با بالا گرفتن اظهارنظرهای مبهم و ناقص و گاها” متناقض مقامات ارشد کشوری و منطقهای در خصوص پروژه انتقال آب بین حوضهای بهشتآباد، نگارنده نیز در گفتگوی منتشره در روزنامه آرمان (شماره ۲۹۶۸ مورخ ۱۵ بهمن ۱۳۹۴) شرکت کرده و تلاش داشته تا پرده را بیشتر از زوایای کمترآشکار یک بازی باخت – باخت در ماجرای انتقال آب بین حوضهای برای هر دو طرف مبدأ و مقصد بردارم:
روزنامه آرمان – زهرا سلیمانی: رئیسسازمان حفاظت محیطزیست میگوید: شرط اجرای طرح تونل بهشت آباد ۵۱ ارزیابی محیطزیستی است که براساس قانون انجام شده و باید بهتایید سازمان محیطزیست برسد. به نظر میرسد همین مساله دلیل توقف اجرای طرح تونلهای بهشت آباد است. هرچند، چند روز پیشنماینده مردم گلپایگان در مجلس از توقف اجرای طرح تونل بهشت آباد انتقاد کرد، اما وزیر نیروعنوان کرده است طرح تونل بهشت آباد مطلقا اجرا نمیشود.
در چند سال اخیر یکی از بحرانهای اصلی مساله آب بوده است. برای رفع مشکلات آبی در کشور طرح انتقال آب در مناطق مختلف انجام شده است و این طرح انتقال جنجال برانگیز شده است. اکنون درباره طرح انتقال آب بهشت آباد مباحث موافق و مخالف زیادی مطرح شده است. در حالی که مسئولان استان اصفهان طرح بهشت آباد به فلات مرکزی را موثرترین راه نجات زایندهرود میدانند، کارشناسان براین باورند که بدلیل عدم واقعبینی، این طرح نهتنها مشکل زایندهرود را حل نمیکند بلکه بزرگترین آسیب را به زایندهرود وارد خواهد کرد.
شرط ابتکار برای تونلهای بهشتآباد و گلاب
رئیس سازمان حفاظت محیطزیست گفت: محیطزیست هیچگونه مسئولیتی درباره ارزیابی پروژههایی نظیر تونل بهشت آباد ندارد؛ این پروژهها تنها در صورت تایید ارزیابیهای زیست محیطی قابل اجرا هستند و بر این اساس تا زمانی که نتیجهای در این راستا به دست محیطزیست نرسد امکان اجرا برای این پروژه نخواهد بود. معصومه ابتکار درباره سرنوشت پروژه تونل بهشت آباد با توجه به اعلام توقف پروژه از سوی وزیر نیرو و واکنش اینستاگرامی او به این مساله با تأکید براینکه تاکنون هیچ اظهارنظری در این زمینه نکرده است، اظهار کرد: محیطزیست هیچ گونه مسئولیتی درباره ارزیابی پروژههایی نظیر تونل بهشت آباد ندارد؛ این پروژهها تنها در صورت تایید ارزیابیهای زیست محیطی قابل اجرا هستند و براین اساس تا زمانی که نتیجهای در این راستا به دست محیطزیست نرسد امکان اجرا برای این پروژه نخواهد بود.
او افزود: براساس مصوبه دولت و نیز برنامه پنجم توسعه پروژههای توسعهای نظیر بهشت آباد یا تونل گلاب باید پیش از اجرایی شدن تحت ۵۱ ارزیابی محیطزیستی قرار گرفته و نتایج این بررسیها به تایید کمیته ماده ۲ دولت شامل سازمان حفاظت محیطزیست، مدیریت برنامهریزی و نیز دستگاههای مسئول دیگر قرار گیرد. تنها پس از گذراندن این مراحل خواهد بود که پروژه فرایندهای استانی خود را طی کرده و وارد فرایندهای ملی میشود.
لزوم تغییر الگوی کشت در تمام کشور
رئیس سازمان حفاظت محیطزیست با تأکید دوباره به نقش نظارتی مجموعه متبوع خود بر روند اجرای پروژه بهشت آباد گفت: سازمان در هیچ دورهای چه در زمان تصویب پروژه در سال ۸۲ توسط دولت وقت و چه اکنون هیچ وظیفهای در قبال ارزیابی پروژه نداشته و ندارد؛ تا زمانی که وزارت نیرو یا هر نهاد مسئول دیگری ارزیابیهای زیست محیطی را انجام ندهد بدون شک امکان اجرایی برای آن نخواهد بود. ابتکار با بیان اینکه هر طرح یا پروژه مرتبط با محیطزیست باید با توجه به ملاحظات مربوط به حوزه آب، تالابها و رودخانهها صورت بگیرد، ادامه داد: مسائل محیطزیستی معضلات ملی کل کشور هستند بنابراین همه مردم اعم از کشاورزان یا صنعت گران باید مدیریت منابع آبی در بخش حوضچههای آبریز و حقابههای آبی اعم از گاو خونی، فلات مرکزی، کارون و دیگر نقاط راشامل شود. به گزارش ایسنا، ابتکار با ابراز تاسف نسبت به برداشت نامتوازن و بیرویه آب از منابع زیر زمینی، روان آبها و تالابها تصریح کرد: کشاورزان در هر کجای کشور از شرق اصفهان گرفته تا یزد، کرمان، خراسان یا سیستان و بلوچستان باید الگوی کشت و زرع خود را اصلاح کنند.
