بایگانی “رسانه ها”

حفظ منابع طبیعی نیازمند دانش افزایی وتربیت خبرنگاران تخصصی است

پنجشنبه, ۶ آذر, ۱۳۹۳

     امروز ۶ آذرماه ۱۳۹۲ ؛ نشست مدیران و کارشناسان روابط عمومی‌های ادارات کل منابع طبیعی منطقه ۲ کشور شامل استان‌های چهارمحال وبختیاری، مرکزی، اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، خوزستان، ایلام، کرمانشاه، یزد، زنجان، گیلان، لرستان و کردستان در شهرکرد برگزار شد تا با حضور مدیرکل روابط عمومی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور برنامه‌های آن سازمان در حوزه روابط عمومی و مأموریت‌های سازمان در حوزه تنویر افکار عمومی و تلاش برای تبدیل فرهنگ منابع طبیعی به معارف عمومی مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد.

     دوست فرهیخته و ارجمندم کاظم شاملو به نمایندگی ار رسانه‌های محلی و نگارنده از انجمن محیط زیستی تسنیم به عنوان نماینده سازمان‌های غیردولتی به این نشست دعوت شده بودیم تا در خصوص نقش رسانه و سازمان‌های غیردولتی در حوزه روابط عمومی سخنرانی کنیم. گزارش کوتاه و اختصاری خبرگزاری ایرنا از این سخنرانی‌ها را می‌توانید در زیر ملاحظه کنید:

روابط عمومی

     شهرکرد – ایرنا – رییس سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی چهارمحال وبختیاری با تبیین نقش اثرگذار رسانه ها درحفظ عرصه های منابع ملی اظهارداشت : روابط عمومی ادارات منابع طبیعی برای حفظ این منابع، تربیت خبرنگاران کارشناس در زمینه منابع طبیعی را دستور کار قراردهند.

     به گزارش ایرنا، ‘کاظم شاملو’ روز پنجشنبه در نشست مدیران روابط عمومی منابع طبیعی و آبخیزداری منطقه ۲ کشور درشهرکرد، با بیان اینکه فعالیت رسانه ای درحوزه منابع طبیعی کشور به تخصص انجام نمی شود، اظهارداشت: روابط عمومی های منابع طبیعی در سراسر کشور، با آموزش محورکردن فعالیت ها درزمینه ارتقای سطح آگاهی خبرنگاران می توانند، تولیدات خبری اثرگذارتری را برای صیانت از منابع طبیعی زمینه سازی کنند.

     وی افزود: با برون سپاری فعالیت های اطلاع رسانی و تبلیغی معطوف به جامعه بهره بردار به افراد صاحب قلم واندیشه، امکان استفاده از ظرفیت سایر بخش ها برای ترویج فرهنگ صیانت از منابع طبیعی حاصل می شود. وی همچنین تولید نشریات تخصصی با رویکرد آگاه سازی بهره برداران و روستاییان را از دیگر ضرورت های حوزه منابع طبیعی دانست وادامه داد: با تولید نشریات تخصصی در زمینه معرفی فعالیت بهره برداران که منجر به احیاء عرصه های طبیعی شده، می توان سایر بهره برداران را به مشارکت در این فعالیت ها ترغیب کرد .

     شاملو استفاده از ظرفیت سازمان های مردم نهاد و انجمن های غیردولتی و بهره برداری از گروه های متنفذ در جوامع بهره بردار با بکارگیری الگوی کدخدامنشانه را زمینه ساز تعامل بیشتر جوامع محلی در صیانت از عرصه های طبیعی دانست.

     یکی ازفعالان زیست محیطی استان و کارشناس منابع طبیعی چهارمحال وبختیاری نیزدراین نشست با بیان رویکرد مثبت سازمان جنگل ها، مراتع وآبخیزداری کشور به مشارکت های مردمی اظهار داشت: رویکرد این سازمان تغییرات مثبتی در زمینه جلب مشارکت های مردمی در اجرای طرح های حفاظت از محیط زیست داشته است .

     ‘هومان خاکپور’ تصریح کرد: حفاظت ازمحیط زیست از حالت شعار زده و پرستیژی باید به برنامه های عملیاتی تغییر یابد. وی به تشریح نقش اثرگذار سازمان های مردم نهاد درحفظ محیط زیست و منابع طبیعی گفت: این سازمان ها نقش واسطه ای بین مردم و ادارات را دارد و اثربخشی آنها منوط به اعتماد مدیران در استفاده هرچه بیشتر از ظرفیت این تشکل های مدنی است.

     خاکپور ادامه داد: در گذشته سازمان های مردم نهاد از سوی برخی مدیران نوعی تهدیدی محسوب می شدند، هم اکنون زمان آن فرارسیده تا از ظرفیت این بخش برای شتاب بخشی به برنامه های حفاظت از عرصه های طبیعی استفاده شود. وی با بیان اینکه برای حفظ منابع طبیعی راهی جز افزایش مشارکت مردم وجود ندارد، تصریح کرد: تازمانی که زندگی جنگل نشینان به بهره برداری از جنگل وابسته است، نمی توان انتظار مشارکت درحفظ منابع طبیعی را داشت وجلب این مشارکت به تغییرمعیشت بهره برداران ازعرصه های منابع طبیعی نیاز دارد .

     در این نشست که با شرکت مدیران و کارشناسان روابط عمومی استان های چهارمحال وبختیاری، مرکزی، اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، خوزستان، ایلام، کرمانشاه، یزد، زنجان، گیلان، لرستان و کردستان برگزار شد، برنامه های سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور در حوزه روابط عمومی مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.

کمپین «سیرک نه» از چهاردهمین استان هم عبور کرد

چهارشنبه, ۲۸ آبان, ۱۳۹۳

Animal-Rights-Watch-ARW-8125-600x350

     کمپین «سیرک نه!» که با رویکرد مخالفت با حیوان آزاری و استفاده از حیات وحش در سیرک‌ها در ۲۰ شهریور ۱۳۹۳ – روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات – در خراسان رضوی به عنوان نخستین استانی که به سیرک ها مجوز نمی دهد رونمایی شد حالا با پیوستن استان‌های خراسان رضوی، قم، گلستان، خراسان شمالی، خراسان جنوبی، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، آذربایجان شرقی، اصفهان، کرمان، ایلام، چهارمحال و بختیاری، کردستان و مرکزی؛ شمار ادارات کل حفاظت محیط زیست همراه خود – که با استفاده از حیوانات و حیات وحش در سیرک در استان‌شان مخالف هستند – را به عدد ۱۴ رسانده است.

سیرک نهنامه

     گفتنی است اداره کل حفاظت محیط زیست استان چهار محال و بختیاری چند ماه پیش با اعلام مخالفت با برپایی سیرک حیوانات در این استان، آغازگر این اعلام موج ممنوعیت سیرک حیوانات در استان‌های کشور شده بود که نگارنده نیز به سهم خود این اقدام انسانی و اخلاق‌مدارانه مدیرکل و کارشناسان گرامی آن اداره کل را ارج نهاده و بهترین‌ها را برای آنان آرزو می‌کنم.

     در اوایل مردادماه یعنی یعنی حدود ۴ ماه پیش بود که مسئولان سیرک ایرانیان از اداره کل حفاظت محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری در خواست صدور مجوز برای نمایش یک خرس در سیرک واقع در پارک ملت شهرکرد کرده بودند که به‌رغم خلأهای قانونی و عدم حمایت‌های جدی سازمان حفاظت محیط زیست در آن زمان، آن اداره کل شجاعانه و با بر بنیاد باورهای اخلاقی قابل تحسیت برای نخستین بار با صدور این مجوز مخالفت کرد.

New Doc 6_1

مشاهده نشانه های حیات دوباره در تالاب گندمان/ بازگشت پرندگان مهاجر تالاب گندمان

شنبه, ۲۴ آبان, ۱۳۹۳

     بدون‌شک پرنده‌نگری یکی از ظرفیت‌های ارزشمند اشتغال‌زایی و درآمدزایی برای جوامع محلی و بومی تالاب گندمان بوده که انجمن محیط زیستی تسنیم درصدد است با همکاری اداره کل حفاظت محیط‌زیست استان چهارمحال و بختیاری این ظرفیت بالقوه کم‌نظیر را به یک فرصت بالفعل برای ایجاد معیشت‌های پایداری تبدیل کند.

     برای اعمال مدیریت جامع زیست بومی در این تالاب ارزشمند، مشارکت جوامع محلی و بومی منطقه الزامی است. آموزش و همسوسازی اهالی و تمامی نهادهای دولتی و غیردولتی مؤثر در منطقه زمینه‌های اشتیاق بهره‌برداران برای مشارکت در مدیریت جامع زیست بومی و بهره‌برداری خردمندانه و پایدار از مواهب این تالاب را فراهم می‌کند. تلاش همکاران نگارنده در انجمن تسنیم این است تا با افزایش دانایی‌ها و توان‌افزایی در منطقه، معیشت‌های ناپایدار و خسارت‌زای فعلی که تنوع زیستی تالاب را تهدید کرده و روند خشکی آن را شدت بخشیده است، به معیشت‌های پایدار و خردمندانه که ضمن افزایش درآمد جوامع محلی و بومی منجر به حفاظت از تالاب هم می‌گردد، تغییر داده شوند.

