بایگانی “منطقه حفاظت شده سبزکوه ،”

شناسه هایی که خبر از نابودی چغاخور می دهند!

جمعه, ۲۸ مرداد, ۱۳۹۰

شوربختانه شواهد موجود در چغاخور حکایت از امکان حذف زودهنگام پسوند “بین المللی” از این تالاب ارزشمند دارد! شواهدی که قادرند حتی نام چغاخور را از سیاهه تالاب های ایران حذف کنند.

در مطالب پیشین همین تارنما در خصوص پروژه تونل انتقال آب سبزکوه، که می تواند تالاب بین المللی چغاخور را به شدت تهدید و به کام مرگ بکشاند نوشته بودم. بر بنیاد مطالعات اجرایی طرح، قرار است به منظور تأمین آب شرب و صنعت و کشاورزی منطقه بروجن سالانه حدود ۶۷ میلیارد مترمکعب آب حوضه سبزکوه از طریق تونل انتقال آب ۱۰ کیلومتری، مستقیما” به داخل تالاب چغاخور سرازیر شود، البته لازمه ایجاد محیطی برای گنجایش و هدایت این حجم آب همان افزایش ارتفاع سد احداثی در محل خروجی تالاب چغاخور – از ۶ متر به ۱۱ متر – است که  هم اکنون به علت مشکلات اجتماعی و عدم توافق مالکان اراضی اطراف تالاب با وزارت نیرو، این عملیات افزایش ارتفاع سد متوقف شده است.

هرچند پس از مخالفت ها و عدم توافق مالکان اراضی اطراف تالاب با وزارت نیرو بر سر قیمت زمین هایی که در اثر اجرای طرح افزایش ارتفاع سد به زیر آب خواهند رفت، گزینه هدایت آب از طریق کانال به خارج از چغاخور مطرح شد و تا حدودی خیال فعالان محیط زیست و حتی سازمان حفاظت محیط زیست را از مرگ و نابودی تالاب بین المللی چغاخور راحت کرد اما شواهد موجود حکایت از همان خواب های شوم برای چغاخور دارد.

حقیقت ماجرا این است که به رغم اعلام گزینه جایگزین برای هدایت آب از کنار تالاب، اما هیچگونه تغییری در نقشه اجرایی احداث تونل صورت نگرفته و موقعیت محل خروجی تونل حکایت از آن دارد که گزینه ای به جز سرازیر شدن آب تونل به داخل تالاب وجود ندارد و با پایان یافتن عملیات اجرایی تونل، سازمان حفاظت محیط زیست در برابر عملی انجام شده قرار گرفته و چاره ای جز تبدیل کردن چغاخور به دریاچه ذخیره و هدایت آب و قبول مرگ و نابودی این تالاب بین المللی نخواهد داشت.

رخدادی غیرکارشناسی و طبیعت ستیزانه که برخی شناسه های غیرقابل انکار محیط های تالابی – مثل میزان استاندارد ارتفاع آب – را از بین برده، نرخ رسوب گذاری در تالاب را به شدت افزایش داده و به علاوه، ورود رودخانه ای آب به چغاخور سبب بر هم خوردن اکوسیستم طبیعی تالاب شده  و روند بحرانی شدن شرایط آن را شتابی نگران کننده و غیرقابل برگشت خواهد بخشید.

تخلیه صدها تن خاک حاصل از عملیات خاکبرداری احداث تونل انتقال آب در مرغزارهای حاشیه تالاب که در گذشته برای منفعتی کوتاه مدت و موقت تغییر کاربری یافته و تبدیل به زمین های کشاورزی شده اند نیز نکته قابل تأملی است که بدون کمترین ممانعت و مقاومتی از سوی نهادهای متولی توسط پیمانکار پروژه در اطراف چغاخور – البته با توافق و لحاظ منافع مدعیان مالکیت آن اراضی – انجام می گیرد. یعنی در همان مناطق حساس و آسیب پذیر حاشیه تالاب که در درون خود گونه‌های متنوع گیاهی و جانوری را پرورش می دهند و مناسب‌ترین محل های حضور حیات وحش و به ویژه پرندگان هستند و از اهمیت زیست محیطی فراوانی برخوردارند.

