بایگانی “توسعه و محیط زیست”

نامه دلواپسان زاینده‌رود, امروز به رییس‌جمهور!

جمعه, ۲۴ مرداد, ۱۳۹۳

     این بار نامه سرگشاده مدیران ارشد ادواری اصفهان خطاب به رییس‌جمهور نوشته‌شده است. نامه اول خطاب به آقای جهانگیری معاون اول رییس‌جمهور بود که در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۹۳ در درگاه مجازی پایگاه خبری تحلیلی انتخاب منتشر شد و این دومین نامه‌ی معروف به نامه ۱۷۲ مدیر ارشد فعلی و سابق اصفهان، در تاریخ ۲۱ مرداد ۹۳ در پایگاه خبری تحلیلی رویش منتشر شد است.

       امضاء کنندگان این نامه که به وزرا و مدیران ارشد اصفهانی و همچنین مسئولان تصمیم‌گیر ادواری اصفهان معروف هستند، برخلاف نامه اول که به‌ظاهر دغدغه‌مند حوزه محیط‌زیست بودند، امروز بیشتر دلواپس ناهنجاری‌های اجتماعی و معیشتی ناشی از بحران آب در اصفهان هستند و از حیث توطئه‌های سیاسی و اجتماعی در منطقه، رییس دولت تدبیر و امید را هشدار داده‌اند! جالب آنکه این هشدار به‌ظاهر خیرخواهانه از سوی هر دو گروه سیاسی چپ و راست اصفهان به جناب روحانی داده‌شده است که در ادبیات سیاسی کشور ما هم به نوع خود حائز اهمیت است!

      جالب است بیش از ۳۰ سال در ۱۰ دولت گذشته همین مقامات و مسئولان دیروز در دیار زاینده‌رود، بدون دلواپسی و بیم از تبعات فاجعه‌بار توسعه ناپایدار مدیریت کردند و ذخایر محیط‌زیست آن دیار را بدون دلواپسی بر باد دادند و کمترین توجه‌ای به هشدارهای کارشناسان و متخصصان این حوزه نکردند و هرگز از گسترش بی‌رویه اراضی زراعی و حفر پرشمار چاه‌های مجاز و غیرمجاز کشاورزی و توسعه نامتوازن صنایع پر آب‌بر در این منطقه کم آب دلواپس نشدند! اما امروز نگران بحران آب و تنش‌های اجتماعی ناشی از عملکرد مدیران و مقامات دولت یازدهم در حوزه آب و محیط‌زیست هستند!

      به نظر می‌رسد این مدیران دیروز و دلواپسان امروز یک واقعیت را فراموش کرده‌اند که دیگر دوران سکوت در برابر ذبح ملاحظات محیط زیستی در پای توسعه ناپایدار در کشور به پایان رسیده است و مطالبات محیط زیستی در چنان سطحی از خواسته‌های عمومی قرارگرفته است که دیگر هیچ دولتی نمی‌تواند بی‌مهابا بر بنیاد نفوذ افراد حقیقی و حقوقی، اصول اولیه توسعه پایدار را نادیده بگیرد و حقوق زیستی منطقه‌ای را قربانی زیاده‌خواهی‌های برخی مناطق برخوردار کند.

      کمبود آب شرب برای توجیه پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای هم بهانه‌های نخ‌نما شده و عوام‌فریبانه هستند که متأسفانه امروزه اضافه بر اندوخته‌های طبیعی چهارمحال و بختیاری، منطقه فریدون‌شهر را هم درخطر نابودی قرار داده است. گفتنی است اضافه بر پروژه‌های انتقال آب در چهارمحال و بختیاری، طرح‌های انتقال حدود یک میلیارد مترمکعب آب از سرشاخه‌های رودخانه دز در مرز فریدون‌شهر در دست اجرا است که از طریق سد و تونل پشندگان، سد و تونل گوکان، سد یلان و انتقال آب چغیورت(آبشار پونه زار) و بازهم به بهانه تأمین آب شرب و بانام “ترنم حیات” به سمت اصفهان در حال پیگیری هستند.

      اصل ماجرا این است که سوء مدیریت‌ها و تصمیم‌گیری‌های نا به‌جا و مغایر با ظرفیت‌های بوم‌شناختی برای توسعه کشاورزی و صنعت پر آب‌بر چنان بلایی را بر سر دیار زاینده‌رود و گاوخونی آورده است که اگر با همین رویه تمامی آب‌های سرشاخه‌های کارون در چهارمحال و بختیاری را هم به دشت‌های کشاورزی و صنایع غول‌پیکر اصفهان انتقال دهیم بازهم حق آب‌های به زاینده‌رود و گاوخونی نخواهد رسید.

      باور کنید مشکل زاینده‌رود و گاوخونی و کمبود آب شرب در اصفهان برداشت ۵ درصدی مردمان چهارمحال و بختیاری از بالادست زاینده‌رود نیست که امضاکنندگان این نامه تلاش می‌کنند تا خودشان را از تمامی تقصیرها دور نگه‌دارند، بلکه در حقیقت تصمیمات و برنامه‌های توسعه‌ای ۳ دهه گذشته در زمینه‌های صنعتی، کشاورزی و سیاست‌های اشتغال‌زایی و مهاجرپذیری است که بدون آینده‌نگری، توسعه‌ای ناپایدار و نامتناسب و چنین سرنوشت نگران‌کننده‌ای را برای نصف جهان ایران‌زمین تدارک دیده‌اند. استقرار کارخانه‌های صنعتی پر آب‌بر، توسعه کانال‌های خاکی انحراف آب و گسترش بی‌رویه اراضی کشاورزی، برنج‌کاری‌ها و عدم برنامه‌ریزی مناسب برای همسوسازی الگوی مناسب کشت در منطقه، اتخاذ تصمیمات مهاجرپذیری و توسعه بی‌رویه شهرها و شهرک‌ها، پیش‌فروش و تخصیص غیر کارشناسی آب به استان‌های فلات مرکزی و به‌طورکلی چیدمان و طراحی نادرست توسعه در اصفهان را هدف بگیریم.

      و اما حرف آخر اینکه بهتر است به‌جای بیان چنین دلواپسی‌های اجتماعی و سیاسی و قرار گرفتن در فضای توهمی توطئه و سیاست فرار به جلو و دور نگه‌داشتن خود از سوء مدیریت‌های گذشته، جسورانه و خردمندانه تیغ جراحی را برداشته و باتحمل درد، باصداقت با مردم صحبت کرده و برای یک‌بار به اشتباهات مدیریتی ۳ دهه گذشته در طراحی و هدایت توسعه اصفهان اقرار کنیم و تلاش کنیم با جلب اعتماد مردم، سطح مشارکت آنان در ایجاد مشاغل سبز را بالابرده و به‌جای دامن زدن به تنش‌های اجتماعی میان جوامع محلی از سراب در زرد کوه بختیاری تا پایاب در گاوخونی، با همدلی و همراهی مسئولانه همه مقامات و مدیران مؤثر در هر دو منطقه اصفهان و چهارمحال و بختیاری، تلاش شود تا با مدیریت خردمندانه مبتنی بر مزیت‌های نسبی هر منطقه، شرایط ناپایدار و نگران‌کننده فعلی حاکم بر زاینده‌رود تغییر کند و فارغ از بخشی‌نگری و نگاه‌های یک‌جانبه‌نگرانانه، توسعه‌ای متناسب و سازگار با ظرفیت‌های اکولوژیکی همان منطقه از نو تعریف کنیم.

همین و تمام …

این یادداشت در درگاه مجازی خبرگزاری ایسکانیوز هم منتشر شده است.

متن کامل این نامه را می‌توانید در اینجا بخوانید.

شاید کلید روحانی قفل توسعه چهارمحال و بختیاری را باز کند!

