بایگانی “جنگلهای زاگرس”

کتاب روند رسیدگی به پرونده های حقوقی منابع طبیعی منتشر شد

چهارشنبه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۳۹۰

خوشحالم تا به آگاهی کارشناسان و دست اندرکاران منابع طبیعی کشور برسانم که دوست و همکار عزیزم مهندس برمک اسلامی در یک کار گروهی با همکاری آقایان دکتر علی صالحی و مهندس بابک توکلی از اعضای هیأت علمی دانشگاه گیلان موفق به تألیف و گردآوری کتابی ارزشمند به نام «روند رسیدگی به پرونده های حقوقی در جنگل و قوانین مرتبط با آن» شدند که به همت انتشارات حق شناس منتشر شده است.

کتاب حاضر به صورتی کاملا” کاربردی به تعریف قوانین خاص منابع طبیعی و الحاقات بعدی آن، نحوه اعمال مقررات ملی شدن جنگل ها و مراتع و چگونگی رسیدگی به اعتراضات مالکین و مردم در کمیسیون های پیش بینی شده در قانون، مهم ترین اصطلاحات حقوقی در امر حفاظت و پاسداری از جنگل ها، نحوه برخورد با تخلفات در عرصه های طبیعی و شیوه های تهیه گزارش های مقدماتی و تنظیم پرونده های قضایی به همراه فرمت های مربوطه می پردازد. همچنین ضمائم کتاب برخی اصول از قانون اساسی که مرتبط با منابع طبیعی می باشند، نظرات شورای نگهبان، آئین نامه های اجرایی قوانین منابع طبیعی و متن «قانون افزایش بهروری بخش کشاورزی و منابع طبیعی» مصوب سال ۱۳۸۹ را در بردارد.

مطالعه این کتاب کاربردی برای تمامی کارشناسان و کارکنان اجرائی ادارات منابع طبیعی، دانشجویان تمامی رشته های منابع طبیعی و همه فعالان و پژوهشگران حوزه ی منابع طبیعی و محیط زیست توصیه می شود. نگارش روان و توضیح مراحل اجرای قوانین با استفاده از مثال های عملی، وجود فرمت صورتجلسات و فرم های مربوط به هر یک از اقدامات قانونی و حقوقی منابع طبیعی از نقاط قوت کتاب حاضر است؛ امّا بدیهی است که هیچ اثری خالی از نقص و اشتباه نبوده و این کتاب لزوماً پاسخگوی همه پرسش های مجریان قوانین منابع طبیعی نبوده و قطعا” نقدها، تجربیات و پیشنهادهای ارزنده کارشناسان خبره که سال ها درگیر اجرا بوده و به طور مستقیم با موضوعات حقوقی منابع طبیعی مرتبط بوده اند، زمینه پربارتر شدن این کتاب در چاپ های بعدی را فراهم خواهد ساخت.

این کتاب که در ۱۷۳ صفحه تألیف گردیده است، ماحصل تلاش پژوهشگران و کارشناسانی خلاق و باتجربه در دستگاه های اجرایی و مراکز آموزشی و دانشگاهی منابع طبیعی کشور بوده و در اردیبهشت ماه ۱۳۹۰ توسط انتشارات حق شناس منتشر شده و هم‌اکنون به قیمت ۳۸۰۰ تومان در اختیار علاقه‌مندان قرار دارد. این کتاب از طریق تماس با شماره همراه ۰۹۱۳۹۸۰۱۷۸۱ (اسلامی) و یا از طریق رایانامه barmak58@yahoo.com نیز قابل خریداری است.

برای هر سه عزیز آرزوی سرافرازی‌های بیشتر دارم.

جایگاه استان های کشور به لحاظ وسعت رویشگاه های جنگلی آن ها

یکشنبه, ۷ فروردین, ۱۳۹۰

جنگل های ایران؛ جنگل های منحصر بفرد جهان به شمار می آیند که به دوره سوم زمین شناسی بر می گردند. در حال حاضر حدود ۷ درصد از وسعت سرزمین ایران، رویشگاه های جنگلی و درختی است و میانگین سرانه فضای سبز برای هر نفر ایرانی کمتر از ۰/۲ هکتار است، در صورتی که میانگین فضای سبز در جهان برای هر نفر ۰/۸ هکتار است. این آمار نشان می دهد که در ایران کمتر از یک چهارم میانگین جهانی فضای سبز وجود دارد، بنابراین اهمیت و تلاشهای حفاظتی، برای حفظ اندوخته های جنگل های مان باید دست کم ۴ برابر متوسط جهانی باشد.

در مورد وسعت این جنگل‌ها در هر یک از استان های کشور، اختلاف نظرهای زیادی بین محققین و گزارش های رسمی منتشر شده ی دستگاه های متولی وجود دارد. گزارش«تهیه نقشه پوشش گیاهی کشور»که توسط دفتر مهندسی و مطالعات سازمان جنگل ها و مراتع کشور تهیه گردیده است مبنای آماری این مطلب بوده است.

ناحیه رویشی زاگرس؛ شامل سلسه جبال زاگرس، وسیع‌ترین و اصلی‌ترین رویشگاه گونه‌های مختلف بلوط در ایران بوده و به همین دلیل این منطقه از اهمیت بسیار ویژه‌ای برخوردار است. جنگل‌های بلوط منطقه زاگرس از منتهی الیه شمال غربی ایران(پیرانشهر واقع در آذربایجان غربی)آغاز و سپس غرب و جنوب غرب ایران(میان جنگل در جنوب شیراز)را طی می‌کند.

