بایگانی “تونل گلاب”

نقدی بر انتقال آب بین‌حوضه‌ای در ایران از دیدگاه یک متخصص منابع آب(قسمت سوم)

چهارشنبه, ۸ آبان, ۱۳۹۲

      سومین یادداشت دوست ارجمندمان دکتر رحیم علیمحمدی با عنوان تونل گلاب(قسمت سوم) برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال شده است که در ادامه یادداشت‌های منتشر شده ازاین پژوهش‌گر برجسته واستادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری، با خوانندگان گرامی این تارنما به اشتراک گذاشته می‌شود:

تونل گلاب (قسمت سوم)

رحیم علیمحمدی

تونل گلاب، تونل انتقال آب حوضه به حوضه یا انحراف آب رودخانه زاینده رود

     رودخانه زاینده رود دارای هویتی یکپارچه و تجزیه ناپذیر بوده، هست و خواهد بود و ایجاد هر گونه تعییر یا رفتار در ارکان آن بلاشک موجب اغتشاشات اکولوژیکی، زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خواهد شد. رودخانه زاینده رود به عنوان محور اصلی و تمدن ساز در فلات مرکزی ایران به شمار رفته و خواهد رفت که از غرب به شرق و از مرکز اصفهان می گذرد. این رودخانه از کوه‌های زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته و پس از عبور مسیری پرپیچ و خم و طی مسافتی به طول ۴۲۰کیلومتر، کوه‌ها و دشت‌های چهارمحال وبختیاری و بخشی از اصفهان را در نوردیده و به تالاب گاوخونی می ریزد. رودخانه زاینده رود دارای دو سیستم پادگانه‌ای است که از نظر سن به پادگانه ی قدیم که احتمالاً مربوط به دوره ی وورم (Wurm) عصر کواترنری است (حدود ۳۰۰۰۰ سال پیش) و دیگری جوان‌تر و به عنوان جنگ ترویا شناخته می شود. بهره برداران این رودخانه همیشه خروشان زنده‌رود از قدیم الایام (بر اساس مدارک موجود در کتب تاریخی از قرن دوم میلادی) دارای حق و حقوق مشخص بوده‌اند (نمونه اخیر آن طومار منسوب به شیخ بهایی است) و تاریخ پر افتخار منطقه با تمدن‌هایی بزرگ، تاریخ ساز، قدرتی وصف ناپذیر و کسب شده از سرزنده بودن زاینده رود بوده است. منوچهر ستوده در سال ۱۳۴۲ ضمن تدوین و انتشار کتاب میرزا حسین خان تحویل‌دار (جغرافیای اصفهان) می نویسد، به دلیل تشکیلات خاص زمین شناسی (شیست ) در پیرامون رودخانه، عمدتأ آبهایی که به مصرف آبیاری اراضی اطراف زاینده رود می رسند مجددأ زهکشی شده و به رودخانه باز گردانده می شوند. لذا در طول ایام سال حتی اگر تمامی آب رودخانه زاینده رود به آبیاری اراضی بالادست (مصرف کشاورزی) اختصاص داده شود باز رودخانه در پایاب همواره دارای جریان آب روان و خروشان خواهد بود و تحت هیچ شرایطی دچار خشگی و خشکسالی نخواهد گردید.

     تونل گلاب بطول ۲۵کیلومتر از محل سد تنظیمی- انحرافی زاینده رود واقع در حجت آباد شروع و پس از عبور از منطقه گلاب (در ۲۸۳ متری زیرزمین) و نرسیده به شهر رضوان شهر ختم می گردد. قسمت اول تونل به طول ۱۰٫۵ کیلومتر حفاری و لاینیگ شده است. این در حالی است که هیچ دلیل منطقی، قانع کننده، با پشتوانه علمی و کارشناسی در خصوص احداث تونل گلاب بنابر دلایلی چند وجود نداشته و ندارد. لازم به ذکر است با توجه به بررسی آمار آبدهی رودخانه زاینده رود در حدفاصل سد تنطیمی- انحرافی زاینده رود و ایستگاه پل زمانخان در سال‌های اخیر خصوصأ در ماههای خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر ماه گویای آنست که به دلیل خشکسالی های پیاپی و کمبود ذخیره آب در مخزن سد زاینده رود، میزان دبی رودخانه همواره از ظرفیت تونل انحراف آب گلاب در حالت نرمال(۲۲٫۵ مترمکعب بر ثانیه) کمتر بوده است. لذا نکاتی بشرح ذیل جهت یادآوری ارائه می گردد.

۱- تا بحال تحقیقات متعددی در رابطه با بحث آلودگی آب رودخانه در حد فاصل سد تنطیمی – انحرافی زاینده رود و باغبهادران انجام شده است. نتایج نشان داده است که به دلیل قدرت خود پالایگی رودخانه هیچگونه آلودگی قابل توجهی مشهود نیست.

۲- مطالعات زمین شناسی و تحقیقات صورت پذیرفته، همگی گویای آنست که رودخانه به عنوان یک زهکش بسیار قوی عمل می نماید. و چنانچه آب رودخانه به مصرف کشاورزی اراضی که شیب لایه نفوذناپذیر کف آن منطقه به سمت رودخانه باشد برسد مجدداً قسمت اعظم آب‌های مصرف شده به داخل رودخانه زهکشی خواهند شد. گواه عینی این مدعا بی تأثیر بودن برداشت‌های آب در استان چهارمحال و بختیاری است به گونه ای که میزان جریان آب خروجی از سد تنطیمی- انحرافی زاینده رود همواره از حجم آب خروجی آب رودخانه در محل ایستگاه پل زمانخان (بر اساس آمار و اطلاعات شرکت آب منطقه ای اصفهان) کمتر می باشد. لذا برداشت های آب از رودخانه در استان چهارمحال و بختیاری در طول سال هیج تأثیر منفی بر جریان رودخانه نداشته و نخواهد داشت.

۳- مدیریت اعمال شده بر آب رودخانه در سالهای اخیر تنها یک مدیریت تک بعدی و غیر کارشناسی بوده است. بعنوان نمونه با واگذاری تخصیص های غیر واقعی به استانهای دیگر و خلق طلبکارانی نوظهور و جانمایی اشتباه عمدی صنایع بزرگ در مجاورت رودخانه و شهر اصفهان با هدف اجرای سیاست‌های ناپایدار و غیر بهینه، همیشه سعی بر افزودن بحران و چالش‌های آبی در منطقه نموده است.

۴- مسئولین محترم از اجرای قوانین ملی و بین المللی سر باز زده و بدون آینده و جامع نگری به صورت گزینشی نسبت به اجرای قوانین و مقررات اقدام می نمایندکه این مسئله آینده منطقه را به مخاطره جدی و غیر قابل جبران مواجه خواهد نمود.

۵- قرن بیست و یکم، قرن انفجار اطلاعات علمی است. حال چطور عده ای تلاش می کنند چشم‌های خودشان را بر روی واقعیت‌های علمی و کارشناسی به بندند. لذا توصیه می‌گردد مسائل علمی و کارشناسی را فدای مطامع گروه یا منطقه  خاصی نه نمایند و سعی گردد مسائل علمی و تخصصی، همواره سرلوحه کارها و تصمیم گیریها قرار داده شوند. به عنوان مثال شش سال از خشکسالی دوره اخیر می گذرد ولیکن متاسفانه برآوردها هنوز بر اساس سالهای پرآبی است نه بر اساس سالهای کم آبی، در سالهای پر آبی در هیچ کجای منطقه کمبود آب چالش انگیز نیست. لذا به دلیل اینکه تمامی مشکلات و بحران‌های رودخانه در سالهای خشک می باشد توصیه می گردد برآوردها بر اساس سالهای کم بارش صورت پذیرد.

