تخریب محیطزیست با گردشگری
آرمان امروز – نگین باقری: انگار برخی گردشگران در ایران به جنگ با محیط زیست میروند، چرا که ردپای آنان تا مدتها دامن گیر طبیعت است. هومان خاکپور، کارشناس محیط زیست در رابطه با خسارت گردشگری بر محیط زیست در گفتوگو با «آرمان امروز» میگوید: حضور گردشگران برای مشاهده تنوع زیستی و جانوری است و بسیاری از کشورهای توسعه یافته به این نتیجه رسیده اند که وقتی گردشگر از طبیعت بر میگردد فقط باید ردپای او در طبیعت به جا مانده باشد، اما در ایران انواع ردهای تخریب در طبیعت از رهاسازی زباله گرفته تا تخریب پوشش گیاهی، منابع آب و خاک و انواع آلودگی دیده میشود.
رابطه گردشگری با محیط زیست را چگونه ارزیابی میکنید؟
با توجه به اقلیمهای متفاوتی که در طبیعت ایران وجود دارد از شمالی ترین مناطق کشورمان تا جنوبی ترین آن یا از غربی ترین تا شرقی ترین آن سرشار از تنوع زیستی است. همچنین برخی مناطق کشور ما به شدت کوهستانی هستند و به همین دلیل تنوع اقلیمی بالاتر میرود، تا جایی که گردشگری یکی از ظرفیتهای بسیار مهم در حوزه اقتصاد و اشتغال کشور محسوب میشود. به عبارت دیگر میتوانیم بگوییم گردشگری یک صندوق ذخیره ارزی برای هر کشوری است، هر چند متاسفانه مثل بسیاری از قسمتهای دیگر ما هیچ برنامه مدون طولانی مدت و میان مدت برای بهره برداری از مزیتهای نسبی طبیعی در کشور نداریم و حتی برنامههای کوتاه مدتی هم که در کشور ما در حوزه گردشگری طبیعی وجود دارند بیشتر خسارت زا هستند تا اینکه درآمدزا باشند، اما چاره ای نداریم جز اینکه به سمتی برویم تا هر چه زودتر از میزان خسارتها کم کنیم.
آسیبهای صنعت گردشگری به منابع طبیعی چیست و باید چگونه این وضعیت را ساماندهی کرد؟
معیشتهایی هستند که به صورت مستقیم به سرزمین تحمیل شده اند، یعنی جوامع بومی و محلی ظرفیتهای اشتغالزایی در سایر حوزهها را نداشته و به همین دلیل وابستگی به سرزمین به شدت بالا رفته است، به گونه ای که میزان بارگذاری معیشتها بر عرصههای جنگلی بسیار بالاتر از توان تولیدی و تحمل این عرصههای طبیعی است. همچنین ظرفیتهای طبیعی گردشگری تحت عنوان جنگل، تالاب، آبشار و چشمه در مکانهای مختلف شناسایی شده اند که میتوانند به شدت به اقتصاد کشور کمک کرده و تحولی را در وضعیت اقتصادی و معیشتی جوامع محلی ایجاد کنند، اما به دلیل اینکه ما برنامه نداریم تخریب با گردشگری در طبیعت ایجاد شده است، یعنی جامعه محلی با شرکتها و نهادهایی که در حوزه گردشگری هستند، در حال رقابتند و فقط وضعیت تخریب را گسترش میدهند، به گونه ای که کمترین تعاملها را بین جوامع محلی، نهادهای دولتی و غیردولتی مسئول و متولی در حوزه گردشگری شاهد هستیم. همچنین برای اینکه بتوانیم وضعیت گردشگری را ساماندهی کنیم باید از ظرفیتها در راستای توسعه اقتصادی و کاهش عوامل تخریب به ویژه در بین جوامع محلی استفاده کنیم، یعنی در ابتدا باید انسجام سازمانی را بین دستگاههای دولتی و نهادهای غیردولتی در بخش گردشگری جوامع محلی ایجاد کرده و آموزشها را از طریق نهادهای دولتی وغیردولتی به جوامع محلی منتقل کنیم، حتی باید زمینه اعتماد جوامع محلی فراهم شود و بعد از اعتماد سازی همه گروهها در تعامل و حفظ منافع مشترک گام بردارند. ما در بحث گردشگری چند گروه مخاطب داریم که باید منافعشان تامین شود. اگر منافع یگ گروه را فدای گروههای دیگر کنیم در نهایت نمیتوانیم به بهره برداری پایدار برسیم. این گروهها میتوانند شامل جوامع محلی در طبیعت، دستگاههای متولی، تشکلهای غیردولتی فعال و تورهای گردشگری باشند. ما در شرایطی میتوانیم به بهره برداری پایدار برسیم که صادقانه و منصفانه منافع حاصل از گردشگری را بین همه گروهها توزیع کنیم. اگر این اتفاق را ایجاد کنیم و منفعت تقسیم شود، میتوانیم امیدوار باشیم بهره برداری پایدار از مزیتهای طبیعی انجام شده و گردشگری نه تنها منجر به تخریب عرصههای طبیعی کشور نمیشود، بلکه باعث ایجاد درآمد شده و به عنوان یکی از مهمترین معیشتهای جایگزین در بین جوامع ملی و بومی مطرح است.
