بایگانی “رودخانه های کشور”

سیل‌های مکرر، تهدید ۱۰سال آینده

پنجشنبه, ۱۵ مرداد, ۱۳۹۴

     به بهانه سیل ماه گذشته در تهران بزرگ، نگارنده به همراه آقایان سید اویس ترابی هیدرولوژیست و احمد حکیمی‌پور عضور شورای شهر تهران در گفتگویی مشترک با روزنامه آرمان شرکت کرده است که شرح آن در زیر بازانتشار می‌شود:

سیل

روزنامه آرمان: ‌تاکنون گمان می‌شد مهم‌ترین حادثه طبیعی که تهران را تهدید می‌کند زلزله است اما یافته‌های جدید نشان می‌دهد سیل‌های مکرر تهدید ۱۰ ساله تهران به حساب می‌آید. البته شاید سیل آن هم از نوعی که ماه گذشته تهرانی‌ها را دچار حادثه کرد و خسارت‌های زیادی برجای گذاشت چندان هم حادثه‌ای طبیعی محسوب نشود. واقعیت این است که دستکاری‌های انسان در طبیعت زمینه‌ساز تشدید سیل اخیر شده است.

     وقوع سیل تهران در هفته‌های اخیر باعث فوت ۱۸نفر از هم‌میهنان، مفقودشدن عده‌ای از افراد و بروز خسارت‌های جانی و مالی در شهر تهران و روستاهای اطراف این کلانشهر را به دنبال داشت. سیل ۲۸ تیر در شرایطی به وقوع پیوست که بسیاری از افراد روز تعطیل خود را برای استراحت و تفریح در کنار دشت و رودخانه انتخاب کرده بودند اما غافل از اینکه نه تنها طوفان و به‌دنبال آن سیلی در کمین است بلکه به دلیل عدم برنامه‌ریزی‌های کارشناسی نمی‌توان از شدت و حدت حادثه کاست. این درحالی است که چگونگی مدیریت بحران و نحوه حضور در آن شرایط بحرانی جای تامل داشت. آن هم به این دلیل که نه‌تنها دستگاهی در این زمینه نتوانست در عملکرد خود نمره قابل قبولی کسب کند بلکه این سیل خود هشداردهنده افزایش حوادث طبیعی به‌دلیل دستکاری طبیعت است.

سیل‌های مکرر، تهدید ۱۰سال آینده تهران

     حالا بعد از فروکش کردن تب سیل و شانه خالی کردن سازمان‌ها از زیر بار مسئولیت این امر خطیر هم‌اکنون کارشناسان امر این بینش را کسب کرده‌اند که وقوع سیل به‌دلیل تغییر کاربری زمین و افزایش ساخت‌و‌سازها اعمال شده که در آینده نزدیک با افزایش وقوع چنین بحران‌هایی به دلیل شرایط جوی مواجه خواهیم بود. یک متخصص هیدرولیک می‌گوید: با توسعه مناطق شهری و تجاوز آنها به حریم رودخانه‌ها و آبراهه‌ها، سیلاب‌های شهری نیز افزایش یافته است. سیلاب‌ استان‌های گلستان، مازندران، گیلان، خوزستان، سیستان و بلوچستان و قم نمونه‌های بارزی از خسارات سیلاب در ایران است.

     سید اویس ترابی با بیان اینکه دستکاری انسان در طبیعت را عامل خسارت‌های ناشی از سیل می‌داند، می‌افزاید: وقوع سیل یک جریان طبیعی محیطی است اما در برخی موارد افرادی برای تصرف زمین اقدام به درختکاری در بستر رودخانه می‌کنند که در این صورت وقتی سیلی رخ می‌دهد درختان موجود در بستر را می‌شکند و چون شیب کوهستان نیز زیاد است سنگ‌ها و تنه‌های درختان در آب روان می‌شوند. او تجمع تنه درختان و سنگ‌ها در مقاطع تنگ رودخانه مانند آبروها و تونل‌ها را باعث انسداد جریان می‌داند و می‌گوید: در این حالت آب در پشت آنها جمع می‌شود، با افزایش نیروی آب جمع شده در پشت این انسداد، پدیده شکست سد و رها شدن جریان مسدود شده به همراه قطعات واریزه‌ای همراه آن را شاهد خواهیم بود.

     در این حالت شکست انسداد جریان، دبی سیل چند برابر می‌شود، در واقع بزرگی سیل در حدود سه تا چهار برابر افزایش می‌یابد. ترابی اما به خرابی‌های رودخانه کن نیز اشاره می‌کند و علت طغیان خسارت بار رودخانه کن را جریان واریزه‌ای می‌داند و تاکید می‌کند: رودخانه کن در سال ۷۴ نیز طغیان کرده بود که آن هم جریان واریزه‌ای بود که موجب تخریب امامزاده داوود شده بود، بنابراین رودخانه کن در سابقه تاریخی خود تاکنون چندین‌بار این تجربه را داشته، در واقع این طبیعت این رودخانه است.

     او می‌گوید: اما بحث دیگری هم هست و اینکه گاهی جریان واریزه‌ای نتیجه دستکاری مستقیم شهروندان در حوزه آبریز است که در سیل اخیر رودخانه کن درصد بالایی از آن علت دخالت انسان در طبیعت بوده است، اینکه باغداران اقدام به کاشت درخت در بستر رودخانه کرده بودند. ترابی ادامه می‌دهد : به نظر می‌رسد بسیاری در تهران با طبیعت قهر کرده‌اند، حدود ۱۵رودخانه مانند کن، درکه، فرحزاد، دارآباد، دربند و … در تهران وجود داشته است که تمام آنها کانالیزه و منحرف شده‌اند. بنابراین فراموش کرده‌ایم که طبیعت رفتاری رودخانه چگونه است، همانگونه که فراموش کرده‌ایم که برای آرامش روان اجتماعی خود به این پهنه‌های طبیعی نیازمندیم، از پتانسیل‌های خطر طغیان آب نیز غافل شده‌ایم. ایرنا نوشت؛ ترابی درباره میزان تخریب سیل کن به محیط زیست گفت: نمی‌توان گفت که تخریبی بر محیط زیست داشته است چون این خود فعالیت طبیعی محیط زیست است، عکس‌العمل محیط زیست به دستکاری‌های بشر است برعکس تصوری اشتباهی که داشته‌اند سیل یک بلاست، اینطور نیست بلکه یک فعالیت دینامیک محیط زیست است مانند خشکسالی که باید باشد.

کاهش پوشش گیاهی و افزایش خطر وقوع سیل

     یک کارشناس محیط زیست به «آرمان» می‌گوید: دامنه‌های کوه‌ها به دلیل اشراف به سکونت‌گاه‌های شهری حوزه آبخیز شهری نام دارد. هومان خاکپور می‌افزاید: بارش شدید باران باعث هدایت حجم روان‌آب‌ها به سمت شهرها می‌شود. در واقع هرچه حجم این روان آب‌ها افزایش می‌یابد ریسک وقوع سیل خسارت و تخریب اموال عمومی را افزایش می‌دهد.

     او تاکید می‌کند: در سال‌های اخیر به‌دلیل تخریب و کاهش پوشش گیاهی در اراضی کمتر شاهد روان آب‌ها بودیم و به نسبت میزان آب کمتری در سفره‌های آب زیرزمینی نفوذ می‌کند. در اصل این نارسایی به این دلیل است که آب در رودخانه‌ها و سفره‌های زیرزمینی در قالب قنات‌ها و چشمه‌هایی که عموما آب شرب شهرها را در گذشته تامین می‌کرده است ناشی از همین پوشش گیاهی در دامنه اطراف شهری را در پی دارد.

     خاکپور تصریح می‌کند: هم‌اکنون به‌دلیل کاهش پوشش گیاهی در اطراف شهرها بسیاری از تغییر کاربری‌ها در قالب ساخت‌وسازها انجام شده است که در نتیجه باعث از بین رفتن اراضی کشاورزی و عدم نفوذ آب به زمین شده است. در واقع اکنون وارد دوران ترسالی تهران شده‌ایم و به این ترتیب تا ۱۰ سال آینده شاهد سیلاب‌های بیشتری هم خواهیم بود. به گفته او تغییر کاربری‌ها در دامنه اطراف شهر باعث تخریب پوشش گیاهی شده است که این امر باعث افزایش ریسک وقوع سیل شده است، ساخت‌و‌ساز در حریم و بستر رودخانه نیز سبب تنگی مسیر و افزایش شدت و قدرت تخریب سیلاب می‌شود.

زنگ خطر مدیریت بحران کشور به صدا درآمد

     یک عضو شورای شهر تهران در باره اقدامات و تمهیدات اندیشیده شده در زمینه کاهش وقوع سیل به «آرمان» می‌گوید: در واقع مسأله توجه به پوشش گیاهی به سازمان جنگل‌ها و مراتع و سازمان آبخیزداری کشور مربوط می‌شود اما بنابر وظایف شهرداری و شورای شهر می‌تواند با حفاظت از باغات و فضای سبز درون‌شهری در کاهش وقوع سیل ثمربخش باشد.

     احمد حکیمی‌پور می‌افزاید: تغییر کاربری و کاهش فضای سبز باعث بروز خشکسالی و بیابان در شهرها و در نهایت منجر به عدم هدایت روان‌آب و عدم جذب در زمین و وقوع سیل می‌شود. به گفته او در بحران‌های اخیر شاهد عدم فعالیت ثمربخش از سوی مدیریت بحران و دیگر سازمان‌های ذی‌ربط هستیم، با توجه به فعالیت ضعیف این نهاد و افزایش بحران‌های جوی به‌دلیل وقوع بحران‌ها شاهد نارسایی‌هایی در این زمینه هستیم.