استان های فارس، خراسان جنوبی و لرستان از نظر وسعت رویشگاه های جنگلی در بین کل استان های کشور به ترتیب مقام های اول تا سوم را دارا می باشند. اما در بین ۱۱ استان واقع در ناحیه رویشی زاگرس، استان های فارس، لرستان و خوزستان مقام های اول تا سوم را از نظر وسعت رویشگاه های جنگلی و درختی دارا می باشند.

ردیف استان مساحت جنگل(هکتار) درصد نسبت به کل کشور مقام در کل کشور مقام در ناحیه رویشی زاگرس
۱ فارس ۲۲۲۹۵۳۸ ۱۲/۹۵ اول اول
۲ خراسان جنوبی ۱۶۸۹۲۴۲ ۹/۸۱ دوم
۳ لرستان ۱۲۲۶۴۳۴ ۷/۱۳ سوم دوم
۴ سیستان و بلوچستان ۱۲۲۰۱۵۲ ۷/۰۹ چهارم
۵ هرمزگان ۱۰۷۳۶۸۲ ۶/۲۴ پنجم
۶ خوزستان ۱۰۲۰۰۶۵ ۵/۹۳ ششم سوم
۷ خراسان رضوی ۱۰۰۵۲۶۵ ۵/۸۴ هفتم
۸ کهگیلویه و بویراحمد ۸۷۴۰۶۳ ۵/۰۸ هشتم چهارم
۹ مازندران(ساری) ۷۹۴۰۱۴ ۴/۶۱ نهم
۱۰ ایلام ۶۴۱۶۶۷ ۳/۷۳ دهم پنجم
۱۱ گیلان ۵۵۷۰۷۸ ۳/۲۴ یازدهم
۱۲ کرمانشاه ۵۲۸۵۰۷ ۳/۰۷ دوازدهم ششم
۱۳ کرمان ۵۱۱۹۸۱ ۲/۹۷ سیزدهم
۱۴ سمنان ۴۶۸۷۴۸ ۲/۷۲ چهاردهم
۱۵ خراسان شمالی ۴۳۴۵۵۱ ۲/۵۲ پانزدهم
۱۶ گلستان ۴۲۶۴۷۶ ۲/۴۸ شانزدهم
۱۷ اصفهان ۴۱۱۸۴۷ ۲/۳۹ هفدهم هفتم
۱۸ کردستان ۳۷۳۳۲۸ ۲/۱۷ هجدهم هشتم
۱۹ چهارمحال و بختیاری ۳۳۶۴۳۸ ۱/۹۵ نوزدهم نهم
۲۰ مازندران(نوشهر) ۳۱۳۲۴۱ ۱/۸۲ بیستم
۲۱ بوشهر ۲۲۴۸۱۴ ۱/۳۱ بیست و یکم
۲۲ یزد ۱۸۳۹۲۳ ۱/۰۷ بیست و دوم
۲۳ کرمان(جیرفت و کهنوج) ۱۶۰۸۷۲ ۰/۹۳ بیست و سوم
۲۴ آذربایجان شرقی ۱۵۶۴۰۳ ۰/۹۱ بیست و چهارم
۲۵ آذربایجان غربی ۱۰۱۱۵۰ ۰/۵۹ بیست و پنجم دهم
۲۶ زنجان ۹۷۵۵۳ ۰/۵۷ بیست و ششم
۲۷ اردبیل ۶۳۱۵۳ ۰/۳۷ بیست و هفتم
۲۸ تهران ۲۸۱۷۴ ۰/۱۶ بیست و هشتم
۲۹ قزوین ۲۸۱۵۸ ۰/۱۶ بیست و نهم
۳۰ مرکزی ۱۳۳۳۳ ۰/۰۸ سی ام
۳۱ قم ۱۳۲۷۵ ۰/۰۸ سی و یکم
۳۲ همدان ۴۸۲۳ ۰/۰۳ سی و دوم
جمع کل کشور ۱۷۲۱۱۹۴۸ ۱۰۰

چهار محال و بختیاری در بیست و هشتمین برنامه گفت و گوی داغ سبز

چهارشنبه, ۴ اسفند, ۱۳۸۹

در آخرین پنجشنبه بهمن ماه (۸۹/۱۱/۲۸) برنامه گفتگوی داغ سبز به اوضاع محیط زیست و منابع طبیعی بام ایران – چهار محال و بختیاری – اختصاص داده شد تا نگارنده به همراه محمد درویش پژوهشگر و وبلاگ نویس برتر، احمد پازوکی مجری خلاق و هوشمند برنامه و دکتر عطاءاله ابراهیمی مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان چهار محال و بختیاری به عنوان میهمان تلفنی این گفتگوی داغ به ظرفیت ها و چالش ها و برنامه های پیش رو در دیار بختیاری بپردازیم.

استان چهار محال وبختیاری با مساحت ۱۶۵۳۳ کیلومتر مربع با مرکزیت شهرکرد با ۲۰۶۶ متر ارتفاع از سطح دریا در فلات مرکزی ایران و در امتداد سلسله جبال زاگرس واقع گردیده است. از کل مساحت استان ۸۶ درصد را گستره ی کوهستان ها فرا گرفته وحدود ۱۴ درصد باقی مانده مربوط به دشت های استان می شود.

