بایگانی “کارون”

فعالان محیط زیست هشدار دادند؛ کارون خشک می‌شود/ آبی نمانده که منتقل کنید

جمعه, ۲۴ فروردین, ۱۳۹۷

خبرگزاری مهر: فعالان محیط زیست در بیانیه‌ای درباره لزوم توقف پروژه‌های سدسازی و انتقال آب با توجه به خشکسالی‌های شدید در سرچشمه‌های کارون، زاینده‌رود و دز هشدار دادند.

عضو شبکه تشکل‌های غیردولتی محیط‌زیستی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری با اشاره به بیانیه اعتراضی فعالان محیط زیست درباره طرح‌های انتقال آب در شرایط خشکسالی به خبرنگار مهر، گفت: الان در شرایط خشکسالی شدید هستیم، بارش‌ها شدیداً کم شده و آورد رودخانه‌ها کاهش پیدا کرده اما محاسبات طرح‌های انتقال آب بر اساس شرایط تر و نرمال بوده است.

هومان خاکپور افزود: با توجه به تغییرات اقلیمی که در کشور اتفاق افتاده و خشکسالی که معلوم هم نیست تا کی ادامه پیدا کند در استان چهارمحال و بختیاری نسبت به سال گذشته ۶۰ درصد کاهش بارندگی داشتیم و در سال پیش رو هم هرچه جلو می‌رویم وضعیت بدتر می‌شود.

وی تأکید کرد: محاسباتی که در طرح‌های انتقال آب و سدسازی انجام شده بر واقعیت‌های اقلیمی استان چهارمحال و بختیاری و بر شرایط اقلیمی سرشاخه‌های کارون منطبق نیست. اصلاً کارون این‌قدر آب ندارد. آورد طبیعی رودخانه کارون در شرایط نرمال سالانه حدود ۲۱ تا ۲۷ میلیارد مترمکعب بوده اما در ۱۰ سال اخیر به میانگین سالانه ۱۴ میلیارد مترمکعب رسیده است و در برخی سال‌ها این عدد به ۹ میلیارد مترمکعب هم رسیده است.

این کارشناس منابع طبیعی هشدار داد: با توجه به مصارفی که در مسیر رودخانه کارون وجود دارد و حقابه زیستی که باید در کارون رها شود و پنج سد بزرگی که تا کنون بر کارون احداث شده و ۱۴ میلیارد مترمکعب ظرفیت ذخیره دارند، واقعاً دیگر آبی برای انتقال وجود ندارد.

خاکپور تصریح کرد: اگر همه این داده‌ها درباره آب توسط یک گروه مستقل ارزیابی شود و در محاسبات بارش‌های ده سال گذشته را لحاظ کنند روشن می‌شود که اصلاً آبی برای انتقال وجود ندارد. یعنی صرفنظر از اینکه سدسازی و انتقال آب بین حوضه‌ای اصلاً روش درستی هست یا نه، که خودش خیلی جای بحث دارد و صرفنظر از این که انتقال آب و سدسازی برای کشاورزی و صنعت توجیه دارد یا نه و مشکلاتی که در اثر این فعالیت‌ها ایجاد شده است چه بوده، فارغ از همه این بحث‌ها اصلاً آبی وجود ندارد که منتقل شود.

وی هشدار داد: اگر واقعاً انتقال آبی از کارون صورت بگیرد تنها آبی که برای انتقال هست همان حقابه زیستی رودخانه و تالاب است و به سمت این می‌رویم که به طور کامل اکوسیستم‌های رودخانه‌ای را نابود کنیم و تالاب را به کانون گرد و خاک بدل کنیم. اکنون طرح های بزرگی که جنبه امنیت ملی هم پیدا می‌کنند برای جلوگیری از کانون های گرد و خاک انجام می‌دهیم و هزینه‌های میلیاردی در خوزستان می‌کنیم با روش‌هایی که البته خودش جای بحث دارد، بعد، از این طرف کاری می‌کنیم که وضعیت خشکسالی و کانون‌های گرد و خاک را تشدید می‌کند.

این فعال محیط زیست ادامه داد: مصارفی که پایین دست برای صنعت و کشاورزی پیش‌بینی شده قطعاً برداشتشان را انجام می‌دهند اما چیزی که در این کشور مدافع ندارد حقابه زیستی رودخانه و تالاب است. با توجه به شرایط بارش کنونی اگر انتقالی صورت بگیرد قطعاً از همان دبی پایه که الان در رودخانه‌های ما کمتر از ۲۰ درصد است برداشت می‌شود و همان را باید منتقل کنیم و وضعیت رودخانه‌ها و تالاب‌ها را از اینی که هست هم بدتر می‌کند و مشکلات آلودگی هوا و تنش‌های دیگر تشدید می‌شود.

شبکه تشکل‌های غیردولتی محیط‌زیستی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری در بیانیه‌ای که نسخه‌ای از آن در اختیار خبرنگار مهر قرار گرفته نوشته‌اند: تغییر اقلیم، خشک‌سالی‌های پی‌درپی و کاهش بارندگی سال‌های اخیر سبب شده است اثرات فاجعه‌بار بهره‌برداری‌های غیراصولی و مدیریت ناکارآمد حاکم بر منابع آبی کشور عیان گشته و شاهد ورشکستگی شدید آبی و ایجاد بحران‌های زیست‌محیطی، اقتصادی و امنیتی در مناطق مختلف کشور باشیم.

نویسندگان این نامه تأکید کرده‌اند: به‌رغم حاکم شدن وضعیت فاجعه‌بار بر منابع آبی و دشت‌ها و تالاب‌ها و رودخانه‌های دیار چهارمحال و بختیاری و خوزستان، ناباورانه همچنان شاهد ادامه همان روند سدسازی‌ها و طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای غیرعلمی و غیراصولی از سرشاخه‌های کارون در استان چهارمحال و بختیاری هستیم که حکایت از نادیده گرفته شدن ملاحظات علمی و محیط زیستی و حتی ترویج بی‌قانونی در حوزه محیط‌زیست و آب از سوی دولت و حاکمیت دارد. ماجرای تلخی که ناپایداری در حوزه آبخیز کارون بزرگ را تشدید کرده و موجبات نگرانی و تشویش اذهان عمومی در استان‌های چهارمحال و بختیاری و خوزستان را فراهم کرده است!

فعالان محیط زیست تصریح کرده‌اند: موافقت حیرت‌انگیز هیئت دولت با تداوم اجرای پروژه فاقد مجوز ارزیابی زیست‌محیطی سد خرسان ۳، صدور مجوزهای زیست‌محیطی برای طرح‌های انتقال آب ونک سولگان به رفسنجان و کوهرنگ ۳ مصداق ذبح کردن ملاحظات محیط‌زیستی و توسعه پایدار در پای ملاحظات سیاسی و اقتصادی بوده که در فضایی کاملاً غیرکارشناسی و تحت فشارهای آبسالاران پرقدرت صورت پذیرفته است. به‌علاوه اینکه در سکوت تأمل‌برانگیز مقامات ارشد استان و انفعال دستگاه‌های متولی، قضایی، نهادهای نظارتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی شاهد تجهیز کارگاه و آغاز بکار پروژه ویرانگر و فاقد مجوز بهشت‌آباد به استان‌های فلات مرکزی هستیم.

نویسندگان این نامه تأکید کرده‌اند: با توجه به قرار گرفتن در دوره خشک‌سالی و کاهش شدید بارش‌ها که تقریباً تمامی دشت‌های کشاورزی، تالاب‌ها و سرشاخه‌های کارون در استان‌های چهارمحال و بختیاری و خوزستان را با فرونشست زمین، خشکی و بحران آب مواجه کرده است، این طرح‌های سدسازی و انتقال آب بین حوضه‌ای که برخلاف ملاحظات علمی و زیست‌محیطی و رویکردهای قانون‌مدارانه، تحت فشارهای سیاسی اقتصادی و آبسالارانه مجوزهای اجرا را گرفته و یا در حال اخذ آن‌ها هستند، اضافه بر شتاب بخشیدن به روند نابودی کارون بزرگ و ورود خسارت‌های جبران‌ناپذیری بر دشت‌های کشاورزی، رودخانه‌ها و آبخوان‌ها و منابع آبی چهارمحال و بختیاری، سبب کاهش اعتماد عمومی و بروز نارضایتی‌ها و تنش‌های اجتماعی در استان‌های چهارمحال و بختیاری و خوزستان خواهند شد.

این فعالان محیط زیست تصریح کرده‌اند: ما تشکل‌های غیردولتی محیط‌زیستی استان چهارمحال و بختیاری ضمن اعلام هشدار و اعتراض شدید نسبت به این سدسازی‌ها و طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای که بر مبنای بارش‌های ترسالی‌ها و شرایط پرآبی رودخانه‌های چهارمحال و بختیاری و سرشاخه‌های کارون بزرگ طراحی شده‌اند، برتجدیدنظر و انصراف از اجرای این طرح‌ها بر بنیاد کاهش شدید بارش‌ها و خشکی و بی‌آبی سرشاخه‌های کارون در چهارمحال و بختیاری تأکید می‌کنیم. امید است قبل از آنکه خیلی دیر شود و فرصت‌های نجات این سرزمین از دست برود، چیدمان توسعه مناطق فلات مرکزی که مقصد طرح‌های انتقال آب هستند، شجاعانه و خردمندانه بر اساس ظرفیت‌ها و توانمندی‌های بوم‌شناختی همان مناطق از نو طراحی شود و در یک رویکرد توسعه‌ای پایدار و جامع‌نگرانه شاهد نجات و آبادانی تمامی مناطق ایران عزیز باشیم.