     حکیمی‌پور در ادامه می‌گوید: شهرداری و شورای شهر در زمینه محافظت از منابع طبیعی و فضای سبز تمهیدات لازم را اندیشیده است اما فعالیت‌های ثمربخش در این زمینه باید همراهی دیگر سازمان‌ها را در پی داشته باشد تا به این ترتیب بتوان شاهد کاهش صدمات و لطمات به طبیعت و در نتیجه کاهش حوادث طبیعی در کشور را شاهد بود.

سد “لیرو” تهدید جدیدی برای جنگل‌های زاگرس است

سه شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۳۹۴

     در خصوص روند نگران‌کننده سدسازی‌های بی‌رویه و تخریب رویشگاه‌های جنگلی کشور با تأکید بر سد لیرو، در گفتگویی با خبرنگار خبرگزاری نسیم شرکت کرده‌ام که شرح کامل آن را با شما خوانندگان فرهیخته طبیعت بختیاری به اشتراک می‌گذارم:

سد لیرو

خبرگزاری نسیـم: هومان خاکپور کارشناس و فعال محیط‌زیست در گفتگو با «نسیم» با اشاره به تهدید جدید برای جنگل‌های زاگرس، از ساخت سد لیرو در کنار روستای لیروک واقع در بخش بشارت شهرستان الیگودرز خبر داد. به گفته وی سهم ما از جنگل و سرانه آن از میانگین جهانی پایین‌تر و تنها حدود ۷ درصد از سرزمین ما را رویشگاه‌های جنگلی تشکیل داده‌اند.
خاکپور افزود: در شرایطی که سرانه جنگل‌های ما یک‌چهارم سرانه جنگل‌های دنیا است. به نظر می‌رسد که باید حساسیت ما از حفظ جنگل‌ها و جلوگیری از تغییر کاربری ۴ برابر مردم دنیا باشد و اگر به بحث کانون‌های تولید گردوغبار در برون از مرزها را ایران و کانون‌های تولید در کشور را به این حساسیت اضافه کنیم شاید ما را به این رهنمون کند که حساسیت ما را حتی باید بیش از ۴ برابر دنیا باشد.

     به گفته خاکپور در سال‌های اخیر، بسیاری از پروژه‌ها و طرح‌های عمرانی از همین ۷ درصد رویشگاه‌های جنگلی می‌گذرد و ما هرساله شاهد تخریب سطوح زیادی از جنگل‌هایمان در اثر اجرای پروژه‌های موسوم به توسعه هستیم. هرچند که صورت سنتی تخریب جنگل‌ها در اثر معیشت به دلیل وابستگی جنگل‌نشینان به آن، موجب تخریب سنتی می‌شود اما آن چیزی که در حال حاضر نگرانی‌ها را بیشتر کرده است، پروژه‌های عمرانی و توسعه‌ای مثل خطوط انتقال گاز و نفت، جاده‌های ارتباطی و نهایتاً سدسازی در رویشگاه‌های جنگلی است که بخش زیادی از جنگل‌های ما را تخریب کرده است.

     وی ادامه داد: در حال حاضر به‌طور میانگین در منطقه زاگرس هرکدام از سدها حدود ۲ هزار هکتار از رویشگاه‌های جنگلی را با قرارگیری در دریاچه سدها تخریب کرده است، علاوه بر آن جاده‌های دسترسی در زمان احداث سد، به تخریب‌ها افزوده است.

     این کارشناس برهم خوردن تعادل اکولوژیکی رودخانه‌ها را که اکثراً با مشکلات کاهش دِبی و یا کاهش کیفیت آب مواجه‌اند، نیز از دیگر معضلات به وجود آمده ساخت سد دانست و اظهار کرد: تقریباً کمتر رودخانه‌ای در کشور دستخوش سدسازی و انتقال آب نشده است، اوج آن در منطقه زاگرس است، علی‌رغم اینکه منطقه زاگرس یکی از ویژگی‌های ممتازش تولید بیش از ۴۰ درصد منابع آب شیرین کشور است متأسفانه به یک تهدید تبدیل‌شده است چراکه تمام توسعه‌های ناپایدار و چیدمان غلط توسعه در فلات مرکزی ایران عموماً بر مبنای تأمین آب در منطقه زاگرس و انتقال آب بناشده‌اند.

     به عقیده وی اکثر رودخانه‌های زاگرس دچار تغییرات و برهم خوردن تعادل هیدرولوژیکی شده‌اند، دریاچه سد لیرو نیز که در مرز لرستان واقع‌شده، بخش زیادی از جنگل‌های آن منطقه که یکی از مناطق کمتر در دسترس قرار و بکر بوده است با ساخت سد از میان می‌رود. خاکپور با اشاره به اینکه آب رودخانه دز به فلات مرکزی و فریدون‌شهر منتقل می‌شود تصریح کرد: این رودخانه از سرشاخه‌های کارون و اروند است، بخشی از حقابه زیستی همان رودخانه را تحت تأثیر قرار داده و در حال حاضر با احداث این سد به مشکلات کارون بزرگ دامن می‌زند و شرایط اکولوژیکی و حقابه زیستی دز را هم با مشکل مواجه خواهد کرد. وی ادامه داد: شرایط کوهستانی و توپوگرافی منطقه نشانگر این است که احداث این سد به بهانه توسعه کشاورزی نیست بلکه مانند دیگر سدهای سرشاخه‌های کارون بزرگ به بهانه تأمین برق در حال احداث است.

     خاکپور یادآور شد: تبخیر بالای آب، در این منطقه به‌طور میانگین دو هزار میلی‌متر در سال است و این سدها مثل تشتک تبخیر عمل می‌کنند. باید توجه داشته باشیم که در حال حاضر ۵ سد بر روی کارون بزرگ احداث‌شده است، میزان آبی که در این سدها تبخیر می‌شود حدود ۵۰۰ میلیون مترمکعب است یعنی چیزی معادل ظرفیت سد کرج که آب ۸ میلیون نفر را تأمین می‌کند. وی با تأکید بر میزان تبخیر بالای منابع آب از طریق سد لیرو تشریح کرد: این سد هم بخشی از منابع آبی ما را با تبخیر از بین می‌برد و با توجه به ‌پیش‌بینی‌های خشک‌سالی بلندمدت در کشور که حدود ۳ دهه به طول خواهد انجامید، احداث این سدها در زمان خشک‌سالی موجب می‌شود حقابه زیستی رودخانه‌ها نادیده گرفته می‌شود.

     به گفته این کارشناس، از سال ۸۹ ساخت سد لیرو بدون مجوز ارزیابی زیست‌محیطی شروع‌شده و به لحاظ اینکه در منطقه دور از دسترس بوده، از دید دور بوده و کمتر مورد سؤال قرارگرفته است. وی با اشاره به آماری از وزارت نیرو اظهار کرد: ۵ سد احداث‌شده بر روی رودخانه کارون، در این شرایط خشک‌سالی از آب پر نیستند و تنها ۶۰-۷۰ درصد آب‌دارند و به لحاظ اقتصادی هم توجیهی برای ساخت سدهای بیشتر صرف‌نظر از آسیبی که به جنگل‌ها و محیط‌زیست وارد می‌شود، وجود ندارد.

کشاورزی مکانیزه می‌تواند «گاوخونی» را احیا کند

شنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۳۹۴

     این روزها همراه با گرم شدن هوا و افزایش احتمال بی‌آبی مجدد زاینده‌رود و همچنین برخی خبرهای منتشر شده در خصوص مجوزهای تونل گلاب ۲، شاهد گسترش مجدد واکنش‌هایی در بین مردم و مسئولان منطقه‌ای و ملی در خصوص پروژه‌های انتقال آب از سرشاخه‌های کارون به زاینده‌رود هستیم. ماجرای احداث تونل گلاب ۲ به بهانه تأمین آب موردنیاز اصفهان بزرگ در افق ۱۴۲۰ و نگرانی‌های مردم بالادست زاینده‌رود در چهارمحال و بختیاری در این خصوص که از آن به «انحراف رودخانه زاینده‌رود» یاد می‌کنند همچنان ادامه داشته و هنوز افکار عمومی از پاسخ‌ها و توجیه‌های مسئولان قانع نشده است. در زمینه همین موضوعات در گفتگویی با خبرنگار روزنامه ایران شرکت کرده‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

ایران

روزنامه ایران: رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست ابراز امیدواری کرد که با توجه به تأکید رئیس‌جمهوری آب تا پایان سال در زاینده‌رود جریان داشته باشد. معصومه ابتکار در این اظهار امیدواری کشاورزی در حوزه زاینده‌رود در دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری را مورداشاره قرار داد و گفت: «اگر کشاورزان ما در حوزه چهارمحال و بختیاری و زاینده‌رود بخواهند به فعالیت خود ادامه دهند، تالاب گاوخونی و زاینده‌رود را تحت تأثیر قرار می‌دهند».

     هومان خاکپور، کارشناس منابع طبیعی نیز در گفت‌و‌گو با «ایران» گفت که ۹۰ درصد آب زاینده‌رود صرف کشاورزی سنتی می‌شود و همین مسئله به هدر رفت این آب ارزشمند منجر می‌شود. او عنوان کرد که اگر کشاورزی مکانیزه شود ۳۰ درصد راندمان آب بالا می‌رود که می‌توان حقابه تالاب گاوخونی را از آن تأمین کرد. او البته یک پیش‌شرط داشت: «به شرطی که نخواهیم صنایع اصفهان را بیش از آنچه امروز هست، گسترش دهیم.»

