تونل گلاب۲؛ انحراف فاجعهبار زایندهرود در محدوده چهارمحال و بختیاری
دکتر حسین صمدی در ادامه سلسله یادداشتهای خود در زمینه آثار و تبعات فاجعهبار پروژههای انتقال آب بین حوضهای از سرشاخههای کارون بزرگ در استان چهارمحال و بختیاری به فلات مرکزی و اصفهان، در یادداشتی تأملبرانگیز به ماجرای حفر تونل گلاب۲ و انحراف جریان زایندهرود در محدوده استان چهارمحال و بختیاری پرداخته که ناباورانه اضافه بر نابودی اکوسیستم بخشی از رودخانه زایندهرود که در استان چهارمحال و بختیاری واقع شده است، معیشت و زندگی مردمان منطقه سامان و ۲۲ روستای حاشیه رودخانه زایندهرود در چهارمحال و بختیاری را با تهدیدهای جدی مواجه خواهد کرد.
شرح کامل این ماجرای تلخ و فاجعهبار که این متخصص آب ارسال کرده است در زیر با خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک گذاشته میشود:
تونلهایی که منشأ منازعات و بحرانهای محیط زیستی آینده خواهند شد!
حسین صمدی بروجنی – دانشیار دانشگاه شهرکرد
طرح تونل گلاب در لوای طرح انتقال آب شرب کاشان از سال ۱۳۸۴ توسط استان اصفهان مطرح گردید و شامل دو فاز تونل ۱ و ۲ گلاب است. تونل گلاب۱ با طول ۱۰ کیلومتر و قطر ۳٫۸ متر برای انتقال ۱٫۷ مترمکعب بر ثانیه آب از زایندهرود به محل تصفیهخانه کاشان است که حفر آن مراحل پایانی را میگذراند و به دلیل ظرفیت پایین، برای استان چهارمحال و بختیاری مشکلی ایجاد نمیکند. تونل گلاب ۲ به طول ۱۷ کیلومتر و ظرفیت ۲۳ مترمکعببرثانیه در ادامه تونل ۱ گلاب قرار دارد که آب منطقهای اصفهان با انعقاد قراردادهای اجرائی، عملیات حفر آن را آغاز کرده و تا پایان سال ۱۳۹۱ در حدود ۲ کیلومتر از این تونل را حفر نموده است.
این طرح زاده تحریف در سیمای طرح انتقال آب به کاشان با ظرفیت نهائی ۱٫۷ مترمکعب بر ثانیه است و از محل اعتبارات استان اصفهان بدون اخذ مجوزهای زیست محیطی و قانونی انجام میشود و از این نظر دارای وجاهت قانونی نیست. با توجه به ظرفیت بالای تونل گلاب۲ و انحراف رودخانه زایندهرود در محدوده استان چهارمحال و بختیاری توسط این تونل، مردم منطقه سامان و ۲۲ روستای حاشیه رودخانه زایندهرود در این استان، از نیمه اول سال ۱۳۹۰ اعتراضهایی را آغاز کرده و نگرانی خود را از خطر انحراف آب رودخانه زایندهرود و احتمال خشک شدن باغات خود ابراز نمودند. در حالیکه این نارضایتیها همچنان ادامه دارد و مسئولین استان بر این امر اتفاق نظر دارند که نباید تونل ۲ گلاب حفر شود و اظهارنظرهای کارشناسی نیز در این ارتباط مؤید این موضوع است که حفر تونل ۲ گلاب فاقد توجیه از نقطه نظرهای اقتصادی، فنی، اجتماعی و زیستمحیطی است، ولی وزارت نیرو در خصوص توقف عملیات اجرائی این تونل اقدام نمینماید.
