دیروز نمایش ببرهای سیبریایی در باغ وحش ارم تمام شد!

این مطلب دراین تاریخ ارسال شده است جمعه, ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۰۲:۳۹

در واپسین ساعات سال ۲۰۱۰ – که از سوی سازمان ملل متحد به عنوان سال «حفظ تنوع زیستی» نامگذاری شده بود – ببر نر سیبریایی که برای احیای ببر مازندران به ایران آورده شده بود در باغ وحش ارم در شرایطی اسفناک از بین رفت.

در سال «حفظ تنوع زیستی» متعهد شده بودیم تا از اکوسیستم‌های خود حفاظت بیشتر به عمل آوریم، میزان انقراض گونه‌های جانوری را تا حد ممکن کاهش دهیم، از رویشگاه های گیاهی و زیستگاه‌های جانوری و ‌دریایی خود بهتر حفاظت کنیم و حداقل پانزده درصد از مناطق آسیب دیده مان را دوباره احیاء کنیم.

اما متأسفانه سال ۲۰۱۰ در حالی به پایان رسید که همچنان نگرانی‌های فراوانی در بین دوستداران و فعالان محیط زیست برای حفظ تنوع زیستی در وطن وجود دارد. بطوری که بیشتر متخصصان و کارشناسان، برخی رخدادهای تلخ زیست محیطی در این سال را جزو فجایع بزرگ دسته بندی کرده و عنوان سیاه ترین سال محیط زیست ایران را به این سال داده اند.

در ادامه رخدادهای نامیمون این سال، از نابودی تالاب ها و آتش سوزی های بی سابقه جنگل ها در شمال و غرب کشور و شکار غیر مجاز جانوران در معرض خطر انقراض؛ اکنون خبر مرگ ببر نگونبخت سیبریایی – که متخصصین حیات وحش معتقدند در اثر بی برنامگی در حوزه مدیریت محیط زیست کشور چنین مرگ تأسف آوری رخ داده است – سبب گردیده است که عنوان سیاه ترین سال محیط زیست بیشتر برازنده ی این سال در ایران باشد.

اخبار منتشره حکایت از این دارد که ببر نر دو ساله ای که نه در زیستگاه های طبیعی بلکه در باغ وحشی در روسیه به دنیا آمده بود! و در اقدامی ناسنجیده و البته با تبلیقات و سر و صدای زیاد رسانه ای به ایران آورده شده بود تا با همکاری و همراهی ببر ماده همسفر و هموطنش، ببر مازندران ما را احیاء کند پس از ۷ ماه نمایش در باغ وحش ارم قبل از آنکه بتواند قدم در طبیعت زیبای میانکاله بگذارد به دلیل بیماری و جراحات ناشی از زخمی شدن آلت تناسلی در درگیری با ببر ماده بی میل به جفتگیری در قفس، در وضعیت اسف باری درگذشت.

البته اگر این ببر نگون بخت و بیچاره هم به مانند مقامات سازمان حفاظت محیط زیست ما باور داشت که قرار است با ببر ماده همسفرش جفت گیری می کند و در محوطه ای ۲ هکتاری و محصور شده ای به نام پناهگاه حیات وحش میانکاله بچه زایی می کنند و بعد بچه های آن ها در میانکاله رها شده و با هم جفت گیری می کنند و آن ها صاحب نوه و نتیجه و … می شوند و ما هم به افتخار احیای ببر مازندران نائل می شویم، شوربختانه آرزویش را به گور برده و مقامات سازمان حفاظت محیط ریست کشور ما را بازنده و رسوا کرده است.

توصیه می کنم پیشگویی ناصر کرمی در همین خصوص را از دست ندهید …



۳۶ دیدگاه لـ دیروز نمایش ببرهای سیبریایی در باغ وحش ارم تمام شد!

  1. اشکار گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۰۸:۵۰

    در وحله نخست این دروغ ، طاعون بومی فلات ایران زمین بود که ببر نر جوان را ازپای بدرآورد.

    زخم ماده ببر کاری بود ولی به روال خبر رسانی کمی دفت نمائید ؟
    … بیماری تنفسی گرفته شده از شیرها … زخمی شدن پا ….

    گمان می کردند که اشاره به کنده شدن عضو شریف ببر ند شاید برای جامعه نسوان بد آموزی داشته باشد و منبعد همه آقایان آخ گویان به پزشکی قانونی مراجعه و در برگشت لارجرباکسی بدست گیرند تا شاید رویشی روی دهد . هیهات. هیهات که تیر رها شده از چله کمان دیگر بازناید.

