بایگانی “تنگ صیاد”

آفت‌های صدور مجوز شکار ویژه در تنگ‌صیاد

دوشنبه, ۱۳ آبان, ۱۳۹۲

     ماجرا از این قرار است که اخیرا” سازمان حفاظت محیط زیست برای دو نفر از مقامات دولتی روسیه که دو خارجی دیگر از کشورهای ترکیه و آفریقای جنوبی نیز آنان را همراهی می‌کردند، مجوز شکار ویژه در تنگ‌صیاد را صادر کرده و این شکارچیان نیز در اواخر هفته گذشته – مورخ ۸ آبان ۱۳۹۲ – وارد تنگ‌صیاد شده و پس از انجام شکار تفریحی خود استان را ترک کرده‌اند!

شکار ویژه در تنگ صیاد

     همان‌طور که در نوشتارهای قبلی به آن پرداخته‌ام؛ به‌استناد گزارش‌های منتشره شده از سوی مراکز تحقیقاتی و دستگاه‌های دولتی متولی در حوزه منابع طبیعی و محیط زیست استان، تنگ‌صیاد در شمار یکی از مناطق بحرانی استان چهارمحال و بختیاری قرار گرفته است که با پدیده ناگوار زوال اکوسیستم مرتعی مواجه بوده و تقریبا” تمامی بوته‌زارهای آن در معرض خطر خشکیدگی قرار گرفته‌اند! بدون شک وضعیت بحرانی حاکم بر این رویشگاه مرتعی، تنوع زیستی منطقه را نیز تحت تأثیر قرار داده و وحوش آن هم از حال و روز خوبی برخوردار نیستند!

     کاهش شدید منابع آبی و خشکی محل‌های شرب منطقه – که همواره از دغدغه‌ها و نگرانی‌های سال‌های اخیر اداره کل حفاظت محیط زیست استان بوده است – در شمار تهدیدهای جدی حیات وحش تنگ‌صیاد بوده که باعث هجوم وحوش به باغات و مزارع داخل و اطراف منطقه می‌شده و آنان را در دام‌های شکارچیان محلی گرفتار می‌کرده است.

     اضافه بر آن روند شتابان شکار غیرمجاز و قاچاقی که در سال‌های اخیر منجر به درگیری‌های ناگوار بین محیط‌بانان و شکارچیان نیز شده است گواه این حقیقت تلخ است که اصافه بر تهدیدات طبیعی و اکولوژیکی، شکار نیز در شمار تهدیدهای جدی تنگ‌صیاد قرار داشته که جمعیت حیات‌وحش منطقه را هدف گرفته و به‌طرز معنی‌داری از شمار آن‌ها کاسته شده و می‌شود.

     بنابراین به‌رغم حاکم شدن چنین وضعیت نگران‌کننده‌ای از حیث زوال اکوسیستم مرتعی، کاهش شدید منابع آبی و روند شتابناک شکار غیرمجاز؛ آشکار است که جمعیت وحوش منطقه نمی‌توانسته زیادتر از ظرفیت برد زیستگاه شده باشد که ضرورت صدور پروانه شکار برای آن قابل توجیه باشد. افزون بر آن، با توجه به روند نگران‌کننده کاهش تا ۸۰ درصدی جمعیت حیات وحش کشور و بر اساس اطلاعات موجود تاکنون جمعیت مازاد در منطقه‌ای مشاهده نشده است که ضرورت داشته باشد با صدور مجوزهای شکار در منطقه تعادل ایجاد کرد. اما متأسفانه این ایده غیرواقع مورد سوء‌استفاده قرار گرفته و مسئولان محیط زیست در دفاع از اقدامات غیرکارشناسی از آن استفاده می‌کنند. صرف‌نظر از این استدلال‌ها مگر سازمان حفاظت محیط زیست آماری از حیات وحش مناطق حفاظت شده چهارگانه‌اش دارد که بخواهد براساس آن سرشماری‌ها به جمعیت مازاد حیات وحش برسد و مجوز شکار برای کنترل آن جمعیت‌ها صادر کند!؟

      صدور مجوز شکار در تنگ صیاد برای شکارچیان خارجی از نگاه اجتماعی و بازخوردهای منفی آن نیز قابل‌تأمل است که انتظار بود اداره کل حفاظت محیط زیست استان با توجیه و دفاع آگاهانه مانع از انجام آن می‌شد. اتفاقات رخداده در ماه‌های اخیر شرایط اجتماعی ویژه‌ای را بر تنگ‌صیاد حاکم کرده است که ضرورت داشت به لحاظ اجتماعی و حمایت از محیط‌بانان منطقه از صدور چنین مجوزی جلوگیری می‌شد. بدون شک صدور چنین مجوزهایی باعث ترویج فرهنگ شکار و ترغیب شکارچیان غیرمجاز محلی در منطقه شده و محیط‌بانان را در انجام وظایف و مأموریت‌های‌شان با چالش‌های جدی مواجه خواهد کرد!