     گفتگوی نگارنده و مدیرکل حفاظت محیط‌زیست چهارمحال و بختیاری با خبرنگار خبرگزاری مهر را می‌توانید در زیر بخوانید:

گندمان

     محمدرضا موسوی- خبرگزاری مهر: بارش های قابل توجه باران و پایین رفتن بهره برداری از چاه های کشاورزی اطراف تالاب گندمان موجب جمع شدن آب در سطح این تالاب و حضور دوباره پرندگان مهاجر بعد از چند سال خشکسالی این تالاب شد.
به گزارش خبرنگار مهر، تالاب گندمان در استان چهار محال و بختیاری و در نزدیکی شهر گندمان از توابع شهرستان بروجن قرار دارد.

     این تالاب که به عنوان زیستگاهی با ارزش در میان ۱۰۵ زیستگاه مهم پرندگان در ایران شناسایی شده، در شمار زیباترین تالاب‌های کشور و یکی از مهمترین کانون‌های گردشگری چهارمحال بختیاری محسوب می شد و زیستگاهی منحصر به فرد برای زمستان گذرانی و تخمگذاری پرندگان مهاجر و اسکان دائم پرندگان بومی بود که قریب به ۱۵ گونه پرنده بومی و قریب به ۳۰ گونه پرنده مهاجر نواحی سردسیر شمالی با جمعیت‌ زیاد، انواع مارها و قورباغه‌ها و لاک‌پشت‌ها و پستانداران و ماهی ها را در خود جای می داد.

     چند سالی است که خشکسالی و بهره برداری بیش از اندازه از چاه های کشاورزی در محدوده این تالاب ارزشمند موجب خشک شدن قسمت وسیعی از این تالاب و تبدیل بخش قابل توجهی از آن به مرغزار شده است که معمولاً به عنوان مرتع غنی برای چرای احشام محسوب شده و گله های گسترده گوسفند و دام وارد این مرغزار می شوند. در این چند سال نبود آب در سطح تالاب و ورود دام موجب سلب آرامش برای موجودات زنده این تالاب شده بود و زندگی را برای موجودات و پرندگان با مشکل مواجه کرده بود. خوشبختانه بارندگی های قابل توجهی که طی یک ماه گذشته در منطقه تالاب داشتیم نقش مهمی در آبگیری تالاب داشت و زندگی دوباره را به این تالاب بازگرداننده است.

     با آمدن فصل سرما کشاورزی در استان چهارمحال و بختیاری تعطیل می شود و تا بهار سال آینده خبری از صدای موتور چاه های آب کشاورزی نیست. در اطراف تالاب گندمان چاه های آب مختلف زیادی حفر شده است که به گفته کارشناسان یکی از مهمترین عامل های اصلی خشکی تالاب گندمان همین چاه های آب کشاورزی هستند که آب زیر زمینی تالاب را می کشند و موجب خشکی تالاب می شوند. در این رابطه تعطیل شدن چاه های آب کشاورزی در کنار بارش باران موجب بازگشت دوباره زندگی به تالاب شده و سطح تالاب را آب فرا گرفته است. یکی از اقدامات خوب که توسط سازمان مربوطه از جمله محیط زیست انجام شد احداث یک بند خاکی بود که از خروج آب از سطح تالاب جلوگیری می کند و همین امر نیز در احیا تالاب نقش مهمی را ایفا کرد.

     نایب رئیس انجمن محیط زیستی تسنیم در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: یکی از مهمترین چالش هایی که تالاب های کشور از جمله تالاب گندمان را با مشکل مواجه کرده است کم آبی است.

     هومان خاکپور اذعان داشت: عدم رعایت حق آبه ها چه رودخانه ها و چه چشمه ها و بهره برداری از چاه های کشاورزی اطراف تالاب گندمان موجب خشک شدن این تالاب شده است. وی اذعان داشت: پایین رفتن سطح آب های زیر زمینی تالاب گندمان در پی بهره برداری از چاه های کشاورزی منطقه تالاب را در مسیر خشک شدن کامل قرار داده بود.

     نایب رئیس انجمن محیط زیستی تسنیم گفت: کم شدن آب تالاب و بهم خوردن تعادل اکوسیستم تالاب شرایط را برای زندگی جانوران و پرندگان تالاب بسیار سخت کرده بود. خاکپور گفت: در این موقع سال سطح برداشت آب های کشاورزی بسیار پایین می آید و از طرفی بارش های خوب در منطقه موجب مشاهده نشانه های حیات دوباره در تالاب گندمان شده است.

    وی اذعان داشت: یکی دیگر از اقداماتی که موجب احیای تالاب گندمان شده است احداث یک بند خاکی است که از خروج آب تالاب جلوگیری کرده است و موجب شده است آب بخش اعظمی از سطح تالاب را فرا گیرد. این کارشناس منابع طبیعی و محیط زیست یادآور شد: وجود آب در سطح تالاب موجب حضور پرندگان برای گذران فصل زمستان در این تالاب شده است. وی گفت: باید با نگاه جامع تر و توجه بیشتر به تالاب گندمان پرداخته شود.

۹۰ درصد تالاب گندمان آب گیری شد

     رئیس محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری نیز در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: بارش های قابل توجه یک ماه گذشته نقش مهمی در احیای تالاب داشت و سطح وسیعی از تالاب را آب فرا گرفته است.

     شهرام احمدی اذعان داشت: هم اکنون حدود ۹۰ درصد تالاب گندمان آب گیری شد و پرندگان مهاجر به این منطقه بازگشتند.
وی بیان کرد: محیط زیست در راستای احیای تالاب اقدامات قابل توجهی از جمله احداث بند خاکی انجام داده است که این مهم نقش مهمی در جمع شدن آب در سطح تالاب داشته است. وی یاداور شد: باید همه از جمله سازمانهای مختلف، اهالی شهر گندمان، کشاورزان، محققان و… دست به دست هم بدهیم و در راستای حفاظت از این تالاب بکوشیم چرا که این تالاب سرمایه بزرگ برای منطقه و استان به شمار می رود.

طبیعت فریادی بلند می‌خواهد

دوشنبه, ۱۹ آبان, ۱۳۹۳

     از همان ابتدا که موضوع محیط‌زیست در شمار دغدغه‌های اصلی‌ و اولویت‌دارم قرار گرفت از نوشته‌های پرمحتوا و هوشمندانه زهرا کشوری لذت می‌بردم. زهرا کشوری یکی از خبرنگاران پر سابقه حوزه محیط‌زیست و منابع طبیعی، گردشگری و اجتماعی کشور است که مسئولانه و بی‌مهابا از ملاحظات گروهی و اشخاص حقیقی و حقوقی با گزارش‌ها و نوشته‌هایش برای آگاهی‌بخشی و پاسداری از بوم‌سازگان مناطق مختلف ایران عزیزمان قلم می‌زند.

     این خبرنگار برجسته حوزه محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور اخیراً در مطلبی خردمندانه و نواختنی، محمد درویش عزیز و نگارنده را خطاب قرار داده و هنرمندانه و ظریف تلنگر زده است. این نوشتار که در صفحه ۹ شماره ۵۷۸۸ دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۳ روزنامه ایران منتشرشده است را در زیر با شما خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک می‌گذارم:

درویش

روزنامه ایران – زهرا کشوری: هنوز هم وبلاگ نویسی «محمد درویش» برای خبرآنلاین ادامه دارد. او تا پیش از اینکه معاون مشارکت‌های مردمی محیط زیست شود، خود به تنهایی یک خبرگزاری فعال در محیط زیستی و منابع طبیعی بود و ایمیل‌های هر روز صبحش خط و ربط را به خبرنگاران و روزنامه نگاران حوزه نشان می‌داد و وبلاگش یکی از تأثیرگذارترین وبلاگ‌های حوزه محیط زیست بود. در حالی که او روزنامه نگار نبود و نیست. درویش، متولد ۴ بهمن ۱۳۴۴ تهران است. دارای چندین عنوان تألیف در قالب کتاب و مقالات علمی است و نیز سابقه اجرای چند طرح تحقیقاتی در موضوعات گوناگون مرتبط با منابع طبیعی، آب و محیط زیست را دارا است.

     دوران کودکی و نوجوانی‌‌اش را (به دلیل شغل پدرش که نظامی بود) در شهرهای گوناگونی چون تهران، بروجرد، سردشت، اصفهان، آبادان، خرمشهر و نجف آباد گذراند و پس از اخذ دیپلم تجربی از مجتمع آموزشی شهید بهشتی اصفهان(صمد بهرنگی سابق)، بین سال‌های ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ خدمت سربازی را در پشتیبانی منطقه ۳ ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیز گروه ۱۱ توپخانه مراغه سپری کرد. بلافاصله پس از پایان سربازی در کنکور شرکت کرده و در نخستین رشته انتخابی‌ خود (مهندسی مرتع و آبخیزداری دانشگاه تهران) پذیرفته شد. از بهمن ماه سال ۶۸ نیز به دلیل دانشجوی ممتاز بودن و پذیرفته شدن در مصاحبه ورودی، جذب مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور شد. هم‌اکنون به عنوان عضو هیأت علمی و مسئول گروه اقتصادی، اجتماعی در بخش تحقیقات بیابان مشغول است. مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی مرتع و آبخیزداری از دانشگاه تهران گرفت و مدرک کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت محیط زیست از واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران اخذ کرد. موضوع دانشنامه کارشناسی ارشدش (امکان‌سنجی مدیریتی در استفاده از روش فائو و یونپ برای تهیه نقشه بیابانزایی ایران)، به عنوان پژوهش برتر سال ۱۳۷۸ وزارت جهاد سازندگی وقت انتخاب شد. «تارنمای مهار بیابانزایی» درویش را به فعالان و کارشناسان محیط زیست معرفی کرد.