     «معصومه ابتکار» معاون رئیس‌جمهوری همچنین با اشاره به «طومار شیخ بهایی» که به تقسیم‌بندی سنتی آب زاینده‌رود پرداخته است، گفت: «در این طومار نیز به مسئله رهاسازی آب از کوهرنگ تا تالاب برای تالاب گاوخونی اشاره‌شده؛ چراکه دانش سنتی نیز به این موضوع معتقد بوده که چرخه هیدرولوژیکی آب برای برقراری تمام ساختارهای این زیست‌بوم بسیار ضروری است.» او درباره نقش کشاورزی در حیات زاینده‌رود گفت: «علاوه بر آن بخش‌های صنعتی و شهرداری‌ها هم با برداشت بی‌رویه آب از منابع محدود زیرزمینی و رودخانه می‌توانند شرایطی را ایجاد کنند که هرگز آب داخل زاینده‌رود جاری نشود.» وی ادامه داد: بنابراین درخواست ما این است که هم‌وطنان به چرخه آب توجه داشته باشند و میزان فعالیت‌ها را بر اساس ظرفیت‌ها تنظیم کنند.

     هومان خاکپور از کنار پل زمان خان زاینده‌رود درست جایی که زاینده‌رود از سد خارج و به سمت اصفهان روانه می‌شود در گفت‌وگو با «ایران» گفت: «الآن چون فصل بهره‌برداری کشاورزان نیست، دبی آبی که به سمت اصفهان می‌رود بالاتر از میانگین آورد آن و بین ۲۰ تا ۲۵ مترمکعب بر ثانیه است.» به گفته او این آب از سه هفته پایانی سال تا ۲۰ اردیبهشت در اختیار زاینده‌رود است یا صرف صنایع می‌شود یا صرف شالیکاری. در این مدت احتمالاً اگر برداشتی شود از سمت باغداران چهارمحال و بختیاری است یا شالیکاران اصفهان. چرایی شالیکاری (برنج) در اصفهان با توجه به خشک‌سالی‌ها و کمبود آب ازجمله سؤالاتی است که هنوز پاسخی که به نفع محیط‌زیست باشد! به آن داده نشده است.

     به گفته «هومان خاکپور» وقتی آب از باغ‌های سامان و باغ بهاران می‌گذرد به زرین‌شهر و لنجانات اصفهان وارد می‌شود. در میان محصولات این منطقه، برنج لنجان برای خودش شهرتی دست‌وپا کرده است. خاکپور ادامه داد: در این منطقه شاهد توسعه زارعت برنج هستیم. این شالیکاری‌ها به گفته او عمدتاً توسط نهرها و کانال‌های بزرگ انحراف آب به‌صورت سنتی و خاکی آبیاری می‌شوند. او این روش را باعث هدر رفت نزدیک به ۴۰ درصد آب زاینده‌رود دانست و گفت: «این آب حتی به مزارع هم نمی‌رسد.» همین‌جاست که شاهد کاهش دبی آب رودخانه زاینده‌رود هستیم. آب زاینده‌رود بعد از شالیکاری‌های لنجان وارد صنایع فولاد و ذوب‌آهن شده و به اصفهان می‌رسد؛ اما این پایان موج‌های زاینده‌رود نیست. این آب پس از مصرف صنایع به زمین‌های کشاورزی در شرق اصفهان می‌رسد. خاکپور گفت: «اصلاً آبی به گاوخونی نمی‌رسد.» او اعتقاد دارد فارغ از نگاه منطقه‌ای که چهارمحال و بختیاری را از هم جدا می‌کند، باید فرا منطقه‌ای به زاینده‌رود توجه شود: «باید با یک نگاه جامع، در بخش کشاورزی راندمان آب را اصلاح کنیم. الگوی کشت را با توجه به شرایط اقلیمی منطقه انتخاب کنیم. محصولات کم آب بر را جایگزین برنج و سیب‌زمینی که پر آب هستند، کنیم.» جای تعجب دارد در نقطه‌ای که بیشترین مراکز دانشگاهی و علمی متمرکز هستند راندمان آبیاری با میانگین کشور یکی است.

     افکار عمومی انتظار دارد درجایی که شاهد تجمیع دانشگاه و دانشگاهیان هستیم، راندمان آب به‌مراتب بالاتر از میانگین کشوری باشد. اگر آبیاری در کشاورزی منطقه، نصف یا تا یک‌سوم تقلیل یابد، با صرفه‌جویی در بخش راندمان آب می‌توان حقابه زیستی زاینده‌رود و گاوخونی را تأمین کرد. هرچند صنایع موجود در اصفهان هم در بخش مصرف آب با انتقاداتی روبه‌رو هستند و باید روش‌های اصلاحی را برای کاهش مصرف آب خود به کار بگیرند اما ۹۰ درصد آب زاینده‌رود صرف کشاورزی سنتی باهدف تولید «محصولات پر آب بر» می‌شود. او گفت نیاز آبی صنایع از زاینده‌رود کمتر از ۱۰ درصد است که می‌توانند با «بازچرخانی» آب از منابع آب استفاده بهینه‌ای داشته باشند. او یک نکته را هم یادآوری کرد برای اینکه بتوان زاینده‌رود و گاوخونی را نجات داد باید پایانی قطعی برای گسترش صنایع در اصفهان نوشت و به سمت گردشگری تاریخی – طبیعی رفت.

در ماجرای گرد و غبار، فاجعه فراتر از بودجه است

چهارشنبه, ۲۹ بهمن, ۱۳۹۳

      به بهانه پدیده گرد و غبار روزهای اخیر در خوزستان و برخی استان‌های غربی کشور و همچنین اظهارنظرهای علمی و سیاسی صورت گرفته در این ماجرا، گفتگویی را با خبرنگار روزنامه آرمان انجام داده‌ام که در صفحه ۵ شماره ۲۶۹۴ چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ آن روزنامه منتشر شده است. شرح کامل این گفتگو را می‌توانید در زیر بخوانید:

ریزگرد

     روزنامه آرمان: درمورد آلودگی هوای خوزستان این تعریف را باید اصلاح کنیم که ما هم‌اکنون در خوزستان با پدیده ریزگرد مواجه هستیم! زیرا، پدیده گردوغبار با پدیده ریزگرد تفاوت دارد. پدیده ریزگردها که ما چندین سال است شاهد آن هستیم اغلب منشأ خارجی دارند که برخی آنها از صحرای آفریقا یا درمورد تالاب هورالعظیم از کشور عراق وارد ایران می‌شوند. ریزگردها ذرات ریز کمتر از دو میکرون هستند که از ارتفاعات بالا حتی بالاتر از ۴۰۰۰ مترعبور می‌کنند تا جایی که این ذرات توانستند از رشته کوه زردکوه واقع در استان چهارمحال و بختیاری عبور کنند و به استان‌های دیگر برسند.

     پدیده‌ای که ما هم‌اکنون در خوزستان و برخی شهرهای دیگر مانند ایلام، لرستان و کرمانشاه درگیر آن هستیم پدیده گردوغبار است که با ریزگردها متفاوت است. گردوغبارها برخلاف ریزگردها منشأ داخلی دارند و اتفاقاتی که در گذشته برای این قسمت از کشور و تالاب‌هایی مانند هورالعظیم و هورالهویزه افتاد باعث خشکی آنها شد و زمین‌هایی که زهکشی شدند و به زمین‌های کشاورزی تبدیل شدند که به دلیل کمبود آب به حال خود رها شده‌اند یا اتوبان خرمشهر که فرسایش بادی را دراین منطقه افزایش داده است و انواع مسائل دیگری که در خوزستان به‌دلیل فقدان مدیریت درست منابع آبی این منطقه و خشکسالی وسیع اتفاق افتاد باعث شده است ما شاهد این باشیم که با کوچک‌ترین وزش باد و تغییرات جوی، این گرد و خاک‌ها که نتیجه ایجاد و گسترش بیابان‌های وسیع است به هوا بلند شود و شرایطی را ایجاد کند که ساکنان این شهرها حتی تا جلوی پای خود را نبینند.

     در بودجه سازمان حفاظت محیط زیست اعتباراتی برای مهار این گردوخاک‌ها درنظر گرفته شده است و سازمان حفاظت محیط زیست یا سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور باید با ارائه گزارش عملکرد خود درمورد نحوه تخصیص این بودجه پاسخگو باشند. با نگاهی به بودجه‌ای که سال گذشته برای این امر تخصیص داده شده به نظر می‌رسد حجم فاجعه و تخریب‌هایی که در زیست‌بوم‌های جنوب کشور اتفاق افتاده بسیار فراتر و بیشتر از این بودجه باشد. وقتی در کشورمان برای احداث سدی مانند گتوند بدون بررسی و ملاحظات زیست‌محیطی دوهزار میلیارد تومان اختصاص می‌یابد نتیجه‌اش ایجاد این بحران در استان خوزستان است و اختصاص ۴۰، ۵۰ میلیارد تومان برای کنترل کانون‌های تولیدگرد و خاک یک رقم فوق‌العاده ناچیزی است هرچند که اعتبارات سالانه سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان توسعه جنگل‌ها دربرابر وظایف و ماموریت‌هایی که چه در حوزه نظارتی و چه در حوزه احیا، توسعه و بهره برداری منابع پایه‌ای کشورمان داریم، ناچیز است.

