بایگانی “روزنامه آرمان”

تعامل برای حفظ محیط‌ زیست

شنبه, ۱ شهریور, ۱۳۹۳

     به بهانه هفدهمین مجمع عمومی کنفرانس نمایندگان آسیا و اقیانوسیه با موضوع محیط ‌زیست و توسعه به همراه محمدرضا تابش، مجید شفیع‌پور، محمدرضا فاطمی و محمد درویش در گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان شرکت کرده‌ام که می‌توانید شرح کامل این گفتگو را در زیر بخوانید:

کنفرانس آرمان

     آرمان – میمنت گلشنی: از امروز هفدهمین مجمع عمومی کنفرانس نمایندگان آسیا و اقیانوسیه با موضوع محیط ‌زیست و توسعه با حضور ۱۵ کشور و همچنین ناظرینی از صندوق جمعیت و برنامه توسعه سازمان ملل متحد و چند سازمان بین‌المللی پارلمانی مرتبط با محیط‌ زیست از فرانسه و انگلیس به میزبانی ایران برگزار می‌شود.

     کنفرانس نمایندگان کشورهای حوزه آسیا و اقیانوسیه پیرامون محیط ‌زیست از سال ۱۹۹۳ با حضور هشت کشور در اولین سالگرد اجلاس ریو که از اجلاس‌های معتبر زیست‌محیطی است، توسط پارلمان کره‌جنوبی بنیانگذاری شده است. درحال حاضر نیز مقر اصلی این کنفرانس در کره‌جنوبی است.

     پیش‌تر، رئیس فراکسیون محیط‌ زیست مجلس و دبیرکل هفدهمین مجمع عمومی کنفرانس نمایندگان کشورهای حوزه‌ آسیا و اقیانوسیه با تشریح موضوعات مطروحه در این کنفرانس گفته بود:‌ ضرورت همگرایی منطقه برای حمایت از محیط‌ زیست، همکاری کشورها در حوزه‌ محیط ‌زیست و شرایط خاص توسعه‌ آسیا و اقیانوسیه ازجمله مواردی است که در اجلاس مورد بررسی قرار می‌گیرد و تلاش می‌شود توجه پارلمان‌ها نسبت به تصویب قوانینی برای کمک به دولت‌ها در جهت جلوگیری از تخریب محیط‌ زیست جلب شود.

     محمدرضا تابش تصریح کرده بود: در این کنفرانس وضعیت بحرانی در سوریه، غزه و افغانستان و همچنین پیامدهای انسانی و آثار مخرب زیست‌محیطی جنگ در این کشورها در کنار بحران‌های منطقه‌ای و جهانی، مثل بحران آب و انرژی، تغییرات آب و هوا، تخریب جنگل‌ها و پدیده گرد و غبار مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

     به گفته دبیرکل هفدهمین مجمع عمومی کنفرانس نمایندگان آسیا و اقیانوسیه مقابله با آپارتاید علمی و ممانعت از زورگویی قدرت‌های استکباری در عدم دسترسی دانشمندان غیرغربی به یافته‌های علمی، ایجاد وفاق بین کشورهایی با جغرافیایی مشترک و رعایت اخلاق زیست‌محیطی از دیگر مسائل جانبی مطروحه در اجلاس خواهد بود.

      علاوه بر این، رئیس مرکز امور بین‌الملل و کنوانسیون‌های سازمان محیط‌ زیست در تازه‌ترین اظهارات خود اختصاص حقابه از رودخانه‌های مرزی و مقابله با ریزگرد‌ها را مهم‌ترین مطالبات کشور در اجلاس تهران عنوان کرده و گفته است: همکاری منطقه‌ای برای پایداری جهانی محور و شعار اجلاس هفدهم است تا با تکیه بر آن نمایندگان این کشور‌ها بتوانند با بحث و تبادل نظر قوانینی در جهت حرکت به سوی توسعه پایدار  طرح‌ریزی کنند.

     مجید شفیع‌پور، همچنین اظهار کرده است: نمایندگان مجالس کشورها در این اجلاس فارغ از مسائل اجرایی، ملاحظات زیست‌محیطی را در مقیاس‌های خرد، جمع‌آوری و دسته‌بندی کرده و برای تدوین قوانین، مقررات و ضوابط در دستور کار قرار می‌دهند تا بتوان در آینده آنها را به دستگاه‌های متولی منعکس کرد.

     او افزوده است: اجلاس هفدهم تهران در آستانه شصت و نهمین مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک بر گزار می‌شود و انتظار می‌رود نتایج این اجلاس به صورت یک بیانیه و به‌عنوان یک سند برون‌برد مباحثی را که باعث ارتقا وضعیت زیست‌محیطی کشور‌های آسیا و اقیانوسیه می‌شود در یکی از نشست‌های اصلی مجمع عمومی سازمان ملل به دبیرکل سازمان ملل منعکس شود.

     دستیار ویژه معاون رئیس‌جمهور در ادامه خاطرنشان کرده است: گرمایش جهانی، رخدادهای وخیم اقلیمی، گرد و غبار و خشکسالی از مهمترین مباحثی است که در این اجلاس به آنها پرداخته می‌شود. به گزارش مهر، رئیس مرکز امور بین‌الملل و کنوانسیون‌های سازمان محیط‌ زیست در پایان تصریح کرده است: چالش‌های فرامنطقه‌ای ازجمله نظارت بر حقابه‌ها و گرمایش جهانی از مهم‌ترین مباحثی است که از سوی ایران در این اجلاس مطرح می‌شود.

