قحطی آب در مرکز آب !

این مطلب دراین تاریخ ارسال شده است سه شنبه, ۲۶ مرداد, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۳:۵۸

   بر بنیاد گزارش اخیر مدیرعامل آبفار چهارمحال و بختیاری، هم اکنون ۲۴۸ روستا در چهارمحال و بختیاری با کمبود آب آشامیدنی مواجهه اند که این نابسامانی بیشتر در منطقه لردگان مشاهده می شود! این مقام مسئول در مدیریت آب «سرزمین آبها و چشمه سارها» اعلام داشته است که: «آبدهی چشمه‌ها و قنات‌ها کاهش چشمگیری داشته و بیش از ۵۰ درصد آب چاه‌ها کاهش یافته است، این در حالی‌ست که ۱۳ حلقه چاه تامین کننده آب آشامیدنی نیز خشک شده است و خطر جیره بندی آب تعداد زیادی از مناطق روستایی را تهدید می کند».

   در حالی شاهد این نابسامانی مدیریتی هستیم که سرزمین بختیاری با کمینه ای یک درصدی از وسعت سرزمینی کشور، قادر است به برکت مهرورزی‌های بی‌منت آسمانش، به تنهایی تأمین کننده ۱۰ درصد آب شیرین کشور باشد و در حال حاضر بخشی از حیات و شادابی استان های اصفهان و خوزستان و یزد و رفسنجان و … را مرهون روان آب های خود کند.

   و در شرایطی شاهد قحطی و بحران آب در آبادبوم های لردگان هستیم که این منطقه از بارش میانگین بلند مدت ۵۷۸ میلیمتر در سال برخوردار بوده و به لحاظ ویژگی های اقلیمی اش، بخش اندکی از بارش های سالانه اش به صورت برف بوده و بارش های بارانی و مایع از جمله شناسه های اقلیمی آن منطقه است. لردگان هر چند در سالهای زراعی ۸۶-۸۷ و ۸۷-۸۸ از کاهش بارندگی نسبت به میانگین بلند مدت رنج برده است – به ترتیب ۲۴۸ و ۴۰۸ میلیمتر– اما در سالهای آبی ۸۴-۸۵ و ۸۵ – ۸۶ با بارش های ۸۷۰ و ۹۷۶ میلیمتر، روزگارانی بهاری را سپری کرده بودند. یافته های اقلیم شناسی سال آبی ۸۸-۸۹ هم بر خلاف بسیاری از بخش‌های کشور، نشان از روزگاری سبزتر – حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد بیش از میانگین ۳۰ ساله – برای آبادبوم های لردگان دارد.

   از جمله شناسه های طبیعی لردگان، استقرار نیمی از جنگل های استان در این زیست بوم بوده که ۱۵۷ هزار هکتار از وسعت ۳۰۰ هزار هکتاری این ناحیه جنوبی سرزمین بختیاری را شامل می شود. وجود چنین پوشش جنگلی در لردگان سبب شده است که سرانه جنگل اهالی این سرزمین بیش از ۲ برابر میانگین استان چهارمحال و بختیاری و بیش از ۴ برابر میانگین کشور باشد.

   این نکته حائز اهمیت است که گرچه خشکسالی نسبی ۲ سال گذشته و عواملی چون شرایط حاکم بر میزان رطوبت خاک و ذخایر آب‌های سطحی و زیرزمینی سال قبل و همچنین معضل درجه حرارت و افزایش آن در سال جاری نسبت به سال قبل و افزایش تبخیر بارش‌های دریافتی و در نتیجه کاهش میزان رطوبت خاک در ایجاد وضعیت اسف بار فعلی بی تأثیر نبوده است اما این قحطی و بحران آب فقط محدود به شرایط فوق نبوده، بلکه شرایط مدیریتی حاکم بر این سرزمین، مثل برداشت های اضافی چاه های مجاز و غیر مجاز از آب های زیر زمینی، کشاورزی سنتی، پائین بودن راندمان آبی و استفاده از روش های آبیاری غیر مکانیزه و غیر علمی، اصرار بر کشت محصولات با نیاز آبی بالا – برنجکاری ها و … – و در نهایت عدم توجه سزاوار به برنامه های آبخوان داری و آبخیزداری ارزان قیمت برای مهار و نفوذ آب در زیرزمین و دلباختگی نسبت به احداث سدهای غول پیکر بتنی، بیشترین نقش غیرقابل انکار را در ایجاد این بحران آب داشته اند.