۶- اینکه به بهره برداران واقع در حد فاصل سد تنطیمی – انحرافی زاینده رود لغایت باغبهادران، گفته می شود مشکل کمبود آب رودخانه با تکمیل شدن تونل سوم کوهرنگ بر طرف می گردد، منطقی و صحیح نمی باشد زیرا اولاً چند سالی است که تونل سوم آب زیرزمینی منطقه را زهکشی و تخلیه می نماید به گونه‌ای که در اکثر سالها از آورد سالیانه پیش بینی شده تونل سوم بیشتر بوده است. از طرفی در سالهای خشک همانطوری که تونل های یک و دو با سی درصد ظرفیت عمل نموده‌اند تونل سوم که در پایین دست دو تونل قبلی است با اطمینان بیشتر می توان گفت که با ظرفیت کمتر از سی درصد عمل خواهد نمود. که در مجموع جریان منتقل شده توسط تونل سوم (بعد از تکمیل پروژه) از سالهای اخیر کمتر خواهد بود و این وعده همانند بقیه اظهار نظرها غیر کارشناسی و تحقق نیافتنی می باشد.

۷- آیا تا بحال از پدران، بزرگان خانواده و خاندانمان سئوال شده است که چرا در دهه های گذشته که هیج تونلی حفر نشده بود آب رودخانه همیشه خروشان بوده و ضمن تأمین آب مورد نیاز بهره برداران منطقه، باتلاق گاوخونی را نیز مشروب می نموده است؟ ولی با احداث تونل های شماره یک ، دو و سه کوهرنگ و تونل چشمه لنگان متأسفانه آب رودخانه به جای اینکه افزایش یابد و مردم از جریان زیاد آب شکایت بکنند قضیه بر عکس شده است و هماهنگ با مردم، طبیعت، اکوسیستم، مسائل مترتب زیست محیطی، رودخانه، تمدن ها و فرهنگ های شکل گرفته شده طی سی هزار سال گذشته اظهار شکوائیه در خصوص بحران کمبود آب دارند. نتیجه منفی این قضیه ناشی از مدیریت ناصحیح، غیر کارشناسی دیدن مسائل خصوصأ بارش ها و آورد رودخانه، جانمایی غیر کارشناسی کارخانه‌جات و صنایع مادر است. تبلیغات و فراهم نمودند شرایط مهاجر پذیری، رشد قارچ گونه شهرک های اقماری شهر اصفهان، و تخصیص آب وجود نداشته به استانهای دیگر مزید بر علت اصلی شده است. با توجه به بررسی‌های بعمل آمده، حتی با احداث چندین تونل دیگر، مشکل کمبود آب در استان اصفهان حل نخواهد شد چون دیدگاه کلان مدیریت شهری اصفهان، دیدگاه واقع گرایانه و پایدار نبوده و نیست.

۸- فضای سبز ایجاد شده در حاشیه رودخانه زاینده رود ضمن حفاظت از خاک سطحی روان در شیب های تند، تصفیه هوا، کمک به مسائل آبخیزداری در منطقه، تولید اکسیژن، لطافت هوا و انتقال این توده هوا بر روی شهر اصفهان و شهرهای های مجاور  می گردد. از همه مهمتر حاشیه رودخانه یک منطقه ییلاقی جهت تقویت روحیه و رفع کسالت ناشی از یک هفته تلاش های مردم می باشد که این قضیه از بعد روانشناسی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت است.

۹- تصفیه خانه باباشیخعلی با ظرفیتی برابر ۱۲٫۵ مترمکعب بر ثانیه با هزینه چند میلیارد تومانی که فاز دوم آن در سال ۱۳۸۶  به بهره برداری رسید. و در صورت حفر کامل تونل گلاب نیاز به احداث مجدد یک تصفیه خانه مجهز ضمن صرف ده‌های میلیارد تومان دیگر خواهد بود. حال هزینه غیر قابل تصور حفر تونل را نیز اضافه نمایید. آیا واقعاً هزینه این ده‌ها میلیارد تومان بی مورد نیست؟ آیا گروه های خاصی مطامع خود را در این فضاهای غبار آلود و ملتهب جستجو نمی کنند؟

۱۰- راستی مگر حفر تونل گلاب با هدف انتقال آب و تأمین آب شرب شهرهای کاشان، آران و بید گل با ظرفیت ۷٫۱ مترمکعب بر ثانیه نبود؟ آیا این هدف با حفر کامل تونل گلاب (۱) تحقق یافته است؟ جواب منفی است. به دلیل اینکه از چند سال قبل از طریق سیستم پمپاژ قدیم و بلااستفاده تیران و کرون آب از محل سد به تصفیه خانه آب کاشان (گلاب) و از آنجا توسط خط انتقال آب به شهر کاشان منتقل می گردید اما با حفر این تونل، ضمن صرف میلیاردها تومان هزینه، در کیلومتر ۱۰٫۵ تونل، محلی برای برداشت آب مورد نیاز کاشان دیده شده است که در این محل (به دلیل قرار گرفتن تونل در ۲۸۳ متری زیر سطح زمین و با ظرفیت نرمال ۲۲٫۵ مترمکعب بر ثانیه) نیاز به اجرای یک سیستم پمپاژ جدید با قدرت بیشتر به دلیل ایجاد اختلاف ارتفاع بیشتر می باشد. یعنی احداث تونل ضمن نداشتن هیچگونه سودی برای مردم کاشان، آران و بیدگل هزینه گزافی که شاید هیچ زمانی جبران نگردد بر مردم آن مناطق به خاطر مطامع بعضی گروهها و اهداف غیر علمی و کارشناسی  طرح انحراف آب رودخانه زاینده رود، تحمیل شده است.

     لذا با توجه به موارد ذکر شده تونل گلاب، یک تونل انتقال آب حوضه به حوضه با ظرفیت نرمال ۲۲٫۵ مترمکعب بر ثانیه نمی باشد. بلکه به دلیل اینکه در سالهای کم آبی، آبدهی رودخانه  از ظرفیت تونل در حالت نرمال کمتر است و در صورت احداث کامل تونل و تعریف بارگذاری آن، می بایستی ۲۲٫۵ مترمکعب بر ثانیه آب تحت هر شرایطی، از مخزن سد تنظیمی انحرافی زاینده رود به بالادست رضوان شهر منتقل گردد. بلاشک مسیر رودخانه  در حدفاصل حجت آباد تا باغبهادران در سالهای کم بارش خشک خواهد شد و تأمین آب مورد نیاز بعد از باغبهادران توسط احداث تونل ۶۵ کیلومتری مرگ (بهشت آباد) پیش بینی شده است. لذا توصیه می گردد ضمن احترام گذاشتن به نظرات کارشناسی و اجرای قوانین و مقررات ملی و بین المللی از انحراف رودخانه زاینده رود با قدمتی بالغ بر ۳۰ هزارسال خودداری گردد.