     اعتباراتی هم که برای موضوع ریزگردها اختصاص یافته ناچیز است و نمی‌تواند پاسخگو باشد. از سوی دیگر اتفاقاتی که ما الان شاهد آن هستیم نتیجه سوء مدیریتی است که طی ده سال گذشته در استان خوزستان شاهد آن هستیم. بهره‌برداری از منابع نفتی در منطقه هورالعظیم به بهای خشکاندن این تالاب، بستن مسیر آب‌ها و احداث سدها که درمجموع حقابه‌های اصلی و شاهرگ آبی این منطقه را خشکاند ریشه در یک مدیریت ناکارآمد دارد. به نظر می‌رسد اتفاقاتی که بعد از ایجاد پدیده گرد و خاک در جنوب کشور افتاد و تلاش‌های افرادی که دنبال تعیین مقصر هستند جنبه سیاسی پیدا کرده است و به جای اینکه به صورت شفاف و کارشناسانه علت‌ها بررسی شود و برای مهار و مقابله با آنها تمهیدی اندیشیده شود به دنبال دستیابی به اهداف شخصی خود هستند و سعی دارند از این راه به دولت فعلی و سازمان حفاظت محیط زیست هجمه و فشاری وارد کنند تا حقانیت خود را اثبات کنند اما این را باید دانست که این پدیده یک‌شبه یا یک‌ساله ایجاد نشده و بیش از ده سال سوءمدیریت باعث ایجاد آن شده است.

تونل غیرقانونی سبزکوه متوقف نشد

یکشنبه, ۵ بهمن, ۱۳۹۳

     به دنبال نامه معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا – جناب آقای رحیم میدانی – در خصوص خودداری از ادامه عملیات احداث تونل انتقال آب سبزکوه که رونوشت آن برای سرکار خانم دکتر ابتکار معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور ارسال شده است، در گفتگویی با روزنامه قانون شرکت کرده‌ام که متن کامل آن در شماره ۴۳۸ مورخ ۴ بهمن ۱۳۹۳ این روزنامه منتشر شده است:

تونل سبزکوه

مسعود‌ بُربُر / گروه سرزمین/ روزنامه قانون؛ وزارت نیرو دستور توقف پروژه انتقال آب سبزکوه را داده است اما پیمانکار پروژه بی‌توجه به همه هشدارها و حتی دستور کارفرما به فعالیت خود ادامه می‌دهد.

     پیشتر فعالان محیط زیست این شبهه را مطرح کرده بودند که علی‌رغم مخالفت صریح سازمان محیط زیست و غیرقانونی خواندن توسط معصومه ابتکار، وزارت نیرو دستور داده است که این پروژه غیرقانونی ادامه پیدا کند. اکنون وزارت نیرو با صدور دستور توقف پروژه این شبهه را برطرف کرده است اما روشن نیست ادامه پروژه با پشتیبانی عزم چه کسی است که پیمانکار به دستور وزارتخانه نیز توجهی نمی‌کند.

     در نامه‌ای که رحیم میدانی، معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا خطاب به مهندس حاج رسولی‌ها، مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران نوشته به صراحت آمده است که «تا زمان تکمیل مطالعات و تعیین تکلیف اخذ مجوزهای لازم شامل مصوبه‌های فنی، مجوز میراث فرهنگی و به ویژه مجوز مطالعات زیست محیطی، از شروع عملیات اجرایی طرح خودداری گردد.»

     یک فعال محیط زیست منطقه در این باره به «قانون» می‌گوید: «اینکه خود وزارت نیرو در چنین سطحی اعتراف کند که پروژه نه مجوزهای لازم را دارد و نه به لحاظ فنی تایید لازم را گرفته است، از جهتی اتفاق خوبی است. در حوزه پروژه‌های بزرگ وزارت نیرو و تداخلی که با مسائل زیست محیطی رخ می‌دهد این اتفاق خوشایندی است اما به نظر می‌رسد که در سطوح مدیریت میانی یا پایین هنوز آن عزم لازم وجود ندارد که به دستورهایی که در راستای حفظ محیط زیست از بالا داده شده، تمکین شود.»

     هومان خاکپور با بیان اینکه پروژه انتقال آب سبزکوه هم مشکل شکلی و هم مشکل ماهیتی دارد، می‌گوید: «متاسفانه این پروژه انتقال آب نیز مثل خیلی از پروژه‌‌های دیگر در راستای توسعه صنعت و کشاورزی است و نه تامین آب شرب. این پروژه نیز در منطقه‌ای رخ می‌دهد که در آن صنایع را بدون ملاحظات زیستی و آمایش سرزمین مستقر کرده‌ایم، برای تامین آب چاه‌هایی در آن حفر کرده‌ایم و اکنون با بجران آب رو به رو است. حالا برای تامین آب بیشتر برای این صنایع یکی از گزینه‌ها انتقال آب از منطقه سبزکوه است که یکی از مناطق ارزشمند ما از نظر تنوع زیستی چه در حوزه گیاهی و چه جانوری است.» این کارشناس منابع طبیعی درباره مشکلات ماهیتی پروژه نیز توضیح می‌دهد: «همان طور که در نامه معاونت وزارت نیرو هم آمده این پروژه نه فقط مجوزهای ارزیابی زیست محیطی و مجوزهای لازم از دستگاه‌هایی مثل میراث فرهنگی را ندارد بلکه به لحاظ فنی هم تایید لازم را به دست نیاورده است. در خود مطالعات پروژه قید شده است که تقریبا نیمی‌از مسیر پروژه اصلا توسط مشاور امکان بررسی نبوده و در نیمی‌از پروژه هیچ اطلاعی از آبخوان‌های درون زمین ندارند و از خسارت‌هایی که می‌تواند به صورت جدی حیات منطقه را تهدید کند کاملا بی‌اطلاعند.»

     به گفته او تا سال‌های گذشته مردم منطقه چغاخور که مقصد نهایی تونل است به خسارت‌هایی که متخصصان در موردش هشدار می‌دادند و در گزارش خود مشاور هم تایید شده بود باور نداشتند. پروژه روی دبی چشمه‌های منطقه تاثیر شدید دارد و خیلی از چشمه‌ها را با خشکی و برخی از چشمه‌ها را با کاهش شدید دبی مواجه می‌کند اما شاید مردم خیلی به این اهمیت نمی‌دادند.

     خاکپور می‌گوید: «با این حال می‌شود از یک جهت گفت خوشبختانه در همین ابتدای کار با ورود دستگاه تی‌بی‌ام که البته بدون مجوز و به صورت غیرقانونی فعالیت می‌کرد به یک آبخوان برخورد کردند و این اتفاق منجر به ریزش کامل یک آبخوان شد و خسارت‌هایی هم به دستگاه وارد کرد. یکی از چشمه‌های پر آب و بزرگ منطقه را با کاهش شدید دبی مواجه کرد و این هشدار را به مردم داد که هشدارهای کارشناسان و فعالان محیط زیست جدی است.»

     به گفته او این موضوع در منطقه منجر به واکنش‌هایی اعتراضی هم شد اما علی‌رغم این اعتراضات، غیرقانونی خواندن پروژه توسط رئیس سازمان محیط زیست و حتی دستوری که وزارت نیرو داده است مجری پروژه و پیمانکار به کارش ادامه می‌دهد و توجهی به نامه نکرده است.

     شهرام احمدی مدیرکل حفاظت محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری نیز در گفت‌وگو با «قانون» بر غیرقانونی بودن عملیات اجرایی تونل تاکید کرده و گفته بود که شکایت نیز کرده است. در نامه مورخ ۹ دی ماه ۱۳۹۳ که به امضای او رسیده خطاب به ریاست اداره حفاظت از محیط زیست بروجن آمده است: «در اسرع وقت از هرگونه عملیات اجرایی قبل از اخذ مجوز ارزیابی از سازمان حفاظت محیط زیست کشور جلوگیری نمایید.»

     رونوشت این نامه به مدیرکل سازمان بازرسی استان، مدیرکل دیوان محاسبات استان، دادستان دادسرای عمومی‌و انقلاب بروجن، مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای استان و مجری طرح انتقال آب نیز ارسال شده است.

     تونل انتقال آب سبزکوه به چغاخور که قرار است آب را از سرچشمه‌های رود کارون در کوه کلار به شهرستان بروجن منتقل کند، ده‌ها چشمه در استان چهارمحال و بختیاری را خشک می‌کند، دست کم ۱۵۰ میلیون متر مکعب منابع آبی را در معرض خطر قرار می‌دهد و فاجعه منابع آبی و تنش‌های شدید اقتصادی و زیست محیطی را به دنبال می‌آورد. با توجه به اینکه دکتر معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست کل کشور و معاون وزیر نیرو نیز صراحتا انجام هرگونه عملیات اجرایی در این پروژه را ممنوع اعلام کرده‌اند مشخص نیست دستور چه کسی باعث شد عملیات اجرایی حفر تونل متوقف نشود.

هجوم آب و سنگ به تونل بدون مجوز سبزکوه

یکشنبه, ۲۱ دی, ۱۳۹۳

     پروژه تونل انتقال آب سبزکوه، یکی از ۴ پروژه چالش برانگیز انتقال آب و سدسازی در چهارمحال و بختیاری است که پیش از آنکه مجوزهای قانونی و تأییدیه‌های زیست‌محیطی‌شان را دریافت کنند، عملیات اجرایی آن‌ها آغاز شده است. بهانه این یادداشت اتفاقات اخیری است که در اجرای عملیات حفاری تونل ۱۰ کیلومتری انتقال آب سبزکوه رخ داده است.