     تارنمایی که خود درباره‌اش می‌نویسد: «آرمانم از انتشار این تارنما که در دوازدهمین روز از فروردین ۸۴ پا به دنیای جذاب مجازی نهاد، دستیابی به نوعی هم‌اندیشی و هم‌افزایی مثبت با هموطنان عزیزم در حوزه‌ محیط‌زیست است؛ رخدادی که امیدوارم منجر به پالایش و ویرایش بیشتر در دیدگاه‌هایم شود. خوشبختانه موفقیت‌های استانی، ملی و بین‌المللی که تاکنون نصیب مهار بیابانزایی شده، جملگی گواه آن است که راه را درست رفته‌ام؛ راهی که البته هنوز در آغاز آن هستم و می‌کوشم همچنان امیدوارانه چراغش را روشن نگه داشته و بپیمایمش.»

     دانش و ماجراجویی درویش باعث شد تا رسانه‌ها او را به جامعه مخاطب محیط زیست و منابع طبیعی معرفی کنند. او هم از این فرصت نهایت سود را برد تا یکی از جریان سازان در حوزه پر آسیب محیط زیست باشد. حمایت رسانه‌ها و خبرنگاران حوزه محیط زیست از فعالیت‌های کارشناسی او باعث شد وبلاگ او یکی از پرمخاطب‌ترین وبلاگ‌های موجود در این زمینه شود. خودش هم مشوق گروه‌های بسیاری برای ورود به رسانه‌ها و فضای مجازی برای صیانت از محیط زیست شد.

     یکی از کـــــارشناسانی که فعالیت هایش در حوزه منابع طبیعی را به فضای مجازی آورد و اکنون به یکی از منابع خبری در حوزه در استان چهارمحال و بختیاری برای رسانه‌ها تبدیل شده است «هومان خاکپور» کارشناس منابع طبیعی این استان است. فعالیت‌های او در تارنمای «دیده بان طبیعت بختیاری» نگاه جامعه را به سمت محیط زیست و منابع طبیعی بختیاری چرخانده است.

     زوایه‌ای که تا قبل از خاکپور هیچ چشمی علاقه‌ای به چرخش به سمت آن نشان نداد! هرچند فعالیت‌های او هم در ماه‌های اخیر کمرنگ شده است. محمد درویش اما همچنان در فضای مجازی حضور دارد، اما خبری از خط شکنی‌هایی که تا پیش از رسیدن به پارک پردیسان و ساختمان شیشه‌ای سازمان حفاظت از محیط زیست داشت، نیست! او یکی از مهره‌های مؤثر در رفتن یوز ایرانی به جام جهانی برزیل بود. پس از آن بود که «معصومه ابتکار» رئیس سازمان محیط زیست در حکمی درویش را به عنوان معاون مشارکت مردمی سازمان محیط زیست منصوب کرد. حکمی که می‌توانست بهترین انتخاب ابتکار در سازمان باشد اما چند ماه بعد، دیگر از ماجرا جویی‌های درویش خبری نبود. حتی می‌توان به جرأت گفت که از رسانه‌ها و خبرنگارانی که روزگاری دوش به دوش آنها و برای محیط زیست حرکت می‌کرد، دوری می‌کند. خبرنگارانی که هر روز، صبح کاری خودشان را با ایمیل‌های خبری او آغاز می‌کردند.

     درویش پیش از سازمان محیط زیست در مرکز تحقیقات سازمان جنگل‌ها فعالیت می‌کرد اما سؤال این است که چرا آن فعال سرکش به معاونی آرام تبدیل شده‌است که پاسخش را مثل فیلم‌های کارگردان اسکار برده ایران «اصغر فرهادی» باز می‌گذاریم! شاید اصغر فرهادی بداند که الی قصه‌اش چه سرنوشتی پیدا کرد، خودکشی کرد یا غرق شد اما ما پاسخ واضحی برای این سؤال نداریم!

مردم را در حفظ گونه‌های جانوری شریک کنیم

چهارشنبه, ۳۰ مهر, ۱۳۹۳

     در ارتباط با ماجرای شکار و داستان پرحاشیه مجوزهای صادره از سوی سازمان حفاظت محیط زیست و همچنین اخبار منتشره در خصوص تدوین دستورالعمل جدید صید و شکار توسط سازمان حفاظت محیط زیست؛ گفتگویی را با خبرنگار روزنامه آرمان انجام داده‌ام که در زیر با خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک گذاشته می‌شود:

آرمان

روزنامه آرمان؛ شکار بی‌رویه گونه‌های جانوری در کشور و لیست طویل حیواناتی که در معرض انقراض قرار دارند دیر‌زمانی است که توجه کارشناسان و مسئولان را به خود جلب کرده است. در همین راستا نیز در چند وقت اخیر اظهار نظر‌های متفاوت و گاه عجیبی درباره نوع برخورد با شکارچیان و شکار مطرح شده است که نه‌تنها در عمل قابل اجرا نیست بلکه باری به بار مشکلات اضافه می‌کند. طرح ممنوعیت ۵ ساله شکار در کشور و برخورد قانونی با متخلفان اگر چه در نگاه اول به مذاق برخی خوش می‌آید و نخستین راه برای مقابله با شکار به‌شمار می‌رود، در عمل اما به دلیل کم توجهی به فرهنگ بومی و محلی راهگشا نیست.

     در کشوری که شکار از نظر فرهنگی و اجتماعی لذت به‌شمار می‌رود و یکی از راه‌های گذران وقت است و به گونه‌ای در فرهنگ عامیانه نهادینه شده است، سخن گفتن از ممنوعیت شکار چه برای مدتی کوتاه چه طولانی نه تنها علاقه به شکار را به انزجار تبدیل نمی‌کند بلکه، منجر به شکل‌گیری مقاومتی منفی نسبت به قانون می‌شود. به باور من، برای مقابله با شکار بی رویه و حفظ پیکره نیمه جان گونه‌های جانوری در کشور لازم است تا قوانین، دستورالعمل‌ها و روش‌های اجرایی به‌گونه‌ای باشد تا در عمل از سوی نهاد‌ها و سازمان ذی‌ربط به بحث شکار رسمیت داده نشود.

     در توضیح این موضوع لازم است به سیاست‌های سازمان حفاظت محیط زیست در چند سال اخیر نگاهی هر چند گذرا بیندازیم. سازمان حفاظت محیط زیست به‌عنوان یکی از متولیان اصلی محیط زیست مدعی است که در راستای مقابله با صید و شکار بی‌رویه و کنترل این روند، تنها به تعداد کمی از تقاضاهای شکار مجوز لازم را ارائه می‌دهد. در واقع، میزان مجوزی که به شکل سالانه از سوی این سازمان برای شکار صادر می‌شود کمتر از تعداد واقعی شکار غیرمجاز در یک ماه است. بر این اساس، می‌توان ادعای سازمان حفاظت محیط زیست را درمورد اعمال سختگیری در رابطه با شکار پذیرفت. اما، به‌طور حتم، این تمام ماجرا نیست.

     هنگامی که مردم محلی برای دریافت مجوز شکار تلاش دارند تا از هر راهی که ممکن است وارد عمل شوند و در نهایت به درهای بسته می‌خورند، دیدن فرد خارجی که با مجوز در شکارگاه‌های ایران به دنبال شکار است تنها این تصور را ایجاد می‌کند که افرادی که با پول بیشتر و البته دلار به سمت سازمان حفاظت محیط زیست می‌روند، اغلب راضی برمی‌گردند و در محیط زیستی که متعلق به تمامی مردم و ازجمله بومیان است جولان می‌دهند و شکار می‌کنند.

پذیرش این نکته که فرد بومی در مواجهه با این مساله چه رویکردی را برای مقابله اتخاذ می‌کند، چندان دشوار نیست. به باور من، تحت شرایطی که شکار در فرهنگ ما نهادینه شده است و با حیات و ممات گروهی از شهروندان این جامعه گره خورده است، شاید بهتر باشد به جای رفتار‌های سلبی و بازدارنده، مردم را در حفاظت از محیط زیست که میراث ما برای نسل‌های آینده است همراه سازیم. در این راستا، به‌تازگی سازمان حفاظت محیط زیست طرح شکارگاه‌های خصوصی را مورد بررسی قرار داده است.

