بایگانی “تالاب گندمان ،”

ورود خرگوشی و خروج لاک پشتی گاومیش ها از تالاب گندمان !

چهارشنبه, ۳۰ تیر, ۱۳۸۹

   نزدیک به یک ماه پیش  تعدادی گاومیش موطن خود – استان خوزستان – را ترک کرده و بدون هیچ مانعی، خیلی سریع به تالاب زخمی گندمان وارد شدند. سر انجام این ورود غیرقانونی که با واکنش اهالی روستاهای اطراف تالاب، فعالان محیط زیست، رسانه ها و مسئولین محلی مواجه گردیده بود، آن شد که گاومیش ها هر چند به صورت لاک پشتی، اما بالاخره پس از گذشت بیش از یک ماه مجددا” به موطن خود برگردانده شوند!

   فشارهای زیاد – از جمله عدم رعایت حق آبه، آتش سوزی طولانی مدت سال گذشته، چرای مفرط  و … – که این سالها بر تالاب گندمان تحمیل شده است، پوشش گیاهی این زیستگاه را با افت شدید کمی و کیفی مواجه ساخته و فشار دام سبک و سنگین روستاهای اطراف را به بالاتر از آستانه تحمل تالاب رسانده است. حضور دام بیش از ظرفیت در گندمان – که سالهاست از آستانه تحمل تالاب نیز گذشته است – سبب می گردد هر ساله از قدرت خودترمیمی این زیستگاه نگون بخت کاسته شود.

   هر چند تلاش های همه‌ی مسئولین محلی، مقامات استانی، شخصیت‌های قضایی و انتظامی و حتا مردم ساکن در آباد‌ی‌های اطراف گندمان در ماجرای خروج گاومیش ها از تالاب زخمی گندمان در خور تحسین و قدر دانی بوده است، اما سؤال اساسی این است که چگونه اجازه داده شده است این گاومیش ها، آسان و بی خیال و بدون اخذ مجوزهای لازم وارد تالاب شوند؟ و با این ورود آسان، ضمن لگدمال کردن یک ماهه این تالاب تحت فشار، بخش عمده ای از توان و وقت ادارات محیط زیست و منابع طبیعی و دستگاه های قضایی و انتظامی محل را صرف ماجرای اخراج آن گاومیش ها نمایند؟

گاومیش ها در تالاب کم جان گندمان!

یکشنبه, ۱۳ تیر, ۱۳۸۹

   در چند روز اخیر برخی از اهالی تالاب گندمان با نگارنده تماس گرفته و نگران حضور غیر قانونی یک گله گاومیش غیر بومی در تالاب می باشند. هرچند بر این دوستداران طبیعت پوشیده نیست که صاحبان این گاومیش ها با هماهنگی و همکاری چند نفر هم ولایتی سودجو و فرصت طلب از خوزستان به گندمان آمده اند!

   آن دلسوزان گندمان که شاهد کم آبی و آتش سوزی سال گذشته و چرای مفرط هر ساله در تالاب بین المللی و منحصر به فردشان می باشند، از این فشار مضاعف که منجر به تخریب بیشتر تالاب گشته و عرصه را بر دامهای شان تنگتر می کند سخت برآشفته اند و از اداره محیط زیست خواستار اخراج این گاومیش ها از تالاب می باشند.

   نزدیک به ۱۰ روز پیش موضوع را به اطلاع دوستان مان در اداره کل محیط زیست استان رساندم و بر وضعیت نابسامان گندمان – که ناشی از خشکسالی و عدم رعایت حق آبه و آتش سوزی گسترده سال گذشته و چرای مفرط می باشد – تأکید کردم و متعاقبا” خبر پیگیری های قضایی اداره کل محیط زیست استان برای اخراج این گله گاومیش را به اطلاع اهالی تالاب گندمان رساندم.

   اما این روزها برخی از اهالی تالاب گندمان با ابراز نگرانی سؤال می کنند به چه دلایلی محیط زیست استان تاکنون موفق به اخراج گاومیش ها و کاهش فشار چرا بر تالاب نشده است!؟

   امیدوارم همکاران سخت کوش مان در محیط زیست استان هرچه سریعتر به این دل نگرانی اهالی دلسوز تالاب گندمان پایانی خوش بدهند.

