یادداشت محمد درویش به بهانه آبروریزی بزرگ در سد گتوند

این مطلب دراین تاریخ ارسال شده است شنبه, ۲۲ مرداد, ۱۳۹۰ در ساعت ۱۴:۴۵

اخیرا عیسی جعفری، سخنگوی کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی در اظهارنظری صریح و کم سابقه، به انتقاد از سیاست های کنونی کشور در بخش سدسازی پرداخته و آشکارا آنچه را که وی «ساخت سلیقه یی سدها» عنوان کرده، به عنوان یکی از عوامل تهدیدکننده بوم سازگان (اکوسیستم) طبیعی کشور زیر سوال برده است. اندکی بعدتر نیز علی اکبر اولیا، عضو کمیسیون عمران و نماینده مردم یزد در مجلس شورای اسلامی، اظهارنظر همتای خود را در کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مورد تایید قرار داده و گفته است: «ساخت سدهای بدون مطالعه و عدم تکمیل شبکه های آبرسانی بسیاری از سدها، آنها را تبدیل به حوض های بزرگ پرآبی کرده که فقط اکوسیستم کشور را به خطر انداخته است

این اظهارنظرها بویژه از آنجا اهمیت بیشتری می یابد که همزمان و به فاصله چند روز از آبگیری رسمی گران ترین پروژه سدسازی کشور در گتوند، شرکت مجری ساخت این سد – آب نیرو – می پذیرد که با وجود ادعاهای قبلی اش، نمک موجود در مخزن سد گتوند بتدریج در حال حل شدن و ورود به کارون است و افزون بر آن، ۱۲۰ سانتی متر هم بدنه سد نشست کرده است. آن هم سدی که تاکنون حدود دو هزار میلیارد تومان برایش هزینه شده و تا تکمیل نهایی اش این رقم باید به دو هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان هم افزایش یابد که این رقم بیش از ۲۲ برابر بودجه سالانه بزرگ ترین نهاد متولی منابع طبیعی ایران، یعنی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور است!

همانطور که مشاهده می شود، به نظر می رسد روند انتقاد از سیاست های حاکم بر بخش سازه یی آب کشور در حال افزایش است و این انتقادها اینک نه تنها از سوی فعالان و متخصصان مستقل صورت می گیرد، بلکه پاره یی از شخصیت های حقوقی و حقیقی دولتی و رسمی کشور هم زبان به انتقاد از وضع کنونی بازکرده اند.

اما چرا صنعتی که روزگاری چشم و چراغ دولت ها برای نمایش توانمندی هایشان بود، امروز اینگونه آسیب پذیر و پرانتقاد ظاهر شده و کمتر روزی است که خبری در انتقاد از خطرهای روزافزون سدسازی بر کیفیت پایداری محیط زیست و چشم اندازهای طبیعی در رسانه های رسمی کشور منتشر نشود. نگرانی از غرق شدن طولانی ترین آبشار ایران – آبشار آتشگاه واقع در استان چهارمحال و بختیاری – به دلیل ساخت سد خرسان ۳ شاید یکی از جدیدترین موارد یادشده باشد که اینک انعکاس گسترده یی در فضای رسانه یی کشور داشته است. حتی برخی از کارشناسان امور آب و عمران، روند ساخت گروهی از سدهای موجود در کشور را به صفت «نمادی از اتلاف سرمایه ملی» به چالش گرفته اند و انتقاد جدی نماینده سازمان بازرسی را هم در پی داشته است. چالشی که آخرین رییس برکنار شده سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور، دکتر علی سلاجقه هم در واپسین سخنرانی رسمی اش در چهارمین روز از مرداد ۱۳۹۰ و در جریان برگزاری سمینار مدیریت حریق در عرصه های منابع طبیعی کشور، از زاویه یی دیگر بر آن تاکید کرد و ضمن اشاره به بایگانی شدن سالانه یک سد به بزرگی سد امیرکبیر در اثر نرخ بالای فرسایش خاک در کشور، آشکارا از مسوولان وزارت نیرو خواست تا به جای اصرار بر ساخت سدهای بزرگ و ادامه سیاست های کنونی سدسازی، در اندیشه استحصال آب از مناطق کارستی (آهکی) زاگرس برآیند که می تواند حدود چهار برابر کل آبی را در اختیار نهد که هم اکنون توسط تمام ۵۹۰ سد ساخته شده در کشور تنظیم و استحصال می شود.