     بر اساس این طرح، قرار است تا سازمان حفاظت محیط زیست پس از سنجش صلاحیت‌های اخلاقی، علمی و اطلاعاتی افراد بخشی از حیات وحش را در اختیار افراد محلی قرار دهد تا از منطقه تحت نظارت خود به درستی محافظت کنند. پرورش حیوانات، ممانعت از شکار در منطقه و افزایش گونه‌های جانوری از جمله اهدافی است که در اجرای این طرح لحاظ شده است. ضمن اینکه، مبتنی بر بررسی‌های انجام شده قرار است تا سازمان با نظارت سختگیرانه بر اقدامات صورت گرفته از سوی مردم محلی و در صورت رضایت از فعالیت آنها در راستای حفظ محیط زیست، مجوز شکار ۲۰ درصد از گونه‌های جانوری را برای مردم محلی صادر ‌کند. به این ترتیب، با استفاده از مشارکت مردم به تدریج فرهنگ حفاظت از محیط زیست در شهروندان نهادینه می‌شود و افراد خود با میل و رغبت شخصی و نه با زور قانون از شکار و تهدید محیط زیست دوری می‌گزینند.

با پول یک بسته پفک نمی‌توان جنگل‌ها را احیا کرد

سه شنبه, ۱۵ مهر, ۱۳۹۳

در یک گفتگوی مفصلی به پرسش‌های خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی قدس آنلاین پاسخ داده‌ام که مشروح آن‌را در زیر با خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک گذاشته‌ام:

قدس1

قدس آنلاین- محبوبه علی پور: چندی است که بحران نابودی گریبان جنگل‌های کشور را گرفته است ازاین‌رو سراغ هومان خاکپور از فعالان زیست‌محیطی رفته و درباره مشکلات جنگل‌های زاگرسی به گفتگو نشستیم که باهم می‌خوانیم:

آقای خاکپور با توجه به وسعت جنگل‌های زاگرسی آیا عوامل تخریب در همه این نواحی یکسان دیده می‌شود؟

همان‌گونه که مطلع هستید جنگل منطقه زاگرس با گستردگی که یازده استان کشور را از آذربایجان غربی تا فارس را در برمی‌گیرد به لحاظ نحوه تخریب در نواحی و استان‌های مختلف تفاوتی نداشته و همه مناطق کم‌وبیش درگیر این چالش هستند. البته در برخی مناطق همانند زاگرس شمالی بحث نوع بهره‌برداری در این زمینه چشمگیرتر است. چنانکه در اواخر تابستان و حدود آبان ماه، گلا زنی و یا سرشاخه زنی انجام می‌شود تا علوفه برای دام‌ها تأمین شود که این شیوه بهره‌برداری به‌عنوان عامل تهدید جدی همچنان ادامه دارد.

در منطقه زاگرس مرکزی نیز تهدیدهای دیگری وجود دارد همانند زراعت در اشکوب که زادآوری طبیعی و خود احیایی جنگل را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این‌گونه شاهدیم که درختان در جنگل‌ها از تنوع سنی مناسب برخوردار نیستند و درخت‌ها به سمت دیر زیستی می‌روند؛ زیرا چنین بهره‌برداری از جنگل اجازه استقرار نهال جدید را نمی‌دهند. زراعت در اشکوب همچنین در کاهش رطوبت خاک و شادابی درختان نیز آثار ناخوشایندی دارد. تهدید دیگری که در مناطق جنگلی زاگرس نمی‌توان نادیده گرفت چرای پرتعداد دام‌ها در اغلب فصول سال است. به‌طوری‌که تا زمانی که برف به‌عنوان عامل طبیعی بازدارنده نباشد، دام‌های فراوانی در این مناطق به چرا می‌پردازند که زادآوری جنگل تحت تأثیر قرار می‌دهد. همچنین به دلیل فراوانی دام و تردد آن‌ها شاهد فشردگی خاک هستیم که نفوذ آب به خاک را دشوار کرده و رطوبت عرصه کاهش پیدا می‌کند. این‌گونه مجموعه این عوامل باعث می‌شود جنگل شادابی، طراوت و توان مقابله با تهدیدهای طبیعی را از دست بدهد. به‌این‌ترتیب در حال حاضر شاهد پدیده زوال بلوط و یا مرگ بلوط در این منطقه باشیم.

به‌این‌ترتیب اگر امروز شاهدیم که بیش از ۲۰ درصد جنگل‌های زاگرسی با آفت خشکی بلوط مواجه است که البته در برخی استان‌ها همانند ایلام، کرمانشاه، چهارمحال بختیاری و فارس شدت این عارضه بیشتر مشهود است به دلیل ناتوانی جنگل از مقابله با این آفات است.

تاکنون طرح‌های مختلفی برای حفظ پوشش گیاهی کشور نظیر منطقه زاگرس مطرح‌شده است. ثمرات این طرح‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

– از برنامه‌های احیای جنگل‌های زاگرسی، می‌توان به “طرح ملی صیانت از جنگل” اشاره کرد؛ اما اعتبار آن شرم‌آوراست، چنانکه سالانه نزدیک به ده میلیارد تومان برآورد شده است. درواقع برای حفاظت، احیا و توسعه هر هکتار جنگل در سال، دو هزار تومان اختصاص می‌یابد. امروزه دو هزار تومان پول یک بسته پفک است. گرچه با این اعتبار نمی‌توان کار چندانی کرد اما همین مبلغ از هیچ بهتراست. چراکه دو هزار تومان مساوی صفر نیست. به‌هرحال اگر به دنبال احیای جنگل هستیم باید به دنبال مؤلفه‌هایی باشیم که در تخریب آن مؤثر بوده‌اند آن‌ها را مهار و کنترل کنیم سپس به دنبال احیا و توسعه جنگل باشیم. این‌گونه تا چرای بی‌رویه دام، زراعت و دخالت انسانی را رفع نکنیم حتی اگر ما میلیاردها تومان صرف بذرپاشی کنیم بازهم اجازه استقرار بذر و نهال فراهم نمی‌شود و به هدف خود که احیا و توسعه جنگل می‌باشد، نخواهیم رسید.

* برای کاهش تخریب جنگل‌های این منطقه چه باید کرد؟

– مهم‌ترین عامل در موفقیت طرح‌های جنگل‌داری و جنگل‌کاری در منطقه زاگرس، کاهش وابستگی معیشتی اجباری مردم است. همچنین بارگذاری اشتغال که صورت گرفته متناسب با توان تولید جنگل‌ها کنیم. درواقع منطقه زاگرس را از توان اشتغال و اقتصادی درخور با جمعیت آن برخوردار سازیم. به‌این‌ترتیب میان تعداد جمعیت و توان اشتغال جنگل تعادل و توازن برقرار کنیم.

همچنین بحث بهره‌برداری از محصولات فرعی جنگل همانند کتیرا گیری و سقز گیری؛ به‌هرحال تا زمانی ما برای تغییر بهره‌برداری از این مناطق تعریف و دستور کاری نداشته باشیم که آن‌ها از مزایای این تغییر بهره‌برداری آگاه و منتفع شوند نمی‌توان انتظار همکاری داشت. چراکه تا امروز اغلب این شیوه‌ها به‌صورت تئوری ارائه‌شده است. برای نمونه مدتی است در مناطق مختلف کشور همانند خراسان جنوبی پروژه بحث پوشش گیاهان دارویی جدی گرفته‌شده است که البته نقش مؤثری به لحاظ اقتصادی و زیست‌محیطی دارد. چراکه تفاوت گیاهان دارویی با کشت دیم این است که گیاهان پایا بوده و به مدت ۵ سال نیاز به جابه‌جایی خاک و شخم زدن و کشت مجدد نیست.

در این ۵ سال نیز اجازه استقرار نهال فراهم می‌شود؛ اما مردم استقبال چندانی از این طرح نکردند چراکه تنها ترویج کشت گیاهان دارویی کافی نیست و ما باید صنایع فرآوری بالادستی و بازار مصرف را برای کشاورز تعریف کنیم. حال‌آنکه چنین نبوده، این‌گونه تا زمانی که کشاورز معتقداست: وقتی می‌توان در همان روستا محصول گندم و جو را به‌راحتی عرضه کرد و به فروش رساند، دیگر به دنبال کشت گیاهان دارویی نخواهد بود. چراکه امیدی ندارد سرانجام این زراعت چه می‌شود و آیا فروش خواهد رفت یا خیر؟ اما اگر دولت ضمن آموزش کشت چنین محصولاتی، صنایع فرآوری بالادستی و بازار تجاری بالادستی را فراهم کند. این‌گونه این باور در جوامع محلی ایجاد می‌شود که با کشت چنین محصولاتی هم درآمدشان بالا می‌رود وهم محیط‌زیست آن‌ها محافظت می‌شود. به‌این‌ترتیب از چنین طرح‌هایی استقبال خواهند کرد.

به اعتقاد شما سیاست‌های عمرانی تا چه حد درروند تخریب جنگل‌های زاگرسی مؤثر بوده است؟

– اگر دقت کنید یکی از ویژگی‌های مهم منطقه زاگرس بحث تولید آب است. چنانکه این منطقه ۴۰ درصد آب‌های شیرین کشور را تولید می‌کند. پر آب بودن آن‌یک ویژگی منحصربه‌فرد و استراتژیک در کشور محسوب می‌شود. به‌طوری‌که استان چهارمحال و بختیاری هفت تا ده درصد منابع آبی کشور راداراست و در مقابل دو استان استراتژیک و صنعتی همانند اصفهان و خوزستان شادابی خود را مدیون آب حاصل این استان هستند؛ اما این‌که ما چه سیاست‌های درست یا غلطی برای پایداری این خدمات‌رسانی و نحوه بهره‌برداری از منابع داشته باشیم جای بحث است.

