بایگانی “رحیم علیمحمدی”

مردمان چهارمحال و بختیاری چقدر در خشکی زاینده‌رود مقصرند؟

پنجشنبه, ۱۲ تیر, ۱۳۹۳

     هفتمین یادداشت دوست ارجمندمان دکتر رحیم علیمحمدی با بررسی میزان برداشت آب در استان چهارمحال و بختیاری و نقش آنان در پدیده فاجعه‌بار خشکیدگی زاینده‌رود، برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال شده است که در ادامه یادداشت‌های منتشر شده ازاین پژوهش‌گر برجسته واستادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری، با خوانندگان گرامی‌این تارنما به اشتراک گذاشته می‌شود:

میزان برداشت آب از رودخانه زاینده رود در استان چهارمحال و بختیاری

     رودخانه زاینده رود دارای طولی معادل ۴۲۰ کیلومتر و حوضه آبریزی معادل ۴۱۵۰۰ کیلومترمربع قبل از احداث تونل های انتقال آب از حوضه های کارون و دز به زاینده رود بود. با توجه به اینکه آورد اصلی رودخانه تنها در بالادست سد زاینده رود قرار دارد و حیات زاینده رود به تولید آب در بالادست سد وابسته است به مواردی چند بشرح ذیل اشاره می گردد:

      قبل از سال ۱۳۳۳ ه ش. (قبل از احداث تونل اول کوهرنگ) مساحت کل حوضه آبریز سد زاینده رود ۴۲۰۰ کیلیومترمربع بود. که از این مساحت ۲۷۳۲ کیلومترمربع آن در داخل استان چهارمحال و بختیاری و ۱۴۶۸ کیلومترمربع در استان اصفهان واقع شده بود و رودخانه زاینده رود از ارتفاعات منطقه چلگرد سرچشمه می گرفت. اما با حفر تونل اول در سال ۱۳۳۳ ، تونل دوم در سال ۱۳۶۶ و تونل سوم در سال ۱۳۹۲ سرآب حوضه آبریز سد به ارتفاعات زردکوه بختیاری تغییر یافت و مساحتی بالغ بر ۶۲۰ کیلومترمربع به وسعت حوضه آبریز زاینده رود در استان چهارمحال و بختیاری اضافه گردید (۳۳۵۲ کیلومترمربع) و سهم استان چهارمحال و بختیاری از حوضه آبریز سد زاینده رود به ۳۳۵۲ کیلومترمربع، معادل ۶۹٫۵۴ درصد از کل حوضه آبریز سد زاینده رود (بدون احتساب حوضه آبریز تونل چشمه لنگان و خدنگستان) رسید. شرایط ویژه رودخانه زاینده رود به گونهای است که از سراب رودخانه (ارتفاعات زردکوه) لغایت دریاچه سد در محدوده جغرافیایی استان چهارمحال و بختیاری می باشد و محدوده سد، دریاچه سد و سد تنظیمی انحرافی زاینده رود در استان اصفهان و بعد از سد تنظیمی زاینده رود، مجددأ رودخانه وارد استان چهارمحال و بختیاری شده و پس از طی مسیری چند بعد از روستای چم خرم و چم نار وارد استان اصفهان می گردد.
یعنی رودخانه دارای دو بازه، (بالا دست و زیردست سد زاینده رود) می باشد:

الف – قسمت بالادست سد زاینده رود (سهم آورد ماهیانه و سالیانه استان چهارمحال و بختیاری از میزان آب ورودی به سد زاینده رود):

     مخزن سد زاینده رود دارای دو ایستگاه آبسنجی می باشد: ۱- ایستگاه آب سنجی اسکندری که جریان آب ورودی از طریق تونل های خدنگستان، چشمه لنگان و رودخانه پلاسجان از منطقه فریدن را اندازه گیری می نماید. ۲- ایستگاه آب سنجی قلعه شاهرخ که میزان آب ورودی به سد از استان چهارمحال و بختیاری را اندازه گیری می‌کند (شکل ۱).

کلیک کنید تا بزرگتر ببینید

     جدول بررسی و آنالیز آمار گویای آنست که میزان آب ورودی از طریق تونل چشمه لنگان و منطقه فریدن اصفهان به سد زاینده رود به دلیل برداشت‍های آب در مسیر‍ های انتقال آب، طی ماههای خرداد، تیر، مرداد، شهریور، مهر و آبان، تقریباً حداقل و نزدیک به صفر می باشد ولیکن میزان آب ورودی از طریق ایستگاه قلعه شاهرخ (استان چهارمحال و بختیاری) مقادیر قابل توجهی بین ۱۲ لغایت ۶۸ مترمکعب بر ثانیه است. این قضیه مؤید آنست که آب در مسیر رودخانه پلاسجان و منتهی به ایستگاه آب سنجی اسکندری برداشت و مصرف می شود اما در استان چهارمحال و بختیاری بدون هیچگونه برداشتی وارد سد زاینده رود می گردد.

کلیک کنید تا بزرگتر ببینید

     جدول (۲) در صد جریان وردی به سد زاینده رود از استان چهارمحال و بختیاری (ایستگاه آب سنجی قلعه شاهرخ) می باشد لطفأ اعداد جدول را به دقت ملاحظه فرمایید لذا چنانچه به میانگین سالیانه مراجعه شود در صد تأمین آب سد و رودخانه زاینده رود از طریق استان چهارمحال و بختیاری به ۹۶٫۳۰ درصد و حتی در سال آبی ۹۱- ۹۰ این رقم به ۸۸٫۸۶ درصد رسیده است. در ماههای مختلف سال خصوصأ ماههای بحرانی سال که نیاز آبی بالامی باشد در صد تأمین آب سد و رودخانه زاینده رود از طریق استان چهارمحال و بختیاری به ۹۹٫۹۷ درصد نیز رسیده است.

کلیک کنید تا بزرگتر ببینید

ب- محدوده زیر دست سد زاینده رود:
     در زیردست سد زاینده رود تعدادی ایستگاه آب سنجی، جهت اندازه گیری جریان آب رودخانه احداث شده اند. ۱- ایستگاه آب سنجی سد تنظیمی- انحرافی زاینده رود، که جریان ورودی به استان چ و ب را اندازه گیری می نماید. ۲- ایستگاه آب سنجی پل زمانخان، که جریان آب خروجی از استان چهارمحال و بختیاری توسط رودخانه زاینده رود را اندازه گیری می نماید. ۳- ایستگاه آب سنجی پل کله، این ایستگاه در واقع بعد از آبگیر تصفیه خانه باباشیخعلی با دبی ۱۲ مترمکعب بر ثانیه(تصفیه خانه اصلی استان اصفهان) و آبگیر خط انتقال آب به استان یزد با دبی حدود ۳ مترمکعب بر ثانیه (سد چم آسمان) قرار دارد. این ایستگاه به دلیل برداشت آب در بازه بیش از ۵۰ کیلومتر استان اصفهان و آبگیر اصلی تأمین شرب تصفیه خانه استان اصفهان و یزد نمی تواند شاخص مصرف آب در استان چهارمحال و بختیاری قرار گیرد.

     جدول (۳) درصد مابه التفاوت جریان وردی و خروجی از استان چهارمحال و بختیاری (ایستگاههای سد تنظیمی زاینده رود و پل زمانخان) می باشد یا به عبارتی در صد میزان آب برداشت شده توسط بهره برداران در استان چهارمحال و بختیاری واقع در محدوده سد زاینده رود تا پل زمانخان را با علامت منفی نشان داده است. چنانچه به درصد میانگین سالیانه توجه شود ملاحظه می گردد ضمن اینکه کل آب خروجی از سدتنظیمی با مقدار بیشتری وارد استان اصفهان شده است و آمار درصد میانگین ماهیانه خصوصأ از سال ۱۳۸۶ به بعد مؤید آنست که مصرف حداکثر ماهیانه ۴٫۷ درصد می باشد که این رقم در برابر جریان رودخانه رقم ناچیز و بدون تأثیر در خشک شدن رودخانه است. این در حالی است که تعداد پمپاژهای زیادی مربوط به استان اصفهان یعنی شهر آب پونه و روستای حجت آباد به دلیل واقع شدن در حدفاصل دو ایستگاه آب سنجی (سد تنظیمی زاینده رود و پل زمانخان) در این آمار لحاظ شده اند.

     در نتیجه چنانچه با دید کارشناسی به این مسئله پرداخته شود با صراحت تمام می توان اظهار نمود که عامل خشکی رودخانه زاینده رود برداشت های آب در استان چهارمحال و بختیاری نمی باشد و اظهار نظر کارسناسان قدیم و جدید که گفته اند برداشت آب در سراب رودخانه تأثیری در کمبود آب رودخانه، به دلیل برگشت مجدد و زهکشی منطقه نخواهد داشت مورد تأیید قرار می گیرد.

کلیک کنید تا بزرگتر ببینید

زاینده‌رود و چند پرسش

جمعه, ۲ اسفند, ۱۳۹۲

     ششمین یادداشت دوست ارجمندمان دکتر رحیم علیمحمدی با طرح پرسش‌هایی از گذشته و روند بحرانی شدن وضعیت زاینده‌رود و گاوخونی برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال شده است که در ادامه یادداشت‌های منتشر شده ازاین پژوهش‌گر برجسته واستادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری، با خوانندگان گرامی‌این تارنما به اشتراک گذاشته می‌شود:

تأمین آب شرب یزد

     کویر نشینان و افرادی که آشنایی کامل با کویر دارند ارزش والای آب و اثرگذاری آن‌را بر حیات و توسعه همه جانبه مناطق خودشان را به خوبی درک می کنند. استان یزد به عنوان یک استان کویری از دیر باز با مشکلات، چالش‌ها و بحران کم آبی مواجه بوده است. در دهه های گذشته راهکارهای مختلفی برای مقابله  با کم آبی در این استان اتخاذ شده است. در این راستا انتقال آب از حوضه‌های دیگر به عنوان یک گزینه و راهکار عملی، دور از اذهان نیست که از آن جمله می‌توان به خط انتقال آب از رودخانه زاینده رود به یزد اشاره نمود. در این ارتباط در سال ۱۳۷۸ اولین خط انتقال آب از رودخانه زاینده رود (باغبهادران) به طول تقریبی ۳۳۵ کیلومتر با دبی ۳ مترمکعب بر ثانیه (۹۸ میلیون مترمکعب در سال) پس از عقد قرار داد با شرکت آب منطقه‌ای استان اصفهان به منظور تأمین آب شرب و صنعت استان یزد به بهره‌برداری رسید.