دامنه های زردکوه سرچشمه ی اصلی سه رودخانه مهم کشور – کارون، زاینده رود و دز – می باشند. حوضه آبخیز سدکارون با مساحت ۱۳۷۱۴ کیلومترمربع، حوضه بالادست سد زاینده رود با مساحت ۱۴۳۹کیلومتر مربع، حوضه داخلی آن با مساحت ۷۰۳ کیلومتر مربع وحوضه ی دز با مساحت ۶۷۷ کیلومتر مربع دراین استان واقع شده اند. میزان بارندگی آن از ۲۸۰ میلیمتر تا ۱۸۰۰ میلیمتر در نوسان می باشد. استان چهار محال وبختیاری با کمینه ای یک درصدی از وسعت سرزمینی کشور، قادر است به برکت مهرورزی‌های بی‌منت آسمانش، به تنهایی تأمین کننده ۱۰ درصد آب شیرین کشور باشد. حجم ریزش های جوی در استان ۱۱/۳ میلیارد متر مکعب در سال برآورد گردیده است و حجم سالانه جریان های خروجی از استان ۹/۳ میلیارد متر مکعب است که از طریق زاینده رود و کارون بزرگ به استان های اصفهان وخوزستان سرازیر گردیده و بخشی از حیات و شادابی این استان ها را مرهون این روان آب های خود ساخته اند.

همین ظرفیت کم همتای تولید آب مزیت بالقوه ای را برای مردمان این دیار موجب گردیده است که اگر مدیریتی خردمندانه بر آن حاکم گردد می تواند این قطعه از وطن مان را به عنوان یکی از بزرگترین منابع تولید ناخالص ملی بدل کند. اما به رغم وجود چنین موهبت کم نظیری در این سرزمین، عدم توجه سزاوار به مدیریت خردمندانه بر ظرفیت های طبیعی و اقلیمی منطقه و نامدیریتی حاکم بر منابع آبی ارزشمند آن، سبب پائین رفتن سطح آب های زیرزمینی، کاهش آب چاه های آب آشامیدنی و کشاورزی و نهایتا” ایجاد بحران و قحطی آب سال جاری در شهرها و آبادی های منطقه گردیده است.

برای مقابله با این وضعیت های ناخوشایند و بحران های ایجاد شده، خردمندانه ترین چاره آن است که در کنار احداث سدهای غول پیکر بتنی و پرهزینه ی کارون ۴ و چهار سد در دست احداث کارون ۵ و خرسان های ۱ و ۲ و ۳ ، فلسفه آبخوانداری و آبخیزداری را نیز در سبد اولویت ها مدیریتی پذیرفته و با بهره وری از دانش بومی گرانسنگ آبخوانداری و آبخیزداری، مقاومت این زیست بوم کشور در مقابل تغییرات اقلیمی کوتاه مدت و دراز مدت را افزایش داده و زیستن در این سرزمین را با صرف هزینه های اندک در قیاس با هزینه های سرسام آور سدسازی میسر و آسان نمود.

تالاب های چهارگانه ی استان که با ایجاد یک مجموعه بزرگ زیستی، بام ایران را به یکی از شاه راههای عبور پرندگان مهاجر و آبزی از کشورهای اروپایی و روسیه و استان های شمالی کشورمان به سمت کشورهای حوضه خلیج فارس تبدیل کرده اند. در حال حاضر برخی عوامل طبیعی و انسانی حیات این تالاب ها را تهدید می نماید که تالاب گندمان در وضعیت بحرانی تری نسبت به تالاب های چغاخور، علی آباد و سولقان قرار دارد. خشکسالی سال های اخیر، درجه حرارت و افزایش تبخیر از جمله تهدیدهای طبیعی بوده که تالاب گندمان را در برابر تهدیدهای انسانی بسیار حساس و شکننده نموده است. احداث سد بر روی تالاب چغاخور، بیشتر شدن ارتفاع آب از میزان استاندارد آن (حداکثر ۶ متر در عمیق ترین محل تالاب) و تبدیل آن تالاب به یک دریاچه ذخیره و انتقال آب و عدم رعایت حق آبه زیستگاه ها و رویشگاه های پائین دست، حفر چاه های کشاورزی غیر مجاز و برداشت های غیر قانونی ناشی از برقی شدن چاه ها، تخریب و تصرف عدوانی رویشگاه های حاشیه تالاب ها، زهکش اراضی کشاورزی و حضور بیش از ظرفیت و چرای مفرط دام از جمله تهدیدهای انسانی بوده که در دهه های اخیر خسارت های جبران ناپذیری را به این تالاب های ارزشمند و حیاتی وارد کرده است.

جنگلهای استان نیز از دیگر موضوعات مطرح شده در این برنامه بوده که امروزه با بحرانهای ناشی از اجرای غیر اصولی پروژه های عمرانی و سدسازی های دولتی، تأمین سوخت هیزمی و زراعت دیم زیر اشکوب توسط جوامع محلی روبرو هستند. رویشگاه های جنگلی چهار محال و بختیاری بالغ بر ۳۰۰ هزار هکتار بوده که حدود ۱۸ درصد از وسعت استان را در برگرفته، در حالیکه کل رویشگاه های جنگلی کشور تنها حدود ۷ درصد از وسعت کشور را اشغال کرده اند. سرانه جنگل در کشور ۲/. هکتار و در استان چهار محال و بختیاری ۴/. هکتار می باشد. عدم توسعه یافتگی و عدم برخورداری استان از سهم سزاوار صنعت همخوان با شرایط زیست محیطی منطقه سبب گردیده است بیش از نیمی از جمعیت ۸۵۰ هزار نفری ساکن در سکونتگاه های شهری و روستایی استان از نبود فرصت های شغلی رنج برده و از سر ناچاری معیشت شان را متکی بر ظرفیت های محدود منابع طبیعی نموده و اشتغال مازاد و ویران گری را بر آن منابع حاکم کنند.