نقدی بر انتقال آب بین‌حوضه‌ای در ایران از دیدگاه یک متخصص منابع آب(قسمت دوم)

دوشنبه, ۵ فروردین, ۱۳۹۲

     دوست ارجمندمان رحیم علیمحمدی پژوهش‌گر برجسته مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری در دومین یادداشتی که با عنوان تونل گلاب(قسمت دوم) برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال کرده است، ماجرای برداشت آب در چهارمحال و بختیاری و انتقال آب به فلات مرکزی را از نگاه قوانین و مقررات ملی و بین‌المللی مورد نقد کارشناسی قرار داده که در ادامه نخسین یادداشت منتشره، در زیر مشروح آن به اشتراک گذاشته شده است:

تونل گلاب(قسمت دوم)

رحیم علیمحمدی

دوم فروردین ماه روز جهانی آب گرامی‌باد.

     مجمع عمومی سازمان ملل دهه ۲۰۱۵ – ۲۰۰۵  با شعار “آب برای زندگی” ، سال ۲۰۱۳ را به عنوان سال بین المللی “همکاری در عرصه آب” اعلام نموده و یونسکو نیز دوم فروردین ماه را به عنوان روز جهانی آب با شعار “آب در هر مکان برای همگان با همکاری های بین المللی” نام گذاری نموده است.

     یکی از دلایل اصلی این که دوم فروردین ماه به عنوان روز جهانی آب نامیده شده آن است که همه مسئولین و دست اندرکاران آب، اهمیت آب و نقش آن رادر حیات و توسعه جوامع درک نموده و به این مهم دست یافته اند که باید در نحوه استفاده از آن نهایت دقت، صرفه جویی و افزایش بهره وری مبذول گردد و همۀ مردم ضمن رعایت نکات فوق به کودکان خود از خردسالی این نکات و حساسیت های مربوط به آب را بیاموزند. دین مبین اسلام نیزبه اندازه کافی راجع به آب، قوانین و دستورات خاصی را توصیه نموده است ، اما این که چرا ما مردم به آنها عمل نمی کنیم یا آن قوانین را تفسیر به رای نموده و بهره برداری می نماییم جای بحث دارد.

 مروری بر قوانین و مقررات ملی و بین المللی:

قوانین و معیارهای سازمان بین المللی یونسکو برای طرحهای انتقال آب بین حوضه ای:

۱- حوضه مبدا نباید با کمبود جدی آب مواجه شود.

۲- کیفیت زیست محیطی در حوضه‌های مبدا و مقصد مورد تهدید و تخریب قرار نگیرند.

۳- اجرای طرح نباید باعث بروز اختلالات اساسی اجتماعی و فرهنگی شود. 

۴- منافع خالص ناشی از اجرای طرح عادلانه بین حوضه ها تقسیم گردد.

قوانین داخلی در خصوص انتقال آب بین حوضه ای:

۱- اصل ۴۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران “آب های دریاها ، زه آب های جاری در رودها و انهار طبیعی و دره ها و هر مسیر طبیعی دیگر اعم از سطحی و زیر زمینی و سیلاب ها و فاضلاب ها و زه آبها و دریاچه ها و مرداب ها و برکه های طبیعی و چشمه سارها و آب های معدنی و منابع آب های زیرزمینی از مشترکات بوده و در اختیار حکومت اسلامی است و طبق مصالح عامه از آنها بهره برداری می شود. مسئولیت حفظ و اجازه و نظارت بر بهره برداری از آنها به دولت محول می شود”.

۲- قانون اجازه الحاق آب کوهرنگ به زاینده رود مصوب ۷/۱/۱۳۰۱، “تأمین مسائل مالی طرح از طریق استقراض محلی از اهالی و در صورتی که خسارتی بابت اجرای طرح وارد شود می بایست جبران گردد).

۳- قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۱۱/۱۳۰۴، قطع عمد آب دیگران جرم تلقی می گردد”.

۴- مصوبه هیئت وزیران در تاریخ ۲۷/۷/۱۳۸۲ در رابطه با طرح های انتقال آب، “با توجه به نقش آب در توسعه ملی و ارزش افزوده اقتصادی آن در بازارهای منطقه با لحاظ منافع ملی و بر اساس طرح جامع آب کشور مبادله آب با رعایت توجیهات فنی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی در برنامه های توسعه لحاظ گردد”.

۵-در بند۵ ماده ۱۷ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تصریح شده” طرح های انتقال آب بین حوضه ای باید از دیدگاه توسعه پایدار، با رعایت حقوق ذینفعان و برای تامین نیازهای مختلف مصرف، مشروط به توجیه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و منافع ملی مورد نطر قرار گیرد“.

آیا براستی این همه قوانین و دستورات برای چه وضع شده است، چرا دید ما نسبت به قوانین تک بعدی است؟!

لذا با توجه به مسائل مترتب بر تونل انتقال آب گلاب، علت احداث تونل گلاب چیست؟

۱- به منظور انتقال آب به کاشان، آران و بیدگل

آب مورد نیاز درطرح انتقال آب به کاشان، برای سال های آینده معادل ۱٫۷ متر مکعب می باشد در صورتی که تونل گلاب در شرایط عادی ۲۲٫۵ مترمکعب و در حالت ماکزیمم بیش از ۳۰ مترمکعب در ثانیه آب را از رودخانه زاینده رود (حجت آباد) به سمت رضوانشهر منحرف نموده و انتقال میدهد. به علاوه، طرح انتقال آب به کاشان چند سالی است که با استفاده از سیستم پمپاژ تیران- کرون بهره برداری می گردد. در شرایط جدید، استفاده از تونل گلاب به دلیل قرار گرفتن تونل در منطقه گلاب در کد ارتفاعی حدود ۲۸۰- (تونل در منطقه گلاب حدود ۲۸۰ متر زیر سطح زمین است) نیاز به صرف انرژی و هزینه های بیشتری (هزینه های ثابت و جاری) می باشد. حفر تونل گلاب تنها سودی که برای مردم مصرف کننده آب در کاشان، آران و بید گل دارد افزایش چشمگیر هزینه ها و قیمت تمام شده آب است.

۲- برداشت آب در استان چهارمحال و بختیاری

رودخانه زاینده رود به دلیل تشکیلات خاص زمین شناسی، شرایط توپوگرافی منطقه و مورفولوژی خاص رودخانه در استان چهارمحال و بختیاری باعث زهکشی کل اراضی در استان می گردد و این موضوع عاملی در جهت افزایش دبی رودخانه است. رودخانه بر اساس تقسیمات جغرافیایی کشور، از سرآب رودخانه ، ارتفاعات زردکوه بختیاری، منطقه کوهرنگ تا نزدیکی قلعه شاهرخ در استان چهارمحال و بختیاری است و از آن به بعد تا حجت آباد وارد منطقه جغرافیایی استان اصفهان می گردد (سد، مخزن سد زاینده رود و سد تنظیمی زاینده رود)، از پایین دست حجت آباد تا حدود چم نار، رودخانه مجدداً وارد استان چهارمحال و بختیاری و سپس وارد استان اصفهان می شود. ورودی تونل گلاب و ایستگاه هیدرومتری در محل سد تنظیمی زاینده رود، مرز ورودی به استان استان چهارمحال و بختیاری بوده و ایستگاه آب سنجی دیگری در نزدیکی پل زمانخان قرار دارد و بیشترین برداشت ها در حدفاصل این دو ایستگاه هیدرومتری قرار دارند. بر اساس آمار شرکت آب منطقه ای حجم سالیانه آب ورودی به استان با حجم جریانات خروجی برابر و در سال های پر آبی بیشتر می باشد. این در حالی است که کشاورزان حاشیه رودخانه از قدیم حق آبه داشته اند و تعدادی بهره بردار نیز حق آبه از وزارت نیرو همانند: کارخانجات، صنایع بزرگ، کشت و صنعت های جدید کشاورزی، شهر ها و روستاهای جدید، در استان اصفهان و یزد خریداری نموده اند. و در طومار شیخ بهایی به صراحت ذکر شده است که سرآب رودخانه حق برداشت آب را دارند و از قانون تقسیمات آب مبرا هستند.