کنفرانس‌هایی با چاشنی تبلیغات

     برگزاری کنفرانس نمایندگان آسیا و اقیانوسیه با موضوع محیط‌ زیست و توسعه بهانه خوبی است تا با نظرخواهی از کارشناسان محیط‌ زیست به بررسی مهم‌ ترین چالش‌ها و نگرانی‌هایی که محیط ‌زیست ایران و منطقه را تهدید می‌کند بپردازیم.

     محمدرضا فاطمی، استاد دانشگاه و کارشناس محیط ‌زیست در گفت‌وگو با آرمان با اشاره به برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی در حوزه محیط ‌زیست و حضور ایران می‌گوید: تجربه نشان داده است که حضور و شرکت ایران در بسیاری از کنفرانس‌های بین‌المللی بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد چرا که طی این سال‌ها شرایط محیط ‌زیست نه تنها بهتر نشده بلکه به دلیل اجرای مخرب بسیاری از پروژه‌های کلان دولتی، بی‌توجهی مدیران و فقدان برخوردهای قانونی با متخلفین امروزه پدیده ریزگرد‌ها، خشک‌شدن تالاب‌ها، ناامنی غذایی، از بین رفتن تنوعات زیستی و گیاهی و … چالش‌های جدی را برای شهروندان در تمامی مناطق کشور ایجاد کرده است.

     او در ادامه تصریح می‌کند: درحال حاضر، بیان مهمترین مشکلات محیط ‌زیستی بسیار سخت است چراکه تمامی استان‌ها با توجه به شرایط جغرافیایی با مشکلات عدیده محیط ‌زیستی روبه‌رو هستند که تمامی آنها به یک اندازه مهم است و نیاز به اقدام ضروری برای مقابله دارد.

پشتوانه اجرایی تصمیمات بین‌المللی

     هومان خاکپور، کارشناس محیط‌ زیست، نیز در گفت‌وگو با آرمان با اشاره به منشأ داخلی و خارجی آسیب‌های محیط ‌زیست، عنوان می‌کند: در مواردی که آلودگی محیط‌ زیست منشأ داخلی دارد هیچ راهی جز تغییر نگاه و باور مسئولان نمی‌تواند راهگشا باشد. اما در مواردی که مشکلات محیط‌ زیست میان برخی از کشورها مشترک است یا ریشه برون‌مرزی دارد، برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی می‌تواند زمینه را برای همکاری کشورها فراهم کند.

     او همچنین خاطرنشان می‌کند: درحال حاضر، خشک‌شدن تالاب‌هایی که سرچشمه آنها رودهای مرزی است چون‌ هامون و هیرمند و به دنبال آن تولید کانون‌های ریزگرد از مهم‌ترین مشکلات محیط ‌زیست کشور است. واقعیت این است که درحال حاضر، ۲۰ تا ۲۵ استان کشور از مناطق جنوبی تا تنکابن درگیر پدیده ریزگرد‌هاست.

     بحث گرمایش زمین یا تولید گازهای گلخانه‌ای، تخریب جنگل‌ها هم از موضوعات مشترک تمامی کشورهاست که اغلب در کنفرانس‌های بین‌المللی مورد توجه قرار می‌گیرد. خاکپور در پایان می‌گوید: به طور حتم، نقطه قوت نشست‌های بین‌المللی محیط ‌زیست ایجاد تعهدات بین‌المللی است اما مشکل اینجاست که این تعهدات هیچ پشتوانه اجرایی ندارند و به نوعی لازم‌الاجرا نیستند. به همین دلیل، اغلب در عمل چندان موثر نیستند.

سرانه بسیار پایین هزینه آموزش در محیط ‌زیست

      مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط‌ زیست نیز در گفت‌وگو با آرمان با بیان این مطلب که برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی اغلب با هدف ترغیب کشور‌ها به پایبندی تعهدات صورت می‌گیرد، بیان می‌کند: به‌طور حتم، درحال حاضر،خشک‌شدن تالاب‌ها و تولید ریزگرد‌ها کلیدی‌ترین مشکلات محیط‌ زیست ما به شمار می‌روند. اما به این موارد باید افزایش شاخص آلودگی هوا را اضافه کرد که به تدریج موجب صعود خط برف و کاهش ذخیره آب در مناطق استراتژیک و به دنبال آن بحران آب می‌شود.

     محمد درویش در ادامه می‌گوید: مشکلی که کمتر به آن توجه شده است اما ازجمله کلیدی‌ترین مشکلات ما در حوزه محیط‌ زیست محسوب می‌شود، سرانه بسیار پایین هزینه آموزش در محیط ‌زیست است. مطمئنا، حل مشکلات محیط‌ زیستی ما در بلندمدت تنها در صورتی ممکن است که افراد از سواد و فهم اکولوژیکی درخور برخوردار شوند.

موج بیداری محیط زیستی

چهارشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۳۹۳

      افزایش حساسیت‌های محیط زیستی در میان مردم شهرها و جوامع محلی مناطق مختلف کشور که منجر به شکل‌گیری تجمعات اعتراضی در دفاع از حوزه محیط زیست و طبیعت، افزایش مطالبات محیط زیستی مردم از مسئولین و ایجاد موج‌های تفنگ‌شکنی و انزجار از شکارچی‌گری گردید سبب شد تا سال ۱۳۹۲ امیدوارانه‌تر و متفاوت با سال‌های گذشته در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی باشد و به سزاواری توسط محمد درویش عزیز به‌عنوان سال “بیداری محیط زیستی ایرانیان” نامیده شود.

