیط‌ زیستی غرب کشور به طرح انحلال سازمان حفاظت محیط زیست کشور

یکشنبه, ۶ بهمن, ۱۳۹۲

     انتشار خبر ارایه طرح انحلال سازمان حفاظت محیط زیست کشور در صحن علنی مجلس شورای اسلامی؛ نه‌تنها همه دست‌اندرکاران و فعالان محیط‌زیست، بلکه بسیاری از فرهیختگان و دوست‌داران ایران‌زمینرا شگفت‌زده و نگران کرده است. گزارش‌های منتشر شده حکایت از آن دارد که تعداد ۶۳ نفر از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در دی‌ماه ۱۳۹۲؛ به بهانه کوچک‌سازی‌ دولت، طرح ادغام سازمان حفاظت محیط ‌زیست در وزارت جهاد کشاورزی – سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری – را به هیأت رییسه مجلس پیشنهاد داده و در صحن علنی مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد.  در واکنش به این رفتار شگفت‌انگیز نمایندگان مجلس، با همراهی انجمن‌های محیط زیستی غرب کشور اقدام به انتشار بیانیه‌ای اعتراضی کرده‌ایم که می‌توانید متن کامل آن‌را در زیر بخوانید:

متن بیانیه:

– ریاست و اعضای هیأت رئیسه و نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی

– دوستداران و فعالان محیط‌ زیستی

– فرهیختگان علمی

– دست‌اندرکاران حوزه‌های نظارتی

   همان‌طور که به‌خوبی آگاهی دارید؛ بدون شک طرح انحلال سازمان حفاظت محیط ‌زیست کشور و ادغام آن در سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری تحت عنوان یک معاونت در وزارت جهاد کشاورزی، مغایر با مأموریت‌های حاکمیتی – ‌نظارتی سازمان حفاظت محیط زیست در راستای اصل ۵۰ قانون اساسی کشور بوده و بیانگر این حقیقت تلخ است که متأسفانه نمایندگان پیشنهاد دهنده از وضعیت بحرانی حاکم بر محیط زیست کشور و حوزه وظایف و مأموریت‌های حاکمیتی‌ – نظارتی سازمان حفاظت محیط زیست و تفاوت فاحش با حوزه وظایف و مأموریت‌های وزارت کشاورزی، آگاهی و اطلاع چندانی نداشته و ملاحظات محیط زیستی در شمار اولویت‌های آخر آنان قرار دارد!

     گفتنی‌است که شرایط نگران کننده محیط زیست کشور و سقوط ۶۱ پله‌ای ایران در رتبه‌های جهانی از منظر عملکرد محیط زیستی – EPI، بحران‌های آلودگی هوا، ریزگردها، خشکی دریاچه ارومیه و تالاب‌های بزرگ کشور مانند گاوخونی و پریشان و بختگان و هامون و گندمان و … ، افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی و آغاز پدیده فاجعه‌بار بیابان‌زایی در بسیاری از دشت‌های حاصلخیز کشور، خشکیدگی و زوال اکوسیستم‌های جنگلی و مرتعی کشور و خشکسالی و تنش‌های طبیعی سال‌های اخیر؛ سرزمین ایران را در وضعیتی بسیار حساس و شکننده قرار داده است، ماجرای نگران‌کننده‌ای که هوشمندانه و قابل‌تحسین مورد توجه دولت یازدهم قرار گرفته و در روزهای آغاز بکار دولت تدبیر و امید با احیای شورای عالی محیط زیست، پیگیری لغو مصوبات ضدمحیط زیستی دولت دهم (از جمله ملغی کردن طرح احداث جاده در جنگل ابر، ممنون کردن بهره‌برداری از معادن در مناطق چهارگانه تحت حفاظت، مخالفت با بهره‌برداری سنگ آهن در کوه‌شاه بافت و …)، حساس کردن دستگاه‌های دولتی برای رعایت الزامات محیط زیستی و جلب مشارکت رسانه ملی و سازمان‌های مردم‌نهاد؛ نشان داد که روزهایی متفاوت و پرامید در حوزه پایداری سرزمین و توسعه کشور در پیش است.

     درست در چنین مرحله امیدوار کننده‌ای که دولت با عزمی جدی برای تقویت ساختارهای نرم‌افزاری و سخت‌افزاری دستگاه‌های متولی در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور گام‌های اولی را برمی‌داشت و انتظارات چندین برابری از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی برای حمایت و ارتقای ساختار سازمانی دستگاه‌های محیط زیست و منابع طبیعی بود، ناباورانه برخلاف تمامی انتظارات منطقی دست‌اندرکاران و کارشناسان و تجارب موفق در دنیا، شاهد ارایه طرح انحلال سازمان حفاظت محیط زیست و ضعیف کردن ساختار نهادهای حاکمیتی‌نظارتی در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور هستیم که برخلاف تمامی معیارهای علمی و اصل مترقی ۵۰ قانون اساسی کشورمان است.

     چنین است که ما اعضای انجمن‌های محیط ‌زیستی غرب کشور ضمن محکوم کردن این طرح غیرکارشناسی و ضد محیط ‌زیستی؛ از ریاست و اعضای هیأت رئیسه و نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی،دوستداران و فعالان محیط‌ زیستی، فرهیختگان علمی و دست‌اندرکاران حوزه‌های نظارتی کشور می‌خواهیم تا با واکنش‌های سزاوار به این طرح، اجازه ندهند با نادیده گرفته‌شدن ملاحظات محیط زیستی شاهد ضعیف شدن دستگاه‌ محیط زیست و حرکت کشور به سمت توسعه ناپایدار باشیم.