جمعه, ۱۷ مرداد, ۱۳۹۳

روحانی

     بدون شک امیدبخش‌ترین رویکرد دولت تدبیر و امید برای استان چهارمحال و بختیاری که در ششمین سفر استانی هیأت دولت نمود عینی پیدا کرد، تعیین ظرفیت‌های کم‌همتای گردشگری طبیعی به‌عنوان مؤلفه اصلی و زمینه‌ساز شکلگیری توسعه پایدار این دیار بود. استان چهارمحال و بختیاری به لحاظ برخورداری از مزیت‌های طبیعی نسبی مانند جنگل‌های طبیعی، منابع آبی سرشار و آبشارها و چشمه‌های جوشان، رودخانه‌های خروشان و ظرفیت‌ ورزش‌های آبی، تالاب‌ها و کوهستان‌های داری تنوع زیستی گیاهی و جانوری پرشمار، تنوع آب و هوایی به شکلی که می‌توان برف را در تمامی ماه‌های سال در ارتفاعات دید و در زمستان گرما را در مناطق گرمسیری استان تجربه کرد. ظرفیت‌های فرهنگ بومی و آداب و رفتارهای جوامع محلی و عشایر را نیز بایستی به این سیاهه اضافه کرد.

     اکثر کارشناسان و متخصصین منابع طبیعی و محیط زیست کشور بر این باورند که اضافه بر عدم توسعه‌یافتگی، طراحی غلط و هدف‌گیری نادرست در برنامه‌های توسعه‌ای، بسترساز ظهور عوامل تخریب رویشگاههای طبیعی بوده و با افزایش جمعیت و نیازهای اشتغال‌زایی، روند قهقرائی کنونی حاکم بر زیست‌بوم‌های کشور را شدت بخشیده است.

     شوربختانه در تمامی برنامه‌های توسعه‌ای ده دولت قبلی، کشاورزی و یا دامداری به‌عنوان محورهای اصلی توسعه استان مطرح بودند و برنامه‌های اجرایی و سمت‌وسوی توسعه‌ای استان نیز بر اساس همین ظرفیت‌ها بنانهاده شد. حاصل این طراحی‌های توسعه‌ای افزایش وابستگی معیشتی جوامع محلی به سرزمین بود که متأسفانه چندین برابر توان تولیدی این منابع بود. افت شدید سطح آب سفره‌های زیرزمینی، فرونشست زمین و آغاز پدیده دهشتناک بیابان‌زایی در برخی از دشت‌های استان، خشکی و یا کاهش شدید آبدهی چشمه‌ها و چاه‌ها، تخریب جنگل‌ها و توسعه پدیده فاجعه‌بار خشکیدگی و زوال جنگل‌ها و گون‌زارهای استان ره‌آورد چنین نگاه نادرستی به منابع و ظرفیت‌های توسعه‌ای استان بود.

     ازاین‌رو است که رویکرد عالی‌ترین مقام اجرایی کشور در ششمین سفر را امیدبخش می‌دانیم چراکه برخلاف ده دولت گذشته دیگر توسعه متکی به سرزمین را محور اصلی توسعه استان چهارمحال و بختیاری ندانسته و می‌خواهد هوشمندانه و خردمندانه با استفاده از مزیت‌های نسبی گردشگری طبیعی، توسعه پایدار این بخش از ایران‌زمین را کلید زند.

     امید است قدر چنین رویکردهای توسعه‌ای که مبتنی بر توانمندی‌های اکولوژیکی و بوم‌شناختی مناطق است دانسته شده و بر بنیاد دست‌آوردهای ارزشمند از این سفر دولت تدبیر و امید، طرحها و برنامه‌های توسعه‌ای استان با رویکرد اشتغال‌زایی و اقتصاد سبز و هم‌چنین لحاظ اثرات متقابل منابع و التزام عملی به توسعه پایدار به اجرا درآیند.

تقاضا از رییس دولت تدبیر و امید برای تدبیری خردمندانه

دوشنبه, ۹ تیر, ۱۳۹۳

     بدون شک یکی از ارزشمندترین مزیت‌های طبیعی استان چهارمحال و بختیاری، ریزش‌های آسمانی آن است تا جایی‌که این یک درصد خاک وطن را به سرچشمه‌های اصلی دو رودخانه حیاتی کشور کارون بزرگ و زاینده‌رود تبدیل کرده است.

     شوربختانه این نعمت منحصر به‌فردی که از قدیم‌الایام سبب بخت‌یاری مردمان این دیار شده بود و حیات و شادابی دو استان خوزستان و اصفهان را مرهون خود ساخته بود، حالا در اثر توسعه ناپایدار استان‌های هم‌جوار در بخش‌های صنعتی و کشاورزی و رکوردزنی در انتقال آب بین حوضه‌ای، در حال تبدیل شدن به نغمت طبیعت این دیار است!

    ماجرایی که نمایندگان استان چهارمحال بختیاری خواسته‌اند طی نامه‌ای به محضر رئیس جمهور تقدیم دارند تا شاید عالی‌ترین مقام اجرایی کشور خارج از فضای عوام‌فریبانه و جنجالی با نگاهی خردمندانه به آن توجه کند تا در دولت تدبیر و امیدش، تدابیر لازم برای برون رفت این مناطق ایران زمین – چهارمحال و بختیاری، خوزستان، اصفهان و فلات مرکزی – از بحران‌های زیست محیطی پیش‌روی اندیشیده شود.

    متن کامل این نامه که در تاریخ ۷ تیر ۱۳۹۳ در درگاه مجازی خبرگزاری فارس منتشر شده است را می‌توانید در زیر بخوانید:

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
ضمن تقدیر و تشکر از عنایت حضرتعالی مطالب آماده شده در ارتباط با انتقال آب بین حوضه‌ای جهت اطلاع و دستور اقدام ویژه ارسال می‌گردد.

۱- نحوه برخورد با طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای بدلیل گستردگی و پیچیدگی‌های بالا و اثرات عمیق اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی، نباید شبیه سایر طرح‌های عمرانی باشد و لازم است انجام این طرح‌ها به صورت نقطه‌ای نباشد بلکه تصمیم‌گیری در مورد آنها می‌باید منوط به انجام مطالعات جامع مبتنی بر اصول توسعه پایدار و آمایش سرزمین حوضه‌های مبدأ و مقصد (در مورد طرح بهشت‌آباد زاینده رود و کارون) باشد.

۲- ارزیابی عملکرد تونل‌های قبلی انتقال آب از کارون-دز به حوضه زاینده‌رود (تونل‌های ۱،۲،۳ کوهرنگ و تونل چشمه‌لنگان) نشان می‌دهد که این تونل‌ها مجموعاً‌ بالغ بر ۹۵۰ میلیون متر مکعب در سال نیاز جدید به حوضه زاینده‌رود تحمیل کرده‌اند ولی در سال‌های کم‌آبی، آب انتقالی توسط این تونل‌ها به ۵۰۰ میلیون مترمکعب نرسیده است و علت آن در نظر گرفتن متوسط آورد رودخانه به عنوان ظرفیت این تونل‌ها بوده است. پرواضح است این مسئله موجب تشدید بحران کم آبی زاینده‌رود شده است.

