چهارشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۳۹۳
افزایش حساسیتهای محیط زیستی در میان مردم شهرها و جوامع محلی مناطق مختلف کشور که منجر به شکلگیری تجمعات اعتراضی در دفاع از حوزه محیط زیست و طبیعت، افزایش مطالبات محیط زیستی مردم از مسئولین و ایجاد موجهای تفنگشکنی و انزجار از شکارچیگری گردید سبب شد تا سال ۱۳۹۲ امیدوارانهتر و متفاوت با سالهای گذشته در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی باشد و به سزاواری توسط محمد درویش عزیز بهعنوان سال “بیداری محیط زیستی ایرانیان” نامیده شود.
در همین زمینه گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان داشتهام که میتوانید شرح کامل آنرا – که در صفحه ۵ شماره ۲۴۵۷ مورخ ۹ اردیبهشت ۹۳ این روزنامه وزین منتشر شده است – در زیر ملاحظه فرمایید:
سال گذشته و بهویژه در ماههای پایانی این سال، شاهد یک موج بیداری محیط زیستی در کشور بودیم. در بسیاری از مناطق کشور شکارچیان و مردم محلی تفنگهای شکار خود را شکستند همانطور که شهروندان در شهرهای مختلف کشور با ایجاد زنجیره انسانی در حمایت از محیط زیست مشارکت خود را اثبات کردند. بهحق میتوان سال ۹۲ را سال بیداری محیط زیستی نامید و در روزهای سپری شده از سال جدید نیز این موج بیداری ادامه پیدا کرده است.
دلیل اینکه یکباره شهروندان در امر محیط زیست مشارکت فعالانه پیدا کردهاند، چیست؟ چرا یکباره محیط زیست به دغدغه و اولویت اصلی بسیاری از شهروندان تبدیل شده است؟ پاسخ این سوالها و سوالاتی از این دست این است که سیاستگذاریهای سازمان حفاظت محیط زیست باعث شده است مشارکتهای مردمی در این زمینه بالا برود. در واقع، مدیریت جدید سازمان حفاظت محیط زیست به مردم و انجمنها فرصت داده است و این مشارکت در این حوزه را افزایش داده است.
واقعیت این است که اگر بنا داریم مشکلات زیستمحیطی حل شود راهی جز افزایش مشارکت اقشار مختلف مردم و فرهنگسازی در این زمینه نداریم. مسائل مختلفی در حوزه محیط زیست وجود دارد. گونههای گیاهی و جانوری در معرض خطر قرار گرفتهاند و برای حمایت از این گونهها تنها نمیتوان سیاست برخورد با متخلفان را پیش گرفت.
تجربه و منطق میگوید بیش از آنکه نیازمند پلیس و محافظ برای حفظ محیط زیست باشیم، نیاز به فرهنگسازی در این زمینه داریم. این کاری بود که از مدتها قبل باید انجام میشد و باعث خوشحالی است که در سال ۹۲ حرکتی که باید خیلی پیش از این آغاز میشد بالاخره شروع شد. فرهنگسازی در این زمینه موجب شده است که موجی از انزجار از شکار اتفاق بیفتد.
در بحث شکار مساله مهمی که وجود داشت این بود که تعداد قابلتوجهی از گونهها در معرض انقراض توسط چوپانها و مردم محلی، آن هم بهدلیل حفاظت از خود و دامهایشان شکار میشدند. در مواردی فردی که یک پلنگ را شکار میکرد بهدرستی نمیدانست حیوان شکارشده چه ارزش و قیمتی دارد. لازم بود که به اطلاع عموم مردم برسد که ارزش پلنگی که در معرض انقراض است، بسیار بیشتر از چند دامی است که توسط او شکار شده است. این اطلاعرسانی و آگاهسازی کمابیش اتفاق افتاده است. بخشی از آن به این برمیگردد که اقدامی نمادین در این راستا انجام شود و سازمان حفاظت محیط زیست، فعالان این حوزه و رسانهها تبلیغ ویژهای روی آن انجام دهند.
در این میان سازمان محیط زیست به صداوسیما بهعنوان رسانهای فراگیر نیز احتیاج داشت. در مواردی این سازمان پوشش خوبی از اتفاقاتی که افتاده بود داشت و همین موج بیداری محیط زیستی را تشدید کرد. موج بیداری محیط زیستی همچنان باید ادامه یابد. اگر ما اکنون شاهد این هستیم که یک چوپان لرستانی ضرر و زیانی که یک پلنگ به او زده است را میبخشد، کار نمادین بزرگی انجام شده است که خود میتواند آموزنده باشد. چنین فعالیتهایی باید مورد تشویق و ترویج قرار بگیرد و سازمان حفاظت محیط زیست رویکرد خود در این زمینه را حفظ کند.