لذا برای روشن شدن موضوع در اینجا به دلایل غیرکارشناسی بودن حفر تونل گلاب ۲ پرداخته میشود که امید است در یک فضای کارشناسی و بدور از تعصبات محلی و منطقهای، این موارد مورد توجه قرار گیرد و در اسرع وقت عملیات حفر تونل گلاب ۲ که هم اکنون که به انتهای سال ۱۳۹۱ نزدیک میشویم در جریان است، متوقف شود:
الف) عدم توجیه تونل گلاب۲ از نظر حفاظت کیفی آب(شرب) و پدافند غیرعامل
یکی از مهمترین دلایل توجیهی حفر تونل گلاب۲، حفظ کیفیت آب شرب رودخانه زایندهرود برای اصفهان مطرح شده است و این موضوع به پدافند غیر عامل ربط داده شده است. این توجیه به دلایل مختلف مبنای علمی و کارشناسی ندارد. اول آنکه در مسیر زایندهرود در استان چهارمحال و بختیاری هیچ صنعت قابل ملاحظهای احداث نشده و برنامهای نیز برای آن وجود ندارد، لذا آلودگی صنعتی اساسأ در منطقه وجود ندارد. تنها آلودگی روستاهای حاشیه زایندهرود مطرح است که به استناد نتایج آنالیزهای کیفیت آب رودخانه در ایستگاههای هیدرومتری، گزارشی دال بر انتقال این آلودگی در پاییندست منتشر نشده است. یقینا” علت این امر به توان خودپالائی رودخانه زایندهرود که ناشی از دبی و شیب قابل ملاحظه آناست، برمیگردد، ماجرایی که باعث شده تا رودخانه زایندهرود به مثابه یک تصفیهخانه بزرگ طبیعی عمل کرده و عمده آلودگیهای رودخانه برطرف شود و اگر هم بخشی از آلودگی حذف نشد، تصفیهخانه آب شرب اصفهان آن را از بین میبرد. علاوه بر آن احداث تصفیهخانه فاضلاب شهرها و روستاها به عنوان یک اصل شناخته شده محیط زیستی، از تعهدات دولت است که اجرای آن مشکل آلودگی را نه تنها در رودخانه زایندهرود بلکه در سایر رودخانههای کشور از اساس منتفی میکند.
مسئله دوم آنکه باید دید رویکرد انحراف آب رودخانه برای کنترل آلودگیها در کشورهای توسعه یافته چه جایگاهی دارد. بررسیهای بیشتر در این زمینه نشان میدهد این رویکرد یک دور باطل بشمار میآید. زیرا این سؤال مطرح است که اگر با حفر تونل گلاب۲ بتوان آلودگی رودخانه پائیندست سد زایندهرود را کنترل کرد، با توجه به اینکه عمده منابع آلاینده در بالادست سد زایندهرود است (از جمله شهرها و روستاها در بخشهائی از سه شهرستان شهرکرد، کوهرنگ و چادگان و فریدن) چگونه میتوان رودخانه زایندهرود را در بالادست، از نقطه شروع که شهر چلگرد است با روش انحراف کنترل کرد؟ پاسخ این سؤال را میتوان از تجارب کشورهای دیگر بدست آورد که آن کشورها برای کنترل آلودگیهای احتمالی بجای اینکه رودخانه را از مسیر طبیعی انحراف دهند، کلیه اقدامات حفاظت کیفی و کمی آب رودخانه را در دستور کار خود قرار میدهند.
بنابراین با توجه به این توضیحات، اگرچه توجیه حفظ کیفیت آب شرب برای تونل گلاب ۲ ظاهر مستدلی دارد، ولی بر مبنای اصول علمی و کارشناسی و تجارب سایر کشورها، این توجیه از اصل نادرست بوده و اجرای تونل گلاب ۲ بجز هدر دادن بودجه و ایجاد مشکل برای پائیندست، حاصلی ندارد. جالب است حفر تونل گلاب ۲ میتواند خود عاملی برای افت کیفیت آب شرب باشد. زیرا بخش قابل توجهای از آب شرب استان یزد از محل تصفیهخانه باباشیخعلی تأمین میشود و انحراف آب از بالادست باعث میشود رودخانه زاینده رود خاصیت خودپالائی خود را از دست داده و به مرور به یک مسیر فاضلاب رو تبدیل شود، به بیان دیگر با حفر تونل گلاب ۲ نقض غرض میشود.