۳- در مورد طرح انتقال آب بهشت‌آباد متأسفانه همان اشتباه تونل‌های قبلی تکرار شده و تخصیص آب داده شده به این طرح برای مصارف شرب و صنعت،‌بر اساس آورد نرمال رودخانه معادل ۵۸۰ میلیون مترمکعب در نظر گرفته شده است و چون آب مطمئن حوضه حتی در حالت خوش‌بینانه (بدون اثر تغییراقلیم) در حدود ۳۰۰میلیون متر مکعب برآورد می‌شود، لذا اجرای این طرح موجب تشدید کم‌آبی زاینده‌رود خواهد شد. البته این امر در بند ۲ ابلاغیه تخصیص طرح طبق جمله زیر بیان شده است:

بدیهی است تخصیص‌های فوق مربوط به شرایط آبی نرمال با لحاظ اثر برداشت‌های آب در بالادست سد بهشت‌آباد در استان چهارمحال و بختیاری بودکه توزیع ماهانه آن در جدول شماره ۴ ارائه شده است و در سال‌های خشک که آورد رودخانه کاهش خواهد یافت مقادیر تخصیص آب با اولویت تأمین آب شرب و بهداشت به نسبت کاهش آبدهی روخانه متناسباً کاسته خواهد شد.

۴- مشکل طرح انتقال آب بهشت‌آباد به نحوه برآورد ظرفیت آب قابل انتقال محدود نشده و از نظر روش انتقال آب (با تونل) با مشکلات و چالش‌های عدیده‌ای مواجه است که این چالش‌ها به حدی است که اجرای آن به سرانجام نخواهد رسید، زیرا:

۱-۴- تونل بهشت‌آباد به طول ۶۵ کیلومتر و در عمق زیاد (۳۰۰ تا ۱۲۶۰متر)، از گسل‌های متعدد (۴گلس اصلی و ۴۰ گسل فرعی) عبور کرده و در بخشی از مسیر با تشکیلات کارستیک برخورد می‌کند و با فشار آب زیرزمینی بسیار بالا تا حدود ۶۹بار مواجه می‌شود لذا این امر باعث می‌شود. مشابه با تونل سوم کوهرنگ، حفر تونل با ریسک‌های فنی و اجرایی زیادی مواجه شود تنها با صرف هزینه و زمان زیاد(هزینه بالغ بر ۱۰هزار میلیارد تومان و زمان بیش از ۳۰سال) به انجام برسد. در شرایط اقتصادی فعلی، تأمین مالی پروژه با چالش‌ جدی همراه می‌باشد و این امر توجه به گزینه‌های دیگر را اجتناب‌ناپذیر می‌کند.

۲-۴ برخورد تونل با شکستگی‌ها و گسل‌های مسیر (بویژه گسل اصلی زاگرس) و مناطق کارستیک موجب هجوم آب زیرزمینی محیط با فشار بسیار زیاد (تا ۶۹ بار) به دخل تونل شده و چون دستگاه‌های جدید TBMنمی‌توانند این فشار را تحمل کند تنها راه این خواهد بود که آب زیرزمینی آنقدر تخلیه شود تا فشار آن کم شود و این به معنی تخلیه منابع آب زیرزمینی و خشک شدن چشمه‌ها می‌باشد که در گزارش مشاور طرح، مسئله خشک شدن چشمه‌ها می‌باشد که در گزارش مشاور طرح، مسئله خشک شدن چشمه‌های شلمزار، سلم، وقت ساعت، شمس‌آباد، فرخشهر و .. ذکر شده است. البته چون به هر گسل اصلی تعداد زیادی گسل فرعی ارتباط هیدرولیکی دارد لذا به جز لیست چشمه‌های ذکر شده در گزارش مشاور طرح، خطر خشک‌شدن چشمه‌های دور دست،‌منتفی نخواهد بود. این رویداد که درتونل سوم کوهرنگ نیز تجربه شده (نظیر خشک‌شدن چشمه مروارید، چشمه‌های دشت زری و…) برای حوضه بهشت‌آباد که ۶۰ درصد جمعیت کل استان چهارمحال و بختیاری(۰شهرستان‌های شهرکرد ، بروجن، کیار، فارسان، اردل وبن) را در خود جای داده و عمده مصارف آن به منبع آب زیرزمینی وابسته است به یک جالش عظیم زیست محیطی و اجتماعی استان تبدیل خواهد شد.

۳-۴ حتی اگر تونل بهشت‌آباد حفر گردد به دلیل اینکه این تونل دو ذون مختلف زمین‌شناسی (سنندج- سیرجان) را قطع می‌کند و گسل‌های فعال و زلزله‌خیز (نظیر گسل‌های اردل، زاگرس، جهانبین و رخ) در مسیر آن قرار دارد در زمان بهره‌برداری نیز با عدم قطعیت‌های زیاد و ریسک تخریب مواجه خواهد بود و چون فشار آب زیرزمینی بالا است و لذا تجدید بنای آن بسیار دشوار و زمان بر خواهد بود که این امر بحران‌های شدید کم‌آبی ناخواسته‌ای را در زاینده‌رود بوجود می‌آورد.

۴-۴ البته مشکلات فوق از دید وزارت نیرو پنهان نبوده و به همین خاطر در صفحه دوم ابلاغیه تخصیص طرح، جمله زیر قید شده است:

با عنایت به سیاست وزارت نیرو در خصوص طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای این مجوز تخصیص آب منوط به حداقل رساندن اثرات منفی طرح بر منابع آب زیرزمینی مسیر انتقال بوده لذا آن شرکت می‌بایست با بررسی دقیق مباحث فنی طرح و روش‌های مختلف انتقال آب تعهدات لازم جهت تحقق این موضوع را فراهم نماید.

۵-۴ با توجه به اشکالات فوق از این مراکز در قالب قرارداد منعقده با شرکت اب منطقه‌ای چهارمحال و بختیاری ۶ گزینه جایگزین شامل انتقال با لوله و ترکیب لوله- تونل پیشنهاد گردید که لازم است مشاور طرح این گزینه‌ها را بررسی نماید.

۵- مشکل دیگر طرح انتقال آب بهشت‌آباد، جانمائی غلط احداث سد بهشت‌آباد است که موارد زیر را مورد آن قابل طرح است:

۱-۵ حجم مرده مخزن بسیار زیاد است (۱.۲ از ۱.۷ میلیارد مکعب) که علاوه بر افزایش هزینه‌ها موجب زلزله القائی می‌شود.

۲-۵ وجود گسل‌ها و کارست‌های توسعه یافته در ساختگاه سد، آب بندی پی و مخزن را با مشکلات زیادی مواجه می‌کند.

۳-۵ تشکیلات ناپایدار مارنی منطقه اردل واقع در ساحل چپ مخزن، پس از آبگیری سد به داخل مخزن فرو خواهد ریخت.

۴-۵ در درازمدت کیفیت آب مخزن افت خواهد کرد چون ساختگاه سد در پایین دست تلافی دو رودخانه بهشت‌آباد کوهرنگ در نظر گرفته شده و منابع آب رودخانه بهشت‌آباد که به دلیل تمرکز جمعیت زیاد (۶۰ درصد کل جمعیت استان) و استقرار عمده صنایع سنگین استان (۸۰ درصد صنایع استان) باخطر آلودگی بالا مواجه می‌شود و این امر مانع از تامین آب با کیفیت مناسب برای شرب خواهد گردید. در مقابل کیفیت منابع آب کوهرنگ به دلیل جمعیت کم همواره برای شرب مناسب خواهد بود.

۵-۵ مخزن سد بهشت‌آباد بالغ بر ۲۰۰۰ هکتار اراضی کشاورزی،‌ حدود ۲۰۰ هزار متر مربع مزرعه پرورش ماهی و همچنین شهر و روستاهای منطقه با جمعیت بالغ بر ۵۰۰۰ نفر را به همراه جاده‌ها و تاسیسات زیربنایی منطقه به زیر آب می‌برد که خسارت آن نزدیک به یک هزار میلیارد تومان خواهد بود و این امر توجه به ساختگاه‌های دیگر را الزامی می‌کند.

