بایگانی “ذخیره گاه های جنگلی”

ذخیره‌گاه جنگلی ارس لرستان در معرض خطر نابودی!

یکشنبه, ۶ بهمن, ۱۳۹۲

     گزارشات و ابراز نگرانی‌های برخی از دوستداران محیط زیست و کارشناسان استان لرستان حکایت از یک رخداد تلخ دیگر و بیم نابودی یکی از ذخیره‌گاه‌های ارزشمند ارس در زاگرس مرکزی دارد که متأسفانه تحت فشارهای سیاسی برخی از مدیران ارشد شهرستان الیگودرز در حال وقوع می‌باشد! در همین زمینه گفتگویی را با خبرگزاری مهر انجام داده‌ام که می‌توانید متن کامل آن‌را در زیر بخوانید:

لرستان

    زاگرس مرکزی دارای اکوسیستم‌های جنگلی منحصر بفرد و نادری است که به لحاظ اهمیت اکولوژیکی و بنابر سیاست‌های اجرایی سازمان جنگل‌ها، این مناطق در مدیریت جامع جنگل‌ها به صورت ویژه مورد توجه قرار می‌گیرند.

     درخت ارس یا سرو کوهی Juniperus excelsa  یکی از گونه های نادر جنگلی است که پراکنش آن در منطقه زاگرس به استان‌های آذربایجان غربی، لرستان، چهارمحال و بختیاری و فارس محدود بوده و به‌صورت لکه‌های پراکنده، رویشگاه‌های ارزشمندی را در این مناطق بوجود آورده‌اند.

     به‌رغم مقاومت فوق‌العاده گونه ارس در برابر آفات و امراض جنگلی، متأسفانه تنش‌های اکولوژیکی ناشی از عوامل محیطی و انسانی، فرایند زادآوری طبیعی این گونه نادر را شدیداً دچار اختلال کرده است. حضور دام در در رویشگاه‌ها، ‌استفاده از سرشاخه درختان جهت تعلیف دام، استفاده برای سوخت‌های هیزمی و پوشش سقف منازل روستایی در شمار مهمترین تهدیدهای این گونه نادر در زاگرس قرار دارند.

     گفتنی‌است یکی از این معدود رویشگاه‌ها، عرصه‌ای ۹۰۰ هکتاری است که در ۷۵ کیلومتری جنوب شهرستان الیگودرز در منطقه کیگوران واقع شده است. این رویشگاه دارای طرح مصوب بوده و به‌عنوان یکی از ذخیره‌گاه‌های جنگلی ارس کشور تحت شرایط حفاظتی ویژه مدیریت شده و براساس قوانین و مقررات سازمان جنگل‌ها؛ این ذخیره‌گاه‌ها – خصوصا” هسته مرکزی – قرق مطلق محسوب شده و تمامی‌فعالیت‌های انسانی در آن‌ها ممنوع است.

     متأسفانه گزارشات برخی از دوستداران محیط زیست منطقه حکایت از فشارهای سیاسی برخی از مدیران ارشد شهرستان الیگودرز برای عبور دادن یک جاده دسترسی به مرکز بخش شول‌آباد از درون این ذخیره‌گاه ارزشمند دارد! جاده‌ای که از محل گردنه گله‌بادوش شروع می‌شود و احداث آن خسارت‌های جبران ناپذیری به این رویشگاه وارد کرده و با واکنش‌ها و مخالفت‌های جدی فعالان محیط زیست و برخی از کارشناسان منابع طبیعی مواجه خواهد بود. هرچند که در حال حاضر اجرای پروژه موقتاً متوقف شده است اما نگرانی‌ها بابت تخریب ذخیره‌گاه همچنان وجود داشته و مخالفان عبور جاده از داخل ذخیره‌گاه بر این باورند که بخش شول‌آباد هم‌اکنون دارای جاده دسترسی مناسبی بوده که در گذشته در یک مسیر با شیب کمتر احداث شده است و اصولاً برای احداث جاده جدید هیچگونه ضرورتی وجود ندارد.  

هنوز ارس‌واش‌ها به ارس‌های زاگرس نچسبیده‌اند!

دوشنبه, ۲۳ دی, ۱۳۹۲

     برخی گزارشات منتشر شده حکایت از این واقعیت نگران‌کننده دارد که بیش از ۱۴۰۰۰ هکتار از رویشگاه‌های ارس که عمدتا جزء ذخیرگاه‌های ارزشمند جنگلی کشور هستند در مناطق البرز جنوبی و شرقی واقع در  استان‌های گلستان، سمنان و زنجان در محاصره گیاهی انگلی مخرب به‌نام «ارس‌واش» قرار گرفته‌اند! هجوم این گیاه انگلی باعث ایجاد ضعف شدید در درختان ارس شده و خسارت‌های زیادی را به این گونه‌های جنگلی سوزنی‌برگ وارد کرده است. در همین زمینه گفتگویی را با آقای صابری خبرنگار گرامی روزنامه آرمان داشته‌ام که در صفحه ۵ شماره ۲۳۷۹ مورخ ۲۱ دی ۱۳۹۲ رورنامه آرمان منتشتر شده است. متن کامل این گفتگو را می‌توانید در زیر بخوانید:

ارس واش

برهم زدن تعادل طبیعت، طغیان انگل‌ها

     آفت «ارس‌واش» یا اگر بهتر بگوییم انگل «ارس‌واش» در جنگل‌های البرز بروز پیدا کرده است و ما خوشبختانه شاهد شیوع آن در جنگل‌های زاگرس نیستیم. این انگل باعث می‌شود درختان پیر و جوان ضعیف شوند و نهایتا باعث مرگ آنها می‌شود. البته وجود آن جزء طبیعت منطقه است یعنی، قبلا نیز شاید وجود داشت اما، مساله سر طغیان آن است که به نظر می‌رسد دستکاری‌ها و برهم خوردن تعادل اکولوژیکی دلیل اصلی آن باشد. در واقع، اگر اکنون شاهد هستیم که «ارس‌واش» باعث مرگ درختان پیر و جوان می‌شود به این دلیل است که دشمن طبیعی آن از بین رفته است هرچند، هنوز تحقیقات علمی مستندی درباره دلیل شیوع آن و فراگیری آن انجام نشده است.

     همان‌طور که باید دلیل بروز این اتفاق را بررسی کرد باید به‌صورت علمی نیز راهکارهای مقابله با آن را پیدا کرد. این راهکار‌ها می‌توانند بلندمدت یا کوتاه‌مدت باشند اما، به هر حال به‌نظر می‌رسد پیش از هر کاری باید فراگیری آن را بررسی کرد و دید کجا بیش از همه با این مشکل مواجه هستیم. در واقع، اولین گام برای رفع این انگل این است که مناطق را به مناطقی که زیاد درگیر هستند، کمتر درگیر هستند و بسیار کم درگیر هستند تقسیم کنیم.

     درحال حاضر یکسری اقدامات کوتاه‌مدت درحال انجام است. برای مثال سرشاخه‌های درختان جوان قطع می‌شود اما، همانطور که عنوان شد باید با دقت این کار انجام شود تا نتیجه بدی به‌دنبال نداشته باشد. درباره «ارس‌واش» دو نکته قابل تامل وجود دارد که باعث می‌شود رفع آن اندکی سخت باشد. قبلا نیز در جنگل‌های شمال شاهد بودیم که آفتی وجود داشت. گیاهانی پیچکی دور ساقه درختان می‌پیچیدند و آنها را ضعیف کرده و نهایتا باعث مرگ آنها می‌شدند. خوشبختانه امکان داشت که دامداران از این گیاه برای علوفه دام‌های خود استفاده کنند و همین موضوع در واقع، نوعی مقابله با گسترش آن بود اما، درباره «ارس‌واش» این امکان وجود ندارد و ما نمی‌توانیم روی کمک دامداران حساب کنیم. از طرف دیگر، «ارس‌واش» چسبناک است و شیوه انتقال آن به این صورت است که به پای پرندگان می‌چسبد و به مناطق مختلف می‌رود. عنوان شد که این انگل در جنگل‌های زاگرس وجود ندارد. دلیل آن این است که رویش درختان ارس در جنگل‌های ایران به صورت لکه‌ای و جداجداست.

     باید این نکته را مدنظر داشت که برخی از انگل‌ها اگر چه طبیعی به نظر می‌رسند اما، طغیان آنها نتیجه دستکاری‌هایی است که در طبیعت انجام داده‌ایم. طبیعت دشمن انگل‌ها را نیز در خود دارد اما، گاهی ما این دشمن خوب را از بین برده‌ایم و به یکباره شاهد هستیم که اتفاقات ویرانگری رخ می‌دهد. از آنجا که نیاز مبرمی به جنگل‌ها داریم و از بین رفتن آنها واقعا خطرناک است باید هرچه زودتر برنامه‌ای برای مقابله با انگل «ارس‌واش» اجرایی کنیم. آلودگی هوا و از بین رفتن زیستگاه‌های طبیعی در سال‌های اخیر برای ما مشکل‌ساز شده است. جنگل‌ها ریه‌های کشور هستند و درصورت از بین رفتن مشکلاتی که اکنون گریبان ما را گرفته است، حادتر می‌شود.

ناتوانی ناوگان‌های اطفای حریق؛ بلای جان جنگل‌های کشور

پنجشنبه, ۲۷ تیر, ۱۳۹۲

     هم‌زمان با آغاز گرما و فصل خشک تابستان و پایان زمان برداشت محصولات کشاورزی که متأسفانه باعث کاهش سطح احتیاط و حتی همکاری‌های کشاورزان در پیشگیری از وقوع حریق در رویشگاه‌های جنگلی و مرتعی شده است، روند وقوع حریق‌های انسان‌سازبه‌طرز نگران کننده‌ای شتاب گرفته و آخرین آن‌ها،رویشگاه‌های ارس استهبان فارس است که ناباورانه بیش از ۴۸ ساعت است که در آتش بی‌احتیاطی و فرهنگ غلط کشاورزان منطقه در حال سوختن است!