  2. محمد درویش گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۲:۰۹

    و چه نمایش شرم آوری بود این نمایش.
    کمینه کاری که پیشنهاددهندگان این موضوع باید انجام دهند، استعفا است.

  3. محمد درویش گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۲:۱۰

    راستی اشکار جان!
    “وحله نخست” اشتباه است برادر من!!

  4. محمد درویش گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۲:۱۰

    دوستان گرامی، احمد پازوکی عزیز زحمت کشیده و ماجرای بیست و یکمین برنامه گفتگوی داغ سبز را در وبلاگ برنامه انتشار داده است:
    http://gdsabz.mihanblog.com/post/6

  5. miri گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۴:۰۰

    سلام.دوست دارم بدانم در مغز ان کسی که بر ای اولین بار فکر اوردن این دو حیوان بیگناه در سرش جرقه زد، حالا بعد از مرگ ان ببر قشنگ چه می گذرد. ایا پشیمان است ؟ ایا به جبران عملکرد جنایت بار خود ببر ماده را به موطن اصلی خویش عودت خواهد داد ؟ ا یا دیگر از این قبیل حوادث در میهن رخ نخواهد داد؟ وشاید اگر هنوز ذره ای انسانیت در وجودش باقی داشته باشد ، استعفا داده و سر به کوه و بیابان میگذارد؟

  6. اشکار گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۴:۳۸

    هر میری
    ماین هرتز
    در ایران این قبیل موارد از روی قلب و مغز سنجیده نمی شوند بلکه حواله به همان عضو شریفی می شوند که کندیدنش مسبب جوانمرگ شدن نره ببر گردید.

    قرار شده بود ده میلیون تومان مرحمت بفرمائید. چند چاله برای پر کردن دارم.

  7. هومان خاکپور گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۵:۴۹

    درود بر همه دوستان همراه:
    جالب تر آنکه مدیران ارشد سازمان حفاظت محیط زیست اعلام می کنند که خبر از زخمی شدن آن ببر بیچاره نداشته اند و قول داده اند که حتمن پیگیری می کنند!!!
    و به قول اشکار … ؛ مگر مدیران و دست اندرکاران این پروژه بر بنیاد شایستگی و توانمندی در این جایگاه های مدیریتی قرار گرفته اند که حالا با این رسوایی عذاب وجدان پیدا کنند و دسته جمعی استعفا نمایند.
    ماجرای انتصاب شان را که درویش عزیز به روایت از دلاور خان نجفی که قبلا” گفته بود …

  8. حسین عبیری گلپایگانی گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۰:۰۵

    جناب آقای خاکپور در روز تنوع زیست که به شرکت در جشنواره تنوع زیستی به موزه دارآباد رفتم مشاهده کردم که آهوی نگون بختی دارد گونی پلاستیکی می خورد اطلاع رسانی کردم چه شد؟ آیا کسی باز خواست شد؟خیر
    برای دیدن تصویر به این لینک مراجعه کنید
    http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=100207

    همچنین شما فکر می کنید هزینه که برای انتقال این ببر به ایران انجام شد از هزینه تعطیل وبلاگ مهار بیابان زائی بیشتر است.
    در هفته های پایان سال تنوع زیستی چه اتفاقاتی بدی برای محیط زیست ایران افتاد !

  9. هومان خاکپور گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۰:۱۷

    به عسین عبیری:
    نبود رسانه ای فراگیر با دسترسی ساده در حوزه محیط زیست از عمده ترین عواملی است که همراهی و مشارکت قابل توجه مردم برای سؤال از مسئولین بوجود نمی آید. به رغم مشکلات معیشتی، عدم اطلاع رسانی عمومی از طریق وسایل ارتباط جمعی کم هزینه – مثل رسانه های ملی شنیداری و دیداری – نقش اصلی در پائین بودن حساسیت و همراهی مردم است.
    حرکت های نمادین و اطلاع رسانی های شما و دوستان همراه تان در حوزه محیط های طبیعی و انسانی قابل تحسین است.
    دست مریزاد دوست عزیز

  10. هومان خاکپور گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۱:۳۳

    ممنون از احمد پازوکی عزیز که تا حالا اجازه نداده ذره ای از داغی این گفتگوی سبز کاسته شود …
    درود