۶-۵ با توجه به اشکالات عدیده سد بهشت‌آباد در سال ۹۱ شرکت راهور D۲ گزینه احداث شد روی شاخه کوهرنگ در حوالی روستای آلیکوه با ارتفاع ۱۳۵ متر و حجم مخزن ۳۰۰ میلیون متر مکعب را توصیه نمود که این گزینه خسارت مخزن اندکی دارد.

۶- با توجه به موارد بالا اجرای طرح بهشت‌آباد با گزینه موجود (که تنها گزینه بررسی شده می‌باشد) نه تنها برای حوضه زاینده‌رود مفید نخواهد بود بلکه خسارات اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی غیر قابل جبرانی را ایجاد می‌کند و لازم است از اجرای شتابزده طرح ممانعت گردد و گزینه مطرح شده و توصیه‌های ارائه شده از سوی مجامع مختلف (مرکز پژوهش‌های مجلس، سازمان بازرسی کل کشور، مرکز تحقیقات منابع آب، مشاورین مهاب قدس و راهور D۲ و …) مورد توجه قرار گیرد.

۷- باتوجه به رویکرد اصلی دولت تدبیر و امید که عقلانیت و رعایت قانون را سرلوحه کار خود قرار داده انتظار می‌رود با بازنگری در طرح بهشت‌آباد از وقوع بحران‌های زیست‌محیطی اجتماعی و حتی سیاسی و امنیتی در منطقه تحت تاثیر طرح (حداقل ۵ استان خوزستان، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، یزد و کرمان) پیشگیری شود

۸- خوشبختانه اقدامات اخیر وزارت نیرو در ارتباط با طرح گزینه جدید جداسازی سیستم تامین آب شرب استان‌های یزد و کرمان از حوضه زاینده رود (که در این گزینه مستقیما آب از استان چهارمحال و بختیاری بدون حفر تونل بهشت‌آباد با لوله به آن استان‌ها منتقل می‌شود) نشان از عزم دولت تدبیر و امید در حل منطقی مسئله دارد این گزینه با توجه به بحران‌های سال گذشته که خط انتقال آب یزد توسط کشاورزان شرق اصفهان تخریب شده اهمیت فوق‌العاده‌ا در پیشگیری از منازعات منطقه‌ای بر سر تقسیم آب دارد.

وقتی جسارت اعتراف به‌اشتباه نداریم …

پنجشنبه, ۱ خرداد, ۱۳۹۳

     نامه مدیران ارشد و متولیان ادواری اصفهان به آقای جهانگیری به‌عنوان معاون اول رییس‌جمهور و رییس شورای عالی آب کشور در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۹۳ در درگاه مجازی پایگاه خبری تحلیلی انتخاب منتشر شد. ماجرا ازاین‌قرار است که استانداران، معاونان استانداران، فرمانداران، نمایندگان مجلس، وزرا و نیز اعضای شورای شهر اصفهان در ادوار مختلف، به بهانه خشکی زاینده‌رود اقدام به تهیه نامه‌ای برای معاون اول رئیس‌جمهور کرده‌اند تا به قول خودشان با پرده برداشتن از برخی واقعیت‌ها در مورد رودخانه زاینده‌رود، خواستار مساعدت بیشتر دولت برای برون‌رفت زاینده‌رود از بحران شوند.

     این ماجرا از منظر قرار گرفتن موضوعات محیط‌زیستی در شمار دغدغه‌های مسئولان و تصمیم گیران گذشته و حال کشور، اتفاق ارزشمندی است مخصوصاً که ظاهراً همه آنان مدعی هستند که فارغ از دیدگاه‌های سیاسی و گروه‌بندی‌های اصلاح‌طلبی و اصولگرایی، دغدغه‌مند حوزه محیط‌زیست شده‌اند. اما حقیقت تأسف‌آور این ماجرا؛ در ابتدا توهین به شعور اهالی و فرهیختگان پایتخت فرهنگ و ادب کشور – شهر اصفهان – و بعد هم نادیده گرفتن اصول مسلم علمی، ملاحظات محیط زیستی و حقوق شهروندی اهالی بالای رود است! عوام‌فریبی و انداختن اشتباهات به گردن دیگران در نگاه نخست توهین به مخاطب است که متأسفانه به یک ابزار غیراخلاقی برای سرپوش گذاشتن به سوء مدیریت‌ها تبدیل‌شده است.

     حقیقت داستان این است که تا زمانی که مدیران و تصمیم گیران کشور جرأت و شهامت اعتراف به اشتباهات مدیریتی خود را نداشته باشند مشکلات مدیریتی و زیست‌محیطی کشور حل نخواهد شد. درحالی‌که در اصفهان سوء مدیریت‌ها و تصمیم‌گیری‌های نا به‌جا و مغایر با ظرفیت‌های بوم‌شناختی برای طراحی و چیدمان توسعه علت اصلی مرگ زاینده‌رود و نابودی گاوخونی است، مدیران ارشد و تصمیم گیران گذشته تا حال اصفهان، همه علت‌های این فاجعه را مردمان بالای رود می‌دانند! مردمانی که حداکثر اثرگذاری و برادشت‌شان در بدبینانه‌ترین نگاه کمتر از ۷ درصد است.

     مشکل زاینده‌رود تصمیمات و برنامه‌های توسعه‌ای ۳ دهه گذشته در زمینه‌های صنعتی، کشاورزی و شهری است که با نا مدیریتی، توسعه‌ای ناپایدار و نامتناسب با توان اکولولوژیکی را برای اصفهان رقم‌زده است. استقرار کارخانه‌های صنعتی پر آب‌بر، توسعه شبکه‌های آبیاری و گسترش بی‌رویه اراضی کشاورزی، عدم برنامه‌ریزی مناسب برای همسوسازی الگوی کشت در منطقه، اتخاذ تصمیمات مهاجرپذیری و توسعه بی‌رویه شهرها و شهرک‌ها، پیش‌فروش و تخصیص غیر کارشناسی آب به استان‌های فلات مرکزی و به‌طورکلی چیدمان و طراحی نادرست توسعه در اصفهان است.

     و اما حرف آخر اینکه بهتر است به‌جای مقصر کردن آسمان و اهالی کم شمار بالای رود، جسارت به خرج داده و با اعتراف به اشتباهات مدیریتی ۳ دهه گذشته در طراحی و هدایت توسعه اصفهان و پذیرفتن اصول مسلم علمی و ملاحظات محیط زیستی باصداقت با مردم صحبت کرده تا با همراهی و جلب مشارکت همه مردم از سراب در زرد کوه بختیاری تا پایاب در گاوخونی، تلاش شود تا با تغییر شرایط ناپایدار موجود، افزایش بهره‌وری آب و با بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های بوم‌شناختی داخل هر منطقه، توسعه‌ای متناسب و سازگار با ظرفیت‌های اکولوژیکی همان منطقه از نو تعریف کنیم.

همین و بس …

متن کامل این نامه را می‌توانید در زیر بخوانید:

جناب آقـای دکتـر اسحاق جهانگیری
معاون اول محتـرم رئیس‌جمهور و ریاست شورای عالی آب

با عرض سلام و تحیت
شرایط بحرانی استان اصفهان ناشی از قطع جریان آب رودخانه زاینده‌رود در چند سال پیاپی و نگرانی از عدم تأمین آب آشامیدنی حدود ۵ میلیون نفر جمعیت زیر پوشش شبکه آبرسانی اصفهان بزرگ و بحران‌های اجتماعی ناشی از عدم تأمین حقابه قانونی ده‌ها هزار خانوار کشاورز باعث گردید که شرح مختصری از وضعیت تأمین آب در حوضه‌ زاینده‌رود که با نظر کارشناسان حوزه آب تهیه گردیده را به استحضار برسانیم.