     سوزاندن کاه و کلش برجای‌مانده در اراضی تحت کشت گندم و جو یکی از شیوه‌های نادرست و غیرکارشناسی در میان برخی کشاورزان است که در اکثر مواقع سبب گسترش آتش به عرصه‌های جنگلی و مرتعی اطراف شده و این‌چنین گونه‌های منحصربفردی مانند ارس‌های ارزشمند کوهستان تودج را تبدیل به خاکستر می‌کند.

      گفتگوی نگارنده با خبرنگار روزنامه آرمان را که می‌توانید در اینجا بخوانید؛ شرح نابسامانی ناوگان‌های اطفای حریق نهادهای دولتی متولی است که ظاهرا” عزم امیدوار کننده‌ای برای پایان دادن به ناتوانی‌های آن‌ها نیز مشاهده نمی‌شود!

آرمان

اکوسیستم های جنگلی منحصربفرد و نادر زاگرس مرکزی

دوشنبه, ۲۴ مهر, ۱۳۹۱

ابتدای این هفته در کارگاهی آموزشی با عنوان “مدیریت جنگل های زاگرس” شرکت کردم که مدرّس آن دوست خوبم – مرتضی ابراهیمی عزیز – بود. ابراهیمی از جمله کارشناسان قدیمی سازمان جنگل ها است که حدود ۳۲ سال پیش، کارش را در دیار بختیاری آغاز کرد و پایه گذار فعالیت های پژوهشی اجرایی بسیار خوبی در استان چهار محال و بختیاری بود. به جرأت می توان گفت که ایشان از نظر تجربه عملی و شناخت مؤلفه های اثرگذار بر مدیریت جنگل های زاگرس، از جایگاه برجسته ای در بین کارشناسان سازمان جنگل ها برخوردار بوده و به عنوان یک مرجع در بین کارشناسان و پژوهشگران حوزه جنگل های زاگرس مطرح می باشد.

در این کارگاه به موضوعات مختلفی پیرامون طرح های جنگلداری و مدیریت جنگل های زاگرس پرداخته شد که به نظرم رسید برخی از آن مطالب با خوانندگان گرامی این تارنما به اشتراک گذاشته شود:

منطقه زاگرس مرکزی دارای اکوسیستم های جنگلی منحصر بفرد(Unique) و نادر(Rare) است که به لحاظ اهمیت اکولوژیکی آنها لازم است در مدیریت جامع جنگل های این منطقه به صورت ویژه مورد توجه قرار گیرند.

برخی گونه های جنگلی به صورت توده های خالص(Pure) یا آمیخته(Mixed) درمحدوده هایی با ویژگی های خاص اکولوژیکی(meso clima)، اکوسیستم های جنگلی ویژه ای را در منطقه عمومی زاگرس شکل می دهند که یا منحصربفرد و بی نظیر در سایر مناطق زاگرس می باشند و یا در نوع خود کم نظیر و نادر محسوب می شوند. سهم زاگرس مرکزی از این نوع اکوسیستم ها به شرح زیر است:

۱- جنگلهای آمیخته سوزنی برگ و پهن برگ

توده های جنگلی آمیخته سوزنی برگ و پهن برگ اکوسیستم های کم نظیری را در منطقه اکولوژیکی زاگرس شکل می دهند که دو گونه سوزنی برگ زربین(Cupressus sempervirens L. var. horizontalis) و ارس(Juniperus spp) در ترکیب با گونه های پهن برگ (به طور عمده بلوط) ایجاد کننده این اکوسیستم ها می باشند. نمونه کم نظیر  این نوع اکوسیستم در زاگرس مرکزی، جنگل های چهارطاق شهرستان کیار در استان چهارمحال و بختیاری است که گونه سوزنی برگ آن ارس و پهن برگان(Broad leaves) غالب آن زبان گنجشک(Fraxinus rotundifolia) و بلوط ایرانی است.

تیپ جنگلی آن اکوسیستم؛ “ارس – بلوط – زبان گنجشک” و گونه های مهم همراه آن؛ محلب(Cerasus mahaleb)، کیکم(Acer monspessulanum)، زالزالک(Crataegus aronia) و پلاخور یا شن(Lonicera nummularifolia) هستند. بنابراین با تاکید بر گونه سوزنی برگ، این اکوسیستم بی نظیر و مختص استان چهارمحال و بختیاری و به تبع آن زاگرس مرکزی است.

۲- توده  آمیخته بلوط – اوجا

اگر چه گونه اوجا(Ulmus minor) به صورت تک پایه و یا گروه های جنگلی خالص به صورت پراکنده در بخش های شمالی و جنوبی زاگرس رویش دارد، اما توده آمیخته آن با بلوط و در سطح قابل ملاحظه در دره پهنوس بخش بازفت شهرستان کوهرنگ در استان چهار محال وبختیاری رویش دارد، که در نوع خود درمنطقه اکولوژیکی زاگرس بی نظیر است. مهمترین گونه های همراه این توده؛ محلب، کیکم، زبان گنجشک، بنه، پلاخور، داغداغان(Celtis caucasica) و چنار(Platanus orientalis) هستند.

