بایگانی “جنگل های شمال”

سازمان محیط‌زیست در زمینه تخریب جنگل‌ها وارد عمل شود؛ جنگل را تخریب می‌کنند تا تفریح کنند!

سه شنبه, ۲۹ بهمن, ۱۳۹۲

    همان‌طور که آگاهی دارید؛ گسترش بی‌رویه ساخت و سازها و ویلاسازی‌ها در سال‌های اخیر به یکی از مهمترین عوامل تخریب جنگل‌های کشور تبدیل شده است. به همین بهانه در گفتگویی با خبرنگار روزنامه تهران امروز شرکت کرده‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

ویلاسازی

‌   غضنفری – تهران امروز؛ «جنگل را نابود می‌کنیم،پس هستیم.» این شعار این روزهای زمین‌خواران، ویلاسازان و باغداران شده است.درختان را از ریشه قطع می‌کنند تا اراضی خود را افزایش بدهند.جنگل را تخریب می‌کنیم تا حیاط خانه‌مان را افزایش بدهیم و حالا دیگر تب تخریب به شالیزارها هم رسیده است. حالا شالیزارها هم عرصه ساخت‌وساز ویلاها شده‌اند.اراضی اطراف تهران تخریب شده است و جنگل‌های زاگرس ویران و ویلا‌سازی تا لبه دریای خزر هم ادامه دارد. قبح تخریب جنگل‌ها شکسته است و شب می‌خوابیم و به جای درختان سر به فلک کشیده با برج و بارو روبه‌رو می‌شویم! انگار نمی‌دانیم تخریب جنگل در اطراف شهرها چنان خاک را فرسایش می‌دهد که باید هر لحظه منتظر سیل بود.انگار نمی‌دانیم اگر جنگل نباشد با این آلودگی مزمن و سرسام آور که بدجوری در جان شهر نشسته است،نمی توان مقابله کرد.از جنگل‌ها و اراضی که مورد تخریب در این سال‌ها قرار گرفته است باید به تخریب پارک ملی خجیر،جنگل‌های ناهار خوران گرگان،کجور در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی،جنگل ابر شاهرود اشاره کرد.اگر چه آمارها بسیار بیشتر از این است که بتوان نوشت و گفت.

     دکتر سیدمحمدرضا فاطمی،کارشناس منابع آب و محیط دریا و کارشناس ارشد محیط‌زیست،درباره ساخت‌وساز بی‌رویه و تخریب جنگل‌ها به تهران امروز می‌گوید: « اکثر باغ‌ها و شالیزارها به ویلا تبدیل شده است.حالا شالیزار مصنوعی است،اما کلاردشت تمام مراتع و جنگل‌هایش تبدیل به ویلا شد و کسی چیزی نگفت!شالیزار یک زمین مصنوعی است و فرد می‌تواند برایش تصمیم بگیرد.اما در همان شمال«دره نظیر» وجود دارد که در بخش حفاظت شده البرز مرکزی قرار دارد که تمام درختان جنگل‌هایش را شبانه قطع کرده‌اند و به ویلا‌سازی اقدام کرده‌اند.شالیزار یک زمین مصنوعی است که صاحب شخصی دارد ولی در حال حاضر جنگل‌ها دارد نابود می‌شود.دلیل این موضوع این است که می‌خواهند اذهان عمومی را از یک قضیه اصلی منحرف کنند تا اصل قضیه که نابودی جنگل‌هاست را کمرنگ کنند.»این کارشناس محیط‌زیست تاکید می‌کند: «نابودی جنگل‌ها عین جنایت است.صبح‌ها بلوک‌‌گذاری می‌کنند،شبانه درختان را قطع می‌کنند.آن وقت نه سازمان جنگل‌ها و نه سازمان محیط‌زیست خبر‌دار می‌شود.وقتی در مناطق حفاظت شده می‌توانند بروند و درختان را قطع کنند،یعنی دست‌هایی پشت پرده است.»

نبود جنگل آلودگی هوا را افزایش می‌دهد

     «درست است که محیط طبیعی دارد به اراضی مسکونی تبدیل می‌شود و توان ظرفیت محیط ما گنجایش ندارد که تمام اراضی این باریکه شمال تبدیل به ویلای تفریحی بشود،‌ ولی ویلا را یک تهرانی می‌خرد و ماهی یک بار برای تفریح می‌آید و ضایعاتش کمتر است،اما اگر این اراضی طبیعی تبدیل به اراضی شهری بشود و گسترش پیدا کند،خیلی بد است و ضایعاتش بیشتر است.»

