حکم اعدامی که ریشه در ضعف قانون دارد !
خبر تأیید حکم اعدام محیط بان منطقه دنا به جرم قتل عمد سبب نگرانی و اندوه اکثر فعالان و دست اندرکاران محیط زیست و به خصوص محیط بانان جان برکف مناطق تحت حفاظت گردیده است. اسعد تقی زاده همان محیط بان جوان منطقه حفاظت شده دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد است که در مرداد ۱۳۸۷ در درگیری با شکارکُش های حرفه ای متهم به قتل عمد شده و اخبار منتشره حکایت از تأیید حکم اعدامش توسط دیوان عالی کشور دارد.
متأسفانه به نظر می رسد صدور چنین احکام تأمل برانگیزی ریشه در ضعف قانون و عدم برخورداری سازمان حفاظت محیط زیست از وزن و جایگاه سزاوار در تبیین قوانین محیط زیست دارد. تناقض ها، ابهامات و برخی مواد غیرمنطقی در “قانون حمل و بکارگیری سلاح” را می توان از عمده ترین علل صدور چنین احکامی دانست که منجر به ضعف روحی و کاهش اقتدار محیط بانان در پاسداری و دفاع از پایداری طبیعت وطن شده و زمینه سوءاستفاده و گستاخی این شکارکش های طبیعت ستیز و تهدید جدی تنوع زیستی میهن مان را بوجود خواهند آورد.
ضعف سازمان حفاظت محیط زیست در ارتقاء سطح آموزش محیط بانان و عدم تکرار آموزش های لازم در دوره های شش ماهه یا سالانه سبب گردیده است تا برخی از محیط بانان از دانش و آگاهی لازم در خصوص مقررات “قانون حمل و بکارگیری سلاح” برخوردار نباشند و در مواجه با شکارچیان غیرمجاز و قانون گریز تحت تأثیر شرایط محیطی، وظیفه مندی و عرق محیط زیستی خود دست به اقداماتی بزنند که فاقد پشتیبانی های قانونی باشد. در حادثه منطقه دنا، این محیط بان به دلیل قراردادی بودن نوع همکاری اش با سازمان حفاظت محیط زیست، فاقد مجوز لازم برای حمل و بکارگیری سلاح بوده که در درگیری ایجاد شده از سلاح همکارش استفاده نموده است. قطعا” اگر نامبرده از آموزش لازم برخوردار بود اقدام به استفاده از سلاح همکارش و تیراندازی با آن نمی کرد و مطمئنا” همکار او هم از آگاهی و توجیه لازم برخوردار نبوده و حتمن اگر از دانش و آگاهی لازم برخوردار بود اجازه استفاده از سلاحش را به همکار قراردادی اش – که فاقد مجوزات لازم است – را هرگز نمی داد.
البته به نظر می رسد بخش حقوقی سازمان حفاظت محیط زیست – خصوصا” در استان ها – نیز وزن و ظرفیت لازم برای مواجه با چنین پرونده هایی را نداشته و از توان نرم افزاری، تخصصی و منابع انسانی بایسته برای دفاع از حقوق این مدافعان طبیعت وطن برخوردار نمی باشد.
بنابراین ضرورت دارد سازمان حفاظت محیط زیست یا در راستای اصلاح قوانین مربوطه و اخذ مجوز لازم برای حمل و بکارگیری سلاح این نیروهای قراردادی و طرحی بکار گرفته شده در مناطق تحت حفاظت اقدام کند و یا اینکه در راستای اصلاح ساختار منابع انسانی خود گام های اساسی بردارد. وضعیت منابع انسانی و تعداد محیط بانان رسمی سازمان حفاظت محیط زیست به هیچ وجه با حجم وظایف و وسعت مناطق تحت حفاظت آن سازمان همخوانی نداشته و حتا برخی از مناطق تحت حفاظت نیز فاقد چارت سازمانی می باشند و در این مناطق به ناچار از نیروهای قراردادی – که بر اساس قوانین فعلی نیز مشمول اخذ مجوز حمل و بکارگیری سلاح نمی گردند – استفاده می شود و در اصل نیروهایی کت بسته و بدون تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری را به پاسداری از مناطق تحت حفاظت می گمارند.