     دست‌آخر آنکه در شرایط استثنایی و با رعایت تمامی شرایط کارشناسی و قانونی، می‌بایستی تمامی درآمدهای ناشی از مجوزهای شکار صادر شده، در راستای حفاظت و احیای همان مناطقی که مجوز در آن‌ها صادر شده است هزینه شود. جوامع محلی ذینفعان اصلی این مجوزها بوده و بایستی بخشی از درآمدهای حاصله از این مجوزهای شکار به آنان تعلق گیرد. در صورتیکه متأسفانه درآمد حاصل از این پروانه‌های شکار نه‌تنها نقشی در حفاظت و احیای آن مناطق ندارد بلکه منفعتی به جوامع محلی هم نخواهد رساند! در چنین شرایطی است که صدور پروانه شکار منجر به ایجاد حساسیت و ترغیب جوامع محلی خواهد شد.

      بر اساس گفته‌های مسئولین سازمان حفاظت محیط زیست؛ در حال حاضر درآمد حاصل از فروش این پروانه‌های ویژه شکار به خزانه دولت واریز می‌شود و آن‌ها امیدوارند با راه‌اندازی صندوق ملی محیط زیست، در آینده اینگونه درآمدها به این صندوق واریز و با مشارکت جوامع محلی در حفاظت از حیات وحش هزینه شود.

پول؛ مهمترین تهدیدی که تنوع زیستی در تنگ صیاد را به چالش گرفته است!

سه شنبه, ۱۸ مرداد, ۱۳۹۰

رخدادهای طبیعی و خشکسالی های پی در پی سال های اخیر، روند شرایط بحرانی حاکم بر منابع آبی دیار بختیاری را نیز شتاب بخشیده است. خشک شدن کامل و یا کاهش شدید آبدهی چشمه ها و قنوات و منابع آب شرب در زیستگاه های طبیعی و منفی شدن حیرت آور تراز آبی سفره های زیرزمینی، علاوه بر مردم، زندگی تمامی زیستمندان جانوری و گیاهی این سرزمین را با تهدیدهای جدی مواجه کرده است.

منطقه حفاظت شده تنگ صیاد با وسعتی حدود ۲۷ هزار هکتار به عنوان یکی از ذخیرگاه های زیستی جانوری و گیاهی نادر کشور در چهارمحال و بختیاری، با خشکی کامل و یا کاهش شدید آبدهی همه ۵۰ چشمه و قنات تأمین کننده آب شرب وحوش خصوصا” گله های قوچ و میش وحشی و کل و بز مورد حفاظت روبرو شده است.

به لحاظ شرایط ویژه و منحصر به فرد منطقه حفاظت شده تنگ صیاد که ناشی تعداد و تنوع زیستی جانوری آن می باشد، بحران آبی پیش رو می تواند خطرات و تهدیدهای بیشتری را برای حیات وحش این منطقه نسبت به سایر نقاط چهارمحال و بختیاری به دنبال داشته باشد. بی آبی و خشک شدن چشمه ها و سایر منابع آبی این زیستگاه طبیعی سبب خارج شدن گله های قوچ و میش وحشی و کل و بز از منطقه تحت حفاظت شده و با ورود به باغات و مزارع داخل و حاشیه منطقه حفاظت شده، با تله ها و دام های از پیش گسترده شده نابخردان طبیعت ستیز مواجه شده و جان خود را بر سر جرعه ای آب می گذارند. گستردگی منطقه، تعدد و پراکندگی باغات و مزارع موجود در داخل محدوده و یا حاشیه این منطقه حفاظت شده و بالاخره کمبود محیط بان، جلوگیری از خروج و گدار حیات وحش تشنه و در جستجوی آب و ممانعت از ورود آن ها به چنین محیط های ناامن و خطرناکی را کاری سخت و شاید غیرممکن کرده است.