حال سئوالاتی جند بشرح ذیل مطرح است:

۱- آیا می‌دانید دلایل خشک شدن رودخانه زاینده رود خصوصأ در محدوده شهر اصفهان و عدم تأمین آب کشاورزان شرق اصفهان چیست؟

– خشکسالی‌های شش سال گذشته در حوضه آبریز رودخانه (شهرستان کوهرنگ و ارتفاعات زردکوه بختیاری)

– بارگذاری‌های بیش از ظرفیت رودخانه همانند احداث و توسعه لجام گسیخته کارخانجات صنعتی در حاشیه رودخانه

– خطای محاسباتی (عمدی) در برآورد آب رودخانه (عدم پیش‌بینی سال‌های کم بارش)

– توسعه شبکه‌های آبیاری (کشاورزی)

– عدم کنترل الگوی کشت در منطقه

– توسعه دهشت آور شهرها و شهرک‌های اطراف پایتخت فرهنگی جهان اسلام

– پیش فروش و تخصیص آبهای وجود نداشته، تحقق نیافتنی و غیر پایدار به استان‌های دیگر به خاطر همراهی و حمایت همه جانبه در کوتاه مدت به منظور رسیدن به اهداف غیر علمی و غیر کارشناسانه

۲-آیا می‌دانید با احداث تونل انتقال آب گلاب در سال‌های کم بارش رودخانه زاینده رود در محل آبگیری استان یزد خشک خواهد شد؟

۳- آیا می‌دانید یکی از شعارهای متعرضین در انفجار خط انتقال آب به یزد در اسفند ۱۳۹۱ چی بود (چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است)؟

۴- آیا می‌دانید بیش از ۹۰ درصد آب رودخانه زاینده رود از استان چهارمحال و بختیاری تأمین می شود؟

۵- آیا می‌دانید چرا قبل از سال ۱۳۳۳ که اولین تونل کوهرنگ احداث شود آب رودخانه زاینده رود به باتلاق گاوخونی می رسیده است؟

۶- آیا می‌دانید قبل از سال ۱۳۳۳ که تونل شماره ۱ کوهرنگ احداث شود آب رودخانه صرف کدامین مصارف  می شد؟

۷- آیا می‌دانید بعد از سال ۱۳۳۳ که اولین تونل کوهرنگ با ظرفیت انتقال ۲۷۰ میلیون مترمکعب در سال به بهره‌برداری رسید، به وسعت شبکه‌های آبیاری دشت اصفهان چقدر اضافه شد؟

۸- آیا می‌دانید تونل دوم کوهرنگ در سال ۱۳۶۴ با ظرفیت ۲۵۰ میلیون مترمکعب در سال به بهره‌برداری رسید؟

۹- آیا می‌دانید بعد از احداث تونل‌های شماره یک و دو کوهرنگ کدامین کارخانجات صنعتی در اطراف و نزدیک رودخانه زاینده رود به منظور استفاده از آب رودخانه احداث و یا توسعه یافتند و این کارخانجات در سال به چه میزان آب نیاز مبرم دارند (در حال حاضر حدود ۱۸۸ میلیون متر مکعب در سال و در آینده نزدیک به حدود ۲۴۴ میلیون مترمکعب در سال) به این آمار آب مورد نیاز فضای سبز و .. اطراف کارخانجات اضافه شود؟

۱۰- آیا می‌دانید تونل چشمه لنگان در سال ۱۳۸۴ به منظور انتقال ۱۲۰ میلیون مترمکعب در سال به بهره‌برداری رسید؟

۱۱- آیا می‌دانید چرا تونل سوم کوهرنگ از سال ۱۳۷۲ تا کنون به بهره‌برداری نرسیده است (برخورد تونل به آب و فشار بالای آب جهت تخلیه از مجرای خروجی تونل، برخورد به گسل‌ها خصوصأ گسل زر)؟

۱۲- آیا آمار آبدهی تونل‌های شماره ۱ و ۲ کوهرنگ را در سال‌های کم آبی بررسی نموده‌اید (به کمتر از یک سوم در سال کاهش داشته‌اند)؟

۱۳- آیا می‌دانید تونل سوم کوهرنگ در پایین دست تونل‌های شماره ۱ و ۲ کوهرنگ واقع شده است؟

۱۴- آیا می‌دانید تونل سوم نیاز به احداث سد در منطقه دارد تا آب اضافی رودخانه را ذخیره و انتقال دهد؟

۱۵- آیا می‌دانید سهم آب تالاب گاوخونی ۲۰۰ میلیون مترمکعب در سال است و چرا در سال‌های کم آبی داده نشده است؟ و منطقه گاوخونی را به چشمه‌های تشکیل ریزگردها تبدیل نموده است؟

۱۶- آیا می‌دانید با احداث تونل گلاب حتی در سال‌های با بارش نرمال به دلیل کم شدن دبی رودخانه زاینده رود (کاهش ارتفاع آب رودخانه در پایین دست سد تنظیمی انحرافی زاینده رود) تلفات آب افزایش یافته و عملاً رودخانه به مسیر فاضلاب‌رو تبدیل خواهد شد (رودخانه کارون بعد از شهر اهواز نمونه عینی این قضیه می باشد) و عملاً آب رودخانه فاقد استاندارهای لازم برای شرب خواهد شد؟

۱۷-  آیا مسئولین آب استان یزد گزینه‌های دیگر تأمین آب را بررسی نموده‌اند؟

۱۸- آیا می‌دانید تونل ۶۵ کیلومتری بهشت آباد از بیش از ۴ گسل اصلی و ۴۰ گسل فرعی عبور خواهد کرد؟

۱۹-  آیا می‌دانید مقدار آب مازاد واقع در بهشت آباد از میزان پیش‌بینی شده بسیار کمتر است(حدود یک سوم)؟

۲۰-  آیا می‌دانید تخصیص‌های آب بهشت آباد به چه میزان، به کدام مناطق و با چه اهدافی داده شده است؟

۲۱- آیا می‌دانید احداث تونل بهشت آباد در صورت تأمین اعتباری بیش از ده هزار میلیارد تومان و حداقل به بیش از ۵۰ سال زمان نیاز دارد؟

تحلیلی بر ماجرای تونل گلاب و سرنوشت فاجعه‌بار زاینده‌رود

جمعه, ۱۸ بهمن, ۱۳۹۲

     پنجمین یادداشت دوست ارجمندمان دکتر رحیم علیمحمدی با تحلیلی از تونل گلاب و سرنوشت زاینده‌رود برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال شده است که در ادامه یادداشت‌های منتشر شده ازاین پژوهش‌گر برجسته واستادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری، با خوانندگان گرامی‌این تارنما به اشتراک گذاشته می‌شود:

تونل گلاب یا ناقوس مرگ قطعی رودخانه زاینده‌رود

     آب محور توسعه در هر جامعه‌ای می باشد و بنابر فرموده حق تعالی آب عامل حیات است. هر کجا آب باشد آبادانی، توسعه و رشد وجود دارد. تمدنها از قدیم الایام در کنار منابع آبی شکل گرفته و توسعه یافته‌اند و با اضمحلال منابع آبی آن تمدنها نیز از بین رفته‌اند. رودخانه زاینده رود در حد فاصل سد تنظیمی تا چم نار در استان چهارمحال و بختیاری روستاها و شهرهایی را همچون (قراقوش، گرمدره، مارکده، یاسه چای، هوره، سوادجان، دشتی، چم کاکا، چم عالی، چم چنگ، چم جنگل، ایلبگی، چم خلیفه، چلوان، چم زین، شوراب صغیر، شوراب کبیر، محمد آباد، صادق آباد، سامان، کاهکش، چم خرم، چم نار، قسمتی از شهر بن) را در آعوش خود گرفته و با جریان خود به آن مناطق  حیات می بخشد. از سال ۱۳۸۴ حادثهای در منطقه رخ داده است و آن هم احداث تونلی به نام گلاب است که از نظر جغرافیایی تمامأ در جغرافیای استان اصفهان قرار دارد اما خسارت، ضرر و زیان آن برای استان‌های چهارمحال و بختیاری، اصفهان که در درجه اول برای مناطق ذکر شده و ناقوس مرگ قطعی رودخانه زاینده رود می باشد.

دلایل احداث تونل گلاب:

۱- تأمین آب شرب کاشان، آران و بیدگل

     تونل گلاب در اصل برای تأمین آب شرب کاشان، آران و بیدگل به میزان ۷/۱ (یک و هفت دهم) مترمکعب بر ثانیه بوده است. اما خط انتقال آب به کاشان سالهاست از طریق سیستم پمپاژ بلا استفاده تیران- کرون به بهرهبرداری رسیده بود. احداث تونل گلاب ضمن تحمیل هزینه جند ده میلیارد تومانی تونل به کاشان، مجددأ در محل تونل دسترسی گلاب (کیلومتر ده و نیم) نیاز به پمپاژ ۲۳۰ متر آب از داخل تونل به سطح زمین می باشد که این هم نیاز به سرمایه گذاری اولیه و هزینه جاری و سرسام آور همیشگی، در تمام ایام بهره‌برداری دارد. 

۲- کمبود ظرفیت تصفیهخانه باباشیخعلی

     فاز دوم تصفیهخانه باباشیخعلی در سال ۱۳۸۶ با صرف میلیاردها تومان با ظرفیت تصفیه ۵/۱۲ مترمکعب بر ثانیه به بهره برداری رسید. مصرف سرانه چند لیتر در روز پیش بینی شده است که این تصفیه خانه پاسخگو نمی باشد (۳۱۰ لیتر در روز یا ۱۷۰ لیتر در روز به ازای هر نفر)؟ چرا تصفیهخانه باباشیخعلی توسعه داده نمی شود؟ چرا در مجاورت تونل اشترجان تونل دیگری حفر نمی گردد یا از سیستم پمپاژ استفاده نمی شود؟

۳-  آلودگی آب رودخانه و پدافند غیر عامل

     مگر مطالعات انجام شده و نمونه برداریهای روزانه از آب رودخانه تا بحال گزارشی از آلودگی آب رودخانه دادهاند؟ جواب گویای آنست که تا بحال هیجگونه آلودگی از بالادست سد چم آسمان گزارش نشده است. در ثانی چنانچه تمامی روستاها و شهرهای حاشیه رودخانه را بخواهند به سیستم تصفیه خانه فاضلاب مجهز کنند به اعتباری کمتر از یک دوازدهم هزینه تونل نیاز دارند. از طرفی در این منطقه حدود ۶۰ هزار نفر ساکن هستند ولی در بالادست سد زاینده رود بیش از ۲۰۰ هزار نفر زندگی می کنند که هیچ کدام از شهرها و روستاها به سیستم تصفیه خانه فاضلاب مجهز نیستند.