۳- آلودگی رودخانه

     تا بحال گزارشی دال بر آلودگی رودخانه توسط محققین در حد فاصل بالا دست پل کله گزارش نشده است. تنها در سال ۱۳۸۷ به دلیل برخورد یک دستگاه بلدوزر متعلق به اداره راه و ترابری استان چهارمحال و بختیاری به منظور تعریض جاده با لوله خط انتقال نفت به پالایشگاه اصفهان باعث آلودگی مقطعی گردید که این قضیه تنها یک حادثه بوده است. اما مطالعات تونل گلاب در سال ۱۳۷۳ و عملیات اجرایی آن در سال ۱۳۸۴ شروع گردید.

      با توجه به قوانین مذکور و واقعیت های میدانی، تونل انتقال آب گلاب یک کار غیر کارشناسی و سیاسی است و چنانچه جریان رودخانه زاینده رود منحرف گردد ،  نتیجه آن خشک شدن رودخانه در حدفاصل حجت آباد تا باغ بهادران بوده و اتفاقات زیر قابل پیش بینی خواهد بود.

الف- جمعیتی برابر ۴۳۵۰۰ نفر که در حال حاضر شاغل و دارای مسکن، مدرسه و امکانات رفاهی نسبی (ساکنین قراقوش، گرمدره، مارکده، یاسه چای، هوره، سوادجان، دشتی، چم کاکا، چم عالی، چم جنگل، ایلبگی، چم خلیفه، چلوان، چم زین،شوراب صغیر، شوراب کبیر، محمد آباد، صادق آباد، سامان، کاهکش، چم خرم، چم نار، قسمتس از شهر بن   در استان چهارمحال و بختیاری و تعدادی روستا و شهر در استان اصفهان)هستند به کجا مهاجرت اجباری خواهندنمود؟ شهر اصفهان و یا دیگر شهرها، مسئله اشتغال مجدد، سرپناه و امکانات رفاهی مورد نیاز آنهاچه خواهد شد؟

ب- فضای سبز ایجاد شده در حاشیه رودخانه زاینده رود باعث ایجاد محیطی تفرجگاهی برای بیشتر مردم خصوصاً ساکنین استان اصفهان شده است که معمولاً در طول ایام سال خصوصاً فصول بهار، تابستان و اوایل پاییز مورد استفاده قرار می گیرد که این خود باعث آرامش و تسکین اعصاب مردم استان اصفهان می گردد.

ج- فضای سبز ایجاد شده در حاشیه و تپه ماهورهای اطراف رودخانه، ضمن ایجاد فضای سبز، لطافت هوا و تولید اکسیژن، تولید هوای پاک و حرکت این توده هوا با توجه به جهت وزش بادهای غالب منطقه به سمت شهر بزرگ اصفهان، باعث پاکی و لطافت هوای شهر می گردد. باغات حاشیه رودخانه چنانچه حتی یک ماه با خشکی رودخانه مواجه شوند برای همیشه از بین خواهند رفت.

د- رودخانه ها با توجه به وضعیت توپوگرافی، شیب کف، مورفولوژی خاص و میزان دبی جریان یافته در رودخانه دارای خودپالایی و تصفیه خودکار آب می باشند. با انحراف آب رودخانه این ویژگی از بین خواهد رفت و در بستر رودخانه جریانی متعفن وجود خواهد داشت که باعث آلودگی محیط زیست و از بین رفتن آبزیان و محیط با طراوت اطراف خواهد شد.

ه – بیش از ۹۳ درصد آب رودخانه زاینده رود از استان چهارمحال و بختیاری تامین می گردد، در قوانین و مقررات ملی و بین المللی اشاره شده که حق تقدم برداشت و مصرف آب غیر از شرب با سرآب رودخانه می باشد. حال اگر ما تابع قانون هستیم چه لزومی دارد که آب رودخانه منحرف گردد. اگر خشکسالی است که چنین است چه لزومی به کشت برنج و احداث کارخانجات صنعتی در استان اصفهان می باشد؟

و- یکی دیگر از قوانین ملی و بین المللی صرفه جویی مصرف آب در حوضه مقصد است. آیادر استان اصفهان در بخش کشاورزی الگوی کشت یهینه رعایت می گردد (کشت برنج حذف شده است)؟ چمنزارهای وسیع با مصرف آب زیاد حذف شده اند؟ چرا در بخش شرب مصرف سرانه آب بجای ۱۷۰ لیتر در روز ۳۰۰ لیتر منظور شده است؟ در بخش صنایع، مگر صنایع نیازمند آب بر حسب قانون نباید در مناطق پر آب ساخته شوند؟ چرا تمام کارخانجات صنعتی تنها در اصفهان می بایست احداث گردند؟ اینها با کدامین قوانین ملی و بین المللی سازگاری دارند؟در اصفهان با مصرفی معادل شش میلیون مترمکعب در سال چنانچه ۱۰ درصد در مصرف آب صرفه جویی گردد با منظور نمودن راندمانهای انتقال و توزیع آب معادل میانگین آورد جریان سد زاینده رود صرفه جویی خواهد شد.

     به نظر می رسد چنانچه بدون در نظر گرفتن مسائل ناسیونالیستی، سیاسی، منافع گروهی و با دیدی ژرف، آینده نگری و چند بعدی مدیریت صحیحی بر رودخانه زاینده رود اعمال گردد، می توان بدون خشک شدن و انحراف رودخانه به استفاده پایدار از رودخانه  دست یافت به گونه ای که در سراسر رودخانه زاینده رود صدا و نغمه جریان آب به گوش برسد.

نقدی بر انتقال آب بین‌حوضه‌ای در ایران از دیدگاه یک متخصص منابع آب(قسمت اول)

چهارشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۳۹۱

     رحیم علیمحمدی پژوهش‌گر سخت‌کوش و پرتلاش مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری در نخستین یادداشتی که برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال کرده است، با نگاهی کارشناسی و بر بنیاد یافته‌های علمی و اسناد و شواهد موجود در منطقه، نقطه‌نظرات و دیدگاه‌های کارشناسی خود را در خصوص ماجرای طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای زاینده‌رود بیان داشته‌اند. ایشان در این یادداشت در تحلیل اوضاع و احوال هر یک از این مجاری انتقال آب، مشروحا” به نکات مهم و تأمل‌برانگیزی اشاره نموده‌اند.