   سد احداثی کارون ۴ و چهار سد در دست احداث کارون ۵ و خرسان های ۱ و ۲ و ۳ بر روی رودخانه های ارمند و خرسان که آبادی های لردگان را به محاصره ی خود درآورده اند سبب گردیده است تبخیر بارش‌های دریافتی به شدت افزایش یابد. در صورت آبگیری این ۵ سد عظیم، سالانه بالغ بر نیم میلیارد متر مکعب آب – معادل آب مورد نیاز بیش از ۳۰۰ هزار نفر در سال – از سطح دریاچه های این سدها تبخیر شده و از دسترس خارج می شود.

   عدم توجه سزاوار به مدیریت خردمندانه بر ظرفیت های طبیعی و اقلیمی منطقه، و نامدیریتی حاکم بر منابع آبی و پتانسیل های سرزمینی لردگان، سبب پائین رفتن سطح آب های زیرزمینی، کاهش آب چاههای تامین آب آشامیدنی و کشاورزی، ایجاد بحران و قحطی آب در مرکز آبها گردیده است.

   برای مقابله با این وضعیت های ناخوشایند و بحران های ایجاد شده، خردمندانه ترین چاره آن است که فلسفه آبخوانداری و آبخیزداری را به جای سدسازی های پرهزینه، طبیعت ستیزانه و منفعت طلبانه بخشی پذیرفته، و با بهره وری از دانش بومی گرانسنگ آبخوانداری و آبخیزداری، مقاومت زیست بوم های کشور در مقابل تغییرات اقلیمی کوتاه مدت و دراز مدت افزایش داده و زیستن در همه سرزمین های خشک را با صرف هزینه های اندک در قیاس با هزینه های سرسام آور سدسازی میسر و آسان نمود.

   نکته تأسف انگیز آن است که اعتبار اختصاص داده شده به پروژه های آبخیزداری در مقابل ۲ هزار میلیارد تومان صرف شده در سد سازی های منطقه لردگان در ۱۰ سال گذشته، سالانه رقمی کمتر از ۱۵۰ میلیون تومان بوده است!

   امید آنکه سیاستگزاران و دولتمردان ما قبل از آنکه خیلی دیر شود و فرصت ها از دست رود، با تخصیص اعتبارات مناسب و درخور به پروژه های آبخوانداری و آبخیزداری، از هدر رفت سرمایه ها، زمان، آب و خاک این سرزمین جلوگیری کنند و از بروز فجایع دهشتناک خودساخته در آبادبودم های کشور پیشگیری نمایند.

در همین باره:

۲۸۰ رشته قنات در چهارمحال و بختیاری خشک شد!



۱۶ دیدگاه لـ قحطی آب در مرکز آب !

  1. هژیر کیانی گفته است:

    ۲۷ مرداد, ۱۳۸۹ در ساعت ۰۰:۳۴

    سلام و خداقوت
    گاهی سکوت در برابر این همه تبعیض و گاهی توهین به شعور مردم بهترین راه است نمی دانم چه گونه می شود خورشید را انکار کرد جناب مهندس اصلا هیچ چی ننویسم بهتر است چراکه دلمان را به همان ضرب المثل معروف آب در کوزه و مت تشنه لبان می گردیم ، گرم می کنیم… شاید این بتواند عطش دیرسال سرزمین آبخیز بختیاری را اندکی تسلی دهد اما کدام ضرب المثل و عبارت می تواند تبعیض مدیران ارشد مملکت که هرکدام تا رئیس جمهور شدند چوب تاراج به آب این سرزمین زدند و بی آنکه اندکی به فکر مردم چهار محال وبختیاری باشند و ان ماجرای غم انگیز حق آبه چهارمحال وبختیاری به اصفهانی ها و …

