بایگانی “جنگل های ایران”

درختان بیمار زاگرس

جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۳۹۷

روزنامه آرمان: در چند سال اخیر طبیعت ایران به‌دلیل اقدامات نامناسب انسانی به کرات مورد بی‌مهری قرار گرفته است. در این میان با بررسی وضعیت جنگل‌های این مرز و بوم باید گفت که در هر لحظه بیم آتش‌سوزی، قطع درختان، شیوع بیماری در بین درختان، تغییر کاربری اراضی، تاثیرات جوی همچون کم آبی، بی‌‌‌آبی و اثرات مخرب هجوم ریزگردها می‌تواند همین ثروت ملی جا مانده را به نابودی بکشاند. به‌گفته کارشناسان عمده دلایل بروز بیماری در بین درختان تغییر اقلیم، نبود یا کاهش بارش‌ها در سال‌های اخیر، ورود ریزگرد‌ها به کشور و نشستن بر روی برگ درختان و بستن روزنه آنها، گرم شدن هوا و … است.

جنگل‌های زاگرس با وسعت بیش از پنج‌میلیون هکتار یکی از مهم‌ترین رویشگاه‌های ایران هستند که به دلایل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و بوم شناختی از عرصه‌های کلیدی ایران محسوب می‌شوند. همچنین همگان جنگل‌های این خطه را به نام جنگل‌های بلوط زاگرس می‌شناسند. تامین ۴۰‌درصد آب کشور، تنوع زیستی جانوری و گیاهی بالا، اهمیت در تعدیل آب‌و‌هوا و اثرات اقلیمی، حفظ منابع خاک و جلوگیری از فرسایش از جمله کارکردهای این جنگل‌ها است. بر اساس مطالعات انجام شده ۱۰ تا ۳۰‌درصد معیشت خانوارهای روستایی در زاگرس به این جنگل‌ها وابسته است که بر حسب شرایط اجتماعی و اقتصادی متفاوت است. هر چند در روند دیگر اقدامات انسانی نمی‌توان زاگرس را جنگل خواند، بلکه بوستان، مزرعه یا باغ زیبنده‌ترین نام برای آن محسوب می‌شود، چون در سال‌های اخیر هر تصمیمی باعث قطعی تعداد قابل توجهی از این درختان شده است.

نیمی از درختان بلوط زاگرس بیمارند

در روزهای اخیر یک عضو هیات مدیره انجمن نهضت سبز زاگرس با اشاره به اینکه نیمی از درختان بلوط منطقه زاگرس به بیماری دچار هستند، گفت: بیماری «زغال بلوط» می‌تواند درختان زاگرس را از بین ببرد. امید سجادیان با اشاره به بیماری درختان بلوط منطقه زاگرس اظهار کرد: بیماری «زغال بلوط» در منطقه غرب زاگرس شایع شده همچنین آفت جوانه بلوط و پروانه بلوط مشکلاتی را برای درختان این منطقه به وجود آورده است. او با بیان اینکه بیماری «زغال بلوط» از سال ۹۰ گریبان درختان بلوط زاگرس را گرفته است، تصریح کرد: در حال حاضر این بیماری شیوع پیدا کرده است و می‌توان گفت که تقریبا ۵۰‌درصد درختان بلوط زاگرس در نواحی ایلام، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد به این بیماری دچار شده‌اند. به گزارش ایسنا، این عضو هیات مدیره «انجمن نهضت سبز زاگرس» با اشاره به اینکه این بیماری با توجه به گستردگی خود می‌تواند جنگل‌های زاگرس را خشک کند، گفت: بنابر آنچه که کارشناسان می‌گویند علت بیماری درختان بلوط دخالت‌های انسان در محیط و عوامل طبیعی همچون خشکسالی است. خشکسالی و کمبود بارش سبب ضعف درختان بلوط شده است، البته گرد و غبار نیز در به‌وجود آمدن این بیماری بی‌تقصیر نیست.

جنگل‌ و عوامل انسانی

عوامل انسانی متعدد در بروز خسارت به جنگل‌ها تاثیر دارند. در این میان از طریق کاهش بهره برداری‌های بی‌رویه در جنگل‌ها می‌توان اقدامات مناسب انجام داد. برای مثال هم اکنون به‌دلیل حضور پرشمار دام در تمامی فصول سال در جنگل‌های زاگرس شاهد برهم خوردن تعادل اکولوژیکی در جنگل‌ها و رقابت جدی بین دام اهلی و حیات وحش جنگل هستیم. در این جنگل‌ها جمعیت حیات وحش به شدت در خطر قرار گرفته و جمعیت آن کاهش یافته است. در حالی که عدم وجود حیات وحش در جنگل باعث به هم خوردن تعادل اکوسیستمی می‌شود. همچنین از بین رفتن پرندگان به دلایل مختلف همچون رقابت غذایی یا شکار باعث از بین رفتن تعادل در جنگل‌ها می‌شود. برای مثال جمعیت سوسک چوب‌خوار به‌وسیله دارکوب، سار و دیگر پرندگان کنترل می‌شود، طبیعتا وقتی جمعیت این پرندگان در جنگل‌های زاگرس کاهش یابد، منجر به افزایش تصاعدی این گونه آفت‌ها و بروز انواع بیماری در جنگل‌ها می‌شود. همچنین وقتی بهره برداری‌ها در جنگل‌ها افزایش یابد مقوله تولید زغال و تخریب جنگل به‌دلیل دسترسی به اراضی کشاورزی و تغییر کاربری افزایش می‌یابد و شاهد بروز بیماری‌های دیگر در بین درختان جنگل‌های زاگرس خواهیم بود.

جنگل‌های زاگرس در دست نابودی

یک کارشناس محیط زیست درباره خطرات تهدید‌کننده جنگل‌های زاگرس به خبرنگار «آرمان» می‌گوید:‌ در سال‌جاری حشره‌ای تحت عنوان جوانه خوار بلوط سلامت درختان جنگل‌های زاگرس را تهدید می‌کند. از سوی دیگر از اوایل دهه ۹۰ پدیده‌ای به نام مرگ بلوط از استان ایلام در بین درختان شیوع پیدا کرد، هم اکنون این مساله یک- پنجم جنگل‌های زاگرس را درگیر کرده است. در این شرایط می‌توان گفت از پنج‌میلیون هکتار در مناطق زاگرس حدود یک‌میلیون هکتار با پدیده مرگ یا خشک شدن بلوط مواجه هستند.

هومان خاکپور می‌افزاید: تاکنون علت اصلی مرگ بلوط شناسایی نشده است. برای مثال برخی از کارشناسان بروز این بیماری را تحت عنوان بیماری زغالی بلوط دانسته و دیگر کارشناسان این پدیده را به‌دلیل طغیان سوسک چوب‌ خوار می‌دانند. با این تفاسیر یک – پنجم جنگل‌های زاگرس تحت تاثیر این پدیده نابود‌کننده قرار گرفته‌اند. با این وجود، تاکنون کارشناسان و مسئولان امر به راهکار جدی برای مقابله با این قضیه دست نیافته‌اند. به‌گفته او چندی قبل سازمان جنگل‌ها و مراتع طرحی را در قالب شناسایی جنگل‌ها برگزار کردند، در این اقدام قرار بود درختان مبتلا به مرگ بلوط قطع شده و از منطقه خارج شوند تا این آفت به دیگر درختان سرایت نکند. هر چند این طرح به شکل موردی در بین چند استان به شکل پایلوت برگزار و به شکل ناقص رها شد.

این کارشناس محیط زیست می‌گوید: تاکنون یک راهکار جدی برای مقابله با این پدیده اندیشیده نشده است. این در حالی است که مسئولان امر در سال‌های اخیر می‌توانستند با ایجاد یک پروژه تحقیقاتی گسترده و تیم حرفه‌ای مطالعاتی درباره درختان زاگرس لحاظ و شیوه مبارزه با آفات‌های تهدید‌کننده زاگرس اندیشیده شود. این کارشناس محیط زیست تاکید می‌کند: در جنگل‌های زاگرس شاهد طغیان آفت جوانه بلوط هستیم. این آفت از جوانه و برگ بلوط استفاده کرده و باعث خسارت‌های فراوان در بین درختان بلوط در منطقه زاگرس شده و می‌تواند بروز خشکیدگی بلوط را در جنگل‌های زاگرس تشدید کند.

خاکپور با بیان اینکه در برخی از استان‌های کشور اقداماتی برای مبارزه با این آفت در پیش گرفته‌اند، می‌افزاید: هم اکنون محلول گیاهی به شکل زمینی در بین درختان پاشیده می‌شود. همچنین برخی از استان‌ها به‌دنبال محلول پاشی به شکل هوایی هستند تا بتوان جلوی تکثیر این آفت را گرفت. همچنین اقدام دیگر نیز از طریق تله گذاری در مناطقی که این آفت بیشتر گسترش دارد، در دستور کار است و این اقدام با خسارت‌های زیست محیطی همراه نیست. جالب است بدانید که تمامی این اتفاقات ناشی از ضعف جنگل است، چون به‌دلیل بهره‌برداری‌های بی‌رویه جنگل ضعیف شده است.

این کارشناس محیط زیست تاکید می‌کند: به‌دلیل دخالت‌های انسانی اکوسیستم جنگل‌ها و بهره برداری‌های بی‌رویه تعادل اکولوژیکی به هم خورده و تمامی این آفات به شکل طبیعی جزو جنگل هستند. باید دانست که بسیاری از آفات در جنگل‌ها وجود دارد، اما تمامی این آفات نیز یک دشمن طبیعی دارند و آن دشمن طبیعی نمی‌گذارد تا جمعیت آنها از حد طبیعی بیشتر و منجر به بروز آسیب در جنگل شود. بی‌شک وقتی اقدامات بشر به‌نحوی است که تعادل زمین را بر هم می‌ریزد، در نتیجه بر تعداد آفات جنگل افزوده شده و به‌دنبال آسیب‌زدن به جنگل و بروز پدیده‌ای تحت عنوان از بین رفتن جوانه‌ها و برگ بلوط و افزایش سوسک چوب‌خوار و بیماری زغال بلوط هستیم.

خاکپور می‌گوید: در اصل بروز این آفت‌ها یک اتفاق ثانویه به‌دلیل بهره‌برداری بی‌رویه و به هم خوردن نظم در بین درختان جنگلی است، طبیعتا وقتی درختان ضعیف شوند، آفات و بیماری‌ها سلامت آنها را تهدید می‌کنند. خاکپور می‌گوید: ‌باید با اقدامات مناسب بتوان مجموعه اکوسیستم جنگل‌ها را به حالت طبیعی برگرداند. در این روند می‌توان متناسب با بهره برداری‌های مناسب و تاب‌آوری جنگل را به شکل طبیعی برگرداند تا به شکل طبیعی خود را احیا کند.

جنگل‌های زاگرس تنوع سنی ندارند

از سوی دیگر برخی کارشناسان پیری و فرسودگی درختان زاگرس را عامل دیگر در بروز بیماری در بین آنها می‌دانند. هم‌اکنون جنگل‌های زاگرس فرسوده شده‌اند، اما با بررسی دلایل بروز بیماری و آفت در بین درختان باید تاکید کرد که عوامل انسانی توان خود پالایی را از جنگل‌های این مرز و بوم گرفته است. برای مثال وقتی بر اساس بهره‌برداری‌های بی‌رویه همچون چرای دام، زراعت در جنگل و… اجازه استقرار هیچ‌نهالی در جنگل داده نمی‌شود، طبیعتا جنگل به سمت پیری و فرسودگی سوق پیدا می‌کند، چون در این اقدامات اجازه بهره‌برداری جدید به جنگل داده نمی‌شود.

در شرایط کنونی بیش از ۳۰درصد جنگل‌های منطقه زاگرس در تصرف مردم و تحت زراعت غیرقانونی قرار گرفته است؛ این مساله اجازه رشد بذر جدید در جنگل را نمی‌دهد. در جنگل‌های زاگرس به‌دلیل وجود تعداد بی‌شمار چرای دام اجازه رشد نهال جدید داده نمی‌شود، به بیان دیگر در این اقدام عوامل انسانی و تصمیمات اتخاذ شده بشر اجازه تنوع سنی به جنگل زاگرس نمی‌دهد. این در حالی است که جنگل‌ها به شکل طبیعی دارای درختانی با تنوع سنی پیر، جوان و نهال هستند. از دیگر پیامدهای بر هم خوردن تنوع سنی در جنگل‌ها می‌توان به بروز ضعف اکولوژیکی در جنگل اشاره کرد. این مقوله باعث تاثیرگذاری بیشتر آفات در جنگل می‌شود.