کلانتری در زمین مافیای آب بازی می‌کند

جمعه, ۲۴ آذر, ۱۳۹۶

یک فعال محیط زیست با اشاره به نامه محرمانه عیسی کلانتری درباره آب خوزستان گفت: رئیس سازمان محیط زیست به جای آنکه تامین حقابه محیط زیست را پیگیری کند دنبال توجیه پروژه‌های انتقال آب است.

خبرگزاری مهر: عضو شبکه تشکل‌های محیط زیستی استان چهارمحال و بختیاری درباره نامه محرمانه اخیر عیسی کلانتری در خصوص مصرف آب خوزستان به خبرنگار مهر، گفت: آنچه فکر می کنم بیش از همه در نگاشتن چنین نامه‌ای حیرت آور باشد این است که این نامه توسط رئیس سازمان حفاظت محیط زیست یا به نوعی متولی محیط زیست کشور نگاشته شود.

عیسی کلانتری به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اخیراً یک نامه محرمانه به رئیس جمهور نوشته بود که در آن یک آمار عددی از میزان مصرف آب در بخش کشاورزی استان خوزستان اعلام کرده و با ارائه یک برنامه صرفه جویی یا مدیریت آب در بخش کشاورزی استان خوزستان برآورد کرده بود چیزی حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب می تواند از محل این مدیریت آب در استان خوزستان به دست بیاید و سپس توجیه کرده بود که با این مقدار می‌توان تمام نیازهایی که در منطقه فلات مرکزی تحت پروژه های انتقال آب مطرح است را تأمین کرد. نامه‌ای که در میان فعالان محیط زیست و کارشناسان به توجیه پروژه های انتقال آب خوزستان به منطقه فلات مرکزی تعبیر شد.

هومان خاکپور افزود: در تمام نظرات کارشناسی در کشورمان در بخش آب و محیط زیست و حتی در خود سخنان آقای کلانتری قبل از مسئولیتش روشن است که در کشورمان میزان مصرف آب در شرایط بحرانی است و می شود گفت در دنیا رتبه اول را در میزان مصرف آب قابل استحصالمان که چیزی حدود ۸۰ درصد است داریم. بر اساس آن چیزی که استاندارد جهانی است و قابل قبول و مطلوب است باید حدود ۴۰ درصد آب های قابل استحصال را استفاده کنیم تا به شرایط بحرانی وارد نشویم.

وی ادامه داد: مگر نه این که شخص اول متولی محیط زیست کشور باید به این سمت برود که ما برسیم به استانداردهای جهانی مصرف آب یعنی به ۴۰ درصد مصرف آب برسیم، یا این که ۶۰ درصد آب باید در حوزه تامین حق آبه های زیستی صرف شود؟ اگر یک چنین مکاتبه و برآورد عددی و یک توجیهی به این شکل برای بحث پروژه های انتقال آب توسط وزارت جهاد کشاورزی یا وزارت صنایع یا وزارت نیرو اتفاق می افتاد خیلی شگفت آور نبود اما وقتی توسط رئیس سازمان حفاظت محیط زیست که باید خودش مدافع تامین حق آبه رودخانه ها و تالاب ها باشد این شگفت آور می شود.

این فعال محیط زیست تصریح کرد: به فرض محال که بتوانیم چنین صرفه جویی در بخش کشاورزی داشته باشیم مگر نه این است که الان تمامی تالاب های ما با کاهش آورد طبیعی مواجه هستند، تمامی تالاب های ما در منطقه خوزستان رو به خشکی رفته اند، تمامی مناطقی که به عنوان تالاب بودند در منطقه جنوب کشور یا در حوزه کارون خشک شده‌اند و به کانون های ریزگرد تبدیل شده اند؟ مگر نه این است که ما باید تلاش کنیم تا بتوانیم حق آبه زیستی تالاب ها را تامین کنیم، بتوانیم حق آبه کارون بزرگ را تامین کنیم، بتوانیم واقعا آن حق آبه ای یا حداقل آب پایه ای که باید از دهانه خلیج فارس از طریق رودخانه اروند و رودخانه بهمن شیر وارد خلیج فارس بشود تا ما بتوانیم خلیج فارس را زنده داشته باشیم تأمین کنیم؟ مگر نه این است که سازمان حفاظت محیط زیست باید از تمامی حق آبه ها دفاع کند و این سازمان است که باید تلاش کند تا همین صرفه جویی هایی که آقای کلانتری هم به درستی در نامه شان گفته اند در بخش کشاورزی در بخش صنعت و شرب، اتفاق بیفتد تا ما بتوانیم یک برداشت منطقی از آب در کشورمان برسیم و حق آبه های زیستی تالاب ها و رودخانه ها رعایت شود؟

خاکپور تأکید کرد: وقتی می بینیم که سازمان متولی محیط زیست، سازمان متولی تالاب ها و رودخانه ها، خودش به دنبال تامین آب برای پروژه های انتقال آب است و اصلا اهمیتی برایش ندارد که در رویکردهایش و در برنامه های پیشنهادیش به دنبال تامین حق آبه زیستی رودخانه ها و تالاب ها باشد، این شگفت آور می شود.

وی ادامه داد: متأسفانه با چنین نامه‌ای از طرف سازمان محیط زیست به دنبال توجیه انتقال آب هستیم بدون این که ببینیم در کشور آیا شرایط اعمال چنین برنامه های افزایش راندمان آبی وجود دارد یا نه. در تمامی کشورمان چه در استان چهار محال بختیاری چه در اصفهان و چه حتی خوزستان برنج کاری باید ممنوع شود، همان طور که جزو برنامه های بلند مدت و تاکیدات وزارت جهاد کشاورزی است که فقط برنج کاری در منطقه شمال کشور که میزان تبخیر پایین است اتفاق بیفتد اما رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی دنبال اعمال چنین برنامه هایی نیست.

عضو شبکه تشکل‌های محیط زیستی استان چهارمحال و بختیاری گفت: سازمان حفاظت محیط زیست باید به خاطر تامین حق آبه های زیستی رودخانه و تالاب هایش به دنبال این باشد که بخش کشاورزی چنین اصلاحاتی انجام بدهد اما می بینیم نه تنها به دنبال چنین اصلاحاتی نیست که حتی سازمان «حفاظت محیط زیست» به دنبال توجیه کردن پروژه های انتقال آب و بازی کردن در میدان مافیای آب است.

خاکپور تصریح کرد: انگار سازمان محیط زیست ماموریتی پیدا کرده تا در میدان مافیای آب بازی کند و ماموریت جدیدی برای این سازمان تعریف شده و ماموریت های اصلیش کاملا فراموش شده است. این نگران کننده است و اتفاق بسیار بدی است که در طول شاید چهار دهه گذشته که سازمان محیط زیست با چالش های بسیار زیادی در حوزه مدیریت سرزمین مواجه بوده اما الان در شرایط کاملا متفاوت است.

وی تأکید کرد: در بحث حق آبه زیستی رودخانه ها، یکی از مشکلات عمده این است که وزارت نیرو مدعی است از خروجی سدها حق آبه رودخانه را رها می کند اما سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی باید نظارت کند تا این حق آبه به پایان رودخانه که تالاب هاست برسد و متاسفانه این صیانت اتفاق نمی افتد و می بینیم که حق آبه زیستی رودخانه ها به خاطر این که واقعا کسی نیست از آن دفاع کند در طول مسیر توسط بخش کشاورزی یا بخش صنعت برداشته می شود.

این فعال محیط زیست تصریح کرد: شاهد این هستیم که تمام تالاب ها و رودخانه ها رو به نابودی است و کلا حیات این سرزمین با مخاطره های جدی مواجه است و شگفت آور این است که برخورد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کسی که به عنوان متولی طبیعت این کشور است و کسی است که باید به هر حال پایداری و شادابی و سلامت این سرزمین مد نظرش باشد به دنبال منافع گروهی و بخشی و باندی است.

خاکپور در پایان گفت: در ادبیات رئیس سازمان محیط زیست و در نوع رفتاری هم که حتی با نمایندگان مجلس در اهواز داشت کاملا از یک ادبیات دور از شأنیت معاون رئیس جمهور و یک مقام عالی کشور استفاده می کند. من فکر می کنم این گونه ادبیات تا کنون در هیچ کدام از مقامات ارشد کشور وجود نداشته که با نمایندگان مردم یک چنین رفتار زشت و زننده ای داشته باشند و فکر می کنم فارغ از بحث های تخصصی شأنیت نظام جمهوری اسلامی با چنین رفتارهایی زیر سوال می رود.