     مسعود بُربُر خبرنگار پرتلاش و هوشیار، در همین زمینه گزارشی را تهیه و در شماره ۴۲۷ روز یکشنبه ۲۱ دی‌ماه ۱۳۹۳ روزنامه قانون منتشرکرده‌اند که شرح کامل آن در زیر به اشتراک گذاشته می‌شود:

قانون2

روزنامه قانون: تونل انتقال آب سبزکوه به آبخوان بزرگی برخورد کرده و با هجوم آب و سنگ به داخل تونل پروژه متوقف شده است. معصومه ابتکار هفته گذشته در نشست صمیمانه‌ای با نمایندگان رسانه‌ها به خبرنگار قانون گفته بود این پروژه مجوز ندارد و فعالیت آن غیرقانونی است و اگر مدیر کل استان موفق نشود آن را متوقف کند سازمان راسا برخورد قانونی خواهد کرد.

     روستاییان می‌گویند برخورد تونل به یکی از آبخوان‌های بزرگ منطقه باعث شده سه چشمه سیبک، چغایور و آلوقره خشک شود و برای اعتراض جلوی استانداری هم تجمعی برگزار کرده‌اند که بی پاسخ مانده است. کیانوش عباسی عضو شورای اسلامی روستای سیبک به «قانون» می‌گوید: « چشمه‌ای که بغل تونل است به طور کلی خشک شده و ریزش کرده است. چشمه‌هایی که خشک شده همه آب‌شان از تونل در آمده والان ۴۰ اینچ آب از تونل بیرون می‌زند و دستگاه هم گیر‌کرده است.»

     هومان خاکپور فعال محیط زیست و منابع طبیعی نیز در گفت‌وگو با «قانون» توضیح می‌دهد که چشمه معروف آلوقره که کشاورزان از آن حقآبه دارند بالای محل حفر تونل قرار داشته و کارشناسان پیش‌تر درباره خشک شدن این چشمه‌‌ها هشدار داده بودند. او در این‌باره می‌گوید: «بعد که تونل از زیر آبخوان رد شد گفتند دیدید هیچ اتفاقی نیافتاد؟ اما چند روز بعد ناگهان سقف تونل فرو ریخت و سنگ و آب به تونل هجوم آورد. الان دستگاه ۲۵۰ متری حفر تونل داخل پروژه گیر کرده و می‌گویند رفع مشکل تا ۶ ماه زمان می‌برد.»

     شهرام احمدی مدیرکل حفاظت محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری در گفت‌وگو با «قانون» بر غیرقانونی بودن عملیات اجرایی تونل تا زمان تایید ارزیابی زیست محیطی تاکید می کند و می‌گوید شکایت نیز کرده است. در نامه مورخ ۹ دی ماه ۱۳۹۳ که به امضای او رسیده خطاب به ریاست اداره حفاظت از محیط زیست بروجن آمده است: «در اسرع وقت از هرگونه عملیات اجرایی قبل از اخذ مجوز ارزیابی از سازمان حفاظت محیط زیست کشور جلوگیری نمایید.» رونوشت این نامه به مدیرکل سازمان بازرسی استان، مدیرکل دیوان محاسبات استان، دادستان دادسرای عمومی و انقلاب بروجن، مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای استان و مجری طرح انتقال آب نیز ارسال شده است. با توجه به این که دکتر معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست کل کشور نیز صراحتا انجام هرگونه عملیات اجرایی در این پروژه را ممنوع اعلام کرده است مشخص نیست دستور چه کسی باعث شده عملیات اجرایی حفر تونل آغاز شود.

     نکته قابل توجه آن است که تخریب تونل و هجوم آب به داخل آن پیش‌تر نیز توسط کارشناسان پیش‌بینی شده است. در گزارش مطالعات هیدرولوژی مهاب قدس به عنوان مشاور اصلی پروژه وزارت نیرو آمده است: «تراز آب روی تونل به استناد جدول محاسبات مشاور ۶۰۲ متر است که دو گسل مهم آن را قطع می‌کند.» گزارش همچنین تأکید کرده که «زون‌های با پتانسیل انحلال‌پذیری و همچنین زون‌های خرد شده و گسله، در بخش گسترده‌ای از مسیر تونل دارای پتانسیل بالایی برای ورود آب به داخل تونل هستند و برخی از آنها از نظر هجوم آب به داخل تونل قابل تامل می‌باشند.» (صفحه ۲۱۳)

     آن‌گونه که در صفحات مختلفی از جمله صفحه سیزدهم این گزارش آمده، در ۵۰ درصد میانی تونل به دلیل صعوبت دسترسی گمانه‌ای انجام نشده است، بسیاری از گمانه‌های انجام شده تا عمق متناظر تونل حفر نشده‌اند، آزمایش‌های تراوایی در برخی از گمانه‌های تونل اصلی انجام نشده و بخش گسترده‌ای از مسیر تونل مورد بررسی شرایط زیرزمینی قرار نگرفته است.

     با این حال همین اندازه مطالعات نیز نشان داده از میان ۴۹ چشمه بررسی شده تقریباً همه آنها تحت تأثیر قرار می‌گیرند و تعداد زیادی نیز دچار «مخاطرات آبدهی بسیار زیاد» خواهند بود که «خشک شدن آنها قابل پیش‌بینی است» (جدول ۷-۷ گزارش در صفحه ۲۱۱)

     احداث تونل، مردم شهرستان کیار و شهر ناغان را نگران کرده و اعتراض آنان را به دنبال داشته است. اعضای چندین شورای اسلامی شهر و روستای منطقه در تومارهای گوناگونی به مسئولان مختلف مراتب اعتراض‌شان به احداث تونل را اعلام کرده‌اند. علی دارابی عضو شورای اسلامی شهر ناغان می‌گوید: بخش وسیعی از منطقه به لحاظ زیست محیطی حفاظت شده است و تنوع زیستی گیاهی و جانوری بالایی دارد که از جمله در آن پلنگ ایرانی، کبک دری، خرس، بز و پازن زندگی می‌کند اما احداث تونل کل چشمه‌های منطقه را تحت تأثیر قرار خواهد داد و تازه در مطالعات وزارت نیرو ۵۰ درصد میانی مسیر اصلاً بررسی نشده است.

     یک کارشناس ارشد جغرافیا نیز معتقد است که در گزارش مهاب قدس از بین بیش از ۲۰۰ چشمه در منطقه تنها ۴۹ چشمه بررسی شده‌اند. آن‌گونه که علی محمد شیروانی می‌گوید بیش از ۸۰ درصد چشمه‌های پر آب و مهم کوه کلار در این پروژه تحت تأثیر قرار می‌گیرند، حجم مخازن آهکی و کارستیک کاهش می‌یابد، خروج ناگهانی حجم بسیار زیاد آب در حین حفاری تونل محتمل است و تنها منبع تأمین آب شرب شهر ناغان تحت تأثیر جدی قرار خواهد گرفت.به گفته او گزارش کارشناسی دیگری نیز به درخواست بخشدار و شورای اسلامی شهر ناغان تهیه شده که نتیجه مطالعات میدانی تیم کارشناسی در آن گزارش از «بروز فاجعه منابع آبی و بروز تنش‌های شدید آبی و اقتصادی و از همه مهم‌تر زیست‌محیطی در منطقه» خبر داده است. بر اساس این گزارش کل حجم آب در معرض خطر بیش از ۵۰۰۰ لیتر بر ثانیه و معادل بیش از ۱۵۵ میلیون متر مکعب عنوان شده است اما به دلیل اظهار نظرات کارشناسی بسیار ناقص، این برآورد دقیق نیست و حجم تخلیه آبخوان ممکن است به ۳۰۰ میلیون متر مکعب نیز برسد.

     همه این خطرات باعث شده تا اداره کل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری در زمان مدیریت پیشین و کنونی چندین نامه خطاب به مدیران آب منطقه‌ای استان در دوره‌های مختلف نوشته و تأکید کند که این کار مجوز ندارد و هیچ‌گونه عملیاتی در این پروژه نباید انجام شود. با این حال بار دیگر عملیات اجرایی آغاز شده و در همان ابتدای مسیر آب به داخل تونل هجوم آورده است. مشخص نیست پروژه‌ای که سازمان محیط زیست آن را بارها غیرقانونی اعلام کرده و حتی مشاور وزارت نیرو نیز خسارات آن را پیش‌بینی کرده با دستور چه کسی دوباره آغاز به کار کرده است. اکنون باید دید آیا معصومه ابتکار به وعده خود عمل و سازمان محیط زیست نسبت به خاطیان پروژه برخورد قانونی لازم را خواهد کرد؟ موضوعی که صداقت دولت یازدهم در حمایت از محیط زیست را به نمایش خواهد گذاشت.

نامه سرگشاده سد خرسان ۳ روی میز رییس‌جمهور

دوشنبه, ۸ دی, ۱۳۹۳

     جمعی از سازمان‌های غیردولتی محیط زیستی کشور در نامه سرگشاده‌ای خطاب به رییس‌جمهور روحانی خواستار توقف ساخت غیرقانونی و فاقد مجوز سد خرسان ۳ بر روی یکه از مهم‌ترین سرشاخه‌های کارون بزرگ در استان‌های چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه شده‌اند. خرسان ۳ یکی از سه سد زنجیره‌ای و پلکانی هدف‌گذاری شده بر روی رودخانه خرسان است که اضافه بر نابودی بیش از ۲۴۰۰ هکتار از جنگل‌های بلوط و بوته‌زارهای زاگرس که بخشی از منطقه حفاظت‌شده دنا را هم شامل می‌شود، حیات کارون را نیز به مخاطره می‌اندازد. رونوشت این نامه به معصومه ابتکار معاون رییس‌جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور برای «تقدیر از پافشاری بر اجرای قانون و انجام ارزیابی و عدم صدور مجوز» و همچنین به حمید چیت‌چیان وزیر نیرو برای «استحضار و دستور توقف ساخت غیرقانونی این سد» داده‌شده است.