جنگل‌های ۴۰ میلیون‌ساله در انتظار ثبت

چهارشنبه, ۶ آبان, ۱۳۹۴

برای واکاوای ماجرای ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی، نگارنده نیز در گفتگوها و گزارش پرمحتوای خبرنگار پرتلاش روزنامه آرمان – سندوس محمدی – شرکت کرده که در شماره ۲۸۸۷ مورخ ۵ آبان ۱۳۹۴ این روزنامه منتشر شده است. شرح کامل این گزارش در زیر به اشتراک گذاشته می‌شود:

هیرکانی
آرمان: در کشور ما هر زمانی که صحبت از ثبت جهانی شده به ثبت جهانی آثار باستانی اشاره داشته است. این در حالی است که میراث طبیعی هم در کشور ما همپای میراث باستانی در معرض خطر هستند و هر لحظه بیم نابودی آنها می‌رود. اما طبق اخباری که از سال قبل منتشر شد به نظر می‌رسد که تلاش برای ثبت جهانی میراث طبیعی هم دارد شکلی جدی به خود می‌گیرد و صحبت از ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی گواه همین مساله است.

     جنگل‌های هیرکانی از مهم‌ترین جنگل‌های پهن برگ جهان، از منطقه هیرکن آذربایجان در حاشیه دریای خزر آغاز و تا استان گلستان در ایران امتداد می‌یابند. مساحت آن حدود ۵۵ هزار کیلومتر مربع است و ۲۰هزار هکتار آن سهم آذربایجان و نزدیک ۸/۱ میلیون هکتار آن سهم ایران است. این جنگل با قدمت ۴۰ میلیون سال یکی از ارزشمندترین جنگل‌های جهان به شمار می‌آید و از آن به عنوان موزه طبیعی یاد می‌شود. از جمله ویژگی‌های منحصر به فرد این جنگل خزری، تنوع شرایط اقلیمی و زیستی، درختان دیرزیست، درصد بالای اراضی حاشیه رود، گونه فسیل زنده و گونه‌های نادری مانند سوسن چلچراغ است.

     جنگل‌های هیرکانی با وجود قدمت و اهمیتی که دارند همواره در معرض تهدیدات بسیاری قرار گرفته‌اند. این تهدیدات به حدی جدی هستند که تعداد این جنگل‌ها را در یک دوره ۴۰ ساله از سه میلیون هکتار به ۸/۱ میلیون هکتار کاهش داده‌اند. تخریب این جنگل‌ها به حدی زیاد و مشکل‌ساز شده است که دو ما قبل معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست گفت: «از سال‌ها قبل نظر سازمان محیط زیست این بوده که جنگل‌های هیرکانی دیگر توان بهره‌برداری تجاری ندارد، زیرا عمده جنگل‌های ما در شیب بالای ۳۰ درصد قرار دارد و وقتی این جنگل‌ها مورد تخریب و برداشت قرار می‌گیرد امکان بازسازی آن دشوار است یا وقتی به‌طور طبیعی بازسازی می‌شود تنوع زیستی ارزشمند سابق را ندارد.

     نظر سازمان حفاظت محیط زیست این است که به سمت حفاظت این جنگل‌ها برویم و حداقل برای یک مدت کوتاه از بهره‌برداری از آنها خودداری و از ورود بیش از حد دام به این مناطق خودداری کنیم.» اگر تا دیروز بهره‌برداری‌های و چرای بیش از حد دام مهم‌ترین عاملان نابودکننده جنگل‌های شمال تلقی می‌شدند در چند ساله اخیر جنگل‌خواری و تغییر کاربری زمین برای ویلاسازی و سد‌سازی غیرکارشناسانه تبدیل به مهم‌ترین تهدیدها برای جنگل‌های هیرکانی شده‌اند.

     سد شفارود از همان روزهای آغازین ساخت، با مخالفت‌های زیادی از سوی فعالان محیط زیست و سازمان محیط زیست مواجه شد. با اینکه وزارت نیرو صحبت از کوتاه آمدن سد شفارود می‌کند و می‌گوید که این سد با قطع ۹۳ هزار هکتار درخت ساخته می‌شود اما بعضی از فعالان محیط زیست معتقد هستند که سد شفارود در مراحل ساخت و بعد از آبگیری حدود ۴۰۰ هزار هکتار جنگل هیرکانی را نابود خواهد کرد.

     صحبت از قطع جنگل‌های عادی نیست بلکه از قطع درختانی صحبت می شود که وامدار یک تاریخ ۴۰ میلیون ساله هستند و به همین دلیل نمی‌توان به سادگی از کنار سهل‌انگاری مسئولان گذشت. تهدیداتی از این دست باعث می‌شوند که سازمان محیط زیست و سایر نهادهای فعال مسأله ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند تا شاید از این طریق بتوانند با کمک نهادهای بین‌المللی گامی مهم برای حفاظت از این جنگل‌ها بردارند.

     با وجودی که حدود ۹۰ درصد از جنگل‌های هیرکانی در کشور ایران هستند اما در ثبت جهانی این جنگل‌ها آذربایجان گوی سبقت را از ایران ربود. در ۲۱ تیر ۱۳۸۵ جمهوری آذربایجان درخواستی را مبنی بر ثبت جهانی جنگل کاسپینی – هیرکانی به یونسکو ارائه کرد. با بررسی کارشناسان این سازمان اعلام شد به دلیل اینکه سهم جمهوری آذربایجان تنها ۲۰ هزارهکتار در مقابل سهم ۲ میلیون هکتاری ایران از این جنگل متعلق به دوره ژوراسیک است، ثبت جهانی این اثر به تنهایی به نام آذربایجان ممکن نیست. پس از آن مقامات فرهنگی ایران پیشنهادی را مبنی بر ثبت مشترک این اثر طبیعی به آذربایجان دادند، البته با اختلافاتی که دو کشور داشتند این اتفاق روی نداد، تا اینکه از یک سال گذشته مساله ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی دوباره مورد توجه قرار گرفت.

     حدود هشت ماه قبل مدیرکل دفتر ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: «پرونده‌ ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی به ‌عنوان نخستین میراث طبیعی جمهوری اسلامی ایران به یونسکو ارسال می‌شود.» فرهاد نظری با اشاره به اینکه منابع و مواریث طبیعی جمهوری اسلامی ایران، شاخص‌های جهانی شدن را دارند، اظهارکرد: «پرونده‌ ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی با توجه به شاخص‌ها و مقررات یونسکو تنظیم شده است.» از آن زمان فعالیت‌ها برای ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی بیش از پیش شدت گرفت تا اینکه در روز ۸ مرداد که به عنوان روز «جنگل، رمز حیات» نامگذاری شده است، معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست گفت: «با رایزنی‌های انجام شده قصد داریم به‌طور مشترک جنگل‌های هیرکانی را به نام ایران و آذربایجان ثبت کنیم، البته سهم ایران در این زمینه به دلیل وجود اکثریت این جنگل‌ها پررنگ‌تر خواهدبود.» با توجه به نگاه ویژه‌ای که دولت یازدهم به مسائل محیط زیستی داشته و حتی تلاشی که این دولت برای تدوین یک سند محیط زیستی انجام داده است به نظر می‌رسد که ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی بیش از هر زمانی در این دوره می‌تواند امکانپذیر باشد.

     ثبت جهانی این جنگل‌ها علاوه بر تأثیری که از نظر قانونگذاری برای حفاظت از جنگل‌ها دارد می‌تواند کمک‌های مالی جهانی برای حفاظت از این جنگل‌ها را افزایش دهد. یک فعال محیط زیست در استان مازندران درباره جنگل‌های هیرکانی و لزوم ثبت جهانی آنها به «آرمان» می‌گوید: جنگل‌های هیرکانی از نظر تنوع گونه‌ها و قدمتی که دارند منحصر به فرد هستند. قدمت بیش از یک میلیون ساله این جنگل‌ها، آنها را به موزه میراث طبیعی تبدیل کرده است.

     عارف آهنگر با اشاره به اینکه ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی جلوی تخریب آنها را می‌گیرد، می‌افزاید: تخریب‌هایی از قبیل قطع درختان برای احداث سد، تغییر کاربری زمین‌ها و ویلاسازی گسترده، ساخت مرغداری و بهره‌برداری‌های صنعتی این جنگل‌ها را در معرض نابودی قرار داده است. او درباره فواید ثبت جهانی این جنگل‌ها می‌گوید: با ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی وضعیت آنها از نظر حقوقی تغییر می‌کند. در قوانینی که شامل حال این جنگل‌ها می‌شوند تغییر ایجاد می‌شود و به همین دلیل فعالان محیط زیست می‌توانند برای حفاظت بیشتر از آنها تلاش کنند.

     یک کارشناس محیط زیست با اشاره به رقابت‌های توسعه‌ای که بین مناطق مختلف در کشور ما شکل گرفته است به «آرمان» می‌گوید: دلیل توسعه شتابانی که در کشور ما شکل گرفته، این است که دولت می‌خواهد به خواسته‌های مردم پاسخ گوید و رضایت آنها را جلب کند.

     متأسفانه بسیاری از پروژه‌های توسعه‌ای از داخل رویشگاه‌های جنگلی کشور ما رد می‌شوند و این جنگل‌ها را به‌شدت در معرض تخریب و خطر قرار می‌دهند. هومان خاکپور ادامه می‌دهد: به بهانه توسعه، هیچ مانعی بر سر اجرای این پروژه‌های عمرانی وجود ندارد. با وجود اینکه قانون هم ارزیابی زیست محیطی را برای پروژه‌های بزرگ توسعه لحاظ کرده است اما با این وجود بسیاری از این پروژه‌ها مانند پروژه‌های انتقال آب، سد‌سازی‌ها و پروژه‌های انتقال نفت و گاز بدون مجوز اجرا می‌شوند و به تخریب محیط زیست می‌انجامند.

     او می‌افزاید: از سوی دیگر عامل بعدی که باعث تخریب جنگل‌ها می‌شود وابستگی معیشتی مردم به جنگل‌هاست. او تصریح می کند: سازمان محیط زیست و سازمان جنگل‌ها به دنبال ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی هستند تا از طریق اقدامات بین‌المللی و محدودیت‌هایی که این معاهدات ایجاد می‌کنند باعث شوند که دولت با احتیاط بیشتری در قبال جنگل‌ها برخورد کند و ملاحظات محیط زیستی و آنچه که باعث پایداری محیط زیست می شود بیشتر لحاظ شود.

     خاکپور می‌گوید: هر چند که این ایراد به معاهدات بین‌المللی وجود دارد که ضمانت اجرایی بالایی ندارند، ولی از آنجایی که دولت‌ها تلاش می‌کنند وجه بین‌المللی‌شان را حفظ کنند با ثبت بین‌المللی جنگل‌ها تلاش می‌شود از خطراتی که این جنگل‌ها را تهدید می‌کند کاسته شود. او هدف از ثبت بین‌المللی جنگل‌ها را بالا بردن ضریب حفاظتی این مناطق به لحاظ تعهداتی که برای دستگاه‌های دولتی ایجاد می‌کند، می‌داند.

     طرح توقف ١٠ساله بهره‌برداری از جنگل‌ها که نخستین‌بار ١٠ سال پیش توسط یک استاد دانشگاه پیشنهاد داده شد بار دیگر برای قانون‌شدن به جریان افتاد. هم‌اکنون حدود ٢٨ نماینده مجلس شورای اسلامی و همچنین سازمان حفاظت محیط‌ زیست از حامیان اصلی این طرح هستند. با ‌این‌حال مسئولان سازمان جنگل‌ها و مراتع و آبخیزداری به عنوان متولیان اصلی صیانت و بهره‌برداری از جنگل‌های کشور، از موافقت مشروط یا مخالفت با اجرای آن سخن می‌گویند.

     رئیس مجمع نمایندگان استان گیلان در مجلس با بیان اینکه طرح حفاظت از جنگل‌ها مانع خسران محیط زیست و منابع طبیعی می‌شود، گفت: باید سازمان جنگل‌ها و محیط زیست برای حمایت قانونی از منابع طبیعی، سیاست برنامه‌ریزی‌شده‌ای برای حفاظت از جنگل‌ها به مجلس ارائه دهند. محمدحسین قربانی، با مثبت ارزیابی‌کردن آماده‌سازی طرح تنفس جنگل‌ها در سازمان محیط زیست، افزود: واقعیت آن است که تاکنون سازمان محیط زیست و سازمان جنگل‌ها هیچ‌گونه استراتژی‌ برای حفاظت از جنگل‌ها نداشتند به گونه‌ای که در نتیجه این بی‌برنامگی بخش زیادی از این جنگل‌ها آسیب زیادی دیدند.

     این نماینده مجلس تغییر کاربری‌ها، نبود برنامه و سرمایه‌گذاری‌ را ازجمله موارد عمده وارد آمدن خسارت‌های جبران‌ناپذیر به جنگل‌ها دانست و تأکید کرد: باید ساماندهی این موضوع، قانونمند شود تا بتوان برنامه‌ریزی مدونی برای حفاظت از جنگل‌ها داشت. به همین دلیل آنچه از طرح تنفس جنگل‌ها برمی‌آید، به نظر می‌رسد می‌تواند به حفظ جنگل‌ها کمک کند؛ چراکه امروزه ناتوانی‌های زیادی در حفاظت و صیانت از جنگل‌ها به چشم می‌خورد. اگر این طرح اجرایی شود از بخش زیادی از جنگل‌ها حفاظت می‌شود. رئیس سازمان محیط زیست نیز درباره این طرح گفته است: طرح تنفس جنگل‌ها مراحل پایانی خود را طی می‌کند و به‌زودی در مجلس ارائه خواهد شد.