    پاسخ:
    نباید ناامید شد، باید تلاش کرد تا مدیریتی خردمندانه بر این سرزمین حاکم شود دوست عزیز …
    درود

  2. محمد درویش گفته است:

    ۲۷ مرداد, ۱۳۸۹ در ساعت ۰۱:۲۴

    وجود ۲۴۸ روستای بدون آب در استانی که ۱۰ درصد آب کشور را تآمین می کند و فقط یک درصد مساحت ایران را به خود اختصاص داده – آن هم با صرف ۲ هزار میلیارد تومان اعتبار – خود بزرگترین ناسازه ای است که نشان از هوشمندی مدیریت حاکم بر آب در بام ایران دارد! ندارد؟
    درود …

    پاسخ:
    با وجود آنکه سرانه جنگل در سرزمین بختیاری ۲ برابر میانگین کشور است ولی با فرسایش آبی ۲۵ تن در هکتار هم مواجه هستیم.

  3. تافردا گفته است:

    ۲۷ مرداد, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۳:۲۴

    بسمه تعالی
    این راهکارارائه شدهی شما را راهکارغیرکارشناسی شناسی نمی دانم چون:
    ۱-آبخیزداری بیشتربرای جلوگیری ازفرسایش خک ونابودی خاک زراعی انجام می شودوبعضاًمیزان نفوذآب به سفره های آب زیرزمینی درصورت وجودسفره ی آب آن هم دردشت هارابیشترمی کند
    ۲-بحث آبخوان داری برای تغذیه ی مصنوعی سفره های آب زیرزمینی آن هم دردشت های که دجارکسری مخزن هستندبکارمی رودکه کلیه دشت هایی که دراستان بااین مشکل مواجه هستند۴ت۵دشت است که برای آن هاطرح هایی اجرایادردست اجرااست مضافاًاین که دراستانی که ۵/۱۱ میلیاردمترمکعب درسال نزولات آسمانی داردو۵/۸میلیاردمترمکعب آب درسال ازآن خارج می شودچراازآب های سطحی که دارای کیفیتی بمراتب بالاترازآب چاه است استفاده نشود.
    ۳- دراستانی که سازه ای که بتوان نام آن راسدگذاشت بجزسدچغاخورنیست چراسدسازی نشودتاآب شرب وکشاورزی مطمئن دراختیارمصرف کننده قرارگیرد
    ۴- حدود۵/۴ سال است که آب استان استقلال یافته امابدلیل عدم بکارگیری مدیرانی مجرب وکارآمدهنوزنه تنهایک سددراین استان به بهرهبرداری نرسیده است بلکه مسئولین آب استان قادربه تامین آب خوردن مردم هم نیستند
    ۵-برادرانه به عزیزی که نوشته ی فوق رانوشته است پیشنهادمی کنم درموضوعی که تخصص نداریداظهارنظرنفرماییدچون ممکن است مسئولین استان ازاین نظرشماالگوبرداری کنند اگرچه بنظرمی رسدان دوست گرامی به بحث کشاورزی کمی آشنایی داشته باشد.