شاید عدم برخورداری سازمان حفاظت محیط زیست از ابزارهای قانونی و قدرت رقابت و مقابله با سایر دستگاه های ثروتمند دولتی، علت بروز این ناهنجاری های شگفت آور و آشکار باشد که همواره مجریان پروژه های بزرگ عمرانی از این سازمان کم بضاعت جلوتر هستند و قبل از تائید ارزیابی های زیست محیطی و صدور مجوزهای قانونی از سوی این سازمان، پروژه ها بدون کوچکترین ممانعتی عملیاتی می شوند!

یک رخداد تلخ زیست محیطی در منطقه مشایخ چهارمحال و بختیاری !

سه شنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۳۹۰

چهره زشت آزمندی و ناآگاهی، این بار با حرکتی خطرناک از سوی صاحبان مرغداری ها در شکل آلوده نمودن یکی از ارزشمندترین رویشگاه های جنگلی سرزمین بختیاری نمایان گردیده است. گله مندی و گفته های مردم محلی در روستاهای مشایخ چهارمحال و بختیاری حکایت از تخلیه مرغ های تلف شده و مسموم برخی مرغداری ها در رویشگاه های جنگلی در جنب مناطق حفاظت شده هلن و سبزکوه دارد.

ماجرا از این قرار است که چندی پیش برخی مرغداری ها در اقدامی ناآگاهانه و مغایر با قوانین و اخلاق محیط زیستی ، شبانه و به دور از چشم مردم محلی تعداد زیادی مرغ تلف شده و مسموم را در مکانی دور دست با نام محلی«واروار منطقه گل سفید» تخلیه نموده اند و یکی از کم همتاترین رخدادهای تلخ زیست محیطی منطقه را رقم زده اند. بنابر گزارش های شاهدان محلی بیش از ۲۰ عقاب و دال به علت مسمومیت ناشی از خوردن لاشه های این مرغ های آلوده و مریض در اطراف مناطق حفاظت شده هلن و سبزکوه از بین رفته اند.

البته هنوز از سوی مقامات مسئول اظهار نظری در این خصوص صورت نگرفته، اما مدیرکل حفاظت محیط زیست استان در تماس تلفنی با نگارنده در واکنشی خوب و سزاوار قول پیگیری جدی موضوع و برخورد قاطعانه با مسببین این رخداد تلخ را داده اند.

در مواجه با چنین فجایع زیست محیطی پرسش های جدی زیادی می‌تواند مطرح شود:

– چرا باید برخی از مردم و صاحبان واحدهای تولیدی به جایی برسند که در اثر آزمندی و ناآگاهی چنین رفتارهای تهدید آمیزی را داشته باشند که هم منابع آبی، طبیعت و هم حیات جانوری و حتی انسانی را هدف قرار دهند؟

– به علت واقع شدن محل وقوع این فاجعه (منطقه گل سفید) در جنب دو منطقه حفاظت شده هلن و سبزکوه و همچنین و قوع آن در محدوده روستاهای پایلوت پروژه حفاظت از تنوع زیستی در سیمای حفاظتی زاگرس مرکزی، پرسش جدی تری مطرح می گردد که محیط بانان منطقه می بایستی با هوشیاری بیشتری به پاسداری از منطقه می پرداختند و با برقرای تعامل و ارتباطی نزدیکتر با مردم در کمترین زمان ممکن از بروز فاجعه مطلع می شده و اقدامات پاکسازی منطقه از مرغ های آلوده را انجام می دادند. و باز هم به همین دلیل موقعیت مکانی واقعه، آموزش و جلب مشارکت مردم محلی برای اطلاع رسانی و واکنش درست در مواجه با چنین رخدادهای تهدید آمیزی، از جمله حداقل انتظاراتی است که به نظر می رسد دستگاه های متولی مثل سازمان حفاظت محیط زیست و مجریان و دست اندرکاران پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی توجه سزاوار و درخوری به آن نکرده اند!

– عدم نظارت لازم از سوی سازمان دامپزشکی بر بهداشت این واحدهای تولیدی و معدوم ساختن مرغ های تلف شده و مسموم در مکان های لاشه سوز و همچنین کم رنگ بودن نقش واحد بهداشت محیط شبکه بهداشت در اطراف سکونتگاه های انسانی نیز پرسش هایی را مطرح می سازد!