محیط زیست به دنبال توقف بهره‌برداری از جنگل‌ها

     معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: در راستای حمایت از جنگل‌ها، همچنان لایحه حمایت از جنگل‌ها در دولت در دست بررسی است و پس از بررسی و تصویب نهایی به مجلس ارائه می‌شود. به گفته او این لایحه در راستای توقف بهره‌برداری از جنگل‌ها بوده و خوشبختانه نظر سازمان جنگل‌ها و مراتع و جهاد کشاورزی به این لایحه مثبت بوده و رئیس مجلس نیز موافقت خود را با این لایحه اعلام کرده است که امیدواریم پس از تدوین نهایی این لایحه در دولت و بررسی آن در مجلس، تصویب شده و در این راستا قطعا بهره‌برداری تجاری، قاچاق و برداشت غیرقانونی از جنگل‌ها متوقف خواهد شد.

ضرورت اجرای سریع‌تر طرح تنفس جنگل‌ها

     عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، با مثبت ارزیابی کردن طرح تنفس جنگل‌ها بر ضرورت اجرای سریع‌تر این طرح تاکید کرد وگفت: کشت درختان زودبازده در راستای کاهش بهره‌برداری از جنگل‌ها موثر است. به گزارش خانه ملت، محمداسماعیل سعیدی با بیان اینکه پرداختن به مسائل زیست‌محیطی کشور بسیار حائز اهمیت است، تصریح کرد: متاسفانه خشکسالی‌های اخیر، تخریب، برداشت‌های غیرقانونی و آتش‌سوزی‌های به وقوع پیوسته در جنگل‌ها به‌ویژه در فصل تابستان چالش‌های زیادی را برای محیط زیست کشور ایجاد کرده است.

آخرین وضعیت طرح تنفس جنگل‌ها

     رئیس شورای عالی جنگل‌ها و قائم مقام سازمان جنگل‌ها و مراتع با عنوان این مطلب که با اصل طرح تنفس جنگل‌ها موافق هستیم، گفت: برای اجرایی شدن آن پیش‌نیازهای حفاظتی از جنگل‌ها و مراتع کشور باید تامین شود. به گفته او، این طرح مورد تایید سازمان جنگل‌ها، سازمان محیط زیست و رئیس جمهوری است و حدود ۲۸ نفر از نمایندگان مجلس نیز با آن موافق هستند. رئیس شورای عالی جنگل‌ها اظهار داشت: آنچه از نظر سازمان جنگل‌ها بسیار اهمیت دارد این است که در حال حاضر در جنگل‌های شمال کشور تعدادی شرکت بهره‌برداری و طرح‌های در حال اجرا وجود دارد که مجریان این طرح‌ها علاوه بر بهره‌برداری از جنگل‌ها تا حدودی موجب حفاظت از این بخش‌های جنگل می‌شوند.

     مقدسی تصریح کرد: با متوقف شدن این طرح‌ها و خروج شرکت‌های بهره‌برداری از جنگل بایستی حتما سازوکاری حفاظتی با شدت بسیار بیشتر از قبل در جنگل‌های کشور مهیا شود. او تاکید کرد: سازمان جنگل‌ها با توجه به یک قرن فشار بهره‌برداری بر روی جنگل‌ها و از سوی دیگر عوامل تهدید جنگل‌ها از جمله گسترش سکونتگاه‌ها، حضور دام‌ها در این مناطق، استفاده حدود سه میلیون متر مکعب از چوب درختان جنگلی توسط روستانشینان و جوامع محلی و در برخی موارد قاچاق چوب، با اصل طرح تنفس جنگل‌ها کاملا موافق است، اما معتقد است که هم‌زمان با اجرای طرح تنفس بایستی طرح‌های حفاظتی در جنگل‌های کشور دوچندان شود.

     جنگل‌های شمال ایران یکی از قدیمی‌ترین جنگل‌های جهان محسوب می‌شوند که گونه‌های نادر زیادی در آن زندگی می‌کنند. این جنگل‌ها به علت دخالت عوامل طبیعی و غیرطبیعی در آستانه انقراض قرار دارند، در حالی که هنوز هم همه حتی فعالان محیط زیست از سازمان‌هایی مانند سازمان حفاظت محیط زیست یا در بهترین حالت سازمان جنگل‌ها توقع نظارت و رسیدگی دارند در حالی که سیاست‌گذار اصلی در این زمینه این دو سازمان نیستند. نگاهی اجمالی به روند تخریب جنگل‌ها در کشور بیانگر چند مساله اساسی است. در درجه اول بیانگر این است که آتش‌سوزی گسترده و تخریب جنگل‌ها در ۱۰ سال اخیر اتفاق افتاده و تا قبل از آن آتش‌سوزی در این حجم وسیع در کشور رخ نمی‌داده است.

     در درجه دوم نبود عزم راسخ و متولی مشخص در این زمینه بیش از هر مسأله‌ای احساس می‌شود در حالی که وزارت جهاد کشاورزی طبق قانون متولی و مسئول اصلی رسیدگی و محافظت از کلیه گونه‌های کشاورزی و گیاهی کشور است و سازمان جنگل‌ها نیز مستقیم زیرنظر این وزارتخانه اداره می‌شود. طبیعی است که در این فضا سازمان جنگل‌ها نیز نتواند وظایف خود را در زمینه حفاظت از جنگل‌ها به‌درستی و به صورت نهادی مستقل انجام دهد.

ادغامی که نتوانست ثمربخش باشد

     جهاد سازندگی، عنوان نهادی بود که به فرمان امام خمینی (ره) در اوایل انقلاب و برای رسیدگی به مسائل عمرانی و آبادانی در شهرها تشکیل شد در حالی که اعضای این نهاد عریض و طویل با عزم جهادی در تمام امور شهری دخالت و نظارت داشتند و زمین‌های کشاورزی و جنگلی را از دستبرد افراد سودجو حفظ می‌کردند.

     این سازمان سال ۷۹ با وزارت کشاورزی تلفیق شد و وزارت جهاد کشاورزی تشکیل شد، در حالی که ماموریت‌های جهادی اعضای این سازمان دیگر بعد از ادغام با بخش کشاورزی دستخوش تغییراتی شده و شکل اداری به خود گرفت. تجربیات ناخوشایند سال‌های اخیر در حفظ و نگهداری جنگل‌ها و نبود نهاد حفاظتی قوی در کنار سازمان‌هایی مانند جنگل‌ها و حفاظت محیط زیست که بتواند با قدرت و قاطعیت جلوی تخلفات را بگیرد از همان سال احساس می شد و هنوز هم وجود دارد. ادغامی که نتوانست آن‌طور که باید و شاید ثمربخش باشد. دولت و به تبع آن وزیر جهاد کشاورزی که مسئول و سیاست‌گذار این عرصه است تاکنون ابتکار نوآوری طرح قابل ارائه در زمینه کشاورزی و منابع طبیعی و دامپزشکی نداشته‌اند و با مطالعه کارهای گذشتگان فقط جوابگوی وضع موجود هم نمی‌توانند باشند.

هیچ متخلفی برای آتش‌سوزی جنگل‌ها معرفی نشده است

     جنگل‌های ایران نیازمند مواظبت و حفاظت است و تا همین جا هم ظرف ۳۰ سال و به‌ویژه ۱۰ سال اخیر نیمی از جنگل‌های کشور را نابود کرده‌ایم. سال ۸۶ جنگل‌های گلستان در گستره وسیعی نابود شد و مسئولان سکوت کردند. این اتفاق تا امروز تقریبا هر ماه در بخشی از کشور رخ می‌دهد در حالی که همه مسئولانی که به نوعی با جنگل و منابع طبیعی سر و کار دارند هربار اذعان می‌کنند کاستی‌هایی در این زمنیه وجود دارد و زور سازمان حفاظت محیط زیست و جنگل‌ها بر زور عوامل تهدید‌کننده نمی‌چربد.

     درباره همه گونه‌های گیاهی و جانوری کشور و حفظ آن، این قاعده صادق است و می‌توان به آسانی این مسأله را فهمید که نهادهای دولتی و اداری نمی‌توانند برابر دست‌اندازان و حتی عوامل تهدید‌کننده طبیعی بایستند و یک نهاد حفاظتی باید وارد میدان شود. حتی اگر سازمان حفاظت محیط زیست هم بتواند با کمک دولت خلأ کمبود امکانات و تجهیزات را برطرف کند باز هم، به حلقه بعدی می‌رسیم و آن هم در نظر گرفتن جرائمی برای برخورد با متخلفان است که دست‌کم تا حدودی ابزار بازدارندگی در این زمینه باشند تا به راحتی متخلفان از زیر بار این تخلف رهایی پیدا نکنند. بی‌توجهی نسبت به برخورد با متخلفان در حالی است که مطابق اعلام مسئولان درصد بالایی از آتش‌سوزی‌ها به صورت عمدی رخ می دهد.

     مدیرکل منابع طبیعی لرستان اعلام کرد ۹۵ درصد آتش‌سوزی‌ها به دلیل دخالت عوامل انسانی است. آیا هنوز زمان آن فرا نرسیده که از همه امکانات و ظرفیت‌های موجود در کشور برای حفاظت از جنگل‌ها استفاده شود. آیا هشدارهایی که دائما از سوی فعالان و دوستداران محیط زیست درباره نابودی کل پوشش جنگل‌های ایران ظرف ۲۰ تا ۳۰ سال آینده مطرح می شود به گوش مسئولان نرسیده است؟ عزم جدی دولت یازدهم برای کنترل و کاهش خسارت‌های وارد شده به محیط زیست برای همه دوستداران ایران و آب و خاک آن ستودنی است، اما آیا وقت آن نرسیده که با تخریب و نابودی محیط‌زیست از هر نوعی و از سوی هر کسی برخورد شود؟

نفس‌تنگی ایران با تخریب جنگل‌ها / ۸ مرداد ماه پویش ملی جنگل‌

پنجشنبه, ۸ مرداد, ۱۳۹۴

     در اقدامی مشترک ارزشمند و قابل تحسین از سوی سازمان‌های جنگل، محیط زیست و صدا و سیما؛ ۸ مرداد ماه با عنوان پویش ملی برای حفاظت از جنگل‌های ایران نامگذاری شده است. به همین بهانه در گفتگویی با روزنامه آرمان (شماره ۲۸۱۴ مورخ ۸ مرداد ۱۳۹۴) شرکت کرده‌ام که شرح آن در زیر بازانتشار می‌شود:

روز جنکل

     روزنامه آرمان: کاهش جنگل‌های ایران از ۱۸ میلیون هکتار به ۱۲میلیون هکتار مساله مهمی است که به سادگی نمی‌توان از کنار آن گذاشت. تهدیدات مختلفی که جنگل‌ها با آن مواجه هستند باعث شده است نگرانی‌ها در مورد جنگل‌های کشور فزونی بگیرد. همین مساله باعث شده که در نشست کارگروه مشترک رسانه ملی، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل‌ها روز هشتم مرداد به‌عنوان روز «جنگل رمز حیات» نامگذاری شود.

     در نشست کارگروه مشترک رسانه ملی، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل‌ها مقرر شد با توجه به شروع موج سفرهای تابستانی و به منظور اطلاع‌رسانی و آموزش همگانی برای ارتقای حفاظت از جنگل‌ها، هشتم مرداد با عنوان روز جنگل رمز حیات تعیین و برنامه‌های ویژه‌ای در شبکه خبر و شبکه‌های ملی و استانی صدا و سیما پخش شود. مدیران ارشد این سازمان‌ها در این نشست تداوم همکاری‌ها برای تحقق اهداف مشترک در حوزه «حفاظت از منابع طبیعی و زیست محیطی» و کاهش آسیب‌ها را خواستار شدند و بر لزوم هم‌افزایی این دو نهاد در تولید محصولات رسانه‌ای با هدف تنویر افکار عمومی و آموزش مسائل زیست‌محیطی به‌عنوان یکی از موضوعات اساسی مهارت زندگی، حقوق شهروندی و مقابله با چالش‌های حوزه سلامت و امنیت تاکید کردند.

     اعضای سومین نشست کارگروه مشترک رسانه ملی، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل‌ها همچنین تاکید کردند برای تاثیرگذاری بیشتر، باید موضوعات و رویدادهای محیط زیستی به یک جنبش اجتماعی تبدیل شوند و آن را برای فضای کنونی جامعه ضروری دانستند. مهر نوشت؛ با توجه به نقش جنگل‌ها در تامین آب، هوا و امنیت غذایی، عنوان « جنگل رمز حیات» و شعار «نگذاریم بمیرد جنگل که جهان خواهد مرد» برای این روز انتخاب شد.

مسائل زیست‌محیطی جزئی از زندگی مردم شوند

     یک عضو فراکسیون محیط زیست مجلس با اشاره به اینکه اختصاص یک روز خاص به یک موضوع نشان‌دهنده اهمیت آن است، می‌گوید: در این روزهای خاص باید ارتباط مردم با موضوع مورد نظر تقویت شود و عملکرد مسئولان هم در آن حوزه مورد بررسی قرار گیرد. سید محمد سادات ابراهیمی می‌افزاید: در این روزها نباید به اقدامات غیرمؤثر اکتفا کرد بلکه باید از ظرفیت علمی کشور برای تقویت موضوع بهره‌برداری کرد. او تصریح می‌کند: امروزه مسائل محیط زیستی به‌رغم تلاش‌های مفید خانم ابتکار برای تقویت نهادهای مردمی تا رسیدن به اینکه این مسائل جزئی از زندگی مردم شوند فاصله زیادی دارند.