   در همین زمینه گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان داشته‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را – که در صفحه ۵ شماره ۲۴۵۷ مورخ ۹ اردیبهشت ۹۳ این روزنامه وزین منتشر شده است – در زیر ملاحظه فرمایید:

001

     سال گذشته و به‌ویژه در ماه‌های پایانی این سال، شاهد یک موج بیداری محیط زیستی در کشور بودیم. در بسیاری از مناطق کشور شکارچیان و مردم محلی تفنگ‌های شکار خود را شکستند همان‌طور که شهروندان در شهرهای مختلف کشور با ایجاد زنجیره انسانی در حمایت از محیط زیست مشارکت خود را اثبات کردند. به‌حق می‌توان سال ۹۲ را سال بیداری محیط زیستی نامید و در روزهای سپری شده از سال جدید نیز این موج بیداری ادامه پیدا کرده است.

     دلیل اینکه یکباره شهروندان در امر محیط زیست مشارکت فعالانه پیدا کرده‌اند، چیست؟ چرا یکباره محیط زیست به دغدغه و اولویت اصلی بسیاری از شهروندان تبدیل شده است؟ پاسخ این سوال‌ها و سوالاتی از این دست این است که سیاستگذاری‌های سازمان حفاظت محیط زیست باعث شده است مشارکت‌های مردمی در این زمینه بالا برود. در واقع، مدیریت جدید سازمان حفاظت محیط زیست به مردم و انجمن‌ها فرصت داده است و این مشارکت در این حوزه را افزایش داده است.

     واقعیت این است که اگر بنا داریم مشکلات زیست‌محیطی حل شود راهی جز افزایش مشارکت اقشار مختلف مردم و فرهنگسازی در این زمینه نداریم. مسائل مختلفی در حوزه محیط زیست وجود دارد. گونه‌های گیاهی و جانوری در معرض خطر قرار گرفته‌اند و برای حمایت از این گونه‌ها تنها نمی‌توان سیاست برخورد با متخلفان را پیش گرفت.

     تجربه و منطق می‌گوید بیش از آنکه نیازمند پلیس و محافظ برای حفظ محیط زیست باشیم، نیاز به فرهنگ‌سازی در این زمینه داریم. این کاری بود که از مدت‌ها قبل باید انجام می‌شد و باعث خوشحالی است که در سال ۹۲ حرکتی که باید خیلی پیش از این آغاز می‌شد بالاخره شروع شد. فرهنگ‌سازی در این زمینه موجب شده است که موجی از انزجار از شکار اتفاق بیفتد.

     در بحث شکار مساله مهمی که وجود داشت این بود که تعداد قابل‌توجهی از گونه‌ها در معرض انقراض توسط چوپان‌ها و مردم محلی، آن هم به‌دلیل حفاظت از خود و دام‌هایشان شکار می‌شدند. در مواردی فردی که یک پلنگ را شکار می‌کرد به‌درستی نمی‌دانست حیوان شکارشده چه ارزش و قیمتی دارد. لازم بود که به اطلاع عموم مردم برسد که ارزش پلنگی که در معرض انقراض است، بسیار بیشتر از چند دامی است که توسط او شکار شده است. این اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی کمابیش اتفاق افتاده است. بخشی از آن به این برمی‌گردد که اقدامی نمادین در این راستا انجام شود و سازمان حفاظت محیط زیست، فعالان این حوزه و رسانه‌ها تبلیغ ویژه‌ای روی آن انجام دهند.

     در این میان سازمان محیط زیست به صداوسیما به‌عنوان رسانه‌ای فراگیر نیز احتیاج داشت. در مواردی این سازمان پوشش خوبی از اتفاقاتی که افتاده بود داشت و همین موج بیداری محیط زیستی را تشدید کرد. موج بیداری محیط زیستی همچنان باید ادامه یابد. اگر ما اکنون شاهد این هستیم که یک چوپان لرستانی ضرر و زیانی که یک پلنگ به او زده است را می‌بخشد، کار نمادین بزرگی انجام شده است که خود می‌تواند آموزنده باشد. چنین فعالیت‌هایی باید مورد تشویق و ترویج قرار بگیرد و سازمان حفاظت محیط زیست رویکرد خود در این زمینه را حفظ کند.

لایحه حمایت از محیط‌بانان تصویب شود

یکشنبه, ۴ اسفند, ۱۳۹۲

     به بهانه جراحت شدید دو محیطبان گلستانی با ضربات چاقوی ۸ شکارچی غیرمجاز؛ در گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان شرکت کرده‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

محیطبان گلستان

     حادثه‌ای که برای محیط‌بانان گلستانی رخ داده است بیش از پیش این ضرورت را ایجاد می‌کند تا درباره محیط‌بانان که در سال‌های اخیر متحمل خسارت‌هایی شده‌اند، حرف بزنیم. واقعیت این است که حداقل دو دسته از عوامل باعث بروز چنین حوادثی می‌شود؛ از طرفی خلأ قانونی موجود باعث می‌شود، حمله و تعرض به محیط‌بانان و قرق‌بانان اتفاق بیفتد و از طرف دیگر، عدم فرهنگسازی و آگاهی‌بخشی چنین کاری را برای عده‌ای مجاز می‌کند.