اما در حال حاضر برای برای برون رفت از این وضعیت بحرانی حاکم بر امنیت جانی حیات وحش و کاهش اثرات بی آبی در این زیستگاه ارزشمند، انجام اقدامات کوتاه مدت تآمین آب دستی اجتناب ناپذیر است. همچنین بکارگیری تعداد بیشتری محیط بان برای جلوگیری از مهاجرت و گدار حیات وحش از مناطق امن و نزدیک شدن به باغات و مزارع داخل منطقه حفاظت شده ضروری است.

امیدوار بودیم حالا که تصمیم گیران و برنامه ریزان از این وضعیت نگران کننده و تهدیدآمیز در چنین زیستگاه های طبیعی کشور آگاهی پیدا کرده اند، شاهد تخصیص منابع مالی درخور در این حوزه خواهیم بود تا در حد ممکن از خسارات و صدمات ناگوار این پدیده در مناطق چهارگانه حفاظتی کم کنند، اما ناباورانه و با کمال حیرت همچنان شاهد همان بی مهری های گذشته و کم وزنی ملاحظات زیست محیطی در روند بودجه ریزی و تخصیص منابع اعتباری به حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور بودیم تا یادمان نرود که همچنان پول به عنوان مهمترین تهدید تنوع زیستی در مناطق چهارگانه را به چالش گرفته است!

آیا این نشانه ی بی توجه ای و درک نادرست مسئولان از پایداری بوم شناختی و زیگونگی زیستی سرزمین مادری مان نیست که برای تامین آب و ساخت آبشخور حیات وحش در خطر چنین زیستگاه های طبیعی، تنها ۱۰ میلیون تومان سهم هر استان از محل منابع اعتباری خشکسالی گردد!؟

به راستی آیا می توان از چنین دستگاه بی بضاعتی به نام حفاظت محیط زیست انتظار پاسداری از مناطق چهارگانه حفاظتی و زیستمندان تحت مدیریتش را داشت؟

حرف آخر این است که؛ تا زمانیکه ملاحظات زیست محیطی در نظام بودجه ریزی کشور از چنین جایگاه ناشایست و کم ارزشی برخوردار باشد هرگز نباید امید به زنده ماندن گله های قوچ و میش وحشی و کل و بز مناطقی چون تنگ صیاد باشیم.

در همین رابطه:

فرار حیات وحش به باغ های اطراف تنگ صیاد

اختصاص اعتبار ویژه برای نجات حیات وحش تنگ صیاد

ماجرای «تنگ صیاد» در برنامه ی گفت و گوی داغ سبز

سه شنبه, ۱۷ خرداد, ۱۳۹۰

چهل و یکمین گفت و گوی داغ سبز رادیو اینترنتی ایران صدا به “ماجرای عبور خط لوله گاز از منطقه حفاظت شده تنگ صیاد” و شکایت دکتر سعید یوسف پور – مدیرکل حفاظت محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری- از نگارنده اختصاص داشت. مشروح گفت و گوهای صورت گرفته در این برنامه؛ در «وبلاگ گفت و گوی داغ سبز» منتشر شده است که ضمن قدردانی از احمد پازوکی عزیز مجری خوب برنامه و نویسنده وبلاگ گفت و گوی داغ سبز ، توجه شما را به مشروح این گفت و گو و نظرات روشنگرانه کارشناس برنامه – محمد درویش –  جلب می کنم:

متن صحبت های سعید یوسف پور، هومان خاکپور و محمد درویش در گفت و گوی داغ سبز

احمد پازوکی مجری برنامه: همانطور که می دانید چهل و یکمین گفت و گوی داغ سبز به “تنگ صیاد” و شکایت دکتر سعید یوسف پور – مدیرکل حفاظت محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری- از مهندس هومان خاکپور – فعال و کارشناس منابع طبیعی- اختصاص داشت. آنهایی که برنامه را دیدند و شنیدند می دانند که پنجشنبه در استودیو تنها بودم. صحبت های یوسف پور به صورت ضبط تلفنی پخش شد و خاکپور و مهندس درویش پشت خط تلفنی گفت و گوی داغ سبز بودند. در اثنای برنامه سعی کردم دیدگاههای هر دو طرف، عادلانه و به دور از جانبداری مطرح شود و شنونده خودش تصمیم بگیرد که حقیقت کجاست.