     متن کامل این نامه که به امضای بیش از ۵۰ سازمان غیردولتی محیط زیستی از سراسر کشور رسیده است، در زیر با شما خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک گذاشته می‌شود:

به نام هستی‌بخش

سرور ارجمند جناب آقای دکتر حسن روحانی؛ رییس‌جمهور محبوب
با سلام و احترام
      کارون بزرگ به‌عنوان تنها رودخانه‌ی قابل کشتیرانی در ایران، از سرشاخه‌های زردکوه بختیاری و دنا سرچشمه می‌گیرد و پس از پیوستنِ رودخانه دز با عبور از کهن زادبوم‌های دیار خوزستان که نخستین خاستگاه‌های تمدن بشری بودند درنهایت به خلیج‌فارس ملحق می‌شود. کارونی که به باور بسیاری تاریخ‌شناسان بیگانه و خودی، جلگه‌هایش گهواره تمدن جهان هستند و آوازهای مردم بختیاری و لر و خوزی و عرب در لابه‌لای موج‌های خروشانش سُر می‌خورند و مردمانش مدافعان خط نخست ایران‌زمین بودند و هستند، این روزها حال خوشی ندارد.

     آقای رییس‌جمهور؛ سد خرسان (۳) یکی از ۲۵ سد در پرونده سرشاخه‌های کارون در زاگرس است که تنها به بهانه تولید ۲۷۵ مگاوات برق بدون اخذ مجوزهای قانونی ارزیابی اثرات زیست‌محیطی و اقتصادی اجتماعی، عملیات اجرایی آن بر روی رودخانه خرسان در استان چهارمحال و بختیاری آغازشده و با نادیده گرفتن قوانین و ملاحظات علمی و محیط‌زیستی اضافه بر گسترش خسارت‌های زیست‌محیطی و هدر رفت سرمایه‌ها، قانون‌گریزی را در جامعه ترویج می‌کند. این سد بیش از ۲۴۰۰ هکتار از جنگل‌ها و بوته‌زارهای منطقه زاگرس را زیرآب برده و هزاران ذخیره نادر جنگلی از گونه‌های بلوط ایرانی، بنه و بادام وحشی را در خط مرزی منطقه حفاظت‌شده دنا نابود می‌کند.

     اگر از بعد اقتصادی به احداث این سد نگاه کنیم و بر بنیاد معیار تحلیل سود و زیان، آن را ارزیابی کنیم به‌خوبی مشهود است که؛ در محاسبات ارزش‌گذاری اقتصادی این سد، تنها به ارزش حال و مستقیم منابع و اراضی بسنده شده است درصورتی‌که ارزش‌های زیستگاهی، خدمات زیستی جنگل‌ها و پوشش گیاهی، حفاظت خاک، ترسیب کربن و محاسبه ارزش تغییر نرخ تولید در پایین‌دست سد نادیده گرفته‌شده است؛ این درحالی‌است که اگر خدمات زیستی منطقه، ارزش‌گذاری و هزینه جایگزینی این خدمات هم محاسبه شود این هزینه‌ها بسیار فراتر از هزینه تملک و احداث سد و سازه‌های آن بوده و احداث این سد فاقد توجیه اقتصادی و زیست‌محیطی خواهد بود.

     آقای رییس‌جمهور؛ با احداث سد خرسان تعداد ۲۴ آبادی با بیش از ۸۰۰ خانوار به زیرآب رفته و بیش از ۱۰۰۰ معیشت در حوزه زراعت و باغداری، دامداری، پرورش زنبورعسل و آبزی‌پروری از بین خواهد رفت. صرفه‌نظر از هویت‌های فرهنگی، تعداد ۲۶ اثر تاریخی باستانی و طبیعی متأثر از احداث این سد خواهند شد که آتشگاه به‌عنوان طولانی‌ترین آبشار کشور یکی از این آثار ارزشمند و مزیت‌های منحصربه‌فرد طبیعی اقتصادی منطقه است. هزینه جابه‌جایی و اسکان مجدد این خانوارها و هزینه‌های جایگزینی این فرصت‌های شغلی بسیار بالاتر از هزینه‌هایی است که بابت تملک آن‌ها پرداخت می‌شود ولی متأسفانه توجه صرف به تملک و خرید مستقیم اراضی، معضلات اجتماعی زیادی را هم برای مردم روستاهای جابه‌جاشونده و هم برای جوامع محلی و شهری پذیرنده ایجاد خواهد کرد.

     آقای رییس‌جمهور؛ از نگاه تخصصی و مدیریت خردمندانه منابع آبی کشور هم، احداث این سد فاقد توجیه فنی، اقتصادی و توسعه پایدار است؛ میانگین آورد سالانه رودخانه کارون به کمتر از ۱۴ میلیارد مترمکعب و در شرایط حداقلی حاضر، به کمتر از ۹ میلیارد مترمکعب رسیده است. در حال حاضر ظرفیت ذخیره و نگهداری تعداد ۵ سد موجود و احداث‌شده بر روی کارون برابر ۱۴ میلیارد مترمکعب است که در شرایط نرمال و رعایت حق‌آبه زیستی رودخانه با دبی پایه ۲۲۰ مترمکعب بر ثانیه در اهواز می‌توانند حتی بیش از تمامی آورد رودخانه را ذخیره و انرژی برق‌آبی تولید کنند و دیگر نیازی به احداث سدهای جدید نیست.

     گفتنی است؛ در شرایط خشک‌سالی حاضر، میانگین آب ذخیره‌شده در سدهای موجود حدود ۱۱ میلیارد مترمکعب است که تولید برق آن‌ها به‌شدت کاهش پیداکرده است. میزان آب رهاشده در رودخانه کارون – تحت عنوان حق‌آبه زیستی – در شهر اهواز در شرایط خشک‌سالی شدید به کمتر از ۶۰ مترمکعب بر ثانیه نیز رسیده است که اضافه بر آلودگی شدید و کیفیت بسیار پایین، قادر به حفظ تعادل جریان اکوسیستمی در دهانه خلیج‌فارس و جلوگیری از ورود آب‌شور به داخل اروندرود و بهمن‌شیر نبوده و متأسفانه با برگشت آب‌شور، یک‌میلیون نفر نخل در منطقه را به نابودی کشانده و به شکل نگران‌کننده‌ای روند نفوذ آب‌شور به لایه‌های زیرزمینی را شدت بخشیده است.

     ازاین‌رو؛ ما سازمان‌های غیردولتی محیط‌زیستی کشور ضمن قدردانی از رویکرد دولت تدبیر و امید در حوزه محیط‌زیست و مدیریت خردمندانه منابع آبی، از حضرت‌عالی درخواست داریم به لحاظ خسارت‌های زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از اجرای این سد و غیرقانونی بودن آن به لحاظ نداشتن مجوزهای قانونی ارزیابی اثرات زیست‌محیطی و اجتماعی و اقتصادی، دستور فرمایید ساخت این سد متوقف گردیده و به‌جای هدر رفت سرمایه‌های کشور، با بهره‌گیری هوشمندانه از دیگر ظرفیت‌های طبیعی موجود در منطقه، تولید انرژی‌های بادی در اولویت قرار گیرند.

رونوشت:

۱- سرکار خانم دکتر معصومه ابتکار معاون محترم رییس‌جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور برای تقدیر از پافشاری بر اجرای قانون و انجام ارزیابی و عدم صدور مجوز
۲- جناب آقای مهندس حمید چیت‌چیان وزیر محترم نیرو برای استحضار و دستور توقف ساخت غیرقانونی این سد

با تقدیم احترام مجدد؛
سازمان‌های غیردولتی محیط‌زیستی کشور

دبیرخانه گروه هم‌اندیشی تالابی کشور، انجمن محیط‌زیستی تسنیم چهارمحال و بختیاری، تشکل زیست‌محیطی وحدت سبز چهارمحال و بختیاری، انجمن دوستداران طبیعت بروجن، تشکل زیست‌محیطی حافظان طبیعت شهرکرد، مؤسسه سبز کاران بالان، انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان، انجمن ارزیابی محیط‌زیست ایران، انجمن حیات ایران، انجمن جوانان حافظ زمین (دامون)، انجمن پایشگران حامی محیط‌زیست (پاما)، انجمن حمایت از حیوانات، انجمن دنیای سالم، انجمن حامیان سیاره‌ی سبز، انجمن حامیان طبیعت چرو (جوانه) روانسر، انجمن دوستداران طبیعت فریدون‌شهر، انجمن زیست‌بان، انجمن ژین و ژینگه زاگرس، انجمن سبز چیا مریوان، انجمن طرفدارن توسعه انزلی، انجمن کوهنوردان ایران، انجمن همیاران زیست سبز، انجمن هیلو جنبش علفزار کرمانشاه، انجمن یاران سبز ژینگه کرمانشاه، انجمن یوزپلنگ ایرانی، بنیاد حرمت حیات، بنیاد درخت و کودک، تشکل زیست‌محیطی کاریزه سنندج، جامعه همیاران منابع طبیعی و آبخیزداری استان مرکزی، جمعیت حفظ و احیاء محیط کوهستان (پراو)، جمعیت دیده‌بان میانکاله، دیده‌بان حقوق حیوانات، دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران، شبکه محیط‌زیستی استان کرمانشاه، کانون سبز فارس، گروه کوهنوردان گیاهخوار ایران، گروه بچه‌های آب، مرکز توسعه سازمان‌های غیردولتی محیط‌زیستی ایران، موسسه توسعه پایدار و محیط‌زیست، مؤسسه ۱۳ فروردین کازرون، مؤسسه حلقه سبز زمین، مؤسسه طلوع سبز، مؤسسه فرهنگی و اجتماعی و زیست‌محیطی کیمیای سبز، کانون طبیعت گردی سیروان، انجمن نسیم سراب اناهیتا کنگاور، جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست اصفهان، جمعیت حمایت از منابع طبیعی و محیط زیست (پیام سبز)، انجمن حافظان محیط زیست بادرود، جمعیت دوستداران طبیعت نجف‌آباد.