دوشنبه, ۲۵ آذر, ۱۳۹۲
اتحاد و همسوییهای کمنظیر فعالان محیط زیستی به همراه افزایش حساسیتهای محیط زیستی در میان برخی مردم کشور که منجر به شکلگیری تجمعات اعتراضی در دفاع از حوزه محیط زیست و طبیعت گردید سبب شد تا سال ۱۳۹۲ با امیدهای زیادی در بین دوستداران محیط زیست کشور همراه شود و برای نخستینبار توسط فعال برجسته محیطزیست کشور – محمد درویش عزیز – بهسزاواری سال “بیداری محیط زیستی ایرانیان” نامیده شود. ماجرای امیدآوری در تیرماه سال جاری با تشکیل نخستین زنجیره انسانی محیط زیستی برای نجات دیرینهترین باغ گیاهشناسی کشور در نوشهر آغاز شد و با برگزاری اجتماع محیط زیستی بیسابقه مردادماه در زنجان به بهانه اعتراض به آلودگیهای منتشر شده از کارخانه غیر استاندارد سرب و روی زنجان ادامه یافت. سومین زنجیره انسانی محیط زیستی به بهانه حفاظت از کوه شاه در بافت کرمان در مقابل عملیاتهای حفاری و اکتشاف سنگ معدن در شهریورماه با حضور صدها نفر از دوستدارن محیط زیست از سراسر کشورشکل گرفت.
با اجتماع پرشور و ۱۰ هزار نفری اهواز و زنجیرههای انسانی محیط زیستی آبانماه سال جاری که به بهانه مخالفت و اعتراض به پروژههای انتقال آب از سرشاخههای کارون بزرگ به فلات مرکزی کشور و بیتوجهای تصمیمگیران به شرایط شکننده منطقه خوزستان در ساحل کارون تشکیل شد، بیداری محیط زیستی در جنوب کشور هم گسترش پیدا کرد. سرانجام نوبت به مردمان دیار زندهرود در استان چهارمحال و بختیاری رسید تا در اعتراض به حفر تونلهای انحراف آب گلاب ۱ و ۲ که منجر به مرگ رودخانه زایندهرود در مقطع چهارمحال و بختیاری خواهد شد، نخستین زنجیره انسانی محیط زیستیشان را در آذرماه تشکیل دهند.
برخلاف امیدواریهایی که چنین حرکتهای مدنی در راستای مشارکت مسئولانه مردم در مواجه با موضوعات محیط زیستی بوجود میآورند، متأسفانه سخنان اخیر استاندار اصفهان که در شبکه اطلاعرسانی رهیابنیوز منتشر شده است سبب نگرانی بسیاری از فعالان محیط زیست کشور شده و اعتراضات گسترده نمایندگان و مردم استانهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری را بهدنبال داشته است.
به گزارش رهیاب نیوز رسول زرگر استاندار اصفهان ناباورانه و برخلاف منشور حقوق شهروندی دولت تدبیر و امید در زمینه فعالیتهای اجتماعی و محیط زیستی، در مصاحبهای از تجمعات مردمان خوزستان و چهارمحال و بختیاری در حمایت از رودخانههای کارون بزرگ و زایندهرود به شکل توهینآمیزی انتقاد کرده و مقابل در خواست مردم اصفهان برای برگزاری اجتماع محیط زیستی حمایت از زایندهرود گفته است: “با تجمع در کنار زایندهرود موافق نیستم چون معتقدم بلوغ اجتماعی و سیاسی مردم اصفهان بالاتر از مردم خوزستان و چهارمحال و بختیاری است”. سخنانی که نمایندگان و مردمان استانهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری آنرا توهین به فرهنگ منطقه خوانده و اعتراضات گستردهای را آغاز کردهاند.
اگر این گفتهها مربوط به استاندار اصفهان باشد بدون شک مغایر با اصول اخلاقی و ناقض منشور حقوق شهروندی دولت تدبیر و امید و همچنین برخلاف حقوق مسلم مردم در اصول ۲۷ و ۵۰ قانون اساسی کشور بوده و تنشهای منطقهای میان مردمان استانهای چهارمحال و بختیاری و خوزستان با اصفهان را افزایش داده و نارضایتیهای عمومی را بهدنبال خواهد داشت.
فراموش نکنیم که چنین حرکتهای مدنی در دفاع از محیط زیست حاصل تلاشهای ستودنی فعالان حوزههای فرهنگی و محیط زیستی کشور بوده که پس از سالها اطلاعرسانی و آگاهیبخشی شاهد ایجاد چنین ظرفیتهای ارزشمند اجتماعی در میان مردم مناطق مختلف کشور هستیم. فرصت گرانبهایی که یقینا” دولتمردان بایستی بهسزاواری قدر آنرا دانسته و در جهت توسعه و فراگیری عمومی آن گامهای بزرگتری بردارند.
امید که از این پس تمامی استانداران ما – به عنوان عالیترین مقامات اجرایی دولت در استانها – و دیگر دولتمردان با تأسی از بیداری محیط زیستی مردم در این استانهای کشور، بکوشند تا اینگونه حرکتهای مدنی محیط زیستی در تمامی سکونتگاههای میهن عزیز بسط پیدا کند و دغدغههای محیط زیستی در شمار اولویتهای کاری دستگاههای اجرایی و مطالبات اولویتدار همه مردمان ایرانزمین قرار گیرد.