صحبت های دکتر سعید یوسف پور – مدیرکل حفاظت محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری:

“۲۵ سال پیش در “حاشیه ی مرز” منطقه ی تنگ صیاد، یک لوله ی گاز از سپید دشت به شهرکرد و در کنار جاده ی شهرکرد-بروجن  احداث شده که این جاده اکنون چهاربانده است. سال گذشته، شرکت گاز درخواست احداث خط دوم لوله ی گازی را برای تبدیل سوخت واحدهای صنعتی ارائه داد. مطالعات این درخواست هم به کمیته ی ارزیابی سازمان محیط زیست و هم به شورای ساماندهی مناطق ارجاع شد که هر دو با این پروژه موافقت کردند با این شرط که خط لوله ی جدید “در حریم” خط لوله ی قبلی قرار بگیرد. شرکت گاز هم در حریم همان لوله ی قبلی، زمین را تسطیح و کانالها را حفر نموده است.”

“آقای خاکپور با من تماس گرفتند و من عینا همین موضوع را برایشان توضیح دادم. اما متاسفانه ایشان رفتند و با بعضی سایتها مصاحبه کردند و گفتند “عبور لوله ی گاز از پارک ملی تنگ صیاد”؛ “تخلف آشکار محیط زیست در تنگ صیاد”. در صورتی که با GPS که دوستان {کارشناس} زدند نزدیک ترین فاصله ی پارک ملی و خط لوله، ۵٫۵ کیلومتر است.”

“من هم رسانه ای هستم و هم فعال محیط زیست. ما باید حقایق را منعکس کنیم. باید ببینیم خبری که ما می دهیم چه اثرات کوتاه مدت و بلند مدتی بر ذهن مخاطبان دارد. اینکه ما اذهان مردم را نسبت به موضوعات محیط زیستی حساس کنیم خیلی هم خوب است. اتفاقا  یکی از اولویتهای ما در بخش حفاظت از محیط زیست، فرهنگ سازی و اطلاع رسانی است. منتها به این شکل که لوله ی گاز در پارک ملی نباشد و بگویند در پارک ملی بوده است، جواب این تنش رسانه ای و انعکاس داخلی و خارجی اش را چه کسی باید بدهد؟”

“آقای خاکپور بعدا در وبلاگش اصلاحیه ای آورد و گفت که لوله ی گاز در پارک ملی نبوده است، اما این وقتی بود که کار از کار گذشته بود و سایتها و وبلاگها خبرش را منتشر کرده بودند. خیلی از دوستان من به من می گویند نباید شکایت می کردی. اما اگر ما رسانه ای ها خبری کذب را – نا خواسته- منتشر کردیم و تبعات داشت، مرجع پاسخ گویی باید چه کسی باشد؟ من چه راهکاری دارم که اثبات کنم این خبر کذب بوده است؟”

“شکایت من دو جنبه داشت. یکی جنبه ی شخصی آن است. آقای خاکپور دوست من است. دوستانه تماس گرفت و من دوستانه روند کار را توضیح دادم و ایشان رفت و آن مصاحبه را انجام داد. موضوع دیگر، جنبه ی سازمانی آن است. ارزیابی این پروژه را هم کمیته ارزیابی و هم دفتر زیستگاهها انجام داده است و ما سر یک وجب از خاک منطقه کوتاه نیامده ایم. ما الان در بیرون از منطقه که حساسیت ندارد بسیاری از طرحها را مخالفت می کنیم، ما برخی از طرحهای ملی سد سازی که دولت به انجام آن مصر است را مخالفت کرده ایم، در جاده سازی در همین استان ما مصداق بارز مخالفت هستیم، آنوقت در این منطقه ی حفاظت شده اگر حساس نباشیم که وااسفا برما”

“نمی خواهم مظلوم نمایی کنم اما همین الان که داریم صحبت می کنیم، من محیط بانی دارم که ۲۵ شبانه روز است که خانه نرفته و در منطقه است: آقای بختیار طاهری مدیر پارک ملی تنگ صیاد. ما به دلیل حساسیتی که در حفاظت داریم حتی مجموعه ی ستادی و کارمندیمان را در ساعات غیراداری و روزهای تعطیل نگه داشته ایم با اینکه وظیفه ای هم ندارند. ما این همه روی منطقه حساسیت داریم آنوقت بیاییم با دست خودمان منطقه را به باد بدهیم؟ این با عقل جور درنمی آید”