پروژه‌های انتقال آب در چهار محال و بختیاری فاقد مجوز ارزیابی زیست محیطی است

پنجشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۳۹۵

فارس

یک کارشناس محیط زیست گفت: تمام پروژه‌های انتقال آب و سدسازی که هم اکنون در چهار محال و بختیاری در حال انجام است فاقد مجوز ارزیابی زیست محیطی هستند و این پرسش جدی وجود دارد که سازمان محیط زیست در این چند سال چه کرده است؟

هومان خاکپور در گفت‌و گو با خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری فارس در مورد چالش‌های زیست محیطی استان چهار محال و بختیاری گفت: بزرگترین چالش چهارمحال و بختیاری بحث سدسازی پروژه‌های انتقال آب است که این موضوع هم یک بُعد اجتماعی پیدا کرده است و هم ابعاد زیست محیطی دارد. استان چهارمحال و بختیاری به رغم اینکه مساحت بسیار کوچکی دارد و تقریباً یک درصد از وسعت سرزمین ایران را شامل می‌شود حدود ۱۰ درصد از منابع آبی شیرین کشور را تأمین می‌کند و بخش اعظمی از منابع آبی دو رودخانه حیاتی و اثرگذار در کشور (رودخانه کارون و زاینده‌رود) را تأمین می‌کند، بالای ۹۰ درصد منابع ‌آبی زاینده‌رود از سر شاخه‌های استان چهارمحال و بختیاری است و بخش اعظمی از منابع آبی کارون بزرگ هم از استان چهارمحال و بختیاری تأمین می‌شود و به نوعی می‌توان گفت حیات، شادابی و تمدنی که کارون و زاینده‌رود داشت مدیون سرشاخه‌ها و منابع آبی است که از این بخشی از کشورمان از گذشته تأمین می‌شده است.

وی ادامه داد: استان چهارمحال و بختیاری مجموعاً از ابتدا دو حوزه آبخیز کاملاً جداگانه بود، حوزه کارون بزرگ که تقریباً می‌توان گفت حدود ۸۵ درصد از حوزه آبخیز استان چهارمحال و بختیاری را شامل می‌شود و حدود ۱۰ درصد از استان هم در حوزه زاینده‌رود است و بخش کوچکی از استان در حوزه آبخیز رودخانه دز است، در طول تاریخ این منابع آبی تأمین شده با توجه به مصرفی که در حوزه پایین‌دست در اصفهان و در خوزستان داشته جاری بود و همچنان کارون، کارون بزرگ بود که قابل کشتیرانی بود و هم زاینده‌رود، زنده رود بود و زیبایی‌ها و تمدن و ویژگی‌های برجسته اصفهان را رقم می‌زد.

این کارشناس محیط زیست اظهار داشت: همزمان با توسعه‌ای که در کشور اتفاق افتاد در طول چهار دهه گذشته و همراه با افزایش جمعیت ،توسعه در بخش کشاورزی و صنعت اتفاق افتاد و دستکاری‌ها در طبیعت شروع شد. نیاز حوزه زاینده‌رود زیاد شد با توجه به اینکه صنایعی با دیدگاه‌های مختلف ایجاد شد و توسعه نامتوازن و فراتر از توان زاینده‌رود در حوزه اصفهان اتفاق افتاد و نیازهای آبی به شدت بالا رفت و همزمان هم مهاجرت‌پذیری به شدت بالا رفت و جمعیت اصفهان رشد سریعی پیدا کرد و این موضوع خود به خود نیاز آبی را بالا برد و مجبور شدند به پروژه‌های انتقال آب روی بیاورند اولین پروژه انتقال آب سال ۱۳۳۲ بود تحت عنوان کوهرنگ یک اتفاق افتاد، بعد کوهرنگ ۲ در دهه ۶۰ انجام شد.

خاکپور افزود: کوهرنگ ۳ در اواخر دهه ۷۰ اتفاق افتاد که هنوز هم مراحل آن سد تمام نشده است،‌ یعنی پروژه انتقال آب اول صورت گرفت با این تفکر که مشکل کمبود آب حل شد ولی با توجه به اینکه این اصل را باید همواره در نظر داشته باشیم که پروژه‌های انتقال آب بین حوزه‌ای و سدسازی توهم مصرف ایجاد می‌کند و بارگذاری‌های جدیدی به منطقه تحمیل می‌کند و تجربه این را نشان نداده که انتقال آب به جای اینکه باعث حل مشکل کمبود آب شود ممکن است به صورت موقت مشکلی را حل کرده باشد اما در درازمدت مشکل همچنان به قوت خود باقی است و حتی شدید هم می‌شود نمونه آن در استان اصفهان بود که وقتی پروژه انتقال آب کوهرنگ یک را انجام دادند تصور بر این بود که مشکلات حل شد ولی زمانی که انتقال آب صورت گرفت همان توهم مصرف ایجاد شد و مهاجرپذیری انتقال افتاد و یک دفعه با یک رشد نامتوازن صنایع پر مصرف مواجه شدیم و این باعث شد که نیازها نه تنها برآورده نشود بلکه نیازهای جدید و حتی بیشتر از قبل هم ایجاد شد و پروژه انتقال کوهرنگ ۲ صورت گرفت و این پروژه هم به صورت موقت چند سال مشکل را حل کرد اما باز هم مشکل همچنان وجود داشت و بیماری سر جای خود بود و مشکل عود کرد و بعد به دنبال اجرای پروژه کوهرنگ ۳ شدند.

وی اظهار داشت: کوهرنگ ۳ هم هنوز نهایی نشده بود که انتقال آب تونل گلاب یک و گلاب ۲ اتفاق افتاد و الان پروژه تونل گلاب ۲ در دست اقدام است که باز هم مشکلات به قوت خود باقی است و پروژه انتقال آب بهشت‌آباد مطرح شده است که قرار است سه استان اصفهان، یزد و کرمان را پوشش بدهد. تقریباً حدود ۴۰ درصد از آبی که قرار است منتقل شود که برآورد کردند حدود ۵۸۰ میلیون مترمکعب در سال است. ۲۵۰ میلیون مترمکعب سهم اصفهان، ۱۵۰ میلیون مترمکعب یزد و حدود ۱۸۰ میلیون مترمکعب هم مربوط به استان کرمان است. مجموع این پروژه‌های انتقال آب و سدهایی که ساخته شد مانند سد کارون ۳، کارون ۴ و خرسان و پروژه جدید انتقال آب ونک به رفسنجان، مجموعاً باعث شد حساسیت عمومی و تنش اجتماعی در منطقه‌ ایجاد شود هم خوزستان با مشکلات جدی مواجه شد و به شدت دبی کارون بزرگ کم شد.

خاکپور افزود: آنقدر دبی کارون کم شد که با توجه به پساب‌های فاضلاب‌های صنعتی که داخل کارون می‌رفت مانند فاضلاب شد، کارون از سودمندی خارج شد و ورودی آب به دهانه خلیج‌فارس به شدت کم شد و وقتی دبی خیلی کم می‌شود آب شور دوباره به رودخانه برمی‌گردد و نخلستان‌های اروندرود و بهمن‌شیر را خشک کرد و آن تنش‌های اجتماعی را برای ساکنان منطقه ایجاد کرد. در استان‌های چهارمحال و بختیاری با توجه به خشکسالی‌هایی که کشور را بیش از ۱۰ سال است که درگیر کرده است چهارمحال هم درگیر شد و هم اکنون بالغ بر ۲۰۰ روستا در چهارمحال و بختیاری آب شرب آنها از طریق تانکر تأمین می‌شود.

وی ادامه داد: وضعیت ۱۱ دشت، استان چهارمحال و بختیاری به دلیل برداشت‌های بی‌رویه از ‌آب‌های زیرزمینی بحرانی شده است. کشاورزان با مشکل مواجه شدند و مجموع اینها باعث شده است که تنش‌های اجتماعی جدی در استان‌های چهارمحال و بختیاری و خوزستان ایجاد شود و شرایط نگران‌کننده‌ای در منطقه حاکم شود.

این کارشناس محیط زیست تصریح کرد: انتظارات از دولت بسیار بالاست، دولتی که ادعای دولت محیط زیستی دارد و رئیس جمهور اعلام می‌کند دولت من یک دولت محیط زیستی است توقعات بالا می‌رود، انتظارات مردم و فعالان محیط زیست این است که دولت بیشتر به ملاحظات زیست محیطی و ارزیابی‌ها توجه کند، هم اکنون در شرایطی قرار گرفتیم که تمام این پروژه‌ها فاقد مجوز ارزیابی هستند وقتی دولتی چنین ادعایی دارد پروژه‌هایی که مشمول ارزیابی می‌شود تا زمانی که مجوز ارزیابی نگیرد نباید فعالیت کنند و الان رویه این شد که پروژه‌ها را ذخیره کنند تا بگویند بیت‌المال هزینه شده، برای پروژه خرسان بالای ۱۰۰ میلیارد تومان هزینه شده و این پرسش جدی وجود دارد که سازمان محیط زیست در این چند سال چه کار می‌کرده است آن چیزی که نگران‌کننده‌تر از این وضعیت است این است که دستگاه قضایی به عنوان یک دستگاه مستقل باید ورود پیدا کند که این اتفاق نیفتاده است.

خاکپور افزود: با توجه به سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه محیط زیست و بخشنامه‌ای که رئیس قوه قضاییه در مورد مقابله با تخریب‌های محیط زیستی داشتند انتظار این است که دعواهای سیاسی، فشارهای سیاسی و لابی‌ها به مسائل محیط زیست وارد نشود و اجازه ندهد این پروژه‌ها که اما و اگر دارد ادامه پیدا کند و اجازه ندهند بیت‌المال این گونه هزینه شود و خسارت‌های جدی محیط زیست ایجاد شود وقتی مردم ببینند دولت به قانون توجهی نمی‌کند چه انتظاری داریم که مردم جنگل‌ها را قطع نکنند.

