پروژههای انتقال آب در چهار محال و بختیاری فاقد مجوز ارزیابی زیست محیطی است
هومان خاکپور در گفتو گو با خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری فارس در مورد چالشهای زیست محیطی استان چهار محال و بختیاری گفت: بزرگترین چالش چهارمحال و بختیاری بحث سدسازی پروژههای انتقال آب است که این موضوع هم یک بُعد اجتماعی پیدا کرده است و هم ابعاد زیست محیطی دارد. استان چهارمحال و بختیاری به رغم اینکه مساحت بسیار کوچکی دارد و تقریباً یک درصد از وسعت سرزمین ایران را شامل میشود حدود ۱۰ درصد از منابع آبی شیرین کشور را تأمین میکند و بخش اعظمی از منابع آبی دو رودخانه حیاتی و اثرگذار در کشور (رودخانه کارون و زایندهرود) را تأمین میکند، بالای ۹۰ درصد منابع آبی زایندهرود از سر شاخههای استان چهارمحال و بختیاری است و بخش اعظمی از منابع آبی کارون بزرگ هم از استان چهارمحال و بختیاری تأمین میشود و به نوعی میتوان گفت حیات، شادابی و تمدنی که کارون و زایندهرود داشت مدیون سرشاخهها و منابع آبی است که از این بخشی از کشورمان از گذشته تأمین میشده است.
وی ادامه داد: استان چهارمحال و بختیاری مجموعاً از ابتدا دو حوزه آبخیز کاملاً جداگانه بود، حوزه کارون بزرگ که تقریباً میتوان گفت حدود ۸۵ درصد از حوزه آبخیز استان چهارمحال و بختیاری را شامل میشود و حدود ۱۰ درصد از استان هم در حوزه زایندهرود است و بخش کوچکی از استان در حوزه آبخیز رودخانه دز است، در طول تاریخ این منابع آبی تأمین شده با توجه به مصرفی که در حوزه پاییندست در اصفهان و در خوزستان داشته جاری بود و همچنان کارون، کارون بزرگ بود که قابل کشتیرانی بود و هم زایندهرود، زنده رود بود و زیباییها و تمدن و ویژگیهای برجسته اصفهان را رقم میزد.
این کارشناس محیط زیست اظهار داشت: همزمان با توسعهای که در کشور اتفاق افتاد در طول چهار دهه گذشته و همراه با افزایش جمعیت ،توسعه در بخش کشاورزی و صنعت اتفاق افتاد و دستکاریها در طبیعت شروع شد. نیاز حوزه زایندهرود زیاد شد با توجه به اینکه صنایعی با دیدگاههای مختلف ایجاد شد و توسعه نامتوازن و فراتر از توان زایندهرود در حوزه اصفهان اتفاق افتاد و نیازهای آبی به شدت بالا رفت و همزمان هم مهاجرتپذیری به شدت بالا رفت و جمعیت اصفهان رشد سریعی پیدا کرد و این موضوع خود به خود نیاز آبی را بالا برد و مجبور شدند به پروژههای انتقال آب روی بیاورند اولین پروژه انتقال آب سال ۱۳۳۲ بود تحت عنوان کوهرنگ یک اتفاق افتاد، بعد کوهرنگ ۲ در دهه ۶۰ انجام شد.
خاکپور افزود: کوهرنگ ۳ در اواخر دهه ۷۰ اتفاق افتاد که هنوز هم مراحل آن سد تمام نشده است، یعنی پروژه انتقال آب اول صورت گرفت با این تفکر که مشکل کمبود آب حل شد ولی با توجه به اینکه این اصل را باید همواره در نظر داشته باشیم که پروژههای انتقال آب بین حوزهای و سدسازی توهم مصرف ایجاد میکند و بارگذاریهای جدیدی به منطقه تحمیل میکند و تجربه این را نشان نداده که انتقال آب به جای اینکه باعث حل مشکل کمبود آب شود ممکن است به صورت موقت مشکلی را حل کرده باشد اما در درازمدت مشکل همچنان به قوت خود باقی است و حتی شدید هم میشود نمونه آن در استان اصفهان بود که وقتی پروژه انتقال آب کوهرنگ یک را انجام دادند تصور بر این بود که مشکلات حل شد ولی زمانی که انتقال آب صورت گرفت همان توهم مصرف ایجاد شد و مهاجرپذیری انتقال افتاد و یک دفعه با یک رشد نامتوازن صنایع پر مصرف مواجه شدیم و این باعث شد که نیازها نه تنها برآورده نشود بلکه نیازهای جدید و حتی بیشتر از قبل هم ایجاد شد و پروژه انتقال کوهرنگ ۲ صورت گرفت و این پروژه هم به صورت موقت چند سال مشکل را حل کرد اما باز هم مشکل همچنان وجود داشت و بیماری سر جای خود بود و مشکل عود کرد و بعد به دنبال اجرای پروژه کوهرنگ ۳ شدند.