قرار است در بیست و نهمین برنامه از سری گفتگوی داغ سبز نیز که فردا – پنجم اسفند ماه – در ساعت ۱۵:۳۰ از استودیو ایران صدا پخش می شود به همراه مدیران کل محیط زیست و منابع طبیعی استان، گفتگوها در باره ی محیط زیست و منابع طبیعی چهار محال و بختیاری ادامه پیدا کند. شما می توانید این گفتگوی داغ سبز را از طریق برنامه ی “تارنمای فارسی” بر روی صفحه نخست درگاه مجازی رادیو اینترنتی ایران صدا ببینید و بشنوید.

همچنین می‌توانید از طریق شماره تلفن ۲۲۰۱۳۷۶۶ با گفتگوی داغ سبز تماس گرفته و یا با ارسال پیامک از طریق پیام گیر ۳۰۰۰۰۱۳۸۶ دیدگاه‌ها، خبرها و اظهار نظرهای خویش را در باره محیط زیست و منابع طبیعی دیار بختیاری مطرح کنید.

در همین باره:

مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری چهار محال و بختیاری در گفتگوی داغ سبز

شیرهای در اسارت در بام ایران

یکشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۳۸۹

خبر حمله یک شیر در اسارت به نوجوانی که به قصد عکس گرفتن مخفیانه وارد محوطه نگهداری آن ها شده بود سبب گردید که نگارنده نیز به مانند برخی مردم بام ایران – بروجن – از نگهداری سلاطین جنگل در این دیار مطلع شود. به نظر می رسد چندین سال است که پهلوانی در این دیار به همراه شیری که در اسارت دارد گهگاهی نمایشی برپا می کند و درآمد ناچیزی از این راه به دست می آورد. اکنون تعدا شیرهای در اسارت در بام ایران به ۳ قلاده رسیده است. هرچند که سرزمین بختیاری در سال های دور به عنوان یکی از زیستگاه های شیر محسوب می شده و نگهداری این گربه سانان شکوهمند از قدیم الایام در میان پهلوانان سرزمین زاگرس رواج داشته است اما بیش از دویست سال است که دیگر کسی صدای غرش شیری را در کوهپایه های زاگرس نشنیده است.

بربنیاد قانون شکار و صید مصوب سال ۱۳۴۶ و اصلاحات بعدی آن «خرید و فروش و عرضه و نگهداری و حمل و صدور کلیه جانوران وحشی زنده بودن تحصیل پروانه انتفاعی ممنوع است». بنابراین نظارت بر شرایط محیطی مکان نگهداری جانوران وحشی دارای پروانه انتفاعی بر عهده سازمان حفاظت محیط زیست کشور بوده و عمدتا” اینگونه گربه‌سانان بزرگ‌جثه در باغ وحش هایی که زیر نظر ادارات حفاظت محیط زیست استان ها اداره می شوند نگهداری می گردند. بر بنیاد قوانین و مقررات مربوطه شرایط محیطی نگهداری و تغذیه این جانوران وحشی در اسارت چه در باغ وحش و چه در مراکز دیگر نباید غیر استاندارد و غیر بهداشتی باشد.

شوربختانه شرایط محیطی نگهداری و تغذیه این ۳ قلاده شیر در بام ایران نیز به مانند دیگر تجربه های ناموفق در سایر شهرهای کشورمان غیر استاندارد و فاقد ضوابط بهداشتی بوده و به نظر می رسد نهادهای متولی نیز نظارت لازم بر وضعیت بهداشت غذایی و محیط نگهداری این سلاطین جنگل در بام ایران ندارند. در قفس ها و محیطی کاملا” غیر بهداشتی و غیراستاندارد نگهداری می شوند و حتا گفته می شود غذای آن ها از مرغ های تلف شده در مرغداری های منطقه تهیه شده و دامپزشکی و محیط زیست نیز نظارت سزاواری اعمال نمی کنند.

اینگونه مراگز نگهداری جانوران وحشی نیازمند توجه بیشتر نهادهای متولی است. هزینه سرسام آور تهیه غذای این گربه‌سانان بزرگ‌جثه – که بر بنیاد گزارش خبرگزاری ابرن از قدیمی ترین باغ وحش کشور در شیراز ماهیانه برای هر قلاده از این شیرها بالغ بر ۴ میلیون تومان اعلام شده است (روزانه لاشه یک بز به جای گوشت گوساله) – و هم چنین درآمد بسیار پائین ناشی از برگزاری نمایش با این شیرها سبب می گردد تا نگهدارندگان اینگونه جانوران وحشی مجبور به تأمین غذای آن ها از گوشت های غیر بهداشتی و تنها در حد زنده مانی باشد. نداشتن سرمایه لازم جهت ایجاد محیطی مناسب نیز منجر به نگهداری این جانوران اسیر شده در فضاهای غیر بهداشتی و نامناسب میگردد.