     در کشور ما مسائل محیط زیستی بیشتر برای نخبگان و تحصیلکرده‌ها اهمیت دارند در حالی که همه باید به اهمیت این موضوع واقف باشند. او با اشاره به اینکه نامگذاری روز هشت مرداد به «جنگل رمز حیات» نشان‌دهنده اهمیت جنگل‌هاست، می‌افزاید: در این روز باید اقدامات لازم برای تقویت و حفاظت از جنگل‌ها و ارتباط بیشتر مردم با آنها فراهم شود. سادات ابراهیمی می‌افزاید: نقش رسانه در این زمینه بسیار مهم است و می‌تواند به ارتباط بیشتر مردم با جنگل کمک کند.

پیام معصومه ابتکار به مناسبت روز «جنگل رمز حیات»

     معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست کشور طی پیامی روز جنگل‌ها را تبریک گفت. در این پیام آمده است: ایران ما، سرزمینی با آب و هوای خشک و نیمه‌خشک است که فقط ۶ درصد از کل مساحت آن را جنگل‌های طبیعی تشکیل می‌دهند و این میزان بسیار پایین‌تر از حد متوسط و میانگین جهانی است. جنگل‌های ایران قدمت زیاد و ارزش‌های غیرقابل احصایی دارند و خدمات بسیار متنوع و گسترده‌ای را به بشریت و کره خاکی عرضه کرده‌اند؛ جنگل‌هایی که تولید آب، محصولات غذایی، حفاظت از خاک، تلطیف هوا و منظر زیبا فقط بخشی از خدمات آنان است.

     اما متاسفانه روند تخریب آنها بیش از هر زمانی نگران‌کننده به نظر می‌رسد. تغییر کاربری، ویلاسازی، قاچاق چوب، بهره‌برداری بی‌رویه، زباله و آتش‌سوزی از عوامل ویرانگر جنگل‌های کشور به شمار می‌رود و البته تغییر این روند، نیازمند حرکتی اجتماعی، فرهنگی و عزم فراگیر ملی است. هشتم مرداد امسال مناسبتی برای یادآوری اهمیت جنگل و اطلاع‌رسانی و فرهنگسازی به منظور حفظ آن و روزی نمادین است تا بدانیم که «جنگل رمز حیات» به‌شمار می‌رود. با قدردانی از همراهی رسانه ملی در این حرکت مهم و موثر و ضمن تشکر از همه رسانه‌ها، تشکل‌های مردم‌نهاد، جوامع محلی و اقشار مختلف مردم برای تلاش‌های مسئولانه آنها در حفاظت از طبیعت و محیط زیست، امیدوارم روز هشتم مرداد در تقویم ما روزی خاطره‌انگیز و ماندگار در دفاع از ساحت پربرکت جنگل شود. امروزه جنگل‌ها می‌توانند بدون اینکه آسیب‌های جبران‌ناپذیر رایج را تحمل کنند، سبب ارتقای سطح معیشت مردم و رونق اقتصادی جوامع محلی از طریق گردشگری و مشاغل سبز شوند. پس تلاش کنیم و «نگذاریم بمیرد جنگل، که جهان خواهد مرد».

کاهش روزافزون جنگل‌های کشور

      مساحت جنگل‌های ایران در دهه‌های اخیر از ۱۸ میلیون هکتار به ۱۲ میلیون هکتار رسیده است. بررسی عکس‌های هوایی دوره ۵۰ ساله ۱۳۳۴ تا ۱۳۸۶ از سوی سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور نشان می‌دهد به‌طور متوسط سالانه دو هزار و ۸۶۷ هکتار از جنگل‌های شمال ایران تخریب شده است. ایران در بین ۵۶ کشور دارای جنگل در جهان مقام چهل و پنجم را داراست. عوامل مختلف انسانی و طبیعی در نابودی جنگل‌ها نقش ایفا می‌کنند که در سال‌های اخیر نقش عامل انسانی روز به روز بیشتر می‌شود.

     یک کارشناس محیط زیست در رابطه با وضعیت جنگل‌های کشور به «آرمان» می‌گوید: دو دسته اصلی از جنگل‌های کشور ما، جنگل هیرکانی در شمال و جنگل بلوط زاگرس در غرب کشور هستند که با توجه به موقعیت متفاوتی که هر کدام از آنها دارند در معرض تهدیدهای مختلفی هستند.

     هومان خاکپور می‌افزاید: جنگل‌های هیرکانی در شمال به لحاظ نوع جنگلی که در آنجاست و استفاده صنعتی‌ای که از چوب درختان می‌شود روند تخریب‌شان سرعت یافته است. او تصریح می‌کند: در کنار بهره‌برداری‌های صنعتی، ویلاسازی‌ها نیز روند تخریب این جنگل‌ها را بیشتر کرده است. در کنار دو عامل دیگر چرای دام هم تهدید دیگری است که جنگل‌های شمال با آن مواجه هستند.

     او با بیان اینکه اما در مورد جنگل‌های زاگرس ماجرا متفاوت است، اظهار می‌دارد: جنگل‌های زاگرس استفاده صنعتی ندارد و فایده اصلی آنها شارژ منابع آبی در منطقه غرب است. خاکپور با اشاره به اینکه مشکلات جنگل‌های منطقه زاگرس به‌دلیل اینکه زندگی مردم به طور مستقیم با این جنگل‌ها گره خورده است پیچیده‌تر هستند، می‌گوید: در این منطقه مشکلات اجتماعی بیشتر خود را نشان می‌دهند و اگر طرح‌های مدیریتی در این منطقه موفق نبوده‌اند به دلیل همین مساله بوده است. او می‌افزاید: مسئله مهمی که باید مد نظر قرار گیرد این است که وابستگی محلی به این جنگل‌ها چندین برابر توان تولیدی جنگل‌های زاگرس است، به همین دلیل به تعریف مشاغل در آنجا نیازمندیم.

به‌کارگیری نیروهای مسلح برای مهار‌ آتش‌ جنگل‌ها

یکشنبه, ۷ تیر, ۱۳۹۴

     به بهانه سخنان امیدبخش معاون اول رییس جمهور در خصوص برنامه‌های حمایتی دولت از نهادهای متولی مدیریت حریق در جنگل‌ها و مراتع کشور، نگارنده به همراه یکی از اعضای فراکسیون محیط زیست مجلس در گفتگویی با خبرنگار روزنامه آرمان شرکت کرده‌ که شرح کامل آن در شماره ۲۷۸۸ مورخ شنبه ۶ تیر ۱۳۹۴ آن روزنامه وزین منتشر شده است:

آتش سوزی آرمان

روزنامه آرمان: هر چند در سال‌های اخیر آتش‌سوزی جنگل‌ها اتفاقی بوده است که در همه فصل‌های سال رخ می‌داده اما، در فصل گرما میزان سوختن جنگل‌ها و مراتع افزایش پیدا می‌کند. همین امسال و در حالی که هنوز یک هفته از آغاز تابستان نگذشته است بارها شاهد آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور بوده ایم که به نابودی چندین هکتار از تنفس گاه‌ها منجر شده است. یکی از مسائل مهم در این زمینه کمبود نیرو و تجهیزات برای اطفاء حریق جنگل‌هاست. همین موضوع باعث شده است معاون اول رئیس‌جمهور از نیروهای نظامی بخواهد که در اطفاء حریق جنگل‌ها مشارکت کنند.

     این روزها شنیدن اسم شهرهایی مانند ایلام، گلستان، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد آتش‌سوزی در جنگل را با خود تداعی می‌کند. این آتش‌سوزی‌ها در ماه‌های اخیر به نابودی چندین هکتار از جنگل‌های کشور منتهی شد. آتش‌سوزی‌هایی که هر ساله در فصل گرما با شدتی باور نکردنی با دخالت عامل‌های مختلف به جان جنگل‌های کشور می‌افتند و به نابودی قسمت وسیعی از جنگل‌های کشور می‌انجامند. عوامل ایجادکننده حریق را به سه دسته عمدی، غیر عمدی و طبیعی می‌توان تقسیم کرد که دو عامل اول را می‌توان عامل انسانی هم نامید، مساله مهم که در آتش‌سوزی‌ها اخیر بسیار مطرح شده است افزایش نقش عامل انسانی در ایجاد آتش‌سوزی‌هاست. در سال گذشته نزدیک ۲۲ هزار هکتار از جنگل‌های ما در آتش سوختند. مساله مهمی که در زمینه اطفای حریق در ماه‌های اخیر به شدت خودنمایی کرده است نبود تجهیزات و نیروی کافی برای خاموش کردن آتش است.

توانمندی و ظرفیت نیروهای مسلح در اطفای حریق

     اهمیتی که یافتن راهکار برای آتش‌سوزی جنگل‌ها دارد باعث شده است که معاون اول رئیس‌جمهور بگوید: رسیدگی به جنگل‌ها و مراتع کشور و جلوگیری از آسیب و خسارت به این سرمایه‌های ملی از اولویت‌های دولت است و باید این موضوع را با حساسیت ویژه دنبال و اعتبارات مورد نیاز آن را تامین کنیم. اسحاق جهانگیری در جلسه بررسی وضعیت آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور، جنگل‌ها و مراتع را از سرمایه‌های ملی و پراهمیت کشور برشمرد و با استقبال از حساسیت رسانه‌ها و افکار عمومی نسبت به وقوع آتش‌سوزی‌ها در جنگل‌های کشور اظهار کرد: باید موضوع آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور را به عنوان یک اولویت ویژه دنبال کنیم. او با اشاره به گزارش‌های ارائه‌شده در این جلسه در زمینه اقدامات انجام شده از سوی سازمان‌های مرتبط خاطرنشان کرد: به نظر می‌رسد این سازمان‌ها تاکنون اقدامات خوبی انجام داده‌اند و از آمادگی بیشتری برای جلوگیری از بروز حوادثی نظیر آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع کشور برخوردارند.

     او افزود: البته در این زمینه کمبودها و محدودیت‌هایی نیز در بخش اعتبارات و تجهیزات وجود دارد که انتظار می‌رود سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور تدابیر لازم را برای رفع این محدودیت‌ها اتخاذ کند. او همچنین با تاکید بر وجود ظرفیت‌ها و توانمندی‌های فراوان در نیروهای مسلح برای کمک به اطفای حریق و جلوگیری از آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور، از وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح خواست حداکثر زمینه همکاری نیروهای مسلح با سازمان‌های ذیربط درخصوص جنگل‌ها و مراتع کشور را فراهم کند. جهانگیری از رئیس سازمان مدیریت بحران کل کشور نیز خواست جلسه‌ای در این زمینه با حضور دستگاه‌های مرتبط برگزار و طرح جامعی برای جلوگیری از آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور تدوین کنند تا وظایف هر استان و هر دستگاه در این طرح مشخص باشد. او بر لزوم تجهیز ناوگان زمینی برای اطفای حریق و مهار آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع کشور تاکید کرد و از وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح خواست در خصوص پشتیبانی هوایی اطفای حریق نیز برنامه‌ریزی لازم را انجام دهند. به گزارش ایلنا، معاون اول رئیس‌جمهور افزود: لازم است طرحی جامع برای پوشش هوایی جهت اطفای حریق جنگل‌ها و مراتع با محوریت وزارت دفاع تدوین شود به گونه‌ای که این طرح در یک دوره زمانی مشخص به اجرا درآید.

در بحث آتش‌سوزی برنامه محور نیستیم

     یک کارشناس محیط زیست در مورد راهکارهای مقابله با آتش‌سوزی در جنگل‌ها به «آرمان» می‌گوید: ما در بخش آتش‌سوزی فقط یک مؤلفه اطفای حریق را در نظر می‌گیریم و صبر می‌کنیم تا آتش‌سوزی اتفاق بیفتد و بعد دنبال راه‌حل می‌گردیم. ما در بحث آتش‌سوزی برنامه محور نیستیم.

     هومان خاکپور می‌افزاید: باید برای مقابله با آتش‌سوزی یک برنامه مدون داشته باشیم که سه مرحله اصلی در آتش‌سوزی جنگل‌ها را در برگیرد. این سه مرحله شامل پیش از حریق، حین حریق و پس از حریق هستند. او تصریح می‌کند: در مرحله پیش از حریق ما اقدامات پیشگیرانه نداریم که با آن احتمال حریق را پایین بیاوریم. آگاهی دادن به افراد محلی، نصب آتش بر از جمله اقدامات پیشگیرانه ای هستند که با انجام آنها به میزان زیادی از روی دادن حریق و خسارات آن می‌توان کاست.