“من اگر شکایت کردم دلم برای همین بچه ها سوخت. شما بیایید در سازمان استان ببینید دید بچه ها نسبت به آقای خاکپور چگونه شده است. من نسبت به همکارانم پاسخگو بودم چون حس کردم به آنها ظلم شده است. اگر بین سازمان محیط زیست و فعالان محیط زیست تقابلی وجود دارد باید بنشینند در کنار هم و مسائل را برطرف کنند. من شخصا مستقیم به عنوان مدیر کل محیط زیست استان با آقای خاکپور تماس گرفتم و از او خواستم که با هم به منطقه برویم و هرجا که برایشان سوال بود برطرف کنیم. ایشان فردی دلسوز و فعالند اما فکر می کنم از روی ناآگاهی مطلبی را منتشر کردند که جمع کردنش واحسرتاست…”

صحبتهای مهندس هومان خاکپور فعال منابع طبیعی و محیط زیست:

” تنگ صیاد حدود ۲۷۵۰۰ هکتار است که حدود ۵۴۰۰ هکتار آن، پارک ملی و مابقی منطقه حفاظت شده می باشد. جاده ای که الان در حال عبور از تنگ صیاد است، از منطقه حفاظت شده می گذرد و نه از پارک ملی. سال گذشته، منطقه تنگ صیاد و دنا به عنوان دو ذخیره گاه زیستکره برای ثبت جهانی به یونسکو پیشنهاد شد. اواخر خرداد امسال هم قرار است دیپلم ذخیره گاه زیستکره به دنا اعطا شود اما تنگ صیاد به دلیل عبور این خط لوله ی گاز در آن، بنا به مصاحبه خانم ابوالقاسمی – مدیر پروژه حفاظت تنوع زیستی زاگرس مرکزی – با خبرگزاری مهر، به تعویق افتاده و دستور کارشناسی مجدد داده شده است.”

” تقریبا اوایل اردیبهشت ماه بود که متوجه شدیم دستگاه های اداره ی گاز دارند در منطقه ی حفاظت شده ی تنگ صیاد جاده ای احداث می کنند. با توجه به ماده ۱۱ قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست، قطع اشجار و بوته کنی و هرگونه تخریب محیط زیست در مناطق حفاظت شده بدون اجازه سازمان محبط زیست ممنوع است. پس از گفتگوهای مکرری که با آقای یوسف پور داشتم، بعد از یک هفته ایشان اعلام کردند که چون دفتر ارزیابی سازمان محیط زیست، مجوز داده است، ما از این پروژه دفاع می کنیم و این پروژه به صورت قانونی اجرا می شود. به رغم وجود ابزار و محدودیتهای قانونی و … به نظر می رسد سازمان حفاظت محیط زیست مقاومت لازم را دربرابر این طرح از خود نشان نداده است ضمن اینکه می توانستند این خط لوله را از مقابل منطقه ی حفاظت شده عبور دهند.” “اینکه می گویم مقاومت لازم نشده است با استناد به مصاحبه ی مذکور خانم ابوالقاسمی است. ایشان در آن مصاحبه گفتند که کمیته ارزیابی با توجه به نظر مساعد محیط زیست استان، این مجوز را صادر کرده است. این موضوع در صحبت های شخصی من با آقای یوسف پور هم توسط ایشان مطرح شد که دستگاه محیط زیست استان با انجام این پروژه موافق بوده اند…”

“من هیچگاه زحمات و عملکرد کارکنان محیط زیست استان را زیر سوال نبرده ام. همانطور که در وبلاگم ده ها مطلب در قدردانی از زحمات دوستان مان در محیط زیست استان منتشر شده که اسنادش موجود است. ولی در خصوص اینکه آقای یوسف پور فرمودند که این لوله در حاشیه است، باید بگویم ما اصلا چیزی به نام حاشیه نداریم. البته این لوله از داخل پارک ملی نمی گذرد که اگر می گذشت وامصیبتا بود. این خط لوله در منطقه حفاظت شده و داخل منطقه ای است که به عنوان ذخیره گاه زیستکره به یونسکو معرفی و پیشنهاد شده است.”