جا دارد اکنون که این سلاطین جنگل میهمان بام ایران گردیده اند؛ در صورتیکه نگهداری این جانوران وحشی بر مبنای حصول پروانه انتفاعی لازم می باشد، در راستای تأمین شرایط محیطی استاندارد و غذای بهداشتی حمایت های لازم صورت گرفته و ادارات محیط زیست و دامپزشکی استان نیز بر اساس وظایف قانونی و منطبق بر آئین نامه های مربوطه نظارت درخوری بر شرایط محیطی نگهداری و تغذیه بهداشتی این میهمانان اعمال نمایند.

چهارمین یادداشت«مهار بیابان زایی»در طبیعت بختیاری

سه شنبه, ۲۱ دی, ۱۳۸۹

چهارمین یادداشتی که محمد درویش (نویسنده وبلاگ دربند مهار بیابان زایی) برای دیده بان طبیعت بختیاری فرستاده است تا منتشر شود؛ مربوط به موج جدید تخریب جنگل های طبیعی و دست کاشت کشور است که متأسفانه همزمان با واقعی شدن قیمت سوخت های فسیلی، روندی شتابان و نگران کننده به خود گرفته است!

محمد درویش:

واقعی شدن قیمت سوخت؛ کابوس جنگل های زاگرس و رؤیای جنگل های قشم!

خبرهایی که از گوشه و کنار کشور می رسد، جملگی حکایت از آن دارد که همزمان با فراگیرشدن موج سرما و هدفمند شدن یارانه ها که منجر به افزایش محسوس قیمت حامل های انرژی شده است، برخی از روستائیان و نیز سودجویان اقدام به قطع اندوخته های چوبی منابع جنگلی و مرتعی کشور کرده و بدین ترتیب بیم آن می رود که بعد از مؤلفه های آزاردهنده ای چون خشکسالی، ریزگردها، سوسک چوبخوار، چرای بی رویه و آتش سوزی، اینبار تهدیدی جدید، باقیمانده منابع جنگلی کشور را هم به یغما برد. گزارش های مصور دیده بان طبیعت بختیاری از استقبال مردم محلی در استان چهار محال و بختیاری برای تبدیل بخاری های نفتی به چوبی، می تواند شاهدی زنهاردهنده بر این مدعا باشد. رخدادی که البته فقط محدود به مناطق محروم نشده و حتا از مناطق ییلاقی و اعیان نشین لواسانات در شمال شرق پایتخت، هم گزارش های مشابهی می رسد. جالب آن که وقتی یکی از شهروندان، مراتب را از طریق شماره ۱۳۷ به شهرداری اطلاع داده است، آنها گفته اند: موضوع به ما ارتباطی ندارد! و وقتی به اداره محیط زیست لواسانات زنگ زده شد، پاسخ دادند: باید بررسی بشه، ولی خودتون باز پیگیری کنید، چون ممکنه فراموش بشه!

به هرحال اینجا هم نوشتیم تا خدای ناکرده فراموش نشه! هرچند که فراموش می شه! نمی شه؟

نکته ی جالب توجه دیگر این است که اگرچه گران شدن حامل های انرژی در مناطق جنگلی و مرتعی کشور در نواحی زاگرس، هیرکانی، ارسباران و ایران و تورانی ممکن است تبعاتی ویران کننده برای این قلمروهای سبز داشته باشد؛ اما بی شک این رخداد می تواند برای رویشگاه های مانگرو در سواحل خلیج فارس و دریای عمان و به ویژه جزیره قشم، خبری مسرت بخش تلقی شده و یک فرصت باشد تا تهدید!

ماجرایی که شرح مفصلش را در یادداشتی جداگانه با عنوان: «گازوئیل، جنگل‌های قشم را نابود می‌کند» نوشته ام و خوانندگان عزیز تارنمای دیده بان طبیعت بختیاری می توانند، مشروحش را در این نشانی بیابند و بخوانند. همچنین در همین باره، دوستان عزیز می توانند مصاحبه امروز نگارنده را با خبرگزاری مهر در این نشانی بخوانند.

فرجام:

به نظر می رسد، از آنجا که اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها یکی از بزرگ ترین و مهم ترین طرح های اقتصادی کشور است که تا همین الان هم بسیار دیر به اجرا درآمده است (شاید باید پس از پایان جنگ به اجرا درمی آمد و اینقدر در اجرای آن تعلل نمی شد)، باید بکوشیم تا تبعات منفی آن را در نواحی جنگلی کاهش دهیم که یکی از راهکارها را دیروز به مریم نظری در روزنامه ملت ما گفتم. راهکاری که اگر به درستی اجرا و پیاده شود، آشکارا این تهدید ویرانگر را می توان به فرصتی تاریخی برای ایران بدل ساخت. به ویژه اگر یادمان باشد که در برنامه ۲۰ ساله مدیریت بیابان – ایران ۱۴۰۴، هم بر این رویکرد به شکلی بارز تأکید شده و اسنادش در وبلاگ دربند مهار بیابان زایی همچنان موجود است!

مؤخره:

هرگز فکر نمی کردم که روزی مجبور باشم و باشیم برای استفاده از مفاد برنامه ۲۰ ساله مدیریت بیابان که بیش از ۲ سال نگارش آن به طول انجامید و تقریباً در تهیه آن تمامی ذینفعان حوزه بیابان را مشارکت دادم و جالب تر آن که به عنوان برنامه برتر از سوی وزیر وقت جهاد کشاورزی شایسته دریافت لوح تقدیر شناخته شد؛ از فیلترشکن استفاده کنیم! این را هم بگذاریم به حساب مظلومیت مضاعف بیابان در ایران!