روی عکس کلیک کنید تا بزرگتر ببینیدروی عکس کلیک کنید تا بزرگتر ببینیددر همین رابطه:

– روزنامه قانون: دفن آبشـار آتشگاه در آب

در ماجرای تیلاپیا وقتی دم خروس پیدا است چطور قسم‌ها را قبول کنیم؟!

جمعه, ۲۸ آذر, ۱۳۹۳

کلیک کنید تا تصویر را بزرگتر ببینید

     در پی اعتراض دبیرخانه گروه هم‌اندیشی تالاب‌ها به ماجرای ورود غیر کارشناسی و خطر آمیز ماهی تیلاپیا به اکوسیستم‌های آبی کشور، دکتر حسن صالحی رئیس سازمان شیلات کشور در واکنشی کمی تند به دفاع از برنامه‌های سازمان تحت امرش برای واردکردن این‌گونه مهاجم و غیربومی کرده و ضمن اصرار بر عملی کردن تصمیمات‌‌شان، با اتکا بر دانش همکاران‌شان در سازمان شیلات قسم خوردند که هیچ اتفاقی برای اکوسیستم‌های آبی کشور و زیستمندانش نخواهد افتاد!

     نگارنده بسیار خوشحال است که در چند روز گذشته تماس‌ها و ایمیل‌هایی از طرف کارشناسان و متخصصان مستقل موافق و مخالف در حوزه شیلات و ماهی‌شناسی کشور دریافت کرده که حاوی مطالب و پژوهش‌های ارزنده‌ای بودند که حکایت از راه درستی دارند که پای در آن نهاده‌ایم.

     سازمان شیلات در توجیه و دلایل مصمم بودنش به این ورود خطرناک می‌گوید؛ در دنیا کارهای علمی و تحقیقاتی بسیار زیادی در خصوص ماهی تیلاپیا صورت گرفته است و به دلیل ارزش پروتئینی بالا و هزینه‌های تولید پایین، می‌تواند جایگزین بسیار خوبی برای اقشار ضعیف و کم‌درآمد جامعه به‌عنوان منبع پروتئینی بالا باشد؛ و همان‌طور که کشورهای پیشرفته دنیا مثل امریکا هم مدعی هستند، می‌توانیم با استفاده از دانش فنی تیلاپیای ابر نر تولید کنیم که کروموزوم‌های آن همگی YY باشند و تمامی ماهی‌های موجود در مزرعه نر شوند و حتی اگر ماده‌ای نیز در میان آن‌ها باشد به دلیل تراکم بسیار بالا امکان تولیدمثل نداشته باشد و با نظارت دقیق سازمان‌های نظارتی و تعهد بالای تولیدکنندگان از خروج احتمالی این‌گونه و ورود به اکوسیستم‌های آبی کشور جلوگیری می‌کنیم!

     جان کلام اینکه طراحان و ایده پردازان این طرح مدعی هستند که می‌خواهند با یک مدیریت علمی، متعهد و آگاهانه و در نظر گرفتن تمام جوانب اقدام به تولید ماهی تیلاپیا در سامانه‌های فوق متراکم کنند تا اضافه بر افزایش بهره‌وری آب‌های لب‌شور مناطق کویری، با ایجاد اشتغال مولد و امنیت غذایی از خروج ارز از کشور جلوگیری کرده و ماهی تیلاپیای تولیدشده توسط خودمان را باقیمت بسیار مناسب به دست مردم برسانند.

     تجربه‌ها نشان داده است که در کشور ما عموماً به نتایج کوتاه‌مدت دوران مدیریت‌ها توجه می‌شود، مثلاً در همین حوزه شیلات درصدد هستیم که سرانه مصرف ماهی در کشور بالا برود ولو اینکه آمار صید میگو، کیلکا و ماهی خاویاری رشد چند ۱۰۰ درصدی داشته باشد و حتی در سال‌های آینده مجبور باشیم تنها شاهد یک نمونه تاکسیدرمی شده آن‌ها در موزه‌ها باشیم، آمار مجوزهای تولید آبزیان سر به آسمان بساید ولو ۵ درصد آن‌ها هم به نتیجه نرسد، یک گونه به صنعت آبزی‌پروری کشور معرفی شود بدون اینکه ملاحظات زیست‌محیطی و خطرات نابودکننده آن را در نظر بگیریم و برای ضمانت‌های اجرایی تدابیر کنترلی آن به شرایط اجتماعی فرهنگی و بضاعت نهادهای نظارتی کشور توجه کنیم!

     در حیرتم باوجود تجارب تلخی مانند کپور و حتی قزل‌آلا که نتوانسته‌ایم توانمندی دستگاه‌های نظارتی و متولی را برای اعمال نظارت جامع و کاملی روی مزارع‌شان ثابت کنیم! نمی‌دانم چگونه به خودمان اجازه می‌دهیم که بی‌محابا از عواقب خطرناک آن، چنین ادعاهای بزرگی را در کنترل مزارع پرورش تیلاپیا مطرح کنیم؟!

     آیا بهتر نیست برای اثبات این ادعای توانمندی‌مان، پرورش گونه‌های بومی خلیج‌فارس مثل صبیتی، شانک، حلوا سفید، سوکلا، شوریده و… را که از ماهیان ممتاز و دارای ارزش تغذیه‌ای و تجاری بالا در جهان هستند را در شمار اولویت‌های توسعه‌ای‌مان در حوزه آبزی‌پروری قرار دهیم که هم تا حدودی در انحصار کشور ایران است و هم فرار آن‌ها نه‌تنها موجب نگرانی نیست بلکه مایه مسرت هم خواهد بود.

     این یادداشت با عنوان “این چراغ، برای خانه بسوزد” در شماره ۵۸۲۰ مورخ پنج‌شنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۳ روزنامه ایران هم منتشرشده است.

ماهی تیلاپیا روی میز رئیس جمهور/هشدار نسبت به ورود یک گونه مهاجم

سه شنبه, ۱۱ آذر, ۱۳۹۳

     دبیرخانه گروه هم‌اندیشی سازمان‌های غیردولتی تالابی کشور با صدور نامه از رییس جمهور خواسته است تا شخصا” در ماجرای ورود ماهی تیلاپیا وارد شده و اجازه ندهند این گونه مهاجم و خطرناک تنوع زیستی سرزمین مادری را با تهدیدهای جدی مواجه کند. به عنوان سخنگوی دبیرخانه در گفتگویی با خبرگزاری مهر شرکت کرده‌ام که شرح کامل آن‌را می‌توانید در زیر بخوانید:

ماهی

    خبرگزاری مهر: سازمان شیلات در حالی بر ورود ماهی تیلاپیا اصرار می کند که فعالان و مسئولان محیط زیست این گونه را تهدیدی جدی برای اکوسیستم های آبی می دانند و از مسئولان می خواهند که از ورود آن جلوگیری کنند. با وجود تجربه‌های تلخ و ناموفق و مخالفت‌های جدی متخصصان حوزه‌های شیلات و ماهی شناسی، فعالان محیط زیست و حتی سازمان حفاظت محیط زیست نسبت به ورود گونه‌های مهاجم و غیربومی که متأسفانه در سال‌های گذشته آسیب های جدی و غیرقابل درمانی را بر محیط‌زیست آبی و دریایی کشور وارد کرده‌، ناباورانه سازمان شیلات کشور بدون توجه به ملاحظات محیط زیستی و حتی اقتصادی و اجتماعی اصرار بر واردکردن ماهی مهاجم تیلاپیا به اکوسیستم‌های آبی و دریایی کشور دارد.

     این در حالی است که از سوی مجامع بین‌المللی نیز نسبت به تأثیر تخریبی ماهی تیلاپیا بر طبیعت هشدار داده‌شده است. این ماهی که دوره بلوغ جنسی و تکثیر بسیار کوتاهی دارد، سرعت افزایش جمعیتش بسیار بالا است (در هر دوره ۲۷۰۰ تخم و تخم‌ریزی هر دو ماه یک‌بار)، توانایی تحمل سخت‌ترین شرایط محیطی مانند اکسیژن بسیار پایین، طیف وسیع شوری و حرارت را داشته و همه‌چیزخوار است. از سوی دیگر این ماهی از قدرت بالایی در انتقال به منابع آبی طبیعی، سدها و سازه‌های آبی را داشته و با سرعت غیر قابل تصوری می‌تواند تنوع زیستی آبی کشور را با خطرهای جدی مواجه کند.

     سخنگوی دبیرخانه گروه هم‌اندیشی سازمان‌های غیردولتی تالابی کشور در این باره به خبرنگار مهر می گوید: قدرت بالای گسترش در تمامی آب‌های شیرین تا شور، کاهش کیفیت آب‌های پشت مخازن سدها براثر مرگ دسته جمعی این ماهی‌ها به علت کم‌آبی یا تغییرات شدید دمایی از دیگر تهدیدات این ماهی برای اکوسیستم های آبی است.

