بایگانی “رییس جمهور”

وضعیت ناگوار پلنگ ایرانی از مرز هشدار هم گذشته است!

سه شنبه, ۱۷ دی, ۱۳۹۲

     ظاهراً بخت از پلنگ ایرانی هم روی گردانیده است! کشته شدن ۱۰ پلنگ ایرانی در طول ۱۰ ماه گذشته و بیش از ۵۶ قلاده در طول ۶ سال گذشته؛ وضعیت این گربه‌سان ارزشمند را از مرز هشدار هم گذرانده است! هرچند در ماه‌های اخیر فضای رسانه‌ای مطلوبی برای اطلاع‌رسانی و حساس‌سازی مسئولان دولتی صورت بوجود آمده و واکنش‌های قابل‌تحسینی از برخی دولتمردان مانند استاندار چهارمحال و بختیاری را شاهد بودیم اما به‌نظر می‌رسد اقدامات حساس‌سازی و در اولویت قرار گرفتن حفاظت از پلنگ ایرانی باید در سطوح بالاتری مطالبه گردد.

     بدون شک تلاش برای یک حرکت گروهی منسجم (کمپین) و مطالبه فعالان و تشکل‌های محیط زیستی از رییس جمهور برای تعریف پروژه‌های ملی و منطقه‌ای حفاظت از پلنگ ایرانی می‌تواند مؤثرترین راه حمایت از این گربه‌سان در خطر انقراض در ایران‌زمین باشد. در همین زمینه گفتگویی را با خبرگزاری CHN داشته‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

 پلنگ ایرانی در CHN

 به صدا درآمدن زنگ خطر انقراض با زدن ۱۰ پلنگ ایرانی؛ حفاظت از پلنگ باید جزو مطالبات از رییس جمهوری باشد

     در حالی که ظرف یک ماه گذشته در حدود ۱۰ پلنگ ایرانی در زیستگاه های مختلف کشته یا فلج شدند، فعالان محیط زیست معتقدند رسیدگی به وضعیت پلنگ ایرانی باید به عنوان یکی از مطالبات از رییس جمهوری مطرح شود و برنامه های حمایت از این گونه در معرض خطر هرچه زودتر منتشر شود.

     خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه محیط زیست: آذر و دی امسال گزارش های رسمی و غیر رسمی متعددی از کشته شدن پلنگ ایرانی در زیستگاه های مختلف منتشر شد. آخرین موارد گزارش شده، آسیب نخاعی پلنگی در تنکابن و شکار یک ماده پلنگ به همراه دو توله بوده است. با این حساب در کمتر از دو ماه گزارش کشته یا فلج شدن ۷ پلنگ منتشر شد. با احتساب پلنگ مادر و توله ها، در حدود یک ماه گذشته مرگ و فلج ۱۰ پلنگ در ایران گزارش شده است.

    چندی پیش و پس از انتشار خبر کشته و زخمی شدن چندین پلنگ، استاندار چهارمحال و بختیاری در ۷ دی‌‌ماه ۱۳۹۲ با ارسال نامه‌ای به «معصومه ابتکار»، رییس سازمان حفاظت محیط زیست از او خواست تدوین طرح‌های منطقه‌ای و ملی حمایت از پلنگ ایرانی در اولویت اقدامات این سازمان قرار گیرد. این یکی از معدود مواردی بود که مسوولان دولتی همسو با فعالان محیط زیست در مورد شرایط پلنگ ایرانی ابراز نگرانی می کردند.

    حالا اما فعالان محیط زیست معتقدند نه تنها مسوولان سازمان محیط زیست باید در این باره اقدامات جدی تری انجام دهند بلکه حفاظت از پلنگ ایرانی باید به عنوان یکی از اولویت ها حسن روحانی، رییس جمهوری خواسته شود.

    «هومان خاکپور»، دیده بان طبیعت بختیاری در گفت و گو با CHN در این باره گفت: «حقیقت آن است که برای حفاظت از پلنگ ایرانی هیچ برنامه ای اعم از کوتاه مدت و بلند مدت تدوین نشده است.»