     نوشتاری که در زیر می‌خوانید مشروح نقطه‌نظرات این پژوهش‌گر منابع آب کشور است که با خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک گذاشته شده است:

انتقال آب بین حوضه‌ای

     از اهمیت آب همین بس که خداوند منان در کتاب خود فرموده “آب مایه حیات است”. انسان هم بخوبی این قضیه را دریافته است و همه میدانند هر جامعه ای که بخواهد توسعه پیدا کند و رشد نماید به آب نیاز دارد. زیرا انجام هر کار و فرآیند هر فعالیتی در جامعه منوط به تاًمین آب می باشد. تنها منبع اصلی تولید و عرضه آب در این جهان طبیعی، بارندگی می باشد و میزان آب تولید شده بستگی به مقدار عرضه بارش ها دارد. در این راستا استان چهارمحال و بختیاری با توجه به شرایط ویژه جغرافیایی، توپوگرافی و اقلیمی از نظر میزان و نوع بارش در کشور حائز اهمیت بوده است (میانگین های بارش در دنیا، ایران و استان عبارتند از ۸۵۰، ۲۵۰ و ۵۶۰ میلیمتر در سال و مناطق شمال غرب و قسمتی از غرب استان چهارمحال و بختیاری بیش از ۱۲۰۰ میلیمتر در سال است).

     در دنیا انتقال آب بین حوضه ای به عنوان یک مسئله مهم و با حساسیت مورد طرح و بررسی قرار  می گیرد، که بنا بر دلایل اقلیمی و شرایط خاص توپوگرافی در مناطق مختلف با توجه به رشد علم و تکنولوژی، آب را از مناطق پر بارش و کم جمعیت به مناطق کم بارش و پر جمعیت از روش های مختلف و با استفاده از سازه های انتقال آب همانند: کانال ها، لوله ها، قناتها ، تونل ها و … ضمن رعایت قوانین و مقرات موجود منتقل می نمایند. این در حالی است که با توجه به قوانین و مقررات موجود در کشور ما و سازمانهای بین المللی (یونسکو) مورد تائید و تصویب دوائر مختلف که جهت اجرای طرحهای انتقال آب میبایست قبل از اجرا  رعایت گردند بشرح ذیل می باشند.

۱- حوضه های مبداء و تامین کننده آب،  نباید مشکل کمبود آب داشته باشند.

۲- حوضه های مقصد باید نهایت صرفه جویی و بهره برداری را نموده باشند و تمام راههای جبران کسری آب را در حوضه های خود اعمال نموده باشند.

۳-  در طرح های انتقال آب بین حوضه ای می بایست کلیه مسائل و نکات علمی، فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در حوضه های مبداء،  مقصد و در حد فاصل آنها رعایت شده باشد.

۴- روش های انتقال آب و سازه های مورد استفاده و پیش بینی شده، خسارتی را به حوضه های مبداء وارد ننمایند.

۵- حوضه های مقصد و مبداء بایستی برنامه جامعی را تدوین و اجراء نمایند تا حوضه های اصلی آبخیز تقویت شده و از حیز انتفاع خارج نگردند.

۶- طرح ها و پروژه های زیربنایی و نیازمند آب به محل سرشاخه ها و حوضه های آبخیز منتقل گردند.

۷- درآمد حاصل از انتقال و فروش آب، بین حوضه های مبداء و مقصد بطور عادلانه تقسیم گردد.

۸- دیدگاهها و مدیریت های اعمال شده میبایستی فراملیتی باشند و از دخالت دادن مسائل سیاسی جدداً جلوگیری گردد.

وضعیت بارش و تولید آب در حوضه زاینده رود

الف: از سال ۱۳۸۶ تا بحال در استان چهارمحال و بختیاری خشکسالی ممتد وجود دارد. این در حالی است که هیچ طرح جامعی به منظور کاهش اثرات زیانبار این پدیده طبیعی در منطقه اجراء نشده و کمتر از عوامل و بهره برداران استفاده شده است.

ب: تنها منابع ذخیره آب در منطقه دو قسم می باشند:

 ب – ۱ : بارش برف در منطقه و برودت هوا، و ذخیره برف از زمستان تا اواخر بهار و حتی تابستان،  بگونه ای که در سالهای قبل از ۱۳۸۶ ارتفاع متوسط برف باقیمانده در اوایل بهار در سطح حوضه آبخیز ، یک متر بوده است اما از سال ۱۳۸۶ با شروع خشکسالی این ارتفاع به کمتر از بیست و پنج صدم متر رسده است.

ب – ۲ : سد زاینده رود با حجمی درحدود یک و دودهم میلیارد مترمکعب است. که دریافت کننده آب حوضه آبریز خود و آب های منتقل شده توسط تونل های شماره یک، دو و سه کوهرنگ و تونل چشمه لنگان می باشد. آمار شرکت آب منطقه ای اصفهان بیانگر آنست که از سال ۱۳۸۶ تا بحال مخزن سد در اوایل بهار (فروردین ماه) پر نشده است. از طرفی به دلیل عدم وجود و ذخیره برف در سطح حوضه تونل های انتقال آب با یک سوم ظرفیت خود یعنی حدود نود تا یکصد میلیون مترمکعب آب در سال (هر تونل) به جای دویست و پنجاه تا سیصد میلیون مترمکعب در سال آب را به حوضه زاینده رود منتقل نموده است ( یعنی هر کدام از تونل ها با یک سوم ظرفیت خود عمل نموده اند). لازم به ذکر است که این ظرفیت علاوه بر حجم مخزن سد زاینده رود می باشد زیرا می بایستی با گرم شدن هوا و ذوب برف ها در فصول بهار، تابستان و پاییز ضمن ذوب تدریجی برف های ذخیره شده در منطقه، توسط سازه های اجراء شده به حوضه زاینده رود منتقل می گردند.

     لطفاً محاسبه نمایید چنانچه حجم مخزن سد بطور میانگین ششصد میلیون مترمکعب در سال و آورد تونل ها ، یک سوم باشند یعنی بیش از پنجاه درصد پیش بینی ها  تحقق نیافته و هر سال حوضه زاینده رود دارای بیلان منفی بوده است.

ج : رودخانه زاینده رود با توجه به شرایط خاص زمین شناسی و توپوگرافی آن خصوصاً در استان چهارمحال و بختیاری قابلیت زهکشی خوبی دارد به گونه ای که بر اساس آمار اندازه گیری شده شرکت آب منطقه ای اصفهان در ایستگاههای دبی سنجی سد تنظیمی زاینده رود (ورودی به استان چهارمحال و بختیاری) و پل زمانخان (خروجی رودخانه از استان چهارمحال و بختیاری) بیانگر آنست که حجم آب ورودی با حجم آب خروجی از استان واقع در زیردست سد زاینده رود، در سال تقریباً برابر می باشند. لازم به ذکر است که در طول این بازه، بحث راندمان انتقال آب مطرح می باشد و بر اساس قوانین هیدرولیکی و هیدرولوژیکی جریان های روباز، معمولاً دبی خروجی می بایستی از دبی ورودی کمتر باشد.

د : بحث آلودگی آب، به دلیل شرایط خاص توپوگرافی رودخانه از نظر وجود شیب تند و مقدار دبی جریان، و خود پالایگی رودخانه بر اساس مطالعات انجام شده توسط محققین مختلف تا بحال هیچ گونه گزارشی دال بر آلودگی جریان آب در رودخانه قبل از پل کله و باغبهادران اعلام نشده است. تنها یک حادثه در سال ۱۳۸۷ در نزدیکی روستای چلوان (برخورد یک بلدوزر با لوله انتقال نفت به پالایشگاه اصفهان) رخ داده که باعث آلودگی کل منطقه گردید.