 ۳- توده خالص تلخ بیان چوبی

تلخ بیان چوبی(Sophora mollis)، گونه ای درختچه ای از خانواده پروانه واران(Papilionaceae) است که در وسعت حدود ۵ هکتار به صورت توده خالص در منطقه دوپلان شهرستان اردل در استان چهارمحال و بختیاری رویش دارد و  علاوه بر آن به صورت یک گروه جنگلی (کمتر از نیم هکتار) در حد فاصل روستاهای گاوزلک و لندی حوزه آبخیز بازفت استان چهارمحال و بختیاری رویش دارد. این توده انحصاری چهارمحال و بختیاری و به تبع آن زاگرس مرکزی است.

قابل ذکر است که در این گستره گونه هایی دیگر نیز در مقیاس گروه های جنگلی و واجد ارزش های اکولوژیک خاص رویش دارند که می توان به گونه های زیتون(Olea europaea) در حوزه های آبخیز ارمند و بازفت، مورد(Myrtus communis) در حوزه های آبخیز ارمند، بازفت و خرسان، گردو(Juglans regia) در منطقه آتشگاه لردگان و سماق(Rhus coriaria) در مناطق پروز، بازفت و لردگان استان چهار محال و بختیاری اشاره کرد.

مشارکتی کم نظیر در روزی فراموش نشدنی

شنبه, ۲۵ شهریور, ۱۳۹۱

دیروز ۲۴ شهریور؛ رویشگاه جنگلی شمس ­آباد دوراهان در بام ایران – که در محدوده حوضه آبخیز الگویی استان چهارمحال و بختیاری برای مدیریت جامع منابع طبیعی واقع شده است – پذیرای بیش از ۱۵۰ نفر از دوستداران طبیعت بود که داوطلبانه آمده بودند تا به بهانه پاسداشت سال جهانی جنگل(۲۰۱۱) و دهه تنوع زیستی ملل متحد، برای نخستین بار در برنامه پاک­سازی مشارکتی جنگل در دیار بختیاری شرکت کنند.

نگارنده این افتخار را داشته که همراه با دوستان پرتلاش و سختکوش ­ام در انجمن محیط­ زیستی تسنیم بروجن وظیفه هماهنگی و برگزاری این برنامه پاک­سازی جنگل از زباله را سزاوارانه برعهده گیریم و میزبان شرکت کنندگان در این برنامه که زنان و مردان جوامع محلی ذینفع، اعضای انجمن­ های محیط­ زیستی استان و کارکنان برخی ادارات و نهادهای دولتی را شامل می­ شدند، باشیم.

برجسته­ ترین ویژیگی این برنامه، حضور چشم­ گیر و قابل­ تحسین زنان و مردان جوامع محلی و بهره­ برداران منطقه بود که به همت بخشداری، دهیاری و اداره منابع طبیعی منطقه و هم­چنین دعوت­ های چهره­ به­ چهره اعضای انجمن تسنیم در ده روز گذشته صورت پذیرفته بود. حضوری امیدوار کننده که همواره از دغدغه­ های فعالان و دست­ اندرکاران حوزه منابع طبیعی و محیط­ زیست کشور بوده و از آن به­ عنوان یکی از محوری­ ترین راهبردهای برون­ رفت از بحران­ های پیش­ روی زیست­ بوم­ های کشور نام برده می­ شود.

البته حضور دوستداران طبیعت از فرمانداری بروجن، بخشداری و شهرداری گندمان، ادارات منابع طبیعی و حفاظت محیط زیست استان و همچنین تشکل­ های مردم­ نهاد سراسر استان در این برنامه فرهنگی­ ترویجی قابل­ تقدیر و دلگرم کننده بوده و بدون­ شک اینگونه احساس مسئولیت­ ها، تشویق کننده بوده و سطح مشارکت جوامع محلی در برنامه­ های صیانت از منابع طبیعی کشور را بالا خواهد برد.

از دیگر نکات قابل­ توجه و شاید بتوان گفت کم­ همتا در اجرای این برنامه، که یقینن می­ توان از آنها به عنوان رفتارهای فرهنگی و الگویی نام برد؛ دقت در انتخاب نوع و شیوه پذیرایی­ ها بود که شرکت کنندگان در این برنامه را به شدت تحت تأثیر قرار داده بود. برخلاف عرف پذیرایی در بسیاری از همایش­ ها و برنامه های دولتی و غیردولتی که غالبا” از کیک و آبمیوه و در ظروف و کیسه­ های پلاستیکی استفاده می­ شود، مجریان این برنامه در یک اقدام فرهنگی­ ترویجی به­ جای پذیرایی­ های مرسوم، از تنقلات شامل مغز بادام، کشمش، نخودچی، بادام زمینی و …. در پاکت­ های کاغذی بسته بندی شده که بر روی آنها شعار “هر روز یک کیسه پلاستیکی کمتر” نوشته شده بود استفاده کرده بودند. به­ جای آبمیوه­ های پاکتی نیز از میوه­ های فصل استفاده شده بود که کمترین زباله را داشته و به عنوان حرکت­ های فرهنگی در بین شرکت کنندگان بسیار مؤثر بود.

