بایگانی “جنگلهای زاگرس”

شناسایی «توده درختچه ای منحصربفرد تلخ بیان» در سرزمین بختیاری

دوشنبه, ۱۵ شهریور, ۱۳۸۹

   ویژگی‌های خاص طبیعی و اقلیمی و تنوع آب و هوایی، سبب گردیده است تا سرزمین بختیاری در رده متنوع ترین رویشگاه های گیاهی کشور قرار گیرد. در مطالب پیشین گفته شد که چهارمحال و بختیاری یکی از مهمترین و بزرگ ترین رویشگاه های گیاهان دارویی کشور بوده و برخی از گونه های انحصاری از گیاهان دارویی را در خود جای داده که نشانه ای از این تنوع رویشگاهی است.

   اخیرا” در منطقه دوپلان اردل و در حاشیه رودخانه کوهرنگ، توده ای درختچه ای از تلخ بیان شناسایی گردیده که در نه تنها در محدوده  ۳۰۰ هزار هکتاری جنگلهای چهار محال و بختیاری منحصر به فرد بوده بلکه بر بنیاد گفته های کارشناسان سازمان جنگلها و مراتع، تا کنون وجود چنین توده درختچه ای در منطقه رویشی زاگرس گزارش نشده است.

   این گونه درختچه ای با نام علمی sapohors mollis متعلق به خانواده papilionaceae بوده که یکی از خواهش اکولوژیکی آن، درجه حرارت بالا می باشد و به نظر می رسد مزوکلیمای منطقه رویش – نزدیکی به خوزستان، عبور رودخانه دایمی و توپوگرافی منطقه – شرایط حضور این گونه نادر را فراهم ساخته است.

   نکته تأسف برانگیز این ماجرا، عبور جاده ارتباطی اردل با روستاهای منطقه مشایخ – جاده گورمیزه – از میان این توده درختچه ای منحصر بفرد بوده که به بهانه کوتاه نمودن مسافت جاده قدیمی و بدون رعایت ملاحظات زیست محیطی و استانداردهای جاده سازی در مناطق جنگلی، در سال گذشته احداث گردیده و متأسفانه سبب نابودی بخشی از این توده نادر شده و در آینده نیز حفاظت و حمایت از این منطقه ارزشمند را با مشکل مواجه خواهد کرد.

   به لحاظ نادر بودن این توده درختچه ای در زاگرس، اکوسیستم محلی شکل گرفته و گونه های گیاهی آن دارای ارزش حفاظتی بوده و بایستی حفاظت و حمایت ویژه ای از این محدوده به عمل آید که در همین راستا منابع طبیعی استان درصدد اعمال مدیریت ذخیره گاه بر روی آن منطقه منحصر بفرد است.

احداث جاده‌های دسترسی سد خرسان ۳ و آغاز قتل و عام درختان

سه شنبه, ۹ شهریور, ۱۳۸۹

   خرسان ۳ یکی از ۳ سد غول پیکر برق آبی در دست احداث بر روی رودخانه خرسان است که این روزها، با آغاز پروژه ی احداث جاده های دسترسی، عملیات اجرایی احداث آن در جنگل های لردگان کلید خورده است. این سد بتنی دوقوسی با ارتفاع ۱۹۵ متر و دریاچه‌ای به حجم ‌یک هزار و ۱۵۵ میلیون متر مکعب و در بالادست سد کارون ۳ ساخته خواهد شد.