۴- برداشت آب در بالادست (استان چهار محال و بختیاری)

     تبلیغات کذب عده‌ای افراد مغرض مبنی بر برداشت آب در بالادست یعنی در روستاها و شهرهای فوقالذکر استان چهار محال و بختیاری عامل خشکی و کمبود آب مطرح می شود. این در حالی است که آمار شرکت آب منطقه‌ای اصفهان خلاف این قصیه را ثابت کرده است. زیرا رودخانه در استان چهار محال و بختیاری زایشی بوده و دیگر اینکه میزان برداشت از رودخانه کمتر از مجوزهای صادر شده می باشد و بطور متوسط در طول سال، آب خروجی از مرز استان چهار محال و بختیاری بیشتر از میزان ورودی از سد تنظیمی است. از سوی دیگر کلیه پمپاژهای حاشیه رودخانه ار اواخر شهریور ماه هر سال تعطیل می باشند آیا در این مدت (نیمه دوم هر سال) به طول جریان آب در رودخانه اضافه شده است؟ جواب منفی است زیرا مشکل برداشت آب در بالادست رودخانه تبوده و نخواهد بود. لطفأ به آمار دبی در ایستگاههای آبسنجی رودخانه مراجعه شود. عده ای اذعان میدارند که بهره برداران انتهای رودخانه حق آبه داشته و دارند صد البته صحیح است، ولی باید پرسیده شود در آن زمان کدام کارخانجات صنعتی در حاشیه رودخانه وجود داشت؟ کدام یک از شبکه های آبیاری در آن زمان از آب رودخانه مشروب می شدند؟ شبکه های قدیمی یا شبکه های جدید؟ جمعیت اصفهان چقدر بود؟ کدام یک از این شهرها امروزی در اطراف اصفهان وجود داشتند و از آب رودخانه انتفاع می بردند؟

۵- مدیریت یکپارچه آب رودخانه زاینده رود

    این موضوع در حالی مطرح می شود که از سالیان گذشته کلیه تأسیسات شامل تونل‌های کوهرنگ، ایستگاههای آب سنجی، سد زاینده رود، سد تنطیمی، مجوزهای برداشت آب، سهمیه بندی آب، صدور کارت های هوشمندو… در اختیار تام شرکت آب منطقه ای اصفهان می باشند و شرکت آب منطقه‌ای چهار محال و بختیاری هیچ گونه اختیاراتی در این رابطه نداشته و ندارد؟

۶- تونل سوم کوهرنگ

      این تونل در پایین دست تونل‌های ۱ و ۲ کوهرنگ قرار دارد و چنانچه جریان رودخانه کوهرنگ بیشتر از ظرفیت دو تونل باشد و سد تونل سوم نیز احداث شده باشد تونل آب اضافه را منتقل خواهد نمود. البته قابل ذکر است که در حال حاضر اگر آبی هم وجود داشته باشد آن آب فروخته شده و تخصیص داده شده است (یعنی مدعی دارد). لازم به ذکر است که در سالهای کم بارش آمارها نشان می دهند که تونل های ۱ و ۲ کوهرنگ با یک سوم ظرفیت کار کرده اند؟ تونل سوم از سال ۱۳۷۲ یعنی ۲۱ سال قبل شروع شده است و هنوز بعد از ۲۱ سال حفاری آن به اتمام نرسیده است؟ از طرفی مگر در چند سال خشکسالی گذشته آورد تونل سوم از آبهای ذخیره شده زیرزمینی و کارست های منطقه کمتر از ظرفیت آن بوده است؟ چرا باز زاینده رود همچنان مشکل کم آبی دارد؟ آیا تونل سوم در سالهای خشکسالی معجزه خواهد کرد؟

     تونل گلاب به طول حدود ۲۷ کیلومتر از حجت آباد لغایت رضوان شهر و به قطر ۸/۳ متر با ظرفیت انتقال ۵/۲۲ مترمکعب بر ثانیه در دو فاز، فاز ۱ به طول ده و نیم کیلومتر که ۱۰۰ درصد پیشرفت داشته است و فاز دو در دست اجرا می باشد. و چنانچه خدایی ناکرده به بهره برداری برسد در سالهای کم بارش (خشکسالی ها) رودخانه یا خشک می شود یا به یک مجرای بسیار کوچک فاضلابرو تبدیل خواهد شد که دیگر قادر به انجام یکی از وظایف اصلی خود یعنی خودپالایگی رودخانه نخواهد بود.

از دلایل خشک شدن رودخانه زاینده رود در محدوده پایتخت فرهنگی جهان اسلام می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

۱- خشکسالی های شش سال گذشته، خصوصأ حوضه کوهرنگ و ارتفاعات زردکوه بختیاری

۲- عدم پیش بینی خشکسالی ها در آورد رودخانه!

۳- افزایش نسبی دما ، تغییرات و اغتشاشات اقلیمی، تبدیل بارش‌های برف به باران و کاهش ارتفاع برف در منطقه

۴- احداث کارخانجات صنعتی و آب‌بر همانند (ذوب آهن، فولاد مبارکه، پتروشیمی ها، نساجی ها و ..) که در حال حاضر تنها کارخانجات صنعتی بدون در نظر گرفتن فضای سبز حاشیه کارخانجات، نیاز به ۱۸۸ میلیون مترمکعب در سال آب دارند

۵- توسعه بیرحمانه کارخانجات صنعتی به گونه‌ای که در آینده نزدیک نیاز به ۲۴۴ میلیون مترمکعب آب خواهند داشت که قرار است از همان تونل سوم تأمین شوند (مدعیان سهمیه آب از تونل سوم).

۶- تخصیص آب به استانهای دیگر: ۹۸ میلیون مترمکعب به استان یزد (فاز اول) و ۵۴ میلیون به کاشان و …. (مدعیان حقآب از تونل سوم).

۷- رشد قارچ گونه شهرهای اطراف اصفهان به خاطر اعمال سیاست های خاص مهاجر پذیری (تخصیص داده شده از تونل سوم)

۸- فراموش نمودن عمدی فرهنگ بهینه مصرف آب در منطقه و عدم سرمایه گذاری لازم در این خصوص

۹- توسعه فضای سبز شهرها به خاطر توسعه صنعت و آلودگی هوا !

۱۰- توسعه شبکه‌های آبیاری جدید (منتظران تأمین و تخصیص آب از تونل سوم)

۱۱- مدیت یکجانبه و گزینشی عمل نمودن شرکت آب منطقه‌ای اصفهان و …

پیشنهادات:

۱- جلوگیری از توسعه کارخانجات صنعتی آب‌بر و انتقال کارخانجات به مناطق مستعد

۲- استفاده بهینه از آبهای موجود، استفاده مجدد از آبهای نامتعارف برای صنایع فعلی و فضای سبز آنها

۳- حفط و احیای پایتخت فرهنگی جهان اسلام

۴- سرمایه گذاری به منظور افزایش فرهنگ بهینه مصرف آب

۵- مسدود نمودن تونل گلاب دو و برچیدن کارگاههای موجود در منطقه

۶- کاهش قطر سراسر تونل گلاب ۱ با لاینیگ مجدد به گونه ای که ظرفیت انتقال تونل به ۱٫۷ مترمکعب بر ثانیه برسد.

۷- احداث تصفیه خانه‌های فاضلاب کلیه روستاها و شهرهای اطراف رودخانه

۸- بازدید مقام عالی وزارت نیرو و کشور از منطقه

نقدی بر انتقال آب زاینده‌رود از دیدگاه یک متخصص منابع آب

یکشنبه, ۱۰ آذر, ۱۳۹۲

      چهارمین یادداشت دوست ارجمندمان دکتر رحیم علیمحمدی برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال شده است که در ادامه یادداشت‌های منتشر شده ازاین پژوهش‌گر برجسته واستادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری، با خوانندگان گرامی‌این تارنما به اشتراک گذاشته می‌شود:

تونل گلاب و خشک شدن رودخانه زاینده رود از حجت آباد تا گاوخونی

رحیم علیمحمدی

     رودخانه زاینده رود از حدود ۳۰ هزار سال پیش به عنوان محور اصلی و تمدن ساز در جنوب غرب و فلات مرکزی ایران به شمار رفته و خواهد رفت. این رودخانه ۴۲۰کیلومتری، که کمتر از ۱۰۰ کیلومتر آن در استان چهارمحال وبختیاری و مابقی آن در استان اصفهان واقع شده، از ارتفاعات زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته و با در نوردیدن استانهای چهارمحال و بختیاری و اصفهان به تالاب گاوخونی می‌ریزد. رودخانه همیشه با فراز و نشیب‌هایی همراه بوده است. اگر تاریخ را ورق زنیم هر از گاهی چند، خشکی و خشکسالی‌های منطقه باعث بروز قحطی و گرسنگی در جامعه بهره برداران زاینده رود در پیرامون رودخانه شده است که گاهی منجر به تغییر نظام های سیاسی شده است .تجربه های تلخ خشکسالی و قحطی در فواصل ۲، ۳، ۵ و حتی ۳۰ ساله اتفاق افتاده است. در سالهای ۱۹۸ تا ۲۱۸ هجری قمری( در زمان خلافت مأمون عباسی)، ۳۲۳، ۴۲۳، در زمان کریم خان زند، ۱۱۸۰، ۱۲۰۲، ۱۲۸۸، ۱۲۴۷، و اکنون از سال ۱۳۸۶ تا بحال، شش سال است که خشکسالی در منطقه خصوصأ ارتفاعات زردکوه بختیاری تداوم دارد. از طرفی تغییرات اقلیمی، گرم شدن نسبی هوا، کاهش تداوم ساعت های هوای سرد و حداقل های دما، باعث تبدیل بارش برف به باران شده است همین طور پراکندگی زیاد و کاهش زمان تداوم و میزان بارش ها،که این تغییرات افزایش تبخیر و تلفات بارش را به همراه دارد.