وی اظهار داشت: مردم دعوای بین محیط زیست و وزارت نیرو را می‌بیند سازمان محیط زیست در این مدت در آن حدی که مأموریت داشت به وظایف خود که قانون بر عهده او گذاشته عمل نکرده است و متأسفانه تنها به ۴ تا اخطار بسنده کرده یا به یک دادخواست اکتفا می‌کند و به یک حوزه قضایی اعلام جرم می‌کند اگر آن حوزه به وظایف خود عمل کند که مشکل حل می‌شود و اگر به وظایف خود عمل نکند سازمان محیط زیست هم دیگر پیگیری نمی‌کند.

این کارشناس محیط زیست تصریح کرد: سازمان محیط زیست به عنوان مسئول محیط زیست کشور باید پاسخگو باشد. رئیس سازمان محیط زیست، معاون رئیس جمهور است و مقام کوچکی نیست می‌تواند این موضوعات را در هیأت دولت مطرح کند و دیگر در بدترین حالت می‌تواند استعفا دهد.

تجمعات محیط زیستی؛ نشانه‌ای از بلوغ اجتماعی

دوشنبه, ۲۵ آذر, ۱۳۹۲

     اتحاد و همسویی‌های کم‌نظیر فعالان محیط زیستی به همراه افزایش حساسیت‌های محیط زیستی در میان برخی مردم کشور که منجر به شکل‌گیری تجمعات اعتراضی در دفاع از حوزه محیط زیست و طبیعت گردید سبب شد تا سال ۱۳۹۲ با امیدهای زیادی در بین دوستداران محیط زیست کشور همراه شود و برای نخستین‌بار توسط فعال برجسته محیطزیست کشور – محمد درویش عزیز – به‌سزاواری سال “بیداری محیط زیستی ایرانیان” نامیده شود. ماجرای امیدآوری در تیرماه سال جاری با تشکیل نخستین زنجیره انسانی محیط زیستی برای نجات دیرینه‌ترین باغ گیاه‌شناسی کشور در نوشهر آغاز شد و با برگزاری اجتماع محیط زیستی بی‌سابقه مردادماه در زنجان به بهانه اعتراض به آلودگی‌های منتشر شده از کارخانه غیر استاندارد سرب و روی زنجان ادامه یافت. سومین زنجیره انسانی محیط زیستی به بهانه حفاظت از کوه شاه در بافت کرمان در مقابل عملیات‌های حفاری و اکتشاف سنگ معدن در شهریورماه با حضور صدها نفر از دوستدارن محیط زیست از سراسر کشورشکل گرفت.

     با اجتماع پرشور و ۱۰ هزار نفری اهواز و زنجیره‌های انسانی محیط زیستی آبان‌ماه سال جاری که به بهانه مخالفت و اعتراض به پروژه‌های انتقال آب از سرشاخه‌های کارون بزرگ به فلات مرکزی کشور و بی‌توجه‌ای تصمیم‌گیران به شرایط شکننده منطقه خوزستان در ساحل کارون تشکیل شد، بیداری محیط زیستی در جنوب کشور هم گسترش پیدا کرد. سرانجام نوبت به مردمان دیار زنده‌رود در استان چهارمحال و بختیاری رسید تا در اعتراض به حفر تونل‌های انحراف آب گلاب ۱ و ۲ که منجر به مرگ رودخانه زاینده‌رود در مقطع چهارمحال و بختیاری خواهد شد، نخستین زنجیره انسانی محیط زیستی‌شان را در آذرماه تشکیل دهند.

     برخلاف امیدواری‌هایی که چنین حرکت‌های مدنی در راستای مشارکت مسئولانه مردم در مواجه با موضوعات محیط زیستی بوجود می‌آورند، متأسفانه سخنان اخیر استاندار اصفهان که در شبکه اطلاع‌رسانی رهیاب‌نیوز منتشر شده است سبب نگرانی بسیاری از فعالان محیط زیست کشور شده و اعتراضات گسترده نمایندگان و مردم استان‌های خوزستان و چهارمحال و بختیاری را به‌دنبال داشته است.  

      به گزارش رهیاب نیوز رسول زرگر استاندار اصفهان ناباورانه و برخلاف منشور حقوق شهروندی دولت تدبیر و امید در زمینه فعالیت‌های اجتماعی و محیط زیستی، در مصاحبه‌ای از تجمعات مردمان خوزستان و چهارمحال و بختیاری در حمایت از رودخانه‌های کارون بزرگ و زاینده‌رود به شکل توهین‌آمیزی انتقاد کرده و مقابل در خواست مردم اصفهان برای برگزاری اجتماع محیط زیستی حمایت از زاینده‌رود گفته است: “با تجمع در کنار زاینده‌رود موافق نیستم چون معتقدم بلوغ اجتماعی و سیاسی مردم اصفهان بالاتر از مردم خوزستان و چهارمحال و بختیاری است”. سخنانی که نمایندگان و مردمان استان‌های خوزستان و چهارمحال و بختیاری آن‌را توهین به‌ فرهنگ منطقه خوانده و اعتراضات گسترده‌ای را آغاز کرده‌اند.

      اگر این گفته‌ها مربوط به استاندار اصفهان باشد بدون شک مغایر با اصول اخلاقی و ناقض منشور حقوق شهروندی دولت تدبیر و امید و همچنین برخلاف حقوق مسلم مردم در اصول ۲۷ و ۵۰ قانون اساسی کشور بوده و تنش‌های منطقه‌ای میان مردمان استان‌های چهارمحال و بختیاری و خوزستان با اصفهان را افزایش داده و نارضایتی‌های عمومی را به‌دنبال خواهد داشت.

      فراموش نکنیم که چنین حرکت‌های مدنی در دفاع از محیط زیست حاصل تلاش‌های ستودنی فعالان حوزه‌های فرهنگی و محیط زیستی کشور بوده که پس از سال‌ها اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی شاهد ایجاد چنین ظرفیت‌های ارزشمند اجتماعی در میان مردم مناطق مختلف کشور هستیم. فرصت گران‌بهایی که یقینا” دولتمردان بایستی به‌سزاواری قدر آن‌را دانسته و در جهت توسعه و فراگیری عمومی آن گام‌های بزرگتری بردارند.

     امید که از این پس تمامی استانداران ما – به عنوان عالی‌ترین مقامات اجرایی دولت در استان‌ها – و دیگر دولتمردان با تأسی از بیداری محیط زیستی مردم در این استان‌های کشور، بکوشند تا اینگونه حرکت‌های مدنی محیط زیستی در تمامی سکونتگاه‌های میهن عزیز بسط پیدا کند و دغدغه‌های محیط زیستی در شمار اولویت‌های کاری دستگاه‌های اجرایی و مطالبات اولویت‌دار همه مردمان ایران‌زمین قرار گیرد.

هشدار متخصصین آب برای آغاز منازعات و تنش‌های اجتماعی در چهارمحال و بختیاری

یکشنبه, ۲۶ آبان, ۱۳۹۲

     دانشیار دانشگاه شهرکرد و متخصص برجسته حوزه آب کشور، اجرای پروژه انتقال آب بین حوضه‌ای از سرشاخه‌های کارون بزرگ به اصفهان و فلات مرکزی کشور که قرار است با احداث تونل ۶۵ کیلومتری از عمق بیش از ۳۰۰ متری دشت‌های کشاورزی شرق استان چهارمحال و بختیاری صورت پذیرد را منشأ منازعات و بحران‌های اجتماعی آینده در منطقه می‌داند. دوست ارجمندم دکتر حسین صمدی بربنیاد اسناد و مدارک مندرج در مطالعات مشاور پروژه و همچنین یافته‌های پژوهشی و تحقیقاتی فنی و اجتماعی خود، یادداشتی را تهیه کرده است که شرح کامل آن‌را با خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک می‌گذارم:

تونل بهشت آباد؛ منشأ منازعات و بحران‌های اجتماعی آینده

حسین صمدی بروجنی – دانشیار دانشگاه شهرکرد

     در سال‌های اخیر، طرح انتقال آب بهشت‌آباد از استان چهارمحال و بختیاری به فلات مرکزی ایران مطرح شده که در مطالعات آن تنها گزینه بررسی شده احداث تونل ۶۵ کیلومتری از عمق بیش از ۳۰۰ متری اراضی شرق استان چهارمحال و بختیاری است. عمق قرارگیری زیاد تونل، طولانی بودن تونل و شرایط خاص زمین‌شناسی مسیر عبور تونل و فرضیات دست بالا در میزان آب قابل انتقال باعث شده این طرح در معرض انتقادهای شدید کارشناسی قرار گیرد. از جمله این موارد می‌توان به مقالات، نامه‌ها و گزارشاتی اشاره کرد که از سوی مجامع علمی و قانونی مختلف ارائه و منتشر شده است.