بیتوجهی به ۱۰ سال کار کارشناسی
نماینده مردم گلپایگان در مجلس با انتقاد از لغو یک باره طرح انتقال آب از طریق تونل بهشتآباد گفت: مسئولان وزارت نیرو باید درباره لغو اجرای بهشتآباد پاسخگو باشند. محمدحسین میرمحمدی با اشاره به اظهارنظر وزیر نیرو درباره عدم اجرای طرح تونل بهشتآباد و دلایل این تصمیم اظهار داشت: متأسفانه با وجود آنکه در سالهای اخیر دراین زمینه بحثهای کارشناسی بسیاری صورت گرفته و قرار بود این تونل بین چهارمحال و بختیاری و استان اصفهان اجرا شود، این طرح در حال حاضر متوقف شده است. او ادامه داد: نکته مسلم این است که طرحهایی از این دست، بهصورت ملی اجرا شدهاند، دارای کارهای کارشناسی هستند و به نظر من نمیشود به یکباره لغو شوند. به گزارش تسنیم، نماینده مردم گلپایگان در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: صحیح نیست بعداز آنکه طرحی شروع شده و سالها اجرایی شده، به یک باره عنوان شود که پشت آن طرح کارشناسی نبوده است. بهنظر من اگر وزارت نیرو چنین اعتقادی دارد، باید کارشناسان و افرادی که در اجرای این طرح دخیل بودهاند، وارد کار شده و درباره آن توضیحات خود را ارائه کنند.
انتقال آب باخود توهم مصرف بههمراه دارد
یک کارشناس محیطزیست درباره ماحصل طرحهای انتقال آب به «آرمان» میگوید: در چند سال اخیر به بهانه رفع مشکلات ناشی از بحرانهای کمآبی، پروژههای انتقال آب بین حوضهای گسترش پیداکرده است. در اصل این اقدامها حاصل روند توسعه ناموزون رخداده در چند دهه اخیراست که این توسعه نادرست منجر به افزایش نیازها در مناطق مقصد انتقال آب شده است.
هومان خاکپور در بررسی نتایج پروژههای انتقال آب در کشور میافزاید: برای مثال سرشاخههای کارون بزرگ بیشترین میزان انتقال آب در کشور را به حوضه زایندهرود همراه داشته است. زایندهرود ابتدا بهصورت طبیعی ۸۰۰ میلیون مترمکعب آورد سالانه داشته است، اما با اجرای طرحهای انتقال آب این میزان دو برابر شده است. به گفته او در پنج دهه اخیر پروژههای گوناگونی در زمینه انتقال آب از سرشاخههای کارون بزرگ انجام شده است. نخستین پروژه انتقال آب از کارون به زایندهرود، پروژه انتقال آب کوهرنگ ۱ بود. با این اقدام نهتنها مشکلات کمآبی برطرف نشد بلکه منجر به توسعه صنعتی و کشاورزی خارج از قاعده طبیعی در حوضه مقصد شد و باعث بروز مشکلات بیشتر کمبود آب در آن منطقه شد.
این کارشناس محیطزیست تأکید میکند: نخستین پروژه انتقال آب در کشور قبل از انقلاب کلید خورد و بعدازآن هم تونلهای کوهرنگ ۲ و ۳ و پروژههای انتقال آب چشمه لنگان و خدنگستان به زایندهرود انجام شد. در کشور پروژههای گوناگونی در حوزه انتقال آب انجام شده است و همه این اقدامها باعث شده تا آب حاصل در منطقه بیشتر شود و رشد ناموزون خدمات و نیازها را در آن خطه به همراه داشت باشد.
خاکپور میگوید: با همه این اقدامات انجامشده دغدغه خشکی دریاچهها همچنان وجود دارد، آنهم به این دلیل که پروژههای انتقال آب توهم مصرف ایجاد کرده است. در اصل این انتقالها منجر به بارگذاریهای جدید در مصارف کشاورزی و صنعتی شده و هرگز اجازه تخصیص حق آبه زیستی به رودخانهها و تالابها داده نشده است. این پروژهها با صرفنظر کردن از خسارتهایی که در حوضه مبدأ ایجاد میکنند، حوضه مقصد را با بارگذاریهای جدید و توسعههای ناپایدار در زمینههای صنعتی روبهرو میکنند.