 انجمن‌های محیط ‌زیستی غرب کشور:

– استان چهار محال و بختیاری:

انجمن محیط ‌زیستی تسنیم،انجمن آوای حیات زاگرس، انجمن دوستداران طبیعت بروجن، انجمن وحدت سبز فرخ‌شهر، انجمن نغمه سبز، کانون دانشجویان و دانش‌آموختگان لردگان، انجمن حافظان طبیعت شیدا

– استان لرستان:

انجمن دوستدارن طبیعت و محیط زیست، انجمن صیانت از بام خرم‌آباد، انجمن حامیان جنگل‌های لرستان، انجمن مهندسین محیط زیست زاگرس، بنیاد آفتاب لرستان

– استان کهگیلویه و بویراحمد:

انجمن کوه نور، انجمن سبزیاران امیر چمران، انجمن یاران مانا، انجمن چزام همیشه سبز

– استان کردستان:

جمعیت ردستان سبز، انجمن کاریزه، انجمن سبز سقز، انجمن سبز بانه، انجمن سراب سبز، انجمن جیای سبز، انجمن سبز کروس

– استان ایلام:

انجمن میراث آلامتو، انجمن شنه‌بای زمین، انجمن یاوران محیط زیست زاگرس، انجمن دوستداران کوهستان سبز، انجمن همیاران محیط زیست، انجمن کوهنوردان ایلام

– استان کرمانشاه:

جمعیت احیای کوهستان، انجمن انسان و زمین

بازانتشارها:

– خبرگزاری مهر: اعتراض انجمن‌های محیط‌ زیستی به طرح انحلال سازمان محیط زیست در مجلس

– خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا): اعتراض انجمن های محیط زیستی به ادغام محیط زیست با سازمان جنگل ها

مدارس محیط زیستی؛ راهی به سوی صیانت پایدار از طبیعت ایران

سه شنبه, ۱ بهمن, ۱۳۹۲

posterfain

    روند شتابان تخریب محیط زیست، مواجه شدن با بحران آب و آغاز بیابان‌زایی، آلودگی هوا و رودخانه‌ها، تهدید تنوع زیستی و کشتار بی‌رحمانه برخی از گونه‌های جانوری در خطر انقراض؛ آژیر قرمز را در طبیعت وطن به‌صدا درآورده و اضافه بر مدافعان محیط زیست، موجبات نگرانی بسیاری از فرهیختگان حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی کشور را نیز فراهم کرده است. وضعیت نگران کننده‌ای که سلامت زندگی نسل حاضر و نسل‌های آینده را با چالش‌ها و ناهنجاری‌های محیط زیستی جبران‌ناپذیری مواجه کرده و بایستی قبل از آنکه خیلی دیر شود هشدارهای لازم به گوش تمامی افراد اثرگذار در حوزه فرهنگی جامعه ایرانی رسانده شود.

    بدون شک ظرفیت‌سازی فرهنگی و ایجاد حساسیت‌های لازم در سطح جامعه برای جلب مشارکت و همکاری مردم، در شمار راهبردی‌ترین اقداماتی است که بایستی در ردیف اولویت‌های محوری نهادهای متولی حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی جامعه قرار گیرند. یقینا” بنیادی‌ترین راهکار این ظرفیت‌سازی از طریق گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح مدارس و آشناسازی کودکان و دانش‌آموزان با مفاهیم محیط زیستی قابل دست‌یابی است. راهکاری که در قالب تشکیل و توسعه مدارس محیط زیستی در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست کشور و وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته تا معلمان دلسوز و مسئولیت‌شناس قادر باشند عشق به طبیعت و مواهب خدادای را در ضمیر کودکان و فرزندان ایران‌زمین نهادینه کنند.

     گفتنی است برای بستر‌سازی و تحقق این هدف بزرگ، انجمن محیط زیستی تسنیم درصدد است تا با همکاری اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجن، “نخستین همایش مدارس محیط زیستی در بام ایران” را برای معلمان شهرستان بروجن برگزار کنند. در این همایش بزرگ محیط زیستی که بیش از ۵۰۰ نفر از معلمان بام ایران – بروجن – در آن شرکت خواهند داشت، محمد درویش مدیر کل آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست کشور به عنوان سخنران حاضر شده تا در دهم بهمن‌ماه در فرهنگ‌سرای شهر بروجن برای فرهنگیان این دیار از طرح جامع مدارس محیط زیستی و ضرورت‌های گسترش آموزش‌های محیط زیستی در سطح آموزشگاه‌های منطقه و کشور سخن گوید.

     انتظار می‌رود معلمان دلسوز و متعهد شهرستان بروجن، بزرگوارانه دعوت انجمن محیط زیستی تسنیم و اداره آموزش و پرورش را اجابت کرده و با شرکت گسترده در این همایش، زمینه‌های اجرای طرح جامع مدارس محیط زیستی در بام ایران را فراهم کنند.

     لازم به یادآوری است که اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجن در اقدامی تحسین‌برانگیز اعلام کرده است که برای معلمان شرکت کننده در این همایش، گواهی کیفیت‌بخشی صادر خواهد کرد.

     نگانده نیز به‌سهم خود تلاش‌ها و همکاری‌های مسئولانه انجمن محیط زیستی تسنیم و اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجن در برگزاری هرچه مؤثرتر و پرشورتر این همایش را ارج نهاده و برای مسئولان این نهاد فرهنگی بهترین‌ها را آرزو دارد.

در همین رابطه:

– خبرگزاری مهر: همایش مدارس محیط زیستی در بروجن برگزار می شود/ دعوت از مسئولان محیط زیست کشور

– خبرآنلاین(محمد درویش): وقتی که نیروی دریایی ارتش از آموزش و پرورش سبقت می‌گیرد!