   در نوشتارهای پیشین به خسارت های زیست محیطی و طبیت گردی ناشی از احداث این سد اشاره کرده بودم، سدی که در آینده ای نزدیک و با آبگیری، آبشار آتشگاه لردگان را به همراه درختان کهنسالش در خود غرق خواهد کرد. آبشار آتشگاه یکی از مناطق گردشگری طبیعی و دیدنی ترین جاذبه های لردگان در سرزمین بختیاری بوده که تقریبا” در تمامی طول سال پذیرای طبیعت گردانی از سراسر استان و کشور – خصوصا” مردم استان های اصفهان و خوزستان – می باشد. این آبشار در فاصله حدود ۵۰ کیلومتری جنوب غربی شهر لردگان و در دامنه کوه های سر به فلک کشیده و در دره ای زیبا و ناهموار به طول ۲ کیلومتر در بالادست روستای آتشگاه واقع گردیده است. آبشارهای کوچک و بزرگ، درختان کهنسال و طبیعی بلوط و چنار در مسیر آبشار تا محل اتصال به رودخانه خرسان، مناظر دیداری کم همتایی را ایجاد کرده است.

ادامه مطلب»

کپرها در مناطق جنگلی زاگرس

دوشنبه, ۸ شهریور, ۱۳۸۹

   وقتی سخن از «کپر» به میان می آید شاید ذهن خیلی ها ناخودآگاه به مناطق جنوب کشور و استان هایی مانند هرمزگان و به میان خاطرات خود از نخلستان ها پرتاب شود. اما در این نوشتار شما را به منطقه زاگرس – منطقه ای که تأمین کننده ۴۰ درصد آب کشور است –  دعوت می کنم که ظاهرا” همین اقامتگاه های سایه‌بانی می رود تا در ردیف عوامل تهدید جنگلهای در حال تخریب این دیار قرار گیرد.

   هر چند ساختن این اقامتگاه های موقتی از قدیم الایام در کنار مزارع، باغات و صیفی کاری های منطقه زاگرس هم کم و بیش رواج داشته است و به عنوان سایه بانی موقت جهت استراحت های کوتاه مدت و نگهداری ظروف آب، مواد غذایی و محصولات باغی و صیفیجات مورد استفاده قرار می گرفته است، اما حالا دیگر وضعیت بحرانی و سیر نزولی و تبدیل جنگل های دانه زاد به شاخه زاد در زاگرس، این پدیده را در صف عوامل تخریب جنگل ها قرار داده است.

   در گذشته دانه زاد بودن جنگلهای زاگرس و استفاده از سرشاخه های درختان تنومند و کهنسال برای بنا کردن این سایه بان های کوچک، آسیب چندانی به درختان وارد نمی کرده و جنگلها تحمل این نوع بهره برداری ها را داشته اند. اما در طول چند دهه ی اخیر که جنگلهای زاگرس با قطع درختان تک پایه و دانه زاد مواجه شده و سیر قهقرایی پیدا کرده و جنگلهای دانه زاد کم کم  جای خود را به جنگلهای شاخه زاد و جست گروه ها داده اند، این جست گروه های جوان هستند که مصالح کپرها را تشکیل می دهند و برای ساخت این کپرها، صدها جست گروه به مسلخ می روند!

   اخیرا” مشاهده شده است که در برخی آبادبوم های جنگلی زاگرس، برای برگزاری مراسم سوگواری و جشن های خود اقدام به ساخت کپرهای بزرگ و وسیع می کنند و سبب نابودی تعداد زیادی از درختان جوان بلوط در اطراف محل زندگی خود می شوند! کپرهایی که چندین برابر سایه بان های قدیمی وسعت داشته و برای تأمین مصالح آنها به ناصواب بخشی از جنگلهای زاگرس قطع و نابود می شوند!

   به لحاظ اینکه این گونه کپرهای بزرگ معمولا” برای مراسم های سوگواری و یا جشن های عروسی ساخته می شود، محدودیت های اخلاقی محلی و قومی زیادی را برای مأمورین در برخورد با این تخلفات ایجاد می کند. هرچند که در برخی مناطق مشاهده گردیده است که تعدادی از نهادهای متولی اقدام به پخش اطلاعیه های هشداری و آموزشی نموده اند و اهالی روستاها را از این طبیعت ستیزی ناآگاهانه نهی کرده اند و اعمال مجازات های قانونی را برای رخداد غیر قانونی برشمرده اند، اما تاکنون به رویه ای واحد و بازدارنده برای مقابله با این پدیده مخرب دست نیافته اند.