و حرف آخر اینکه
در این نابسامانی قانونی و ساختاری سازمان حفاظت محیط زیست، همواره در چنین جدال های نابرابری با شکارکش های از خدا بی خبر؛ بازنده محیط بانان سلحشور و طبیعت مظلوم وطن خواهد بود.
پی نوشت:
عباس محمدی گفته است:
۱۷ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۰۷:۰۳
با سپاس از اطلاع رسانی درباره ی ماهیت ماجرا، فکر می کنم که در هر صورت اطلاق صفت “عمدی” به قتل آن شکارچی درست نیست و اعدام این محیط بان اثر شدیدی در تجری متجاوزان به منطقه های حفاظت شده خواهد داشت.
مهرداد گفته است:
۱۷ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۰۸:۵۳
ممنون خان بختیاری
عرض کردیم که بجای تفنگ یک چماق به دست این نیروهای قراردادی بدهند نه مجوز حمل میخواهد نه برد موثری خواهد داشت.ما تا از دست دادن کل حیا ت وحش چند گام بیشتر نداریم این بلندترین گام خواهد بود.روزی یادت باشد اگر من نبودم تو شاهد باش که این گامها حتمن برداشته خواهد شد تا دیگر نیازی به محیط بان در این مملکت احساس نگردد.چرا که حیات وحشی نخواهیم داشت تا محیط بانی داشته باشیم.
تینا قضاتی گفته است:
۱۷ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۱۸:۱۳
امیدوارم تجدید نظری (با اینکه از مرحله فرجامخواهی نیز گذشته) صورت بگیرد، درود…
مصطفی شهریاری گفته است:
۱۷ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۲۲:۱۱
سلام به محیط بانان عزیز
از حالا به بعد با شکارکش ها کاری نمیییتونیید داشته باشید تفنگهاتون هم بی فشنگ باشه اصلا بزارید شکارکشها کاره خدشون را بکنن چیکار به اینکارا دارید مگه هر کی کاره خودش را درست انجام نده باش کاری میکنن حالا نصل وحوش هم از بین بره جنگل نداشته باشیم ..اصلا محیط زیست نباشه کی به کیه بابا هومان خان تو هم ..فقط بعدا” خدا بداد بچه هامون برسه تا ابد باید ننگ فرزندی ما به دوش ببرند ما هم باید تنمون تو گور بلرزه ..خدایا من و ببخش از حرس دلم اینها را نوشتم
سيمين گفته است:
۱۸ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۱۳:۲۷
پیشنهاد می کنم گروهی از هنرمندان محبوب ایرانی نزد خانواده مقتول بروند و از ایشان درخواست رضایت کنند (مثل کاری که در مورد آمنه بهرامی انجام شد)
این سریع ترین و با نفوذترین روش است برای جلوگیری از اجرای حکم.
البته باید برای تغییر قانون اقدامی جدی و پیگیرانه بشود.