“ما هم منکر این نیستیم که ۲۵ سال پیش یک خط لوله از این منطقه گذر کرده، اما اولا آن خط لوله با ابعاد خط لوله ی جدید نبوده، ثانیا ۲۵ سال پیش شرایط خاصی و ویژه ای بر کشور حکمفرما بود. کشور در حالت جنگ بود. مطمئن باشید ۲۵ سال پیش نه استعلامی از محیط زیست صورت گرفته و نه محیط زیست برای این پروژه اجازه ای صادر کرده است. ولی آیا می توان گفت چون ۲۵ سال پیش از این منطقه حفاظت شده لوله ی گاز عبور کرده، اکنون هم -علیرغم افزایش ضرایب حفاظتی و اهمیت این منطقه به عنوان ذخیره گاه زیستکره- بیاییم و باز هم از این منطقه خطوط بیشتری عبور بدهیم؟”

” همانطور که آقای یوسف پور اشاره فرمودند، لوله جدید قرار است از کنار لوله قدیمی عبور کند. اما من عکس و فیلم از منطقه دارم که ماشین آلات شرکت گاز عرضی حدود ۱۰ و گاهی تا ۱۵ متر با ترانشه حدود ۱٫۵ متر از منطقه را تخریب کرده اند. آیا به این می توان گفت “در کنار لوله ی قبلی”؟ ضمن اینکه خط لوله ی قدیمی بعد از بیست و پنج سال به دلیل حفاظتی بودن منطقه و عدم وجود دام، در زیر پوشش گیاهی قرار گرفته و شما اصلا نه آثاری از لوله می بینید و نه تاثیری بر مناظر دیداری منطقه گذاشته است. یکی از مهمترین موضوعاتی که در ارزیابی های زیست محیطی مطرح می شود بحث مناظر و چشم اندازهاست. شما اگر از کنار این جاده عبور کنید متوجه  می شوید که اکنون منطقه کاملا بهم ریخته است. مخصوصا که الان دارند برای لوله گذاری، خاکبرداری هم می کنند و این خاکها را در کنار جاده ی ده متری شان می ریزند.” “خدا را شاهد می گیرم که شاید بیش از ده ها نفر از مردم محلی با من تماس گرفته اند یا از من می پرسند که قضیه چیست؟ حتی در همان یک هفته ای که من با آقای یوسف پور صحبت می کردم بدون اینکه در وبلاگم این موضوع را بنویسم و بازتابی اینچنینی داشته باشد و می خواستم اگر بتوانم از طریق دوستیی که با آقای یوسف پور دارم، پروژه را متوقف کنند، تماس های زیادی با من گرفته شد که این جاده دیگر چیست؟ شاید فکر می کردند که این جاده در حوزه ی فعالیت های اداره منابع طبیعی است.”

“آقای یوسف پور هیچگاه مرا برای منطقه تنگ صیاد دعوت نکرده اند. ده پانزده روز از انتشار مطلب من در خصوص ماجرای تنگ صیاد گذشته بود و آقای یوسف پور به رغم اینکه به صورت تلفنی تهدید به شکایت کرده بودند، اما شکایتی نکردند. تا اینکه رخداد مرگ عقابها در کنار منطقه حفاظت شده هلن اتفاق افتاد و من آن را منتشر کردم. آن موقع هم فرمانده یگان ایشان با من تماس گرفتند و گفتند که برویم منطقه هلن را برای موضوع مرگ عقاب ها بازدید کنیم نه تنگ صیاد را. من هم چون ماموریت اداری داشتم و خود ایشان هم در جریان بودند نتوانستم در خدمت شان باشم. ما هیچ قراری از طرف آقای یوسف پور برای بازدید دو نفره از منطقه تنگ صیاد نداشتیم. بعد از مصاحبه جنجالی ایشان با سبز پرس، باز هم بنده در ارتباط با موضوع مرگ عقاب های منطقه هلن، منابع اطلاعات خود را در اختیار ایشان گذاشتم و گفتم بروید بپرسید و لاشه عقاب ها را ببینید. متاسفانه نیروهای گارد محیط زیست استان رفته بودند و اهالی منطقه را تهدید کرده بودند. به همین خاطر به ایشان گفتم بیایید من و شما بدون اینکه شناخته بشویم به منطقه برویم تا من لاشه عقاب ها که در خانه های محلی دفن شده اند را نشانتان بدهم بدون اینکه مردم منطقه به وحشت بیفتند. این، موضوع قرار من و آقای یوسف پور بود.”