ه : فضای سبز ایجاد شده در حاشیه رودخانه زاینده رود اولاً باعث ایجاد فضای مناسب تفرجگاهی برای مردم کل منطقه خصوصاً ساکنان استان اصفهان شده است. ثانیاً به دلیل گستردگی استان اصفهان و عبور توده ها از این منطقه به سمت استان و شهر اصفهان، باعث تصفیه بهتر و لطافت  هوا در استان اصفهان می گردد. ثالثاً باعث تقویت آبخیزداری و جلوگیری از فرسایش در منطقه می شوند. رابعاً ایجاد اشتغال مولد نموده و از مهاجرت های بیرویه جلوگیری می نماید.

سازه های موجود در تصفیه خانه آب شرب در بابا شیخ علی

۱- سد انحرافی چم آسمان (سال شروع   ۱۳۶۰، سال خاتمه ۱۳۶۷) و بتنی با طول تاج ۱۵۰ متر

۲- حوضچه های رسوبگر با مساحتی بالغ بر ۲۰۰مترمربع

۳-  تونل انتقال آب خام به طول هشت کیلومترو قطر سه متر

۴- تصفیه خانه بابا شیخ علی، فاز یک این تصفیه خانه در سال ۱۳۶۸ با ظرفیت ۵ مترمکعب در ثانیه و فاز دو این تصفیه خانه در سال ۱۳۸۰ با ظرفیت هفت و نیم مترمکعب در ثانیه احداث و به بهره برداری رسیده است (ظرفیت تصفیه خانه دواز ده و نیم مترمکعب در ثانیه می باشد) .

۵-  تونل انتقال آب تصفیه شده، دارای طولی برابر ۱۸ کیلومتر و قطر تمام شده ۲٫۶ متر می باشد و قادر است بالغ بر ۱۲ متر مکعب آب تصفیه شده را به شیرخانه اشترجان انتقال دهد .

تونل انتقال آب گلاب

     تونل انتقال آب گلاب با ظرفیت بیست و دو و نیم مترمکعب در ثانیه آب را از سد تنظیمی زاینده رود (حجت آباد) به بالادست شهر رضوانشهر به طول ۲۵ کیلومتر منتقل می نمایدکه عملیات اجرایی آن از سال ۱۳۸۴ شروع شده و تا بحال کارگاههای موجود در منطقه فعال بوده و می باشند.

     فاز یک این تونل بطول ده و نیم کیلومتر حفاری و لاینینگ شده است که آب را به تونل دسترسی گلاب منتقل می نماید. فاز دو تونل بطول ۱۵ کیلومتر، در حال حاضر در سه محل از سمت خروجی تونل (رضوانشهر، خمیران و حد فاصل آنها) کارگاهها فعال و در حال حفاری می باشند. و کارگاه چهارم نیز در محل گلاب آماده حفاری است.

     لازم به ذکر است که در سالهای خشکسالی دبی متوسط رودخانه زاینده رود کمتر از ده مترمکعب در ثانیه بوده است. لذا براساس مطالب ارائه شده دلیل خاصی جهت تغییر مسیر رودخانه زاینده رود و جابجایی محل تصفیه خانه آب شرب استان اصفهان که با هزینه گزافی در سال ۱۳۸۰ به بهره برداری کامل رسیده است وجود ندارد.

تونل سوم کوهرنگ

     این تونل یطول ۲۴ کیلومتر جهت انتقال ۲۵۵ میلیون مترمکعب آب در سال طراحی شده که عملیات اجرایی آن از سال ۱۳۷۳ شروع شده و هنوز به اتمام نرسیده است.  تونل سوم کوهرنگ نیازمند احداث سد کوهرنگ سه (سد بتنی دوقوسی به ارتفاع ۱۳۰ متر و گنجایش مخزن ۳۶۵ میلیون مترمکعب) بر روی رودخانه کوهرنگ و در پایین دست نونل های شماره یک و دو قرار دارد که تا کنون تنها جاده های دسترسی به جایگاه سد احداث شده است و عملیات اجرایی سازه اصلی سد شروع نشده است. در سال های خشکسالی نباید انتظار عملکرد و آورد قابل توجهی آب از تونل سوم کوهرنگ به حوضه زاینده رود بود، و در نتیجه تاثیر قابل ملاحظه ای در افزایش دبی متوسط رودخانه در سالهای خشکسالی ندارد.

مهمترین خواسته مردم دیار بختیاری در دور چهارم سفرهای استانی؛ توقف پروژه های انتقال آب بین حوضه ای

جمعه, ۲۰ آبان, ۱۳۹۰

جمع کثیری از مردم، دانش آموختگان و فعالان منابع طبیعی و محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری، در پی کم توجه ای مسئولان وزارت نیرو نسبت به اعتراضات و مخالفت های مردم و مسئولان منطقه به طرح های غیرکارشناسی و بحث برانگیز “انتقال آب بین حوضه ای” از سرشاخه های کارون بزرگ به استان های فلات مرکزی کشور، در اقدامی انتقادآمیز، نامه بسیار مهمی به رئیس جمهور نوشته اند. در این نامه که رئیس جمهور به عنوان مدیر آب چهارمحال و بختیاری  مورد خطاب گرفته شده است با بیان اوضاع وخامت بار مدیریت منابع آب استان و خسارات غیرقابل جبران ناشی از پروژه های انتقال آب اجرا شده و در دست اقدام، درخواست کرده اند تا رئیس جمهور به عنوان عالی ترین مقام اجرایی کشور و همچنین قولی که در جمع مردم در سفرهای قبلی داده اند و خود را مدیر آب چهارمحال و بختیاری معرفی کرده اند، مسئولان وزارت نیرو را وادار به تن دادن به نظرات کارشناسی و نتایج مطالعات صورت گرفته توسط مرکز پژوهش های مجلس در سال ۱۳۸۷، سازمان حفاظت محیط زیست کشور و شرکت مدیریت منابع آب ایران کرده و زمینه دست یابی به گزینه های خردمندانه بر مبنای توانمندی های واقعی اکولوژیکی و خواهش های بوم شناختی مناطق، برای پایداری دیار بختیاری و استان های فلات مرکزی را فراهم نمایند.

متن کامل نامه:

جناب آقای دکتر محمود احمدی نزاد

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

با سلام و تقدیم احترام؛

در سال های اخیر، طرح های جدید انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به استان های دیگر از جمله طرح بهشت آباد و تونل گلاب مطرح شده که اجرای آن ها، مشکلات جدی برای منابع آب آینده استان ایجاد خواهد کرد. متأسفانه این طرح ها، بدون توجه به قوانین و ضوابط ملی و بین المللی تصویب شده و در حالیکه میلیاردها تومان از بیت المال کشور برای اجرای شتابزده این تونل های غیرکارشناسی تخصیص داده می شود، برای اجرای طرح های حیاتی و کم هزینه استان چهارمحال و بختیاری، نظیر طرح انتقال آب ونک به لردگان، آبرسانی شرب محور بن – بروجن، انتقال آب سبزکوه، طرح عمران زاینده رود جنوبی و تأمین آب به شهرستان های اردل و کوهرنگ تعلل می شود. این رویه با کدام موازین عدالت خواهانه که شعار آن داده می شود، سازگار است.