ین‌گونه اگر استان چهارمحال بختیاری را به‌عنوان پایلوت معضلات می‌توان در نظر گرفت که تمام مشکلات زیست‌محیطی زاگرس را دارد. یکی از سیاست‌های قابل‌توجه در آن سدسازی است. چنانکه سدسازی‌هایی که درکل منطقه غرب کشور بر روی سرشاخه‌های کارون بزرگ اتفاق می‌افتد. عموماً در همین حدود هفت درصد رویشگاه‌های جنگلی اتفاق می‌افتد. این‌گونه هر یک از این سدها بین دو تا سه هزار هکتار از جنگل‌های ما را زیر آب فرو برده است. در حال حاضر سدسازی صرف‌نظر از خسارت‌های زیست‌محیطی متداول، بخش‌های زیادی از جنگل‌ها را زیر آب می‌برد و نابود می‌کند. دیگر پروژه‌های عمرانی دیگر همانند پروژه‌های انتقال نفت و گاز نیز که از جنوب و غرب کشور می‌گذرد. اغلب بدون ارزیابی اثرات زیست‌محیطی صورت می‌گیرد و در مناطق جنگلی عبور می‌کند. همچنین هیچ تلاشی برای این‌که خسارت‌های اجرای آن را به حداقل برسانند، صورت نمی‌گیرد. این‌گونه پروژه‌های متعددی به‌عنوان عوامل تخریب محیط‌زیست منطقه زاگرس دیده می‌شود که ما به‌عنوان عوامل تخریب دولتی می‌شناسیم.

طرح تنفس؛ آخرین فرصت برای بقای جنگل‌های بلوط

قدس2

گروه طبیعت – محبوبه علی پور: ناحیه رویشی زاگرس که از شهرستان پیرانشهر در آذربایجان غربی شروع می‌شود و تا منطقه فیروزآباد در استان فارس ادامه می‌یابد، … حدود یک‌پنجم سطح کشور را به خود اختصاص داده است. منطقه‌ای که با ۵/۵ میلیون هکتار وسعت، ۴۰ درصد جنگل‌های کشور را در خود جای‌داده است. اما چند سالی است که درختان بلوط این ناحیه حال خوبی ندارند. گویا آدمی و طبیعت دست‌به‌دست هم داده‌اند تا روزگار باشکوه این جنگل‌ها را به خواب و خاطره‌ای بدل کنند.

هومان خاکپور، فعال محیط‌زیست در گفت‌وگو با خبرنگار قدس، با تأکید بر روزگار پر مصیبت جنگل‌های زاگرسی می‌گوید: به اعتقاد من نابودی دریاچه ارومیه را که چند سالی است برجسته شده و افکار عمومی را متوجه خود کرده، اگر فاجعه زیست‌محیطی بدانیم، بی‌تردید مرگ بلوط‌ها نیز همین وضعیت را دارد، چراکه از پنج میلیون هکتار جنگل‌های زاگرس، بر اساس آمارهای دولتی و رسمی، بیش از یک‌میلیون و دویست هزار هکتار آن درگیر خشکی و زوال بلوط است.

این دیده‌بان طبیعت بختیاری می‌گوید: بحث خشکی جنگل، سوسک چوب‌خوار و همچنین قارچ زغالی عوامل ثانویه هستند؛ عامل اصلی ضعف اکولوژیکی ناشی از عوامل انسانی است؛ زیرا دیگر جنگل نمی‌تواند خود را در برابر عوامل و تهدیدهایی طبیعی همانند آفت‌ها و بیماری‌ها محافظت کند. این در حالی است که اگر جنگلی شاداب و بانشاط باشد، به آفت‌ها فرصت طغیان نمی‌دهد. این آفات همیشه وجود داشته، اما جنگل‌ها به دلیل طراوت شادابی توان مقابله با آن‌ها را داشته‌اند، امروزه اما بشر با دخالت بی‌حدومرز خود جنگل‌ها را نابود کرده است.

ماجرای قاچاق بذر بلوط

هومان خاکپور می‌گوید: اولین بار من مسئله قاچاق بذر بلوط را به کشورهای عربی مطرح کردم. همان زمان در گفت‌وگو با رسانه‌ها تأکید کردم، سازمان جنگل‌ها باید نسبت به رواج و گسترش این مسئله بخصوص در مناطق هم‌جوار کشورهای عربی هوشیار باشد. به‌هرحال در حال حاضر باید نسبت به بهره‌برداری بذر بلوط چه به‌صورت قاچاق و غیرقانونی و حتی قانونی و مجاز توجه داشته باشیم.

متأسفانه مسئله بهره‌برداری این‌چنینی مورد تأیید مسئولان نیز بود، چنان‌که در دولت گذشته، عالی‌ترین مقام اجرایی کشور نیز در مجلس تأکید کرد که هرساله میلیون‌ها تن بذر بلوط بیهوده به زمین ریخته و هدر می‌رود. این نگاه دولت بود.
 آن‌ها معتقد بودند، با تبدیل این مواد به غذای دام، دیگر نیازی به واردات علوفه و خوراک از خارج نخواهیم داشت. خوشبختانه سازمان جنگل‌ها در آن زمان هوشیارانه عمل کرد و اجازه انجام طرح‌هایی ازاین‌دست را نداد.

ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺱ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﭼﻬﺎﺭﻣﺤﺎﻝ ﻭ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ می‌گوید: واقعیت این است که جنگل‌های ما به حدی تخریب‌شده‌اند که ۶۰ درصد وسعت بلوط زارها توان تولید بذر ندارند. در اکوسیستم جنگلی نگاه ما به یک درخت بلوط نیست، بلکه مجموعه عوامل گیاهی و جانوری است. چنان‌که منابع غذایی بسیاری از جانوران از طریق بلوط تأمین می‌شود. به‌این‌ترتیب نگاه اقتصادی به جنگل نگاه زیست‌محیطی ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. چنان‌که منجر به بروز اختلالات زیست‌محیطی در جنگل شده و مشکلاتی همانند آنچه امروز می‌بینیم را به دنبال داشته باشد. در حال حاضر نیز جوامع محلی به برداشت بذر بلوط می‌پردازند. درواقع تولید بذر آن‌قدر مازاد بر نیاز جنگل برای احیای خود نیست.

طرح‌های خوبی که دوام ندارد

این فعال محیط‌زیست با اشاره به اصلاح سنت‌ها و نگرش‌های بدوی برای صیانت از محیط‌زیست می‌گوید: گرچه نمی‌توان منکر نقش فرهنگ‌سازی و آموزش در کاهش روند تخریب شد. همچنین یقین دارم بدون مشارکت مردم محلی هیچ‌گونه موفقیتی در طرح‌های صیانت از جنگل نخواهیم داشت؛ اما نکته برجسته‌تر در این زمینه وابستگی اجباری معیشتی به جنگل‌هاست، چنان‌که به بسیاری از مناطق که سر می‌زنیم، می‌بینیم مردم به نحوه نادرست بهره‌برداری خود آگاه هستند، اما گریزی از تخریب و این شیوه بهره‌برداری ندارند. چنان‌که مردم مناطقی به دلیل نبود سوخت ناچار به استفاده از درخت‌ها هستند.

برنامه‌های صیانتی را باور کنیم

اما در روزهای اخیر رئیس مجلس شورای اسلامی بحث تنفس جنگل‌ها را برای بازتوانی دوباره جنگل‌ها مطرح کرد. آیا این طرح می‌تواند این نواحی را از نابودی حفظ کند؟

هومان خاکپور می‌گوید: در همه دنیا جنگل‌های صنعتی همانند بخش‌های عمده‌ای از جنگل‌های شمال کشور در اختیار بخش خصوصی است و مسؤولیت برنامه‌ریزی، حفاظت، توسعه و بهره‌برداری از آن را بخش خصوصی به عهده دارد، اما جنگل‌های حفاظتی همانند جنگل‌های ناحیه زاگرسی مستقیم زیر نظر دولت‌ها اداره می‌شوند. در ایران اما جنگل‌های خزری هم دولتی است؛ چراکه بخش خصوصی نه برای انجام این وظیفه تربیت‌شده و نه توانش را دارد. دولت نیز با بضاعت خود نتوانسته مدیریت مناسبی را بر جنگل‌ها حاکم کند. در این میان، اجرای طرح تنفس به‌درستی می‌تواند فرصتی باشد که از یک‌سو جنگل‌ها به بازسازی و بازتوانی خود بپردازند و از طرف دیگر فرصتی برای نهادهای متولی و مسئولان فراهم می‌کند تا برنامه‌های مؤثر و کارآمدی تعریف کنند.

دیده‌بان طبیعت بختیاری درواکنش به آن‌ها که طرح «تنفس جنگل» را آرمانی می‌دانند، می‌گوید: دو سال پیش اگر در منطقه ارومیه از مردم می‌خواستند که به خاطر بقای دریاچه پنج هزار هکتار از زمینه‌ای کشاورزی را کشت نکنند، این طرحی آرمانی بود، اما امروز می‌بینیم با شرایطی که در همین منطقه ایجادشده، یکی از طرح‌های جدی دولت این است که حقوق انتفاعی ۵ هزار هکتار از اراضی کشور را به جوامع محلی پرداخت کند و اجازه کشت به کشاورزان ندهد. در عرصه صیانت از جنگل‌ها هم باید به چنین برنامه‌های صیانتی باور داشت. دولت هم باید در این زمینه سرمایه‌گذاری کند حقوق واقعی مردم را بپردازد تا مردمی که معیشت خانواده‌شان وابسته به جنگل است، دچار مشکل نشوند.

