بایگانی “آلودگی هوا”

پارکی که به بهانه احداث مجتمع خدماتی‌تجاری تخریب شد!

دوشنبه, ۱ مهر, ۱۳۹۲

     ریشه‌کنی درختان چندین ساله و تخریب یکی از پارک‌های قدیمی شهر بروجن برای دست‌یابی به منافع تجاری شهرداری و ساخت مجتمع خدماتی، سبب سرگردانی مسافران روستایی آبادی‌های اطراف شده که برای تهیه مایحتاج خود و انجام امور درمانی‌شان به این مرکز شهری مراجعه می‌کنند.

     در همین زمینه گفتگویی با خبرگزاری مهر داشته‌ام که می‌توانید آن‌را در اینجا بخوانید:

پارک میدان انقلاب بروجن

ذبح درختان در پای چرخ های قطار شهری اصفهان!

جمعه, ۱۹ آبان, ۱۳۹۱

     اخیرا” تصاویری از قطع یکسره درختان در اتوبان فولادشهر اصفهان بدستم رسید که حکایت از قربانی شدن صدها درخت کاج و اقاقیا که قدمت اغلب آنها به سال های قبل از انقلاب – تقریبا” همزمان با احداث شهرک فولادشهر – هم می رسید، داشته که به بهانه مزاحمت برای اجرای پروژه های توسعه ای منطقه به مسلخ رفته بودند!

     ظاهرا” جرم این کاج های چند ساله قرار گرفتن در مسیر عبور قطار بین شهری اصفهان به زرین شهر بوده که به رغم اهمیت کارکردهای زیست محیطی و ضرورت حفظ آنها به دلیل واقع شدن در یکی از صنعتی ترین مناطق اصفهان، ناباورانه فقط به بهانه غلط کم کردن هزینه های آزادسازی مسیر عبور پروژه، بی مهابا تصمیم به قطع یکسره چند صد درخت در مسیر حدود ۴ کیلومتری پلیس راه فولادشهر تا پل اتوبان شهید کاظمی در نزدیکی ورودی کارخانه ذوب آهن گرفته شد!

     بربنیاد گفتگوهایی که نگارنده با برخی افراد مطلع – اما غیر رسمی – در منطقه داشته ام، به دلیل واقع شدن برخی از تأسیسان و ساختمان ها مانند بیمارستان فولادشهر و یا استادیوم ورزشی فولادشهر در مسیر عبور متروی اصفهان – زرین شهر، مسئولان منطقه تصمیم به عبور پروژه از محل فضای سبز درختی وسط اتوبان در طول این مسیر حدود ۴ کیلومتری گرفته و مجبور به قطع درختان چندین ساله این مسیر گرفته اند.

     این در حالی است که منطقه فولادشهر یکی از مناطق صنعتی اصفهان بوده و کارخانه هایی مانند ذوب آهن، سیمان اصفهان و چندین شهرک صنعتی کوچک و بزرگ در حوالی این منطقه مستقر شده و هزاران نفر از ساکنان شهرها و روستاهای منطقه همواره در تهدید آلودگی های صنعتی ناشی از این مراکز بوده و در اثر آلودگی هوا دچار بیماری‌های حاد و مزمن می‌شوند! و حیرت آورتر اینکه مسئولان منطقه به جای تلاش برای دست یابی به تمهید و یا فرآیندی که منجر به افزایش فضای سبز و مقابله با این پدیده‌ی بیماری زا باشند با نابودی نابخردانه فضای سبز درختی منطقه، در حال تدارک تشدید آلودگی هوای منطقه هستند!

پی نوشت – در همین رابطه:

– سایت خبری تابناک: سه هزار و صد اصله درخت کاج ۴۰ ساله در حاشیه فولاد شهر اصفهان قطع شد.

تالاب های بام ایران هم به کانون های تولید گرد و خاک تبدیل شده اند!