     با شروع خشکسالیها و تغییرات اقلیمی،جنگلهای بلوط (۲۰%)  و (۶۰%)گون زارهای استان دچار عارضه خشکیدگی شده‌اند و سطح وسیعی از جنگل ها به دلیل کمبود بارش ها خصوصا” ارتفاع کم برف، افزایش دما، و عدم رسیدگی لازم و هجوم ریزگردها رو به نابودی می باشندکه این مسئله بارش و اکوسیستم منطقه را نیز تحت تاثیر قرار داده است که این قضیه حوضه آبخیز رودخانه را تحت تأثیر جدی قرار داده است.

     شش سال است که استان چهرمحال و بختیاری با خشکسالی مفرط دست و پنجه نرم می کند به گونه‌ای که منابع سطحی حدود ۴۰ درصد کاهش داشته‌اند و منابع زیرزمینی به دلیل فشار بیش از حد رو به افول نهاده‌اند و اکثر دشت‌ها به دلیل نشست زمین دیگر قابل احیاء نخواهند بود. وضعیت تأمین آب شرب تمامی مردم استان بحرانی است و بیش از ۲۰۰ روستا با تانکر تامین آب می شوند!

     ما در قرن بیست و یکم، قرن انفجار اطلاعات علمی قرار داریم. حال چطور عده ای تلاش می‌کنند چشم‌های خودشان را بر روی واقعیت‌های علمی ‌و کارشناسی ببندند و بجای دیدن واقعیت‌ها و تلاش جهت رفع مشکلات و سازگاری با شرایط اقلیمی،گناه کم آبی را حواله دیگران می کنند. لذا توصیه می‌گردد مسائل علمی‌و کارشناسی را فدای مطامع گروه یا منطقه  خاصی ننمایند و سعی گردد مسائل علمی ‌و تخصصی، همواره سرلوحه کارها و تصمیم گیریها قرار داده شوند. به عنوان مثال شش سال از خشکسالی دوره اخیر می‌گذرد ولیکن متاسفانه برآوردها و اظهار نظرها هنوز بر اساس سالهای پرآبی است نه بر اساس سالهای کم آبی، در سالهای پر آبی در هیچ کجای منطقه کمبود آب چالش انگیز نیست. لذا به دلیل اینکه تمامی‌مشکلات و بحران‌های رودخانه در سالهای کم آبی بروز می نماید توصیه می‌گردد برآوردها بر اساس سالهای کم بارش صورت پذیرد.

     در زمانهای بسیار دور گذشته که حتی مردم اروپا خبری از رعایت مسائل حفط و احیای اکوسیستم  و مسائل زیست محیطی منطقه و رودخانه‌ها نداشتند، تمدن‌های حاکم بر زاینده رود به خوبی آن مسائل را درک کرده و اجراء می نمودند ولی امروز که همه مردم دنیا دوران شکوفایی علم و دانش را سپری می نمایند گروه قلیلی با هیاهو و نقض کلیه قوانین سعی بر انکار واقعیت‌های علمی و کارشناسی دارند و حتی چشمان خود را بر روی آیندگان خویش بسته‌اند، ولی غافل از آن هستند که در دولت تدبیر و امید انشاءالله نیت پلیدشان برای همه عیان خواهد شد.

     در سال ۱۳۸۴ عملیات حفر تونلی در منطقه حجت آباد واقع در مخزن سد تنظیمی- انحرافی زاینده رود و در نقطه صفر مرزی استان، به نام تونل گلاب و به منظور انتقال آب شرب مردم کاشان،آران و بید گل با ظرفیتی معادل ۱٫۷ مترمکعب بر ثانیه شروع و در اواخر سال ۱۳۹۰ به طول ۱۰٫۵ کیلومتر به پایان رسید. اما متأسفانه بعد از آن زمان نه تنها گارگاه تعطیل نشد بلکه چند گارگاه دیگر نیز در منطقه فعال شدند و عملیات حفاری جدیدی در امتداد تونل گلاب و به نام تونل گلاب ۲ به طول ۱۵ کیلومتر و با ظرفیتی معادل ۲۲٫۵ مترمکعب بر ثانیه شروع شد. به گونه‌ای که مظهر تونل در نزدیکی شهر رضوان شهر قرار دارد. در سالهای کم آبی همانند شش سال گذشته خصوصأ در ماههای تیر، مرداد، شهریور و مهر ماه آمار نشان داده که اگر تونل گلاب راه اندازی شود قادر خواهد بود تمام آب رودخانه را از محل حجت آباد به منطقه رضوان شهر منتقل نماید و رودخانه زاینده رود در حدفاصل سد تنظیمی – انحرافی زاینده رود تا باغبهادران خشک شده و به عنوان یک مسیر زهکش یا فاضلابرو عمل خواهد نمود.

     نام زاینده رود و بررسی علمی محققین و پژوهشگران متعدد ثابت نموده است که تشکیلات زمین شناسی منطقه، شیب لایه‌ها و ضخامت لایه نفوذ پذیر سطحی به گونه‌ای است که در صد قابل توجهی از آبهایی که به مصرف کشاورزی زمین‌های اطراف رودخانه می رسند مجدداً به داخل رودخانه بر می گردند و آبهای زیرزمینی منطقه به سمت رودخانه زهکشی می شوند .آمار دبی رودخانه در ایستگاههای سد تنظیمی – انحرافی و پل زمانخان نیز مؤید این مسئله می باشد.  اکوسیستم و محیط زیست رودخانه مبتنی بر وجود و جریان آب در رودخانه می باشد و چنانچه این جریان حتی برای مدت کوتاهی قطع گردد حیات رودخانه از بین رفته و دچار مرگ قطعی خواهد شد.

لذا یادآوری می گردد:

– مگر مدیریت سد زاینده رود و تأسیسات جنبی آن یا حتی اختیار ایستگاه آب سنجی پل زمانخان در اختیار مدیریت شرکت آب منطقه‌ای اصفهان نیست؟

– مگر کارت‌های هوشمند برداشت آب توسط شرکت اصفهان شارژ و کنترل نمی شوند؟

– مگر مجوزهای برداشت آب از رودخانه را شرکت آب منطقه‌ای اصفهان صادر نمی کند؟

– آیا آمار آبدهی رودخانه و میزان برداشت و برگشت آب به رودخانه در اختیار شرکت آب منطقه‌ای اصفهان نیست؟

– مگر در حال حاضر مدیریت کل رودخانه زاینده رود در اختیار شرکت آب منطقه‌ای اصفهان نیست؟

– بیش از ۸۵ درصد باغات استان چهارمحال و بختیاری توسط سیستم های آبیاری قطره‌ای آبیاری می شوند آیا این یک مدیریت مصرف بهینه نیست؟ – در پایاب رودخانه نیز همین مدیریت مصرف وجود دارد؟ 

– چرا با گذشت زمان و احداث تونل‌های جدید انتقال آب طول رودخانه کمتر شده است؟

– آیا نتیجه منفی این قضیه ناشی از مدیریت ناصحیح، برخوردهای غیر کارشناسی بامسائل خصوصأ برآورد بارش ها و آورد رودخانه، جانمایی غیر کارشناسی کارخانه‌جات و صنایع مادر نیست. تبلیغات و فراهم نمودن شرایط مهاجر پذیری، رشد قارچ گونه شهرک‌های اقماری در اطراف پایتخت فرهنگی جهان اسلام، و تخصیص و فروش آب وجود نداشته(نسیه) به استانهای دیگر مزید بر علت نشده است؟

     لذا با توجه به بررسی‌های بعمل آمده، حتی با احداث چندین تونل دیگر، مشکل کمبود آب در استان اصفهان حل نخواهد شد چون دیدگاه کلان مدیریت شهری اصفهان، دیدگاه واقع گرایانه و پایدار نبوده و نیست و تونل گلاب کل رودخانه زاینده رود واقع در زیردست سد را خشک خواهد نمود. آیا باغات احداث شده در حاشیه رودخانه زاینده رود ضمن حفاظت از خاک سطحی روان در شیب‌های تند، تصفیه هوا، کمک به مسائل آبخیزداری در منطقه، تولید اکسیژن، لطافت هوا و انتقال این توده هوا بر روی شهر اصفهان و شهرهای‌های مجاور نمی‌گردد؟ از همه مهمتر حاشیه رودخانه یک منطقه ییلاقی جهت تقویت روحیه و رفع کسالت ناشی از یک هفته تلاش‌های مردم می‌باشد که این قضیه از بعد روانشناسی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت است.

     لذا توصیه می شود ضمن روی آوردن به کارهای کارشناسی و علمی با تکیه به علم آمایش سرزمین و واقعیت‌های موجودو به منظور جلوگیری از حیف و میل بیت المال، ضمن توقف کامل و همیشگی تونل گلاب ۲ و کاهش ظرفیت و قطر تونل گلاب ۱ پیشنهادات ذیل مد نظر قرار گیرند.