۱٫ زاگرس میانی منابع آب دو حوضه آبریز کارون بزرگ و زاینده‌رود را تأمین می‌کند. توزیع نامتوازن منابع آب و مراکز مصرف عامل بحران‌های پدید آمده است. از منابع آب تجدید پذیر زاگرس میانی بیش از ۹۲ درصد در حوضه کارون و ۸ درصد در حوضه زاینده‌رود به طور طبیعی تأمین می‌شود.
مقایسه جمعیت و مراکز مصرف در دو حوضه آبریز کارون بزرگ و زاینده‌رود تفاوت زیادی را نشان نمی‌دهد. این عدم توازن منابع آب و مراکز مصرف موجب شده است سرانه آب تجدید پذیر در حوضه زاینده‌رود بدون تونل‌های انتقال آب ۶۰۰ متر مکعب در سال باشد که با شاخص سازمان ملل که سرانه ۱۲۰۰ متر مکعب در سال را آستانه ورود به بحران تعیین کرده است نشان دهنده بحران شدید آب در حوضه زاینده‌رود است. سرانه تأمین آب در حوضه کارون بزرگ ۵۳۰۷ متر مکعب در سال است که مؤید وجود آب مازاد بر مصارف است. مطابق مطالعات اخیر انجام شده به کارفرمایی وزارت نیرو میانگین حجم آب مازاد خروجی از حوضه کارون بزرگ به خلیج فارس را ۵/۱۲ میلیارد متر مکعب اعلام نموده است.

۲٫ توسعه مراکز جمعیتی و صنعتی در دهه‌های اخیر در حوضه زاینده رود موجب افزایش مصرف و شدت یافتن کمبود آب شده است. این روند موجب افزایش مصرف آب آشامیدنی از ۵۰ میلیون متر مکعب در سال ۱۳۶۰ به بیش از ۴۵۰ میلیون متر مکعب در سال۱۳۹۲ شده است. آب شرب ۵ میلیون نفر جمعیت زیر پوشش طرح آبرسانی اصفهان بزرگ، تولید ۷۰ درصد فولاد کشور، تولید بخش عمده ای ازمحصولات پتروشیمی و نفتی کشور و تولید ۱۲ درصد برق کشور و زندگی ده‌ها هزار خانوار کشاورز حقابه‌دار به جریان آب زاینده‌رود وابسته است.

۳٫ تخصیص‌های ناقض حقوق حقابه داران صدها ساله زاینده رود توسط وزارت نیرو و برداشت‌های بی‌رویه و غیر اصولی در بالا دست سد زاینده‌رود که غالباً با پمپاژ آب زاینده‌رود تا ارتفاع ۶۰۰ متر به تپه ماهورهای فاقد خاک و شرایط مناسب کشاورزی و باغداری صورت گرفته است، موجب تشدید بحران آب در استان اصفهان شده است.

۴٫ قطع جریان آب در رودخانه زاینده‌رود که موجب قطع منبع تغذیه منابع آب زیرزمینی شده است در اثر تداوم برداشت‌ها منابع آب زیرزمینی را در معرض نابودی کمی و کیفی قرار داده است. پدیده فاجعه‌بار و غیر قابل جبران فرو نشست سراسری دشت‌ها در حوضه زاینده‌رود از پیامدهای این بحران است.

۵٫ حوضه زاینده‌رود از دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری تشکیل شده است ۹۳ درصد مساحت حوضه و ۹۸ درصد جمعیت حوضه در استان اصفهان و ۷ درصد مساحت حوضه و ۲ درصد جمعیت حوضه در استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد. مصوبه غیر کارشناسی تبدیل شرکت‌های آب منطقه‌ای به شرکت‌های آب منطقه‌ای مستقل استانی در مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۴ که در دولت‌های نهم و دهم به اجرا درآمد مدیریت حوضه زاینده‌رود را به مدیریت‌های دوگانه تبدیل و موجب تشدید بحران در حوضه زاینده‌رود شد. سخنرانی رئیس جمهور محترم قبل در سفر استانی به چهارمحال و بختیاری و اعلام به مردم آن استان که تا می‌توانید از آب زاینده‌رود برداشت نمائید و اراضی استان را زیر کشت ببرید بی‌اعتنایی به قوانین و حقوق آب را به اوج رساند.

۶٫ راهکارهایی که هرگز به اجرا در نیامد:
در سفر استانی مقام معظم رهبری در آبان ۱۳۸۰ایشان با اظهار تأسف از جاری نبودن آب در رودخانه زاینده‌رود، پیش بینی راه‌حل‌های اساسی و اجرای سریع آنها را مورد تأکید قرار دادند.
در جلسه هیأت وزیران در حضور مقام معظم رهبری وزیر وقت نیرو اعلام کرد با طرحهای در دست اجرای تونل سوم کوهرنگ و تونل چشمه‌لنگان و همچنین اجرای دو طرح تونل گوکان و تونل بهشت‌آباد ۲/۲ میلیارد متر مکعب آب به منطقه دشت مرکزی منتقل خواهد شد.

۷٫ مروری بر رویدادهای ۱۲ سال گذشته علیرغم تأکیدات مقام معظم رهبری به اجرای راه حل‌های اساسی:
– از دستور کار خارج شدن تونل گوکان در دولت‌های پیشین علیرغم تصمیمات اتخاذ شده در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی؛
– کاهش دادن حجم آب انتقالی تونل بهشت‌آباد از یک میلیارد متر مکعب مصوب برای استان اصفهان به ۵۸۰ میلیون متر مکعب برای سه استان یزد، کرمان، اصفهان در دولت قبل؛
– متوقف شدن عملیات اجرایی تونل بهشت آبادتحت تاثیر فشارهای غیر کارشناسی
– بی‌اعتنایی به ۱۲ سال مطالعات تونل بهشت‌آباد توسط مشاوران معتبر داخلی و خارجی از کشورهای فرانسه،‌ سوئیس و اتریش و جایگزین کردن طرح غیر کارشناسی و بدون پشتوانه مطالعاتی و غیر اقتصادی خط لوله و پمپاژ با ارتفاع حدود ۷۰۰ متر به جای انتقال ثقلی آب با تونل. اقدامی که موجب ۲۵ برابر شدن هزینه بهره‌برداری هر متر مکعب آب، افزایش هزینه‌های سرمایه گذاری و سه برابر شدن قیمت تمام شده آب می‌شود.
– تداوم خشک بودن رودخانه به مدت بیش از ۷ سال پیاپی؛
– عدم تحویل حقابه مسلم حقابه داران طوماری و سهمابه‌بران قانونی زاینده‌رود،
– گسترش دامنه بحران آب به غرب اصفهان و مناطق میانی حوضه و خشک شدن باغ‌هایی با قدمت چند قرن و دارای حقابه،
– تخصیص‌های بی‌رویه در استان چهارمحال و بختیاری که منجر به افزایش حجم برداشت آب از زاینده‌رود از ۵۰ میلیون متر مکعب به ۲۳۷ میلیون متر مکعب شده است.
راهکارهای حل بحران آب در حوضه زاینده رود
– تأمین بودجه لازم برای تکمیل عملیات اجرایی سد سوم کوهرنگ که موجب می‌شود ظرفیت تونل سوم کوهرنگ به ظرفیت نهایی برسد.
– صدور دستور اجرای تونل گلاب ۲ که به تصویب هیأت وزیران رسیده و وزارت نیرو موظف به اجرای آن شده است برای مقابله با کمبود آب شرب ۱۴ شهرستان زیر پوشش شبکه آبرسانی اصفهان. (در حال حاضر شبکه آبرسانی با کمبود آب روبرو است و این کمبود در افق ۱۴۲۰ به ۹/۱۲ متر مکعب در ثانیه می‌رسد)
– حمایت از حقوق قانونی و مسلم حقابه‌داران زاینده‌رود از طریق جلوگیری از برداشت‌های غیر قانونی از آب زاینده‌رود در استان چهارمحال و بختیاری
– لغو طرح برداشت آب از زاینده‌رود موسوم به بن- بروجن با حدود ۷۰۰ متر ارتفاع پمپاژ و ۱۴۰ کیلومتر سامانه انتقال، به جای طرح اولیه انتقال آب از سبزکوه که از نظر فنی ـ اجرایی و اقتصادی توجیه بیشتری دارد و با سامانه انتقال کوتاهتری بدون نیاز به پمپاژ می تواند آب بروجن و شهرها و روستاهای مشخص شده در هدف طرح را تأمین می‌کند.
– پرداخت خسارت به میزان واقعی و کارشناسی شده برای جبران خسارات واقعی وارده به حقابه داران
– تسریع در اجرای سد و تونل بهشت‌آباد مطابق طرح مطالعه شده و مصوب اولیه(اینکه عده ای تونل را عامل زهکش کردن و خشکیدن چشمه های مسیر می دانند، با نتیجه مطالعات مشاورین داخلی و خارجی منافات دارد؛ ضمن اینکه عمق تونل و فناوری روز دستگاه های حفاری بکار گرفته شده زهکش کردن تونل را منتفی می کند.)