شواهدی دیگر در تأیید موج جدید تخریب جنگل ها !

سه شنبه, ۲۱ دی, ۱۳۸۹

همانطور که در یادداشت پیشین اشاره شد متأسفانه همزمان با افزایش قیمت مواد سوختی، اشتیاق روستائیان و مردم محلی برای استغده از منابع چوبی جایگزین به شدت در حال افزایش است.

تصاویری که ملاحظه می کنید نگارنده در طول هفته ی اخیر از مناطق جنگلی در جنوب استان چهار محال و بختیاری تهیه کرده که همگی دلالت بر تأیید مدعای فوق و شروع روند فاجعه باری در اکثر رویشگاه های جنگلی زاگرس؛ که شوربختانه در آستانه تخریب نیز واقع شده اند دارد!

نگارنده از برخی روستاهای پراکنده در رویشگاه های جنگلی بام ایران بازدید و با برخی از مردم محلی صحبت کرده که متأسفانه مشاهدات عینی نگارنده و صحبت های مردم  محلی بیان کننده روند شتابان بازگشت بخاری های هیزمی و استفاده از منابع چوبی برای مصارف سوختی منازل روستایی می باشد!

تولید و فروش بخاری های هیزمی در کارگاه ها و فروشگاه های منطقه رونق چشم گیری پیدا کرده و استادکار یکی از آن کارگاه ها به نگارنده اعلام کرد که پس از افزایش قیمت مواد سوختی، تقاضا برای تولید بخاری و دیگر تجهیزات هیزمی روزانه در حال افزایش بوده و حتا برخی مردم محلی استان های همجوار هم برای تهیه بخاری های هیزمی به کارگاه ها و فروشگاه های منطقه مراجعه می کنند.

از جمله تمهیداتی که لازم بود در راستای اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها، برای مناطق روستایی کشور دیده شود؛ اولا” اجرای این قانون با شیب کندتری برای روستائیان کم درآمد و ثانیا” توجه جدی به تدارک زیرساخت های جایگزین کردن انرژی‌های پاک می باشد. خوشبختانه در حال حاضر تکنولوژی و تجهیزات مورد نیاز تولید انرژی خورشیدی و همچنین اجاق‌ها و آبگرمکن‌ها خورشیدی مورد استفاده در بازار کشور موجود می باشد که دولت می تواند با اعطای تسهیلات ارزان و یا بلاعوض این امکانات را در اختیار این دسته از روستائیان قرار دهد.

و اما یک راه حل کوتاه مدت برای کنترل و کاهش روند هجوم روستائیان به جنگل، می تواند توزیع کوپن در بین روستائیان و عرضه نفت و کپسول های گاز ارزان در روستاها باشد؛ تا بدین وسیله با فراهم آوردن زمان لازم، در برنامه ای طولانی مدت تر نسبت به ایجاد زیرساخت های لازم برای جایگزینی انرژی های نو اقدام شود.

و این هم تصاویر …

ادامه مطلب»

تبدیل بخاری های نفتی به چوبی در آبادی های جنگلی!

شنبه, ۱۸ دی, ۱۳۸۹

نگارنده بیش از یک سال پیش به همراه کارشناسان و فعالان حوزه ی منابع طبیعی و محیط زیست کشور ابراز نگرانی کرده بود که اگر تمهیدات لازم برای اجرایی نمودن طرح ارزشمند و بزرگ هدفمندی یارانه ها دیده نشود ممکن است طبعات این طرح برای پایداری منابع طبیعی، به ویژه رویشگاه های جنگلی مصیبت بار باشد.

خطر جایگزینی هیزم به دلیل افزایش قیمت سوخت های فسیلی و همچنین افزایش روند تبدیل زیر اشکوب جنگل به دیم زارهای کم بازده و افزایش دام موجود در آبادی های جنگل نشین؛ به دلیل نرخ بالای بیکاری و ارزان بودن نیروی کار در روستاها و پائین بودن سرانه ی درآمد خانوارهای روستایی، علل ابراز نگرانی نگارنده و فعالان حوزه ی منابع طبیعی و محیط زیست کشور بودند.

نگارنده به همرا همکاران در جنگل گردشی هفته گذشته، با تعدای از زنان محلی برخورد کرده که در حال تهیه هیزم از بلوط زارهای اطراف یکی از آبادی های جنگلی لردگان بودند. شوربختانه مصاحبه و گفتگوهای صورت گرفته با آن ها، خبر از دیده نشدن تمهیدات لازم برای اجرایی شدن طرح مهم هدفمندی یارانه ها و طبعات غیر قابل جبران آن در رویشگاه های جنگلی کشور داشت.

آن زنان محلی اعلام می نمودند که پس از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها و افزایش قیمت نفت و کپسول گاز، به دلیل بیکاری و نداشتن درآمد کافی به تغییر وسایل تولید انرژی در منازل روی آورده اند و عمدتا” زنان روستا هر روز جهت تأمین هیزم مورد نیاز مجبور به پیمودن قریب به ۱۰ کیلومتر مسافت و حمل طاقت فرسای هیزم های جمع آوری نموده به آبادی هستند. آنان تحمل این کار سخت و نابودی جنگل و ارتکاب به جرائم زیست محیطی را از سر ناچاری می دانستند و از شرایط سخت زندگی شان گلایه داشتند.