۱- توقف کامل توسعه کارخانجات صنعتی واقع در اطراف رودخانه و انتقال کارخانجات به مناطق مستعد

۲- استفاده از پسابها و آبهای نامتعارف برای استفاده صنایع فعلی تا جابجایی آنها

۳- جلوگیری از توسعه کمی شهر اصفهان، حذف فرهنگ ناسیونالیستی و افکار اشتباه و غیر منطقی و علمی گروهای خاصی، بخاطر انتقال پایتخت سیاسی کشور به منطقه

۴- ایجاد اعتقاد، باور و ایمان درنزد مسئولین کشور در خصوص حفظ، احیاء و توسعه آثار تاریخی و گردشگری پایتخت فرهنگی چهان اسلام (شهر اصفهان)

۵- تبدیل شهر اصفهان به منطقه آزاد گردشگری کشور

۶- کاهش تلاش در جهت مدیریت عرضه و هدایت نیروها به سمت مدیریت بهینه و پایدار مصرف آب در کلیه زمینه‌ها

۷- تعطیلی و برچیدن تمام گارگاههای فعال در منطقه گلاب ۲ و پر کردن حفاری های انجام شده

۸- کاهش قطر سراسر تونل گلاب ۱ با لاینیگ مجدد و تبدیل پتانسیل انتقال آب تونل از ۲۲٫۵ به ۱٫۷ مترمکعب بر ثانیه

۹- احداث تصفیه خانه‌های فاضلاب کلیه روستاها و شهرهای اطراف رودخانه

۱۰- واگذاری سند مالکیت حق آبه های بهره وران آب در استان چهارمحال و بختیاری

نقدی بر انتقال آب بین‌حوضه‌ای در ایران از دیدگاه یک متخصص منابع آب(قسمت سوم)

چهارشنبه, ۸ آبان, ۱۳۹۲

      سومین یادداشت دوست ارجمندمان دکتر رحیم علیمحمدی با عنوان تونل گلاب(قسمت سوم) برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال شده است که در ادامه یادداشت‌های منتشر شده ازاین پژوهش‌گر برجسته واستادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری، با خوانندگان گرامی این تارنما به اشتراک گذاشته می‌شود:

تونل گلاب (قسمت سوم)

رحیم علیمحمدی

تونل گلاب، تونل انتقال آب حوضه به حوضه یا انحراف آب رودخانه زاینده رود

     رودخانه زاینده رود دارای هویتی یکپارچه و تجزیه ناپذیر بوده، هست و خواهد بود و ایجاد هر گونه تعییر یا رفتار در ارکان آن بلاشک موجب اغتشاشات اکولوژیکی، زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خواهد شد. رودخانه زاینده رود به عنوان محور اصلی و تمدن ساز در فلات مرکزی ایران به شمار رفته و خواهد رفت که از غرب به شرق و از مرکز اصفهان می گذرد. این رودخانه از کوه‌های زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته و پس از عبور مسیری پرپیچ و خم و طی مسافتی به طول ۴۲۰کیلومتر، کوه‌ها و دشت‌های چهارمحال وبختیاری و بخشی از اصفهان را در نوردیده و به تالاب گاوخونی می ریزد. رودخانه زاینده رود دارای دو سیستم پادگانه‌ای است که از نظر سن به پادگانه ی قدیم که احتمالاً مربوط به دوره ی وورم (Wurm) عصر کواترنری است (حدود ۳۰۰۰۰ سال پیش) و دیگری جوان‌تر و به عنوان جنگ ترویا شناخته می شود. بهره برداران این رودخانه همیشه خروشان زنده‌رود از قدیم الایام (بر اساس مدارک موجود در کتب تاریخی از قرن دوم میلادی) دارای حق و حقوق مشخص بوده‌اند (نمونه اخیر آن طومار منسوب به شیخ بهایی است) و تاریخ پر افتخار منطقه با تمدن‌هایی بزرگ، تاریخ ساز، قدرتی وصف ناپذیر و کسب شده از سرزنده بودن زاینده رود بوده است. منوچهر ستوده در سال ۱۳۴۲ ضمن تدوین و انتشار کتاب میرزا حسین خان تحویل‌دار (جغرافیای اصفهان) می نویسد، به دلیل تشکیلات خاص زمین شناسی (شیست ) در پیرامون رودخانه، عمدتأ آبهایی که به مصرف آبیاری اراضی اطراف زاینده رود می رسند مجددأ زهکشی شده و به رودخانه باز گردانده می شوند. لذا در طول ایام سال حتی اگر تمامی آب رودخانه زاینده رود به آبیاری اراضی بالادست (مصرف کشاورزی) اختصاص داده شود باز رودخانه در پایاب همواره دارای جریان آب روان و خروشان خواهد بود و تحت هیچ شرایطی دچار خشگی و خشکسالی نخواهد گردید.

     تونل گلاب بطول ۲۵کیلومتر از محل سد تنظیمی- انحرافی زاینده رود واقع در حجت آباد شروع و پس از عبور از منطقه گلاب (در ۲۸۳ متری زیرزمین) و نرسیده به شهر رضوان شهر ختم می گردد. قسمت اول تونل به طول ۱۰٫۵ کیلومتر حفاری و لاینیگ شده است. این در حالی است که هیچ دلیل منطقی، قانع کننده، با پشتوانه علمی و کارشناسی در خصوص احداث تونل گلاب بنابر دلایلی چند وجود نداشته و ندارد. لازم به ذکر است با توجه به بررسی آمار آبدهی رودخانه زاینده رود در حدفاصل سد تنطیمی- انحرافی زاینده رود و ایستگاه پل زمانخان در سال‌های اخیر خصوصأ در ماههای خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر ماه گویای آنست که به دلیل خشکسالی های پیاپی و کمبود ذخیره آب در مخزن سد زاینده رود، میزان دبی رودخانه همواره از ظرفیت تونل انحراف آب گلاب در حالت نرمال(۲۲٫۵ مترمکعب بر ثانیه) کمتر بوده است. لذا نکاتی بشرح ذیل جهت یادآوری ارائه می گردد.

۱- تا بحال تحقیقات متعددی در رابطه با بحث آلودگی آب رودخانه در حد فاصل سد تنطیمی – انحرافی زاینده رود و باغبهادران انجام شده است. نتایج نشان داده است که به دلیل قدرت خود پالایگی رودخانه هیچگونه آلودگی قابل توجهی مشهود نیست.

۲- مطالعات زمین شناسی و تحقیقات صورت پذیرفته، همگی گویای آنست که رودخانه به عنوان یک زهکش بسیار قوی عمل می نماید. و چنانچه آب رودخانه به مصرف کشاورزی اراضی که شیب لایه نفوذناپذیر کف آن منطقه به سمت رودخانه باشد برسد مجدداً قسمت اعظم آب‌های مصرف شده به داخل رودخانه زهکشی خواهند شد. گواه عینی این مدعا بی تأثیر بودن برداشت‌های آب در استان چهارمحال و بختیاری است به گونه ای که میزان جریان آب خروجی از سد تنطیمی- انحرافی زاینده رود همواره از حجم آب خروجی آب رودخانه در محل ایستگاه پل زمانخان (بر اساس آمار و اطلاعات شرکت آب منطقه ای اصفهان) کمتر می باشد. لذا برداشت های آب از رودخانه در استان چهارمحال و بختیاری در طول سال هیج تأثیر منفی بر جریان رودخانه نداشته و نخواهد داشت.

۳- مدیریت اعمال شده بر آب رودخانه در سالهای اخیر تنها یک مدیریت تک بعدی و غیر کارشناسی بوده است. بعنوان نمونه با واگذاری تخصیص های غیر واقعی به استانهای دیگر و خلق طلبکارانی نوظهور و جانمایی اشتباه عمدی صنایع بزرگ در مجاورت رودخانه و شهر اصفهان با هدف اجرای سیاست‌های ناپایدار و غیر بهینه، همیشه سعی بر افزودن بحران و چالش‌های آبی در منطقه نموده است.

۴- مسئولین محترم از اجرای قوانین ملی و بین المللی سر باز زده و بدون آینده و جامع نگری به صورت گزینشی نسبت به اجرای قوانین و مقررات اقدام می نمایندکه این مسئله آینده منطقه را به مخاطره جدی و غیر قابل جبران مواجه خواهد نمود.

۵- قرن بیست و یکم، قرن انفجار اطلاعات علمی است. حال چطور عده ای تلاش می کنند چشم‌های خودشان را بر روی واقعیت‌های علمی و کارشناسی به بندند. لذا توصیه می‌گردد مسائل علمی و کارشناسی را فدای مطامع گروه یا منطقه  خاصی نه نمایند و سعی گردد مسائل علمی و تخصصی، همواره سرلوحه کارها و تصمیم گیریها قرار داده شوند. به عنوان مثال شش سال از خشکسالی دوره اخیر می گذرد ولیکن متاسفانه برآوردها هنوز بر اساس سالهای پرآبی است نه بر اساس سالهای کم آبی، در سالهای پر آبی در هیچ کجای منطقه کمبود آب چالش انگیز نیست. لذا به دلیل اینکه تمامی مشکلات و بحران‌های رودخانه در سالهای خشک می باشد توصیه می گردد برآوردها بر اساس سالهای کم بارش صورت پذیرد.

۶- اینکه به بهره برداران واقع در حد فاصل سد تنطیمی – انحرافی زاینده رود لغایت باغبهادران، گفته می شود مشکل کمبود آب رودخانه با تکمیل شدن تونل سوم کوهرنگ بر طرف می گردد، منطقی و صحیح نمی باشد زیرا اولاً چند سالی است که تونل سوم آب زیرزمینی منطقه را زهکشی و تخلیه می نماید به گونه‌ای که در اکثر سالها از آورد سالیانه پیش بینی شده تونل سوم بیشتر بوده است. از طرفی در سالهای خشک همانطوری که تونل های یک و دو با سی درصد ظرفیت عمل نموده‌اند تونل سوم که در پایین دست دو تونل قبلی است با اطمینان بیشتر می توان گفت که با ظرفیت کمتر از سی درصد عمل خواهد نمود. که در مجموع جریان منتقل شده توسط تونل سوم (بعد از تکمیل پروژه) از سالهای اخیر کمتر خواهد بود و این وعده همانند بقیه اظهار نظرها غیر کارشناسی و تحقق نیافتنی می باشد.

۷- آیا تا بحال از پدران، بزرگان خانواده و خاندانمان سئوال شده است که چرا در دهه های گذشته که هیج تونلی حفر نشده بود آب رودخانه همیشه خروشان بوده و ضمن تأمین آب مورد نیاز بهره برداران منطقه، باتلاق گاوخونی را نیز مشروب می نموده است؟ ولی با احداث تونل های شماره یک ، دو و سه کوهرنگ و تونل چشمه لنگان متأسفانه آب رودخانه به جای اینکه افزایش یابد و مردم از جریان زیاد آب شکایت بکنند قضیه بر عکس شده است و هماهنگ با مردم، طبیعت، اکوسیستم، مسائل مترتب زیست محیطی، رودخانه، تمدن ها و فرهنگ های شکل گرفته شده طی سی هزار سال گذشته اظهار شکوائیه در خصوص بحران کمبود آب دارند. نتیجه منفی این قضیه ناشی از مدیریت ناصحیح، غیر کارشناسی دیدن مسائل خصوصأ بارش ها و آورد رودخانه، جانمایی غیر کارشناسی کارخانه‌جات و صنایع مادر است. تبلیغات و فراهم نمودند شرایط مهاجر پذیری، رشد قارچ گونه شهرک های اقماری شهر اصفهان، و تخصیص آب وجود نداشته به استانهای دیگر مزید بر علت اصلی شده است. با توجه به بررسی‌های بعمل آمده، حتی با احداث چندین تونل دیگر، مشکل کمبود آب در استان اصفهان حل نخواهد شد چون دیدگاه کلان مدیریت شهری اصفهان، دیدگاه واقع گرایانه و پایدار نبوده و نیست.