چنانچه وزارت نیرو قادر به حل موانع اجتماعی که در استان چهارمحال و بختیاری به دلیل تحریف واقعیت‌ها و تحریک اجتماعی بوجود آورده اند نمی باشدو به اجرای خط لوله و پمپاژ به جای راهکار منطقی تونل بهشت آباد اصرار دارد، اجرای تونل گوکان و طرح انتقال آب رودخانه ماربر در شهرستان سمیرم برای انتقال منابع آب خروجی از مرزهای استان اصفهان را جایگزین طرح انتقال آب بهشت‌آباد با خط لوله و پمپاژ با ارتفاع حدود ۷۰۰ متر نماید.

در پایان ضمن تشکر از مساعی جنابعالی و دولت محترم، از شورای عالی آب انتظار می رود به دور از تأثیر جوّهای کاذب، با تصمیمات مدبّرانه در حفظ حیات زاینده رود و جلوگیری از تشدید بحران آب در استان استراتژیک اصفهان بکوشد و مدیریت آب در منطقه مرکزی کشور را به طور همه جانبه ساماندهی کند. انشاءا…

اسامی امضا کنندگان این نامه بدین شرح است:

– وزراء و مدیران ارشد:
حضرت آیت الله روحانی (رئیس پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی)، غلامحسین کرباسچی(شهردار اسبق تهران و استاندار اسبق اصفهان)، احمد خرم (وزیر راه و ترابری دولت اسبق)، ناصر خالقی (وزیر کارواموراجتماعی دولت اسبق ونماینده اصفهان)، مرتضی مبلغ (معاون وزارت کشور دولت اسبق)، سیدمحمود میرلوحی (معاون وزارت کشور دولت اسبق)

– استانداران ادوار اصفهان و سایر مقامات کشور :
محمود اسلامیان، مرتضی بختیاری، محمدعلی پنجه فولادگران، علیرضا ذاکر اصفهانی، محمود حسینی، فتح اله معین، سیدجعفر موسوی، سید علی نکویی، سیدمحمدرضا واقفی، عبدالله کوپایی

معاونین ادوار استانداری:
حسین آذین، محمود پناهنده، عبدالرضا جمالی، سیدرضا روحانی طباطبایی، عبدالحسین سیف الهی، جواد شعربافچی‌زاده، عزیزاله شمس، سید جمال الدین صمصام شریعت، مرتضی طهرانی، سید علی اکبر میرلوحی، رضا نیک نداف آباد، محسن نیلی احمدی، علی شفیعی پور، رسول قریشیان

– نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی:
علی باغبانیان، سید ولی الله توکلی، ناصر خالقی، سیدابوالفضل رضوی، حسن رمضانیان پور، احمد شیرزاد، مرتضی شایسته، فضل الله صلواتی، مصطفی طاهری، حجت الاسلام اسداله کیان ارثی، اکرم مصوری منش، محمد معزالدین، نعمت الله علیرضایی

فرمانداران ادوار استان اصفهان:
محمد اسلامی نائینی، علی امینی، هومن امیری، ناجح پامناری، محمدباقر پور مقدس، مهدی حری، ایوب درویشی، علی محمد رضوانی، محمد رضوانی، حسین رسولی، مصطفی سلطانی، پورمحمد شریعتی، محمد حسین غضنفری، اصغر لطفی، منصور ملاوردی، محمدتقی نجفی، قدرت اله نوروزی، فضل الله دهخدایی، مهدی طاهری

– مدیران کل صنایع و محیط زیست و منابع طبیعی:،
منوچهر بزرگی، هوشنگ طالبی، امیر کریمی، فتح الله غیور

– شهرداران ادوار اصفهان:
محمدعلی جوادی، حمیدرضا عظیمیان

– اعضای شوراها ادوار اصفهان:
اصغر آذربایجانی، احمد امین پور، رضا امینی، مهدی باقربیگی، اصغر برشان، عباسعلی بصیرت، مصطفی بهبهانی، رسول جزینی، عباس حاج رسولی، کریم داوودی، غلامرضا شیران، عبدالحسین ساسان، غلامحسین صادقیان، نورالله صلواتی، حیدرعلی عابدی، احمدعلی عاملی، علیرضا فرزانه خو، وحید فولادگر، ابوالفضل قربانی، حسین ملایی، مینو موحدی، کریم نصر، علیرضا نصر، ندا واشیانی پور، عدنان زادهوش، محمدرضا فلاح

زاینده‌رود و چند پرسش

جمعه, ۲ اسفند, ۱۳۹۲

     ششمین یادداشت دوست ارجمندمان دکتر رحیم علیمحمدی با طرح پرسش‌هایی از گذشته و روند بحرانی شدن وضعیت زاینده‌رود و گاوخونی برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال شده است که در ادامه یادداشت‌های منتشر شده ازاین پژوهش‌گر برجسته واستادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری، با خوانندگان گرامی‌این تارنما به اشتراک گذاشته می‌شود:

تأمین آب شرب یزد

     کویر نشینان و افرادی که آشنایی کامل با کویر دارند ارزش والای آب و اثرگذاری آن‌را بر حیات و توسعه همه جانبه مناطق خودشان را به خوبی درک می کنند. استان یزد به عنوان یک استان کویری از دیر باز با مشکلات، چالش‌ها و بحران کم آبی مواجه بوده است. در دهه های گذشته راهکارهای مختلفی برای مقابله  با کم آبی در این استان اتخاذ شده است. در این راستا انتقال آب از حوضه‌های دیگر به عنوان یک گزینه و راهکار عملی، دور از اذهان نیست که از آن جمله می‌توان به خط انتقال آب از رودخانه زاینده رود به یزد اشاره نمود. در این ارتباط در سال ۱۳۷۸ اولین خط انتقال آب از رودخانه زاینده رود (باغبهادران) به طول تقریبی ۳۳۵ کیلومتر با دبی ۳ مترمکعب بر ثانیه (۹۸ میلیون مترمکعب در سال) پس از عقد قرار داد با شرکت آب منطقه‌ای استان اصفهان به منظور تأمین آب شرب و صنعت استان یزد به بهره‌برداری رسید.