  4. هومان خاکپور گفته است:

    ۲۸ مرداد, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۱:۲۶

    به«تافردا» ی عزیز:
    دوست عزیز آبخیزداری به مجموعه فعالیت هایی اطلاق می شود که به مدیریت بهینه در یک حوضه ی آبخیز منجر شود. در آبخیزداری بنا بر هدف گذاری صورت گرفته مجموعه اقدامات مکانیکی و بیو لوژیکی در راستای استقرار پوشش گیاهی و جلوگیری از حرکت سریع روان آبها و ایجاد فرصت نفوذ آب در زمین و جلوگیری از فرسایش خاک و بروز سیل صورت می پذیرد. تا کنون در هیچ یک از دشت های استان هم اقدامات پخش سیلاب و یا آبخوانداری در سطوح گسترده و معنی داری – به دلیل کمبود اعتبار – صورت نگرفته و تقریبا” همه این دشت ها با کاهش شدید سطح سفره های زیر زمینی مواجه شده و در وضعیت بحرانی قرار دارند.
    به فرض آنکه – فرض محال – سدهای احداث شده و در دست احداث در استان اصولی و بر پایه مطالعات زیست محیطی هم انجام شده باشند هیچ کدام از این سدها در جهت تامین آب بخش کشاورزی نمی باشند – حتی مقرون به صرفه هم نمی باشد – و تولید برق هدف احداث آنها می باشد.
    بنابراین انجام عملیات های آبخیزداری و آبخوانداری تنها راه نفوذ آب در زمین است و بهترین راه ذخیره آب هم در زیر زمین است نه در روی زمین و به صورت تشتک تبخیر …
    در خصوص سد احداث شده بر روی تالاب چغاخور گفته اید که بسیار جای تأسف دارد. سدی که سبب می شود تالاب بین المللی چغاخور شناسه های تالابی خود را از دست بدهد و به یک دریاچه ذخیره آب تبدیل شود را شما راه کار اصولی در مدیریت آب استان می دانید …
    در ضمن موارد مطرح شده در نوشتار موضوعه بر بنیاد تحصیلات مرتبط و ۱۸ سال کار در بخش منابع طبیعی و آبخیزداری استان بوده است.
    امیدوارم با اعمال مدیریتی خردمندانه و به دور از عوام فریبی و منفعت طلبی، در سرزمینی که ۱۰ درصد آب کشور تولید می شودد این گونه با کاهش سطح آب سفره های زیر زمینی و خشکی چاه ها، چشمه سارها و قنوات نباشیم.
    درود دوست عزیز

  5. عبداللطیف عبادی گفته است:

    ۲۹ مرداد, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۲:۳۱

    سلام
    وبلاگ شما در فهرست وبلاگهای خواندنی ایران در سایت روزنامه نگار آزاد قرار گرفت . از این پس وقتی که مطلب جدیدی را بنویسید نوشته تان بطور اتوماتیک در بالای فهرست “جدیدترین مطالب وبلاگهای خواندنی” ظاهر میشود . امیدوارم که از این طریق جمع جدیدی از خوانندگان سایت روزنامه نگار با مطالب سایت – وبلاگ شما آشنا شوند

  6. هژیر کیانی گفته است:

    ۳۰ مرداد, ۱۳۸۹ در ساعت ۰۱:۳۸

    سلام مهندس جان
    اقا خیلی تریپ محیط زیستی داری تو این عکس آفرین
    خداقوت

  7. تافردا گفته است:

    ۳۰ مرداد, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۶:۰۳

    بسمه تعالی
    دریاداشت قبلی ام به این موضوع اشاره داشتم که خوب است انسان درزمینه ای که تخصص ندارد اظهارنظررابه اهلش بسپاردکما اینک درپاسخ آن دوست به نظرم رسیدایشان همانطورکه خودشان اشاره کرده اند،کارشناس کشاورزی اند کارشناسی که بیشترین مطالبشان نیزدراین زمینه است.اماموضوع سدسازی ،تأمین آب وآبخوانداری بیشترمباحث مربوط به منابع آب است که هم ازنظرتخصص وهم ازنظروظیفه درچارچوب اختیارات وزارت نیرواست اگرچه آبخیزداری ازوظایف وزارت کشاورزی است امابنابه ضرورت درسدسازی نیز توجه ویژه ای به این مقوله می شودبرهمین اساس جهت اطلاع این دوست گرامی وسایرعزیزان بایدعرض کنم که:
    ۱-فلسفه ی آبخیزداری بمنظورجلوگیری ازفرسایش خاک است چون درآبخیزداری ازسرعت حرکت آب جلوگیری می شوددربعضی ازاراضی کم شیب نیزامکان رویش گیاهان یااصلاًکاشت گیاه وجودداردکه دربعضی ازاراضی نیزکمک به نفوذآب می شود.
    ۲-راه های تغذیه آبخوان (سفره های زیرزمینی آب)تنها روش پخش سیل نیست پخش سیل نیزکنارروش های تغذیه ای دیگر چون سدهای تغذیه ای،حوضچه ای،تزریق درچاه و…یک روش است که این روش باتوجه به نیازبه اراضی زیادبرای اجرا،دراکثراستان هاازجمله استان چهارمحال قابل اجرانیست.
    ۳-اشاره کرده ایدتاکنون طرح های آبخوانداری دراستا ن درسطح گسترده ای به دلیل کمبوداعتبارات اجرانشده است درصورتی که اینطورنیست دراستان چهاردشت ممنوعه به نام های ، بروجن –فردنبه ،سفیددشت،شهرکردودشت جوانمردی وجودداردکه تاکنون ۲ طرح درآن هااجرا،۲ طرح دردست اجراو۲طرح نیزدردست مطالعه می باشدبرای مثال میتوانیدازطرح دردست بهره برداری باکارایی بالای دشت بروجن –فرادنبه دیدن نمایید.
    ۴- دریاداشت قبلی اشاره داشتم دراستان سدی که برای تأمین نیازهای مردم ساخته شده باشدودردست بهره برداری باشدکه بتوان نام سدبرآن گذاشت تنهاسدچغاخوراست که اتفاقاًبرای تأمین آب کشاورزی دشت های بلداجی وبروجن ساخته شده است واصلاًقابلیت تولید برق نداردوازطرح هایی است که توجیه اقتصادی دارد که شمامنکرآن شده اید.شایسته است علاوه بربازدیدازاین سد،نگاهی نیزبه آرشیومطالعاتی آن داشته باشید.
    ۵- اشاره کرده ایدتنها راه نفوذ آب عملیات آبخیزداری وآبخوانداری است بایدعرض کنم طرح آبخیزداری باهدف اولیه ی جلوگیری ازفرسایش خاک نه تغذیه اجرامی شوددرصورتی که طرح آبخوانداری باهدف اولیه تغذیه مصنوعی آبخوان اجرا می شودوکاملاًباهم متفاوتند اگرچه طرح های آبخیزداری دربعضی ازجاهانیزکمک به نفوذبهترآب می کند.
    ۶- یکی ازراه های مهارآب واستفاده ی اقتصادی برای حجم بالای آب ساخت سداست سدهایک یاچندمنظوره ساخته می شوندودارای اهدافی چون،تأمین آب شرب –کشاورزی-صنعت،جلوگیری ازسیلاب های مخرب،تغذیه ی آبخوان،تفریحات ورزشی و…هستند درایران کمترسدی رامی توان باقاطعیت نام بردکه ساخت آن مقرون به صرفه نبوده است.
    ۷- نوشته ایددارای سابقه کار۱۸سال دربخش منابع طبیعی وآبخیزداری هستید.سدسازی وآبخوان داری دربخش منابع آب خلاصه می شوندوبرای همین امراست که قانون گزاربخش منابع طبیعی وآبخیزداری رابه وزارت کشاورزی وبخش سدسازی وآبخوانداری رابه وزارت نیرو محول کرده است
    ۸- هنوزهم به وجود۱۰ درصدآب کشوردرچهارمحال بدون وجودسدافتخارمی کنیدبایدعرض کنم اگراعتقادداریدکه ساخت سدمقرون به صرفه نیست وهمچنین جزراه حل های اساسی برای تامین نیازهای آبی درحجم بالا وقابل توجه نیستند وفکرمی کنیدبهترین راه حل تأمین آب ازطرق چاه وآب های زیرزمینی است بایدعرض کنم مگرالآن که سدنداریم ازروش پیشنهادی شمااستفاده نمی شودپس چرابا۵/۱۱ میلیاردنزولات آسمانی مردم برای آب آشامیدنشان درمضیغه هستند.
    ۹- خوب بوداشاره می کردیدکه درسدسازی توجه بیش ازپیش به مباحث محیط زیست، حقابه های پایین دست وآبخوان دشت های زیر دست سدو…شودویادرمطالعات سددقت بیشتری به منابع طبیعی ومحیط زیست شود.درغیراین صورت شما نظرآن هایی راکه سالیان درازمدیریت آب استان رادردست داشتندتأییدمی کنید
    ۱۰-من نخواستم مباحث رابصورت کاملاًتخصصی بیان کنم وتلاش کردم تاجایی که ممکن است مطالب رابازبان عامی بیان کنم تاشایدبرای افرادبیشتری قابل استفاده باشد اماچنانچه لازم باشدمباحث راکاملاًًتخصصی بیان خواهم کرد.