در حقیقت، آیا سزاوارانه تر نیست سیاست حبس آب روی زمین را در کشوری که متوسط تبخیر آن از میانگین جهانی هم بیشتر است، به سمت هدایت آب در آبخوان های طبیعی و زیرزمینی تغییر داده تا به این ترتیب هم هزینه ها را کاهش دهیم، هم آب کمتری هدر رود و هم تبعات جبران ناپذیر زیست محیطی و اجتماعی ساخت چنین سازه های غول پیکری را به کمینه رسانیم؟

یادمان باشد:

کابوس سد گتوند و احتمال شوری کامل آب کارون در اثر انحلال گنبدهای نمکی قرار گرفته در مخزن سد، می تواند آخرین کابوس کلان نگران و برنامه ریزان کشور باشد، اگر شجاعت بازنگری در سیاست های بخش آب را داشته ، اجازه دهیم تا گزینه های دیگر هم روی میز قرار گیرند.

– این یادداشت در شماره ۲۲۳۵ به تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۹۰ روزنامه اعتماد انتشار یافته است.



۳ دیدگاه لـ یادداشت محمد درویش به بهانه آبروریزی بزرگ در سد گتوند

  1. حسین گلبابایی گفته است:

    ۲۶ مرداد, ۱۳۹۰ در ساعت ۱۰:۰۸

    با تشکر ازمحمد درویش وتمام کسانی که از بی توجهی به قوانین علمی والهی طبیعت رنج میبرند.تا زمانی که سایه نگرش سیاسی ونمایشی بر پروژه های آبی وخاکی کشور وجود دارد وتا زمانی که کارشناسان وفارغ التحصیلان وسازمانهای غیر دولتی مرتبط با موضوع فوقالاشاره بی تفاوت هستند ما شاهد اینگونه اتفاقات خواهیم بود.
    گلبابایی
    نماینده انجمن آبخیزداری استان تهران

  2. رضا منتظر گفته است:

    ۱۶ اردیبهشت, ۱۳۹۱ در ساعت ۰۲:۵۵

    با اهدا درود بی پایان به تمامی کسانی که قلبشان برای ابادانی وپیشرفت کشور بزرگ ایران می تپد و همچنین سپاس از افراد دلسوزی که در جهت بی نیاز سازی کشور به بیگانگان تلاش می کنند اما در کنار این زحمات که برای سد سازی بعمل می اید بی توجهی بخشی از رده های مسول باعث گردیده تا چرای بی رویه دام در حریم پشت دریاچه سدها فرسایش خاک را در پی داشته و موجبات پر شدن زود هنگام سدها را فراهم ساخته است اهمیت رفع این معضل کمتر از سد سازی نیست

  3. هوشنگ گفته است:

    ۲۶ تیر, ۱۳۹۲ در ساعت ۱۷:۵۰

    با عرض خسته نباشید، آقایان من از شما خواهش میکنم عاجزانه التماس میکنم که دیگر چیز جدید به یاد اینها نیاندازید. همینقدر ویرانی بس نیست تازه قرار است چهار برابر این آب را نیز از مناطق آهکی زاگرس برداشت کنند.
    اینطوری که چشم زاگرس را در می آورید. سد سازی از یکطرف جاده سازی تا ارتفاع بالای کوه های دماوند و سبلان هم یکطرف همین مانده که امروز فردا بالای قله ها بوفه بزنند تا زنهای حامله هم که با پراید به قله رفته اند بتوانند چیپس و پفک بخورند. تمام ساحل دریای شمال به مالکان خصوصی فروخته شده جاده بین المللی از وسط پارک گلستان می گذرد سد سازی بی رویه میانگین بارش را پایین آورده است. خشک شدن پایین دست کارون و خورهای خوزستان مسئله ریزگرد را پدید آورده اگر این آقایان ادعایشان می شود بروند زورشان را به افغانستان بزنند تا یکم آب ول کند داخل دریاچه هامون. با تشکر.

Leave a comment