     نامه سازمان حفاظت از محیط زیست کشور در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۸۶، گزارش فروردین‌ماه ۱۳۸۷ و مرداد ۱۳۹۱ مرکز پژوهش‌های مجلس (قابل دستیابی در سایت www.Majlis.ir)، گزارش شرکت مهاب قدس در مورد طرح بهشت‌آباد در سال ۱۳۸۹، عدم تأیید طرح بهشت‌آباد در کمیته تخصصی آب وزارت نیرو، نامه سازمان بازرسی کل کشور به وزارت نیرو در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۰ و نامه‌های متعدد انتقادی از سوی مسئولین و نمایندگان استان‌های چهارمحال و بختیاری و خوزستان در مورد این طرح اشاره کرد. چه‌بسا اجرای طرح با وضع کنونی، تبعات منفی هم برای حوضه مبدأ و هم برای حوضه مقصد در پی خواهد داشت که خلاصه آن به شرح زیر بیان می‌گردد:

الف) اثرات منفی بر منطقه مبدأ

     اولین اثر منفی احداث تونل بهشت‌آباد، زهکش کردن منابع آب زیرزمینی محدود منطقه مسیر واقع در استان چهارمحال و بختیاری است که این امر بدلیل وجود تشکیلات کارستیک و گسلی در مسیر تونل (که بیش از ۴۰ مورد گسل در مسیر تونل وجود دارد و بیش از ۱۰ کیلومتر از مسیر تونل را سازندهای کارستیک تشکیل میدهد) می‌باشد و باعث خواهد شد بسیاری از چشمه‌ها، قنوات و چاه‌ها در دشت‌های شلمزار، جونقان، هفشجان، فرخ شهر و شهرکرد خشک یا کم‌آب گردد. بدیهی است این امر برای حوضه بهشت‌آباد به عنوان کم‌بارش‌ترین منطقه استان چهارمحال و بختیاری و حوضه‌ای که حدود ۶۰ درصد از جمعیت کل استان را در خود جای داده، می‌تواند بحران جدی اجتماعی و زیست‌محیطی پدید آورد. جالب است وزارت نیرو در نامه تخصیص آب طرح بهشت‌آباد در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۳۸۹ بدلیل آگاهی از خطرات تونل بهشت‌آباد، اجرای طرح را به بررسی و مطالعه گزینه‌هایی که بر آب زیرزمینی منطقه مسیر تونل تأثیر سوء نداشته باشد، منوط نموده است. هرچند این مصوبه تا کنون مورد توجه خود وزارت نیرو نیز قرار نگرفته است!!.

     دومین اثر، ناشی از دست بالا در نظر گرفتن ظرفیت آب قابل انتقال است که این امر توسعه حوضه بهشت‌آباد را با مشکل مواجه کرده و در آینده موجب تعارضات و منازعات محلی بر سر استفاده از آب خواهد شد.

     سومین مورد مشکلات اجتماعی از جمله افزایش مهاجرت بخاطر خشک یا کم آب شدن چشمه‌ها، قنوات و چاه‌های منطقه مسیر و زیر آب رفتن روستاهای منطقه با جمعیت حدود ۵۰۰۰ نفر می‌باشد.

     چهارمین مسئله مشکلات مخزن در افزایش خطر زلزله القائی و ناپایداری و فرو ریختن دیواره‌های مارنی مخزن در محدوده اردل است که این امر به جانمائی نا مناسب احداث سد بر می‌گردد.

     پنجمین مورد به اثرات اجرای طرح به مناطق پائین دست و ایجاد عدم‌النفع در تولید برق (در نیروگاه‌های زنجیره‌ای خوزستان) و کشاورزی در این منطقه برمی‌گردد که از نظر اقتصادی و اجتماعی توجیه طرح را مورد سؤال قرار می‌دهد.

ب) اثرات منفی بر منطقه مقصد

     اولین مسئله افزایش بارگذاری بر رودخانه زاینده‌رود بدلیل فرض دست‌بالا در تعیین ظرفیت آب قابل انتقال است و در حالیکه آب مازاد مطمئن حوضه برای انتقال حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب در سال برآورد شده، در نامه تخصیص مورخ ۲۱ شهریور ۱۳۸۹ میزان آب تخصیص یافته به این طرح ۵۸۰ میلیون مترمکعب در سال است و این به معنی ۲۶۵ میلیون مترمکعب بارگذاری بیشتر بر رودخانه زاینده‌رود است.  نمونه این اتفاق را می‌توان در تونل‌های اول و دوم کوهرنگ مشاهده کرد. در حالیکه برنامه‌ریزی بهره‌برداری از تونل‌های اول و دوم به ترتیب برای ۳۰۰ و ۲۵۰ میلیون مترمکعب در سال بوده و براین اساس در حوضه زاینده‌رود تقاضای جدید آب به همین میزان تعریف شده، متأسفانه در خشکسالی‌های اتفاق افتاده در سال‌های اخیر، آب انتقالی از این دو تونل  مجموعأ در حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب در سال بوده است. همین امر باعث شده که تونل‌های کوهرنگ نه تنها برای زنده ماندن زاینده‌رود نتوانستند کاری از پیش ببرند بلکه با اعمال بارگذاری بر حوضه زاینده‌رود مشکل را تشدید کردند.

     متأسفانه همان رویکرد قبلی برای تونل بهشت‌آباد نیز دارد تکرار می‌شود و نشانه‌های این امر را می‌توان از همین حالا در گزارش اخیر مطالعات منابع و مصارف آب حوضه زاینده‌رود (زایندآب، ۱۳۸۸) مشاهده کرد که بر اساس آن در برنامه توسعه آتی صنعت استان اصفهان، نیاز آبی این بخش از ۱۸۸ میلیون مترمکعب به ۴۷۰ میلیون مترمکعب در سال افزایش داده شده است و این امر به پشتوانه طرح بهشت‌آباد روی داده است. بدیهی است برای پیشگیری از وقوع این بحران بایستی وزارت نیرو در نامه تخصیص خود، بازنگری کرده و بجای مقدار متوسط آورد رودخانه، مقدار آب مطمئن واقعی را که حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب در سال است، ملاک عمل در طرح بهشت‌آباد قرار دهد. در این صورت هدف انتقال صرفأ تأمین آب شرب خواهد بود و چون آب برگشتی از شرب ۷۰ درصد میباشد، تأمین آب صنایع می‌تواند از محل تصفیه فاضلاب آب شرب انجام شود.

     دومین مورد هزینه اجرای بسیار بالای اجرای تونل است، چرا که حفر تونل بهشت‌آباد بطور مشابه با تونل سوم کوهرنگ، با عدم قطعیت‌های فنی زیادی مواجه بوده و هزینه تونل نسبت به برآورد اولیه ۸ برابر بیشتر می‌شود و این به معنی این‌است که هزینه طرح بهشت‌آباد از مرز ده هزار میلیارد تومان نیز فراتر خواهد رفت. بدیهی است این حجم بالای سرمایه‌گذاری بدلیل محدودیت‌های بودجه‌ای باعث می‌شود سرمایه‌گذاری‌ها در بخش مدیریت مصرف و حفاظت از منابع آب زیرزمینی حوضه زاینده‌رود عقیم بماند و فرصت‌های احیای منابع آب زیرزمینی اصفهان و تحقق اقدامات و برنامه‌های مدیریت مصرف و مدیریت تقاضا از دست برود.

     سومین مسئله که به واسطه مشکل دوم پدید می‌آید زمان‌بر شدن اجرای تونل بهشت‌آباد، بر خلاف برنامه مورد انتظار است که این زمان با توجه به تجربه تونل سوم کوهرنگ ممکن است به سه تا پنج دهه بطول بیانجامد. لذا این امر محتمل است که پیش از اتمام طرح بهشت‌آباد، مصارف جدید آب شرب و صنعت (بویژه خط انتقال به یزد و کرمان و صنایع جدید اصفهان) عملیاتی شده و زاینده‌رود به واسطه این طرح از قبل هم خشک‌تر شود.

     چهارمین مورد تأثیر منفی طرح انتقال آب بر فرهنگ استفاده از آب در استان‌های کم‌آب در حوضه مقصد است چراکه بجای اینکه کانون توجه‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها بر مدیریت تقاضا و بهینه‌سازی مصرف آب باشد، بر حفر تونل و اتمام طرح معطوف گشته و امکان فرهنگ‌سازی برای صرفه‌جوئی آب از بین می‌رود. نمونه این تأثیرات منفی را می‌توان در استان یزد و پس از احداث خط اول لوله انتقال آب از زاینده‌رود به این استان مشاهده کرد.

     پنجمین موضوع افزایش مشکلات اجتماعی در حوضه مقصد و بالاگرفتن منازعات محلی و بین بخشی در خشکسالی‌ها است! چراکه ظرفیت طرح انتقال آب بهشت‌آباد براساس متوسط آورد رودخانه در نظر گرفته شده و در زمان خشکسالی آبدهی رودخانه نسبت به شرایط نرمال ممکن است بین ۳۰ تا ۶۰ درصد با کاهش مواجه شود و چون بواسطه طرح بهشتآباد، نیازهای جدید شرب و صنعت استان‌های دیگر به زاینده‌رود تحمیل شده در زمان خشکسالی تأمین نیاز آب کشاورزان این حوضه در اولویت بعدی قرار خواهد گرفت، لذا عدم تأمین آب موجب مشکلات اجتماعی و حتی منازعات محلی و منطقه‌ای می‌گردد. 

جمع بندی تونل بهشت‌آباد

     اگرچه شرکت آب منطقه ای استان اصفهان بدون اخذ مجوز زیست محیطی و رعایت مفاد ابلاغیه تخصیص آب وزارت نیرو، برخی اقدامات اجرائی نظیر انعقاد قرارداد با پیمانکار و تجهیز کارگاه و سفارش دستگاه حفار TBM را صرفا از طریق فشارهای سیاسی شروع کرده است ولی براساس اسناد و مدارک موجود که در بالا به آنها اشاره شد پر واضح است که حفر تونل بهشت آباد به صلاح حوضه زاینده‌رود نبوده و منافع عمومی را بواسطه بحران‌های اجتماعی که در آینده بوجود می‌آورد، به خطر انداخته و مغایر با منافع ملی است. لذا در صورتیکه به قانون و مقررات تمکین شود، فورأ عملیات اجرائی طرح متوقف شده و در سیمای طرح بازنگری می‌شود.