با توجه به تجارب تلخ حفر تونل سوم کوهرنگ در خشک شدن چشمه های مهم منطقه نظیر چشمه بزرگ مروارید و چشمه های دشت زرین و خسارات وارد شده به مردم و محیط زیست، چرا باید تونل هایی به مراتب خطرناک تر، مثل بهشت آباد و گلاب مورد پیگیری عده ای زیاده طلب قرار گیرد؟ واقعأ چه کسی پاسخگوی این همه فجایع زیست محیطی و اجتماعی می باشد؟ بدیهی است اگر امروز اقدام مناسب صورت نگیرد در آینده تبعات سیاسی و امنیتی بوجود خواهد آمد. بی تردید سؤالات بی پاسخ زیادی وجود دارد که در ادامه به گزیده ای از آنها اشاره می شود تا در مورد آن ها بیاندیشیم و از خود بپرسیم چه باید کرد و از چه کسی باید مدد گرفت؟

۱) آیا می دانید حفر تونل بهشت آباد که ۳ برابر طولانی تر از تونل سوم کوهرنگ است (با طول بیش از ۶۵ کیلومتر و در عمق بیش از ۳۰۰ متر) چه پیامدهای زیست محیطی و اجتماعی برای استان های چهارمحال و بختیاری و خوزستان بدنبال خواهد داشت؟

۲) آیا می دانید با حفر تونل بهشت آباد و زهکش شدن آب های زیرزمینی مناطق مسیر از جمله دشت های شلمزار، جونقان، کیار، هفشجان، فرخشهر و شهرکرد، چه مشکلات و محرومیت هائی برای ساکنان حوضه بهشت آباد – که ۶۰ درصد جمعیت استان را تشکیل می دهند – بوجود خواهد آورد و چه آینده ای در انتظار آنها خواهد بود؟

۳) آیا میدانید طرح بهشت آباد با خط لوله با هزینه و آسیب های بسیار بسیار کمتر قابل اجرا است؟ آیا کسانی که اصرار بر حفر تونل بهشت آباد بجای استفاده از لوله دارند، قصدشان تاراج آب های زیرزمینی استان نیست؟

۴) آیا می دانید سهم لازم از منابع آبی بهشت آباد برای استان در نظر گرفته نشده و این امر چه پیامدها، محدودیت ها و محرومیت هائی برای آیندگان این استان و شهرستان های شهرکرد، بروجن، اردل، فارسان و کیار می تواند به دنبال داشته باشد؟

۵) آیا می دانید غائله به طرح بهشت آباد ختم نشده و تونل خطرناک دیگری بنام تونل گلاب ۲ برای انحراف آب زاینده رود در دست اجرا است؟

۶) آیا می دانید در خشکسالی ها آبدهی رودخانه زاینده رود در منطقه سامان چهارمحال و بختیاری به کمتر از ۲۲ مترمکعب بر ثانیه می رسد ولی ظرفیت تونل انتقال آب گلاب(کاشان)، بیشتر از ۲۲ مترمکعب بر ثانیه است؟ این چه معنائی بجز خشک شدن رودخانه زاینده رود در این استان و خشک شدن باغات ۲۳ روستای حاشیه زاینده رود و شهرهای سامان و بن دارد؟

۷) آیا این تونل هائی که گفته می شود طرح ملی هستند کدام مطالعات را انجام داده اند که منافع ملی را در نظر بگیرند؟

۸) آیا می دانید مجامع معتبری هم چون مرکز پژوهش های مجلس، سازمان بازرسی کل کشور و سازمان حفاظت محیط زیست کشور نیز بر این موضوع اتفاق نظر دارند که تونل بهشت آباد با چالش جدی زیست محیطی و اجتماعی مواجه است و نباید حفر شود؟ پس چرا برای این سؤالات گوش شنوائی وجود ندارد؟

کنار چشمه نشسته‌اند و تشنه است کامشان

فرا نشین قله‌اند و خالی است جامشان!

تنها می توان از جناب آقای دکتر احمدی نژاد، که خود را مدیر آب استان چهارمحال و بختیاری می داند، تقاضا نمود که جلوی حفر این تونل های خانمان برانداز و فاجعه برانگیز را بگیرد!

خشکی زاینده‌رود از نگاه محمد درویش

دوشنبه, ۱۰ مرداد, ۱۳۹۰

سهم قربانیان خشکی زاینده رود در خشکی زاینده رود!

محمّد درویش

در هفته ه­ایی که گذشت، بار دیگر تبعات خشک شدن بزرگترین رودخانه مرکزی ایران – زاینده رود – ابعادی رسانه­ ای یافت و حتا عالی­ ترین مقام قانون­گذاری کشور – علی لاریجانی – را نیز وارد میدان کرد. رییس مجلس با اعلام حساسیت ویژه مجلس نسبت به سرنوشت زاینده ­رود، از برگزاری جلساتی منظم با استاندار و شهردار اصفهان سخن گفت و در عین حال، به طور ضمنی مسئولیت توقف طرح بحث برانگیز تونل انتقال آب گلاب را هم تا روشن شدن ابعاد پیچیده­ اش پذیرفت . شایان ذکر است که اجرای طرح انتقال آب به کاشان که با عنوان تونل گلاب از آن یاد می شود، ظاهراً یکی از ملزومات غیر رسمی اما راهبردی! برای دادن مجوز برپایی سی و دومین استان کشور با مرکزیت کاشان است.

این تحولات در حالی به وقوع می­پیوندد که در ششمین روز از مردادماه جاری، عباس حاج رسولی­ ها، رییس شورای اسلامی شهر اصفهان برای نخستین بار در چهل و هفتمین جلسه علنی شورای عالی استان­ ها پرده از آماری بس نگران­ کننده برداشت و این پرده­ برداری را در جایی انجام داد که نمایندگان استان­ های منتقد نسبت به سیاست­ های تبعیض­ آمیز آبی هم حضور داشتند، مانند نمایندگان استان­ های چهارمحال و بختیاری، لرستان و خوزستان که خود را قربانی طرح­ های انتقال آب می­ دانند. حاج رسولی­ ها گفت: بیش از ۳۰۰ هزار کشاورز شرق اصفهان به دلیل کم آبی زاینده رود بیکار شده‌اند و به شهر اصفهان هجوم آورده‌اند . او این سخنان را در حالی بیان داشت که چند روز قبل از آن نیز خبر داده بود که آمار ورود گردشگر داخلی و خارجی به قطب گردشگری ایران – اصفهان – به دلیل خشکی زاینده­ رود تا ۵۰ درصد کاهش یافته است. مفهوم سخنان حاج رسولی­ ها این است که اگر به داد اصفهان و زاینده رود نرسیم، نه تنها کیفیت زندگی در یکی از مهم­ترین استان های کشور دچار لکنت می­ شود، بلکه ابعاد نامیمون این بحران می­ تواند در حوزه اقتصادی و اجتماعی دامن کل کشور را هم گرفته و تبعاتی فرامنطقه ­ای برجانهد. دریافتی که به نظر می­ رسد، بسیاری از مدیران ارشد و نمایندگان استان اصفهان در مجلس شورای اسلامی هم در آن اشتراک نظر دارند. به نحوی که محمدکریم شهرزاد، یکی از نمایندگان اصفهان در مجلس شورای اسلامی هم پیش­تر، چالش خشک شدن زاینده ­رود را یک مسأله ملی تعریف کرده و خواستار توجه مدیریت کلان کشور به چاره ­جویی در این رخداد غم­ انگیز شده بود.

این ها را نوشتم تا توجه خوانندگان فهیم را به یک نکته ظریف و در عین حال مهم در بروز بحران پیش آمده و چرایی آن جلب کنم.