     سید محمدرضا فاطمی، از عوارض تخریب جنگل و آثار مخربش بر محیط‌زیست می‌گوید: «علاوه بر از بین رفتن زیبایی منطقه،موازنه کربن هم روی می‌دهد.گازکربنیک اضافه را جنگل می‌گیرد و در خودش نگاه می‌دارد.این گرمایش گلخانه‌ای جهان که به‌وجود آمده است در نتیجه این است که گاز زیاد شده است و هم درخت‌های جنگل‌ها قطع شده است.به همین دلیل رتبه ایران در زمینه زیست‌محیطی به ۱۶۰ رسیده است و از لحاظ تخریب در ردیف کشورهای چین و آمریکا قرار گرفته‌ایم.حجم آلاینده‌های تخریب ایران هزار برابر کمتر از آمریکاست ولی به نسبت که حساب می‌کنیم می‌بینیم ایران بالاتر قرار گرفته است.در نتیجه تخریب جنگل‌ها رتبه ایران در حال نزول است و در صدر کشورهای تخریب کننده محیط‌زیست قرار گرفته‌ایم.»

تخریب جنگل برای گسترش شهرها

     هومان خاکپور،دیده بان طبیعت بختیاری می‌گوید: در منطقه زاگرس برخلاف جنگل‌های شمال بحث ویلا‌سازی مطرح نیست.در شمال ساخت‌وساز براساس رفاهیات و اماکن تفریحی است یا اینکه افراد سرمایه‌دار این کار را انجام می‌دهند.اما در منطقه زاگرس اگر ساخت‌وساز اتفاق می‌افتد و عرض‌های جنگلی به سکونت روستایی تبدیل می‌شود به این دلیل است که بسیاری از روستاها در رویشگاه‌های جنگلی قرار گرفته‌اند و معمولا با ازدیاد جمعیت،سطح روستا گسترش پیدا می‌کند و در روستاها فرهنگ انبوه‌سازی وجود ندارد و خانه‌ها معمولا بزرگ و یک طبقه است و وقتی جمعیت زیاد می‌شود،ساخت‌وساز افزایش پیدا می‌کند و اینگونه جنگل‌ها از بین می‌رود.»

     این فعال محیط‌زیست تاکید می‌کند: «یکی از اعتراضات جدی ما به لایحه جامع قانون منابع طبیعی این است که در این قانون مجوز داده شده که یک برابر و نیم طرح هادی روستاها،زمین در اختیار بنیاد مسکن قرار بگیرد که جهت توسعه روستا بوده است.بر فرض مثال:در استان چهارمحال و بختیاری که در حدود سیصد الی سیصد و پنجاه روستا در عرض‌های جنگلی واقع شده‌اند، اگر به‌طور میانگین فرض کنیم هر روستا ۵۰هکتار وسعت دارد،یک و نیم برابرش هفتاد هکتار می‌شود؛یعنی در واقع سیصد تا هفتاد هکتار، یک سطح بزرگی از جنگل‌ها را با همین قانون از دست می‌دهیم.یکی از مشکلات منطقه زاگرس در بخش ساخت‌وساز همین مسئله است و بحث ویلا‌سازی مطرح نیست.در حال حاضر یاسوج، لردگان و کهگیلویه و بویراحمد در عرض‌های جنگلی قرار دارند و برای گسترش شان بخش عظیمی از جنگل را تخریب می‌کنند.»

تخریب جنگل چه پیامدی دارد؟

     هومان خاکپور،دیده بان طبیعت بختیاری درباره پیامدهای تخریب جنگل می‌گوید: «در اکثر مناطق شهری مان متاسفانه سرانه فضای سبز خیلی کمتر از استاندارد جهانی است.در استاندارد جهانی تقریبا سرانه فضای سبز شهری ۲۵ مترمربع برای هر فرد است.در صورتی که در کشور ایران این میانگین روی ۱۷ متر مربع است که با استاندارد جهانی خیلی فاصله داریم.»از سویی دیگر،«خیلی از شهرها هستند که با این موهبت خدادادی واقعا فضای سبز شهری شان زیاد است.این اتفاق تخریب دارد فضای سبز شهری را کم می‌کند به اضافه اینکه جنگل‌هایی که اطراف این شهرها هستند وظیفه حفاظت یا شارژ منابع آب آن سکونتگاه شهری را دارند.به‌طور مثال:شهرهایی مثل یاسوج،لردگان یا شهرهایی که در داخل عرض‌های جنگلی هستند،عمدتا منابع آب شان از طریق سفره‌های آب زیرزمینی است.سفره‌های آب زیرزمینی از طریق جنگل‌ها پر می‌شود که وقتی جنگل‌ها از بین برود مشکل آب ایجاد می‌شود.