     برای پیشگیری از وقوع این مسائل و مشکلات لازم است موارد زیر مورد توجه قرار گیرد و انجام شود:

 – اولأ وزارت نیرو در نامه تخصیص خود، بازنگری کرده و بجای مقدار متوسط آورد رودخانه، مقدار آب مطمئن حوضه مبدأ را که حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب در سال است، ملاک عمل در طرح بهشت آباد قرار دهد و در این صورت هدف انتقال صرفأ تأمین آب شرب خواهد بود و چون آب برگشتی از شرب ۷۰ درصد می‌باشد، تأمین آب صنایع می‌تواند از محل تصفیه فاضلاب آب شرب انجام شود.

دومأ آنچنان که وزارت نیرو در نامه تخصیص تصریح کرده که نباید طرح بهشت‌ آباد بر منابع آب زیرزمینی منطقه مسیر تأثیر منفی داشته باشد، لازم است با بررسی دقیق گزینه‌های انتقال آب با روش لوله، از انتقال آب با تونل جلوگیری شود.

– و سومأ با بررسی گزینه‌های مختلف احداث سد، ساختگاهی انتخاب شود که کمترین اثرات زیست محیطی را در پی داشته باشد و باعث نشود روستاها و چشمه‌های مهم منطقه به زیر آب فرو روند.

طرح بهشت‌آباد؛ جنگ آب را تشدید خواهد کرد!

دوشنبه, ۲ اردیبهشت, ۱۳۹۲

انتقال آب

     عدم توجه به ملاحظات اجتماعی و محیط‌زیستی در یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای در دیار بختیاری، پیش‌بینی‌های تشدید جنگ آب در این منطقه از کشور را  افزایش داده است. طرح انتقال آب بهشت‌آباد که قرار است از طریق تونلی به‌طول ۶۵ کیلومتر و در عمق ۳۰۰ متری زمین، سالانه حدود ۵۸۰ میلیون متر مکعب آب را از سرشاخه‌های کارون به حوضه زاینده‌رود در منطقه اصفهان منتقل کند؛ به‌دلیل تهدیدهایی که در زهکشی منابع آب دشت‌های واقع شده در مسیر عبور این تونل محرز شده است، به‌شدت مورد مخالفت مردم و مسئولان استان چهارمحال و بختیاری قرار داشته و بدون شک تنش‌های اجتماعی نگران کننده‌ای را در منطقه به‌دنبال خواهد داشت. 

     ماجرایی که در سخنان سعید زمانیان یکی از نمایندگان مردم چهارمحال و بختیاری در مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با خبرگزاری فارس به آن اشاره شده که «در صورتی که مسئله آب استان از سوی مسئولان رفع نشود این موضوع به بدنه جامعه کشیده میشود.»

     فراموش نکنیم که بحران‌های ناشی از کم آبی و پروژه‌های انتقال آب ریشه در نحوه برنامه‌ریزی و مدیریت آب حوضه زایند‌رود در گذشته و حال داشته که توسعه نامتوازن با صنایع پر مصرف، راندمان پایین مصرف آب در بخش کشاورزی و گسترش شهرنشینی چنین سرنوشت فاجعه‌باری را برای زاینده‌رود و تالاب گاوخونی رقم زده و تنش‌های اجتماعی در هر دو منطقه مبدأ و مقصد را به دنبال خواهد داشت.

      در همین زمینه مصاحبه نگارنده با خبرنگار خبرگزاری میراث فرهنگی را می‌توانید در این نشانی بخوانید.

یک درخواست از استاد مجید انتظامی؛ لطفا”امضاء کنید

جمعه, ۹ تیر, ۱۳۹۱

قرار است که استاد مجید انتظامی به سفارش شرکت “آب و نیرو” و در ستایش ساخت سدهای بزرگ مخزنی، سمفونی کارون را در هیجدهمین روز از تیرماه بنوازد. اینک گروهی از فعالان محیط زیست ایران، نامه‌ای را خطاب به استاد انتظامی نوشته و از ایشان درخواست کرده‌اند که از اجرای چنین اثری با چنان هدفی انصراف دهند و در عوض در سوگ کارون بنوازند.

شما خواننده گرامی طبیعت بختیاری نیز، چنانچه با محتوای این نامه موافق هستید، لطفاً نام و نشان و ایمیل خود را در کامنت های ذیل این یادداشت درج نمایید. متشکرم

جناب آقای مجید انتظامی؛ استاد بزرگ و ماندگار موسیقی ایران

موضوع: در سوگ کارون

استاد گرامی؛ می‌دانیم که چه اندازه ایران را و مردم پایبند به ارزش‌هایش را دوست داری. هنر تو همواره گویای عشق به این مردم تاریخ‌ساز، عشق به این فرهنگ و هنر متعالی، و عشق به سرزمینت بوده و هست.

استاد عزیز! شاید “نامه دانشجویان و دانش آموختگان خوزستان به استاد مجید انتظامی” را خوانده باشی. با خواندن این نامه همراه دانش‌آموختگان خوزستانی و همراه مردم خوزستان برای کارون گریستیم. کارونی که با تاریخ این سرزمین کهنسال گره خورده است. کارونی که به باور بسیاری تاریخ‌شناسان بیگانه و خودی، جلگه‌هایش گهواره تمدن جهان است چرا که کشاورزی آبی از این جلگه‌ها آغاز شده است. برای کارونی گریستیم که آوازهای مردم بختیاری و لر و خوزی و عرب در لابلای موج‌های خروشانش سُر می‌خورد. برای اندوه مردمی که مدافعان خط نخست ایران زمین بودند و هستند، برای اندوه کسانی که خروش کارون نبض تپنده زندگی‌شان و غیرت بلندشان بود گریستیم.

انتظامی بزرگ! شاید بهتر از ما بدانی که حوضه آبخیز کارون بزرگ تلاقیگاه دین‌های بزرگ اسلام، زردشتی، یهودیت، مسیحیت، صابئین مندایی و زیستگاه مسالمت‌آمیز اقوام مهمی چون فارس، لر، بختیاری، عرب و … از نخستین خاستگاه‌های تمدن بشری و توسعه درون‌زاد بوده است. مرز تنوع گونه‌ای در کارون به نهنگ ماهیان و کوسه می‌رسید و این ماهیان بزرگ تا اهواز نیز مشاهده می‌شدند. اما اینک نه تنها کشتیرانی در کارون ناممکن شده که پل‌های آن روی رودی خاموش و خشک، تصویری غم‌انگیزدارند.

استاد! بهتر از ما می‌دانی که در دهه ۳۰،  پس از چیرگی کودتای ۲۸ مرداد بر سرنوشت کشور، یک الگوی توسعه تقلیدی، ناکارآمد، و ناهماهنگ با زیست بوم برای ایران تدوین شد که یکی از نتایج آن ساخت و سازهای افراطی و سدسازی در آبخیزهای کشور بر پایه منافع شرکت‌های سدساز بیگانه بود. حال آنکه ایرانیان سدسازان بسیار ماهری بودند که از سه هزار سال پیش نخستین سدها مانند بند بهمن یا سد شادروان یا نخستین فناوری‌های پیچیده مانند نخستین سد قوسی جهان (سد ایزدخواست) یا بلندترین سد جهان (کریت طبس با ارتفاع ۶۰ متر – بلندترین سد جهان به مدت ۶۵۰ سال تا پیش از افتتاح سد هور امریکا) را در پرونده‌ مدیریت آب خود داشتند. و نیز ایرانیان پیشینه پر ارزش دیگری را نیز در پرونده خود داشتند که همانا توقف هوشمندانه و از روی آگاهی سدسازی از ۷ سده پیش بود. انگیزه این گزینش، جلوگیری از تبخیر و هدررفت بسیار زیاد آب از دریاچه سدها، توجه به کارایی بسیار کوتاه مدت سدها، و توجه به اثرات درازمدت محیطی آن‌ها بود. چیزی که امریکا تنها از دهه ۱۹۸۰ به آن پی برد و نه تنها سدسازی‌ را متوقف کرد که به برچیدن سدها مشغول شد.

استاد گرامی! می‌دانی که قدرت‌های جهانی پس از ۵۷ به گناه استقلال‌خواهی آن‌قدر سنگ به پای کشور عزیزمان زدند که نرسیدیم به مساله الگوی توسعه بپردازیم. همان الگوی تقلیدی ناسازگار را در شهرسازی و راهسازی و سدسازی و … ادامه دادیم.  بنابر آن الگوی تقلیدی نزدیک به ۱۰۰ سد برای کارون تعریف شد که نیمی از آن‌ها ساخته شده و نیم دیگر در راه است. در حالیکه سدسازی، تخصیصِ هزینۀ ناموثر و ناپایداری است که اگر از اثرات بیابان‌زایی شدید آن مانند ریزگرد، تغییر اقلیم، نابودی زیستگاه‌های جانوران و گیاهان بگذریم، جوامع بومی جلگه خوزستان، بزرگترین زیان‌کاران این داستان غم‌انگیزند.