  8. نیره گفته است:

    ۳۰ مرداد, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۱:۵۷

    با این بداحوالی امشب فقط خواندن همین مطلب را کم داشتم… کاش زندگی را ارج می نهادیم و آب را برای همگان می خواستیم.. کاش دلهایمان کمی فقط کمی انسان دوستی و طبیعت دوستی و حرمت نگاه داری همه موجودات را می شناخت… ببخشید هومان گرامی!‌نباید شروع به نوشتن می کردم… چند روزی است که دل گرفته از بی مهری انسانم و این گونه مطالب برآشفته ام می کند… سرافراز باشید

    به بانو نیره عزیز:
    متأسفم که آرامش شما را برهم زدم … بریتان آرزوی شادکامی دارم بانو

  9. محمد درويش گفته است:

    ۳۱ مرداد, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۲:۱۶

    در خطاب به دوست کارشناسی که با نام “تا فردا” کامنت گذاشته اند و ادعا دارند که ” درایران کمتر سدی رامی توان با قاطعیت نام بردکه ساخت آن مقرون به صرفه نبوده است.”
    توجه شما را یکی از نشریه‌های تخصصی که وزارت نیرو منتشر کرده است، به نام فصلنامه‌ی پیام آب جلب می کنم که در صفحه‌ی ۳۸ از نخستین شماره‌ی آن، یعنی در زمستان سال ۱۳۷۹، به نتایج پژوهش گروهی از دانشمندان مشهور انگلیسی اشاره کرده که هنوز هم خواندن آن سخت شنیدنی و عبرت‌آموز است! چرا که آن پژوهشگران بریتانیایی، پس از مطالعات مفصل و پردامنه بر روی یکصد سد مخزنی شاخص در مناطق مختلف جهان، اینگونه نتیجه گرفتند: : «عوارض زیست‌محیطی و اجتماعی ۴۵‌هزار سد موجود در جهان چنان است که ضرر عدم استفاده از آنها به مراتب کمتر از استفاده‌ی کنونی است!»
    به این می‌گویند: دموکراسی کامل در تشکیلات مدیریت آب کشور! تشکیلاتی که خود صدای مخالفینش را اینگونه نشر می‌دهد و البته توجهی هم به آن نمی‌کند! می کند؟
    شروع ساخت بیش از ۲۰۰ سد دیگر از آن تاریخ تا امروز خود بهترین دلیل این مدعاست.
    البته چنانچه این دوست گرامی حاضر باشند با نام و مشخصات واقعی شان، به گفتگو ادامه دهند، می شود این بحث را ادامه داد؛ وگرنه توصیه می کنم با شبحی که خودش هم از خودش و افکارش بیم دارد؛ وارد گفتگو نشوید و نشویم!!
    درود …