   به نظر می رسد وقت آن رسیده باشد که تمامی نهادهای فرهنگی، اجتماعی، رسانه ها، شوراهای اسلامی روستاها، روحانیون و تمامی افراد زی نفوذ محلی، سکوت خود را شکسته و با حساسیت سزاواری که از خود نشان می دهند به کمک ادارات منابع طبیعی در مناطق جنگلی شتافته و با اطلاع رسانی و آگاهی بخشی مؤثر، مردم را از این اقدام ناصواب برحذر دارند …

ژاپن در فعالیت های جنگلداری و مرتعداری مشارکتی، تنها همکاری فنی با طرف ایرانی دارد!

سه شنبه, ۱۹ مرداد, ۱۳۸۹

   سابقه فعالیت «آژانس همکاری های بین المللی ژاپن» – جایکا  JICA – در استان چهار محال و بختیاری به بالغ بر ۱۰ سال می رسد. این آژانس از اواخر دهه ۷۰ در قالب فعالیت های آبخیزداری در حوضه ی کارون بزرگ با مدیریت آبخیزداری استان همکاری داشته است. البته آن همکاری بر خلاف همکاری اخیر – که تنها به صورت فنی می باشد – در قالب همکاری های فنی اعتباری صورت می گرفته است و تأمیه هزینه های اجرای فعالیت های پیش بینی شده نیز بر عهده ی طرف ژاپنی بوده است.

   زمینه انجام این همکاری بین المللی با درخواست طرف ایرانی در سال ۱۳۸۷ شروع گردید و پس از طی مراحل دیپلماتیک، با تشکیل تیم فنی ژاپنی – جایکا – و بازدیدهای صحرایی و انجام مطالعات مقدماتی، نهایتا” در اسفند ۱۳۸۸ به امضای قرارداد همکاری فنی منتهی گردید.

   هم اکنون مطالعات تفصیلی اجرایی طرح در محدوده ۱۰ روستای جنگلی منطقه بازفت کوهرنگ آغاز گردیده و بر اساس برنامه زمانبندی ۵ ساله این قرارداد همکاری، در سال اول به پایان خواهد رسید و در ۴ سالی بعدی همکاری های فنی طرف ژاپنی در اجرای طرح در ۵ تا ۱۰ روستای مطالعه شده ادامه خواهد یافت.

    بر این بنیاد که نقش اصلی این سازمان مستقل بین المللی ژاپن – «جایکا» – پشتیبانی از شیوه های جلب مشارکت مردمی(همراه با درک مسأله) و ایجاد روحیهٔ خودسازی به صورت میان مدت یا طولانی مدت در مردم کشورهای در حال توسعه به منظور کاهش فقر و توسعه اقتصادی است، بهبود و ارتقاء وضعیت اقتصادی اجتماعی اهالی روستاهای جنگلی از جمله اهداف این همکاری بین المللی می باشد.

   در این همکاری به آموزش روستائیان و ارتقاء سطح آگاهی آنان نسبت به اهمیت و جایگاه جنگل و منابع طبیعی در اقتصاد پایدار آنها پرداخته خواهد شد. در کنار آموزش روستائیان، به آموزش فنی و ارتقاء مهارت های کارشناسان منابع طبیعی نیز توجه خواهد شد تا زمینه دست یابی به هدف طرح – بهره وری پایدار از ظرفیت های اشتغال زایی و درآمدزایی موجود در عرصه های جنگلی – مهیا گردد.