آنچه که در دیار زنده رود رخداده و سبب شده تا با مرگ گاوخونی، زمزمه­ های عقب­ نشینی حیات در شرق اصفهان با پوم تاکی از همیشه پرطنین­ تر شنیده شود، فقط به دلیل خشکسالی یا بروز تغییر اقلیم نبوده است. وقتی که ما مجوز تأسیس بزرگ ترین و پرمصرف­ ترین صنایع خود (فولاد و آهن) را در این استان می­ دهیم، صنایعی که به تنهایی حدود ۳۶۰ میلیون مترمکعب از آب زاینده رود (نزدیک به نیمی از کل بده سالانه این رودخانه) را در خود می بلعند؛ وقتی که با افتخار اعلام می­ کنیم که رشد اشتغال در استان اصفهان در طول دو دهه گذشته چندین برابر متوسط رشد و ایجاد اشتغال در کشور بوده است و وقتی که به جای افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی و کاهش ضایعات این بخش در یکی از قطب­ های علمی کشور، عملاً در اندیشه افزایش آمار تولید به هر بهایی و با افزایش سطوح کشاورزی متوقف مانده­ ایم، معلوم است که باید انتظار چنین تنش های اقتصادی و اجتماعی بزرگی را هم داشته باشیم. جالب است که دکتر شهرزاد، یکی از نمایندگان اصفهان در مجلس شورای اسلامی هم به طور ضمنی این مسأله را پذیرفته که همه­ ی گناه پیش آمدن وضع موجود و عبور گله­ های گوسفند و بز به جای آب گوارای زاینده رود از دالان­ های سی و سه پل را نباید به گردن خشکسالی انداخت . او با اشاره به وضعیت مدیریت یکپارچه آب در سطح حوضه آبخیز زاینده ­رود، می­گوید: ما در ساماندهی این بخش به‌شدت مشکل داریم، چون این اقدام ربطی به خسکسالی پیدا نمی‌کند.

مشکل اصلی در استان اصفهان این است که سال ها در عناد با توانمندی­ های بوم­ شناختی استان کوشیده­ ایم تا به هر قیمتی شاخص­ های اقتصادی را ارتقاء بخشیم و توجه نکرده­ ایم که هر سرزمینی استعداد آستانه­ ای از توسعه و ظرفیت پذیرش را دارد. شوربختانه بهانه­ مان هم برای چنین حاتم­ بخشی­ هایی در دادن مجوز گسترش بی ضابطه بخش صنعت، خدمات و کشاورزی استان آن بوده که به گفته حاج رسولی­ ها: از مجموع ۲۳۰ هزار شهید کشور، تعداد ۲۳ هزار شهید، ۴۳ هزار جانباز و ۱۳۰ هزار اسیر فقط متعلق به استان اصفهان است . معنی سخن این مقام استانی آن است که ما این خدمات خارج از توان بوم شناختی اصفهان را به این دلیل به این استان تزریق کردیم تا به نحوی از زحمات و دلیرمردی مردمان زنده رود قدردانی کنیم، در حالی که عملاً ضریب ناپایداری بوم شناختی (اکولوژیکی) را در استان افزایش داده و خاور آن را به یکی از مهم ترین کانون های بحرانی فرسایش بادی و چشمه تولید گرد و خاک بدل ساختیم و در حقیقت به مردم شریف این استان دست مریزادی که نگفتیم، هیچ؛ امکان بهره­ مندی از یک زندگی باکیفیت برای فرزندانش­ان را هم با مخاطره ­ای جدی روبرو ساختیم.

و این درست همان اشتباهی بود که با زدن سد پانزده خرداد در قم هم مرتکب شدیم و آنگاه با احداث خط انتقال آب از سرشاخه های دز تکمیلش کردیم و همان اشتباهی است که با اصرار بر احداث تونل گلاب و بهشت آباد در اصفهان انجام می دهیم و هیچ متوجه نیستیم که این مسکن ها، فقط آثار ظاهری درد را تسکین می دهد و نه خود درد را.

حال به عنوان مندرج در پیشانی این یادداشت، دوباره بنگرید و از خود بپرسید: سهم اهالی دیار زنده رود در مرگ زنده رود چقدر است؟!

بخشی از این یادداشت در شماره دهم مرداد ۱۳۹۰ روزنامه شرق انتشار یافته است.

ماجرای سدی که برای اهالی اش نامحرم است!

پنجشنبه, ۱۶ تیر, ۱۳۹۰

روز گذشته – چهارشنبه پانزدهم تیر ماه ۱۳۹۰ – آئین بهره برداری از سد کارون ۴ و مراسم جشن خودکفایی صنعت سد سازی کشور با حضور رئیس جمهور در استان چهار محال و بختیاری برگزار شد. شگفت آور اینکه خبرنگاران و نمایندگاه رسانه های محلی، نمایندگان مردم چهارمحال و بختیاری در مجلس شورای اسلامی و مدیران ارشد محلی از استان چهارمحال و بختیاری نتوانسته اند – یا اجازه پیدا نکرده اند – در این جشن شرکت کنند! خصوصا” مردم منطقه که با پلاکاردها و پارچه نوشته هایی از بحران آب ایجاد شده در منطقه از سکونتگاه های شهری و روستایی اطراف کارون ۴ خود را به محل برگزاری جشن رسانده بودند تا در کنار هیاهو و پایکوبی آب سالاران وزارت نیرو فریاد های تشنگی خود و بی آبی سرزمین شان را به گوش عالی ترین مقام اجرایی کشور – که اتفاقا” در سفر دور دوم هیأت دولت به استان، خود را مدیر آب چهارمحال و بختیاری برای پاسخگویی و دفاع از حقوق مردم استان معرفی کرده بودند – نتوانسته اند مجوز حضور در این جشن ملی را از مقامات وزارت نیرو و دست اندرکاران سد کارون ۴ دریافت کنند.

حیرت آورتر اینکه رئیس جمهور در این جشن، «جلسه رسیدگی به اعتراضات مردمی نسبت به مشکلات ناشی از طرح های انتقال آب بین حوضه ای بهشت آباد و تونل گلاب» را که در مورخه ۲/۴/۹۰ و با حضور معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا، استاندار چهارمحال و بختیاری، نمایندگان مردم استان در مجلس شورای اسلامی، نمایندگان مراگز دانشگاهی، جمعی از منتخبان مردم و کشاورزان منطقه و نمایندگاه رسانه ها در محل استانداری چهارمحال و بختیاری تشکیل شده بود را “تنها یک جلسه تبلیغاتی” خواندند که مردم چهارمحال و بختیاری نبایستی ماجرای آن نشست تشریفاتی را جدی بگیرند!

اگر این سخنان رئیس جمهور در پاسخ به سؤالات برخی خبرنگاران، شوخی نبوده است بسیار تأسف آور است که عالی ترین مقام اجرایی کشور نیز رسیدگی به مطالبات به حق مردم در ایام نزدیک به برگزاری انتخابات را بیشتر رفتارهای تبلیغاتی و انتخاباتی می دانند! و با طنز و شوخی از منطقه بهشت آباد – محل احداث سد انتقال آب به فلات مرکزی – یاد می کنند!

به خوانندگان عزیز “طبیعت بختیاری” پیشنهاد می کنم «حاشیه های سفر پروژه ای رییس جمهور به چهارمحال و بختیاری برای افتتاح رسمی سد و نیروگاه کارون ۴» که به قلم خانم مینا شیروانی ناغانی – بانوی خبرنگار و وبلاگ نویس دیار بختیاری – در آژانس خبری بختیاری (ایبنانیوز) منتشر شده است را حتمن بخوانید.