ادامه مطلب»

شعار جهانی سال ۲۰۱۱ ؛ جنگل ها برای مردم

شنبه, ۴ دی, ۱۳۸۹

در حالی به روزهای پایانی سال ۲۰۱۰ – سال جهانی تنوع زیستی – نزدیک می شویم که زیستمندان جانوری و گیاهی وطن روزگاران چندان خوشی را پشت سر نگذاشته اند. سالی که قرار بود دولت ها و نهادهای متولی محیط زیست آن ها، شیوه های مدیریتی خردمندانه و انعطاف پذیری را برگزینند تا روش های بهره برداری از هر سرزمین متناسب با توان اکولوژیکی آن سرزمین بنیان نهاده شود، سلامت و بقای جمعیت گونه های مختلف گیاهی و جانوری تضمین گردد و این روند سیری صعودی پیدا کند.

اما متأسفانه در این«سال جهانی تنوع زیستی» شاهد فاجعه بارترین رخدادهای انسان ساز در هر دو حوزه جانوری و گیاهی محیط زیست  بودیم. از آن پلنگ نگون بخت زخمی که برای فرار از دست شکارکشانی خطرناک بنام انسان، خود را به بالای دکل برق رسانده بود گرفته تا جنگل‌های شمال و غرب کشور که عمدتا” به خاطر امیال سودجویانه برخی نابخردان و طبیعت ستیزان بطور بی سابقه به آتش کشیده شدند. ماجرای تأسف آور تجاوز به موزه تاریخ طبیعی کشور(باغ گیاه‌شناسی نوشهر)، ظهور علائم بیابان زایی و خشکی دریاچه ارومیه، نابودی تالاب های بین المللی کشور، کاهش شدید ماهیان خاویاری در دریای مازندران، خشکی چاه ها و قنوات و قرار گرفتن در شرایط بحران آب، سدسازی های فاقد ارزیابی زیست محیطی و نابودی هزاران هکتار جنگل و برهم زدن رژیم اکولوژیکی رودخانه ها و مرگ هزاران جانور آبزی؛ و سرانجام آلودگی کم‌سابقه  هوا در پایتخت و چند شهر بزرگ کشور شواهدی است که نشان می‌دهد درختان و زیستمندان وطن سالی همراه با شادابی و سلامت را پشت سر نگذاشته اند.

با پایان یافتن«سال جهانی تنوع زیستی» مجمع عمومی سازمان ملل متحد سال ۲۰۱۱ را به عنوان«سال جهانی جنگل ها» معرفی کرده است. نقش غیرقابل انکار جنگل ها در ثبات اقلیم و محیط زیست و اینکه جنگل ها تأمین کننده سرپناه برای انسان ها و زیستگاه برای جانداران می باشند عمده ترین علل معرفی سال ۲۰۱۱ به عنوان«سال جهانی جنگل ها» بوده است. این نامگذاری به منظور ارتقاء سطح آگاهی‌های عمومی در ارتباط با مدیریت، حفاظت و توسعه پایدارجنگل‌ها صورت گرفته است. به منظور توجه دادن بیشتر به نقش و جایگاه مردم در مدیریت و حفاظت مشارکتی و توسعه پایدار جنگل‌ها، شعار«جنگل‌ها برای مردم» برای سال جهانی جنگل‌ها انتخاب شده است.

امید است در این سال؛ با ارتقائ جایگاه تشکیلاتی نهادهای متولی منابع طبیعی و محیط زیست کشور، تأمین تجهیزات سخت افزاری یگان های حفاظتی و ناوگان های اطفای حریق، همراهی و همکاری همه دستگاه های دست اندرکار امور  فرهنگی، آموزشی و اجتماعی و … برای ارتقای سطح آگاهی های عمومی جوامع محلی و جلب مشارکت جنگل نشینان و همچنین حمایت های ویژه قوای سه گانه کشور در همه زمینه های اعتباری، قانونی، حاکمیتی، قضایی و … شاهد رشد مدیریت و حفاظت مشارکتی محلی و توسعه پایدار جنگل های کشور باشیم و شادابی و پایداری سرزمین مادری و مردمانش سیری صعودی پیدا کند.

پی توشت:

ممنون از آقای عظیمی عزیز در کانون دوستداران محیط زیست دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی که زحمت ارسال لوگوی فارسی شده ی سال جهانی جنگل ها را کشیده اند؛

جاده هایی که تنوع زیستی موگویی را به شدت تهدید می کنند!

جمعه, ۱۶ مهر, ۱۳۸۹

   تداوم روند جاده سازی در جنگلهای بکر منطقه موگوئی، نگرانی بیشتر کارشناسان و دوستداران طبیعت در سرزمین بختیاری را به همراه داشته است. در حالی طول جاده های احداث شده در این جنگلهای بکر از مرز ۱۵۰ کیلومتر می گذرد که راه سازان قدرتمند! کمترین توجه ای به هشدارها و ممانعت های دستگاه های متولی جنگل و محیط زیست منطقه نداشته و بی مهابا به راه سازی های غیر کارشناسی خود در این منطقه بکر جنگلی زاگرس ادامه می دهند.

    منطقه موگویی بازفت از شهرستان کوهرنگ در چهار محال و بختیاری به عنوان یکی از ظرفیت های ارزشمند تنوع زیستی و ذخایر ژنتیکی زاگرس مرکزی محسوب شده و به علت عدم وجود جاده های دسترسی، تاکنون عبور و مرور کمتری در آن صورت گرفته و در مقایسه با خیلی از دیگر نقاط زاگرس، تقریبا” دست نخورده و بکر باقیمانده است.