وی اظهار داشت: کوهرنگ ۳ هم هنوز نهایی نشده بود که انتقال آب تونل گلاب یک و گلاب ۲ اتفاق افتاد و الان پروژه تونل گلاب ۲ در دست اقدام است که باز هم مشکلات به قوت خود باقی است و پروژه انتقال آب بهشتآباد مطرح شده است که قرار است سه استان اصفهان، یزد و کرمان را پوشش بدهد. تقریباً حدود ۴۰ درصد از آبی که قرار است منتقل شود که برآورد کردند حدود ۵۸۰ میلیون مترمکعب در سال است. ۲۵۰ میلیون مترمکعب سهم اصفهان، ۱۵۰ میلیون مترمکعب یزد و حدود ۱۸۰ میلیون مترمکعب هم مربوط به استان کرمان است. مجموع این پروژههای انتقال آب و سدهایی که ساخته شد مانند سد کارون ۳، کارون ۴ و خرسان و پروژه جدید انتقال آب ونک به رفسنجان، مجموعاً باعث شد حساسیت عمومی و تنش اجتماعی در منطقه ایجاد شود هم خوزستان با مشکلات جدی مواجه شد و به شدت دبی کارون بزرگ کم شد.
خاکپور افزود: آنقدر دبی کارون کم شد که با توجه به پسابهای فاضلابهای صنعتی که داخل کارون میرفت مانند فاضلاب شد، کارون از سودمندی خارج شد و ورودی آب به دهانه خلیجفارس به شدت کم شد و وقتی دبی خیلی کم میشود آب شور دوباره به رودخانه برمیگردد و نخلستانهای اروندرود و بهمنشیر را خشک کرد و آن تنشهای اجتماعی را برای ساکنان منطقه ایجاد کرد. در استانهای چهارمحال و بختیاری با توجه به خشکسالیهایی که کشور را بیش از ۱۰ سال است که درگیر کرده است چهارمحال هم درگیر شد و هم اکنون بالغ بر ۲۰۰ روستا در چهارمحال و بختیاری آب شرب آنها از طریق تانکر تأمین میشود.
وی ادامه داد: وضعیت ۱۱ دشت، استان چهارمحال و بختیاری به دلیل برداشتهای بیرویه از آبهای زیرزمینی بحرانی شده است. کشاورزان با مشکل مواجه شدند و مجموع اینها باعث شده است که تنشهای اجتماعی جدی در استانهای چهارمحال و بختیاری و خوزستان ایجاد شود و شرایط نگرانکنندهای در منطقه حاکم شود.
این کارشناس محیط زیست تصریح کرد: انتظارات از دولت بسیار بالاست، دولتی که ادعای دولت محیط زیستی دارد و رئیس جمهور اعلام میکند دولت من یک دولت محیط زیستی است توقعات بالا میرود، انتظارات مردم و فعالان محیط زیست این است که دولت بیشتر به ملاحظات زیست محیطی و ارزیابیها توجه کند، هم اکنون در شرایطی قرار گرفتیم که تمام این پروژهها فاقد مجوز ارزیابی هستند وقتی دولتی چنین ادعایی دارد پروژههایی که مشمول ارزیابی میشود تا زمانی که مجوز ارزیابی نگیرد نباید فعالیت کنند و الان رویه این شد که پروژهها را ذخیره کنند تا بگویند بیتالمال هزینه شده، برای پروژه خرسان بالای ۱۰۰ میلیارد تومان هزینه شده و این پرسش جدی وجود دارد که سازمان محیط زیست در این چند سال چه کار میکرده است آن چیزی که نگرانکنندهتر از این وضعیت است این است که دستگاه قضایی به عنوان یک دستگاه مستقل باید ورود پیدا کند که این اتفاق نیفتاده است.
خاکپور افزود: با توجه به سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه محیط زیست و بخشنامهای که رئیس قوه قضاییه در مورد مقابله با تخریبهای محیط زیستی داشتند انتظار این است که دعواهای سیاسی، فشارهای سیاسی و لابیها به مسائل محیط زیست وارد نشود و اجازه ندهد این پروژهها که اما و اگر دارد ادامه پیدا کند و اجازه ندهند بیتالمال این گونه هزینه شود و خسارتهای جدی محیط زیست ایجاد شود وقتی مردم ببینند دولت به قانون توجهی نمیکند چه انتظاری داریم که مردم جنگلها را قطع نکنند.
وی اظهار داشت: مردم دعوای بین محیط زیست و وزارت نیرو را میبیند سازمان محیط زیست در این مدت در آن حدی که مأموریت داشت به وظایف خود که قانون بر عهده او گذاشته عمل نکرده است و متأسفانه تنها به ۴ تا اخطار بسنده کرده یا به یک دادخواست اکتفا میکند و به یک حوزه قضایی اعلام جرم میکند اگر آن حوزه به وظایف خود عمل کند که مشکل حل میشود و اگر به وظایف خود عمل نکند سازمان محیط زیست هم دیگر پیگیری نمیکند.
این کارشناس محیط زیست تصریح کرد: سازمان محیط زیست به عنوان مسئول محیط زیست کشور باید پاسخگو باشد. رئیس سازمان محیط زیست، معاون رئیس جمهور است و مقام کوچکی نیست میتواند این موضوعات را در هیأت دولت مطرح کند و دیگر در بدترین حالت میتواند استعفا دهد.