دوشنبه, ۵ تیر, ۱۳۹۱

با وجود آنکه که منطقه بروجن از خشک ترین شرایط و وضعیت اقلیمی استان چهارمحال و بختیاری برخوردار است، اما یادمان باشد آنچه که سرزمین خشک بام ایران را در طول هزاران سال گذشته زنده و باطراوت نگه داشته و سبب گردیده تا به رغم این میزان کم نزولات آسمانی، همچنان پویا و و پر تنوع زیستی باشد، همانا حضور مجموعه محیط‌های تالابی گندمان، چغاخور، علی آباد، سولگان و دهنو است؛ زیستگاه های منحصر به فردی که هر هکتار از وسعت آن‌ها دست کم ۱۰ برابر هر هکتار از غنی‌ترین جنگل‌های کشور ارزش دارد.

اما حالا نوع مدیریت و رفتارهای نابخردانه دو دهه گذشته ما، این مزیت های کم همتای سرزمین مان را خدشه دار کرده، تا جایی که عالی ترین مقام محیط زیست استان در آخرین اظهار نظر خود اعلام می کند که شوربختانه این نعمت های خداوندی در حال تبدیل شدن به نغمت های سرزمین بام ایران هستند.

روز گذشته – ۴ تیر ۱۳۹۱ – مدیرکل حفاظت محیط زیست چهارمحال وبختیاری در نشست ستاد خشکسالی استان ناباورانه از خشکی ۸۳ درصدی تالاب گندمان، خشکی ۶۰ درصدی تالاب سولگان و تبدیل شدن این تالاب ها به کانون های داخلی تولید گرد و خاک سخن می گوید!

آنچه که می‌خواهم بر آن تأکید کنم این است که مقصر اصلی چنین رخداد تلخی آسمان و بارش های کم سال های اخیر آن نیست، بلکه نوع نگاه و شیوه های پاسداری از حقوق و تمامیت سرزمینی این محیط های تالابی در چند سال گذشته است!

باور کنید حقیقت تلخ این است که؛ تا حالا کدام یک از دستگاه ها و نهادهای دست اندرکار و مقامات محلی به پرسش ها و لکنت های مدیریتی این تالاب های ارزشمند در حوزه کاری خود پاسخ های سزاوار داده اند؟ ؛ تا چه اندازه با چاه های کشاورزی غیر مجاز در محدوده تالاب مقتدرانه برخورد کردیم و تا چه اندازه با نصب کنتورهای هوشمند بر میزان برداشت چاه های مجاز که بلای جان این زیسگاه های ارزشمند شده اند نظارت داشتیم و چقدر در اینکه اجازه ندهیم بیش از این نفس های گندمان به شماره افتد موفق بوده ایم؟ چقدر برای افزایش راندمان آبیاری در اراضی کشاورزی در حاشیه این تالاب ها تلاش کردیم؟

فراموش نکنیم که برای گرفتن حق آبه‌ی طبیعی گندمان تا حالا چه اقداماتی کرده ایم؟ وقتی به رغم تمامی محدویت های کاغذی شکار ممنوع، هنوز در گندمان با گلوله به استقبال میهمانان مهاجر می روند و ما در برخورد قاطعانه با آن ها عاجزیم! وقتی نتوانیم با متصرفین عدوانی اراضی ملی حاشیه تالاب برخورد قانونی کنیم و آن اراضی تصرفی و تغییر کاربری داده شده را به عرصه های تالابی برگردانیم! وقتی در کنترل دام و چرای مفرط در تالاب توفیق چندانی نداشته ایم! وقتی که در بودجه ریزی استان کمترین توجه سزاواری به اعتبارات محیط زیست نمی شود! و ده ها پرسش دیگر که تا کنون بی پاسخ مانده اند؛ واضح است که امروز باید به چنین مرز هشداری در پایداری حیات منطقه برسیم.

یادمان باشد زمانی می توان به نجات گندمان و سولگان و دهنو امیدوار بود که از سوی دستگاه ها و مقامات محلی مسئول، پاسخ های درخوری برای این پرسش ها شنیده شود.

آسمان بام ایران هم به تصرف ریزگردها در آمده است!

چهارشنبه, ۳ خرداد, ۱۳۹۱

هرچند که در سال های گذشته اهالی چهارمحال و بختیاری تصور می کردند که به یمن سکونت بر بام ایران تا حدود زیادی نسبت به سایر استان های غرب و جنوب غرب کشور از اثرات زیانبار انسانی و محیط زیستی این میهمانان ناخوانده عربی در امان مانده اند؛ اما امسال آن ریزگردهای عربی با هم زادهای بومی خود در تالاب های منطقه دست به دست هم داده و خیلی زود آسمان بام ایران را هم به تصرف در آوردند تا بار دیگر نتایج محسوس عدم پیروی از قوانین حاکم بر طبیعت را به مسئولان و مردمان بالارود هم نشان داده باشند.

