شنبه, ۱۸ دی, ۱۳۸۹
نگارنده بیش از یک سال پیش به همراه کارشناسان و فعالان حوزه ی منابع طبیعی و محیط زیست کشور ابراز نگرانی کرده بود که اگر تمهیدات لازم برای اجرایی نمودن طرح ارزشمند و بزرگ هدفمندی یارانه ها دیده نشود ممکن است طبعات این طرح برای پایداری منابع طبیعی، به ویژه رویشگاه های جنگلی مصیبت بار باشد.
خطر جایگزینی هیزم به دلیل افزایش قیمت سوخت های فسیلی و همچنین افزایش روند تبدیل زیر اشکوب جنگل به دیم زارهای کم بازده و افزایش دام موجود در آبادی های جنگل نشین؛ به دلیل نرخ بالای بیکاری و ارزان بودن نیروی کار در روستاها و پائین بودن سرانه ی درآمد خانوارهای روستایی، علل ابراز نگرانی نگارنده و فعالان حوزه ی منابع طبیعی و محیط زیست کشور بودند.
نگارنده به همرا همکاران در جنگل گردشی هفته گذشته، با تعدای از زنان محلی برخورد کرده که در حال تهیه هیزم از بلوط زارهای اطراف یکی از آبادی های جنگلی لردگان بودند. شوربختانه مصاحبه و گفتگوهای صورت گرفته با آن ها، خبر از دیده نشدن تمهیدات لازم برای اجرایی شدن طرح مهم هدفمندی یارانه ها و طبعات غیر قابل جبران آن در رویشگاه های جنگلی کشور داشت.
آن زنان محلی اعلام می نمودند که پس از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها و افزایش قیمت نفت و کپسول گاز، به دلیل بیکاری و نداشتن درآمد کافی به تغییر وسایل تولید انرژی در منازل روی آورده اند و عمدتا” زنان روستا هر روز جهت تأمین هیزم مورد نیاز مجبور به پیمودن قریب به ۱۰ کیلومتر مسافت و حمل طاقت فرسای هیزم های جمع آوری نموده به آبادی هستند. آنان تحمل این کار سخت و نابودی جنگل و ارتکاب به جرائم زیست محیطی را از سر ناچاری می دانستند و از شرایط سخت زندگی شان گلایه داشتند.
ادامه مطلب»
جمعه, ۹ مهر, ۱۳۸۹
تمایل به نگهداری حیوانات جونده در منزل طی سالهای اخیر – به دلیل زیبایی و جذابیت در حرکات – به عنوان یک فرهنگ غلط و طبیعت ستیزانه، حیات سنجاب ایرانی را در جنگلهای بلوط زاگرس هدف قرار داده است. هرچند شدت یافتن تخریب زیستگاه در زاگرس – تخریب جنگلهای بلوط غرب – به عنوان اصلی ترین عامل کاهش جمعیت سنجاب ایرانی محسوب می گردد اما در سال های اخیر متأسفانه شکار غیر مجاز و قاچاق نیز تهدیدی جدی برای این جونده ی تیزپا و پرجنب و جوش به حساب می آید. شدت یافتن روند شکار و زنده گیری سنجاب ها در جنگل های بلوط غرب – خصوصا” استان های لرستان و کردستان – همراه با به آتش کشیدن زیستگاه شان، این روزها سبب نگرانی علاقمندان به طبیعت و محیط زیست کشور گردیده است.
این سنجاب ایرانی که معمولا” از میوه، جوانه ها، برگ و پوست درختان بلوط تغذیه می کند در محدوده ی جنگلهای زاگرس – بلوط غرب – که از آذربایجان غربی شروع شده و تا بخشی از استان فارس ادامه می یابد پراکنش دارد. سنجاب ها با مدفون کردن میوه های بلوط در زیر خاک نقش به سزائی در زادآوری طبیعی جنگلهای بلوط داشته که با رشد فرهنگ غلط نگهداری از این حیوان بعنوان حیوان خانگی، جمعیت این حیوان مفید و کارنده بذر بلوط در طبیعت کاهش یافته و تجدید حیات طبیعی جنگل های بلوط غرب با خطر مواجه خواهد شد.
سنجاب ها درختان بلند و کهنسال را به درختان کوتاه و پر شاخ و برگ ترجیح داده و باندهای شکار و قاچاق – عمدتا” در استان های لرستان و کردستان – برای به دام انداختن آن ها با روشن کردن آتش در زیر این درختان بلوط، سنجاب ها را مجبور به پریدن و اسارت در درون کیسه های از پیش تدارک دیده کرده و تجارت کثیفی را در بازار تهران راه می اندازند و ناآگاهانه نسل این حیوان را در معرض خطر انقراض قرا داده و حیات جنگل های بلوط غرب را – از نظر زادآوری و تجدید حیات طبیعی و همچنین خطر بروز آتش سوزی در جنگل ها – به مخاطره می اندازند.
یکی از این قربانیان، سنجابی است که بخت با او یار بوده، در عملیات شکار و انتقال به تهران جان سالم بدر برده و پس از ۶ ماه زندگی کردن در کنار خانواده ای طبیعت دوست در اصفهان، در اقدامی انسانی و طبیعت دوستانه به طبیعت بختیاری تقدیم گردید.