به گفته او با این انتقالها شاهد توسعه بیرویه صنعت، کشاورزی و رشد نامتوازن در مناطق مقصد بودیم، این امر سیل مهاجرپذیری از استانهای اطراف را در پی داشت و باعث تنزل وضعیت آبی در مناطق انتقال آب شده است. این کارشناس محیطزیست با بیان اینکه طرحهای انتقال آب باعث تشدید مهاجرت به مناطق شده است، میافزاید: بروز توهم آب زیاد به نارسایی ناشی از عدم وجود بستر مناسب برای مدیریت جمعیت دامن زده است.
در حالی این روزهای پایانی سال ۱۳۹۰ ؛ شاهد فروش اوراق مشارکت پروژه های انتقال آب از سرشاخه های کارون بزرگ به فلات مرکزی کشور توسط آب سالاران در اصفهان هستیم که پروژه انتقال آب بهشت آباد هم از طرف متخصصان و نهادهای متولی حوزه محیط زیست و هم از طرف کارشناسان و متخصصین حوزه های فنی احداث چنین سازه های غول پیکر آبی نمره مردودی گرفته است.
در پروژه انتقال آب بهشت آباد نه تنها آرمان ها و اصول زیست محیطی برقرار کننده تعادل بوم شناختی مناطق مبدأ و مقصد مد نظر قرار نگرفته بلکه تحت تأثیر تصمیماتی غیرفنی و آلوده به سیاست، ملاحظات فنی هم در جانمائی احداث سد و نحوه انتقال آب رعایت نشده و این پروژه را هم از نظر ملاحظات زیست محیطی و هم استانداردهای فنی مردود کرده است.
بر بنیاد مطالعات زمین شناسی و لغزشی که تاکنون توسط کارشناسان دستگاه های اجرائی و تحقیقاتی استان در زمینه شناسائی کانون های فعال و بحرانی منطقه چهارمحال و بختیاری صورت گرفته است؛ یکی از مهمترین کانون های فعال استان همان کانون اردل کاج است که محل احداث سد بهشت آباد می باشد! نهشته های مارنی با عمق زیاد تا ۱۰۰ متر در تمامی محدوده و دامنه های مشرف به دریاچه این سد گسترش داشته که از جمله حساس ترین سازندهای زمین شناختی موجود در استان نسبت به فرسایش های توده ای هستند.
بر اساس مطالعات میدانی صورت گرفته و دادههای ژئوتکنیکی که از طریق اکتشافات سطحی و زیر سطحی زمین در منطقه اردل بدست آمده است؛ عامل اصلی وقوع لغزش در سازندهای مارنی این منطقه، فشار آب منفذی از طریق افزایش سطح آب های زیرزمینی و یا تماس با آب سطحی است که با احداث سد بهشت آباد در این منطقه ی جانمائی شده، تمامی توده های مارنی از محل احداث سازه تا بالای روستای کاج به طور کامل به زیر آب می روند که در مرحله اول بخش اعظمی از مخزن سد را همین توده های مارنی پر می کنند و در مرحله بعد؛ توده های مارنی بالا دست در دامنه های مشرف به دریاچه سد بر اثر پاشوئی، دچار لغزش های شدید شده و تمامی منطقه را با کانون های جدیدی از لغزش مواجه کرده و حتی میلیاردها تومان هزینه های سال های گذشته که برای مهار لغزش زمین در این منطقه حساس صورت گرفته بود به هدر رفته و خسارت های جبران ناپذیری را در تنوع زیستی منطقه، در هر دو حوزه گیاهی و جانوری برجای خواهد گذاشت.
البته علاوه بر مشکلات فنی این پروژه، خسارت های ناشی از آن در تمامی حوزه های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی همواره مورد تأکید نهادهایی مانند مرکز پژوهش های مجلس در سال ۱۳۸۷، شرکت مدیریت منابع آب ایران و سازمان حفاظت محیط زیست کشور بوده اما ظاهرا” قدرت آب سالاران و ملاحظات شان، نسبت به تمامی ملاحظات زیست محیطی و فنی دست بالا را داشته که این چنین شاهد تخصیص ردیف های اعتباری و یا فروش اوراق مشارکتی برای اجرائی شدن این پروژه می باشیم و هشدارهای داده شده هم برای جلوگیری از شتابناک شدن روند بحران آب در چهارمحال و بختیاری و کارون بزرگ در خوزستان راه به جایی نبرده است!