انتظامی عزیز! شرکت‌های سدساز راستش را به ما نگفتند و بسیاری از ما، از سیاست‌مدار و مسئول و هنرمند تا دانشگاهی و مردم ، در ۶ دهه‌ی گذشته آن‌ها را باور کردیم. سال گذشته مسئولان کشور به خاطر مصائب بی‌شماری که سدسازی برای کشور ایجاد کرده است دستگاه سدساز یعنی وزارت نیرو را منحل و آن را با دو وزارت کشاورزی و نفت ادغام اعلام کردند. اما شرکت‌های بزرگ سدساز با پول و قدرت خود این اقدام درست و در راستای توسعه پایدار ایران را عقیم گذاشتند.

شرکت “آب و نیرو” مهمترین سدساز حوضه زاگرس است که ۲۵ سد در پرونده دارد. کارون ۱، کارون ۳ و کارون ۴ ساخته شده است. و سد گتوند با فشار زیاد بر مردم روستاهایی که روستا و خانه‌شان زیر دریاچه سد مدفون خواهد شد دارد، آبگیری می‌شود. در مغایرت با اصول ۵۰ ، ۴۴ و  ۴۸ قانون اساسی، کاهش شدید کمیت و کیفیت آب کارون و پیامد ناسازگار سدسازی‌ها بر تنوع گونه‌ای و کیفیت زیستگاه‌ها را شاهدیم که بی توجه به حقوق مشروع و قانونی جوامع مولد و با تصرف حقابه کشاورزان، باغداران، مرتعداران، عشایر، نخل‌کاران و ماهی‌گیران خوزستان انجام می شود.

استاد گرامی! از تو می‌خواهیم از شرکت قدرتمند “آب و نیرو” بپرسی در مملکتی که به اعلام استادان دانشگاه علم ‌و صنعت ایران، به اندازه نیاز همه دنیا توان تولید برق خورشیدی دارد و گران هم نیست، چرا نیروگاه برقابی می‌سازد؟ آن هم با اینهمه پیامدهای انسانی و محیطی؟  استاد عزیز! ساخت سد و بویژه سد برقابی در این کشور و با این اقلیم، اگر خیانت نباشد، اشتباه است.

انتظامی عزیز! از تو می‌خواهیم لختی خود را به جای کشاورزان و اهالی آبادی‌های واقع در محدوده‌ی مخزن سد گتوند بگذاری که اینک با زور و فشار زیاد از سوی شرکت “آب و نیرو” دارند تخلیه می‌شوند. آب و برق‌شان قطع شده و با پولی که به ازای خانه و کاشانه و زمین پدری به آنها داده می‌شود، حتی یک قبر هم در شهر مجاور نمی‌توانند بخرند؛ چه رسد به خانه!  اما به زور باید به دنبال بیکاری و بیگاری و سرنوشت غم‌انگیزی بروند که اشغال سرزمین‌شان از سوی شرکت “آب و نیرو” با نام توسعه برای‌شان رقم زده است.

استاد! از تو می‌خواهیم قطعه‌ای در سوگ کارون بنوازی …

با تقدیم احترام

گروهی از فعالان محیط زیست ایران

رونوشت:

دفتر مقام معظم رهبری، ریاست مجلس خبرگان، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست قوه قضائیه‌، ریاست قوه مقننه، ریاست جمهوری، وزیر نیرو، وزیر نفت، وزیر جهاد‌کشاورزی، ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، ریاست سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری، استاندار خوزستان، شهردار تهران‌

سدی که به بهانه احداث تونل سوم کوهرنگ حیات را از قیصری می رباید!

سه شنبه, ۲۴ آبان, ۱۳۹۰

منطقه حفاظت شده قیصری با وسعتی بالغ بر ۱۰ هزار هکتار به عنوان یکی از ذخیرگاه های زیستی جانوری و گیاهی ارزشمند کشور در چهارمحال و بختیاری، با تهدید نابودی مهمترین منبع تأمین آب زیستمندانش روبرو شده است.

قیصری در منطقه کوهرنگ و اردل از حوضه آبخیز کارون بزرگ واقع شده که در سال ۱۳۸۰ به عنوان منطقه شکار ممنوع اعلام شده و ۵ سال بعد به منطقه حفاظت شده ارتقاء پیدا کرد.  منبع اصلی تأمین آب این منطقه رودخانه شهریاری(آب کوهرنگ) است که با طول تقریبی ۱۵ کیلومتر، منطقه را به دو قسمت تقسیم می کند. وضعیت توپوگرافی و کوهستانی(ارتفاع ۱۸۰۰ متر تا ۳۵۵۰ متر از سطح دریا) منطقه، سبب ایجاد میکروکلیماهای متعددی شده که تنوع زیستی گیاهی و جانوری ارزشمندی را به ارمغان داشته و گله های کل و بز، پرندگان و آبزیان زیادی را در خود جای داده است. منطقه حفاظت شده قیصری به دلیل برخورداری از ظرفیت های کم نظیر طبیعت گردی، در راستای برنامه های واگذاری تصدی های مناطق تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست به بخش خصوصی، انتخاب و در دستور کار محیط زیست استان برای سرمایه گذاری بخش خصوصی قرار دارد.

به لحاظ این شرایط ویژه منطقه که ناشی از تعداد و تنوع زیستی جانوری آن می باشد، هرگونه تغییر در حیات هیدرولوژیکی رودخانه کوهرنگ و ایجاد تنش آبی در منطقه، می تواندخطرات و تهدیدهای بیشتری را نسبت به سایر مناطق حاشیه این رودخانه، برای حیات وحش منطقه به دنبال داشته باشد و سبب گدار حیات وحش از این منطقه تحت حفاظت شود.

شروع عملیات احداث سد در محل ورودی رودخانه کوهرنگ به “منطقه حفاظت شده قیصری” برای ذخیره و هدایت آب به داخل تونل سوم کوهرنگ جهت انتقال بین حوضه ای آب از سرشاخه های کارون به زاینده رود، وضعیت نگران کننده و تهدیدآمیزی را در این زیستگاه طبیعی ایجاد کرده و حیات زیستمندان جانوری منطقه را به شدت تحت تأثیر قرار داده و در صورت عدم رعایت حق آبه طبیعی و آب مورد نیاز حیات هیدرولوژیکی این رودخانه، شاهد خسارت های غیرقابل جبران محیط زیستی در این زیسگاه ارزشمند خواهیم بود.

هر چند که در این پروژه عمرانی هم به مانند اکثر پروژه های در دست اجرا، دستگاه اجرایی با کمترین مقاومتی همچنان جلوتر از سازمان حفاظت محیط زیست حرکت می کند و قبل اخذ مجوز ارزیابی لازم، بی توجه به قوانین و مقررات زیست محیطی تجهیز کارگاه کرده و عملیات اجرائی احداث سد را آغاز نموده است، اما انتظار است سازمان حفاظت محیط زیست کشور در اقدامی جامع بر بنیاد ملاحظات محیط زیستی، با اندوخته های آبی منطقه برخورد علمی داشته و با بهره گیری از تمامی ظرفیت های قانونی خود، قبل صدور مجوز ارزیابی و اخذ تضمین های لازم برای رعایت حق آبه طبیعی این رودخانه حیاتی، هرگونه فعالیت مکانیکی در منطقه را متوقف سازد تا برای چندمین بار شاهد طبیعت ستیزی و عملی نشدن تعهدات سدسازان در دیار بختیاری نباشیم.

شوربختانه در سال های اخیر اتفاقات ناگوار و نگران کننده ناشی از عملی نشدن تعهدات مسئولان پروژه های سدسازی کارون ۳ و ۴ را در منطقه شاهد بوده ایم که به رغم پیگیری های متعدد مسئولان و مردم منطقه، هنوز اقدام قابل توجه ای در راستای جبران خسارت در حوزه منابع طبیعی و محیط زیست از سوی وزارت نیرو صورت نگرفته و به مطالبات عادی مردم نیز در زمینه تخریب زیرساخت های رفاهی و معیشتی، مثل قطع شدن جاده های دسترسی و دادن حق آبه در روستای بارز از توابع لردگان با اجرای سد کارون ۳ ، خشک شدن چشمه مروارید و عدم تملک زمین های مردم در اثر احداث تونل سوم کوهرنگ و یا قطع شدن جاده قدیم خوزستان در آبگیری زود هنگام کارون ۴ پاسخ داده نشده و نگرانی ها و مشکلات زیادی را برای مردم منطقه ایجاد کرده است.

دشمن جدیدی به نام مزارع پرورش ماهی !

دوشنبه, ۲۱ شهریور, ۱۳۹۰

رودخانه کارون از زردکوه بختیاری واقع در منطقه کوهرنگ سرچشمه گرفته و به همراه ارمند، خرسان، دز و … کارون بزرگ را تشکیل می دهند. رودخانه کارون با عبور از مناطق کوهستانی و جنگلی چهارمحال و بختیاری، به دلیل چشم اندازهای طبیعی جذابی که در طول مسیر ایجاد کرده و ظرفیت قایقرانی (رفتینگ) که آفریده، همواره به عنوان یکی از جاذبه های طبیعی ارزشمند و مقاصد اصلی گردشگری در محدوده “پایلوت پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی” در استان چهارمحال بختیاری به شمار می رفته است. افزون بر این ها، رودخانه کارون یکی از سه اثر طبیعی مهم استان چهارمحال و بختیاری بوده که به همراه رودخانه زاینده رود و چشمه وقت و ساعت در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است.