     او ادامه می‌دهد: در مرحله حین حریق ما آمادگی‌های لازم برای مقابله با حریق را نداریم. با اینکه قوانین خوبی در این زمینه داریم ولی بین سازمان‌ها و دست اندرکاران این حوزه انسجام و هماهنگی‌های لازم وجود ندارد و در نتیجه دستگاه‌ها آمادگی لازم برای خاموش کردن حریق را ندارند. در قانون ملی شدن جنگل‌ها که در ۱۳۴۷ به تصویب رسید ذکر شده است که تمام نیروهای نظامی و انتظامی و لشکری مؤظف هستند که در هنگام آتش‌سوزی به کمک سایر نهادها برای خاموش کردن حریق بیایند. از سوی دیگر نداشتن برنامه مشخص هنگام خاموش کردن حریق به سردرگمی نیروهای مردمی و دولتی انجامیده است که باعث کاهش کارآیی آنها می‌شود.

     خاکپور می‌افزاید: در مرحله بعد از حریق هم برنامه ای مشخص برای احیا و بازسازی مناطقی که در آنها آتش‌سوزی روی داده است نداریم و به همین دلیل بعد از هر حریق بخشی از جنگل‌های ما از بین می‌روند.

مساله محیط زیست یک موضوع فرابخشی است

     یک عضو فراکسیون محیط زیست مجلس با اشاره به اصل ۵۲ قانون اساسی، حفاظت و صیانت از محیط زیست را وظیفه همگانی می‌داند و به «آرمان» می‌گوید: ایران مقام ششم تخریب جنگل‌ها را در جهان دارد و اگر اوضاع به همین منوال ادامه پیدا کند تا ۵۰ سال آینده حتی یک درخت در جنگل‌هایمان نخواهیم داشت. کمال‌الدین پیرمؤذن می‌افزاید: یک راه حل مفید در این زمینه این است که برای چند سال بجز در موارد ضروری اجازه ندهند که از جنگل‌ها بهره‌برداری شود. سازمان جنگل‌ها و سازمان محیط زیست از نظر امکانات و نیرو محدودیت‌های زیادی برای مقابله با حریق دارند.

     او تصریح می‌کند: به لحاظ اینکه مساله محیط زیست یک موضوع فرابخشی است باید کسانی که حتی یک درصد هم مسئولیت دارند به یاری محیط زیست بشتابند. از ارتش، سپاه و هلال‌احمر گرفته تا دستگاه‌هایی مانند مدیریت بحران که برای آنها در این زمینه وظایفی تعریف شده است باید به کمک محیط زیست بیایند. او تأکید می‌کند: قانونی که کمیسیون کشاورزی در زمینه جنگل‌ها در حال تصویب آن است به میزان زیادی خلأ قانونی موجود را پر می‌کند و می‌تواند یک راهکار محکم، جامع و کامل برای دستگاه‌های اجرایی باشد. به‌ویژه که توجه بیشتر این دولت به مساله محیط زیست و جنگل‌ها امیدها را در این زمینه بیشتر کرده است. دولت می‌تواند با افزایش بودجه و منابع مالی حفاظت از محیط زیست را بیشتر کند.

تابستان و آمادگی برای آتش‌سوزی جنگل‌ها

یکشنبه, ۱۷ خرداد, ۱۳۹۴

     به بهانه آتش سوزی گسترده در کوهای ایلام که اطفای آن حدود ۴۸ ساعت طول کشید و ده‌ها هکتار از حنگل‌های بلوط غرب در آتش سوخت، گفتگویی را با خبرنگار روزنامه آرمان انجام داده‌ام که می‌توانید شرح آن را در زیر بخوانید:

ایلام

روزنامه آرمان: در روزی که به نام روز جهانی محیط زیست نامگذاری شده است بازهم شاهد آتش‌سوزی گسترده در جنگل‌های ایلام بودیم. علت اصلی آتش‌سوزی در کشور ما عوامل انسانی و بارش‌های فصلی نامناسب است. مطالعه الگوی بارشی کشور در طی سالیان اخیر نشان می‌دهد علاوه بر اینکه ۲۰درصد از متوسط میزان بارش‌ها در نقاط مختلف کشور کاسته شده، پراکنش بارش هم تغییر کرده است؛ یعنی به جای اینکه بارش‌های زمستانی داشته باشیم، بارش‌ها بیشتر پاییزه و بهاره شده است.

     این تغییر زمان بارش تبعاتی را به دنبال داشته و تغییراتی را به‌ویژه در بحث کشاورزی ایجاد می‌کند. این تغییرات در منابع آبی و اراضی مرتعی و جنگلی هم رخ داده و مشکلاتی را ایجاد می‌کند. امسال هم مثل سال ۸۹ و ۹۱ بارش‌های ما بیشتر بهاره بوده و پوشش علوفه‌ای جنگل‌ها برای چرای دام‌ها مناسب شده است؛ خطری که وجود دارد این است که درحالی که به سمت فصل گرما می‌رویم، این علوفه‌های یکساله‌ای که در اثر این بارش‌ها رشد زیادی داشته‌اند، در اثر خشکسالی خطر ایجاد آتش‌سوزی را افزایش دهند و یک آتش کوچک یا یک جرقه باعث آتش‌سوزی گسترده در رویشگاه‌های محلی شود.

     داستان اتفاقی که در استان ایلام افتاده نیز همین است. هر چند دلایل این رخداد در دست بررسی است تا مشخص شود این آتش‌سوزی علت عمدی داشته یا در اثر خشکسالی و عوامل محیطی ایجاد شده است. اگر یک طبیعت گرد، دامدار یا یکی از اهالی محلی آتشی را روشن کرده باشد می‌تواند با فراگیرشدن دامنه این آتش‌سوزی همه جنگل را فرا بگیرد البته، اخبار تائید نشده حاکی از آن است که در چند نقطه جنگل این آتش ایجاد شده است که این می‌تواند نشان‌دهنده عمدی بودن این اتفاق باشد.

     ما در سال‌های اخیر شاهد آتش‌سوزی‌های عمدی زیادی هستیم و تعدادی از این آتش‌سوزی‌ها با توجه به اینکه در مناطق کوهستانی رخ می‌دهد و باد به سمت دامنه کوه می‌وزد گسترش می‌یابد. در آتش‌سوزی روز پنجشنبه استان ایلام هم با توجه به اینکه در اواخر روز و بعد از ظهر که باد به سمت دامنه کوه می‌وزد این اتفاق رخ داد، شاهد این بودیم که این آتش‌سوزی که از پائین دست‌ها شروع شده بود به دامنه‌ها و ارتفاعات رفته و همین عامل دسترسی را برای خاموش کردن و مهار آتش سخت‌تر کرده است.

     درحالی که برای تیم‌های اطفای حریق و ناوگان سازمان جنگل‌ها که مسئولیت خاموش کردن این آتش را داشته دسترسی به این دامنه‌ها دشوار بوده، پوشش گیاهی زیر درخت‌ها و خشکی علف‌ها نیز سبب گسترش آتش‌سوزی شده است. با توجه به اینکه خشکسالی و احتمال آتش‌سوزی در فصل گرما همیشه بیشتر است، انتظار می‌رود، سازمان جنگل‌ها و ناوگان اطفای حریق در آماده‌باش کامل باشند تا بتوانند به موقع سر صحنه حاضر شده و ‌آتش را مهار کنند. جنگل‌های ما در تابستان پر از علوفه‌های خشک است و همین می‌تواند باعث آتش‌سوزی شود.

     برای نظارت بیشتر حضور یگان‌های منابع طبیعی و محیط زیست در نقاط مختلف جنگل‌ها الزامی است و سازمان جنگل‌ها و سازمان حفاظت محیط زیست باید برای این مهم چاره‌اندیشی کنند. این حضور علاوه بر اینکه باعث می‌شود با دخالت به موقع دامنه آتش گسترش نیابد، مانع سوءاستفاده و رفتارهای عامدانه در نابودی محیط‌زیست و جنگل‌ها می‌شود.

     در کنار همه نظارت‌ها و وظیفه‌ای که برای همه دستگاه‌های دولتی در کنار سازمان محیط زیست و جنگل‌ها در این زمینه وجود دارد که قانون آن را مقرر کرده است، باید مردم و همه افرادی که به نوعی با این منابع طبیعی در ارتباط هستند به دولت کمک کنند و بدون مشارکت مردمی نمی‌توان انتظار داشت تیم اطفای حریق در این زمینه موثر باشد و بتواند از میزان خسارات بکاهد.

بزرگ‌ترین انجیرستان‌هایی که دیگر دیم نیستند!

چهارشنبه, ۳ اردیبهشت, ۱۳۹۳

     گفته می‌شود شهرستان استهبان با داشتن بیش از ۲٫۵ میلیون اصله درخت انجیر دیم در وسعتی بالغ بر ۲۳ هزار هکتار، توانسته است عنوان بزرگ‌ترین انجیرستان دیم جهان را به خود اختصاص دهد. توسعه بی‌رویه و گسترش این باغات در بادام‌زارهای طبیعی منطقه نگرانی‌های زیادی را از حیث تخریب رویشگاه‌های جنگلی، مصرف بی‌رویه منابع آبی منطقه و گسترش آفات و بیماری‌ها بوجود آورده است.

     در همین زمینه در گفتگویی با خبرنگار روزنامه ایران شرکت کرده‌ام که می‌توانید شرح کامل آن را در صفحه ۹ شماره ۵۶۲۸ مورخ ۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ روزنامه ایران بخوانید:

انجیرستان

در ۸ سال گذشته کارشناسان کجا بودند؟ ؛ انجیرستان‌های استهبان غرق می‌شوند

      زهرا کشوری؛ سد سیوند که آبگیری شد، حقابه بختگان هم قطع شد تا بختگان هم شوربختانه خشک شود. خشک شدن بختگان آغاز خشک شدن انجیرستان‌های استهبان نبود اما  آن را تشدید کرد. خشکسالی پیش از سد، چنبره بر تن درختان آن زده بود. انجیرستان‌هایی که وسعت ۲۳هزار هکتاری، آنها را در صدر انجیرستان‌های دیم خاورمیانه قرار داده است. سایه سنگین خشکسالی بر سر انجیرستان که افتاد باغداران تنها راه نجات باغ‌هایشان را در آبیاری دستی دانستند. تبدیل باغ‌های دیمی به غرقابی؛ اما آبیاری دستی هم آفتی به نام «مگس سرکه‌ای» را به جان باغ‌ها انداخت. «هومان خاکپور» کارشناس منابع طبیعی خبر تلخ دیگری هم به روزنامه ایران می‌دهد: برخی از افراد در ۸ سال گذشته زمین‌های ملی را تصرف کرده و با قطع درختان خودروی بادام، بخش بسیار زیادی از آنها را تبدیل به باغ انجیرکرده‌اند. باغ انجیرهایی که با روش غرقابی آبیاری می‌شوند و علاوه بر زیانی که به باغ‌های دیم وارد کرده، سفره‌های زیرزمینی را هم تهدید می‌کنند. یکی از کارشناسان محلی می‌گوید اگر وضع به همین منوال پیش رود شهر استهبان در سال‌های آتی آب شرب هم نخواهد داشت و بدون شک باغ‌های انجیر آن از بین خواهد رفت. خاکپور هم می‌گوید به نظر می‌رسد بخشی از زمین‌های ملی به باغداران فروخته شده تا این سؤال پیش بیاید که چطور می‌توان زمین‌های ملی را برخلاف قانون فروخت؟ در ۱۰ سال گذشته مسئولان محلی چه کار می‌کردند؟

     خشکسالی پیش از آبگیری سد سیوند به جان انجیرستان‌ها افتاده بود اما آبگیری سد، روند خشک شدن انجیرستان‌ها را تشدید کرد؛ آن روز که رئیس دولت دهم تصمیم گرفت تا در میان سیل مخالفان آبگیری سد سیوند، سد را افتتاح کند. این کارشناسان محلی بودند که نسبت به خشک شدن بزرگترین انجیرستان دیم خاورمیانه هشدار دادند. هشداری که در میان اعتراض‌ها نسبت به تاریخ ارزشمندی که پشت سد سیوند غرق می‌شد، گم شد. آن روز کمتر کسی به آنچه بر سر انجیرستان‌ها می‌رفت، توجه داشت.

     «هومان خاکپور» که به تازگی از انجیرستان‌های استهبان بازدید کرده، می‌گوید: <به نظر می‌رسد که در ۸ تا۱۰ سال گذشته هیچ کارشناسی از محیط زیست و منابع طبیعی به این منطقه سرنزده است>، چون به گفته او، زمین‌های ملی، تصرف، درختان بادام آن قطع شده و به جای آن انجیر کاشته شده است. او می‌گوید: «تصرف حتی به صخره کوه‌ها هم رسیده است.» آن طور که پرس وجوهای او از محلی‌ها نشان می‌دهد حتی برخی از زمین‌های ملی به مردم منطقه فروخته شده است.

     رسول حاج باقری، رئیس انجمن میراث فرهنگی و محیط زیست پیشگامان خورشید استهبان در گفت‌و‌گو با روزنامه ایران شروع خشکسالی انجیرستان‌ها را از یک دهه پیش می‌داند. خشکسالی که بعدها آبگیری سد سیوند آن را تشدید کرد، البته نه مستقیم، بلکه وقتی سد آبگیری شد و حقابه تالاب بختگان داده نشد. خشک شدن این تالاب آغاز صدمه‌های وارده به انجیرستان شد. بختگانی که رطوبت مورد نظر انجیرستان‌ها را تأمین می‌کرد.