استفاده از کپسول و اجاق گاز برای تهیه نوشیدنی داغ و خودداری کردن از روشن کردن آتش و استفاده از سوخت­ های هیزمی نیز یک اقدام فرهنگی از دوستان ما در انجمن تسنیم بود که در راستای ترویج فرهنگ جایگزینی سوخت­ های فسیلی با سوخت­ های هیزمی در بین جوامع محلی ساکن در رویشگاه­ های جنگلی صورت گرفت. واکنش­ های خوب شرکت کنندگان به این اقدامات فرهنگی جانبی در برنامه، حکایت از مؤثر واقع شدن اینگونه رفتارهای فرهنگی کوچک در راستای ارتقای ظرفیت­ های فرهنگی جامعه­ مان در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی دارد.

بدون شک به­ دنبال اجرای چنین برنامه­ هایی که با حضور گسترده مردم جوامع محلی همراه است، می­ توان به افزایش سطح آگاهی­ ها و مشارکت آن جوامع در پاسداری و صیانت از طبیعت پیرامون­ شان امیدوار بود. باشد که انجمن­ های محیط­ زیستی به جای پرداختن به فعالیت­ های ویترینی و نمایشی، آگاهانه به میان جوامع محلی رفته و همراه با بهره­ برداران واقعی برای عرصه­ های طبیعی کشور برنامه­ ریزی کرده و هر یک از آنان را به مدافعان و پاسداران واقعی زیست­ بوم­ شان تبدیل کنند.

در همین رابطه:

خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا): برنامه پاکسازی مشارکتی جنگل در بروجن برگزار شد

گزارش اجرای برنامه در وب سایت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری چهارمحال و بختیاری

درسی که از یک سانحه تلخ می توان گرفت!

دوشنبه, ۳۰ مرداد, ۱۳۹۱

دیروز – ۲۹ مرداد ۱۳۹۱ – قرقبان ذخیره گاه جنگلی شمس آباد دوراهان در چهار محال و بختیاری به جدالی ناخواسته با خرسی درشت اندام کشانده شد. مأمور حفاظتی منطقه – جبار سلیمان زاده – که صبح خیلی زود برای گشت و سرکشی در ذخیره گاه حضور پیدا کرده بود، حدود ساعت ۹ صبح در راه برگشت – که متأسفانه مسیر شناخته شده رفت و آمد خرس های منطقه برای برگشت انتخاب شده بود – ناگهان با خرس خاکستری بزرگ جثه ای مواجه می شود و به نظر می رسد هر دو ناخواسته وارد جدالی خونین شدند که پس از مجروحیت شدید محافظ منطقه، خوشبختانه آن خرس یک دفعه ای از ادامه درگیری منصرف شده، همکار شجاع مان را رها کرده و به راه خود ادامه می دهد.

 

نگارنده به واسطه مسئولیت اجرایی در منطقه، سریعا” در جریان ماجرا قرار گرفته و در محل بیمارستان بروجن با این همکار وظیفه شناس دیدار کرده و حقیقتا تحت تأثیر روحیه کم همتا و دانش طبیعی و زیست محیطی این مأمور بااخلاق قرار گرفتم. البته نباید تلاش های مسئولان منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری نادیده گرفته شود که به رغم ایام تعطیلات عید فطر، سزاوارانه کوشیدند تا در همان ساعات اولیه مأمور مجروح شده زیز نظر یک تیم پزشکی خوب تحت عمل جراحی قرار گرفته و خوشبختانه سلامت نسبی خود را بدست آوردند.

در گفتگوی امروز، جبار سلیمانی به نکات جالب و قابل توجه ای اشاره داشتند که حیفم آمد با خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک نگذارم؛ ایشان به رغم جراحات شدیدی که از این جدال خونین بر تن داشت اما؛ آن خرس را مقصر نمی دانست و بر این باور بود که ما انسان ها وارد زیستگاه جانوری منطقه شده ایم و در این ماجرا هم اگر من از محل گدار این خرس به صورت آرام و بی سر و صدا عبور نمی کردم قطعن چنین برخورد و سانحه ای اتفاق نمی افتاد.

ایشان اعتقاد داشت که احتمالا این خرس برای خوردن ماهیان تلف شده مزارع پرورش ماهی منطقه که به صورت غیر اصولی در حاشیه رودخانه رها می شوند، ارتفاعات را ترک کرده و در راه برگشت ناخواسته سر راه همدیگر قرار گرفته ایم و این سانحه یک اتفاق ناخواسته برای هر دوی مان بوده است.