    به محمد درویش عزیز:
    انشاءالله که این دوست کارشناس! هم مشخصات واقعی خودش را معرفی کند تا شما و دیگر دوستان هم به صورت حرفه ای با او وارد بحث شوید …

  10. تافردا گفته است:

    ۳۱ مرداد, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۳:۱۰

    بسمه تعالی
    جناب آقای درویش لطفاً:
    ۱- متن یاداشت قبلی بنده راحتماًیک باردیگربخوانیدبدون نیت اولیه که بخواهیدآن راردکنیدیاصرفاًپاسخ بدهیدچون پاسخ شما بامتن نوشته ی بنده ارتباط ندارد.
    ۲- بنده گفته ام (درایران کمترسدی رامی توان باقاطعیت نام بردکه ساخت آن مقرون به صرفه نبوده است)درصورتی که شماپاسخ داده اید(پژوهشگران بریتانیایی، پس از مطالعات مفصل و پردامنه بر روی یکصد سد مخزنی شاخص در مناطق مختلف جهان،اینگونه نتیجه گرفتند: عوارض زیست‌محیطی و اجتماعی ۴۵‌هزار سد موجود در جهان چنان است که ضرر عدم استفاده از آنها به مراتب کمتر از استفاده‌ی کنونی است)من بحث اقتصادی رادرپاسخ آن دوست گرامی آن هم درایران کرده ام اماشما بحث زیست محیطی واجتماعی آن هم درجهان راکرده ایدکه نه هدف ونه مکان هیچ ربطی به هم ندارند۳
    -شما به شخص نویسنده کارنداشته باشید نویسنده هرکس که می خواهدباشد شما دررابطه بااصل مطلب قضاوت کنید

  11. تافردا گفته است:

    ۳۱ مرداد, ۱۳۸۹ در ساعت ۱۳:۱۱

    بسمه تعالی
    جناب آقای درویش لطفاً:
    ۱- متن یاداشت قبلی بنده راحتماًیک باردیگربخوانیدبدون نیت اولیه که بخواهیدآن راردکنیدیاصرفاًپاسخ بدهیدچون پاسخ شما بامتن نوشته ی بنده ارتباط ندارد.
    ۲- بنده گفته ام (درایران کمترسدی رامی توان باقاطعیت نام بردکه ساخت آن مقرون به صرفه نبوده است)درصورتی که شماپاسخ داده اید(پژوهشگران بریتانیایی، پس از مطالعات مفصل و پردامنه بر روی یکصد سد مخزنی شاخص در مناطق مختلف جهان،اینگونه نتیجه گرفتند: عوارض زیست‌محیطی و اجتماعی ۴۵‌هزار سد موجود در جهان چنان است که ضرر عدم استفاده از آنها به مراتب کمتر از استفاده‌ی کنونی است)من بحث اقتصادی رادرپاسخ آن دوست گرامی آن هم درایران کرده ام اماشما بحث زیست محیطی واجتماعی آن هم درجهان راکرده ایدکه نه هدف ونه مکان هیچ ربطی به هم ندارند
    ۳-شما به شخص نویسنده کارنداشته باشید نویسنده هرکس که می خواهدباشد شما دررابطه بااصل مطلب قضاوت کنید

  12. هومان خاکپور گفته است:

    ۱ شهریور, ۱۳۸۹ در ساعت ۰۰:۳۰

    به تافردا:
    دوست عزیز پیشنهاد می کنم برای اینکه بهتر بتوانیم به دفاع از ادعای خود بپردازیم و مطالب و دیدگاه های یکدیگر را به نقد کارشناسی و حرفه ای بگذاریم بهتر است نام و مشخصات واقعی خودتان را اعلام کنید تا دیگر دوستان هم با شما وارد بحث شوند …