   حال با توجه اینکه اجرای چنین طرح هایی به تثبیت حضور روستائیان در جنگل منتهی می گردد، به نظر می رسد در انتخاب روستاهای هدف بایستی دقت و تأمل بیشتری به عمل آید تا این تثبیت حضور منجر به نابودی آرام جنگلهای در حال تخریب نگردد. برخی از جنگلهای ما در زاگرس در شرایطی قرار گرفته اند که تنها راه نجات آنها، گزینه ساماندهی و خروج روستاها و رها سازی آن جنگلها می باشد، گزینه ای که اجرای آن با اهداف طرح مشارکتی جایکا همخوانی نداشته و در تقابل آشکار می باشد.

   به رغم آنکه تأمین کلیه هزینه های انجام مطالعات و برگزاری دوره های آموزشی و مهارتی روستائیان و کارشناسان بر عهده طرف ژاپنی می باشد، اما تأمین اعتبار مورد نیاز جهت اجرایی شده این طرح، بر عهده طرف ایرانی بوده که امیدواریم اعتبار مورد نیاز عملیاتی شدن این طرح، به سرنوشت اعتبارات اجرای طرح های مرتعدار و جنگلداری تهیه شده سنوات قبل دچار نگردد و این الزام پنهان بین المللی، سبب تخصیص اعتبار لازم برای اجرایی شدن این طرح گردد.

   اهمیت جنگل در منطقه بازفت کوهرنگ به عنوان میراث کهن زندگی بشر، بهم خوردن توازن بین مردم و پوشش جنگلی در خلال چند ده سال گذشته و روند منفی تغییرات جنگل در اثر فعالیت های دستگاه های دولتی و مردم و عوامل طبیعی از جمله دلایل انتخاب بازفت برای اجرای این طرح اعلام شده است.

تلاش کم همتای نیروهای امدادی هم نتوانست مانع سوختن درختان شود!

شنبه, ۲ مرداد, ۱۳۸۹

   وقوع آتش سوزی گسترده در جنگلها و مراتع کوهستانی منطقه مشایخ اردل، تعداد زیادی از نیروهای امدادی و مسئولین محلی استان چهار محال و بختیاری را به منطقه وقوع حریق کشاند. به رغم تعطیلی روز گذشته – جمعه ۱/۵/۸۹ – حضور کم مانند مسئولی محلی در منطقه سبب گردیده بود تعداد قابل توجه ای از نیروهای امدادی هلال احمر، منابع طبیعی، محیط زیست، شهرداری ها و پایگاه های مقاومت بسیج به منطقه اعزام گردند.

   هر چند عدم اطلاع رسانی سریع و به موقع، وزش باد شدید و کوهستانی بودن منطقه سبب گسترش آتش در سطحی بالغ بر ۲۰۰ هکتار از بهترین جنگلها و مراتع استان شده بود، اما تلاش قابل تحسین نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی و حضور فعالانه و دلسوزانه نیروهای امدادی هلال احمر استان در کنار مسئولین و مدیران محلی حاضر در منطقه حریق، باعث گردید در ساعات پایانی روز – ساعت ۷ بعد از ظهر – از سرایت آتش به مناطق همجوار جلوگیری شده و گسترش آتش مهار گردد. یقینا” اگر حضور فعالانه مسئول ستاد حوادث غیر مترقبه استان – مهندس فرهادی – و دیگر مسیولین سیاسی منطقه – فرمانداران و بخشداران – در محل نبود، گستردگی آتش سوزی را در سطحی به مراتب بیشتر شاهد بودیم. ضمن قدر دانی از حضور دلسوزانه و طبیعت دوستانه این عزیزان در صحنه، انتظار می رود زمینه توجه سزاوارانه تری در تأمین تجهیزات و امکانات سخت افزای و نرم افزاری اطفاء حریق در جنگلها و مراتع استان فراهم گردد.

ادامه مطلب»

درختانی که پس از مهار آتش، بی صدا می سوزند!