– حقیقت این است که ذخیره های ژنتیکی، جاذبه‌های طبیعی و جاذبه‌های تفرجی این منطقه، به هیچ‌وجه سزاوارِ این غفلت ها نیست. چرا که در این منطقه، بسیاری از پناهگاه‌ها و زیستگاه‌های حیات وحش، ظرفیت‌های گردشگری به همراه رویشگاه‌های گیاهی کم‌نظیر وجود دارد که توجه سزاوارتری را درخور است(منطقه حفاظت شده سبزکوه: در گستره ای کمتر از ۰۴/. درصد از خاک ایران، به طور متوسط حدود ۱۱ درصد از گونه‌های ارزشمند مهره‌دار کشور و ۴/۳ درصد از کل گونه‌های گیاهی کشور شناسایی شده‌اند که نشان می‌دهد هر هکتار از طبیعت سبز‌کوه از منظر ارزش‌های گیاهی، ۸۵ برابر و از منظر گونه های جانوری ۲۷۵ برابر ارزش متوسط هر هکتار طبیعت ایران را داراست)؛ آیا سزاوار است در این منطقه با وجود برخورداری از ضریب بالای حفاظتی «مناطق حفاظت شده هلن و سبزکوه» و حضور نهادهای بین المللی دست اندرکار «پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی» با چنین رفتاری های خطرناک و طبیعت ستیزانه ای برخورد کنیم؟ ! چرا …

و اما؛ این ماجرای تلخ ابهامات زیادی دارد! امید که مسئولین محلی و استانی بتوانند بزودی این ابهامات را رفع کرده و عاملین برابر مقررات مجازات شوند تا سایر متخلفین در حوزه محیط زیست متوجه شوند که بایستی برای اعمال خلاف خود هزینه های هنگفتی پرداخت نمایند.

رویشگاههای اطراف تالاب چغاخور در زیر خاک دفن می شوند!

یکشنبه, ۲۴ مرداد, ۱۳۸۹

   امروز – ۲۴/۵/۱۳۸۹ – یکی از اهالی آبادی های اطراف تالاب بین المللی چغاخور از وقوع رخدادی تلخ در رویشگاههای گیاهی اطراف تالاب باخبرم کرد. رخدادی نابخردانه و سودجویانه ای که در طی یک ماه گذشته در نیزارهای پائین دست روستای ساکی آباد، از آباد بوم های اطراف چغاخور و بدون هیچ کونه ممانعتی در حال وقوع بوده است.

    در مطالب پیشین از اجرای پروژه ی «احداث تونل انتقال آب سبزکوه»، که تالاب چغاخور را به شدت تهدید می نماید نوشته بودم. گفته بودم ظاهرا” قرار است با احداث تونلی به طول ۱۰ کیلومتر در کوه کلار، آب سبزکوه به منظور تأمین آب بخش های صنعتی و کشاورزی به داخل تالاب چغاخور هدایت شود. هر چند تا کنون به برکت مشکلات اجتماعی، عملیات افزایش ارتفاع سد – از ۶ متر به ۱۱ متر – متوقف شده است، اما وزارت نیرو به دنبال رفع مشکلات ایجاد شده و تخصیص اعتبار لازم جهت نابودی تالاب و تبدیل آن به سد انتقال آب می باشد!

   تخلیه صدها تن خاک حاصل از عملیات خاکبرداری احداث تونل انتقال آب در نیزارهای اطراف تالاب و دفن نیزارهایی که آشیان پرندگان محسوب می گردد، پیش لرزه های آن رخداد حیرت انگیز – تبدیل تالاب بین المللی به دریاچه انتقال آب – می باشد!

   به رغم آنکه قبلا” توسط دستگاه های متولی محلی برای تخلیه این خاک ها اختصاص داده شده بود اما مجری طرح در یک توافق منفعت طلبانه و ناآگاهانه با برخی اهالی روستا های اطراف تالاب، که می خواست زحمت طی مسیری طولانی تر برای تخلیه خاک ها را از سر خود بردارد و به ظاهر منافع مدعیان مالکیت اراضی اطراف تالاب هم در این توافق لحاظ شده بود، اقدام به تخلیه صدها تن خاک در سطحی بالغ بر ۲ هکتار از نیزارهای اطراف تالاب نموده و به خیال خود با تغییر کاربری غیر علمی آن زمین ها، منفعتی کوتاه مدت و موقت را به آن مردم هدیه نموده بود!