     سطح آب‌های زیرزمینی پایین آمد، بخت از بختگان رو برگرداند و فلامینگوها از بختگان کوچ کردند اما کوچ آنها تنها پیامد بد ماجرا نبود؛ بختک روی انجیرستان‌ها افتاد. منطقه‌ای که باغداران آن به گفته حاج باقری بین دو تا سه قرن پیش از کشت انگور و بادام به انجیر روی آورده بودند. باغ‌هایی که به گفته «هومان خاکپور» هر روز گسترش بیشتری پیدا می‌کند. او می‌گوید به نظر می‌رسد که در ۱۰ سال گذشته هیچ نظارتی روی باغ‌ها انجام نگرفته است. اما کاشت انجیر به جای درختان بادام پایان ماجرای تلخ نیست و با تصرف زمین‌ها مسأله تمام نمی‌شود. آنها به روش غرقابی در انجیرستان روی آوردند، یعنی حالا زمین‌های دیم را با خرید آب و با تانکر آبیاری می‌کنند! روشی که به گفته خاکپور شاید در کوتاه مدت محصول بسیار پرآبی بدهد و سود سرشاری را نصیب باغداران کند اما در طولانی مدت که او در نهایت آن را ۱۰ سال عنوان می‌کند به خشک شدن انجیرستان منجر می‌شود. کارشناسان محلی هم می‌گویند باغ‌هایی که امروز با خرید آب، ارتزاق می‌شود، در سال‌های آینده بارندگی نرمال و بالای متوسط جوابگوی نیاز آنها نخواهد بود، آنها این مسأله را یک هشدار جدی می‌دانند.

     «دکتر حمید زارع»، کارشناس مرکز تحقیقات انجیر استهبان هم در گفت‌وگو با روزنامه ایران، برنامه‌ریزی برای باغداری اصولی در منطقه را تنها راه نجات انجیرستان شهر می‌داند. زارع بیش از هرچیزی روی راهکار‌های کاهش مصرف آب در انجیرستان‌ها تأکید می‌کند. راهکارهایی که مرکز تحقیقاتی که او در آن مشغول به تحقیق و مطالعه است به تنهایی نمی‌تواند انجام دهد. به اعتقاد او، دولت باید مردم را آماده همکاری کند تا برای نجات انجیرستان، معیشت و محیط زیست منطقه با طرح‌ها، همکاری کنند.

     حاج باقری و خاکپور هم می‌گویند باید مردم را برای نجات باغ هایشان همراه کرد، چون ممکن است با مقاومت اجتماعی روبه‌رو شوند. باغدارانی که نمی‌دانند با تانکر‌های آب، باغ‌شان را آبیاری نمی‌کنند بلکه آن را غرق می‌کنند. تلاش‌های تازه‌ای از سوی کارشناسان محیط زیست برای جلوگیری از هدر رفتن آب و تسطیح اراضی ملی انجام شده اما نتیجه‌بخش نبوده است. آن طور که حاج باقری تعریف می‌کند، دو روستا از روستاهای استهبان با کارشناسان محیط زیستی که به تازگی به منطقه رفته‌اند، برخورد کرده‌اند. در برخی از مناطق روستایی، روستائیان جنگل‌ها را آتش زدند و به داخل اراضی ملی پیشروی کردند. او زمین‌های اطراف بختگان را هم در خطر تصرف اعلام می‌کند. به گفته حاج باقری، تاکنون ۱۳ حکم دادگاهی برای قلع و قمع درختان منطقه صادر شده است.

     زارع هم یک مسأله دیگر را یادآوری می‌کند: ۸۰ درصد زندگی استهبانی‌ها به انجیر وابسته است بنابراین باید قشر باغدار و کشاورز را متوجه تهدیدی کرد که روش آبیاری غرقابی برای آنها دارد. کشاورزان باید بدانند روشی که آنها انتخاب کرده‌اند در نهایت به نابودی باغ‌ها، محیط زیست و آب‌های زیرزمینی منطقه منجر خواهد شد. تا این سؤال برای افکار عمومی پیش بیاید که چه باید کرد؟

     خرید و فروش آب حالا در استهبان به یک شغل تبدیل شده است. مسأله‌ای که حاج باقری و خاکپور هم آن را تأیید می‌کنند: «برخی از کشاورزان آب زمین خود را به باغداران می‌فروشند چون برایشان به‌صرفه‌تر است.» حرف‌های او یک نکته تلخ را یادآوری می‌کند؛ غرقابی شدن انجیرهای دیم نه تنها آب منطقه را مصرف می‌کنند که کشاورزی را هم از کشاورزان می‌گیرند. این در حالی است که به گفته زارع استفاده از آب زیاد باعث می‌شود ریشه‌های نازک (موبین) درختان انجیر به سطح خاک بیایند و با گرم شدن هوا از بین بروند.

     اما این پایان ماجرا نیست؛ مواد غذایی خاک اطراف درختان دیم شسته شده، به اعماق می‌رود و خاک از نظر مواد غذایی فقیر می‌شود و درختان رشد مناسبی ندارند. همچنین آبیاری باعث شیوع آفت مگس سرکه (ترشیده شدن محصول انجیر) خواهد شد، اتفاقی که بوقوع پیوسته است. کافی است یک باران بیاید تا آفت‌ها در منطقه پخش شوند. همچنین به گفته او، آبیاری خارج فصل درختان در فصول خشک و گرم سال باعث می‌شود درخت، مقاومت خود را نسبت به درختان دیگر از دست بدهند. از سوی دیگر آبیاری خارج از فصل در زمان گرده افشانی (بردادن) باعث کم شدن فعالیت زنبور «بلاستوفاگا» شده و گرده‌افشانی خوب صورت نمی‌گیرد. به گفته او آبیاری باغ‌های انجیر در زمان رسیدن میوه باعث افزایش «زهرابه افلاتوکسین» می‌شود و از صادرات آن جلوگیری به عمل خواهد آمد. با این وجود باغداران همچنان در حال خرید تانکرهای آب برای آبیاری درختانی هستند که روزگاری فقط با نزولات جوی بار خود را به خارج از کشور صادر می‌کردند. او هرس شدید اندام‌های هوایی درخت را در حال حاضر بهترین روش برای کم کردن مصرف آب در انجیرستان‌های استهبان می‌داند. هرسی که قسمت هوایی درخت و ریشه را به یک نسبت می‌رساند تا ریشه از پس تأمین رطوبت درخت بربیاید. او اعتقاد دارد اگر بخش هوایی درختان نسبت بیشتری داشته باشد، ریشه جوابگوی رطوبت مورد نظر او نخواهد بود. هرسی که به خنک کردن تنه درخت منجر می‌شود.

    زارع استفاده از مواد شیمیایی «کائولین» را از دیگر روش‌‌ها برای کنترل مصرف آب می‌داند که پاشیدن آن روی سطح درخت باعث کاهش دما و تبخیر در درختان می‌شود. او در پاسخ به این سؤال خبرنگار روزنامه ایران مبنی براین‌که آیا استفاده از یک ماده شیمیایی پیامدهای جانبی ندارد، می‌گوید: «امتحان کردیم و اثر سوئی ندارد.» او مالچ‌پاشی را هم یک روش خوب و مؤثر می‌دادند.

     جهاد کشاورزی استهبان هم هشدار دادن درباره آفات و بیماری‌های درختان و پیامدهای آن به باغداران در اثر آبیاری زیاد و بی‌موقع در درختان انجیر را بهترین راه توجیه باغداران می‌داند. آفت‌هایی که هومان خاکپور را هم نگران کرده است. زارع همچنین می‌گوید: «اگر وضعیت مصرف آب به همین منوال پیش برود، شاید آبی برای شرب هم پیدا نشود.» او تأکید می‌کند که باید راهکاری برای نجات انجیرستان و استهبان پیدا کرد چون زندگی اکثریت استهبانی‌ها به انجیر وابسته است و اگر نخواهیم راهکار اصولی برای آن بیندیشیم، ممکن است در سال‌های آتی به خالی شدن شهر هم منجر شود.

     جعفری، سرپرست ایستگاه تحقیقات انجیر استهبان هم با توجه به پراکنش و میزان بارش نزولات آسمانی می‌گوید: «در صورت نیاز می‌توان آبیاری کمکی درختان انجیر را در فاصله زمانی ماه‌های اسفند تا اردیبهشت به اندازه تفاضل نیاز واقعی درخت و میزان بارش انجام داد. به منظور حفظ رطوبت در سایه‌انداز گیاه می‌توان از مالچ‌های پوست سخت بادام، کلش گندم و سنگ شکسته در مقیاس بادامی استفاده کرد.»

     کارشناسان همچنین هرس تنک تنه در مناطق آسیب دیده به منظور جوان‌سازی و کاهش خطر از بین رفتن درخت با توجه به تعداد تنه و محیط کل تنه‌های موجود را پیشنهاد ‌می‌کنند. مسأله دیگری هم وجود دارد؛ علاوه بر این‌که باید مردم را با مضرات استفاده آب فراوان در انجیرستان‌ها آشنا کرد، باید جلوی تصرف زمین‌ها ملی را گرفت و زمین‌های متصرف شده را به عرصه‌های ملی بازگرداند.

سازمان محیط‌زیست در زمینه تخریب جنگل‌ها وارد عمل شود؛ جنگل را تخریب می‌کنند تا تفریح کنند!

سه شنبه, ۲۹ بهمن, ۱۳۹۲

    همان‌طور که آگاهی دارید؛ گسترش بی‌رویه ساخت و سازها و ویلاسازی‌ها در سال‌های اخیر به یکی از مهمترین عوامل تخریب جنگل‌های کشور تبدیل شده است. به همین بهانه در گفتگویی با خبرنگار روزنامه تهران امروز شرکت کرده‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

ویلاسازی

‌   غضنفری – تهران امروز؛ «جنگل را نابود می‌کنیم،پس هستیم.» این شعار این روزهای زمین‌خواران، ویلاسازان و باغداران شده است.درختان را از ریشه قطع می‌کنند تا اراضی خود را افزایش بدهند.جنگل را تخریب می‌کنیم تا حیاط خانه‌مان را افزایش بدهیم و حالا دیگر تب تخریب به شالیزارها هم رسیده است. حالا شالیزارها هم عرصه ساخت‌وساز ویلاها شده‌اند.اراضی اطراف تهران تخریب شده است و جنگل‌های زاگرس ویران و ویلا‌سازی تا لبه دریای خزر هم ادامه دارد. قبح تخریب جنگل‌ها شکسته است و شب می‌خوابیم و به جای درختان سر به فلک کشیده با برج و بارو روبه‌رو می‌شویم! انگار نمی‌دانیم تخریب جنگل در اطراف شهرها چنان خاک را فرسایش می‌دهد که باید هر لحظه منتظر سیل بود.انگار نمی‌دانیم اگر جنگل نباشد با این آلودگی مزمن و سرسام آور که بدجوری در جان شهر نشسته است،نمی توان مقابله کرد.از جنگل‌ها و اراضی که مورد تخریب در این سال‌ها قرار گرفته است باید به تخریب پارک ملی خجیر،جنگل‌های ناهار خوران گرگان،کجور در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی،جنگل ابر شاهرود اشاره کرد.اگر چه آمارها بسیار بیشتر از این است که بتوان نوشت و گفت.

     دکتر سیدمحمدرضا فاطمی،کارشناس منابع آب و محیط دریا و کارشناس ارشد محیط‌زیست،درباره ساخت‌وساز بی‌رویه و تخریب جنگل‌ها به تهران امروز می‌گوید: « اکثر باغ‌ها و شالیزارها به ویلا تبدیل شده است.حالا شالیزار مصنوعی است،اما کلاردشت تمام مراتع و جنگل‌هایش تبدیل به ویلا شد و کسی چیزی نگفت!شالیزار یک زمین مصنوعی است و فرد می‌تواند برایش تصمیم بگیرد.اما در همان شمال«دره نظیر» وجود دارد که در بخش حفاظت شده البرز مرکزی قرار دارد که تمام درختان جنگل‌هایش را شبانه قطع کرده‌اند و به ویلا‌سازی اقدام کرده‌اند.شالیزار یک زمین مصنوعی است که صاحب شخصی دارد ولی در حال حاضر جنگل‌ها دارد نابود می‌شود.دلیل این موضوع این است که می‌خواهند اذهان عمومی را از یک قضیه اصلی منحرف کنند تا اصل قضیه که نابودی جنگل‌هاست را کمرنگ کنند.»این کارشناس محیط‌زیست تاکید می‌کند: «نابودی جنگل‌ها عین جنایت است.صبح‌ها بلوک‌‌گذاری می‌کنند،شبانه درختان را قطع می‌کنند.آن وقت نه سازمان جنگل‌ها و نه سازمان محیط‌زیست خبر‌دار می‌شود.وقتی در مناطق حفاظت شده می‌توانند بروند و درختان را قطع کنند،یعنی دست‌هایی پشت پرده است.»