     باید بیش از آنکه روی عامل دوم تاکید کرد، عامل اول را مهم دانست. این درست است که فرهنگسازی و آگاهی‌بخشی در زمینه شکار و برخورد با محیط‌بانان می‌تواند تا حدی وضعیت این افراد را بهتر کند اما، در این زمینه احتیاج به قوانین و مقررات کافی و محکم نیز هستیم. بسیاری از افراد در جاهای مختلف کشور اطلاع درستی از قوانین محیط‌زیست ندارند و گاهی اگر به محیط‌زیست تعرض می‌کنند به‌دلیل این ناآگاهی است اما، بسیاری از افراد هم قوانین را می‌دانند و تعمدا به محیط‌زیست تعرض می‌کنند.

     سازمان حفاظت محیط‌زیست لایحه حمایت از محیط‌بانان را به مجلس فرستاده است اما، این لایحه هنوز به تصویب نرسیده است. تا زمانی که این لایحه به تصویب نرسد، حمله و تعرض به محیط‌بانان ادامه خواهد داشت. در زمینه تامین امنیت محیط‌بانان و به‌صورت کلی در زمینه قوانین شکار، نیازمند قوانین مشخص و برخورد‌های شدیدتر هستیم. اکنون اگر افرادی به شکار مبادرت می‌ورزند نه به این دلیل است که آنها از طریق شکار امرار معاش می‌کنند. شکاری که اکنون اتفاق می‌افتد برای تفریح و ماجراجویی است بنابراین، در برخورد با شکارچیان دیگر نباید این ملاحظه را درنظر داشت که اگر آنها شکار نکنند، نمی‌توانند زندگی کنند.

     این واقعیت، آشکار می‌کند که شکار بیش از گذشته جنبه تعرض و تجاوز به محیط‌زیست را پیدا کرده است حال آنکه، نه‌تنها قوانین ما در این زمینه بازدارنده نیست که از محیط‌بانان آنطور که باید و شاید حمایت نمی‌شود. محیط‌بانان باید به‌عنوان ضابطان خاص قضایی معرفی شوند و حمایت‌های قضایی و انتظامی از آنها صورت بگیرد. در این صورت، وقتی عده‌ای به آنها حمله می‌کنند، می‌شود انتظار داشت که از آنها حمایت شود. در نظر بگیرید محیط‌بانان مورد حمله و تعرض قرار می‌گیرند اما به‌جای اینکه از آنها حمایت شود، حتی وقتی فرد حمله‌کننده دستگیر می‌شود، مجازاتی در خور، متحمل نمی‌شود. در این ماجرا اتفاقی که می‌افتد دقیقا مثل اتفاقی است که در برابر شکار غیرمجاز رخ می‌دهد. قوانین بازدارنده نیستند و فرد جوری مجازات نمی‌شود که در آینده دوباره دست به این کار نزند یا اینکه، مجازاتی که درنظر گرفته می‌شود، جوری نیست که باعث شود دیگران دست به این کار نزنند. این درحالی است که ما برای حفظ محیط‌زیست و گونه‌های جانوری و گیاهی شدیدا محتاج مراقبت و قوانین بازدارنده هستیم.

     در سال‌های گذشته محیط‌زیست ما آنقدر تخریب شده است که نمی‌توان با تساهل و تسامح رفتار کرد. بسیاری از گونه‌های جانوری در کشور ما در معرض نابودی هستند. برخی مراتع و جنگل‌ها در حال از بین رفتن هستند و اینها ضرورت برنامه‌ریزی و جدیت نشان دادن در امر محیط‌زیست را آشکار می‌کند. کسانی که جلو تعارض و تخریب محیط‌زیست را می‌گیرند همین محیط‌بانان و قرق‌بانان هستند. تضعیف موقعیت آنها به‌معنای تضعیف محیط‌زیست است. باید به‌گونه‌ای عمل شود که آنها پشت خود را گرم ببینند و با جدیت وظایف خود را انجام دهند. در سال‌های اخیر اما ما مدام شاهد بوده‌ایم، اتفاقاتی برای محیط‌بانان رخ داده است که آنها را دلسرد کرده است. قوانین و برخورد‌ها جوری نبوده است که بتواند محیط‌بانان را دلگرم کند حال آنکه، همان‌طور که عنوان شد ما نیازمند قانون و اجرای درست آن هستیم. هر چه زودتر باید لایحه حمایت از محیط‌بانان در مجلس تصویب شود همانطور که، بازهم باید تاکید کرد قوانین و برخورد‌ها در این زمینه باید بازدارنده باشد.

ضرورت حمایت‌های قانونی از ضابطین قضایی خاص

پنجشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۳۹۲

     بنابر اعلام رییس کمیسیون کشاورزی٬ آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی؛ طرح مقابله با ریزگردها در استان‌های جنوبی و طرح کاهش آلودگی هوا به لحاظ شباهت‌های زیست محیطی در هم ادغام و در قالب طرحی مشترک با نام هوای پاک در دستور کار این کمیسیون قرار گرفته و قرار است بر اساس این قانون، سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان ضابط قضایی با متخلفان آلودگی هوا برخورد کنند. به همین بهانه گفتگویی را با خبرنگار روزنامه آرمان داشته‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

ضابط قضایی

    وظایف سازمان حفاظت محیط‌زیست و همچنین سازمان جنگل‌ها به دو بخش تصدی‌گری و حاکمیتی تقسیم می‌شود. در بخش حاکمیتی قانون به این سازمان‌ها حق داده است که یگان‌های حفاظت داشته باشند و آنها می‌توانند برای برخورد با تخریب‌ها و همچنین پیشگیری در این زمینه، ضابطان قضایی داشته باشند. از آنجا که در قانون بر این امر تاکید شده است، تعیین سازمان حفاظت محیط‌زیست به عنوان ضابط قضایی مسئول رفع آلودگی هوا چیز جدیدی نیست. هرچند، پیش از این ضابطان خاص قضایی بیشتر در موارد دیگر اعم از شکار و حفاظت از جنگل‌ها فعال بوده‌اند.