گفتگوی نگارنده با خبرگزاری مهر در باره بحران آلودگی هوای بام ایران را می توانید در اینجا ملاحظه کنید.


مرگ تدریجی و خاموش پارک جنگلی تهلیجان شهرکرد!

جمعه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۳۹۱

در شرایطی شاهد نابودی تدریجی فضای سبز درختی بزرگ ترین سکونتگاه شهری چهارمحال و بختیاری هستیم که گرد و غبارهای مرغزار شهرکرد به همراه گرد و غبارهای عربی هوای نفس گیری را برای اهالی شهرکرد رقم زده اند. افت شدید سطح آب سفره های زیرزمینی مرغزار حاشیه شهرکرد در اثر حفر چاه و برداشت های غیرمجاز، چرای بی رویه دام، تخریب بخش هایی از این مرغزار به بهانه توسعه و استقرار صنایع و مراکز خدماتی و همین طور تخلیه نخاله ها و مصالح ساختمانی و زباله ها سبب خشک شدن فاجعه بار این مرغزار ارزشمند شده و در سال های اخیر آن را به یک کانون خطرناک فرسایش بادی تبدیل کرده است.

و اما پارک جنگلی دست کاشت تهلیجان که در دهه ۵۰ و در سطحی بالغ بر ۵۷۰ هزار متر مربع در ضلع شمال غربی شهرکرد احداث شده و می توانست کارکردی انکار ناپذیر در کنترل و مقابله با آین آلودگی های انسان ساز داشته باشد، در سال های اخیر مورد بی مهری متولیان شهری شهرکرد قرار گرفته است. برخلاف تعاریف علمی و اهداف پارک های جنگلی و همچنین قوانین و مقررات سازمان جنگل ها و مراتع کشور که بر حفظ مالکیت و نوع کاربری این گونه فضاهای درختی تأکید و دلالت دارد، به دلیل عدم درک درست از تعاریف و اهداف احداث این فضاها و یا برای سودجوئی، درختان بخش هایی از این پارک جنگلی را قطع و یا عمدا” با عدم مراقبت و آبیاری به موقع و حتی آتش سوزی باعث خشکاندن درختان شده اند.

حیرت آورتر اینکه در حالی شاهد این شیوه مدیریتی شهرداری شهرکرد هستیم که سرانه ی فضای سبز شهری شهرکرد کمتر از میانگین کشوری بوده و علیرغم شرایط آب و هوایی و جغرافیایی ویژه منطقه، سرانه ای کمتر از نصف شهر همجوارش اصفهان دارد. سرانه ی فضای سبز شهری در استاندارد جهانی ۲۰ متر مربع، میانگین کشوری ۹ متر مربع و شهرکرد حدود ۸ متر مربع است.

گفتگوی نگارنده با خبرگزاری مهر در باره قطع و خشکاندن و سوزاندن عمدی ده ها درخت در این پارک جنگلی را می توانید در اینجا ملاحظه کنید.


برای هوای پاک بام ایران؛ هوای تالاب ها و جنگل ها را داشته باشیم

دوشنبه, ۲۶ دی, ۱۳۹۰

سال ها است که این حقیقت بر همه کارشناسان و متخصصین حوزه محیط زیست و منابع طبیعی آشکار گردیده است که دست یافتن به هوای پاک در گرو حفظ تالاب ها و فضای سبز درختی پیرامون سکونت گاه های شهری و روستائی است.

بسیاری از اکولوژیست های مطرح جهان بر این باورند که ارزش تالاب ها و کارکردهای زیست محیطی این زیست بوم های کم همتا به درستی شناسایی و تبیین نشده است. مطالعات ارزش های اقتصادی و زیست محیطی تالاب ها  بیانگر آن است که  یک تالاب حدود ۱۰ برابر جنگل و ۲۰۰ برابر زمین زراعی ارزش اقتصادی دارد و اضافه بر آن؛ تنظیم آب و هوا، جلوگیری از سیل، حفاظت از تنوع گیاهی و جانوری، زیبایی و جاذبه های دیداری، جاذبه‌های توریستی و ایجاد فضایی برای زندگی پرندگان از جمله ارزش های تقویم ناشدنی آن ها است.