صحبتهای مهندس محمد درویش عضو هیأت علمی و کارشناس برنامه

“وقتی ما می دانیم که کمتر از ده درصد خاک ایران، منطقه حفاظت شده است و بزرگترین حامی این مناطق، سازمان حفاظت محیط زیست می باشد، چرا باید این سازمان به راحتی از حق خودش بگذرد؟ چرا برای سازمان، ارزش مناطق حفاظت شده، عملا کمتر از ارزش زمین های جنبی این مناطق است که مالک خصوصی دارد؟ وقتی سازمان حفاظت محیط زیست اینگونه از حق خود می گذرد ما چه انتظاری از مردم عادی و یا وزارتخانه های دیگر داریم که بخواهیم حقوق طبیعت را رعایت کنند؟”

“همه ی حرف اینست. نباید مسئله لوث شود که چرا اول پارک ملی گفته شده و بعد نوشته شده منطقه حفاظت شده. من متأسفم که سازمان حفاظت محیط زیست به جای عذر خواهی از مردم به خاطر این کار غیرقانونی، از یک فعال محیط زیست به دادگاه شکایت کرده است.”

دیده بان طبیعت بختیاری به دادگاه فراخوانده شد!

شنبه, ۷ خرداد, ۱۳۹۰

در پی انتشار خبر احداث جاده برای عبور خط لوله گاز در منطقه حفاظت شده و ذخیره گاه زیستکره «تنگ صیاد» در همین تارنمای طبیعت بختیاری و بازتاب های خبری این رخداد تلخ زیست محیطی در رسانه های مجازی، نوشتاری و شنیداری کشور، اداره کل حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری بر علیه نگارنده اقدام به طرح دعوی در دادگستری شهرکرد نمود.

حیرت آور است که اداره کل حفاظت محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری انتقاد نگارنده به تصمیم و عملکرد دفتر ارزیابی سازمان حفاظت محیط زیست کشور و صدور مجوز چنین تخریبی را، به استناد مواد ۶۹۷ و ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی، نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی و تضییع حقوق سازمان حفاظت محیط زیست کشور خوانده و شکایت خود را به این مرجع قضایی تسلیم نموده است. چنین رویه ای که سازمان حفاظت محیط زیست بر علیه فعالان و مدافعان محیط زیست شکایت کند، در طی دوران چهل ساله ی عمر سازمان حفاظت محیط زیست کشور وجود نداشته و اداره کل حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری آن را به نام خود به ثبت رسانیده است!

جای بسی تأسف است که اداره کل حفاظت محیط زیست استان به جای پاسداری و صیانت بیشتر از اثرهای طبیعی و تنوع زیستی استان و مقابله با طبیعت ستیزان و متجاوزان به محیط زیست استان، توان خود را برای محدود سازی همین تعداد اندک فعالان و مدافعان محیط زیست صرف کرده و با طرح شکایت، آنان را به دادگاه می کشاند!

و تأمل برانگیزتر آنکه جناب یوسف پور به عنوان مدیر کل حفاظت محیط زیست استان و همچنین رئیس خانه مطبوعات استان! و فردی رسانه ای، اصل ۵۰ قانون اساسی و اندیشه ی گردش آزاد اطلاعات را نادیده گرفته و حتی تاب و تحمل شنیدن انتقاد از عملکرد دستگاه و سازمان خود را نداشته و برای ساکت کردن اندک رسانه های محیط زیستی حوزه استحفاضی اش به دادگاه شکایت می برد!

برخی از بازتاب های این اقدام اداره کل حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری:

پایگاه خبری فضای سبز و محیط زیست ایران (سبزپرس)

دیده بان محیط زیست ایران

روزنامه روزگار

پرنده نگر

دوستداران حیوانات و محیط زیست

روزنامه تهران امروز

علوم پایه

پایگاه خبری فضای سبز و محیط زیست ایران (سبزپرس)

آتش نوشت

واگویه های نانوشته

تغییر و تغییرات اقلیم

طبیعت ایران

اله تی تی گیلان

خبرگزاری مهر

وبلاگ گفت و گوی داغ سبز

روزنامه همشهری

تخلف آشکار در منطقه حفاظت شده و ذخیره گاه زیست کره و پارک ملی تنگ صیاد !

شنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۳۹۰

در نخستین روزها از اردیبهشت ماه سال جاری، شاهد یک بی قانونی آشکار در قسمت شمالی منطقه‌ی حفاظت شده و پارک ملّی تنگ صیاد در بام ایران هستیم. تنگ صیاد یک اثر طبیعی و ذخیره گاهی منحصر بفرد در چهارمحال و بختیاری است که به همراه اثر طبیعی دنا در کهکیلویه و بویراحمد در سال ۱۳۸۹ توسط شورای بین المللی انسان و کره مسکونی در فهرست جهانی ثبت شده تا تعداد ذخیره‌گاه های زیست کره در کشور به عدد ۱۱ برسد. ذخیره‌گاه های زیست کره، مناطق حفاظت شده‌ای هستند که از طرف یونسکو تحت پوشش دفتر شورای هماهنگی بین‌المللی برنامه انسان و کره مسکون (MAB) قرار دارند و هدف اصلی از تعیین این ذخیره‌گاه ها، ایجاد زمینه علمی مناسب به منظور هماهنگی بین کشورها و تبادل دانش علمی برای جلوگیری از کاهش روند رو به نابودی تنوع‌ زیستی جهان است.

بر مبنای ماده ۸ آیین نامه اجرایی قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست، هرگونه تخریب و تجاوز به این گونه محیط های ارزشمند حفاظت شده و پارک های ملّی مطلقا”ممنوع و جرم بوده و سازمان حفاظت محیط زیست باید از هر جا که متوجه این جرم و بی قانونی آشکار گردید، مانع از ادامه تجاوز و تخریب گردد.

متأسفانه به نظر می رسد سازمان حفاظت محیط زیست بدون مقاومت اجازه عبور یک خط لوله جدید گاز را در محدوده ی تنها ذخیره گاه زیستکره استان صادر کرده و پیمانکار نیز درحال احداث جاده دسترسی به طول حدود ۱۵ کیلومتر با عرض تخریبی بیش از ۱۰ متر بوده که تاکنون حدود ۵ کیلومتر از این جاده احداث شده است!

واقعا” اگر پارک های ملّی و  ذخیره‌گاه های زیستکره این قدر با ارزش بوده و از بالاترین ضریب حفاظتی برخوردار می باشند و ناموس طبیعت وطن نامیده می شوند چرا با چنگ و دندان تا آن جا که قدرت داریم از آن ها پاسداری نمی کنیم و چرا نشاط این اثرهای طبیعی و پاسداری از اصل ۵۰ قانون اساسی را فدای برخی منافع ناچیز و کوتاه مدت می کنیم؟

آیا ارزش این مناطق کمتر از اراضی کشاورزی است که حاضر نیستیم برای اجرای چنین پروژه هایی به فکر انتخاب مسیرهایی در خارج از این محیط های ارزشمند باشیم و با فاصله ۵۰۰ متر با خرید اراضی کشاورزی، این گونه شاهد تخریب و تجاوز به تنها ذخیره‌گاه زیستکره در استان نباشیم؟

در سال های اخیر کارخانه‌ی سیمانی را در جوار منطقه‌ی حفاظت شده و پارک ملّی تنگ صیاد احداث کردیم و متأسفانه حالا هم شاهد اجرای پروژه خطوط انتقال گاز در داخل محدوده ی این پارک ملی هستیم  … !

از همین باورها و عدم برخورداری ملاحظات محیط زیستی از وزن لازم، می شود فهمید که چرا روند تخریب سرزمین در کشورمان همچنان دست بالا را دارد؟

پی نوشت:

مدیر کل محترم حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری در تماس تلفنی مورخ ۹۰/۲/۱۱ به نگارنده اعلام کردند که تنها بخشی (حدود ۵۰۰۰ هکتار) از محدوده ی ۲۷۰۰۰ هکتاری تنگ صیاد؛ پارک ملی بوده و مابقی، منطقه حفاظت‌شده و ذخیره‌گاه زیست‌کره می باشد و جاده ای که با مجوز دفتر ارزیابی سازمان حفاظت محیط زیست کشور در حال احداث می باشد در منطقه حفاظت‌شده و ذخیره‌گاه زیست‌کره تنگ صیاد واقع شده و در خارج از پارک ملی است.

پاسخ اداره کل حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری منشره در خبرگزاری ایسنا