به نظر شما باید چه تدابیری اندیشید تا گردشگری به محیط زیست ضربه نزند؟
یکی از راههای خردمندانه و بسیار خوب کاهش وابستگی به سرزمین که اتفاقا با سرمایهگذاری بسیار کم هم قابل اجراست این است که ما به سمتی برویم که معیشتهای جایگزین را در حوزه گردشگری تعیین کرده و وابستگیهای خسارت زا به حوزههای طبیعت را کاهش دهیم، یعنی بین توان تولیدی طبیعت و معیشتهایی که به صورت مستقیم به عرصههای طبیعی تحمیل شده اند به تعادل منطقی برسیم. همچنین یکی از مهمترین راهکارهای جایگزین ظرفیتهای گردشگری و طبیعتگردی هستند که خوشبختانه در اقصی نقاط کشور وضعیت اقلیمی و طبیعی مناطق از مزیتهای نسبی گردشگری برخوردارند، اما نیاز به یک برنامه ریزی دارند که اگر برنامه و مدیریت وجود نداشته باشد این ظرفیتها نه تنها هیچ کمکی به حفظ محیط زیست و کاهش وابستگیها به طبیعت نمیکنند، بلکه گردشگری میتواند به عنوان یک عامل تخریب و تهدیده کننده خودش را نشان دهد. این در حالی است که در کشور برنامه ای برای بحث گردشگری نداریم و میبینیم حضور گردشگران در طبیعت باعث تخریب میشود، چون وضعیت مناطق در اثر بهره برداری تحت عنوان گردشگری طبیعی از بین میرود. از سوی دیگر، ما کمتر جایی از مناطق کشور را میتوانیم سراغ بگیریم که ظرفیتهای گردشگری اش شناسایی شده باشند و برای آن برنامه نیز داشته باشیم و اگر هم گردشگری برای آن مناطق اتفاق افتاده و رونق گرفته به تبع آن شاهد خسارت هم بوده ایم یا اینکه بهره برداری منطقی اصلا صورت نگرفته است. برای مثال یکی از مناطق برجسته کشور مناطق شمالی است که اکنون به شدت به دلیل گردشگری تهدید میشوند. به عبارتی دیگر این تهدیدها در حوزه رها سازی زباله و دست اندازیهایی در طبیعت، تغییر کاربری در جنگلها و… اتفاق میافتد. البته بقیه مناطق کشور هم همین شرایط را دارند، به گونه ای که مناطق زاگرس وضعیتشان بدتر از مناطق شمال کشور است.
با توجه به خسارتی که صنعت گردشگری بر محیط زیست وارد کرده است، از نظر شما ریشه این کاستیها چیست؟
خسارتهایی که در حوزه گردشگری ایران میبینم بر خلاف اصول علمی و پذیرفته شده در تمام دنیاست، چرا که حضور گردشگران برای مشاهده تنوع زیستی و جانوری است و بسیاری از کشورهای توسعه یافته به این نتیجه رسیدهاند که وقتی گردشگر از طبیعت بر میگردد فقط باید ردپای او در طبیعت به جا مانده باشد، اما در ایران انواع ردهای تخریب در طبیعت از رهاسازی زباله گرفته تا تخریب پوشش گیاهی، منابع آب و خاک و انواع آلودگی دیده میشود و این مسائل به عنوان تهدید تنوع زیستی و جانوری محسوب میشود، تا جایی که به علت رهاسازی زباله در طبیعت، حیات وحش به شدت در معرض نابودی قرار گرفته است، چون در زمانهایی که گردشگران حضور ندارد حیات وحش از زبالههای ریخته شده استفاده کرده و آسیب میبیند، حتی این مساله در مواردی منجر به مرگ حیات وحش نیز شده است. متاسفانه ما گردشگری مسئول گرایانه را ترویج نداده ایم که باعث شده گردشگران به فکر طبیعت نباشند، چون آگاه سازی در این زمینه صورت نگرفته است، حتی جامعه محلی هم که قرار است منتفع باشد به فکر طبیعت و پایداری آن نیست و متاسفانه چیزی که نصیب کشور شده فقط تخریب مازاد بر آن چیزی است که در طبیعت وجود داشته است که باید در این زمینه فکر اساسی کرد، چرا که محیط زیست امانتی در نزد ماست که باید آن را به آیندگان بسپاریم.