۸- فضای سبز ایجاد شده در حاشیه رودخانه زاینده رود ضمن حفاظت از خاک سطحی روان در شیب های تند، تصفیه هوا، کمک به مسائل آبخیزداری در منطقه، تولید اکسیژن، لطافت هوا و انتقال این توده هوا بر روی شهر اصفهان و شهرهای های مجاور  می گردد. از همه مهمتر حاشیه رودخانه یک منطقه ییلاقی جهت تقویت روحیه و رفع کسالت ناشی از یک هفته تلاش های مردم می باشد که این قضیه از بعد روانشناسی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت است.

۹- تصفیه خانه باباشیخعلی با ظرفیتی برابر ۱۲٫۵ مترمکعب بر ثانیه با هزینه چند میلیارد تومانی که فاز دوم آن در سال ۱۳۸۶  به بهره برداری رسید. و در صورت حفر کامل تونل گلاب نیاز به احداث مجدد یک تصفیه خانه مجهز ضمن صرف ده‌های میلیارد تومان دیگر خواهد بود. حال هزینه غیر قابل تصور حفر تونل را نیز اضافه نمایید. آیا واقعاً هزینه این ده‌ها میلیارد تومان بی مورد نیست؟ آیا گروه های خاصی مطامع خود را در این فضاهای غبار آلود و ملتهب جستجو نمی کنند؟

۱۰- راستی مگر حفر تونل گلاب با هدف انتقال آب و تأمین آب شرب شهرهای کاشان، آران و بید گل با ظرفیت ۷٫۱ مترمکعب بر ثانیه نبود؟ آیا این هدف با حفر کامل تونل گلاب (۱) تحقق یافته است؟ جواب منفی است. به دلیل اینکه از چند سال قبل از طریق سیستم پمپاژ قدیم و بلااستفاده تیران و کرون آب از محل سد به تصفیه خانه آب کاشان (گلاب) و از آنجا توسط خط انتقال آب به شهر کاشان منتقل می گردید اما با حفر این تونل، ضمن صرف میلیاردها تومان هزینه، در کیلومتر ۱۰٫۵ تونل، محلی برای برداشت آب مورد نیاز کاشان دیده شده است که در این محل (به دلیل قرار گرفتن تونل در ۲۸۳ متری زیر سطح زمین و با ظرفیت نرمال ۲۲٫۵ مترمکعب بر ثانیه) نیاز به اجرای یک سیستم پمپاژ جدید با قدرت بیشتر به دلیل ایجاد اختلاف ارتفاع بیشتر می باشد. یعنی احداث تونل ضمن نداشتن هیچگونه سودی برای مردم کاشان، آران و بیدگل هزینه گزافی که شاید هیچ زمانی جبران نگردد بر مردم آن مناطق به خاطر مطامع بعضی گروهها و اهداف غیر علمی و کارشناسی  طرح انحراف آب رودخانه زاینده رود، تحمیل شده است.

     لذا با توجه به موارد ذکر شده تونل گلاب، یک تونل انتقال آب حوضه به حوضه با ظرفیت نرمال ۲۲٫۵ مترمکعب بر ثانیه نمی باشد. بلکه به دلیل اینکه در سالهای کم آبی، آبدهی رودخانه  از ظرفیت تونل در حالت نرمال کمتر است و در صورت احداث کامل تونل و تعریف بارگذاری آن، می بایستی ۲۲٫۵ مترمکعب بر ثانیه آب تحت هر شرایطی، از مخزن سد تنظیمی انحرافی زاینده رود به بالادست رضوان شهر منتقل گردد. بلاشک مسیر رودخانه  در حدفاصل حجت آباد تا باغبهادران در سالهای کم بارش خشک خواهد شد و تأمین آب مورد نیاز بعد از باغبهادران توسط احداث تونل ۶۵ کیلومتری مرگ (بهشت آباد) پیش بینی شده است. لذا توصیه می گردد ضمن احترام گذاشتن به نظرات کارشناسی و اجرای قوانین و مقررات ملی و بین المللی از انحراف رودخانه زاینده رود با قدمتی بالغ بر ۳۰ هزارسال خودداری گردد.

نقدی بر انتقال آب بین‌حوضه‌ای در ایران از دیدگاه یک متخصص منابع آب(قسمت دوم)

دوشنبه, ۵ فروردین, ۱۳۹۲

     دوست ارجمندمان رحیم علیمحمدی پژوهش‌گر برجسته مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری در دومین یادداشتی که با عنوان تونل گلاب(قسمت دوم) برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال کرده است، ماجرای برداشت آب در چهارمحال و بختیاری و انتقال آب به فلات مرکزی را از نگاه قوانین و مقررات ملی و بین‌المللی مورد نقد کارشناسی قرار داده که در ادامه نخسین یادداشت منتشره، در زیر مشروح آن به اشتراک گذاشته شده است:

تونل گلاب(قسمت دوم)

رحیم علیمحمدی

دوم فروردین ماه روز جهانی آب گرامی‌باد.

     مجمع عمومی سازمان ملل دهه ۲۰۱۵ – ۲۰۰۵  با شعار “آب برای زندگی” ، سال ۲۰۱۳ را به عنوان سال بین المللی “همکاری در عرصه آب” اعلام نموده و یونسکو نیز دوم فروردین ماه را به عنوان روز جهانی آب با شعار “آب در هر مکان برای همگان با همکاری های بین المللی” نام گذاری نموده است.

     یکی از دلایل اصلی این که دوم فروردین ماه به عنوان روز جهانی آب نامیده شده آن است که همه مسئولین و دست اندرکاران آب، اهمیت آب و نقش آن رادر حیات و توسعه جوامع درک نموده و به این مهم دست یافته اند که باید در نحوه استفاده از آن نهایت دقت، صرفه جویی و افزایش بهره وری مبذول گردد و همۀ مردم ضمن رعایت نکات فوق به کودکان خود از خردسالی این نکات و حساسیت های مربوط به آب را بیاموزند. دین مبین اسلام نیزبه اندازه کافی راجع به آب، قوانین و دستورات خاصی را توصیه نموده است ، اما این که چرا ما مردم به آنها عمل نمی کنیم یا آن قوانین را تفسیر به رای نموده و بهره برداری می نماییم جای بحث دارد.

 مروری بر قوانین و مقررات ملی و بین المللی:

قوانین و معیارهای سازمان بین المللی یونسکو برای طرحهای انتقال آب بین حوضه ای:

۱- حوضه مبدا نباید با کمبود جدی آب مواجه شود.

۲- کیفیت زیست محیطی در حوضه‌های مبدا و مقصد مورد تهدید و تخریب قرار نگیرند.

۳- اجرای طرح نباید باعث بروز اختلالات اساسی اجتماعی و فرهنگی شود. 

۴- منافع خالص ناشی از اجرای طرح عادلانه بین حوضه ها تقسیم گردد.

قوانین داخلی در خصوص انتقال آب بین حوضه ای:

۱- اصل ۴۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران “آب های دریاها ، زه آب های جاری در رودها و انهار طبیعی و دره ها و هر مسیر طبیعی دیگر اعم از سطحی و زیر زمینی و سیلاب ها و فاضلاب ها و زه آبها و دریاچه ها و مرداب ها و برکه های طبیعی و چشمه سارها و آب های معدنی و منابع آب های زیرزمینی از مشترکات بوده و در اختیار حکومت اسلامی است و طبق مصالح عامه از آنها بهره برداری می شود. مسئولیت حفظ و اجازه و نظارت بر بهره برداری از آنها به دولت محول می شود”.

۲- قانون اجازه الحاق آب کوهرنگ به زاینده رود مصوب ۷/۱/۱۳۰۱، “تأمین مسائل مالی طرح از طریق استقراض محلی از اهالی و در صورتی که خسارتی بابت اجرای طرح وارد شود می بایست جبران گردد).

۳- قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۱۱/۱۳۰۴، قطع عمد آب دیگران جرم تلقی می گردد”.

۴- مصوبه هیئت وزیران در تاریخ ۲۷/۷/۱۳۸۲ در رابطه با طرح های انتقال آب، “با توجه به نقش آب در توسعه ملی و ارزش افزوده اقتصادی آن در بازارهای منطقه با لحاظ منافع ملی و بر اساس طرح جامع آب کشور مبادله آب با رعایت توجیهات فنی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی در برنامه های توسعه لحاظ گردد”.

۵-در بند۵ ماده ۱۷ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تصریح شده” طرح های انتقال آب بین حوضه ای باید از دیدگاه توسعه پایدار، با رعایت حقوق ذینفعان و برای تامین نیازهای مختلف مصرف، مشروط به توجیه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و منافع ملی مورد نطر قرار گیرد“.

آیا براستی این همه قوانین و دستورات برای چه وضع شده است، چرا دید ما نسبت به قوانین تک بعدی است؟!

لذا با توجه به مسائل مترتب بر تونل انتقال آب گلاب، علت احداث تونل گلاب چیست؟

۱- به منظور انتقال آب به کاشان، آران و بیدگل

آب مورد نیاز درطرح انتقال آب به کاشان، برای سال های آینده معادل ۱٫۷ متر مکعب می باشد در صورتی که تونل گلاب در شرایط عادی ۲۲٫۵ مترمکعب و در حالت ماکزیمم بیش از ۳۰ مترمکعب در ثانیه آب را از رودخانه زاینده رود (حجت آباد) به سمت رضوانشهر منحرف نموده و انتقال میدهد. به علاوه، طرح انتقال آب به کاشان چند سالی است که با استفاده از سیستم پمپاژ تیران- کرون بهره برداری می گردد. در شرایط جدید، استفاده از تونل گلاب به دلیل قرار گرفتن تونل در منطقه گلاب در کد ارتفاعی حدود ۲۸۰- (تونل در منطقه گلاب حدود ۲۸۰ متر زیر سطح زمین است) نیاز به صرف انرژی و هزینه های بیشتری (هزینه های ثابت و جاری) می باشد. حفر تونل گلاب تنها سودی که برای مردم مصرف کننده آب در کاشان، آران و بید گل دارد افزایش چشمگیر هزینه ها و قیمت تمام شده آب است.