عدم توجیه از نظر حفاظت کمّی منابع آب
ممکن است برخی تصور کنند با احداث تونل گلاب ۲ و انحراف آب از مسیر طبیعی میتوان از نظر کمّی به رودخانه زایندهرود کمک کرد. برای بررسی این فرضیه لازم میشود آمار اندازهگیری دبی رودخانه مورد بررسی قرار گیرد. تحلیل آمار ۳۷ ساله رودخانه زایندهرود در دو ایستگاه محدوده مورد نظر یکی ایستگاه سد تنظیمی (واقع در مقطع ورودی رودخانه زایندهرود به استان چهارمحال و بختیاری) و دیگری ایستگاه پل زمانخان (واقع در مقطع خروجی رودخانه زایندهرود از استان) نشان میدهد نه تنها دبی آب زایندهرود در محدوده استان کم نشده است، بلکه دبی خروجی زایندهرود از استان چهارمحال و بختیاری، ۰٫۹ درصد نسبت به ورودی آن به استان بیشتر بوده است(میانگین بلندمدت ورودی و خروجی به ترتیب ۴۶ و ۴۶٫۴ مترمکعب بر ثانیه).
این امر بخاطر اثر مثبت باغات حاشیه زایندهرود در افزایش نفوذپذیری خاک توسط ریشه درختان و نفوذ هرزآبهای منطقه به داخل زمین و در نهایت تخلیه تدریجی بصورت زایش به رودخانه است. شاید یکی از دلایل نامگذاری رودخانه زایندهرود، همین خاصیت زایندگی رودخانه بوده است. بنابراین با احداث تونل گلاب ۲ هیچ منفعتی از نظر حفاظت کمّی آب حاصل نمیشود.
عدم توجیه از نظر اقتصادی
در هر طرح لازم است گزینههای ممکن بررسی شوند و از نظر اقتصادی رتبهبندی گردند. در مورد طرح تونل گلاب ۲ یک گزینه جایگزین، عدم اجرای تونل و انجام سرمایهگذاری در حفاظت کیفی رودخانه در مسیر طبیعی است، در این ارتباط برآوردهای کارشناسی نشان داده با صرف کمتر از ۲۰ درصد هزینه تونل گلاب میتوان کلیه روستاهای مسیر زایندهرود را مجهز به سیستم تصفیه فاضلاب نمود.
این صرفهجویی ۸۰ درصدی هزینه تونل را اگر به هزینههای اجتماعی و زیست محیطی مترتب بر تاثیرات منفی تونل بر کاهش درآمد باغات و از بین رفتن درآمدهای گردشگری منطقه اضافه شود، غیراقتصادی بودن طرح به اثبات میرسد. بویژه آنکه اگر بنا باشد سیستم آب شرب اصفهان با حفر تونل گلاب ۲ از موقعیت فعلی که در باباشیخعلی است، تغییر یابد این امر به معنی نادیده گرفتن سرمایهگذاریهای عظیمی است که از دهه ۵۰ با حفر دو تونل، احداث سد چمآسمان و اجرای کیلومترها خط انتقال برای تآمین آب شرب اصفهان انجام گرفته و از این منظر نیز مشخص است که گزینه تونل گلاب ۲ از نظر اقتصادی فاقد توجیه است.
عدم توجیه از نظر اجتماعی
برای بررسی تبعات اجتماعی تونل گلاب ۲ کافیاست به آمار دبی رودخانه در زمان خشکسالی مراجعه شود که این دبی رودخانه به ۱۷٫۷ مترمکعب بر ثانیه کاهش یافته است و اگر فرض بر این باشد که تونل سوم کوهرنگ نیز به بهرهبردای رسیده باشد، آب قابل انتقال از تونل سوم در زمان خشکسالی برابر ۲٫۷ مترمکعب بر ثانیه است لذا دبی رودخانه مجموعاً به ۲۰٫۴ مترمکعب بر ثانیه میرسد که از ظرفیت تونل گلاب ۲ که معادل ۲۲ متر مکعب بر ثانیه است، کمتر میباشد و بدیهی است در صورت اجرای تونل گلاب ۲، این امکان وجود خواهد داشت که کل آب رودخانه منحرف شود و در این صورت باغات حاشیه زایندهرود در استان چهارمحال و بختیاری و حتی استان اصفهان در طول رودخانه خشک خواهد شد و این مسئله یک بحران اجتماعی برای شهرها و روستاهای مسیر با جمعیت حدود ۵۰ هزار نفر بوجود خواهد آورد که امرار معاش اصلی زندگی آنها بطور مستقیم و غیر مستقیم از طریق باغات است.