جمعه, ۱ مرداد, ۱۳۸۹

    هر چه به روزهای پایانی تابستان نزدیک می شویم، خطر آتش سوزی با شدت بیشتری جنگل های منطقه زاگرس را تهدید می کند.  بارش های نسبتا” خوب در بهار سال جاری سبب گردید شرایط رشد مناسبی برای علوفه های یکساله در زیراشکوب جنگلهای زاگرس فراهم گردد که با شدت یافتن گرمای کم سابقه هوا و خشک شدن این علوفه ها، درختان نیز بوسیله آتش سوزی های عمدی و غیرعمدی به مراتب بیشتر از سال های قبل مورد تهدید قرار گیرند.

   با عنایت به اینکه به نظر می رسد عمده آتش سوزی های رخ داده عمدی بوده و به قصد تصرف و دست اندازی به اراضی ملی صورت می گیرد، هرچه به روزهای پایانی فصل برداشت محصولات کشاورزی نزدیک می شویم، احتمال بروز این آتش سوزی های سودجویانه و طبیعت ستیزانه بیشتر خواهد شد. حضور کمتر کشاورزان در مناطق جنگلی و کاهش همکاری آنان در جلوگیری از بروز آتش سوزی – به لحاظ پایان فصل برداشت زراعت ها و نبود نگرانی بابت وقوع حریق در مزارع کشاورزی – اطلاع رسانی سریع و امکان حضور به موقع مأمورین امدادی در مناطق جنگلی کوهستانی و دور دست را با تأخیر و مشکل جدی مواجه می کند.

   کوهستانی و صعب العبور بودن مناطق جنگل، سرعت حضور مأمورین و مهار آتش را کاهش داده و بر وسعت آتش سوزی ها و خسارت وارده بر جنگلها می افزاید. هرچند کمبود امکانات سخت افزاری و عدم بهره مندی اکثر استانهای جنگلی منطقه زاگرس از بالگردهای اطفاء حریق، سبب می گرد نیروهای حاضر شده در منطقه، به رغم تحمل زحمات و تلاش های طاقت فرسا، به نحو سزاواری در مهار و اطفای کامل حریق ها موفق نباشند و طبیعت رنجور متحمل زخم های غیرقابل جبرانی گردد.

   در برخورد با آتش سوزی های رخ داده در مناطق جنگلی، باید مقابله با آتش سوزی در دو مرحله – مهار آتش و اطفای کامل آتش – صورت پذیرد، نکته مهمی که عمدتا” به دلیل کوهستانی و صعب العبور بودن منطقه، خستگی و کمبود نیروهای امدادی، عدم وجود امکانات سخت افزاری لازم و عدم برخورداری نیروها از دانش لازم اطفاء حریق، به فراموشی سپرده می شود.

ادامه مطلب»

جاده سازان، دست بردار طبیعت بکر موگویی نیستند!

دوشنبه, ۲۸ تیر, ۱۳۸۹

   منطقه موگویی بازفت از شهرستان کوهرنگ در چهار محال و بختیاری و ساخت راه های ناخواسته ای را که حتی مردم روستای چین را به مخالفت با این پروژه های طبیعت ستیزانه کشاند را که فراموش نکرده اید! جاده ای که بیش از ۲۰ هزار درخت را به کام مرگ کشاند و به رغم مخالفت های کارشناسان و رسانه ها و حتی مردم محلی، با پشتیبانی برخی مقامات عالی رتبه کشوری و محلی به طول بیش از ۳۰ کیلومتر احداث شدند تا دیگر بار شاهد اجرای پروژه ای مخرب و بدون مطالعه در محدود عرصه های طبیعی بکر زاگرس به بهانه محرومیت زدایی باشیم!

   البته ماجرا به همین هدیه زورکی لرستانی ها – احداث جاده چین به بزنوید الیگودرز – ختم نشد، چرا که مقامات اجرایی استان اصفهان هم بیکار ننشسته و برای اینکه فرصت دسترسی به این طبیعت بکر را از دست ندهند، جاده ای دیگر به طول ۱۱ کیلومتر – جاده دره رزگه به دورک فریدون شهر – را بدون مطالعه و بدون مجوز ساختند، هر چند که این جاده هم صدها درخت را نابود و طبیعت بکر منطقه را به شدت مورد تهدید قرار داد!