حال سئوالاتی جند بشرح ذیل مطرح است:

۱- آیا می‌دانید دلایل خشک شدن رودخانه زاینده رود خصوصأ در محدوده شهر اصفهان و عدم تأمین آب کشاورزان شرق اصفهان چیست؟

– خشکسالی‌های شش سال گذشته در حوضه آبریز رودخانه (شهرستان کوهرنگ و ارتفاعات زردکوه بختیاری)

– بارگذاری‌های بیش از ظرفیت رودخانه همانند احداث و توسعه لجام گسیخته کارخانجات صنعتی در حاشیه رودخانه

– خطای محاسباتی (عمدی) در برآورد آب رودخانه (عدم پیش‌بینی سال‌های کم بارش)

– توسعه شبکه‌های آبیاری (کشاورزی)

– عدم کنترل الگوی کشت در منطقه

– توسعه دهشت آور شهرها و شهرک‌های اطراف پایتخت فرهنگی جهان اسلام

– پیش فروش و تخصیص آبهای وجود نداشته، تحقق نیافتنی و غیر پایدار به استان‌های دیگر به خاطر همراهی و حمایت همه جانبه در کوتاه مدت به منظور رسیدن به اهداف غیر علمی و غیر کارشناسانه

۲-آیا می‌دانید با احداث تونل انتقال آب گلاب در سال‌های کم بارش رودخانه زاینده رود در محل آبگیری استان یزد خشک خواهد شد؟

۳- آیا می‌دانید یکی از شعارهای متعرضین در انفجار خط انتقال آب به یزد در اسفند ۱۳۹۱ چی بود (چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است)؟

۴- آیا می‌دانید بیش از ۹۰ درصد آب رودخانه زاینده رود از استان چهارمحال و بختیاری تأمین می شود؟

۵- آیا می‌دانید چرا قبل از سال ۱۳۳۳ که اولین تونل کوهرنگ احداث شود آب رودخانه زاینده رود به باتلاق گاوخونی می رسیده است؟

۶- آیا می‌دانید قبل از سال ۱۳۳۳ که تونل شماره ۱ کوهرنگ احداث شود آب رودخانه صرف کدامین مصارف  می شد؟

۷- آیا می‌دانید بعد از سال ۱۳۳۳ که اولین تونل کوهرنگ با ظرفیت انتقال ۲۷۰ میلیون مترمکعب در سال به بهره‌برداری رسید، به وسعت شبکه‌های آبیاری دشت اصفهان چقدر اضافه شد؟

۸- آیا می‌دانید تونل دوم کوهرنگ در سال ۱۳۶۴ با ظرفیت ۲۵۰ میلیون مترمکعب در سال به بهره‌برداری رسید؟

۹- آیا می‌دانید بعد از احداث تونل‌های شماره یک و دو کوهرنگ کدامین کارخانجات صنعتی در اطراف و نزدیک رودخانه زاینده رود به منظور استفاده از آب رودخانه احداث و یا توسعه یافتند و این کارخانجات در سال به چه میزان آب نیاز مبرم دارند (در حال حاضر حدود ۱۸۸ میلیون متر مکعب در سال و در آینده نزدیک به حدود ۲۴۴ میلیون مترمکعب در سال) به این آمار آب مورد نیاز فضای سبز و .. اطراف کارخانجات اضافه شود؟

۱۰- آیا می‌دانید تونل چشمه لنگان در سال ۱۳۸۴ به منظور انتقال ۱۲۰ میلیون مترمکعب در سال به بهره‌برداری رسید؟

۱۱- آیا می‌دانید چرا تونل سوم کوهرنگ از سال ۱۳۷۲ تا کنون به بهره‌برداری نرسیده است (برخورد تونل به آب و فشار بالای آب جهت تخلیه از مجرای خروجی تونل، برخورد به گسل‌ها خصوصأ گسل زر)؟

۱۲- آیا آمار آبدهی تونل‌های شماره ۱ و ۲ کوهرنگ را در سال‌های کم آبی بررسی نموده‌اید (به کمتر از یک سوم در سال کاهش داشته‌اند)؟

۱۳- آیا می‌دانید تونل سوم کوهرنگ در پایین دست تونل‌های شماره ۱ و ۲ کوهرنگ واقع شده است؟

۱۴- آیا می‌دانید تونل سوم نیاز به احداث سد در منطقه دارد تا آب اضافی رودخانه را ذخیره و انتقال دهد؟

۱۵- آیا می‌دانید سهم آب تالاب گاوخونی ۲۰۰ میلیون مترمکعب در سال است و چرا در سال‌های کم آبی داده نشده است؟ و منطقه گاوخونی را به چشمه‌های تشکیل ریزگردها تبدیل نموده است؟

۱۶- آیا می‌دانید با احداث تونل گلاب حتی در سال‌های با بارش نرمال به دلیل کم شدن دبی رودخانه زاینده رود (کاهش ارتفاع آب رودخانه در پایین دست سد تنظیمی انحرافی زاینده رود) تلفات آب افزایش یافته و عملاً رودخانه به مسیر فاضلاب‌رو تبدیل خواهد شد (رودخانه کارون بعد از شهر اهواز نمونه عینی این قضیه می باشد) و عملاً آب رودخانه فاقد استاندارهای لازم برای شرب خواهد شد؟

۱۷-  آیا مسئولین آب استان یزد گزینه‌های دیگر تأمین آب را بررسی نموده‌اند؟

۱۸- آیا می‌دانید تونل ۶۵ کیلومتری بهشت آباد از بیش از ۴ گسل اصلی و ۴۰ گسل فرعی عبور خواهد کرد؟

۱۹-  آیا می‌دانید مقدار آب مازاد واقع در بهشت آباد از میزان پیش‌بینی شده بسیار کمتر است(حدود یک سوم)؟

۲۰-  آیا می‌دانید تخصیص‌های آب بهشت آباد به چه میزان، به کدام مناطق و با چه اهدافی داده شده است؟

۲۱- آیا می‌دانید احداث تونل بهشت آباد در صورت تأمین اعتباری بیش از ده هزار میلیارد تومان و حداقل به بیش از ۵۰ سال زمان نیاز دارد؟

توسعه گردشگری آبی تهدید پرورش دهندگان غیرمجاز ماهی را از بین می‌برد

شنبه, ۴ آبان, ۱۳۹۲

     گسترش بی‌رویه مزارع مجاز و غیرمجاز پرورش ماهی بر روی سرشاخه‌های کارون بزرگ تهدیدهای نگران‌کننده‌ای را به‌دنبال داشته است که می توانید وضعیت آبزی‌پروری، آلودگی منابع آبی و تخریب بستر و حریم سرشاخه‌های کارون را در گزارش مشروح خانم زهرا کشوری در روزنامه ایران مورخه یکم آبان ۱۳۹۲ بخوانید:

روزنامه ایران

توسعه گردشگری آبی تهدید پرورش دهندگان غیرمجاز ماهی را از بین می‌برد

جدال ماهی‌های مجاز و غیر مجاز در سرشاخه‌های کارون

     زهرا کشوری / «چهارمحال و بختیاری» آن طور که بختیاری‌ها می‌گویند رتبه نخست تولید ماهی‌های «سردابی» و «پرورشی» را در کشور دارد؛ رتبه‌ای که بیش از هرچیزی مدیون موج‌های سرکش سرشاخه‌های کارون و زاینده‌رود در استان است، جایگاهی که البته یک تهدید بزرگ دارد. آن طور که سعید یوسف‌پور مدیر اداره کل حفاظت محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری می‌گوید، گسترش مزارع غیرمجاز پرورش ماهی در بستر رودخانه‌ها، هم محیط زیست سرشاخه‌های رودخانه‌های مهمی چون کارون و زاینده‌رود را تهدید می‌کند و هم عدم نظارت دستگاه‌ها بر این مزارع، باعث تولید ماهیانی شده که در سلامت آنها شک و شبهه وجود دارد. شرایطی که باعث می‌شود هومان خاکپور کارشناس منابع طبیعی استان هم آژیر قرمز این وضعیت را به صدا درآورد و بگوید: «وجود مزارع غیرمجاز پرورش ماهی نه تنها بازار به‌وجود آمده برای پرورش دهندگان بختیاری را تهدید می‌کند بلکه موجودیت رودخانه‌‌ها بویژه کارون را که آب مصرفی دو استان پائین دست یعنی اصفهان و خوزستان را هم تأمین می‌کند با تهدید رو به رو کرده است. » او و یوسف‌پور پیشنهاد می‌دهند که مسئولان در یک همت مضاعف ضمن برچیدن مزارع غیرمجاز، از استعداد‌های بالقوه استان در گردشگری و تأمین برقابی با هدف ایجاد شغل برای جوامع محلی بهره ببرند.