۲- برداشت آب در استان چهارمحال و بختیاری

رودخانه زاینده رود به دلیل تشکیلات خاص زمین شناسی، شرایط توپوگرافی منطقه و مورفولوژی خاص رودخانه در استان چهارمحال و بختیاری باعث زهکشی کل اراضی در استان می گردد و این موضوع عاملی در جهت افزایش دبی رودخانه است. رودخانه بر اساس تقسیمات جغرافیایی کشور، از سرآب رودخانه ، ارتفاعات زردکوه بختیاری، منطقه کوهرنگ تا نزدیکی قلعه شاهرخ در استان چهارمحال و بختیاری است و از آن به بعد تا حجت آباد وارد منطقه جغرافیایی استان اصفهان می گردد (سد، مخزن سد زاینده رود و سد تنظیمی زاینده رود)، از پایین دست حجت آباد تا حدود چم نار، رودخانه مجدداً وارد استان چهارمحال و بختیاری و سپس وارد استان اصفهان می شود. ورودی تونل گلاب و ایستگاه هیدرومتری در محل سد تنظیمی زاینده رود، مرز ورودی به استان استان چهارمحال و بختیاری بوده و ایستگاه آب سنجی دیگری در نزدیکی پل زمانخان قرار دارد و بیشترین برداشت ها در حدفاصل این دو ایستگاه هیدرومتری قرار دارند. بر اساس آمار شرکت آب منطقه ای حجم سالیانه آب ورودی به استان با حجم جریانات خروجی برابر و در سال های پر آبی بیشتر می باشد. این در حالی است که کشاورزان حاشیه رودخانه از قدیم حق آبه داشته اند و تعدادی بهره بردار نیز حق آبه از وزارت نیرو همانند: کارخانجات، صنایع بزرگ، کشت و صنعت های جدید کشاورزی، شهر ها و روستاهای جدید، در استان اصفهان و یزد خریداری نموده اند. و در طومار شیخ بهایی به صراحت ذکر شده است که سرآب رودخانه حق برداشت آب را دارند و از قانون تقسیمات آب مبرا هستند.

۳- آلودگی رودخانه

     تا بحال گزارشی دال بر آلودگی رودخانه توسط محققین در حد فاصل بالا دست پل کله گزارش نشده است. تنها در سال ۱۳۸۷ به دلیل برخورد یک دستگاه بلدوزر متعلق به اداره راه و ترابری استان چهارمحال و بختیاری به منظور تعریض جاده با لوله خط انتقال نفت به پالایشگاه اصفهان باعث آلودگی مقطعی گردید که این قضیه تنها یک حادثه بوده است. اما مطالعات تونل گلاب در سال ۱۳۷۳ و عملیات اجرایی آن در سال ۱۳۸۴ شروع گردید.

      با توجه به قوانین مذکور و واقعیت های میدانی، تونل انتقال آب گلاب یک کار غیر کارشناسی و سیاسی است و چنانچه جریان رودخانه زاینده رود منحرف گردد ،  نتیجه آن خشک شدن رودخانه در حدفاصل حجت آباد تا باغ بهادران بوده و اتفاقات زیر قابل پیش بینی خواهد بود.

الف- جمعیتی برابر ۴۳۵۰۰ نفر که در حال حاضر شاغل و دارای مسکن، مدرسه و امکانات رفاهی نسبی (ساکنین قراقوش، گرمدره، مارکده، یاسه چای، هوره، سوادجان، دشتی، چم کاکا، چم عالی، چم جنگل، ایلبگی، چم خلیفه، چلوان، چم زین،شوراب صغیر، شوراب کبیر، محمد آباد، صادق آباد، سامان، کاهکش، چم خرم، چم نار، قسمتس از شهر بن   در استان چهارمحال و بختیاری و تعدادی روستا و شهر در استان اصفهان)هستند به کجا مهاجرت اجباری خواهندنمود؟ شهر اصفهان و یا دیگر شهرها، مسئله اشتغال مجدد، سرپناه و امکانات رفاهی مورد نیاز آنهاچه خواهد شد؟

ب- فضای سبز ایجاد شده در حاشیه رودخانه زاینده رود باعث ایجاد محیطی تفرجگاهی برای بیشتر مردم خصوصاً ساکنین استان اصفهان شده است که معمولاً در طول ایام سال خصوصاً فصول بهار، تابستان و اوایل پاییز مورد استفاده قرار می گیرد که این خود باعث آرامش و تسکین اعصاب مردم استان اصفهان می گردد.

ج- فضای سبز ایجاد شده در حاشیه و تپه ماهورهای اطراف رودخانه، ضمن ایجاد فضای سبز، لطافت هوا و تولید اکسیژن، تولید هوای پاک و حرکت این توده هوا با توجه به جهت وزش بادهای غالب منطقه به سمت شهر بزرگ اصفهان، باعث پاکی و لطافت هوای شهر می گردد. باغات حاشیه رودخانه چنانچه حتی یک ماه با خشکی رودخانه مواجه شوند برای همیشه از بین خواهند رفت.

د- رودخانه ها با توجه به وضعیت توپوگرافی، شیب کف، مورفولوژی خاص و میزان دبی جریان یافته در رودخانه دارای خودپالایی و تصفیه خودکار آب می باشند. با انحراف آب رودخانه این ویژگی از بین خواهد رفت و در بستر رودخانه جریانی متعفن وجود خواهد داشت که باعث آلودگی محیط زیست و از بین رفتن آبزیان و محیط با طراوت اطراف خواهد شد.

ه – بیش از ۹۳ درصد آب رودخانه زاینده رود از استان چهارمحال و بختیاری تامین می گردد، در قوانین و مقررات ملی و بین المللی اشاره شده که حق تقدم برداشت و مصرف آب غیر از شرب با سرآب رودخانه می باشد. حال اگر ما تابع قانون هستیم چه لزومی دارد که آب رودخانه منحرف گردد. اگر خشکسالی است که چنین است چه لزومی به کشت برنج و احداث کارخانجات صنعتی در استان اصفهان می باشد؟

و- یکی دیگر از قوانین ملی و بین المللی صرفه جویی مصرف آب در حوضه مقصد است. آیادر استان اصفهان در بخش کشاورزی الگوی کشت یهینه رعایت می گردد (کشت برنج حذف شده است)؟ چمنزارهای وسیع با مصرف آب زیاد حذف شده اند؟ چرا در بخش شرب مصرف سرانه آب بجای ۱۷۰ لیتر در روز ۳۰۰ لیتر منظور شده است؟ در بخش صنایع، مگر صنایع نیازمند آب بر حسب قانون نباید در مناطق پر آب ساخته شوند؟ چرا تمام کارخانجات صنعتی تنها در اصفهان می بایست احداث گردند؟ اینها با کدامین قوانین ملی و بین المللی سازگاری دارند؟در اصفهان با مصرفی معادل شش میلیون مترمکعب در سال چنانچه ۱۰ درصد در مصرف آب صرفه جویی گردد با منظور نمودن راندمانهای انتقال و توزیع آب معادل میانگین آورد جریان سد زاینده رود صرفه جویی خواهد شد.

     به نظر می رسد چنانچه بدون در نظر گرفتن مسائل ناسیونالیستی، سیاسی، منافع گروهی و با دیدی ژرف، آینده نگری و چند بعدی مدیریت صحیحی بر رودخانه زاینده رود اعمال گردد، می توان بدون خشک شدن و انحراف رودخانه به استفاده پایدار از رودخانه  دست یافت به گونه ای که در سراسر رودخانه زاینده رود صدا و نغمه جریان آب به گوش برسد.

نقدی بر انتقال آب بین‌حوضه‌ای در ایران از دیدگاه یک متخصص منابع آب(قسمت اول)

چهارشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۳۹۱

     رحیم علیمحمدی پژوهش‌گر سخت‌کوش و پرتلاش مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری در نخستین یادداشتی که برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال کرده است، با نگاهی کارشناسی و بر بنیاد یافته‌های علمی و اسناد و شواهد موجود در منطقه، نقطه‌نظرات و دیدگاه‌های کارشناسی خود را در خصوص ماجرای طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای زاینده‌رود بیان داشته‌اند. ایشان در این یادداشت در تحلیل اوضاع و احوال هر یک از این مجاری انتقال آب، مشروحا” به نکات مهم و تأمل‌برانگیزی اشاره نموده‌اند.

     نوشتاری که در زیر می‌خوانید مشروح نقطه‌نظرات این پژوهش‌گر منابع آب کشور است که با خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک گذاشته شده است:

انتقال آب بین حوضه‌ای

     از اهمیت آب همین بس که خداوند منان در کتاب خود فرموده “آب مایه حیات است”. انسان هم بخوبی این قضیه را دریافته است و همه میدانند هر جامعه ای که بخواهد توسعه پیدا کند و رشد نماید به آب نیاز دارد. زیرا انجام هر کار و فرآیند هر فعالیتی در جامعه منوط به تاًمین آب می باشد. تنها منبع اصلی تولید و عرضه آب در این جهان طبیعی، بارندگی می باشد و میزان آب تولید شده بستگی به مقدار عرضه بارش ها دارد. در این راستا استان چهارمحال و بختیاری با توجه به شرایط ویژه جغرافیایی، توپوگرافی و اقلیمی از نظر میزان و نوع بارش در کشور حائز اهمیت بوده است (میانگین های بارش در دنیا، ایران و استان عبارتند از ۸۵۰، ۲۵۰ و ۵۶۰ میلیمتر در سال و مناطق شمال غرب و قسمتی از غرب استان چهارمحال و بختیاری بیش از ۱۲۰۰ میلیمتر در سال است).