    مساله مهمی که وجود دارد و باید به آن توجه بیشتر شود اینکه ضابطان خاص قضایی محیط‌زیست باید از پشتوانه و حمایت بیشتری برخوردار شوند. این پشتوانه و حمایت باید قانونی باشد حال آنکه، در سال‌های گذشته ما شاهد بوده‌ایم در مواردی وقتی آنها گزارشی به دادگاه ارائه داده‌اند گاها این گزارش پذیرفته نشده و دادگاه از آنها خواسته است تا مستندات دیگر مانند شهود بیاورند.

     جایگاه ضابطان قضایی خاص سازمان محیط‌زیست باید تقویت شود و اگر این اتفاق بیفتد نقش آنها در پیشگیری از اقدامات مخرب زیست‌محیطی پررنگ‌تر و جدی‌تر خواهد شد. زمانی که این ضابطان قضایی اختیارات و اقتدار لازم را داشته باشند می‌توانند در برخورد با متخلفان با دست باز و با قدرت بیشتری اقدام کنند. علاوه بر این اگر کار به دادگاه کشیده شود، ضابطان قضایی خاص می‌دانند گزارش‌های آنها پذیرفته است و دیگر نیاز به مستندات بیشتری نیست.

    البته اینکه عنوان می‌شود اختیارات و اقتدار ضابطان قضایی خاص باید افزایش پیدا کند به‌معنای این نیست که بگوییم نیروهای سازمان محیط‌زیست و سازمان جنگل‌ها که در این زمینه فعالیت می‌کنند شرایط مطلوبی دارند و کاملا آماده هستند. یکی از اصلی‌ترین مشکلات ضابطان قضایی خاص سازمان حفاظت محیط‌زیست و همچنین سازمان جنگل‌ها این است که آنها آموزش‌های لازم را ندیده‌اند و در مواقعی که باید اقدامات موثری انجام دهند، ممکن است دچار اشتباه شوند.

     در سال‌های اخیر شاهد بوده‌ایم که در برخی موارد برای ضابطان قضایی مشکلاتی به وجود آمده است و کار آنها به دادگاه و زندان کشیده است. زمانی که از افزایش اقتدار و اختیارات یگان‌های حفاظت محیط‌زیست حرف زده می‌شود این افراد باید آموزش‌های لازم در زمینه تیراندازی و موارد دیگر را ببینند. نیرویی که آموزش دیده است، رفتار پیشگیرانه و برخورد صحیح در موارد خاص خواهد داشت. چنین نیرویی پاسخگو نیز خواهد بود.

     بنابراین در تعیین سازمان حفاظت محیط‌زیست به عنوان ضابط قضایی مسئول رفع آلودگی هوا و همچنین موارد دیگر اعم تخریب جنگل‌ها و شکار پیش از هر چیز باید مسائل قانونی و اختیارات قانونی لحاظ شود. نهاد‌های قانونگذار باید ورود کنند و میزان و نوع دخالت‌ها را مشخص کنند تا در صورتی که دخالتی رخ داد و اتفاقی پیش آمد، از ضابط قضایی خاص حمایت شود و همانطور که عنوان شد باشید زیرساخت‌های لازم در این زمینه فراهم شود.

     ناگفته پیدا است که افزایش اختیارات این‌چنین و باز گذاشتن دست سازمان حفاظت محیط‌زیست لازم و ضروری است. درموارد مختلف ما با کاستی‌هایی رو‌به‌رو هستیم. وضعیت آلودگی هوا بحرانی است و تخریب گونه‌های جانوری و گیاهی همچنان ادامه دارد. نیازمند این هستیم که با جدیت در این عرصه‌ها دخالت کنیم و دخالت موثر تنها راه جلوگیری از بحران‌ها و پیشگیری از بدتر شدن اوضاع محیط‌زیست است.

هنوز ارس‌واش‌ها به ارس‌های زاگرس نچسبیده‌اند!

دوشنبه, ۲۳ دی, ۱۳۹۲

     برخی گزارشات منتشر شده حکایت از این واقعیت نگران‌کننده دارد که بیش از ۱۴۰۰۰ هکتار از رویشگاه‌های ارس که عمدتا جزء ذخیرگاه‌های ارزشمند جنگلی کشور هستند در مناطق البرز جنوبی و شرقی واقع در  استان‌های گلستان، سمنان و زنجان در محاصره گیاهی انگلی مخرب به‌نام «ارس‌واش» قرار گرفته‌اند! هجوم این گیاه انگلی باعث ایجاد ضعف شدید در درختان ارس شده و خسارت‌های زیادی را به این گونه‌های جنگلی سوزنی‌برگ وارد کرده است. در همین زمینه گفتگویی را با آقای صابری خبرنگار گرامی روزنامه آرمان داشته‌ام که در صفحه ۵ شماره ۲۳۷۹ مورخ ۲۱ دی ۱۳۹۲ رورنامه آرمان منتشتر شده است. متن کامل این گفتگو را می‌توانید در زیر بخوانید:

ارس واش

برهم زدن تعادل طبیعت، طغیان انگل‌ها

     آفت «ارس‌واش» یا اگر بهتر بگوییم انگل «ارس‌واش» در جنگل‌های البرز بروز پیدا کرده است و ما خوشبختانه شاهد شیوع آن در جنگل‌های زاگرس نیستیم. این انگل باعث می‌شود درختان پیر و جوان ضعیف شوند و نهایتا باعث مرگ آنها می‌شود. البته وجود آن جزء طبیعت منطقه است یعنی، قبلا نیز شاید وجود داشت اما، مساله سر طغیان آن است که به نظر می‌رسد دستکاری‌ها و برهم خوردن تعادل اکولوژیکی دلیل اصلی آن باشد. در واقع، اگر اکنون شاهد هستیم که «ارس‌واش» باعث مرگ درختان پیر و جوان می‌شود به این دلیل است که دشمن طبیعی آن از بین رفته است هرچند، هنوز تحقیقات علمی مستندی درباره دلیل شیوع آن و فراگیری آن انجام نشده است.

     همان‌طور که باید دلیل بروز این اتفاق را بررسی کرد باید به‌صورت علمی نیز راهکارهای مقابله با آن را پیدا کرد. این راهکار‌ها می‌توانند بلندمدت یا کوتاه‌مدت باشند اما، به هر حال به‌نظر می‌رسد پیش از هر کاری باید فراگیری آن را بررسی کرد و دید کجا بیش از همه با این مشکل مواجه هستیم. در واقع، اولین گام برای رفع این انگل این است که مناطق را به مناطقی که زیاد درگیر هستند، کمتر درگیر هستند و بسیار کم درگیر هستند تقسیم کنیم.

     درحال حاضر یکسری اقدامات کوتاه‌مدت درحال انجام است. برای مثال سرشاخه‌های درختان جوان قطع می‌شود اما، همانطور که عنوان شد باید با دقت این کار انجام شود تا نتیجه بدی به‌دنبال نداشته باشد. درباره «ارس‌واش» دو نکته قابل تامل وجود دارد که باعث می‌شود رفع آن اندکی سخت باشد. قبلا نیز در جنگل‌های شمال شاهد بودیم که آفتی وجود داشت. گیاهانی پیچکی دور ساقه درختان می‌پیچیدند و آنها را ضعیف کرده و نهایتا باعث مرگ آنها می‌شدند. خوشبختانه امکان داشت که دامداران از این گیاه برای علوفه دام‌های خود استفاده کنند و همین موضوع در واقع، نوعی مقابله با گسترش آن بود اما، درباره «ارس‌واش» این امکان وجود ندارد و ما نمی‌توانیم روی کمک دامداران حساب کنیم. از طرف دیگر، «ارس‌واش» چسبناک است و شیوه انتقال آن به این صورت است که به پای پرندگان می‌چسبد و به مناطق مختلف می‌رود. عنوان شد که این انگل در جنگل‌های زاگرس وجود ندارد. دلیل آن این است که رویش درختان ارس در جنگل‌های ایران به صورت لکه‌ای و جداجداست.

     باید این نکته را مدنظر داشت که برخی از انگل‌ها اگر چه طبیعی به نظر می‌رسند اما، طغیان آنها نتیجه دستکاری‌هایی است که در طبیعت انجام داده‌ایم. طبیعت دشمن انگل‌ها را نیز در خود دارد اما، گاهی ما این دشمن خوب را از بین برده‌ایم و به یکباره شاهد هستیم که اتفاقات ویرانگری رخ می‌دهد. از آنجا که نیاز مبرمی به جنگل‌ها داریم و از بین رفتن آنها واقعا خطرناک است باید هرچه زودتر برنامه‌ای برای مقابله با انگل «ارس‌واش» اجرایی کنیم. آلودگی هوا و از بین رفتن زیستگاه‌های طبیعی در سال‌های اخیر برای ما مشکل‌ساز شده است. جنگل‌ها ریه‌های کشور هستند و درصورت از بین رفتن مشکلاتی که اکنون گریبان ما را گرفته است، حادتر می‌شود.

سازمان حفاظت محیط زیست در نخستین ۱۰۰ روزه دولت یازدهم

چهارشنبه, ۶ آذر, ۱۳۹۲

     به‌بهانه بررسی عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست کشور در پایان صدمین روز آغاز به کار دولت یازدهم؛ در گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان شرکت کرده‌ام که می‌تواند متن کامل آن‌را در زیر بخوانید:

100 روزه

سازمان محیط‌زیست از سمن‌ها حمایت کند

 هومان خاکپور – فعال محیط زیست

      سازمان محیط‌زیست نیز مانند سایر سازمان‌های دولتی گزارش صدروزه ارائه داده است و همان‌طور که عملکرد آن می‌تواند مورد ارزیابی قرار بگیرد این گزارش را نیز می‌توانیم بررسی کنیم. واقعیت این است که تغییر و تحولات در سازمان محیط‌زیست دیرتر از سایر سازمان‌ها انجام شد و به همین دلیل نمی‌توان ارزیابی دقیقی داشت. با این وجود، نباید از این واقعیت غفلت کرد که حضور خانم ابتکار در سازمان محیط‌زیست امید و پویایی ایجاد کرده است که دلیل آن نیز سابقه مدیریت او در این حوزه در دولت اصلاحات است. گذشته از این، تغییرات در سازمان محیط‌زیست و انتصابات راضی‌کننده بوده است. استفاده درست از منابع انسانی در این سازمان همواره خواسته فعالان محیط‌زیست بوده که پیشرفت نسبی داشته است.