   به رغم این اقدامات طبیعت ستیزانه سال گذشته جاده سازان – که برخی ذخیره گاههای گیاهی و طبیعت بکر منطقه را با خطر نابودی مواجه کرده است – اینک اداره راه اصفهان بدون هرگونه مطالعه و نیازسنجی اقدام به احداث جاده ای دیگر به طول ۷ کیلومتر نموده تا بر مبنای تأمین منافع شخصی برخی افراد ذی نفوذ، با استدلال های غیر فنی خود جایگزینی برای جاده احداثی سال قبلش تدارک ببیند!

   این جاده ۷ کیلومتری که با فاصله اندکی – ۳ تا ۴ کیلومتری – و به موازات جاده ۱۱ کیلومتری احداثی سال قبل در دست اجرا می باشد، بدون اخذ مجوز و بدون هماهنگی با مسئولین منابع طبیعی و محیط زیست چهار محال و بختیاری و با پشتیبانی فرمانداری فریدون شهر اصفهان در حال احداث می باشد!

   در صورت عدم توقف احداث این جاده غیر اصولی و غیر ضروری، صدها درخت بلوط و بنه و کیکم و درختچه سماغ و بوته گون به نابودی کشیده خواهند شد و برخی ذخیره گاههای منحصر به فرد منطقه – مثل ذخیره گاههای کرفس و سماغ و … –  با تهدیدی جدی مواجه خواهند شد!

مرگ ناگهانی بلوط، جنگلهای زاگرس را تهدید می کند!

سه شنبه, ۱ تیر, ۱۳۸۹

   یکی از رخدادهای تلخی که در سالهای اخیر در جنگلهای زاگرس در حال رخ دادن بوده و هر روزه بر وسعت آن افزوده می شود، زوال یا خشکیدگی بلوط (oak decline) است. متخصصین بیماریهای بخش جنگل معتقدند که آفات و یا بیماری در میان درختان بلوط به تنهایی نمی تواند علت وقوع چنین فاجعه زیست محیطی باشد و قطعا” عواملی نظیر تخریب جنگل، خشکسالی های پی در پی، گرد و غبارهای اخیر و نوع خاک در زوال و خشکیدگی بلوط های منطقه زاگرس نقش مؤثری داشته اند.

   اخیرا” در اکثر مناطق جنگلی زاگرس پدیده مرگ ناگهانی گونه بلوط مشاهده گردیده است که از میان ۱۱ استان زاگرسی، استان ایلام در شرایط بحرانی و أسف باری قرار دارد. این پدیده فاجعه آمیز، بیشتر در خاکهای کم عمق و شنی مشاهده شده است و غالبا” در اثر نابسامانی شرایط رویشگاهی و برهم خوردن تعادل محیطی، از خشکیدگی ریشه های موئی درختان بلوط شروع شده و با ظهور آفات و بیماری های ثانویه، استرس های شدیدی به درختان بلوط وارد آمده و سبب زوال و خشگیدگی آنها می شود.

   متأسفانه پس از ظهور علائم زوال و خشکیدگی – که به صورت اپیدمی نیز در همه مناطق جنگلی زاگرس گسترش می یابد –  بیشتر از ۳ تا ۵ سال طول نمی کشد که درختان بلوط بطور کامل خشک گردیده و مرگ ناگهانی جنگلها رخ می دهد.