هومان خاکپور گفته است:
۱۸ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۲۱:۵۱
به عباس محمدی:
اطلاق “عمد” به جرم قتل، عنوانی مصداقی دارد و نمی شود حکم کلی برای این حوادث صادر کرد و اعلام کرد که این گونه حوادث همه مشمول “عمد” یا “غیرعمد” هستند بلکه هر حادثه را بایستی جداگانه و به صورت مصداقی بررسی کرده و اعلام نظر کرد …
درود
هومان خاکپور گفته است:
۱۸ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۲۱:۵۵
به مهرداد مصیبی:
دوست عزیز لازم نیست که به جای تفنگ یک چماق به دست محیط بانان داد بلکه بایستی سازمان محیط زیست تلاش کند تا مهارت های محیط بانان در بکارگیری سلاح افزایش یافته و قوانین پشتیبان اصلاح و تبیین گردند …
درود
هومان خاکپور گفته است:
۱۸ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۲۱:۵۶
به تینا قضاتی:
با امیدتان همراهیم بانو …
هومان خاکپور گفته است:
۱۸ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۲۱:۵۷
به مصطفی شهریاری:
ممنون از همراهیت دوست عزیز …
هومان خاکپور گفته است:
۱۸ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۲۲:۰۲
به سیمین:
به نکته درستی اشاره کردید … بایستی به سرعت از تمامی ظرفیت های اجتماعی و حتی قومیتی و محلی استفاده کرده و با التیام دل خانواده مقتول، رضایت آنان و بخشش حکم اعدام این جوان را گرفت.
خوشحالم که به مسائل حقوقی و اجتماعی منطقه اشرافیت دارید.
مینو گفته است:
۱۸ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۲۲:۴۲
مگه شکارکش ها دل هم دارند که بخواهیم ازشون دلجویی کنیم؟حتما خانواده اش فکر می کنن مقتول این حق رو داشته که حیوانات بیچاره رو برای تفریح بکشه.باید موضوع رو در سطح جهانی مطرح کنیم و یا لااقل از افرادی که در ایران داعیه دفاع از حقوق حیوانات رو دارن و البته جز یدک کشیدن عنوان حامی حیوانات کاری رو از پیش نمی برن بخواهیم کاری انجام بدن.
محمد گائینی گفته است:
۱۹ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۰۱:۰۹
ضعف قانون
عاملی که باعث شده یاس و نا امیدی به جامعه محیط بان ها رخنه کنه
نگران بعد از این هستم که نگهبانان زیستگاه های بکر سرزمین من آیا توان حفظ جان خود را خواهند داشت؟ چه برسد به حفظ منطقه…
منا گفته است:
۱۹ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۱۵:۲۰
سلام
قانون و سران دولت که به فکر منابع طبیعی نیستن حالا کسی هم که پاسداری کرده واقعا حقش اینه
خب خودشون جلوی این افراد رو بگیرن
ممنون
دانش گفته است:
۲۰ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۱۳:۰۵
هومان جان,
بعد از حل این جریان, که امیدوارم اسد عفو بشه, به نظر من در اولین فرصت, باید قانون, تکلیف این جور ماجراها را روشن کنه و وظیفه ی شما فعالین محیط زیست و حیات وحشه که پشت این جریان بایستین. چون اگه این بلاتکلیفی همینجور ادامه پیدا کنه, نتیجه ی ۱۱۲ به ۱ , در زمان بسیار کوتاهی, به دویست در مقابل ۱ میرسه.
اگه اسد آزاد شد و هنوز هم قانون اصلاح نشده بود, باز هم به نظر من, باید تموم شکاربانها, جملگی استعفا داده و اسلحه هاشون رو تحویل بدن. چون هر لحظه ممکنه همین جربان, برای اونها هم اتفاق بیفته و به عنوان قتل عمد اعدام بشن.
هومان جان, اگه شکار بان اجازه تیراندازی نداشته باشه, ارزش کارش در حد یک مترسک میاد پایین و در اون صورت یک چوب سبک, خیلی بهتر از یک اسلحه ی سنگین عمل میکنه و با این حساب اصلا” شکاربانی دیگه معنی نمیده. چون با چوب فقط میشه چوپونی کرد نه شکاربانی, و در این صورت, منهم با نظر آقای شهریاری عزیز موافقم و چه بهتر که بذاریم شکارچی ها کار خودشون رو بکنن و شکاربانها هم بگیرن سایه ی یه درختی بخوابن و خیالشون تخت باشه که لااقل اعدام نمیشن.