     به‌طور مشخص می‌خواهم از دو اتفاق در حوزه محیط‌زیست حرف بزنم که رخ دادن آنها باعث می‌شود اگر منصفانه قضاوت کنیم عملکرد سازمان محیط‌زیست را مثبت بدانیم. اینکه شورای‌عالی محیط‌زیست احیا شد و اولین جلسه خود را نیز تشکیل داد از اهمیت زیادی برخوردار است. از طرف دیگر، این بحث که سمن‌های فعال در حوزه محیط‌زیست در کارگروه‌های پروژه‌های عمرانی شرکت کنند اهمیت زیادی دارد. درمورد سمن‌های فعال در حوزه محیط‌زیست این واقعیت وجود دارد که در مضیقه هستند و شرایط خوبی ندارند. سمن‌های محیط‌زیست را علاقه‌مندان به این حوزه تشکیل داده‌اند و مشکل اصلی آنها نداشتن حامی مالی و کمبود امکانات و تجهیزات سخت‌افزاری است. این مشکل باعث می‌شود آنها نتوانند از نظر تخصصی و فنی آنطور که باید و شاید پیشرفت کنند همان‌طور که دامنه فعالیت آنها محدود و پایداری آنها مشکل می‌شود.

     در روزهای گذشته از مدیریت خانم ابتکار بر سازمان محیط‌زیست تغییری در این زمینه ایجاد نشده است. آنچه از تغییر مدیریت سازمان محیط‌زیست عاید سمن‌های فعال این حوزه شده است امیدی است که این تغییرات به وجود آورده است. از طرف دیگر بخشنامه‌ای صادر شده است که مسئولان حق شکایت از فعالان محیط‌زیست و سمن‌ها را ندارند و حتی شکایت‌های سابق نیز پس گرفته شده است. امید به وجود آمده غنیمت است و به‌ویژه ما شاهد این هستیم که در شهرستان سمن‌ها با رفع برخی مشکلات امیدوار شده و با جدیت بیشتری به کار خود ادامه می‌دهند با این وجود، سازمان محیط‌زیست حتما باید به فکر رفع مشکلات مالی آنها باشد و آنها را بازوان اجرایی خود بداند.

     با توجه به اینکه زمان زیادی از حضور خانم ابتکار در سازمان محیط‌زیست نگذشته است باید پویایی ایجاد شده را قدر بدانیم. به هر حال همان‌طور که همه می‌دانند مشکلات زیست‌محیطی فزاینده‌ای در کشور ما وجود دارد. برخی از آنها مانند خشک شدن دریاچه ارومیه، در خطر بودن کارون، خشک شدن جنگل‌های بلوط زاگرس و… بیشتر رسانه‌ای شده و مردم از آن اطلاع بیشتری دارند. توجه به این مسائل غنیمت است و اینکه رئیس سازمان محیط‌زیست در زنجیره انسانی کارون شرکت می‌کند یا وقتی اخباری مبنی بر آلودگی هوای خوزستان به گوش می‌رسد به این استان سفر می‌کند امیدوارکننده است هرچند نباید فعالیت‌ها محدود به این چیزها باشد.

یک تیتر اشتباه و اعتراض به روزنامه آرمان!

شنبه, ۲ آذر, ۱۳۹۲

مرگ زاگرس

     انتخاب اشتباه یک تیتر برای گفتگوی نگارنده با خبرنگار روزنامه آرمان، بهانه نگارش این جوابیه و ارسال آن برای سردبیر محترم آرمان و روابط عمومی سازمان جنگل‌ها بوده است. متن کامل این جوابیه را می توانید در زیر بخوانید:

سردبیر محترم روزنامه آرمان؛ جناب آقای حسین عبداللهی

باسلام و احترام

     پیرو درج گزارش بررسی وضعیت جنگل‌های زاگرس با عنوان “مقصر تخریب زاگرس، سازمان جنگل‌هاست” و انتخاب و تنظیم نادرست تیتر و مقدمه گفتگوی نگارنده با خبرنگار آن روزنامه؛ جوابیه‌ زیر حضورتان ایفاد می‌شود. خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به انتشار آن اقدام فرمایند:

     نگارنده به‌عنوان یک فعال محیط زیست در گفتگویی با خبرنگار آن روزنامه وزین شرکت کردم تا با بررسی وضعیت جنگل‌های زاگرس، ابعاد فاجعه‌بار زوال و خشکیدگی دراین جنگل‌ها را مورد تحلیل کارشناسی قرار دهیم. اما متأسفانه گزارش تنظیمی که در صفحه ۷ شماره ۲۳۳۹ روز چهارشنبه مورخ ۲۹ آبان ۱۳۹۲ آن روزنامه منتشر شده است دارای ایرادات اساسی در انتخاب تیتر و مقدمه است که برگرفته از سخنان و دیدگاه‌های کارشناسی بنده نبوده و به‌نظر می رسد خبرنگار محترم در اثر کم‌دقتی دچار اشتباه در انتخاب تیتر شده است.

     اعلام سازمان جنگل‌ها به‌عنوان مقصر تخریب زاگرس؛ به‌هیچ وجه دیدگاه نگارنده نبوده و حتا برخی از نکاتی را که در مقدمه گزارش آورده شده است برگرفته از مضامین سخنان و گفته‌های بنده نبوده و مسئولیت تنظیم تیتر و مقدمه بر عهده خبرنگار آن روزنامه است.