این در حالیست که باغات حاشیه زایندهرود از نظر کمیت و کیفیت بر منابع آب رودخانه زایندهرود بار اضافی تحمیل نمیکند و عمده آب مورد نیاز باغات از زایشهای رودخانه تأمین میشود که علت این زایشها به وجود همین باغات بر میگردد.
عدم توجیه از نظر زیست محیطی
مهمترین شرط برای اجرای هر طرح آبی ایناست که طرح دارای توجیه زیست محیطی باشد. طرح تونل گلاب ۲ بدلیل انحراف عمده آب رودخانه زایندهرود تبعات زیادی را از نظر زیست محیطی بوجود میآورد. این تبعات در دو گروه قابل تقسیمبندی است. یکی اثراتی که بواسطه کاهش دبی رودخانه توسط تونل گلاب ۲ بوجود میآید، مطابق نمودار زیر ایناست که در سالهای نرمال امکان خشک شدن رودخانه در ماههای دی، بهمن و اسفند وجود خواهد داشت و در زمان خشکسالی این مسئله تقریبا در تمام ماههای سال رخ میدهد. بدیهی است این امر مسائل عدیده زیستمحیطی را بوجود میآورد و باعث مرگ رودخانه میشود.
دیگری از بُعد کیفیت آب رودخانه است که با انحراف عمده آب رودخانه، توان خودپالایی رودخانه به شدت کاهش یافته و بویژه در زمان خشکسالی، رودخانه به یک مسیر فاضلابرو و زبالهدان تبدیل میشود که از نظر محیط زیستی غیرقابل پذیرش است.
از سوی دیگر در صورت خشک شدن باغات، اکوسیستم منطقه بههم خورده و زمینه برای ایجاد گرد و غبار و حرکت آن به سمت اصفهان بوجود خواهد آمد. ضمن آنکه گزارشهای منتشر شده حاکی از آن است که در طرح تونل گلاب ۲ مجوزهای زیستمحیطی گرفته نشده است و لازم است سازمان حفاظت محیطزیست استان در این باره بررسیهای بیشتری انجام دهد.
جمع بندی تونل گلاب۲
با توجه به موارد فوق، حفر تونل گلاب ۲ نه تنها موجب حفظ کیفیت آب رودخانه برای شرب نمیشود بلکه عاملی برای به خطر افتادن کیفیت آب رودخانه در پائیندست (بدلیل کاهش دبی رودخانه) و بروز بحرانهای اجتماعی در آینده نزدیک خواهد شد و قطعأ باید عملیات اجرائی این تونل متوقف شود. با توقف این تونل میتوان کلیه اقدامات حفاظت کیفی رودخانه و سرمایهگذاریهای مربوطه از محل صرفهجوئی که بواسطه عدم اجرای تونل بدست میآید، انجام داد.
سیمین گفته است:
۱ آذر, ۱۳۹۲ در ساعت ۱۷:۰۳
سلام
متاسفم. امیدوارم روزی تدبیر و عقل بر مدیریت منایع آبی کشور حاکم شود 🙁
رئيسيان گفته است:
۳۰ آبان, ۱۳۹۳ در ساعت ۲۱:۵۵
با کمال ناباوری دیشب(روز جمع سی آبان) در برنامه خبری ساعت ۲۱ شبکه یک سیما گزارشی از مسابقه ماهیگیری در شهر اصفهان پخش شد. عجیب در این موضوع است که ماهیگیری نه از رودخانه بلکه از دریاچه مصنوعی داخل یکی از پارکهای شهر صورت می گرفت. واقعاً اگر کمبود آب آشامیدنی در اصفهان وجود دارد این همه آب در این دریچه مصنوعی از کجا آمده است. در حالی که هر گونه برداشت آب در سرچشمه ممنوع می گردد و تعداد بسیار زیادی از شهرها و روستاهای استان چهارمحال و بختیاری با تانکر آبرسانی می شوند آب زاینده رود به داخل دریاچه های مصنوعی اصفهان سرازیر می گردد و متاسفانه هیچ مرجعی به این موضوع رسیدگی نمی کند.
امید که مسئولین آب کشور خبر را مشاهده کرده و به واقعیات بحث آب بیشتر پی ببرند.