هومان خاکپور گفته است:
۲۱ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۲۰:۲۶
به مینو:
استفاده از تمامی ظرفیت های موجود برای دفاع از محیط زیست کاملن درست و منطقی است اما نباید فراموش کرد که در شرایط فعلی – حکم اعدام محیط بان دنا و لزوم اخذ رضایت خانواده مقتول برای گذشت از اجرای این حکم – بایستی با درایت بیشتری بر بنیاد عقلانیت رفتار کنیم.
زنده باشی بانوی وطن دوست
هومان خاکپور گفته است:
۲۱ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۲۰:۲۸
به محمد گائینی:
به نکته بسیار درستی اشاره کردی … چراکه اجرای این حکم ضربه غیر قابل جبرانی بر روحیه محیط بانان اندک ما وارد خواهد کرد. امید که با بخشش خانواده مقتول شاهد خدمت بزرگی به طبیعت وطن باشیم.
هومان خاکپور گفته است:
۲۱ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۲۰:۳۲
به منا:
انشاءالله که ماجرای این حکم ختم به خیر خواهد شد و سازمان حفاظت محیط زیست هم از این رخداد تلخ درس عبرتی خواهد گرفت و تا خیلی دیر نشده نسبت به رفع لکنت های قانونی اش اقدام کرده، بخش حقوقی سازمان را تقویت کرده و توجه درخوری به آموزش محیط بان هایش خواهد کرد.
سپاسگزار از همراهی تان
هومان خاکپور گفته است:
۲۱ مهر, ۱۳۹۰ در ساعت ۲۰:۳۶
به دانش عزیز:
به نکات بسیار درستی اشاره کرده اید و لکنت های نرم افزاری و سخت افزاری سازمان محیط زیست را به خوبی برشمرده اید. من هم با آرزویتان همراهم و امیدوارم این ماجرا ختم به خیر شده و بلند شدن و آغازی روبه جلو برای سازمان حفاظت محیط زیست کشور باشد
زنده باشی یار و همراه همیشگی طبیعت بختیاری
بابک گفته است:
۱ آبان, ۱۳۹۰ در ساعت ۱۵:۵۵
سماعیل کهرم ، فعال محیط زیست و کسی که ده روز است در منطقه دنا در حال تلاش برای نجات جان محیط بان دنا هست اعلام کرد ما تاکنون در زمینه حادثه ای که اتفاق افتاده بود اشتباه می کردیم .. مقتول این حادثه شکارچی نبوده و ما متأسفانه بیآنکه از واقعیت ماجرا باخبر باشیم یکطرفه به موضوع پرداخته بودیم
—————-
روزنامه همشهری امروز شنبه ۳۰ مهر ، ۲۲ اکتبر ، از منطقه دنا گزارش داد
*****
رمزگشایی از پرونده محیطبان پس از ۳سال اطلاعرسانی غلط سازمان محیط زیست
فردی که شهریور ماه ۸۶ در منطقه حفاظت شده دنا بهدست یک محیطبان بهقتل رسیده نه یک شکارچی متخلف بوده و نه جزو اشرار؛ او پیشینه شکار نداشته و حتی هنگام وقوع فاجعه، مسلح نبوده است.
بر اساس گزارشهای دریافتی همشهری، مقتول (مجتبی رضایی) ۲۲ساله که به همراه چند شکارچی وارد طبیعت شده بود، درحالیکه دوربین عکاسی بر گردنش آویخته بود با شلیک اسعد تقیزاده، یکی از محیطبانان دنا، جان سپرده؛ این حقیقتی است که طی ۳سال و اندی که از ماجرا میگذارد همواره کتمان شده، تا آنجا که بسیاری ازطرفداران محیطزیست، با این تصور غلط که مقتول، شکارچی متخلفی بوده که بهسوی محیطبانان شلیک کرده و محیطبان دربند، ناگزیر وی را هدف قرار داده است، با گردهمایی، مصاحبه و صدور بیانیه، خواستار دخالت مسئولان قوهقضاییه در حکم صادره شدهاند؛ موضعگیریهایی که باعث جریحهدارشدن احساسات خانواده مقتول شده است.