هر چند حضور غیر متعارف دامداران و شکارچیان سبب برهم خوردن نظام طبیعی این زیستگاه ارزشمند شده و کاهش منابع غذایی منطقه را به دنبال داشته است اما بدون شک رفتارهای غیر اصولی صاحبان مزارع پرورش ماهی تازه تأسیس که بی مهابا و بدون هر گونه نظارت بهداشتی از طرف دستگاه های متولی، ماهی های بیمار و تلف شده خود را در طبیعت و حاشیه رودخانه رها می کنند بی تأثیر نبوده و همین منابع غذایی آلوده سبب خواهند شد تا خرس های منطقه، ارتفاعات را رها کرده و برای خوردن این ماهی ها به باغات و محل های تردد باغداران و گردشگران نزدیک شوند.

بنابراین توصیه می شود؛ حتی الامکان از محل های گدار خرس ها عیور نکنید تا اینکه این حیوانات وحشی احساس نکنند که قلمروشان تهدید شده است، خرس ها برعکس قوه بویایی و شنوایی شان، از قدرت بینایی نسبتا ضعیفی برخوردارند و لازم است در زمان عبور از مسیرهای شناخته شده تردد آنها، با ایجاد سر و صدا و یا همراه داشتن سگ، از برخوردهای ناخواسته جلوگیری کنیم.

پی نوشت:

– به بهانه این سانحه تلخ که منجر به مجروحیت شدید مأمور ذخیره گاه شمس آباد شده است، دوست خوب مان – کوشان مهران عزیز – در خصوص رفتارشناسی و پراکنش زیستگاه های انواع خرس های ایران یادداشتی را برای “طبیعت بختیاری” ارسال کرده است که مشروح آن با خوانندگان گرامی این کلبه مجازی به اشتراک گذاشته می شود؛

در ایران دو نوع خرس وجود دارد؛ خرس سیاه آسیایی(زیر گونه بلوچی) که در بلوچستان، جنوب کرمان و شرق هرمزگان پراکنش دارد و نوع دوم خرس قهوه ای(زیر گونه سوری) که روزگاری از کوهستان های جنوبی شبه جزیره دلتای مصر تا کوه های اردن، فلسطین، لبنان، سوریه، ترکیه، ایران، جنوب ترکمنستان و جنوب قفقاز(ارمنستان و آذربایجان) قلمرو داشته است.

خرس سوری نسبت به دیگر گونه های خرس قهوه ای شمال قفقاز کوچکتر و دارای رنگ روشن تری است. رنگ این گونه خرس در ایران در نواحی شمالی زاگرس و رشته کوه البرز نسبت به مناطقی چون فارس، ایلام، بختیاری، بویراحمدی و شمال خوزستان تیره رنگتر است.

به هنگام بیدار شدن از خواب زمستانی، همراه داشتن توله، زخمی بودن و تغذیه؛ جانوری بسار تهاجمی خواهد بود. این جانور از قدرت بینایی ضعیف ولی از توانایی های شنوایی و بویایی بسیار  قوی ای برخوردار است و گاهی پیش می آید که این حیوان قادر به گرفتن بو نشده و ناخواسته با انسان روبرو می شود.

بنابراین حتی الامکان در مسیرهای گدار خرس نباید گردش کرد، بایستی به صورت گروهی و با ایجاد سر و صدا در این مناطق حرکت کرد یا حداقل به همراه خود سگه گله داشته باشند. به هنگام کوهنوردی و طبیعت گردی بایستی پسماند غذای خود را در  مناطق دور از چادر و محل اسکان و در زیر خاک دفن شوند تا سبب جذب خرس نگردد.

بسیاری از مردم به دلیل بلند شدن این جانور بر روی دو پا و ظاهر آرام و تأثیر برنامه های تلویزیونی، خرس را جانوری مهربان پنداشته و احتیاط را کنار گذاشته و به همین دلیل در زیستگاه هایی چون پارک ملی یلواستون آمریکا حوادث مرگباری را به دلیل عدم توجه به هشدارهای مأموران و بی دقتی و نزدیک شدن به این جانور که رفتارش چندان قابل پیش بینی نیست، مشاهده می شود.

در کل باید قبول کرد علاوه بر خرس، در هنگام مواجه شدن با سایر جانوران وحشی بایستی حداکثر احتیاط را در دستور کار قرار داد. و یادمان باشد که حمله یک خرس و یا یک پلنگ، هر گز معنای دشمنی با انسان ندارد.

شناسایی «توده درختچه ای منحصربفرد تلخ بیان» در سرزمین بختیاری

دوشنبه, ۱۵ شهریور, ۱۳۸۹

   ویژگی‌های خاص طبیعی و اقلیمی و تنوع آب و هوایی، سبب گردیده است تا سرزمین بختیاری در رده متنوع ترین رویشگاه های گیاهی کشور قرار گیرد. در مطالب پیشین گفته شد که چهارمحال و بختیاری یکی از مهمترین و بزرگ ترین رویشگاه های گیاهان دارویی کشور بوده و برخی از گونه های انحصاری از گیاهان دارویی را در خود جای داده که نشانه ای از این تنوع رویشگاهی است.