     همان‌طور که در بخشی از این گفتگو نیز اشاره کرده‌ام؛ مقصر اصلی در تخریب زاگرس نه‌تنها سازمان جنگل‌ها و یا سازمان حفاظت محیط زیست نبوده بلکه این دو نهاد متولی به‌رغم ساختار انسانی نامتناسب و منابع مالی بسیار ناچیزشان، سزاوارانه برای حفاظت از طبیعت زاگرس و نجات تنوع زیستی آن تلاش می‌کنند اما سرچشمه اصلی مشکلات در جای دیگر است. البته ممکن است در برخی موارد مانند تأخیر در انجام مطالعات زوال جنگل‌ها و یا مقابله با ریزگردها ایراداتی وارد باشد که این کوتاهی‌ها نیز عمدتا” ریشه در کمبود اعتبارات و عدم تخصیص منابع مالی مورد نیاز دارد.

     بنابراین باور نگارنده بر این است که مقصر اصلی در تخریب زاگرس؛ عدم توسعه یافتگی در سال‌های گذشته، نبود ظرفیت‌های اشتغال متناسب با نیاز جمعیتی و وابستگی‌های معیشتی بیش از توان تولیدی جنگل‌‌ها در زاگرس بوده که یقینا” بدون همکاری مسئولانه همه اجزای دولت کار چندانی از دست سازمان‌ جنگل‌ها و یا سازمان حفاظت محیط زیست برنخواهد آمد.

بازگشت قهرمان زمین به سازمان حفاظت محیط زیست

پنجشنبه, ۲۱ شهریور, ۱۳۹۲

     سرانجام در ۱۹شهریور پس از حدود یک‌ماه سردرگمی سؤال‌برانگیزانه و پرحاشیه برای محیط زیست کشور، دکتر معصومه ابتکار در مقام معاونت رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست معرفی شد و موجی از خوشحالی همراه با امید در میان اکثر دست‌اندرکاران و فعالان حوزه محیط زیست کشور به‌راه افتاد. در همین زمینه و نخستین انتظارات از “قهرمان زمین” در روزهای آغازین بازگشت‌اش به سازمان حفاظت محیط زیست کشور؛ در گفتگوی سارا غضنفری – خبرنگار روزنامه آرمان – شرکت کرده‌ام که می‌توانید آن‌را در اینجا بخوانید:

روزنامه آرمان 20 شهریور 1392

آغاز بیابان‌زایی در دشت‌های ایران

شنبه, ۱۶ شهریور, ۱۳۹۲

     هرچند کشور ایران با تجربه ۳۱ مخاطره از تعداد ۴۱ مخاطره شناسایی شده در جهان، رده‌های بالایی سیاهه کشورهای پرمخاطره جهان را به خود اختصاص داده و در سال ۲۰۱۰ مقام سومی کشور‌های پرمخاطره جهان را کسب کرده است، اما حالا این پدیده فرونشست زمین است که لرزه بر اندام‌خشک دشت‌های حاصلخیز کشور انداخته است. بهره‌برداری‌های غیراصولی و بی‌رویه از منابع آبی زیرزمینی، مهم‌ترین علت بروز اتفاق فرونشست زمین است که با مسدود شدن مجاری نفوذ آب به داخل سفره‌ها، افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی را به دنبال داشته و نهایتا با فرونشست زمین، بیابان‌زایی به دشت‌های حاصلخیز وطن سلام می‌کند!

     در همین راستا، یادداشتی نوشته‌ام که امروز – ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ – در صفحه ۷ روزنامه آرمان منتشر شده است و می‌توانید آن‌را در اینجا بخوانید:

روزنامه آرمان

آتش‌سوزی‌هایی که عامل انسانی دارند!

یکشنبه, ۶ مرداد, ۱۳۹۲

     افزایش نگران کننده شمار آتش‌سوز‌های رخ داده در عرصه‌های جنگلی و مرتعی کشور در نخستین ماه تابستان امسال، فعالان و دست‌اندرکاران حوزه منابع طبیعی و محیط زیست کشور را به یاد سال ۱۳۸۹ به‌عنوان یکی از سوزان‌ترین سال‌های طبیعت کشور انداخته است. ناتوانی ناوگان‌های اطفای حریق نهادهای متولی در مهار و اطفای آتش‌سوزی‌های رخ داده در مناطق کوهستانی و نسبتا” دور‌دست زاگرس که افزایش سرانه سطوح حریق این آتش‌سوزی‌ها را به دنبال داشته، نگرانی‌های زیادی را از جهت کم توجه‌ای مسئولان تصمیم‌گیر در حوزه تأمین تجهیزات سخت‌افزای لازم و متناسب با وضعیت توپوگرافی رویشگاه‌های زاگرس بوجود آورده است.

     پیشگیری از وقوع حریق و کنترل و مقابله با انگیزه‌های سودجویانه در آتش‌سوزی‌های عمدی، یک موضوع پیچیده‌ی اجتماعی است که بایستی در صدر اولویت‌های کاری یگان‌های حفاظتی سازمان‌های جنگل‌ها و حفاظت محیط زیست کشور قرار گیرد و مأموران حفاظتی هوشیارانه مناطق بحرانی را شناسایی و تحت نظر بگیرند. در گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان به برخی از عوامل و انگیزه‌های وقوع حریق در جنگل‌ها و مراتع کشور پرداخته‌ایم که می‌توانید آنرا در اینجا بخوانید:

آتش سوزی