     از تبعات دیگر از بین رفتن جنگل،فرسایش است.وقتی جنگل‌ها از بین می‌رود تمام رسوبات و خاک اطراف شهرها با یک بارندگی شدید می‌تواند ایجاد سیل بکند و میزان سیل خیزی در سکونتگاه‌های شهری را بالا ببرد.»این فعال محیط‌زیست تاکید می‌کند: «یکی از مهم‌ترین وظایفی که سازمان جنگل‌ها برعهده دارد بخش آبخیزداری شهری است.آبخیز داری شهری یکی از مهم‌ترین وظایفش این است که فضای سبز درختی یا گیاهی اطراف شهر ایجاد بکند که علاوه بر اینکه بر تلطیف هوای شهر تاثیر می‌گذارد و تعادل گرمایی شهر را تنظیم می‌کند ، فرسایش خاک را کم می‌کند و هم ریسک سیل خیزی را در مناطق شهری کاهش می‌دهد.»

تغییر کاربری زمین‌های زراعی

     مهرداد بائوج‌لاهوتی،عضو فراکسیون محیط‌زیست مجلس و نماینده مردم لنگرود است و از بحث اتفاقات در شمال به خوبی خبر دارد.او درباره تب ویلا‌سازی در شمال و تخریب محیط‌زیست به تهران امروز می‌گوید: «ویلاسازی در شمال را نمی‌توان گفت کار بدی است،زیرا شمال یک استان گردشگری است و در هر صورت باید این نوع فضاها برای مسافرین داخلی و خارجی ایجاد شود.اما در کجا این ویلاها ساخته می‌شود و خلاف ساخته می‌شود،این موضوعی است که همه را نگران کرده و این عدم رعایت کاربری‌ها همه را نگران کرده است.در حال حاضر حدود هفت هزار هکتار از باغات چای شمال که می‌تواند هم برای گردشگر جذابیت داشته باشد و هم نیاز چای کشور را تامین بکند،تغییر کاربری داده و تبدیل شده است.در حدود سه هزار باغات توت،تغییر کاربری پیدا کرد و تبدیل شد.حدود هزار هکتار مزارع برنج تغییر کاربری داد و تبدیل شد.فاجعه از همین جا آغاز می‌شود.به‌طور مثال:کاربری‌ها اگر گردشگری باشد ایرادی ندارد اما وقتی هزار تن ابریشم در کشور نیاز داریم، در حال حاضر صد تن تولید داریم و نهصد تن وارد می‌کنیم،چرا باید سه هزار هکتار باغات توت ما تغییر کاربری پیدا کند و تبدیل به ویلا شود!؟»

دلیل تبدیل جنگل به ویلا چیست؟

     عضو فراکسیون محیط‌زیست از دلایل تبدیل باغات و جنگل‌ها به ویلا می‌گوید: «یکی از دلایل را می‌توان گفت عدم توجیه کشاورزی هست.یعنی محصولات کشاورزی ما به‌دلیل واردات بیجا و عدم نظارت صحیح دستگاه‌های دولتی بر این امر است که خیلی راحت تغییر کاربری از باغ به ویلا می‌دهد.وقتی برای یک پروژه عمرانی دو هزار متر زمین را تبدیل به کارگاه می‌کنند،وزارت جهاد کشاورزی آنها را به دادگاه معرفی می‌کند و پای مطالبه‌اش می‌ایستد،بسیار خوب است.اما در جایی هزاران هکتار زمین زراعی برنج تبدیل به ویلا و ساختمان می‌شود و کسی هم توجه نمی‌کند.»مهرداد بائوج‌لاهوتی،نماینده مجلس یک عزم جدی را در این زمینه لازم می‌داند و در مورد متولی اصلی این امر می‌گوید: «سازمان محیط‌زیست به جای هشدار باید به صورت عملی وارد صحنه بشود،خصوصا مردم را به عنوان حامیان محیط‌زیست همراه خودش کند تا جلوی تخریب جنگل گرفته شود.مجلس هم به عنوان نماینده ملت پیگیر این موضوع به‌طور جدی است تا جلوی تخریب جنگل‌ها گرفته شود.»

واردات چای و رونق ویلاسازی در جنگل‌های شمال!