   مقامات ارشد اجرایی استان به بهانه ی خیر خدمات رسانی به مناطق محروم و ایجاد زیرساخت های رفاهی – مثل برق، مخابرات و … _  به این مناطق توسعه نیافته، در طی  ۵ سال گذشته اقدام به صرف هزینه های زیادی در این منطقه نموده و بدون هرگونه مطالعه و ارزیابی لازم نظم طبیعی حاکم بر منطقه را بهم زده و جنگلها و تنوع زیستی این قطعه بکر از زاگرس را با تهدیدی جدی مواجه کرده اند. با انجام یک مطالعه چند منظوره و جامع می شد با صرف هزینه هایی کمتر، حدود ۳۰۰ خانوار ساکن در ۷ روستای پراکنده در جنگلهای این منطقه را تجمیع و ساماندهی نموده و زیرساخت های اشتغال زایی و برخورداری از امکانات رفاهی اولیه را برای آنها فراهم نمود. عمده خانوارهای ساکن در این روستاها به لحاظ شرایط کوهستانی منطقه فاقد زمین های کشاورزی مناسب و یا حرفه ای درآمدزا بودی و اغلب تحت پوشش کمیته امداد بوده و با پرورش تعداد اندکی بز، از کمینه های رفاهی حداقلی برخوردار می باشند.

ادامه مطلب»

سنجابی که در دامان هلن رها گردید

جمعه, ۹ مهر, ۱۳۸۹

   تمایل به نگهداری حیوانات جونده در منزل طی سالهای اخیر – به دلیل زیبایی و جذابیت در حرکات – به عنوان یک فرهنگ غلط و طبیعت ستیزانه، حیات سنجاب ایرانی را در جنگلهای بلوط زاگرس هدف قرار داده است. هرچند شدت یافتن تخریب زیستگاه در زاگرس – تخریب جنگلهای بلوط غرب – به عنوان اصلی ترین عامل کاهش جمعیت سنجاب ایرانی محسوب می گردد اما در سال های اخیر متأسفانه شکار غیر مجاز و قاچاق نیز تهدیدی جدی برای این جونده ی تیزپا و پرجنب و جوش به حساب می آید. شدت یافتن روند شکار و زنده گیری سنجاب ها در جنگل های بلوط غرب – خصوصا” استان های لرستان و کردستان – همراه با به آتش کشیدن زیستگاه شان، این روزها سبب نگرانی علاقمندان به طبیعت و محیط زیست کشور گردیده است.

   این سنجاب ایرانی که معمولا” از میوه، جوانه ها، برگ و پوست درختان بلوط تغذیه می کند در محدوده ی جنگلهای زاگرس – بلوط غرب – که از آذربایجان غربی شروع شده و تا بخشی از استان فارس ادامه می یابد پراکنش دارد. سنجاب ها با مدفون کردن میوه های بلوط در زیر خاک نقش به سزائی در زادآوری طبیعی جنگلهای بلوط داشته که با رشد فرهنگ غلط نگهداری از این حیوان بعنوان حیوان خانگی، جمعیت این حیوان مفید و کارنده بذر بلوط در طبیعت کاهش یافته و تجدید حیات طبیعی جنگل های بلوط غرب با خطر مواجه خواهد شد.

   سنجاب ها درختان بلند و کهنسال را به درختان کوتاه و پر شاخ و برگ ترجیح داده و باندهای شکار و قاچاق – عمدتا” در استان های لرستان و کردستان – برای به دام انداختن آن ها با روشن کردن آتش در زیر این درختان بلوط، سنجاب ها را مجبور به پریدن و اسارت در درون کیسه های از پیش تدارک دیده کرده و تجارت کثیفی را در بازار تهران راه می اندازند و ناآگاهانه نسل این حیوان را در معرض خطر انقراض قرا داده و حیات جنگل های بلوط غرب را – از نظر زادآوری و تجدید حیات طبیعی و همچنین خطر بروز آتش سوزی در جنگل ها – به مخاطره می اندازند.

   یکی از این قربانیان، سنجابی است که بخت با او یار بوده، در عملیات شکار و انتقال به تهران جان سالم بدر برده و پس از ۶ ماه زندگی کردن در کنار خانواده ای طبیعت دوست در اصفهان، در اقدامی انسانی و طبیعت دوستانه به طبیعت بختیاری تقدیم گردید.

   در هفته گذشته یکی از خوانندگان این تارنما – آقای رضا شیرازی عزیز – خواستار همراهی نگارنده در ارائه ی اطلاعاتی از مناطق حفاظت شده جنگلی در طبیعت بختیاری و همکاری برای رها سازی این سنجاب در طبیعت شدند. پس از آشنایی نادیده و گفتگو با نگهدارنده این سنجاب که بانویی هنرمند از سرزمین زنده رود بودند، منطقه حفاظت شده جنگلی هلن انتخاب گردید و روز گذشته – پنج شنبه ۸/۷/۱۳۸۸ – این بانوی طبیعت دوست – خانم شهرزاد فقهی –  در اقدامی قابل تحسین با همراهی پدر و مادر عزیز و قابل احترامش، پس از طی ۲۰۰ کیلومتر جاده کوهستانی، به رغم انس و الفتی که در این مدت ۶ ماهه بین آنها و این سنجاب برقرار شده بود، آنرا در دامان جنگل های هلن رها کردند تا بار دیگر عشق به طبیعت مردم ایران زمین را به نمایش گذارند.

ادامه مطلب»