مهندس بهمن ایزدی، دبیر تشکل زیستمحیطی کانون سبز فارس که با حضور در منطقه برای نجات محیطبان در بند تلاش میکند در این باره به همشهری گفت: بیش از ۱۰روز است که با برخی دوستان در منطقه برای حل این معضل تلاش میکنیم و طی این مدت توانستهایم با ریشسفیدان و سران طوایف، بهخصوص طایفه «باچرانی» که مرحوم مجتبی رضایی وابسته به آن است تماس بگیریم. این بزرگواران با گشادهرویی ما را به حضور پذیرفتند و هماکنون ما همچون سایر دوستداران محیطزیست به لطف و همکاری بزرگان طایفه برای گرهگشایی دل بستهایم.
آنطور که این فعال محیطزیست میگوید، متأسفانه تشکلها و دوستداران محیطزیست برمبنای یک تصور غلط جوی ایجاد کردهاند که نه تنها کمکی به محیطبان در بند نکرده که باعث جریحهدارشدن احساسات خانواده متوفی شده است. علاوه براین، نگاه برخی مسئولان محیطزیست به این ماجرا و اظهاراتی نظیر «ما از خانواده مقتول رضایت میگیریم» باعث رنجش مضاعف این خانواده شده است. در واقع رنجش این خانواده اطلاع رسانی غلط و وارونه جلوه دادن واقعیات است. اسماعیل رضایی (پدر مقتول) میگوید: مجتبی در حالی به قتل رسیده که دوربین عکاسی و فیلمبرداری را به شوق تصویربرداری از طبیعت با خود حمل میکرده و هیچ سلاحی با خود نداشته است، ضمن آنکه برخلاف آنچه عنوان میشود گلوله سینه مجتبی را شکافته است؛ اینها واقعیاتی است که نشانی از آن را در سخنان مسئولان نمییابید.
ایزدی با تاکید بر اینکه تقیزاده خود نیز قربانی این ماجراست، زیرا اگر او آموزش لازم را دیده بود، مرتکب چنین خطایی نمیشد، تصریح کرد: متأسفانه عملکرد مسئولان محیطزیست، خانواده رضایی را بر پیگیری ماجرا در مراجع قضایی مصمم میسازد و این خانواده مسیری را طی میکنند که هر فرد دیگری برای احقاق حق خود طی میکند.
در عین حال، همه آنهایی که یک بار با این خانواده مواجه شدهاند با توجه به منش بزرگوارنهای که در ایشان وجود دارد به عفو محیطبان امیدوار میشوند.
ما مقصریم
دکتر اسماعیل کهرم نیز که بیش از ۱۰روز است با حضور در منطقه برای گرهگشایی از این معضل تلاش میکند، به همشهری گفت: برخی از رسانهها متأسفانه با تمرکز روی تقیزاده تلاش میکنند به هر قیمتی وی را نجات دهند اما واقعیت ماجرا این است که دراین میان یک خانواده، جوانی را از دست داده است؛ جوانی که به قصد طبیعتگردی و عکسبرداری و نه به قصد شکار وارد طبیعت شده اما ناگهان به تیر جفا ، قربانی شده است. پس از وقوع این فاجعه، به جای آنکه مسئولان محیطزیست با اطلاعرسانی درست و توسل به بزرگان طایفه، از خانواده مقتول دلجویی کنند با برخی اظهارات و موضعگیریها موجب رنجش این خانواده داغدارشدهاند.