هومان خاکپور در ادامه با اشاره به ضعف درزمینهٔ پایش آمارهای زیست‌محیطی و مسائل تخریب جنگل‌ها می‌گوید: هیچ آمار و پهنه‌بندی علمی و کارشناسی مدون که مرجع ذی‌صلاح انجام داده باشند و میزان تخریب جنگل‌های بلوط را مشخص کند، نداریم؛ اما آنچه آشکاراست و با نگاه عادی می‌توان آن را دریافت، روند نگران‌کننده تخریب در جنگل‌هاست.

دعوت به ریاضت آبی

دوشنبه, ۷ مهر, ۱۳۹۳

     یک گفتگوی مشترک در حوزه آب و تحلیلی وضع موجود و راه‌های برون‌رفت از این بحران نگران کننده که در روزنامه ابتکار – مورخ ۷ مهرماه ۱۳۹۳ – منتشر شده است را می‌توانید در زیر بخوانید:

eb

روزنامه ابتکار؛ بحران کم آبی حال حاضر شاید در طول تاریخ ما بی سابقه باشد و از همین حیث عوارض مختلف ناشی از آن تا حدودی غیر قابل پیش بینی است. به همین جهت ارائه راهکارها و اتخاذ رویکرد مناسب به دلیل فقدان تجربه تاریخی و یا حداقل بی اطلاعی از آن تا حدودی شتاب زده و هیجانی به نظر می‌رسد.

     به باور بسیاری از کارشناسان منابع آبی و محیط زیست ایران، ما با این روند باید خود را برای یک ریاضت ملی درمدیریت بحران آب آماده کنیم چرا که خطر کمبود آن از خطرات احتمالی جنگ با کشورهای دیگر بیشتر است. عمده ترین عوامل شکل گیری این روند بیش از آنچه محصول رویدادهای طبیعی و اقلیمی باشد، نتیجه عملکرد عامل انسانی است که در قالب مدیرت ضعیف منابع و تامین آب و مصرف غیر اصولی شکل گرفته است. این روزها بحث تفکیک شبکه آب مصرفی بالا گرفته هر چند به نظر می‌رسد این طرح قابلیت اجرای پایینی دارد ولی بی سابقه نیست. به طوری که شبکه تامین آب مصرفی شهر آبادان در قبل از انقلاب از همین الگو استفاده می‌کرد و آب شرب را از آب بهداشتی جدا بود.

در مدیریت آب در نقطه بی بازگشتی هستیم

     مهدی میرزایی مشاور ارشد شرکت گلدن نیوزلند؛ عوامل شکل گیری این بحران را کاهش میزان بارندگی در سالهای اخیر، برداشت بی رویه از آب‌های زیر زمینی و اشکال در شبکه‌های آب رسانی شهرهای بزرگ بخصوص تهران، مدیریت غلط منابع آب در بالاترین سطح آن یعنی مدیریت وزارت نیرو و در آخر خشکسالی انباشت شده در طول سالهای اخیر، می‌داند.

     او می‌گوید:حقیقتا سالهاست که وارد بحران آب شدیم و در نقطه ای قرار گرفته ایم که بازگشتی متصور نیست. اگر کل عوامل را کنار هم بگذاریم متوجه قصور و ضعف مدیریت آب خواهیم شد. در حوزه مدیریت منابع آبی مشکل اینجاست که استراتژی وزارت نیرو با تغییر وزیر و دولت تغییری نکرده و همان بدنه کارشناسی که در طول سالیان این وضعیت را سبب شده بحث مدیریت را به پیش می‌برند و وزیر جدید هم همان سیاست‌ها را دنبال می‌کند. اولین راهکاری که از طرف وزارت نیرو به طور مکرر بیان شده بحث افزایش قیمت آب است اما میرزایی بحث افزایش قیمت را راهکار مناسبی نمی‌داند و به حربه افزایش قیمت بنزین اشاره می‌کند که تغییر چندانی در میزان مصرف ایجاد نکرد. وی در بحث تفکیک شبکه آب رسانی نیز به این نکته اشاره می‌کند که ما اصولا منابع آبی برای انتقال نداریم و اگر مشکل در وجود منابع آب نبود مشکلی به نام بحران بی آبی هم بوجود نمی‌آمد ولی اگر منظور از جداسازی آب شرب و آب مصرفی استفاده از آب شور دریاها باشد به اندازه همان طرح انتقال آب خزر به سمنان خنده دار به نظر می‌رسد.

     در گریزی دیگر وی به مساله مهم تری اشاره می‌کند و آن آلودگی همین آب مصرفی در بعضی از نقاط جنوبی تهران مثل منطقه افسریه است. وجود بیش از مقدار استاندارد نیترات در آب منطقه یعنی اینکه مردم به شکل محترمانه ای فاضلاب می‌نوشند و این اتفاق را می‌توان با مقایسه یک لیوان آب از مناطق بالای شهر با یک لیوان آب از مناطق جنوبی در یک آزمایشگاه محیط زیست به راحتی ثابت کرد. وی هرچند انتقال آب دریاهای جنوبی برای مصرف بهداشتی و صنعتی به کلان شهرهای جنوبی و مرکزی را امکان پذیر می‌داند اما هزینه‌های بالا و پمپاژ آن از سطح دریا و نوع نیاز صنعت به آب را از مهمترین چالش‌های آن می‌داند و معتقد است باید روی این مسئله حسابی تفکر کرد. مثل اتفاقی که برای کارخانه ذوب آهن اصفهان افتاد که قرار بود در بندر عباس احداث شود و اگر این اتفاق می‌افتاد مشکل تامین آن مرتفع می‌شد و مشکلات فعلی برای اصفهان بوجود نمی‌آمد.

تنش‌های قومی بیش از تنش‌های اکوسیستمی

     محمد درویش کارشناس محیط زیست نیز در این باره معتقد است کم آبی سبب می‌شود ظرفیت گرمایی ویژه کاهش پیدا کند یعنی اختلاف دمای شب و روز افزایش پیدا کند. با این اتفاق نیاز اقلام زراعی به آب بیشتر و در نتیجه خشکی شتابناکی در گونه‌های مختلف اتفاق می‌افتد که از این رهگذر کاهش فتوسنتز باعث بروز اختلال در اکوسیستم و در پی آن افزایش موج مهاجرت‌ها اتفاق می‌افتد. به عقیده درویش فرایند‌های پیامد بحران بی آبی بیش از آنکه اکولوژیک به نظر برسد اجتماعی است و امنیتی است. یعنی بحران بوجود آمده سبب تنش‌های قومی و درگیرهای مرزی در درون شهرها و استانها خواهد شد.

     وی بحث تفکیک شبکه آبرسانی را عملی اجرایی و شدنی می‌داند چرا که بسیاری از کشورهای پیشرفته با تفکیک، آب شرب را از آب بهداشتی جدا کرده و در مدیریت آب نقش آفرینی مثبتی کردند. درویش همچنین می‌افزاید: ما منابع آبی به اندازه کافی داریم اما مدیریت مناسب برای بهره وری صحیح نداریم. برای مثال ۱۲ برابرعربستان همسایه جنوبی، آب داریم که تنها یک میلیارد مکعب منابع آبی در اختیار دارد و اگر قرار بر تفکیک باشد مشکلی برای استحصال منابع آبی نیست.

کم آبی محصول خشکسالی نیست

     هومان خاکپور در این باره به ابتکار می‌گوید: مشکل آبی که الان مطرح شده تقریبا گریبانگیر همه مناطق کشور شده است. قبل از اینکه راهکاری برای حل آن اتخاذ شود در بعضی از مناطق به تنش و بحران اجتماعی منجر شده و از حیث اینکه مردم به طور مستقیم درگیر شدند وجهه قابل قبولی ندارد. این کارشناس منابع طبیعی می‌افزاید: اتفاق خوبی در سطح مدیران ارشد وزارت نیرو در حد درک مشکل و بیان راهکارها صورت گرفته است. همچنین اظهارات وزیر کشاورزی که کشت برنج خارج از مناطق شمالی کشور ممنوع می‌شود نشان دهنده حساسیت مسئولین نسبت به این مسئله است. بنابراین نباید اجازه داد این مسئله به بحرانی اجتماعی بدل شود.

     خاکپور می‌گوید: درصد کمی از دلایل کم آبی محصول خشکسالی است. عموما همه بر این باورند که بیشترین مشکل در بحث مدیریت و کشاورزی است. این نشان می‌دهد که باید بحث کشاورزی ه شکل اصولی و مکانیزه تغییر کند و از حالت سنتی خارج شود. وی سد سازی را باعث تشدید وضعیت بحرانی می‌داند و می‌گوید: با سد سازی توهم مصرف بوجود آمده است. یعنی حالا که در هر منطقه ای سد ساخته شده حتما باید آبی مصرف شود. یا نمونه دیگر بحث زاینده رود است که آورد زاینده رود ۸۰۰ میلیارد متر مکعب از کوه‌های بختیاری بود و در آن زمان می‌دیدیم که هم گاوخونی و هم زاینده رود و تمامی مادی‌های شهر اصفهان و هم مشرق اصفهان با بحران آبی مواجه نبود اما الان که آورد زاینده رود به ۱۶۰۰ میلیارد متر مکعب افزایش یافته آبی وجود ندارد و ما شاهد خشک شدن زاینده رود، گاوخونی و همه نهرهای اصفهان هستیم. چرا که با افزایش برداشت از سرچشمه‌ها توهم مصرف ایجاد شد به طوری که در استان اصفهان در طول ۴ دهه گذشته کشت برنج به ۲ برابر رسید که پر مصرف ترین اقلام زراعی است.