اینها را گفتم تا تأسف خود را از اوضاع غم انگیز این رودخانه ارزشمند و بی تفاوتی آشکار و شگفت آور سازمان های متولی در مقابل رفتارهای سودجویانه و تخریب بستر و حریم این رود خروشان و طراوت بخش در محدوده پروژه بین المللی حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزیکه از مهمترین اهداف آن حفاظت از تنوع زیستی، تقویت نظام مناطق حفاظت شده و کاربری پایدار در بخش های آب، توریسم و جنگلداری می باشد – بیان کنم. شگفت‌آور‌‌تر و تأسف‌بارتر آن که این تخریب ها بدون کمترین مقاومتی همچنان ادامه داشته و همچنان بخش های دیگری از بستر و حریم این رودخانه به صورت غیراصولی و غیرفنی تبدیل به مزارع پرورش ماهی می شود.

در طی ۳ سال گذشته، برخی افراد سودجو و فرصت طلب از بی تفاوتی دستگاه های وزارت نیرو، شرکت آب منطقه ای و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان استفاده کرده و با احداث بیش از یکصد مزرعه پرورش ماهی قزل آلا به صورت غیرقانونی و با استفاده از همان مصالح و خاک بستر و حریم رودخانه، ناباورانه تخریب گسترده این رودخانه با ارزش را سبب شده اند.

عملیات های گسترده مکانیکی و سازه ای انجام شده در بستر و حریم رودخانه سبب برهم خوردن نظام هیدرولوژیکی و تخریب اکوسیستم رودخانه گردیده و در ده ها منطقه از رودخانه تغییر مسیر صورت گرفته است. افزون بر آن، رویشگاه های جنگلی و مناظر جذاب دیداری اطراف رودخانه تخریب شده و از ظرفیت های طبیعت گردی و ورزش های رودخانه ای منطقه کاسته شده است. افزایش چشمگیر نرخ فرسایش آبی و انباشت رسوبات در پشت سد کارون ۴ نیز از دیگر پیامدهای خسارت زای این تخریب بستر و حریم رودخانه خواهد بود.

به رغم شرایط توپوگرافی، اقلیمی و زمین شناسی حاکم بر این بخش از حوضه آبریز سد کارون ۴ و ضرورت افزایش ضریب حفاظت خاک منطقه، بدون کمترین مقاومتی از سوی وزارت نیرو و سایر نهاد های متولی این تخریب ها صورت پذیرفته تا در پس هر بارندگی شاهد نابودی این سرمایه گذاری های ناپایدار و انباشت صدها تن خاک در مخزن این سد غول پیکر باشیم.

عدم اعمال نظارت های فنی بر پرورش ماهی در این مزارع سبب برهم خوردن اکوسیستم و حیات آبزیان بومی این رودخانه شده است. ماهی قزل آلای رنگین کمان یک گونه غیربومی مهاجم بوده که حیات آبزیان بومی رودخانه را به خطر انداخته است. هیچ گونه نظارت و قرنطینه ای بر مزارع تولید بچه ماهی نشده و استفاده غیرمجاز از آنتی بیوتیک ها و قارچ ها و همچنین استفاده بیش از حد از خوراک ماهی، نرخ ورود مواد آلی به رودخانه را به شدت افزایش داده و نهایتا” سبب آلوده شدن آب رودخانه شده است. این مزارع پرورش ماهی فاقد حوضچه های تثبیت و طوری های لاشه گیر بوده و سبب ورود ماهی های بیمار و تلف شده و هم چنین ورود مواد آلی غیر مجاز به رودخانه شده اند.

به هر حال این رودخانه کم همتا در چهارمحال و بختیاری روزگار غم باری دارد، حیرت آور اینکه در طی یک سال گذشته و پس از بازدید مدیران دستگاه های متولی و مقامات قضائی محلی، بدون کمترین ممانعتی تعداد این مزارع تقریبا” دو برابر شده و حتی تعداد این مزارع در خط مرزی منطقه حفاظت شده هلن از عدد ۲۰ هم گذشته است و جالب اینکه دادگستری منطقه، مقابله با این تجاوزات به بستر و حریم رودخانه را بر اساس قانون در حیطه وظایف وزارت نیرو و شرکت آب منطقه ای استان دانسته و شکایت سازمان حفاظت محیط زیست در منطقه حفاظت شده را فاقد موضوعیت اعلام کرده است.

امیدواریم فرماندار به عنوان عالی ترین مقام اجرایی منطقه، مدیران و مسئولین نهادهای متولی در حوزه های آب و گردشگری استان و حتی دستگاه قضائی به عنوان مدعی العموم، هرچه زودتر، نسبت به ساماندهی این رودخانه زیبا، کم‌نظیر و ارزشمند در طبیعت بختیاری اقدام کنند.

ادامه مطلب»

رسوب گذاری و مرگ زودرس سدهای بزرگ برق آبی در دیار بختیاری!

جمعه, ۶ اسفند, ۱۳۸۹

۸۶ درصد گستره ی کوهستانی و پرشیب سرزمین چهار محال وبختیاری به عنوان حوضه ی اصلی ۶ سد بزرگ برق آبی احداث شده و در دست ساخت کشور – کارون ۳ و ۴ و ۵ و خرسان ۱ و ۲ و ۳ – با ضریب جریان سطحی بیش از ۶۰ درصد و پوشش گیاهی تنک و تخریب شده به همراه خاک های بسیار حساس این سرزمین، هر ساله سبب انباشت رسوبات و کاهش بخش قابل توجهی از ظرفیت مخازن این سدها و وارد آوردن خسارت های مالی هنگفتی به این سازه های بتنی غول پیکر ذخیره سازی آب و تولید برق می گردد.

به رغم شرایط توپوگرافی، اقلیمی و زمین شناسی حاکم بر سرزمین بختیاری، ولیکن نبایستی بهره برداری های نادرست و نقش مخرب انسان و دام را به عنوان مهمترین عوامل فرسایش و رسوب نادیده گرفت. تخریب جنگل ها و مراتع، شخم در جهت شیب، تبدیل اراض مرتعی و اراضی زیراشکوب جنگلی به کشاورزی، چرای مفرط و اجرای عملیات های عمرانی توسعه ای بدون رعایت اصول صحیح علمی به عنوان مهمترین دلایل فرسایش و رسوب در کشور و حوضه های آبخیز سدهای چهار محال و بختیاری محسوب می گردد.

فرسایش خاک علاوه بر وارد آوردن خسارت بر سدها، سبب کاهش تا ۵۰ درصدی تولید محصول در اراضی کشاورزی شده و این کاهش تولید زمینه و انگیزه ی دست اندازی بیشتر جوامع محلی به اراضی مرتعی و زیراشکوب جنگلی را مهیا خواهد کرد. بر بنیاد گزارش های وضعیت فرسایش و رسوب وزارت نیرو،خسارت های  زیست محیطی ناشی از خاک از دست رفته و اثر نامطلوب این فرسایش و رسوب بر حیات رودخانه ها و تالاب ها و زمین های زراعی، معادل ۹ برابر خسارت های وارده بر سدها و ارزش سرمایه گذاری جهت ایجاد حجم این مخازن این سدها برآورد گردیده است.

با توجه به فشارهای مضاعف جوامع محلی و تخریب پوشش گیاهی و جنگلی و روند رو به رشد فرسایش و رسوب در حوضه های آبخیز این سدها (۲۵ تن در هکتار در سال) و همچنین به منظور جلوگیری از هدر رفتن سرمایه های کلان کشور، پرداختن به اقدامات حفاظتی و پیشگیرانه از فرسایش خاک در محل اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. لذا تخصیص اعتبار متناسب و اقدامات جامع نگرانه آبخیزداری که همزمان با ساخت سدها صورت می گیرد می تواند سهم به سزایی در افزایش عمر مفید سدها و کاهش هدر رفت سرمایه گذاری های صورت گرفته داشته باشد.

عدم برخورداری ملاحظات محیط زیستی (آب و خاک و پوشش گیاهی) از وزن و جایگاه سزاوار در سبد اولویت های بودجه ریزی ملی و استانی سبب گردیده است موضوع حیاتی تخصیص اعتبار جهت این اقدامات حفاظتی و پیشگیرانه ی هم زمان با احداث سدها از اهمیت مورد انتظار برخوردار نباشد و گوشی هم برای شنیدن صدای کارشناسان و مسئولان محیط زیست و منابع طبیعی وجود نداشته باشد!

بنابراین ضرورت دارد وزارت نیرو به عنوان یکی از اصلی ترین ذینفعان فعالت در حوضه های آبخیز این سدها – که هر ساله متحمل بیشترین خسارت ناشی از ته نشست رسوب در مخازن و کاهش عمر مفید سدهایش می گردد – با اختصاص بخشی از درآمدهای سدهای برق آبی از فرسایش خاک و انباشت رسوبات در پشت مخازن و کاهش عمر مفید این سدهای مخزنی ممانعت نماید.

در همین راستا در جلسه ی کارگروه آب و کشاورزی دومین سفر استانی هیأت دولت به استان چهار محال و بختیاری مصوبه ارزشمند «اختصاص بخشی از درآمدهای حاصل از فروش برق نیروگاه ها به منظور مطالعه و انجام عملیات های آبخیزداری در بالا دست سدهای مخزنی برق آبی» به تصویب رسید و مقرر گردید لایحه پیشنهادی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور  تقدیم مجلس شورای اسلامی گردد.

امید است با پیگیری های مقامات عالی استانی و ملی و توجه سزاوار نمایندگان مردم استان در مجلس شورای اسلامی لایحه پیشنهادی سازمان جنگل ها در مجلس مطرح و به تصویب برسد.