در این هوای نفس گیر، زندگی در تالاب گندمان چه زیبا در جریان بود

جمعه, ۳۱ اردیبهشت, ۱۳۸۹

   امروز – ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ – در حالی دل به طبیعت بهاری گندمان زدیم که ریزگردهای عربی، بام ایران – بروجن – را نیز به مانند دیگر شهرهای غرب و جنوب غرب کشور درنوردیده بودند. هوای غبار گرفته امروز که متأثر از ریزگردهایی با منشأ تالابی بود، دیدن آسمان را از اهالی بام ایران دریغ ورزیده بود و خبر از هوای ناخوش روزهای تابستان در پیش روی داشت. شاید بهترین تصمیم در این روز پیوستن به طبیعت و همراه شدن با زندگی آرام و بدون هیاهوی اهالی تالاب گندمان بود که خوشبختانه به همراه خانواده همین تصمیم را گرفتیم و خاطراتی زیبا و به یاد ماندنی را فارغ از این هوای نفس گیر رغم زدیم.

با این تصاویر زیبا شما را در لذت بردن از طبیعت بهاری تالاب گندمان شریک می کنم: 

ادامه مطلب»

تعرضی گستاخانه و عجیب به اراضی ملی بیژگرد

سه شنبه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۳۸۹

   در ۲ روز متوالی – ۲۵ و ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۹ – هموطنانی که درمحور بروجن – لردگان در تردد بودند شاهد نادرترین نوع تخریب اراضی ملی بوده اند که بعید است تا کنون مشابه چنین قانون گریزی را در جایی دیگر مشاهده کرده باشند. اهالی روستایی به نام بیژگرد در نزدیکی تالاب گندمان با نقشه ای از پیش تعیین شده و با اعلام قبلی به بخشداری منطقه! ، به صورت دسته جمعی با بیش از ۴۰ دستگاه تراکتور گستاخانه به ۱۰۰ هکتار از اراضی مرغوب مرتعی منطقه تعرض نموده و پوشش گیاهی و بوته های آن مراتع را نابود و شخم زدند.

   نادر بودن این رخداد تلخ بیشتر از آن جهت است که چنین جرائم آشکاری در برابر چشم مقامات محلی و نیروهای انتظامی که از همان لحظات اولیه در منطقه حاضر شده اند افتاده است. شوربختانه در این حرکت طبیعت ستیزانه کم مانند، مقامات محلی و نیروها انتظامی به جای جلوگیری از وقوع چنین جرائم مشهودی که در قانون بر آنها تأکید شده است، به موعظه و نصیحت متخلفین متوسل شده اند.

ادامه مطلب»

انتقال آب سبزکوه، تهدیدی جدی برای تالاب چغاخور!

چهارشنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۳۸۹

   بر بنیاد تعریف کنوانسیون های جهانی تالاب ها: «به مناطق پست باتلاقی، مردابی، آبگیرهای طبیعی یا مصنوعی، دایمی یا موقت دارای آب ساکن یا جاری، شیرین، نیم‌شور یا شور و مناطق دارای آبهای دریایی که عمق آنها در حالت جزر کامل از ۶ متر تجاوز نمی‌کند، تالاب گویند». این زیستگاه‌ها، یکی از مناسب‌ترین محل های حضور حیات وحش، به ویژه پرندگان و آبزیان مهم جهان و به خصوص گونه‌های درحال انقراض بوده و از همین‌رو، از اهمیت زیست محیطی فراوانی برخوردارند. تالاب‌ها نه‌ تنها در درون خود گونه‌های متنوع گیاهی و جانوری را پرورش می دهند، بلکه سبب ایجاد رویشگاه های گیاهی و زیستگاه‌های جانوری متنوع دیگری در حاشیه تالاب ها می‌شوند. یکی از مهمترین عواملِ مؤثر در  ایجاد این رویشگاه‌های گیاهی و زیستگاه‌های غنی جانوری، بالا و پائین رفتن سطح آب در این مناطق است که بطور متناوب پوشیده از آب ‌شده و سپس از آب خارج می‌شوند. این تغییرات سبب رشد قابل توجه جمعیت انواع بی‌مهرگان گردیده و سبب‌ گشته تا تالاب‌ها و مناطق اطراف آنها را، بهشت پرندگان ساحلی لقب دهند.