     در دنیا انتقال آب بین حوضه ای به عنوان یک مسئله مهم و با حساسیت مورد طرح و بررسی قرار  می گیرد، که بنا بر دلایل اقلیمی و شرایط خاص توپوگرافی در مناطق مختلف با توجه به رشد علم و تکنولوژی، آب را از مناطق پر بارش و کم جمعیت به مناطق کم بارش و پر جمعیت از روش های مختلف و با استفاده از سازه های انتقال آب همانند: کانال ها، لوله ها، قناتها ، تونل ها و … ضمن رعایت قوانین و مقرات موجود منتقل می نمایند. این در حالی است که با توجه به قوانین و مقررات موجود در کشور ما و سازمانهای بین المللی (یونسکو) مورد تائید و تصویب دوائر مختلف که جهت اجرای طرحهای انتقال آب میبایست قبل از اجرا  رعایت گردند بشرح ذیل می باشند.

۱- حوضه های مبداء و تامین کننده آب،  نباید مشکل کمبود آب داشته باشند.

۲- حوضه های مقصد باید نهایت صرفه جویی و بهره برداری را نموده باشند و تمام راههای جبران کسری آب را در حوضه های خود اعمال نموده باشند.

۳-  در طرح های انتقال آب بین حوضه ای می بایست کلیه مسائل و نکات علمی، فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در حوضه های مبداء،  مقصد و در حد فاصل آنها رعایت شده باشد.

۴- روش های انتقال آب و سازه های مورد استفاده و پیش بینی شده، خسارتی را به حوضه های مبداء وارد ننمایند.

۵- حوضه های مقصد و مبداء بایستی برنامه جامعی را تدوین و اجراء نمایند تا حوضه های اصلی آبخیز تقویت شده و از حیز انتفاع خارج نگردند.

۶- طرح ها و پروژه های زیربنایی و نیازمند آب به محل سرشاخه ها و حوضه های آبخیز منتقل گردند.

۷- درآمد حاصل از انتقال و فروش آب، بین حوضه های مبداء و مقصد بطور عادلانه تقسیم گردد.

۸- دیدگاهها و مدیریت های اعمال شده میبایستی فراملیتی باشند و از دخالت دادن مسائل سیاسی جدداً جلوگیری گردد.

وضعیت بارش و تولید آب در حوضه زاینده رود

الف: از سال ۱۳۸۶ تا بحال در استان چهارمحال و بختیاری خشکسالی ممتد وجود دارد. این در حالی است که هیچ طرح جامعی به منظور کاهش اثرات زیانبار این پدیده طبیعی در منطقه اجراء نشده و کمتر از عوامل و بهره برداران استفاده شده است.

ب: تنها منابع ذخیره آب در منطقه دو قسم می باشند:

 ب – ۱ : بارش برف در منطقه و برودت هوا، و ذخیره برف از زمستان تا اواخر بهار و حتی تابستان،  بگونه ای که در سالهای قبل از ۱۳۸۶ ارتفاع متوسط برف باقیمانده در اوایل بهار در سطح حوضه آبخیز ، یک متر بوده است اما از سال ۱۳۸۶ با شروع خشکسالی این ارتفاع به کمتر از بیست و پنج صدم متر رسده است.

ب – ۲ : سد زاینده رود با حجمی درحدود یک و دودهم میلیارد مترمکعب است. که دریافت کننده آب حوضه آبریز خود و آب های منتقل شده توسط تونل های شماره یک، دو و سه کوهرنگ و تونل چشمه لنگان می باشد. آمار شرکت آب منطقه ای اصفهان بیانگر آنست که از سال ۱۳۸۶ تا بحال مخزن سد در اوایل بهار (فروردین ماه) پر نشده است. از طرفی به دلیل عدم وجود و ذخیره برف در سطح حوضه تونل های انتقال آب با یک سوم ظرفیت خود یعنی حدود نود تا یکصد میلیون مترمکعب آب در سال (هر تونل) به جای دویست و پنجاه تا سیصد میلیون مترمکعب در سال آب را به حوضه زاینده رود منتقل نموده است ( یعنی هر کدام از تونل ها با یک سوم ظرفیت خود عمل نموده اند). لازم به ذکر است که این ظرفیت علاوه بر حجم مخزن سد زاینده رود می باشد زیرا می بایستی با گرم شدن هوا و ذوب برف ها در فصول بهار، تابستان و پاییز ضمن ذوب تدریجی برف های ذخیره شده در منطقه، توسط سازه های اجراء شده به حوضه زاینده رود منتقل می گردند.

     لطفاً محاسبه نمایید چنانچه حجم مخزن سد بطور میانگین ششصد میلیون مترمکعب در سال و آورد تونل ها ، یک سوم باشند یعنی بیش از پنجاه درصد پیش بینی ها  تحقق نیافته و هر سال حوضه زاینده رود دارای بیلان منفی بوده است.

ج : رودخانه زاینده رود با توجه به شرایط خاص زمین شناسی و توپوگرافی آن خصوصاً در استان چهارمحال و بختیاری قابلیت زهکشی خوبی دارد به گونه ای که بر اساس آمار اندازه گیری شده شرکت آب منطقه ای اصفهان در ایستگاههای دبی سنجی سد تنظیمی زاینده رود (ورودی به استان چهارمحال و بختیاری) و پل زمانخان (خروجی رودخانه از استان چهارمحال و بختیاری) بیانگر آنست که حجم آب ورودی با حجم آب خروجی از استان واقع در زیردست سد زاینده رود، در سال تقریباً برابر می باشند. لازم به ذکر است که در طول این بازه، بحث راندمان انتقال آب مطرح می باشد و بر اساس قوانین هیدرولیکی و هیدرولوژیکی جریان های روباز، معمولاً دبی خروجی می بایستی از دبی ورودی کمتر باشد.

د : بحث آلودگی آب، به دلیل شرایط خاص توپوگرافی رودخانه از نظر وجود شیب تند و مقدار دبی جریان، و خود پالایگی رودخانه بر اساس مطالعات انجام شده توسط محققین مختلف تا بحال هیچ گونه گزارشی دال بر آلودگی جریان آب در رودخانه قبل از پل کله و باغبهادران اعلام نشده است. تنها یک حادثه در سال ۱۳۸۷ در نزدیکی روستای چلوان (برخورد یک بلدوزر با لوله انتقال نفت به پالایشگاه اصفهان) رخ داده که باعث آلودگی کل منطقه گردید.

ه : فضای سبز ایجاد شده در حاشیه رودخانه زاینده رود اولاً باعث ایجاد فضای مناسب تفرجگاهی برای مردم کل منطقه خصوصاً ساکنان استان اصفهان شده است. ثانیاً به دلیل گستردگی استان اصفهان و عبور توده ها از این منطقه به سمت استان و شهر اصفهان، باعث تصفیه بهتر و لطافت  هوا در استان اصفهان می گردد. ثالثاً باعث تقویت آبخیزداری و جلوگیری از فرسایش در منطقه می شوند. رابعاً ایجاد اشتغال مولد نموده و از مهاجرت های بیرویه جلوگیری می نماید.

سازه های موجود در تصفیه خانه آب شرب در بابا شیخ علی

۱- سد انحرافی چم آسمان (سال شروع   ۱۳۶۰، سال خاتمه ۱۳۶۷) و بتنی با طول تاج ۱۵۰ متر

۲- حوضچه های رسوبگر با مساحتی بالغ بر ۲۰۰مترمربع

۳-  تونل انتقال آب خام به طول هشت کیلومترو قطر سه متر

۴- تصفیه خانه بابا شیخ علی، فاز یک این تصفیه خانه در سال ۱۳۶۸ با ظرفیت ۵ مترمکعب در ثانیه و فاز دو این تصفیه خانه در سال ۱۳۸۰ با ظرفیت هفت و نیم مترمکعب در ثانیه احداث و به بهره برداری رسیده است (ظرفیت تصفیه خانه دواز ده و نیم مترمکعب در ثانیه می باشد) .

۵-  تونل انتقال آب تصفیه شده، دارای طولی برابر ۱۸ کیلومتر و قطر تمام شده ۲٫۶ متر می باشد و قادر است بالغ بر ۱۲ متر مکعب آب تصفیه شده را به شیرخانه اشترجان انتقال دهد .

تونل انتقال آب گلاب

     تونل انتقال آب گلاب با ظرفیت بیست و دو و نیم مترمکعب در ثانیه آب را از سد تنظیمی زاینده رود (حجت آباد) به بالادست شهر رضوانشهر به طول ۲۵ کیلومتر منتقل می نمایدکه عملیات اجرایی آن از سال ۱۳۸۴ شروع شده و تا بحال کارگاههای موجود در منطقه فعال بوده و می باشند.

     فاز یک این تونل بطول ده و نیم کیلومتر حفاری و لاینینگ شده است که آب را به تونل دسترسی گلاب منتقل می نماید. فاز دو تونل بطول ۱۵ کیلومتر، در حال حاضر در سه محل از سمت خروجی تونل (رضوانشهر، خمیران و حد فاصل آنها) کارگاهها فعال و در حال حفاری می باشند. و کارگاه چهارم نیز در محل گلاب آماده حفاری است.

     لازم به ذکر است که در سالهای خشکسالی دبی متوسط رودخانه زاینده رود کمتر از ده مترمکعب در ثانیه بوده است. لذا براساس مطالب ارائه شده دلیل خاصی جهت تغییر مسیر رودخانه زاینده رود و جابجایی محل تصفیه خانه آب شرب استان اصفهان که با هزینه گزافی در سال ۱۳۸۰ به بهره برداری کامل رسیده است وجود ندارد.

تونل سوم کوهرنگ

     این تونل یطول ۲۴ کیلومتر جهت انتقال ۲۵۵ میلیون مترمکعب آب در سال طراحی شده که عملیات اجرایی آن از سال ۱۳۷۳ شروع شده و هنوز به اتمام نرسیده است.  تونل سوم کوهرنگ نیازمند احداث سد کوهرنگ سه (سد بتنی دوقوسی به ارتفاع ۱۳۰ متر و گنجایش مخزن ۳۶۵ میلیون مترمکعب) بر روی رودخانه کوهرنگ و در پایین دست نونل های شماره یک و دو قرار دارد که تا کنون تنها جاده های دسترسی به جایگاه سد احداث شده است و عملیات اجرایی سازه اصلی سد شروع نشده است. در سال های خشکسالی نباید انتظار عملکرد و آورد قابل توجهی آب از تونل سوم کوهرنگ به حوضه زاینده رود بود، و در نتیجه تاثیر قابل ملاحظه ای در افزایش دبی متوسط رودخانه در سالهای خشکسالی ندارد.