  13. تافردا گفته است:

    ۲ شهریور, ۱۳۸۹ در ساعت ۰۸:۵۸

    بسمه تعالی
    جناب آقای خاکپورهمانطورکه دربند۳ یادداشت قبلی ام عرض کردم مشخصات واقعی بنده هیچ کمکی به بحث نمی کندبنده می خواهم نظرکارشناسان استان چهارمحال درخصوص مهاروبرداشت ازآب های سطحی راداشته باشم نظرکسانی که سالیان درازمعترض بودندکه چرامدیریت آب استان دردست مدیران اصفهانی است.حال که قریب ۵ سال است مدیریت به دست اهالی آن استان سپرده شده است چه کاری برای استان شده است که مدیران اصفهانی درزمان تصدیشان انجام ندادند.اصلاًدیدگاه کارشناسان آن استان راجع به مسئله ی منابع آب ومنابع طبیعی چیست ؟

  14. تا امروز گفته است:

    ۳ شهریور, ۱۳۸۹ در ساعت ۰۹:۲۶

    با سلام به دوستان عزیز تا فردا و غیره
    متاسفانه ما در شهرستان لردگان چندین روز آب آشامیدنی نداشتیم و شما به صرف ادعاهای کارشناسی در مرکز استان با انتقال آب کوهرنگ به شهرکرد به راحتی گذران زندگی می نمایید این در حالیست که متاسفانه شنیده ام آبفای شهرستان لردگان مجبور شده است آب چشمه برم را برای آشامیدن مردم استفاده کند که این آب سرشار از آلودگی می باشد امیدوارم چندوقتی از سازمان گرم و نرمت به لردگان منتقل شوی و از آب آن بخورید تا با انواع بیماریهای کلیوی روانه بیمارستان شوید. دوست عزیز اینکه راه حل تامین آب سد است یا خیر مشکلی را حل نمی کند فعلاً برای حل مشکل مردم ضعیف و روستایی شهرستان لردگان فکری شود . اگر هزار میلیارد تومانی که برای ساخت یک سد هزینه می شود و خیلی ها از این راه به جایی می رسند صرف حفظ جنگلها و پوشش گیاهی شود کدام عقل سلیم می گوید چشمه ها و قنات ها خشک می شود متاسفانه فقط به فکر ۱۰ سال آینده خود هستید در حایکه با حفظ پوشش جنکلی و مرتعی نسل آینده را حفظ کنید

    پاسخ:
    به نکات درستی اشاره کرده اید، تنها راه عقلانی و اصولی نگه داشت و ذخیره آب، حفظ جنگلها و پوشش گیاهی است و سد سازی باید به عنوان آخرین گزینه در سبد اولویت هایمان جای گیرد نه به عنوان تنها گزینه …
    درود

  15. فرشاد جهانبخشی گفته است:

    ۴ شهریور, ۱۳۸۹ در ساعت ۲۲:۵۴

    با سلام و خسته نباشی
    استاد اب فراوان در منطقه هلوسهد اما بی ابی مردم یک نکته قابل بررسی است خواهشمند است سری به این نقطعه از استان بزنید دیدبان طبیعت بختیاری زنده باد

    به فرشاد عزیز:
    منطقه هلوسعد اردل را خوب می شناسم، منابع آبی عظیمی که به دلیل نامدیریتی حاکم بر آنها، حسرتشان را بر دل مردم زحمت کش آن آبادبوم ها گذاشته اند!
    درود

  16. بسته ظرفیت سنجی یا نامدیریتی آب در حوضه کارون بزرگ! | دیده بان طبیعت بختیاری گفته است:

    ۶ آذر, ۱۳۸۹ در ساعت ۰۰:۲۱

    […] محال و بختیاری پیش بینی گردیده که در حال حاضر بیش از ۳۰۰ روستای آن با قحطی و بحران آب دست و پنجه نرم می کنند و آب شرب آن […]

Leave a comment