نبود جنگل آلودگی هوا را افزایش می‌دهد

     «درست است که محیط طبیعی دارد به اراضی مسکونی تبدیل می‌شود و توان ظرفیت محیط ما گنجایش ندارد که تمام اراضی این باریکه شمال تبدیل به ویلای تفریحی بشود،‌ ولی ویلا را یک تهرانی می‌خرد و ماهی یک بار برای تفریح می‌آید و ضایعاتش کمتر است،اما اگر این اراضی طبیعی تبدیل به اراضی شهری بشود و گسترش پیدا کند،خیلی بد است و ضایعاتش بیشتر است.»

     سید محمدرضا فاطمی، از عوارض تخریب جنگل و آثار مخربش بر محیط‌زیست می‌گوید: «علاوه بر از بین رفتن زیبایی منطقه،موازنه کربن هم روی می‌دهد.گازکربنیک اضافه را جنگل می‌گیرد و در خودش نگاه می‌دارد.این گرمایش گلخانه‌ای جهان که به‌وجود آمده است در نتیجه این است که گاز زیاد شده است و هم درخت‌های جنگل‌ها قطع شده است.به همین دلیل رتبه ایران در زمینه زیست‌محیطی به ۱۶۰ رسیده است و از لحاظ تخریب در ردیف کشورهای چین و آمریکا قرار گرفته‌ایم.حجم آلاینده‌های تخریب ایران هزار برابر کمتر از آمریکاست ولی به نسبت که حساب می‌کنیم می‌بینیم ایران بالاتر قرار گرفته است.در نتیجه تخریب جنگل‌ها رتبه ایران در حال نزول است و در صدر کشورهای تخریب کننده محیط‌زیست قرار گرفته‌ایم.»

تخریب جنگل برای گسترش شهرها

     هومان خاکپور،دیده بان طبیعت بختیاری می‌گوید: در منطقه زاگرس برخلاف جنگل‌های شمال بحث ویلا‌سازی مطرح نیست.در شمال ساخت‌وساز براساس رفاهیات و اماکن تفریحی است یا اینکه افراد سرمایه‌دار این کار را انجام می‌دهند.اما در منطقه زاگرس اگر ساخت‌وساز اتفاق می‌افتد و عرض‌های جنگلی به سکونت روستایی تبدیل می‌شود به این دلیل است که بسیاری از روستاها در رویشگاه‌های جنگلی قرار گرفته‌اند و معمولا با ازدیاد جمعیت،سطح روستا گسترش پیدا می‌کند و در روستاها فرهنگ انبوه‌سازی وجود ندارد و خانه‌ها معمولا بزرگ و یک طبقه است و وقتی جمعیت زیاد می‌شود،ساخت‌وساز افزایش پیدا می‌کند و اینگونه جنگل‌ها از بین می‌رود.»

     این فعال محیط‌زیست تاکید می‌کند: «یکی از اعتراضات جدی ما به لایحه جامع قانون منابع طبیعی این است که در این قانون مجوز داده شده که یک برابر و نیم طرح هادی روستاها،زمین در اختیار بنیاد مسکن قرار بگیرد که جهت توسعه روستا بوده است.بر فرض مثال:در استان چهارمحال و بختیاری که در حدود سیصد الی سیصد و پنجاه روستا در عرض‌های جنگلی واقع شده‌اند، اگر به‌طور میانگین فرض کنیم هر روستا ۵۰هکتار وسعت دارد،یک و نیم برابرش هفتاد هکتار می‌شود؛یعنی در واقع سیصد تا هفتاد هکتار، یک سطح بزرگی از جنگل‌ها را با همین قانون از دست می‌دهیم.یکی از مشکلات منطقه زاگرس در بخش ساخت‌وساز همین مسئله است و بحث ویلا‌سازی مطرح نیست.در حال حاضر یاسوج، لردگان و کهگیلویه و بویراحمد در عرض‌های جنگلی قرار دارند و برای گسترش شان بخش عظیمی از جنگل را تخریب می‌کنند.»

تخریب جنگل چه پیامدی دارد؟

     هومان خاکپور،دیده بان طبیعت بختیاری درباره پیامدهای تخریب جنگل می‌گوید: «در اکثر مناطق شهری مان متاسفانه سرانه فضای سبز خیلی کمتر از استاندارد جهانی است.در استاندارد جهانی تقریبا سرانه فضای سبز شهری ۲۵ مترمربع برای هر فرد است.در صورتی که در کشور ایران این میانگین روی ۱۷ متر مربع است که با استاندارد جهانی خیلی فاصله داریم.»از سویی دیگر،«خیلی از شهرها هستند که با این موهبت خدادادی واقعا فضای سبز شهری شان زیاد است.این اتفاق تخریب دارد فضای سبز شهری را کم می‌کند به اضافه اینکه جنگل‌هایی که اطراف این شهرها هستند وظیفه حفاظت یا شارژ منابع آب آن سکونتگاه شهری را دارند.به‌طور مثال:شهرهایی مثل یاسوج،لردگان یا شهرهایی که در داخل عرض‌های جنگلی هستند،عمدتا منابع آب شان از طریق سفره‌های آب زیرزمینی است.سفره‌های آب زیرزمینی از طریق جنگل‌ها پر می‌شود که وقتی جنگل‌ها از بین برود مشکل آب ایجاد می‌شود.

     از تبعات دیگر از بین رفتن جنگل،فرسایش است.وقتی جنگل‌ها از بین می‌رود تمام رسوبات و خاک اطراف شهرها با یک بارندگی شدید می‌تواند ایجاد سیل بکند و میزان سیل خیزی در سکونتگاه‌های شهری را بالا ببرد.»این فعال محیط‌زیست تاکید می‌کند: «یکی از مهم‌ترین وظایفی که سازمان جنگل‌ها برعهده دارد بخش آبخیزداری شهری است.آبخیز داری شهری یکی از مهم‌ترین وظایفش این است که فضای سبز درختی یا گیاهی اطراف شهر ایجاد بکند که علاوه بر اینکه بر تلطیف هوای شهر تاثیر می‌گذارد و تعادل گرمایی شهر را تنظیم می‌کند ، فرسایش خاک را کم می‌کند و هم ریسک سیل خیزی را در مناطق شهری کاهش می‌دهد.»

تغییر کاربری زمین‌های زراعی

     مهرداد بائوج‌لاهوتی،عضو فراکسیون محیط‌زیست مجلس و نماینده مردم لنگرود است و از بحث اتفاقات در شمال به خوبی خبر دارد.او درباره تب ویلا‌سازی در شمال و تخریب محیط‌زیست به تهران امروز می‌گوید: «ویلاسازی در شمال را نمی‌توان گفت کار بدی است،زیرا شمال یک استان گردشگری است و در هر صورت باید این نوع فضاها برای مسافرین داخلی و خارجی ایجاد شود.اما در کجا این ویلاها ساخته می‌شود و خلاف ساخته می‌شود،این موضوعی است که همه را نگران کرده و این عدم رعایت کاربری‌ها همه را نگران کرده است.در حال حاضر حدود هفت هزار هکتار از باغات چای شمال که می‌تواند هم برای گردشگر جذابیت داشته باشد و هم نیاز چای کشور را تامین بکند،تغییر کاربری داده و تبدیل شده است.در حدود سه هزار باغات توت،تغییر کاربری پیدا کرد و تبدیل شد.حدود هزار هکتار مزارع برنج تغییر کاربری داد و تبدیل شد.فاجعه از همین جا آغاز می‌شود.به‌طور مثال:کاربری‌ها اگر گردشگری باشد ایرادی ندارد اما وقتی هزار تن ابریشم در کشور نیاز داریم، در حال حاضر صد تن تولید داریم و نهصد تن وارد می‌کنیم،چرا باید سه هزار هکتار باغات توت ما تغییر کاربری پیدا کند و تبدیل به ویلا شود!؟»

دلیل تبدیل جنگل به ویلا چیست؟

     عضو فراکسیون محیط‌زیست از دلایل تبدیل باغات و جنگل‌ها به ویلا می‌گوید: «یکی از دلایل را می‌توان گفت عدم توجیه کشاورزی هست.یعنی محصولات کشاورزی ما به‌دلیل واردات بیجا و عدم نظارت صحیح دستگاه‌های دولتی بر این امر است که خیلی راحت تغییر کاربری از باغ به ویلا می‌دهد.وقتی برای یک پروژه عمرانی دو هزار متر زمین را تبدیل به کارگاه می‌کنند،وزارت جهاد کشاورزی آنها را به دادگاه معرفی می‌کند و پای مطالبه‌اش می‌ایستد،بسیار خوب است.اما در جایی هزاران هکتار زمین زراعی برنج تبدیل به ویلا و ساختمان می‌شود و کسی هم توجه نمی‌کند.»مهرداد بائوج‌لاهوتی،نماینده مجلس یک عزم جدی را در این زمینه لازم می‌داند و در مورد متولی اصلی این امر می‌گوید: «سازمان محیط‌زیست به جای هشدار باید به صورت عملی وارد صحنه بشود،خصوصا مردم را به عنوان حامیان محیط‌زیست همراه خودش کند تا جلوی تخریب جنگل گرفته شود.مجلس هم به عنوان نماینده ملت پیگیر این موضوع به‌طور جدی است تا جلوی تخریب جنگل‌ها گرفته شود.»

هنوز ارس‌واش‌ها به ارس‌های زاگرس نچسبیده‌اند!

دوشنبه, ۲۳ دی, ۱۳۹۲

     برخی گزارشات منتشر شده حکایت از این واقعیت نگران‌کننده دارد که بیش از ۱۴۰۰۰ هکتار از رویشگاه‌های ارس که عمدتا جزء ذخیرگاه‌های ارزشمند جنگلی کشور هستند در مناطق البرز جنوبی و شرقی واقع در  استان‌های گلستان، سمنان و زنجان در محاصره گیاهی انگلی مخرب به‌نام «ارس‌واش» قرار گرفته‌اند! هجوم این گیاه انگلی باعث ایجاد ضعف شدید در درختان ارس شده و خسارت‌های زیادی را به این گونه‌های جنگلی سوزنی‌برگ وارد کرده است. در همین زمینه گفتگویی را با آقای صابری خبرنگار گرامی روزنامه آرمان داشته‌ام که در صفحه ۵ شماره ۲۳۷۹ مورخ ۲۱ دی ۱۳۹۲ رورنامه آرمان منتشتر شده است. متن کامل این گفتگو را می‌توانید در زیر بخوانید:

ارس واش

برهم زدن تعادل طبیعت، طغیان انگل‌ها

     آفت «ارس‌واش» یا اگر بهتر بگوییم انگل «ارس‌واش» در جنگل‌های البرز بروز پیدا کرده است و ما خوشبختانه شاهد شیوع آن در جنگل‌های زاگرس نیستیم. این انگل باعث می‌شود درختان پیر و جوان ضعیف شوند و نهایتا باعث مرگ آنها می‌شود. البته وجود آن جزء طبیعت منطقه است یعنی، قبلا نیز شاید وجود داشت اما، مساله سر طغیان آن است که به نظر می‌رسد دستکاری‌ها و برهم خوردن تعادل اکولوژیکی دلیل اصلی آن باشد. در واقع، اگر اکنون شاهد هستیم که «ارس‌واش» باعث مرگ درختان پیر و جوان می‌شود به این دلیل است که دشمن طبیعی آن از بین رفته است هرچند، هنوز تحقیقات علمی مستندی درباره دلیل شیوع آن و فراگیری آن انجام نشده است.

     همان‌طور که باید دلیل بروز این اتفاق را بررسی کرد باید به‌صورت علمی نیز راهکارهای مقابله با آن را پیدا کرد. این راهکار‌ها می‌توانند بلندمدت یا کوتاه‌مدت باشند اما، به هر حال به‌نظر می‌رسد پیش از هر کاری باید فراگیری آن را بررسی کرد و دید کجا بیش از همه با این مشکل مواجه هستیم. در واقع، اولین گام برای رفع این انگل این است که مناطق را به مناطقی که زیاد درگیر هستند، کمتر درگیر هستند و بسیار کم درگیر هستند تقسیم کنیم.

     درحال حاضر یکسری اقدامات کوتاه‌مدت درحال انجام است. برای مثال سرشاخه‌های درختان جوان قطع می‌شود اما، همانطور که عنوان شد باید با دقت این کار انجام شود تا نتیجه بدی به‌دنبال نداشته باشد. درباره «ارس‌واش» دو نکته قابل تامل وجود دارد که باعث می‌شود رفع آن اندکی سخت باشد. قبلا نیز در جنگل‌های شمال شاهد بودیم که آفتی وجود داشت. گیاهانی پیچکی دور ساقه درختان می‌پیچیدند و آنها را ضعیف کرده و نهایتا باعث مرگ آنها می‌شدند. خوشبختانه امکان داشت که دامداران از این گیاه برای علوفه دام‌های خود استفاده کنند و همین موضوع در واقع، نوعی مقابله با گسترش آن بود اما، درباره «ارس‌واش» این امکان وجود ندارد و ما نمی‌توانیم روی کمک دامداران حساب کنیم. از طرف دیگر، «ارس‌واش» چسبناک است و شیوه انتقال آن به این صورت است که به پای پرندگان می‌چسبد و به مناطق مختلف می‌رود. عنوان شد که این انگل در جنگل‌های زاگرس وجود ندارد. دلیل آن این است که رویش درختان ارس در جنگل‌های ایران به صورت لکه‌ای و جداجداست.