    به گفته او، برنامه کوتاه مدت حداقل آن است که پروژه های حفاظتی از این گونه در خطر انقراض تعریف شود. از جمله اقداماتی که در این باره می توان انجام داد آن است که مناطقی که از زیستگاه های پلنگ ایرانی به حساب می آیند، ضریب حفاظتی بالایی داشته باشند. این ضریب حفاظتی هم می تواند با افزایش نیروهای سازمان محیط زیست در این مناطق و یا با توجیه جوامع محلی تامین شود.

    به گفته خاکپور، در حال حاضر به طور قطع کسی نمی داند زیستگاه پلنگ ایرانی کدام مناطق است و در هر استان پلنگ در کدام منطقه احتمال حضور دارد. او با تاکید بر این که حفاظت از پلنگ ایرانی باید در لیست مطالبات از رییس جمهوری قرار گیرد، در مورد وظیفه سازمان محیط زیست در این باره گفت: «سازمان محیط زیست باید یک برنامه و پروژه سریع در این باره تعریف کند و مناطقی که پلنگ ایرانی در آن ها وجود دارد را شناسایی کرده و به دنبال آن تدابیر حفاظتی را افزایش دهد.»

    تدابیر حفاظتی می تواند مواردی مانند نصب تابلوی هشدار دهنده در جاده ها و توجیه جوامع محلی در مورد این واقعیت باشد که در صورت آسیب نزدن به پلنگی که به نزدیکی روستا آمده یا به دام های آن ها خسارت زده است، همه خسارت آن ها توسط سازمان محیط زیست جبران می شود. بخشی از آسیبی که به پلنگ ها وارد می شود در نزدیکی روستاها اتفاق می افتد و این نشان می دهد که تلقی روستاییان از پلنگ، موجودی مهاجم و آسیب زننده است.

پیشنهادی که لرزه بر اندام جنگل‌های کشور می‌اندازد!

پنجشنبه, ۲۸ دی, ۱۳۹۱

     در روز چهارشنبه – ۲۷ دی‌ماه ۱۳۹۱ – شاهد سخنانی شگفت‌آور از عالی‌ترین مقام اجرایی کشور در مقابل نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی بودیم که لرزه بر اندام جنگل‌های کشور می‌اندازد!

محمود احمدی‌نژاد در مجلس

     بدون شک پیشنهاد واگذاری جنگل‌ها به دامداران که در راهکارهای چهارگانه اقتصادی رییس جمهور در مجلس، آن‌هم در سال پایانی حکومت هشت ساله‌اش مطرح شد، گواه این حقیقت تلخ است که آموزه‌ها و اصول محیط زیستی در برنامه‌های مدیریتی پیش‌روی جایی نداشته و آشکارا تمامی یافته‌های متخصصین و اصول فنی در علم جنگل‌داری نادیده گرفته می‌شود! ماجرای نگران کننده‌ای که اضافه بر کارشناسان و دست‌اندکاران منابع طبیعی، بسیاری از ایرانیان دوستدار طبیعت را نیز دچار حیرت کرده است.

     یافته‌های تحقیقاتی و پژوهشی در حوزه جنگل‌های کشور، جملگی حکایت از ایجاد تغییرات اساسی در وسعت و کیفیت توده‌های جنگلی کشور در دهه‌های اخیر داشته که می‌توان این تخریب‌ها و تغییرات پس‌رونده را از پی‌آمدهای اساسی افزایش جمعیت، نگاه معیشتی و بی‌توجه‌ای به ظرفیت محدود تولید این منابع جنگلی دانست که شوربختانه در حال حاضر چنین سرنوشت ناخوشایند و دهشتناکی را بر این اندوخته‌های طبیعی ارزشمند ایرانیان حاکم کرده است.

     چرای پرشمار دام در تمامی‌عرصه‌های جنگلی به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تخریب مورد تأیید و تأکید تمامی‌کارشناسان و متخصصین حوزه منابع طبیعی کشور است. دام‌های روستاییان در تمام طول سال در عرصه‌های جنگلی حضور داشته و تنها در فصل زمستان در مدت کوتاهی وجود برف ممکن است مانع از حضور آن‌ها در جنگل‌ها شود و دام‌های عشایری نیز زودتر از آغاز فصل چرا که حدودا” اوایل خرداد است، وارد رویشگاه‌های جنگلی شده و خیلی دیرتر و مدتی پس از پایان فصل چرا که اواخر شهریور است، از جنگل خارج می‌شوند.