  11. سام خسروی‌فرد گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۲:۱۲

    ببرهای روس را به زور به ام القرای جهان تشیع فرستادند و با قلدری پلنگ‌ها را بردند که سمبل (بخوانید سنبل) بازی‌های المپیک شود…هر که ناله برداشت و نقد کرد، قرمطی و رافضی‌اش دانستند و در دم متهم شد به بدنگری و کج اندیشی و به قول مدعیان دگراندیشی…شرم‌آورتر این که پیشنهاددهندگان، حامیان، مجریان و مشوقان و تماشاچیان هنوز هم به صحت عمل نابخردانه خود اصرار دارند…

  12. فلورا گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۲:۵۴

    ماجرای این دو ببر سیبریایی امروزم رو خراب کرد.
    یعنی مراقبین این دو حیوان بی گناه متوجه عدم کارایی روششون، یا اصلا احوالات ناخوش این دوتا نشدن؟ میشد که لااقل از مرگ شون جلوگیری کنن…

  13. محمد درویش گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۳:۵۴

    بله متاسفانه مراقبین این دو حیوان احتمالا درگیر هر چیزی بودند جز نجات جان مهمانان عزیزشان!

  14. محمد درویش گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۳:۵۵

    هومان جان:
    حسین خان عبیری را دریاب رفیق!

  15. محمد درویش گفته است:

    ۱۰ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۳:۵۶

    دوستان عزیز:
    اگر وقت کردید سری به این نشانی بزنید:
    http://www.magiloos.blogfa.com/
    تا دریابید که چگونه مهم ترین پارک جنگلی تهران در لویزان در حال نابودی است!!

  16. هومان خاکپور گفته است:

    ۱۱ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۰۰:۱۲

    به محمد درویش:
    این خلاقیت بازیافت لاستیک های فرسوده خودرو در کجا اتفاق افتاده؟

  17. هومان خاکپور گفته است:

    ۱۱ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۰۰:۱۵

    به محمد درویش:
    حالا مدیریت پارک جنگلی لویزان با شهرداری است یا سازمان جنگل ها یا هر دو؟

  18. محمد درویش گفته است:

    ۱۱ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۰۰:۵۵

    با شهرداری تهران است!

  19. miri گفته است:

    ۱۱ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۰۶:۳۹

    سلام .انچه که نقش تشریحی این نوشته در نشان دادن «چگو نگی زخم خوردن و التیام نیافتن بدنه پارک لویزان » را نسبت به انتقاد های معمول برجسته تر می کند، ان است که اجحافات ودرد زخمهای ناشی از قهر ما انسانها با طبیعت پارک جنگل لویزان از زبان یک سگ بازگو میشود .این قشنگترین کاری بود که من در زمینه اگاه سازی محیط زیستی اخیرا دیده ام !!! خاصه انکه این قهرمان کوچولو در این پارک به هنگام بازی بوسیله خرده شیشه ای که( من ، تو ، ما ) انسانها اشرف مخلوقات با ان محیط پارک را نا امن و الوده کرده ایم مجروح میشود . ببینید چقدر راحت و اسان میتوان فرهنگ پاک نگاه داشتن محیط زیست را از طریق باز گویی رنج یک سگ به میان عوام ، توده مردم و خاصه کودکان برد. دست مریزاد به ان قدرت نویسندگی و صد افرین به این احساس انسانی . از شما اقای درویش برای معرفی این وبلاگ ممنونم . با بهترین امیدها و ارزوها برای یاران طبیعت اقایان درویش و خاکپور در سال نو میلادی . و با امید به نجات پارک لویزان و کل محیط زیست میهن.

  20. محمد درويش گفته است:

    ۱۱ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۰:۰۳

    درود بر میری عزیز:
    به نکته بسیار جالبی اشاره کردی. نکته ای که نشان می دهد با دقت آن وبلاگ را خوانده ای. کاری که بقیه دوستان نکردند! کردند؟

  21. محمد درويش گفته است:

    ۱۱ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۰:۰۶

    به سام خسروی فرد:
    همیشه سمبل را بخوانیم سنبل؟ یا فقط همین یک دفعه؟!!
    درود …

  22. مهرداد گفته است:

    ۱۱ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۱:۵۵

    هومان جان خدا قوت
    در مورد زخم ببر نر نگون بخت خیلی واضح توضیح نده همانند دیگران بگو پایش را گاز گرفته .مشکل ما این است همانند آشکار عزیز خیلی وارد جزییات میشویم به ما چه که دیگران در زمانی خاص چه بلائی سرشان میآید شاید کسی در این گیرودار سرش را هم از دست داد شما بگویید گردنش زخمی شد.افتاد؟ضمنن بعد از تفاهم نامه با قطری ها دوباره پروژه احیای ببر زنده میشود میگی نه منتظر باش

  23. سيمين گفته است:

    ۱۱ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۲:۲۴

    آقای حسین عبیری گلپایگانی
    سلام
    بعضی افراد نوشته اند که این یک آهوی تاکسیدرمی شده است. آیا خودتون این عکس ها را گرفته اید؟

  24. حسین عبیری گلپایگانی گفته است:

    ۱۱ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۹:۵۲

    جناب خاکپور سلام
    این عکسها توسط جناب آقای اشکشی به آدرس ایمیل زیر برایم ارسال شده بود لطفا” یک ایمیل به ایشان بزن تا هر روز مطلب جدید سایتش را توسط ایمیل برایتان ارسال کند سایتش بسیار عالی می باشد.
    kolakchal@gmail.com
    آدرس سایت http://Kolakchal.com/

    به جناب استاد درویش
    جناب درویش بنده یکی از مخلصین شما هستم خدا را شکر می کنم که با شما آشنا شدم و دلیل آشنای ما نیز وبلاگ مهار بایابان زائی بود و بنده بسیاری از فعالیتهای زیست محیطم را از نوشته شما الگو گرفتم و فقط می توانم بگویم شما را دوست دارم.

    به دوست عزیز سیمین
    فیلم گونی خوردن موجود است

  25. هومان خاکپور گفته است:

    ۱۱ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۱:۰۱

    به میری:
    دقت شما در خواندن مطلب وبلاگ شهاب و توصیف تان برایم جالب بود …
    درود دوست عزیز

  26. هومان خاکپور گفته است:

    ۱۱ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۱:۰۵

    به مهرداد:
    آخه پایش را که گاز نگرفته بود …!
    چشم … ممنون که نگران من هستی همکلاسی عزیز …

  27. هومان خاکپور گفته است:

    ۱۱ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۱:۰۸

    به حسین عبیری:
    ممنون که پل ارتباطی ما با آقای اشکشی شدید …
    درود

  28. محمد درویش گفته است:

    ۱۲ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۱:۲۷

    درود بر دوستان عزیز، به ویژه حسین عبیری گلپایگانی سختکوش

  29. بابک گفته است:

    ۱۲ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۲:۲۶

    با سلام
    صبح داشتم رادیو گوش می دادم شنیدم پیک بامدادی داشت همین موضوع رو بررسی می کرد. با مقام مسئول که داشت صحبت می کرد حرف هی جالبی زد که:
    ۱- ببرها در اثر بیماری به نام مشمشه مردند که بیماری مشتک بین انسان و حیوان است! و ممکنه بازدید کنندگان هم به این بیماری مبتلا شده باشند!!!
    ۲- در ازای این ببرها روسیه از ایران دوقلاده پلنگ گرفته!!
    ۳- محل زندگی این ببرها میانکاله بوده و قرار بوده محل زندگی آنها ساخته بشه (با اعتبار ۵میلیارد تومان) اما این زبون بسته ها اصلن رنگ میانکاله را ندیدن!!

    هیچ حرفی هم از ببر ماده ،متهم ردیف اول و قاتل ببر نر، زده نشد!

  30. سیمین گفته است:

    ۱۳ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۹:۱۶

    اینجا چرا سوت و کوره؟
    یا پیام ها برای من نیامده؟

  31. فرشاد جهانبخشی گفته است:

    ۱۳ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۰:۲۴

    با تشکر از همه شما که سهمی بزرگ در این وادی دارید

  32. هومان خاکپور گفته است:

    ۱۳ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۳:۴۸

    سلام دوستان:
    ببخشید در مأموریت بودم و به خاطر جنگل گردشی خیلی خسته ام. تا فردا خدانگهدار

  33. سيمين گفته است:

    ۱۴ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۰:۵۴

    خسته نباشید آقای خاکپور

  34. هومان خاکپور گفته است:

    ۱۴ دی, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۰:۴۹

    به سیمین:
    ممنون همراه گرامی و عزیز

  35. جهرمی گفته است:

    ۱۳ اردیبهشت, ۱۳۹۱ در ساعت ۱۶:۵۳

    به همه چیزبی اهمیت اهمیت میدن.مثل پول
    جزبه چیزی که مهمه…زنده بودن-من آدم یاحیوانی که خداحق زندگی کردن هم به اوداده…

  36. هومان خاکپور گفته است:

    ۲۳ اردیبهشت, ۱۳۹۱ در ساعت ۰۱:۱۴

    به جهرمی:
    در حقیقت از این واقعیت غافلند که دست یابی به شادمانی در گرو حفظ تنوع زیستی گیاهی و جانوری پیرامون مان است …
    پایدار باشی

Leave a comment