نزدیک به ۲ دهه است که حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق مجاز و غیر مجاز امان مرغزار شهرکرد که کارکردهای غیر قابل کتمانی در ایجاد تعادل آب و هوای شهرکرد به عنوان مرکز چهارمحال و بختیاری داشته، بریده است. برداشت های بیش از حد مجاز این چاه ها و شدت افت سطح آب سفره های زیرزمینی به همراه چرای بی رویه دام، تخریب بخش هایی از این مرغزار به بهانه توسعه و استقرار صنایع و مراکز خدماتی و همین طور تخلیه نخاله ها و مصالح ساختمانی و زباله ها سبب خشک شدن فاجعه بار این مرغزار و تبدیل آن به یک کانون خطرناک فرسایش بادی شده و با ایجاد گرد و غبارهای غیر قابل مهار، هوای بزرگ ترین سکونت گاه شهری بام ایران – شهرکرد – را در معرض خطر قرار داده و به شدت تهدید می کند.

این مرغزار در حاشیه شهر شهرکرد، عامل تنظیم کننده اقلیمی در منطقه به حساب می‌آمد و به نظر می رسد خشکی و تخریب آن، علاوه بر تبدیل شدن به یک کانون تولید گرد و غبار، بر روی ظرفیت ویژه گرمایی منطقه تأثیر گذاشته و با کاهش ظرفیت ویژه گرمایی سبب شده است که اختلاف دمای شب و روز در منطقه افزایش ‌یافته و با حداکثر دمای گرم در روز و حداقل دمای سرد در شب مواجه شویم و بتدریج شرایط زندگی برای اهالی آن سخت شود.

تالاب های گندمان و دهنو در استان نیز از شرایط بسیار نامطلوبی برخوردار بوده و رفتارهای نابخردانه انسانی با شراکت خشکسالی های اخیر، وضعیت فاجعه باری را برای آن ها رغم زده است. وضعیت تأسف آوری که این دو تالاب ارزشمند را به سمت تبدیل به کانون های تولید گرد و غبار و آلودگی هوای سکونت گاه های شهری و روستائی اطراف آن ها سوق داده است.

اصولا انتظار است دست اندرکاران روز و یا هفته هوای پاک، با به چالش کشیدن این معضل های محیط زیستی، دستگاه های متولی در حوزه هوا و سلامت شهروندان را متوجه سازند که اگر به موقع نجنبند و اقدامی موثر در مهار این بیابان زائی خطرناک انجام ندهند، ممکن است علاوه بر از دست دادن این تالاب های ارزشمند، کیفیت زندگی در این مناطق به شدت به مخاطره افتد.

عدم توجه به مراقبت های جدی، آبیاری و توسعه فضای سبز درختی در شهرهای استان، خصوصا” شهرکرد و بروجن که در خارج از رویشگاه های جنگلی استان واقع شده اند؛ می تواند هوای این مناطق را به شدت تحت تأثیر قرار داده و از کیفیت آن بکاهد. به رغم برخورداری استان از ظرفیت های آبی و شرایط اقلیمی کم نظیر، پائین بودن سرانه فضای سبز درختی در این شهرها – که نه تنها به نسبت میانگین جهانی حتی به نسبت میانگین کشوری هم کم است – تعجب خیلی ها را برمی انگیزد که چقدر سهم شهروندان این مناطق از درخت کم است و چقدر این شهرها به لحاظ پوشش فضای سبز فقیر هستند؛ و تأسف آورتر آن که در مقابل این کاستی ها، همواره رویشگاه های جنگلی استان هدف تخریب های ناشی از قطع جنگل برای تأمین سوخت هیزمی و زغال، زراعت در زیراشکوب درختان، چرای بی رویه دام و حتی اجرای پروژه های عمرانی قرار گرفته و روز به روز از تعداد این درختان کاسته می شود.