ادامه مطلب»

انتقال آب سبزکوه، تهدیدی جدی برای تالاب چغاخور!

چهارشنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۳۸۹

   بر بنیاد تعریف کنوانسیون های جهانی تالاب ها: «به مناطق پست باتلاقی، مردابی، آبگیرهای طبیعی یا مصنوعی، دایمی یا موقت دارای آب ساکن یا جاری، شیرین، نیم‌شور یا شور و مناطق دارای آبهای دریایی که عمق آنها در حالت جزر کامل از ۶ متر تجاوز نمی‌کند، تالاب گویند». این زیستگاه‌ها، یکی از مناسب‌ترین محل های حضور حیات وحش، به ویژه پرندگان و آبزیان مهم جهان و به خصوص گونه‌های درحال انقراض بوده و از همین‌رو، از اهمیت زیست محیطی فراوانی برخوردارند. تالاب‌ها نه‌ تنها در درون خود گونه‌های متنوع گیاهی و جانوری را پرورش می دهند، بلکه سبب ایجاد رویشگاه های گیاهی و زیستگاه‌های جانوری متنوع دیگری در حاشیه تالاب ها می‌شوند. یکی از مهمترین عواملِ مؤثر در  ایجاد این رویشگاه‌های گیاهی و زیستگاه‌های غنی جانوری، بالا و پائین رفتن سطح آب در این مناطق است که بطور متناوب پوشیده از آب ‌شده و سپس از آب خارج می‌شوند. این تغییرات سبب رشد قابل توجه جمعیت انواع بی‌مهرگان گردیده و سبب‌ گشته تا تالاب‌ها و مناطق اطراف آنها را، بهشت پرندگان ساحلی لقب دهند.

   حال اگر ارتفاع آب در این زیستگاه ها از میزان استاندارد آن (حداکثر ۶ متر در عمیق ترین محل تالاب) بیشتر گردد، سبب می شود نور کافی به بستر تالاب نرسیده و رویشگاه گیاهی کف تالاب از بین برود، که در اثر نابودی این رویشگاه های گیاهی، زیستگاه های جانوری تالاب هم آسیب دیده و بخش عمده ای از موجودات تالاب از بین خواهند رفت و به دنبال آن زنجیره غذایی در زیستگاه های حاشیه تالاب با مشکل جدی مواجه خواهد شد. بر همین مبنا است که تولید خالص تالاب‌ها را به تنهایی معادل ۱۴ درصد از کل تولید توده های گیاهی و جانوری خشکی‌های کره‌ی زمین به حساب می آورند. به عبارتی دیگر ارزش هر هکتار تالاب بیش از ۱۵۰ برابرِ ارزش هر هکتار زمین کشاورزی است و کلام آخر اینکه به همین دلایل بود که در کنوانسیون رامسر نمایندگان تمامی کشورهای شرکت‌ کننده متعهد شدند: تالاب‌ها باید از بالاترین درجه‌ی حفاظتی برخوردار باشند.

   متأسفانه به‌رغمِ وجود چنین ویژگی های منحصر به فردی و التزامِ های هوشمندانه‌ای، باز هم اصرار داریم به بهانه تأمین آب بخش صنعت آب بیشتری را وارد تالاب چغاخور کنیم و اوضاع وخامت بار تالاب را از این هم بدتر نمائیم! از همان سال۱۳۷۲ که به بهانه تأمین آب بخش های صنعتی و کشاورزی بر روی تالاب چغاخور سد ۶ متری احداث گردید، علاوه بر اینکه برخی شناسه های تالابی آن از بین رفت، به سبب نادیده گرفتن حق آبه های طبیعی پائین دست، تالاب گندمان را به وضعیت بحرانی برده و خسارت های جبران ناپذیری را به این تالاب بین المللی وارد کرد.