   اخیرا” در منطقه دوپلان اردل و در حاشیه رودخانه کوهرنگ، توده ای درختچه ای از تلخ بیان شناسایی گردیده که در نه تنها در محدوده  ۳۰۰ هزار هکتاری جنگلهای چهار محال و بختیاری منحصر به فرد بوده بلکه بر بنیاد گفته های کارشناسان سازمان جنگلها و مراتع، تا کنون وجود چنین توده درختچه ای در منطقه رویشی زاگرس گزارش نشده است.

   این گونه درختچه ای با نام علمی sapohors mollis متعلق به خانواده papilionaceae بوده که یکی از خواهش اکولوژیکی آن، درجه حرارت بالا می باشد و به نظر می رسد مزوکلیمای منطقه رویش – نزدیکی به خوزستان، عبور رودخانه دایمی و توپوگرافی منطقه – شرایط حضور این گونه نادر را فراهم ساخته است.

   نکته تأسف برانگیز این ماجرا، عبور جاده ارتباطی اردل با روستاهای منطقه مشایخ – جاده گورمیزه – از میان این توده درختچه ای منحصر بفرد بوده که به بهانه کوتاه نمودن مسافت جاده قدیمی و بدون رعایت ملاحظات زیست محیطی و استانداردهای جاده سازی در مناطق جنگلی، در سال گذشته احداث گردیده و متأسفانه سبب نابودی بخشی از این توده نادر شده و در آینده نیز حفاظت و حمایت از این منطقه ارزشمند را با مشکل مواجه خواهد کرد.

   به لحاظ نادر بودن این توده درختچه ای در زاگرس، اکوسیستم محلی شکل گرفته و گونه های گیاهی آن دارای ارزش حفاظتی بوده و بایستی حفاظت و حمایت ویژه ای از این محدوده به عمل آید که در همین راستا منابع طبیعی استان درصدد اعمال مدیریت ذخیره گاه بر روی آن منطقه منحصر بفرد است.

جاده سازان، دست بردار طبیعت بکر موگویی نیستند!

دوشنبه, ۲۸ تیر, ۱۳۸۹

   منطقه موگویی بازفت از شهرستان کوهرنگ در چهار محال و بختیاری و ساخت راه های ناخواسته ای را که حتی مردم روستای چین را به مخالفت با این پروژه های طبیعت ستیزانه کشاند را که فراموش نکرده اید! جاده ای که بیش از ۲۰ هزار درخت را به کام مرگ کشاند و به رغم مخالفت های کارشناسان و رسانه ها و حتی مردم محلی، با پشتیبانی برخی مقامات عالی رتبه کشوری و محلی به طول بیش از ۳۰ کیلومتر احداث شدند تا دیگر بار شاهد اجرای پروژه ای مخرب و بدون مطالعه در محدود عرصه های طبیعی بکر زاگرس به بهانه محرومیت زدایی باشیم!

   البته ماجرا به همین هدیه زورکی لرستانی ها – احداث جاده چین به بزنوید الیگودرز – ختم نشد، چرا که مقامات اجرایی استان اصفهان هم بیکار ننشسته و برای اینکه فرصت دسترسی به این طبیعت بکر را از دست ندهند، جاده ای دیگر به طول ۱۱ کیلومتر – جاده دره رزگه به دورک فریدون شهر – را بدون مطالعه و بدون مجوز ساختند، هر چند که این جاده هم صدها درخت را نابود و طبیعت بکر منطقه را به شدت مورد تهدید قرار داد!

   به رغم این اقدامات طبیعت ستیزانه سال گذشته جاده سازان – که برخی ذخیره گاههای گیاهی و طبیعت بکر منطقه را با خطر نابودی مواجه کرده است – اینک اداره راه اصفهان بدون هرگونه مطالعه و نیازسنجی اقدام به احداث جاده ای دیگر به طول ۷ کیلومتر نموده تا بر مبنای تأمین منافع شخصی برخی افراد ذی نفوذ، با استدلال های غیر فنی خود جایگزینی برای جاده احداثی سال قبلش تدارک ببیند!

   این جاده ۷ کیلومتری که با فاصله اندکی – ۳ تا ۴ کیلومتری – و به موازات جاده ۱۱ کیلومتری احداثی سال قبل در دست اجرا می باشد، بدون اخذ مجوز و بدون هماهنگی با مسئولین منابع طبیعی و محیط زیست چهار محال و بختیاری و با پشتیبانی فرمانداری فریدون شهر اصفهان در حال احداث می باشد!

   در صورت عدم توقف احداث این جاده غیر اصولی و غیر ضروری، صدها درخت بلوط و بنه و کیکم و درختچه سماغ و بوته گون به نابودی کشیده خواهند شد و برخی ذخیره گاههای منحصر به فرد منطقه – مثل ذخیره گاههای کرفس و سماغ و … –  با تهدیدی جدی مواجه خواهند شد!

خرس های منطقه جنگلی شمس آباد تهدید به مرگ شدند!