   در حال حاضر علاوه بر نظریه کارشناسی فوق الذکر – که برمبنای اصول آفت شناسی بنا نهاده شده است و بر ضعف بیولوژیکی گونه بلوط در اثر قطع جنگل، تبدیل فرم پرورشی بلوط از دانه زاد به شاخه زاد، خشکسالی های سنوات گذشته و گرد و غبار تأکید دارد – برخی کارشناسان جنگل نیز باستناد مباحث جنگل شناسی به مبحث «توالی و تواتر در جنگل» نظر دارند که بر مبنای این نظریه کارشناسی هم به سبب تغییرات محیطی و شرایط اکولوژیکی – نظیر تخریب جنگل، خشکسالی های پی در پی، گرد و غبارهای اخیر و … – گونه بلوط که گونه ای کلیماکس و با ارزشی است در حال زوال و نابودی بوده و در این سیر قهقرایی گونه های پست و کم ارزش اکولوژیکی در حال جایگزینی گونه بلوط می باشند.

   در صورتیکه چنین نظریه ای – «توالی و تواتر جنگل» – درست باشد، جنگلهای زاگرس در شرایط بسیار بدتری نسبت به نظریه اول قرار دارند و ممکن است در مدت زمانی نه چندان طولانی، شاهد گسترش این پدیده تلخ در همه مناطق جنگلی زاگرس باشیم و با مرگ ناگهانی بلوط، فاجعه ی زیست محیطی بزرگی رغم بخورد. البته در شرایطی که نظزیه اول هم درست باشد، به دلیل اینکه در سالهای گذشته اقدامات مؤثر و جامعی در جهت آفت شناسی و پیشگیری و مبارزه با آفات در جنگلهای زاگرس صورت نگرفته است، جنگلهای بلوط با شرایطی شدیدا” بحرانی مواجه خواهند شد و با صرف هزینه های زیاد هم نمی توان از خسارت های زیست محیطی فاجعه آمیز این پدیده کاست.

   با به صدا درآمدن زنگ خطر نابودی جنگلهای بلوط زاگرس و قرار گرفتن این نمادهای سبز مقاومت در شرایط بحرانی، ضرورت دارد دولتمردان و برنامه ریزان توسعه ای کشور برای کنترل و مهار این بحران، بدون هدر دادن زمان و فرصت، در عزمی ملی و با مدیریتی هوشمندانه نسبت به حذف فشارهای معیشتی وارده به جنگلهای زاگرس اقدام نمود و با تغییر شیوه های معیشتی اهالی جنگل و استفاده از سایر ظرفیت های اشتغال زایی – صنعتی، گردشگری، بازرگانی، تجاری و … – فرصت احیاء و بازسازی را برای جنگلهای بلوط فراهم کرده و با کنترل عوامل تخریب و تهدید، از یک فاجعه زیست محیطی جلو گیری کنیم.

فرماندار: «لردگان قطب سرمایه گذاری سدسازی چهارمحال و بختیاری است»!

جمعه, ۲۱ خرداد, ۱۳۸۹

   در حالیکه سدهای احداث شده کارون ۴ و ۳ و سدهای در دست احداث خرسان ۱ و ۲ و۳ و سد در دست مطالعه کارون ۵، با واقع شدن در منطقه جنگلی ۱۵۷ هزار هکتاری لردگان، دست کم ۲۰ هزار هکتار از جنگل های این منطقه را به کام مرگ می کشانند، جای بسی تأمل است که عالی ترین مقام اجرایی منطقه، این رخداد تلخ را فرصتی کم نظیر برای سرمایه گذاری در آن منطقه می داند.

   سدهای زنجیره ای کارون و خرسان، فاقد هرگونه ارزیابی های زیست محیطی و اجتماعی بوده و سبب نابودی هزاران درخت بلوط و بنه در منطقه جنگلی لردگان شده و ضمن بر هم زدن نظام طبیعی سرشاخه های کارون بزرگ، با جمع کردن آب ها در دریاچه های بزرگ، شرایط تبخیر آسان این منبع حیاتی و ارزشمند را فراهم می کنند.