   در شرایط کنونی که سدی به ارتفاع ۶ متر بر روی چغاخور ایجاد شده است از منظر عمومی تالاب چغاخور به سد چغاخور تغییر نام داده شده است. به رغم آنکه در حال حاضر هیچ رودخانه ای وارد تالاب نمی شود، رسوب گذاری به شدت حیات تالاب را تهدید می کند که در صورت انتقال آب سبزکوه – که از اراضی حساس به فرسایش سرچشمه می گیرد – همین رسوب ها به تنهایی قادرند حیات تالاب را به نابودی بکشانند.

ادامه مطلب»

ذخیره گاه جنگلی شمس آباد و تهدیدی به نام «توسعه باغات»

شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۳۸۹

   شمس آباد دوراهان به همراه چهارطاق سبزکوه، دو ذخیره گاه منحصر به فرد گونه «ارس» در چهار محال و بختیاری هستند که در زاگرس از جایگاه ویژه ای برخور دارند، خاصا” ذخیره گاه کم همتای چهار طاق، که می توانید گونه های سوزنی برگ و پهن برگ را در کنار هم مشاهده کنید.

   شرایط توپوگرافی و کوهستانی، واقع شدن در بین قله های بلند دالان کوه و کوه نظامی و عبور رودخانه دائمی و بزرگ «کره بس»، اکوسیستمی ویژه و متفاوت با مناطق همجوار را در شمس آباد رغم زده است. ویژگی های اقلیمی و آب و هوایی منطقه سبب مستقر شدن تیپ جنگلی بنه شده است که بذر تولیدی از این درختان به عنوان یکی از ظرفیت های اقتصادی منطقه به حساب می آید.

   وجود رودخانه پرآب کره بس، رشته کوه زیبای نظامی و قله های پوشیده از برف دالان کوه، جنگل های بنه همراه با گونه ارس و درختان سر به آسمان کشیده چنار در حاشیه رودخانه، چشمه سارهای فراوان و صدای پرندگان، شمس آباد را به یک ظرفیت طبیعت گردی کم مانند در استان چهار محال و بختیاری بدل کرده است.

ادامه مطلب»

همسایه آسمان، اردی بهشتی کم همتا دارد …

جمعه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۳۸۹

   بارش های بهاری سبب شده است تا سرزمین همسایه آسمان – چهار محال و بختیاری یکی از سبزترین و بهاری ترین روزگارانش را در سال های اخیر تجربه کند. بر بنیاد نتایج تازه‌ترین یافته‌های اقلیم‌شناسی سال آبی ۸۸-۸۹ پایگاه مدیریت خشکسالی اصفهان که در تارنمای مهار بیابان زایی بازانتشار یافته است این قطعه از زیست بوم وطن به همراه سر و دُم گربه در نقشه‌‌ی ایران‌زمین در حال سپری کردن روزگاری بهاری تر از سایر نقاط کشور هستند. 

   تصاویری که خواهید دید گوشه ای از اردیبهشت بام ایران، موسوم به کوه کلار است که میان منطقه حفاظت شده سبزکوه و تالاب های جهانی چغاخور و گندمان قرار گرفته است. بی گمان تنوع اقلیمی، از تالاب های چغاخور و گندمان گرفته تا دامنه های سرسبز و پوشیده از لاله های سرنگون و در ارتفاعات تن پوش سپید برف، کلار را به یکی از ظرفیت های کم نظیر طبیعت گردی این دیار تبدیل کرده است. مسیرهای بکر کوهپیمایی، چشم انداز های زیبای کوهستان و تالاب، بوی گل و گیاه، چشمه های جوشان جریان یافته از برف های بالادست و دریاچه های منحصر به فرد چال تر و چال خشک، این منطقه را به عنوان یکی از طرب انگیز ترین مناطق گردشگری طبیعی دیار بختیاری بدل کرده است.

   به رغم داشتن چنین ظرفیت های اقتصادی و اشتغال زایی، شوربختانه همچنان بر طبل وابستگی های غیر علمی و مازاد بر ظرفیت عرصه های طبیعی منطقه کوبیده می شود و هنوز بر اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و دامداری در این سرزمین پافشاری می شود و سرنوشتی شکننده تر را برای طبیعت مان رغم می زنند!  …

ادامه مطلب»