     باید این نکته را مدنظر داشت که برخی از انگل‌ها اگر چه طبیعی به نظر می‌رسند اما، طغیان آنها نتیجه دستکاری‌هایی است که در طبیعت انجام داده‌ایم. طبیعت دشمن انگل‌ها را نیز در خود دارد اما، گاهی ما این دشمن خوب را از بین برده‌ایم و به یکباره شاهد هستیم که اتفاقات ویرانگری رخ می‌دهد. از آنجا که نیاز مبرمی به جنگل‌ها داریم و از بین رفتن آنها واقعا خطرناک است باید هرچه زودتر برنامه‌ای برای مقابله با انگل «ارس‌واش» اجرایی کنیم. آلودگی هوا و از بین رفتن زیستگاه‌های طبیعی در سال‌های اخیر برای ما مشکل‌ساز شده است. جنگل‌ها ریه‌های کشور هستند و درصورت از بین رفتن مشکلاتی که اکنون گریبان ما را گرفته است، حادتر می‌شود.

واردات چای و رونق ویلاسازی در جنگل‌های شمال!

یکشنبه, ۲۴ آذر, ۱۳۹۲

     پیوستگی موضوعات حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور بر حوزه منابع طبیعی و محیط زیست در شمار مهمترین اصول پذیرفته شده علمی و مدیریت جامع بر سرزمین است که در توسعه پایدار به شایستگی مورد توجه و تأکید قرار می‌گیرد. در زمینه تأثیرات ویرانگر سیاست‌گذاری‌های حوزه بازرگانی بر جنگل‌های شمال کشور گفتگویی را با خبرگزاری مهر انجام داده‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

واردات چای

خبرگزاری مهر – بهار صلاح‌ورزی: غیر اقتصادی شدن چای کاری در باغات شمال بر اثر واردات گسترده و افت قیمت تولیدات داخلی چای از یک سو و روند شتابان ویلاسازان برای خرید باغات چای از سوی دیگر به تهدیدی تازه برای جنگل های شمال تبدیل شده است. براساس آمارهای موجود، سرانه مصرف چای هر ایرانی حدود ۱٫۴ کیلوگرم در سال است که با لحاظ جمعیت حدود ۷۶ میلیون نفری، مصرف سالانه چای کشور به حدود ۱۱۰ هزار تن در سال می‌رسد. در سال‌های نه‌چندان دور حدود ۳ هزار و ۴۰۰ هکتار از باغ‌های شمال کشور با ظرفیت اشتغال بالغ بر ۶۰ هزار خانوار در گیلان و مازندران به چای کاری اختصاص داشته و تا حدود ۷۰ هزار تن از این مقدار چای مورد نیاز هموطنان را تولید می‌کردند.

     اما متأسفانه در اوایل دهه ۷۰ با روند شکل گیری افزایش واردات این محصول پرمصرف به کشور، زمینه تغییر ذائقه جامعه، افزایش دلال بازی و شکل گیری مافیای گسترده‌ای را رقم زده تا جایی‌که میزان تولیدات برگ چای کشور از ۷۰ هزار تن به ۲۰ هزار تن درسال رسیده است. این سیاست‌گذاری‌های غلط در شرایطی اتفاق افتاد که در گذشته ایران چهارمین تولید کننده چای در دنیا بوده و در حال حاضر وارد کننده سالانه ۹۰ هزار تن چای در کشور است.

     البته این موضوع  همه تلخی ماجرای سوء مدیریت در صنعت چای کشور نیست! شاید کمی عجیب باشد ولی حقیقت تلخ دیگر تهدید جنگل‌های شمال در اثر بحران ایجاد شده در میان چای‌کاران شمال کشور است. در سال‌های اخیر روند حاکم بر تولید چای کشور سبب افت قیمت چای داخلی، غیراقتصادی شدن باغات چای و بیکاری گسترده چای‌کاران شمال کشور شده تا جایی‌که تمایل باغداران برای فروش باغات خود به ویلاسازان به‌شدت بالا رفته است!

     یک کارشناس منابع طبیعی در این باره به مهر می گوید: در حال حاضر روند شتابان تقاضاهای خرید باغات توسط ویلاسازان، چالش‌های جدید حفاظتی و اجتماعی را بر ادارات منابع طبیعی و حفاظت محیط زیست آن مناظق تحمیل کرده است.

     به گفته هومان خاکپور،  به بهانه احداث جاده دسترسی به باغات چای، تقاضاهای زیادی به ادارات منابع طبیعی وارد شده که به لحاظ عبور این جاده‌ها از اراضی ملی جنگلی، بخش‌هایی از جنگل‌های شمال کشور در اثر عملیات مکانیکی احداث جاده و تبعات ناشی از ترددهای آینده، بصورت مستقیم و غیرمستقیم در معرض تخریب و نابودی قرار می‌گیرند.

     او معتقد است:  ویلاسازان با ایجاد انگیزه‌های مالی روستاییان و شوراهای اسلامی روستاها را تشویق کرده تا با استفاده از فشارهای اجتماعی و سیاسی ادرات منابع طبیعی و حفاظت محیط زیست مناطق را تحت فشار گذاشته و مجبور به صدور مجوز احداث جاده‌های دسترسی در جنگل کنند!

     آنچه روشن است این تقاضاها اگرچه  به بهانه حمل محصولات کشاورزی و پایین آوردن هزینه‌های چای‌کاران مطرح می‌شود اما در حقیقت ویلاسازان پشت آن‌ها قرار دارند تا راه را برای تغییر کاربری باغات و توسعه ویلاها در جنگل‌های شمال هموار کنند.

قانونی که قرار است جنگل‌ها و مراتع را به حراج بگذارد!

جمعه, ۱۵ آذر, ۱۳۹۲

     اخیرا” طرحی توسط ۳۰ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی تهیه و جهت تصویب به مجلس ارائه شد که در بین فعالان و متخصصان حوزه منابع طبیعی و محیط زیست کشور نگرانی‌های زیادی را ایجاد کرد. بهانه ارائه این طرح نابخردانه ناتوانی دولت در تأمین هزینه‌های فعالیت‌های عمرانی دولت خصوصا” پروژه‌های بخش راه، آب و فاضلاب است و قرار است در صورت تصویب این طرح به شورای‌های برنامه‌ریزی و توسعه استان‌ها اجازه داده شود تا جهت تأمین بخشی از منابع مالی طرح‌های عمرانی نیمه‌تمام و آماده بهره‌برداری فصل حمل و نقل و آب و فاضلاب روستایی و شهری و انتقال آب از محل تغییر کاربری زمین‌های ملی که مورد درخواست اداره کل راه و شهرسازی و آب و فاضلاب شهری و روستایی و آب منطقه استان‌ها هستند را به صورت رایگان در اختیار آن ادارات کل  قرار دهند تا به‌جای مطالبات پیمانکاران دولت، نسبت به واگذاری و فروش اراضی مذکور به قیمت کارشناسی روز  به متقاضیان بخش‌های خصوصی و تعاونی و پیمانکاران اقدام شود.

     بدون شک تصویب چنین طرح‌هایی که صراحتا” مغایر با اصول علمی، قانون اساسی و ملاحظات محیط زیستی هستند اضافه بر حراج داشته‌های طبیعی، توّهم دست‌اندازی به اراضی ملی جنگلی و مرتعی را افزایش داده و وضعیت ناپایدار طبیعت کشور را شکننده‌تر خواهند کرد. در همین زمینه در گفتگویی با خبرنگار روزنامه فرهیختگان شرکت کرده‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

فرهیختگان

طرح مجلس برای ریشه از بین بدن جنگل ها و منابع طبیعی

فرهیختگان/ نسیم محمدی: در شرایطی که محیط زیست ایران روزگاری بحرانی را سپری می کند، عالیترین نهاد قانون گذاری کشور نیز طرحی را برای تخریب بیشتر و ریشه کن شدن محیط زیست ایران در دست بررسی دارد.

     بر این اساس ابتدای هفته جاری طرحی به پیشنهاد ۳۰ نماینده به مجلس ارائه شد که طی آن جنگل‌های ایران در ازای تصفیه بدهی‌های دولتی به جا مانده از دولت قبل به حراج گذاشته شود. این در حالی است که امید می‌رفت با روی کار آمدن دولت تدبیروامید، شیوه‌های مناسب‌تری‌ برای مدیریت عرصه‌های طبیعی پیش‌گرفته شود.

     ارائه این طرح به خانه‌ی ملت در ا‌ین ‌روزهای بحرانی سبب نگرانی فعالان محیط زیستی شده است. طرح تامین غیرنقدی مطالبات پیمانکاران پروژه‌های عمرانی حمل ونقل وآب و فاضلاب که چندی‌ست بررسی آن از کمسیون عمران آغاز و به کمسیون انرژی رسیده، جنگل‌ها و مراتع کشور را به تاراج خواهد برد. بر اساس این طرح به شورای برنامه ریزی و توسعه استان‌ها اجازه داده خواهد شد جهت تامین بخشی ازمنابع مالی طرح‌های تملک‌ دارایی‌های سرمایه‌ای‌ نیمه‌تمام و آماده بهره‌برداری اراضی ملی و جنگلی را به قیمت روز به بخش خصوصی بفروشد.

     بر اساس این طرح اجازه داده می‌شود در فصل حمل ونقل و آب وفاضلاب روستایی و شهری وپروژهای انتقال آب از محل تغییر کاربری زمین‌های ملی خارج ازحریم و درمحدوده پروژه‌های راه و آب و فاضلاب، اراضی مورد درخواست اداره کل راه و شهرسازی و آب و فاضلاب شهری و روستایی و آب منطقه استان واقع درحاشیه پروژه‌های موجود یا جدیدالاحداث را به صورت رایگان در اختیار ادارات کل مربوطه قرار دهد تا نسبت به واگذاری اراضی مذکور به قیمت کارشناسی روز با تهاتر به متقاضیان بخش های خصوصی و تعاونی وپیمانکاران اقدامتا جهت نگهداری یا ساخت پروژه ها هزینه شود.

     نکته قابل توجه این است که بررسی این طرح بدون حضور نمایندگان دو سازمان متولی این عرصه‌های یعنی سازمان جنگل‌هاومراتع وهمین‌طور سازمان حفاظت محیط‌زیست صورت میگیرد. در این رابطه عباس رجایی رییس کمیسیون کشاورزی ومنابع طبیعی مجلس و نادرقاضی پور نماینده مردم ارومیه این طرح را طرحی برای ویرانی منابع طبیعی کشورعنوان کرده‌اند. اعتراض این دو نماینده مبتنی بر این است که فقدان نیروهای متخصص در این زمینه وعدم وجود دیدگاه توسعه پایدار در میان نمایندگان ملت برای دست یابی به پاسخ‌های سریع موجبات رضایت کوتاه مدت مردم را فراهم می کند از دلایل اصلی این فاجعه است.

     دکتر هادی کیا‌دلیری رئیس انجمن جنگلبانی ایران نداشتن حاکمیت و به رسمیت شناخته نشدن سازمان جنگل‌ها را دلیل اصلی عدم حضور نماینده سازمان در جلسه علنی مجلس می‌داند.

     هومان خاکپور فعال محیط ‌زیست می‌گوید هنوزجایگاه منابع طبیعی در میان قوای سه گانه مشخص نیست، نبود نگاه آمایشی، عدم توجه به پتانسیل‌های بوم‌شناختی  و نگاه صرفا تجاری  نمایندگان از دلایل اصلی پیچیده شدن چنین  نسخه‌هایی در مجلس است. گفتنی است این طرح در شرایطی مورد بررسی قرار می‌گیرد که ۳۰ درصد جنگل‌های البرز شمالی ایران طی دو دهه اخیر نابود شده‌اند، جنگل‌های زاگرس رو به زوال می‌روند، فلات مرکزی ایران با بحران آب مواجه است، تنوع زیستی در معرض خطر جدی‌ست، بسیاری از گونه‌های گیاهی و جانوری در حال انقراض هستند و کشور مسیری رو به بیابانی شدن را در پیش گرفته است. از این رو در صورت اجرای این طرح  و فقدان جنگل‌ها که ذخیره گاه اصلی آب هستند کشور علی‌رغم داشتن بحران آب و جیره بندی آب در بسیاری از شهرها، با بحران بسیار شدید‌تر آب مواجه می‌شود.

     در کنار حضور تزئینی اعضای کمیسیون مجلس، تنها عکس‌العمل سریع روسای دو سازمان محیط زیست و جنگل‌ها و مراتع در این شرایط می‌تواند باعث ایجاد تغییر اساسی شرایط کنونی این جلسات باشد، که این دو مقام دولتی نیز تاکنون نسبت به هرگونه واکنشی خودداری کرده‌اند.

در همین رابطه:

– خبرگزاری ایسنا: تیشه مجلسی‌ها بر ریشه منابع طبیعی!