     هومان خاکپور، ایجاد بیماری برای سایر گونه‌های آبزی و تأثیر در نرخ جمعیت آن‌ها را از دیگر تبعات اکولوژیکی ورود این‌گونه مهاجم به اکوسیستم‌های آبی و دریایی کشور بر می شمرد. به اعتقاد او، فارغ از تبعات اکولوژیکی، ورود ماهی تیلاپیا با تأثیر بر تولید و تکثیر آبزیان بومی و تولید گوشت نامطلوب (نسبت نامطلوب امگا ۶ به امگا ۳) که در آغاز با هزینه کمتری بدست می‌آید در طولانی مدت تبعات اقتصادی و اجتماعی به علت ازدست رفتن مشاغل و معیشت‌های بومی در بسیاری از مناطق کشور را به همراه خواهد داشت.

     آنطور که خاکپور می گوید: دبیرخانه گروه هم‌اندیشی سازمان‌های غیردولتی تالابی کشور تصمیم به نوشتن نامه‌ای برای رییس جمهور جهت درخواست برای جلوگیری از ورود غیر کار شناسانه این گونه ماهی گرفت. حالا با توجه به خطراتی که ورود ماهی تیلاپیا برای اکوسیستم آبی و گونه های بومی به همراه خواهد داشت از یک سو و از سوی دیگر تبعات اقتصادی و اجتماعی ورود این گونه و همچنین بر اساس رویکرد مثبت دولت در حوزه محیط زیست، انتظار می رود پیش از آنکه دیر شود از ورود غیرکارشناسی و زیان‌بار این ماهی غیر بومی به کشور جلوگیری شود.

کلیک کنید تا نامه را بزرگتر ببینید

در همین رابطه:

– پورتال سازمان حفاظت محیط زیست کشور: تهدیدی جدی برای اکوسیستم های آبی/اینبار تکثیر و پرورش گونه آبزی تیلاپیا

– خبرگزاری مهر: واکنش معاون حجتی به ماجرای ماهی تیلاپیا/ به روحانی نامه می‌نویسیم

نشست سه‌جانبه گلاب در پردیسان

جمعه, ۲۵ مهر, ۱۳۹۳

نشست سه جانبه گلاب در پردیسان (کلیک کنید)

     این روزها در خصوص صدور مجوز برای اجرای پروژه تونل گلاب ۲ و انتقال آب زاینده‌رود به اصفهان بزرگ خبرهایی در فضاهای مجازی و نوشتاری کشور منتشرشده است که بی‌شک بر افکار عمومی دیار چهارمحال و بختیاری تأثیرات نامطلوبی بر جای گذاشته است. خبرهای منتشره حکایت از آن داشت که سازمان حفاظت محیط‌زیست بدون جامع‌نگری و لحاظ ملاحظات محیط زیستی، به‌صورت رسمی مجوز ازسرگیری احداث تونل گلاب ۲ را صادر کرده است. انتشار این اخبار در میان دوستداران محیط‌زیست و گروه‌هایی از اهالی استان چهارمحال و بختیاری، فضایی تنش آلود و نگران‌کننده نسبت به عملکرد سازمان حفاظت محیط‌زیست ایجاد کرد.

     در همین راستا و بنا بر درخواست سازمان حفاظت محیط‌زیست؛ در مورخه ۲۴ مهرماه ۱۳۹۳ جلسه سه جانبه‌ای بین نمایندگان سازمان‌های مردم‌نهاد محیط زیستی اصفهان و چهارمحال و بختیاری و مقامات ارشد سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور – آقای دکتر سعید متصدی معاون انسانی سازمان، سرکار خانم دکتر مهناز مظاهری اسدی معاون آموزش و پژوهش سازمان، آقای مهندس حمید جلالوندی مدیرکل دفتر ارزیابی اثرات زیست محیطی سازمان، آقای مهندس محمد درویش مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان، خانم مهندس زیرک و خانم مهندس گلمحمدی کارشناسان دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان – تشکیل شد. گفتنی است این جلسه مختص پروژه گلاب ۲ و حوضه زاینده‌رود بود که ذی‌نفعان اصلی آن مردمان دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری هستند.

     در این جلسه کارشناسی که در محل دفتر معاونت انسانی سازمان حفاظت محیط‌زیست و به ریاست آقای دکتر سعید متصدی برگزار شد؛ ابتدا نگارنده به نمایندگی از سازمان‌های مردم‌نهاد و فعالان محیط زیستی استان چهارمحال و بختیاری، با بیان دغدغه‌های مردم منطقه و نظرات کارشناسی در زمینه پروژه انتقال آب گلاب ۲ و اخبار منتشرشده در خصوص روند صدور مجوزها، انتظارات دوستداران محیط‌زیست و مردم استان از سازمان حفاظت محیط‌زیست در زمینه تحقق ملاحظات محیط زیستی، دفاع از حق‌آبه زیستی و حفظ حرمت رودخانه‌ها را اعلام داشته و خواستار جامع‌‌نگری بیشتر سازمان در مواجه با پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای گردید. آقای حشمت‌الله انتخابی به نمایندگی از سازمان‌های مردم‌نهاد و فعالان محیط زیستی اصفهان به فضاسازی‌های غیر کارشناسی در زمینه وضعیت آبی زاینده‌رود و مصارف در طول این رودخانه پرداخت و با اشاره به ویژگی‌های تونل گلاب ۲ و لوله‌های انتقال آب به تصفیه‌خانه، ضرورت احداث این تونل را توجیه کردند.

     آقای دکتر متصدی معاون انسانی سازمان با بیان دیدگاه‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست نسبت به ماجرای تونل گلاب ۲ و پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای، در راستای شفاف‌سازی به اخبار منتشره و فضای ایجادشده علیه سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور پاسخ داده و اعلام کردند که تاکنون از سوی این سازمان هیچ‌گونه مجوزی برای اجرای پروژه گلاب ۲ صادر نشده بلکه در روند جلسات مشترک با مقامات سیاسی و اجرایی دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری و همچنین مقامات و کارشناسان ارشد وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیط‌زیست با حساسیت نسبت به رعایت ملاحظات محیط زیستی در این پروژه برخورد کرده و با نگاهی کارشناسانه، شرط‌های سخت‌گیرانه‌ای را برای تحقق خواسته وزارت نیرو مبنی بر ازسرگیری احداث تونل گلاب ۲ لحاظ کرده است. قرار است ابتدا وزارت نیرو به این شرط‌های کارشناسی و محیط زیستی متعهد شده و پس از اخذ ضمانت‌های اجرایی لازم برای تحقق آن شرایط، در خصوص صدور مجوز از سوی سازمان حفاظت محیط‌زیست تصمیم‌گیری شود. البته تمامی این اقدامات صرفاً در حوزه تأمین نیاز واقعی شرب اصفهان بزرگ تا افق ۱۴۲۰ انجام‌شده و به‌هیچ‌وجه تخصیصی به بخش‌های صنعت و کشاورزی داده نخواهد شد.

     آقای دکتر متصدی در بیان دیدگاه‌های سازمان به نکات قابل‌توجهی در حوزه پروژه‌های انتقال آب اشاره کردند؛ اینکه در رویکرد جدید سازمان، هیچ پروژه انتقال آبی برای مصارف غیر از شرب (کشاورزی و صنعت) از سوی سازمان مجوزی نخواهد گرفت و تلاش سازمان بر آن است تا با استفاده از راهکار اصولی و کارشناسی مدیریت منابع در هر حوضه، مشکلات ناشی از کمبود آب در آن حوضه برطرف شود. در رابطه با پرسش نگارنده در خصوص ماجرای انتقال آب بهشت‌آباد که آن پروژه هم به‌مانند گلاب به بهانه تأمین آب شرب پیگیری می‌شود اعلام کردند که پروژه بهشت‌آباد تاکنون در سازمان حفاظت محیط‌زیست طرح موضوع نشده و سازمان در مواجه با بهشت‌آباد به‌صورت جدی توجیهات اجرای آن را با نیازهای شرب مناطق مقصد تطبیق داده و اجازه اجرای پروژه‌های فاقد ارزیابی اثرات زیست‌محیطی را نخواهد داد.

     بنابر پیشنهاد نگارنده و موافقت آقای دکتر متصدی قرار شد در جلسه‌ای با حضور نمایندگان سازمان‌های مردم‌نهاد و فعالان محیط زیستی دو استان ذی‌نفع در حوضه زاینده‌رود و مدیران و کارشناسان ارشد وزارت نیرو، ارقام ارایه شده در خصوص نیاز شرب اصفهان موردبررسی مجدد قرارگرفته و در این رهیافت، بر اساس معیارهای کارشناسی تأمین و مصرف این حوزه؛ نیاز واقعی شرب و میزان کمبود آب شرب اصفهان بزرگ تا افق ۱۴۲۰ به دست آید.

     گفتنی است رویکرد سازمان درزمینهٔ توجه هوشمندانه به سازمان‌های مردم‌نهاد و تلاش برای ایجاد تعامل سازنده با این ظرفیت‌های مشارکتی قابل‌تحسین بوده که بی‌شک منجر به هم‌افزایی بیشتر در راستای تحقق ملاحظات محیط زیستی در روند توسعه پایدار کشور خواهد شد. ازاین‌رو نگارنده هم این رویکرد ارزشمند سازمان در دولت تدبیر و امید را ارج نهاده و به سهم خود در راستای تحکیم و ارتقای این رویه مشارکت‌محور تلاش‌های مسئولانه‌ای خواهم داشت.

پی‌نوشت:

– خبرگزاری ایسکانیوز: جلسه‌ای با فعالان محیط زیست برای شفاف‌سازی طرح‌ انتقال اب گلاب ۲ ؛ سازمان برای گلاب۲شروطی تعیین خواهد کرد