     این کارشناس منابع طبیعی می‌گوید: یک واقعیت را باید بپذیریم که برای ریاضت ملی در حوزه مدیریت بحران آب آماده شویم. در سه دهه گذشته ۷۰ درصد کل منابع خود را استفاده کرده ایم و به نظر می‌رسد بحران آب تهدید کننده تر از دشمن خارجی است.

آبخوان داری راه حل خروج از بحران آب در کشور

     معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان محیط زیست، اصلاح الگوی مصرف و آبخوان داری را راهکار اورژانسی خروج از بحران آب در کشور عنوان کرد. معصومه ابتکار در خصوص راهکارهای فوری رفع کمبود آب در کشور، اظهار داشت: اگر چه در کشور ما منابع آبی زیادی وجود دارد ولی باید از این منابع به درستی بهره برداری شود. به گفته وی، در حال حاضر در بسیاری از نقاط دنیا همان روش‌های سنتی که ما سالها قبل برای آبخوان و حفظ قنات داشتیم، اجرا می‌شود. یعنی آب را زیر لایه‌های زمین در آبخوان‌ها حفظ و با برنامه ریزی درست از آن بهره برداری می‌شود بنابراین لازم است که مقداری دانش روز را با دانش سنتی خود تلفیق کنیم.

     ابتکار اظهار داشت: در حال حاضر وزارت کشاورزی رویکرد مناسبی را برای بهره برداری از منابع آب آغاز کرده و به نظر می‌رسد تحولات خوبی را براساس مصوبه شورای عالی آب در بحث مصارف کشاورزی و خانگی داشته باشیم. وی افزود: مصارف خانگی را نیز باید اصلاح کنیم چرا که با روش‌های مصرف کنونی حداقل در تهران دو برابر الگوهای جهانی مصرف می‌کنیم. رئیس سازمان محیط زیست با بیان اینکه این موارد راه حل اورژانسی برای جبران کمبود آب است تصریح کرد: همچنین بحث جلوگیری از آلودگی آب هم بسیار مهم است و در کمبود آب نقش دارند ابتکار تأکید کرد: برداشت از آبهای زیرزمینی شهرها و مناطق روستایی اگر بر اساس قانون و مجوز و اصول و استاندارد نباشد، خلاف قانون و اخلاق است.

     ابتکار در خصوص نقش حفر چاه‌های غیرمجاز در کمبود آب اظهار داشت: به عنوان مثال تا چندی پیش در اطراف تالاب پریشان چاه‌های غیرمجاز بسیاری وجود داشت که با همکاری مردم و مسئولان این چاهها را پر کردیم و این روند برای نجات تالاب‌ها و منابع آب باید با جدیت دنبال شود. وی درخصوص چاه‌های غیرمجاز در داخل تهران گفت: این موضوع برعهده وزارت نیرو است که این دو دستگاه با مشارکت و تعامل در این زمینه اقدام می‌کنند بنابراین مردم باید بدانند برداشت غیرمجاز از چاه‌های آب در هر نقطه‌ای جرم است و اکنون نیز در این شرایط یک کار کاملا غیرانسانی و غیرکارشناسی است. رئیس سازمان محیط زیست از مشارکت سازمان محیط زیست در این زمینه با شهرداری و وزارت نیرو خبر داد.

تردید در اهداف ساخت تونل گلاب

سه شنبه, ۱۸ شهریور, ۱۳۹۳

     به بهانه انتشار اخبار ضد و نقیض در خصوص صدور مجوز ساخت تونل گلاب ۲ و نگرانی‌های ایجاد شده در افکار عمومی مردم چهارمحال و بختیاری خصوصن جوامع محلی ساکن در حاشیه رودخانه زاینده رود در استان چهارمحال و بختیاری، گفتگویی با خبرگزاری میراث فرهنگی (CHN) داشته‌ام که شرح کامل آن در زیر آورده شده است:

گلاب

نگرانی از تنش‌های اجتماعی در چهارمحال و بختیاری شدت می‌گیرد

     خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه محیط زیست: ظرفیت بالای انتقال آب تونل گلاب ۲ که قرار است کار انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به استان اصفهان را انجام دهد نگرانی‌ها را در مورد اهداف این پروژه افزایش داده‌است. به نظر می‌رسد این انتقال نه برای تامین آب شرب که برای تامین آب بخش کشاورزی و صنعت اصفهان باشد.

     در حالی که تونل گلاب ۲ برای انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به استان اصفهان بدون ارزیابی‌های زیست محیطی در حال ساخت است، در مورد اهداف بهره‌برداری از آن تردیدهایی وجود دارد. گفته می‌شود به دلیل ظرفیت بالای انتقال آب در این تونل احتمالا این پروژه نه برای تامین آب شرب بلکه برای تامین آب بخش کشاورزی و صنعت استان اصفهان منتقل می‌شود.

     مدت‌هاست تونل گلاب ۲ محل مناقشه گروه‌های محیط‌زیستی و جوامع محلی با سازندگان است. ظرفیت بالای این تونل موجب شده است این گمانه در میان جوامع محلی به وجود بیاید که هدف از انتقال آب از آن نه تامین آب شرب استان اصفهان بلکه تامین آب برای مقاصد کشاورزی و صنعتی است.

     ساخت این تونل و مناقشه‌ها در جایی است که این پروژه بدون ارزیابی محیط زیستی سازمان حفاظت محیط زیست در حال انجام است. به علاوه پافشاری بر ادامه اجرای پروژه در حالی است که کارشناسان حوزه آب معتقدند هرگونه انتقال آب از جایی به جای دیگر هم برای حوزه مبدا و هم برای حوزه مقصد مخرب است. چنین پروژه‌هایی موجب می‌شود کشاورزی غیر اصولی در استان اصفهان پی گرفته شود.

     «هومان خاکپور»، دیده بان طبیعت بختیاری در گفت و گو با CHN در مورد شرایط کنونی تونل گلاب گفت: «ظرفیت انتقال آب در تونل گلاب ۲ در حدود ۲۱ مترمکعب بر ثانیه است که چنین طرفیت انتقال بالایی این نگرانی را در میان جوامع محلی منطقه ایجاد کرده که آب منتقل شده بابت تامین آب شرب به استان اصفهان نمی‌رود بلکه هدف از این انتقال تامین آب بخش کشاورزی و صنعت است.»

     نگرانی دیگری که در این مورد وجود دارد، انحراف بخشی از رودخانه زاینده رود است که در استان چهارمحال و بختیاری وجود دارد. به گفته خاکپور، به نظر می رسد تمامی آب رودخانه در این مسیر وارد تونل شده و به استان اصفهان می‌رود. این بدان معناست که مسیر رودخانه منحرف می‌شود. از آن جا که این رودخانه در مسیر خود ۲۴ روستای چهارمحال و بختیاری را سیراب می کند، انحراف مسیر آن کشاورزی و دامداری و در واقع معیشت مردم این روستاها را با خطر جدی مواجه می‌کند.

     اما چرا ارزیابی زیست محیطی برای تونل گلاب ۲ انجام نشده است؟ خاکپور در این زمینه گفت: «ادعا می‌شود که همه هزینه‌های ساخت این تونل از محل اعتبارات استان اصفهان هزینه می شود و این هزینه از محل اعتبارات ملی تامین نمی‌شود. در نتیجه دفتر ارزیابی سازمان حفاظت محیط زیست گفته است که این پروژه مشمول ارزیابی زیست محیطی نمی شود.»

     به رغم این که وزیر نیرو اعلام کرده بود پروژه انتقال آب گلاب ۲ تا ارزیابی زیست محیطی سازمان محیط زیست لازم است متوقف بماند، بازدید سرزده وزیر حکایت از آن داشت که پروژه هرگز متوقف نبوده است. خاکپور تاکید کرد که با احتمال بالایی مناقشه ها بر سر انتقال آب از تونل گلاب ۲ به زودی در استان چهارمحال و بختیاری بالا می‌گیرد.

لایحه حمایت از محیط‌بانان در مجلس

یکشنبه, ۱۶ شهریور, ۱۳۹۳

     به بهانه روز محیط‌بان – ۱۶ شهریور – و در پاسداشت محافظان طبیعت و زیستمندانش در گفتگویی با خبرنگار خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) شرکت کرده‌ام که شرح کامل آن را با شما خوانندگان گرامی طبیعت بختباری به اشتراک می‌گذارم:

محیط بان

     خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا): به‌رغم گذشت یک سال از تقدیم لایحه حمایت از محیط‌بانان به مجلس، در نخستین روزهای فعالیت معصومه ابتکار در سازمان محیط زیست، هنوز این لایحه به‌صورت قانونی درنیامده است.