   حال اگر ارتفاع آب در این زیستگاه ها از میزان استاندارد آن (حداکثر ۶ متر در عمیق ترین محل تالاب) بیشتر گردد، سبب می شود نور کافی به بستر تالاب نرسیده و رویشگاه گیاهی کف تالاب از بین برود، که در اثر نابودی این رویشگاه های گیاهی، زیستگاه های جانوری تالاب هم آسیب دیده و بخش عمده ای از موجودات تالاب از بین خواهند رفت و به دنبال آن زنجیره غذایی در زیستگاه های حاشیه تالاب با مشکل جدی مواجه خواهد شد. بر همین مبنا است که تولید خالص تالاب‌ها را به تنهایی معادل ۱۴ درصد از کل تولید توده های گیاهی و جانوری خشکی‌های کره‌ی زمین به حساب می آورند. به عبارتی دیگر ارزش هر هکتار تالاب بیش از ۱۵۰ برابرِ ارزش هر هکتار زمین کشاورزی است و کلام آخر اینکه به همین دلایل بود که در کنوانسیون رامسر نمایندگان تمامی کشورهای شرکت‌ کننده متعهد شدند: تالاب‌ها باید از بالاترین درجه‌ی حفاظتی برخوردار باشند.

   متأسفانه به‌رغمِ وجود چنین ویژگی های منحصر به فردی و التزامِ های هوشمندانه‌ای، باز هم اصرار داریم به بهانه تأمین آب بخش صنعت آب بیشتری را وارد تالاب چغاخور کنیم و اوضاع وخامت بار تالاب را از این هم بدتر نمائیم! از همان سال۱۳۷۲ که به بهانه تأمین آب بخش های صنعتی و کشاورزی بر روی تالاب چغاخور سد ۶ متری احداث گردید، علاوه بر اینکه برخی شناسه های تالابی آن از بین رفت، به سبب نادیده گرفتن حق آبه های طبیعی پائین دست، تالاب گندمان را به وضعیت بحرانی برده و خسارت های جبران ناپذیری را به این تالاب بین المللی وارد کرد.

   در شرایط کنونی که سدی به ارتفاع ۶ متر بر روی چغاخور ایجاد شده است از منظر عمومی تالاب چغاخور به سد چغاخور تغییر نام داده شده است. به رغم آنکه در حال حاضر هیچ رودخانه ای وارد تالاب نمی شود، رسوب گذاری به شدت حیات تالاب را تهدید می کند که در صورت انتقال آب سبزکوه – که از اراضی حساس به فرسایش سرچشمه می گیرد – همین رسوب ها به تنهایی قادرند حیات تالاب را به نابودی بکشانند.

ادامه مطلب»

همسایه آسمان، اردی بهشتی کم همتا دارد …

جمعه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۳۸۹

   بارش های بهاری سبب شده است تا سرزمین همسایه آسمان – چهار محال و بختیاری یکی از سبزترین و بهاری ترین روزگارانش را در سال های اخیر تجربه کند. بر بنیاد نتایج تازه‌ترین یافته‌های اقلیم‌شناسی سال آبی ۸۸-۸۹ پایگاه مدیریت خشکسالی اصفهان که در تارنمای مهار بیابان زایی بازانتشار یافته است این قطعه از زیست بوم وطن به همراه سر و دُم گربه در نقشه‌‌ی ایران‌زمین در حال سپری کردن روزگاری بهاری تر از سایر نقاط کشور هستند. 

   تصاویری که خواهید دید گوشه ای از اردیبهشت بام ایران، موسوم به کوه کلار است که میان منطقه حفاظت شده سبزکوه و تالاب های جهانی چغاخور و گندمان قرار گرفته است. بی گمان تنوع اقلیمی، از تالاب های چغاخور و گندمان گرفته تا دامنه های سرسبز و پوشیده از لاله های سرنگون و در ارتفاعات تن پوش سپید برف، کلار را به یکی از ظرفیت های کم نظیر طبیعت گردی این دیار تبدیل کرده است. مسیرهای بکر کوهپیمایی، چشم انداز های زیبای کوهستان و تالاب، بوی گل و گیاه، چشمه های جوشان جریان یافته از برف های بالادست و دریاچه های منحصر به فرد چال تر و چال خشک، این منطقه را به عنوان یکی از طرب انگیز ترین مناطق گردشگری طبیعی دیار بختیاری بدل کرده است.

   به رغم داشتن چنین ظرفیت های اقتصادی و اشتغال زایی، شوربختانه همچنان بر طبل وابستگی های غیر علمی و مازاد بر ظرفیت عرصه های طبیعی منطقه کوبیده می شود و هنوز بر اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و دامداری در این سرزمین پافشاری می شود و سرنوشتی شکننده تر را برای طبیعت مان رغم می زنند!  …

ادامه مطلب»