در هفته گذشته یکی از خوانندگان این تارنما – آقای رضا شیرازی عزیز – خواستار همراهی نگارنده در ارائه ی اطلاعاتی از مناطق حفاظت شده جنگلی در طبیعت بختیاری و همکاری برای رها سازی این سنجاب در طبیعت شدند. پس از آشنایی نادیده و گفتگو با نگهدارنده این سنجاب که بانویی هنرمند از سرزمین زنده رود بودند، منطقه حفاظت شده جنگلی هلن انتخاب گردید و روز گذشته – پنج شنبه ۸/۷/۱۳۸۸ – این بانوی طبیعت دوست – خانم شهرزاد فقهی – در اقدامی قابل تحسین با همراهی پدر و مادر عزیز و قابل احترامش، پس از طی ۲۰۰ کیلومتر جاده کوهستانی، به رغم انس و الفتی که در این مدت ۶ ماهه بین آنها و این سنجاب برقرار شده بود، آنرا در دامان جنگل های هلن رها کردند تا بار دیگر عشق به طبیعت مردم ایران زمین را به نمایش گذارند.
ادامه مطلب»
برچسب ها:
بختیاری,
بلوط,
جنگل ها,
جنگل های زاگرس,
حفاظت شده,
سنجاب,
هلن منتشر شده در دسته مطالب:
آتش سوزی,
جنگلهای زاگرس,
حیات وحش,
حیوانات خانگی,
محیط زیست,
مناسبت ها
سه شنبه, ۱ تیر, ۱۳۸۹
یکی از رخدادهای تلخی که در سالهای اخیر در جنگلهای زاگرس در حال رخ دادن بوده و هر روزه بر وسعت آن افزوده می شود، زوال یا خشکیدگی بلوط (oak decline) است. متخصصین بیماریهای بخش جنگل معتقدند که آفات و یا بیماری در میان درختان بلوط به تنهایی نمی تواند علت وقوع چنین فاجعه زیست محیطی باشد و قطعا” عواملی نظیر تخریب جنگل، خشکسالی های پی در پی، گرد و غبارهای اخیر و نوع خاک در زوال و خشکیدگی بلوط های منطقه زاگرس نقش مؤثری داشته اند.
اخیرا” در اکثر مناطق جنگلی زاگرس پدیده مرگ ناگهانی گونه بلوط مشاهده گردیده است که از میان ۱۱ استان زاگرسی، استان ایلام در شرایط بحرانی و أسف باری قرار دارد. این پدیده فاجعه آمیز، بیشتر در خاکهای کم عمق و شنی مشاهده شده است و غالبا” در اثر نابسامانی شرایط رویشگاهی و برهم خوردن تعادل محیطی، از خشکیدگی ریشه های موئی درختان بلوط شروع شده و با ظهور آفات و بیماری های ثانویه، استرس های شدیدی به درختان بلوط وارد آمده و سبب زوال و خشگیدگی آنها می شود.
متأسفانه پس از ظهور علائم زوال و خشکیدگی – که به صورت اپیدمی نیز در همه مناطق جنگلی زاگرس گسترش می یابد – بیشتر از ۳ تا ۵ سال طول نمی کشد که درختان بلوط بطور کامل خشک گردیده و مرگ ناگهانی جنگلها رخ می دهد.
در حال حاضر علاوه بر نظریه کارشناسی فوق الذکر – که برمبنای اصول آفت شناسی بنا نهاده شده است و بر ضعف بیولوژیکی گونه بلوط در اثر قطع جنگل، تبدیل فرم پرورشی بلوط از دانه زاد به شاخه زاد، خشکسالی های سنوات گذشته و گرد و غبار تأکید دارد – برخی کارشناسان جنگل نیز باستناد مباحث جنگل شناسی به مبحث «توالی و تواتر در جنگل» نظر دارند که بر مبنای این نظریه کارشناسی هم به سبب تغییرات محیطی و شرایط اکولوژیکی – نظیر تخریب جنگل، خشکسالی های پی در پی، گرد و غبارهای اخیر و … – گونه بلوط که گونه ای کلیماکس و با ارزشی است در حال زوال و نابودی بوده و در این سیر قهقرایی گونه های پست و کم ارزش اکولوژیکی در حال جایگزینی گونه بلوط می باشند.
در صورتیکه چنین نظریه ای – «توالی و تواتر جنگل» – درست باشد، جنگلهای زاگرس در شرایط بسیار بدتری نسبت به نظریه اول قرار دارند و ممکن است در مدت زمانی نه چندان طولانی، شاهد گسترش این پدیده تلخ در همه مناطق جنگلی زاگرس باشیم و با مرگ ناگهانی بلوط، فاجعه ی زیست محیطی بزرگی رغم بخورد. البته در شرایطی که نظزیه اول هم درست باشد، به دلیل اینکه در سالهای گذشته اقدامات مؤثر و جامعی در جهت آفت شناسی و پیشگیری و مبارزه با آفات در جنگلهای زاگرس صورت نگرفته است، جنگلهای بلوط با شرایطی شدیدا” بحرانی مواجه خواهند شد و با صرف هزینه های زیاد هم نمی توان از خسارت های زیست محیطی فاجعه آمیز این پدیده کاست.
با به صدا درآمدن زنگ خطر نابودی جنگلهای بلوط زاگرس و قرار گرفتن این نمادهای سبز مقاومت در شرایط بحرانی، ضرورت دارد دولتمردان و برنامه ریزان توسعه ای کشور برای کنترل و مهار این بحران، بدون هدر دادن زمان و فرصت، در عزمی ملی و با مدیریتی هوشمندانه نسبت به حذف فشارهای معیشتی وارده به جنگلهای زاگرس اقدام نمود و با تغییر شیوه های معیشتی اهالی جنگل و استفاده از سایر ظرفیت های اشتغال زایی – صنعتی، گردشگری، بازرگانی، تجاری و … – فرصت احیاء و بازسازی را برای جنگلهای بلوط فراهم کرده و با کنترل عوامل تخریب و تهدید، از یک فاجعه زیست محیطی جلو گیری کنیم.