     یک فعال محیط زیست امروز در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا)، به بهانه روز محیط‌بان گفت: در سال‌های اخیر شاهد تجهیز شکارچیان به تجهیزات و ادوات پیشرفته‌ای هستیم که محیط‌بانان و یگان‌های حفاظت محیط زیست از آنها برخوردار نبوده و نبرد نابرابری را میان این اقشار به‌وجود آورده است.

     هومان خاکپور افزود: این عدم برابری باعث شده که محیط‌بانان در مقابل با شکارچیان متخلف بازنده میدان باشند و علاوه بر عدم توان کافی برای حفظ محیط زیست، سلامت آنها نیز تحت تأثیر قرار گیرد.

     وی با اشاره به اینکه در آموزش محیط‌بانان در بهره‌گیری از سلاح کم‌کاری شده است، خاطرنشان کرد: دلیل موارد بسیاری از محکومیت محیط‌بانان در محاکم قضایی عدم اطلاعات و مهارت کافی در بهره‌گیری از سلاح است.

     کارشناس اداره‌کل منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری ادامه داد: سازمان حفاظت محیط زیست با اعمال دوره‌های سه تا شش ماهه می‌تواند آموزش‌های خود در زمینه بهره‌گیری از سلاح را برای محیط‌بانان تکرار کند تا در برخورد با متخلفان دچار محکومیت‌های قضایی نشوند.

     خاکپور تصریح کرد: اطلاعات حقوقی محیط‌بانان در زمینه وظایف و اختیارات شغلی خود محدود است، تا آنجا که حتی وکیل مدافعان آنها در این زمینه به‌طور مناسب عمل نکرده‌اند!

     وی یادآور شد: رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در نخستین روزهای آغاز به‌کار خود در سازمان، این لایحه را برای حمایت‌های قانونی از محیط‌بانان در مقابل شکارچیان خدمت مجلس کرد که بعد از گذشت حدود یک سال، مجلس هنوز این قانون را تصویب نکرده است.

     خاکپور تأکید کرد: در صورت تصویب این لایحه، چتر حمایتی مناسبی در دفاع از حقوق محیط‌بانان اعمال می‌شود، کمااینکه دو نفر از محیط‌بانان منطقه فارس و کهگیلویه و بویراحمد منتظر اجرای حکم اعدام خود هستند.

     وی در پایان اظهار داشت: در این زمینه نمی‌توان به دستگاه قضایی خرده گرفت، زیرا این ارگان بر اساس قانون عمل می‌کند.
گفتنی است، محیط‌بانان با وجود مشکلات شغلی از حقوق و مزایایی مناسب نیز برخوردار نیستند که در آستانه روز محیط‌بان (۱۶ شهریورماه) مصادف با تولد امام رضا(ع) معصومه ابتکار خبر از درجه‌بندی محیط‌بانان داد که نقش مهمی در افزایش حقوق و مزایای آنان دارد.

تاثیر کمبود اشتغال بر زوال اکوسیستم زاگرس

جمعه, ۱۴ شهریور, ۱۳۹۳

     زاگرس به لحاظ ویژگی‌های خاص طبیعی و اقلیمی‌ در شمار ارزشمندترین رویشگاه‌های جنگلی کشور قرار داشته و به‌عنوان یکی از مهمترین منابع تأمین کننده آب‌های شیرین کشور به حساب آمده و با تولید بیش از ۴۰ درصد منابع آبی کشور، جریان رودهای حیات‌بخش مانند زاینده‌رود، زرینه‌رود، دز، کارون بزرگ و … را مدیون این موهبت کم همتای خود ساخته است. اما شوربختانه کم توجه‌ای تصمیم‌گیران و دولت مردان از گذشته تا حال به روند توسعه پایدار در این دیار و عدم ایجاد زیرساخت‌های اشتغال سبز که متناسب با رشد جمعیت این مناطق باشد سبب گردیه است تا این جنگل‌های ارزشمند شارژ منابع آبی کشور با چالش‌های فاجعه‌باری مواجه شود.

در همین زمینه گفتگویی با خبرگزاری ایلنا انجام داده‌ام که متن کامل آن را در زیر با شما خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک می‌گذارم:

ایلنا
     خبرگزاری ایلنا؛ حدود ۱۱ استان در منطقه زاگرس قرار دارد که متاسفانه متناسب با افزایش جمعیت، ظرفیت‌های اشتغال در آنها به وجود نیامده و این مساله سبب مشکلاتی چون قاچاق چوب و زغال درختان، زراعت و دامداری بی‌رویه و این گونه مسائل شده است.

     یک فعال حوزه محیط زیست و منابع طبیعی با اشاه به وضعیت بحرانی اکوسیستم زاگرس و زوال درختان بلوط در این منطقه دلیل این اتفاق را رشد جمعیت بدون ایجاد ظرفیت‌های کافی اشتغال در ۱۱ استان حوزه زاگرس خواند.

     «هومان خاکپور» در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا در مورد مشکلات زیست محیطی منطقه زاگرس با اشاره به اینکه زوال بلوط و مرگ اکوسیستم زاگرس از جمله مهمترین مشکلات این منطقه است، گفت: اکنون وضعیت به گونه‌ای است که بسیاری از مسئولان و حتی رئیس جمهور این مساله را در زمره اولویت‌ها قرار داده‌اند، زیرا با تخریب این جنگل‌ها ضررهای جبران ناپذیری به کشور وارد می‌شود.

     وی با اشاره به اینکه مشکلات زیست ‌محیطی این منطقه در واقع به شیوه بهره‌برداری و مدیریت این جنگل‌ها در ۳ الی ۴ دهه گذشته باز می‌گردد، افزود: در طی این چند دهه با رشد جمعیت در منطقه زاگرس رو به رو بوده ایم که متاسفانه با توسعه اشتغال در این منطقه همخوانی نداشته است؛ به همین دلیل فشاری بالا‌تر از توان زاگرس به این منطقه وارد شده که آن را از حالت خود ترمیمی خارج کرده است.

     خاکپورافزود: حدود ۱۱ استان در منطقه زاگرس قرار دارد که متاسفانه متناسب با افزایش جمعیت، ظرفیت‌های اشتغال در آنها به وجود نیامده و این مساله سبب مشکلاتی چون قاچاق چوب و زغال درختان، زراعت و دامداری بی‌رویه شده است.
این فعال زیست محیطی با اشاره به اینکه یک میلیون هکتار از ۵ میلیون هکتار جنگل‌های زاگرس با پدیده زوال و خشکیدگی رو به رو هستند، گفت: در واقع آفت‌ها عامل فرعی تخریب جنگل‌ها هستند و عامل اصلی؛ مدیریت و بهره‌برداری نادرست است که سبب از دست رفتن زادآوری و خوداحیایی جنگل‌ها و نفوذ ناپذیری خاک آنها نسبت به آب شده، است.

     خاکپور تاکید کرد: از طرفی دیگر زراعت بی‌رویه به صورت دیم در زمین‌هایی که به تصرف مردم منطقه درآمده موجب از بین رفتن فرصت استقرار بذر‌ها شده و استفاده بی‌رویه از درختان این منطقه به عنوان سوخت نیز، پس از هدفمندی یارانه‌ها و افزایش قیمت سوخت‌، بر این مشکلات افزوده است.

     وی با بیان اینکه این عوامل سبب رشد تصاعدی آفت‌ها شده است، افزود: جنگل‌های زاگرس در حوزه جنگل‌های تامین کننده منابع زیست محیطی قرار دارند؛ در واقع این جنگل ها بالغ بر ۴۰ درصد آب شرب و اکسیژن کشور را تامین می‌کند.
خاکپور گفت: بنابراین باید توجه داشت که قطع یک درخت در این منطقه به معنای از بین رفتن منابع آب و اکسیژن است که ضررهای جبران‌ناپذیری نه تنها به محیط زیست بلکه به حیات اجتماعی کل کشور وارد می‌کند.

     این فعال محیط زیست در مورد راهکارهای مقابله با این معضلات اظهار کرد: راهکارهای مختلفی اکنون در دست اجراست که مهمترین مشکل آنها کمبود میزان اعتبارات است که متناسب با نیاز و حجم مشکلات این منطقه نیست.

     وی ادامه داد: متناسب با اعتبارات ناچیزی که به هر دستگاه برای مبارزه با از بین رفتن جنگل‌های زاگرس داده شده هر کدام فعالیتی را انجام می‌دهند، برای نمونه سازمان جنگل‌ها شروع به قطع درخت‌های آلوده و کاشت نهال‌های جدید کرده است اما متاسفانه سرعت آن با روند گسترش تخریب هم‌خوانی ندارد.

     خاکپور افزود: تا زمانی که علت‌ها از بین نروند مشکلی حل نخواهد شد؛ در واقع کاشت نهال‌های جدید تا زمانی که خطر خورده شدن آنها توسط دام وجود دارد، مشکلی را حل نمی‌کند.

وی در پایان با تاکید بر ایجاد اشتغال جایگزین برای مردم محلی، تامین سوخت و در نظر گرفتن بسته‌های حمایتی گفت: با انجام این امور می‌توانیم امید داشته باشیم که مشکلات و قطع بی‌رویه درختان حل شود و جنگل‌ها وارد مرحله تنفس و پس از آن وارد فرایند خودترمیمی شوند.