این استاد دانشگاه افزود: آنچه در حمایت از تقیزاده در اغلب رسانهها منعکس شده بهگونهای است که انگارخانواده مقتول جز به قصاص به چیز دیگری رضایت نمیدهند؛ درحالیکه تلاش این خانواده سوگمند برای خونخواهی نیست. پدر مقتول، فرهنگی بازنشسته مومنی است که برای تسلای خاطر همسرش او را روانه کربلا کرده است. آیا اطلاق صفت خونخواهی به چنین خانوادهای جفا نیست؟ این خانواده دردفاع از معصومیت فرزندشان که به ناحق او را شکارکش و اشرار مسلح قلمداد کردهاند با نجابت و بردباری مسئله را از طریق مراجع قضایی پیگیری کردهاند و در واقع با این پیگیریها از حقانیت فرزندشان دفاع کردهاند. آنها خواستهاند بگویند فرزندشان نه جزو اراذل و اوباش بوده و نه شکارچی متخلف، بلکه جوانی عاشق طبیعت بوده که فقط برای عکاسی پا به طبیعت گذاشته است.
کهرم تاکید کرد: متأسفانه این خطای ما و خطای رسانهها بود که بیآنکه از واقعیت ماجرا باخبر باشیم یکطرفه به موضوع پرداختهایم. اکنون طبق قوانین شرع و عرف حق با خانواده رضایی است اما امیدواریم این خانواده که جفای بزرگی در حقشان روا شده با کرامت و بزرگواری محیطبانی را که بهدلیل سهلانگاری مسئولان در آموزش، مرتکب این فاجعه تلخ شده و ندامت همه وجودش را فرا گرفته است ببخشند و به او حیات دوباره بدهند.
گروه محیطزیست همشهری هم ضمن همدردی با خانواده محترم مقتول، درنهایت تواضع از آنها میخواهد محیطبانی را که خود قربانی ضعف آموزششده، ببخشایند؛ این درخواست هزاران هزار طبیعتدوستی است که خود را در اندوه این خانواده شریک میدانند
——————————-
لینک مستقیم مطلب همشهری
http://www.hamshahrionline.ir/news-149064.aspx
هومان خاکپور گفته است:
۱ آبان, ۱۳۹۰ در ساعت ۲۳:۰۰
به دوستان:
به رغم احترام ویژه ای که برای دکتر کهرم به پاس تلاش های انسانی اش برای نجات آن محیط بان، قائل هستم، ولی متأسفانه چنین واکنش شتابزده ای و تنظیم این اشتباه نامه را منطقی و خردمندانه نمی دانم همانطور که به مواضع تند و احساسی قبلی ایشان هم انتقاداتی داشته ام. به نظر صحیح نمی رسد که با یک چنین عقب نشینی افراطی کمکی به حل ماجرای غم انگیز محیط بان دنای مان بشود. بهتر بود به جای اینکه هر بار از یک طرف پشت بام خودمان را در خطر افتادن قرار دهیم، با مطالعه بیشتر و بررسی جمیع جوانب و به دور از احساسات به اظهار نظر پرداخته می شد.
اعدام میشه! گفته است:
۴ آذر, ۱۳۹۰ در ساعت ۲۰:۲۸
تا اونجایی که من در مورد این قضیه تحقیق کردم اون مرحوم به قصد شکار نرفته و حتی تفنگ هم در دست نداشته و خودش دستاشو به نشانه تسلیم شدن بالا برده ولی اون محیط بان توجهی نکرده و به سمتش شلیک کرده. قانون تیراندازی۱-ایست۲-تیر هوایی۳-تیراندازی به سمت پا یعنی از زانو به پایین. دوستان عزیز دروغ گفتن کار درستی نیست!
باربد گفته است:
۱۰ دی, ۱۳۹۰ در ساعت ۰۴:۰۴
با سلام.من امشب از این موضوع بغرنج مطلع شدم وبسیار نگران نتیجه نهایی آن اتفاقم.فارغ از نظر شخصی ام راجع به احکامی چون قصاص از صمیم قلب آرزو می کنم برای رعایت بشریت کمی از تعصبات بکاهیم و به بخشش بیاندیشیم.به احترام خانم آمنه بهرامی…
هومان خاکپور گفته است:
۱۶ دی, ۱۳۹۰ در ساعت ۲۰:۱۹
به باربد:
ممنون از همراهی تان دوست عزیز