   ای کاش به جای صرف هزینه های میلیاردی و ایجاد سدهای غول پیکر که در مدت کوتاهی به سبب ناپایداری خاک منطقه، از رسوبات پر شده و ثروت این مملکت را در پشت سازه های بتنی شان دفن می کنند، به شیوه های دیگر مهار و نفوذ آب، مثل عملیات های ارزان قیمت آبخیزداری و آبخوان داری، هم توجه می شد و سدسازی را به عنوان آخرین اولویت در سبد اولویت هایمان جای می گرفت نه به عنوان اولین و آخرین اولویت!

ادامه مطلب»

ضرورت افزایش دانش اطفائ حریق در زاگرس

شنبه, ۱۵ خرداد, ۱۳۸۹

   هر چند که در سالهای اخیر سودجویی و تصرفات غیر قانونی سبب افزایش آتش سوزی های عمدی در عرصه های جنگلی و مرتعی گردیده است، اما در ترسالی ها بیشتر شاهد حریق های غیر عمدی هستیم که در اثر سهل انگاری دامداران، روستائیان و طبیعت گردان ایجاد می شوند. در ترسالی ها به دلیل وجود پوشش گیاهی خوب مراتع و زیراشکوب مناطق جنگلی، هر نوع سهل انگاری و بی احتیاطی ممکن است سبب ایجاد حریقی بزرگ گردد که کوهستانی و سعب العبور بودن مناطق زاگرس بر وسعت و حجم این آتش سوزی ها خواهد افزود. در سال جاری استان هایی مانند ایلام، کردستان، کرمانشاه و خوزستان در منطقه زاگرس جزو مناطق به شدت بحرانی در حوزه آتش سوزی جنگلها و مراتع و استان های کهگلیویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری در رده دوم بحران در زاگرس قرار دارند که از حیث سبب صعب العبور بودن و پراکندگی زیاد جنگلهایشان، از نظر اطفای حریق جزو مناطق سخت به حساب می آیند.

   به رغم تلاش های یگان حفاظت و اکیپ های اطفای حریق سازمان جنگلها و مراتع، اما به دلیل کمبود امکانات سخت افزاری و نرم افزاری در حوزه پیشگیری و مهار آتش سوزی، همچنان حریق تهدیدی جدی برای عرصه های طبیعی منطقه زاگرس به حساب می آید و سالانه بخش های زیادی از جنگلها و مراتع این منطقه از کشور را نابود می کند.

   عدم اطلاع رسانی به موقع، کوهستانی بودن مناطق و زمانبر بودن حضور مأمورین در محل های وقوع آتش سوزی و عدم آگاهی مردم از شیوه های اطفای حریق نیز سبب افزایش خسارت های ناشی این آتش سوزی ها می شود. در آتش سوزی روز گذشته – ۱۴/۳/۸۹ – که در ارتفاعات مشرف به تالاب گندمان رخ داد تمامی این موارد قابل مشاهده بود. طبیعت گردان زیادی در منطقه حضور داشتند اما به موقع اطلاع رسانی نکردند و علاوه بر اینکه تمایل چندانی برای شرکت در عملیات اطفای این حریق نداشتند، از دانش و آگاهی لازم برای مهار آتش در عرصه های منابع طبیعی هم برخوردار نبودند – شاید همین عدم آگاهی هم سبب بی تمایلی شان شده بود – که شاید در صورت عدم حضور به موقع و تصادفی من و همراهانم حجم خسارت های ناشی از این آتش سوزی به مراتب بیشتر می شد. چرا که با همراهانم که همگی از خانواده بودند خود را به محل رسانده و با کمک چوپان سهل انگار و دو نفر از افراد محلی و براساس آموزش هایی که دیده بودم در کمترین زمان ممکن موفق به مهار این آتش افروخته شده در بوته زار تنگ وستگان شدیم و اکیپ اطفاء حریق منابع طبیعی را هم از بین راه برگرداندیم.

ادامه مطلب»