یکشنبه, ۲۴ آذر, ۱۳۹۲

     پیوستگی موضوعات حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور بر حوزه منابع طبیعی و محیط زیست در شمار مهمترین اصول پذیرفته شده علمی و مدیریت جامع بر سرزمین است که در توسعه پایدار به شایستگی مورد توجه و تأکید قرار می‌گیرد. در زمینه تأثیرات ویرانگر سیاست‌گذاری‌های حوزه بازرگانی بر جنگل‌های شمال کشور گفتگویی را با خبرگزاری مهر انجام داده‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

واردات چای

خبرگزاری مهر – بهار صلاح‌ورزی: غیر اقتصادی شدن چای کاری در باغات شمال بر اثر واردات گسترده و افت قیمت تولیدات داخلی چای از یک سو و روند شتابان ویلاسازان برای خرید باغات چای از سوی دیگر به تهدیدی تازه برای جنگل های شمال تبدیل شده است. براساس آمارهای موجود، سرانه مصرف چای هر ایرانی حدود ۱٫۴ کیلوگرم در سال است که با لحاظ جمعیت حدود ۷۶ میلیون نفری، مصرف سالانه چای کشور به حدود ۱۱۰ هزار تن در سال می‌رسد. در سال‌های نه‌چندان دور حدود ۳ هزار و ۴۰۰ هکتار از باغ‌های شمال کشور با ظرفیت اشتغال بالغ بر ۶۰ هزار خانوار در گیلان و مازندران به چای کاری اختصاص داشته و تا حدود ۷۰ هزار تن از این مقدار چای مورد نیاز هموطنان را تولید می‌کردند.

     اما متأسفانه در اوایل دهه ۷۰ با روند شکل گیری افزایش واردات این محصول پرمصرف به کشور، زمینه تغییر ذائقه جامعه، افزایش دلال بازی و شکل گیری مافیای گسترده‌ای را رقم زده تا جایی‌که میزان تولیدات برگ چای کشور از ۷۰ هزار تن به ۲۰ هزار تن درسال رسیده است. این سیاست‌گذاری‌های غلط در شرایطی اتفاق افتاد که در گذشته ایران چهارمین تولید کننده چای در دنیا بوده و در حال حاضر وارد کننده سالانه ۹۰ هزار تن چای در کشور است.

     البته این موضوع  همه تلخی ماجرای سوء مدیریت در صنعت چای کشور نیست! شاید کمی عجیب باشد ولی حقیقت تلخ دیگر تهدید جنگل‌های شمال در اثر بحران ایجاد شده در میان چای‌کاران شمال کشور است. در سال‌های اخیر روند حاکم بر تولید چای کشور سبب افت قیمت چای داخلی، غیراقتصادی شدن باغات چای و بیکاری گسترده چای‌کاران شمال کشور شده تا جایی‌که تمایل باغداران برای فروش باغات خود به ویلاسازان به‌شدت بالا رفته است!

     یک کارشناس منابع طبیعی در این باره به مهر می گوید: در حال حاضر روند شتابان تقاضاهای خرید باغات توسط ویلاسازان، چالش‌های جدید حفاظتی و اجتماعی را بر ادارات منابع طبیعی و حفاظت محیط زیست آن مناظق تحمیل کرده است.

     به گفته هومان خاکپور،  به بهانه احداث جاده دسترسی به باغات چای، تقاضاهای زیادی به ادارات منابع طبیعی وارد شده که به لحاظ عبور این جاده‌ها از اراضی ملی جنگلی، بخش‌هایی از جنگل‌های شمال کشور در اثر عملیات مکانیکی احداث جاده و تبعات ناشی از ترددهای آینده، بصورت مستقیم و غیرمستقیم در معرض تخریب و نابودی قرار می‌گیرند.

     او معتقد است:  ویلاسازان با ایجاد انگیزه‌های مالی روستاییان و شوراهای اسلامی روستاها را تشویق کرده تا با استفاده از فشارهای اجتماعی و سیاسی ادرات منابع طبیعی و حفاظت محیط زیست مناطق را تحت فشار گذاشته و مجبور به صدور مجوز احداث جاده‌های دسترسی در جنگل کنند!

     آنچه روشن است این تقاضاها اگرچه  به بهانه حمل محصولات کشاورزی و پایین آوردن هزینه‌های چای‌کاران مطرح می‌شود اما در حقیقت ویلاسازان پشت آن‌ها قرار دارند تا راه را برای تغییر کاربری باغات و توسعه ویلاها در جنگل‌های شمال هموار کنند.