شنبه, ۲۶ تیر, ۱۳۸۹

   امروز از طریق شورای اسلامی روستای دوراهان از تهدیدی که جان چند خرس در منطقه شمس آباد را به خطر انداخته است با خبر شدم! سریعا” در روستای دوراهان – در حاشیه منطقه حفاظت شده سبزکوه – حاضر شدم و در گفتگوی مفصلی که با باغداران و زنبورداران خسارت دیده داشتم سعی کردم قدمی هر چند کوچک در رفع این تهدید بردارم و آن باغداران را از آسیب رسانی به خرس های گرسنه برحذر دارم.

   به نظر می رسد حضور دامداران و سگ های گله آنها و صدای شلیک اسلحه های شکاری گردشگران در منطقه جنگلی شمس آباد – که قبلا” هم در مطلبی به تهدیدهای این ذخیره گاه جنگلی کم همتا پرداخته بودم – سبب ایجاد ناامنی جهت حیات وحش این منطقه و برهم خوردن نظام طبیعی این زیستگاه شده است و کمبود غذای خرس ها را به دنبال داشته است.

  ظاهرا” خرس های گرسنه ناچارا” جهت تهیه غذا، شب ها ارتفاعات منطقه را رها کرده و خود را به باغات میوه پائین دست منطقه رسانده و با شکستن درختان، سبب وارد شدن خسارت به این باغ ها شده اند. متأسفانه باغداران منطقه هم برای حفاظت از باغ هایشان دست به اسلحه برده و در تاریکی شب به انتظار این خرس ها گرسنه نشسته بودند. با صحبتهایی که با باغداران داشتم قرار شد برای جلوگیری از ورود خرس ها به باغ هایشان، به جای دست بردن به اسلحه از نصب فانوس های دستی در اطراف باغ ها استفاده کنند.

   البته هرچند ممکن است خطر آسیب رسیدن به آن خرس ها کمتر شده باشد اما لازم است اداره حفاظت محیط زیست منطقه سریعا” دست به کار شده و ضمن بررسی دقیق موضوع، فکری برای تأمین غذای این خرس ها بنماید تا آن خرس ها برای تأمین غذا مجبور به انجام چنین ریسک های پرخطری نباشند.

   بربنیاد گفتگوهایی که با برخی دوستداران محیط زیست در منطقه داشتم، متأسفانه در این چند سال اخیر کمبود غذا تعدادی از خرس های منطقه را به کام مرگ کشانده بود. زنبورداران و باغداران منطقه با مسموم کردن مردار و یا بوسیله اسلحه به خرس های گرسنه ای که از سر اجبار به کندوهای عسل و یا باغات حمله می کرده اند رحم نکرده و بدین طریق آنها را به کام مرگ می فرستاده اند، غافل از اینکه کشتن این خرس ها سبب متلاشی شدن زنجیره غذایی در منطقه شده و علاوه بر وارد نمودن خسارت های زیست محیطی غیرقابل جبران، چه بسا با افزایش غیر طبیعی گرازها و گرگ ها ی منطقه مواجه شده و متحمل خسارت های بیشتری شوند.

و کلام آخر اینکه

   به نظر می رسد برای رفع کامل تهدید، ضرورت دارد اداره کل محیط زیست استان با اتخاذ تدابیر لازم، موقتا” در این روزها نسبت به تأمین غذای این خرس ها اقدام نماید و در یک برنامه کوتاه مدت، با همکاری اداره کل منابع طبیعی استان، نسبت به پرداخت حقوق دامداران ذیحق منطقه اقدام نموده و با خارج کردن دامداران منطقه، امنیت پایدار را در این منطقه حاکم کند.

ذخیره گاه جنگلی شمس آباد و تهدیدی به نام «توسعه باغات»

شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۳۸۹

   شمس آباد دوراهان به همراه چهارطاق سبزکوه، دو ذخیره گاه منحصر به فرد گونه «ارس» در چهار محال و بختیاری هستند که در زاگرس از جایگاه ویژه ای برخور دارند، خاصا” ذخیره گاه کم همتای چهار طاق، که می توانید گونه های سوزنی برگ و پهن برگ را در کنار هم مشاهده کنید.

   شرایط توپوگرافی و کوهستانی، واقع شدن در بین قله های بلند دالان کوه و کوه نظامی و عبور رودخانه دائمی و بزرگ «کره بس»، اکوسیستمی ویژه و متفاوت با مناطق همجوار را در شمس آباد رغم زده است. ویژگی های اقلیمی و آب و هوایی منطقه سبب مستقر شدن تیپ جنگلی بنه شده است که بذر تولیدی از این درختان به عنوان یکی از ظرفیت های اقتصادی منطقه به حساب می آید.

   وجود رودخانه پرآب کره بس، رشته کوه زیبای نظامی و قله های پوشیده از برف دالان کوه، جنگل های بنه همراه با گونه ارس و درختان سر به آسمان کشیده چنار در حاشیه رودخانه، چشمه سارهای فراوان و صدای پرندگان، شمس آباد را به یک ظرفیت طبیعت گردی کم مانند در استان چهار محال و بختیاری بدل کرده است.

ادامه مطلب»