     فراموش نکنیم که ظرفیت تولیدی پوشش گیاهی علفی کف جنگل بسیار محدود بوده و فقط می‌تواند علوفه مورد نیاز تعدادی اندک و معدود از دام‌های دامداران جنگل‌نشین را تأمین کند، در حالی‌که اضافه بر تعلیف طولانی مدت، تعداد دام چرا کننده در این جنگل‌ها بسیار زیاد و چندین برابر ظرفیت تولید علوفه کف جنگل بوده و این علوفه تولیدی درصد ناچیزی از نیاز غذایی دام‌های موجود در جنگل را تولید کرده، بنابراین به‌ناچار بخش اعظمی ‌از علوفه موردنیاز این دام‌ها از طریق چرای نهال‌ها و یا بذر و برگ درختان و درختچه‌ها تامین می‌شود. ترکیب دام نیز که عموما”در روستاها از نوع بز است روند اثرگذاری این عامل تخریبی را تشدید می‌کند.

     از بین رفتن نهال‌ها در اثر چرای دام، قطع درختان به صورت سرشاخه‌بری و کمربری برای تهیه علوفه از جمله نشانه‌های آشکار تخریب و جنگل‌زدایی بوده که ناشی از حضور مفرط دام در این عرصه‌های طبیعی است. تعلیف لاشبرگ‌های کف جنگل و میوه درختان و یا جمع آوری میوه برای تغذیه زمستانی دام، اضافه بر تهدید حیات جانوری جنگل، کاهش بارخیزی خاک و کمبود شدید مواد غذایی، ایجاد کوبیدگی و فشردگی خاک، افزایش میزان هرز آب‌ها، اختلال در چرخه طبیعی زادآوری گیاهی و فقدان تجدید حیات طبیعی جنگل را به دنبال خواهد داشت.

     یادمان باشد که در حال حاضر، جنگل‌ها تنها ۷ درصد از مساحت کشور را به خود اختصاص داده و سرانه جنگل در کشور ما ۱۷۰۰ مترمربع بوده، در حالی که استاندارد جهانی آن ۸۰۰۰ مترمربع است و دولت نیز در سند چشم انداز مکلف به افزایش سرانه جنگل و کاهش فاصله با استاندارد جهانی شده است.

     و همین‌طور فراموش نکنیم در حالی‌که میانگین راندمان آبیاری در بخش کشاورزی به عنوان مهمترین و بزرگترین مصرف‌کننده آب کشور، هنوز در حد ۳۰ الی ۳۵ درصد است(میانگین راندمان آبیاری منطقه‌ای و جهانی در حدود ۶۰ تا ۸۰ درصد)؛ آیا بهتر نیست به جای آن که اولویت نخست مدیریت بخش کشاورزی کشور، گسترش افقی و تهیه زمین بیشتر برای این بخش و تغییر کاربری غیرعلمی جنگل‌ها و مراتع باشد، نخست به فکر ارتقای نرم‌افزاری بخش کشاورزی بوده و پس از آن که راندمان آبیاری، ضایعات کشاورزی و مصرف کود و سموم شیمیایی‌اش را به سطح استاندارهای جهانی رساند، آنگاه به دنبال تغییر کاربری جنگل‌ها برای دامداری و یا کشت دیم در زیراشکوب آن‌ها باشد؟

در همین رابطه:

– روزنامه آرمان:(محمد درویش: توسعه ایران نباید از مسیر زاگرس بگذرد) و (اسماعیل کهرم: برای تولید آب؛ جنگل‌ها را حفظ کنید) و (چراغ سبز بازگشت دام‌ها به جنگل!)

– روزنامه تهران‌امروز: جنگل‌ها قربانی طرح غیرکارشناسی

– روزنامه اعتماد(محمد درویش): مظلومیت منابع طبیعی و محیط زیست نشانه چیست؟

– رادیو اینترنتی ایران صدا(گفتگوی کارشناسی در برنامه پیک‌بامدادی): فاجعه ورود دام به جنگل‌ها

– روزنامه همشهری: خروج دام از جنگل، یکی از راهکارهای حفظ میراث طبیعی است

– روزنامه آرمان(ناصر کرمی): نگرانی از چرای بذر بلوط در زاگرس