سرشاخه‌های کارون در تصرف ماهیان غیرمجاز

     وجود مزارع غیرمجاز پرورش ماهی در بستر رودخانه‌های استان چهارمحال و بختیاری موضوع تازه‌ای نیست. آنقدر کهنه شده که یوسف‌پور احتمال می‌دهد مقابله با گسترش آن با مقاومت‌های محلی روبه‌رو شود. مزارعی که به گفته هومان خاکپور کارشناس منابع طبیعی چهار محال و بختیاری بیشتر روی سرشاخه‌های کارون زده شده و محلی‌ها کمتر علاقه‌ای به تولید ماهی سردابی در سرشاخه‌های زاینده رود نشان داده‌اند. او حفاظت از سرشاخه رودخانه‌های مهمی چون زاینده‌رود و کارون را با توجه به تأثیر روی زندگی مردم دو استان پائین دست چون اصفهان و خوزستان با اهمیت بالا توصیف می‌کند و می‌گوید: «با توجه به تأثیر آب‌های این منطقه در استان‌های پایین دستی باید با یک نگاه فرا منطقی به حل مسأله اقدام کرد تا کیفیت منابع آبی قربانی مزارع پرورش ماهی نشود.»خاکپور شرایط پرورش مزارع مجاز ماهی سردابی در استان را بسیار مطلوب توصیف می‌کند اما هشدار می‌دهد که در سال‌های اخیر مزارع غیرمجاز مشکلاتی به‌وجود آورده که به اعتقاد خاکپور می‌تواند بازاری را که هم‌اکنون در دست بختیاری هاست هم تهدید کند. به گفته خاکپور، بیشتر مزارع غیرمجاز استان روی ۲۴ حوزه آبخیز رودخانه کارون و سرشاخه‌های آن زده شده است. همچنین بر اساس آمارهای او ۸۰ درصد آلودگی‌های موجود در رودخانه کارون ناشی از مزارع مجاز و غیر مجاز پرورش ماهی است. او نگرانی دیگری هم دارد.

     به اعتقاد خاکپور بارگذاری‌ها بسیار بالاتر از توان زیست پالایی رودخانه‌هاست و همین مسأله کیفیت منابع آبی را تهدید می‌کند و علاوه بر افت و کاهش مقدار آن‌ها، ورود و ماندگاری آلودگی‌ها در بستر رودخانه را هم در پی دارد. یوسف‌پور هم که نگران تأثیر ماهیان غیر مجاز روی بازار ماهیان سردابی پرورش‌دهندگان بختیاری است، می‌گوید: «رتبه اول تولید ماهیان سردابی را داریم اما وجود مزارع غیرمجاز باعث شده زحمات گروه‌هایی که به صورت مجاز و با مجوز کار می‌کنند هم زیر سؤال برود.» ماهی‌هایی که به گفته او بیشتر مصرف داخلی و استانی دارند اما گاهی به عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس هم صادر می‌شوند. آن طور که او آمار می‌دهد تاکنون ۲۰۷ پرونده شکایت از تولیدکنندگان غیرمجاز به مراجع قضایی ارسال شده است. پرورش‌دهندگانی که مرزهای منطقه حفاظت شده را شکسته اند« در مرز منطقه حفاظت شده هلن ۴۰ مزرعه غیرمجاز وجود داشت که با کمک مراجع قضایی، شماری از آنها تعطیل شده است و پرونده باقی مزارع هم در جریان است.» یوسف‌پور باز کردن گره کار را در همکاری مراجع چهارده‌گانه از جمله دستگاه‌های قضایی و سازمان بازرسی می‌بیند.

     هرچند او اعتقاد دارد میزان مجازات‌های مالی که برای متخلفان در نظر گرفته می‌شود کافی نیست وهرگز نمی‌تواند آن طور که وضع‌کنندگان قانون می‌خواستند بازدارنده باشد. او زنگ هشدار توسعه بی‌رویه و نامتناسب با توان زیست پالایی رودخانه‌ها و بی‌توجهی به ظرفیت‌ آنها را به صدا درمی‌‌آورد و می‌گوید: «بدون شک این رویه می‌تواند کیفیت منابع آبی کشور را تحت تأثیر منفی قرار دهد.» منابع آبی که امروز تمام بیابان‌ها و کویرهای کشور چشم طمع به آنها دوخته‌اند تا انتقال آب از سرشاخه‌های زاینده رود وکارون به یکی از چالش‌های مهم زیست محیطی کشور تبدیل شود. همچنین برداشت خاک از بستر رودخانه‌ها که به سست شدن زمین و افزایش سیلاب‌ها منجر می‌شود تنها پیامد فعالیت غیرمجاز در بستر رودخانه کارون نیست. آن طور که خاکپور می‌گوید: «تمام کسانی که دست به این اقدام می‌زنند کمترین دانش و مهارت را درباره آبزی‌‌ها و پرورش ماهی دارند که در نتیجه فعالیت آنها اثر سوء روی محیط زیست و آبزیان آن می‌گذارد.»

     خاکپور نکته مهم دیگری را هم یادآوری می‌کند. حوضچه‌های فصلی، خاکی هستند. مزارعی که مجریان باحفر خاک در بستر رودخانه ایجاد می‌کنند. این حوضچه‌‌ها در فصل زمستان و با بالارفتن دبی رودخانه تخریب و سال آینده دوباره ترمیم می‌شود. به گفته خاکپور، این رودخانه‌ها سر شاخه‌های اصلی کارون هستند. سرشاخه‌هایی که سدهای برقابی بزرگی چون کارون ۳ و ۴ روی آنها ساخته شده است. به گفته او سد کارون ۴ درست در خروجی استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد. آن طور که خاکپور ترسیم می‌کند ساخت مزارع خاکی در بستر رودخانه سبب تخریب این بستر می‌شود. بنابراین وقتی زمستان یک سیلاب با دبی بالا اتفاق می‌افتد تمام خاک‌های بستر رودخانه را با خود می‌برد و این رسوب‌ها پشت سدها جمع می‌شوند. در نهایت هم ظرفیت ذخیره آب پشت سدها را پائین می‌آورند و عمر سدها را هم کاهش می‌دهند.

     همچنین به گفته او یکی از مؤلفه‌هایی که در بحث مزارع پرورش ماهی باید در نظر گرفته شود، «حوضچه‌های تثبیت» است که معمولاً در انتهای رودخانه‌ها قرار دارد. به گفته او مزارع مجاز فیلتر و صافی‌هایی دارد که مانع ورود آلودگی‌ها به رودخانه‌ها می‌شوند. آلودگی‌هایی مانند آنتی‌بیوتیک‌ها و مواد آلی، اما هیچ یک از مزارع خاکی تثبیت‌کننده ندارند. از سوی دیگر چون مجریان مزارع از دانش و اطلاعات کافی آبزی پروری برخوردار نیستند، آنتی بیوتیک‌ها و مواد آلی زیادی را مصرف می‌کنند. ورود بیش از حد مجاز این مواد به رودخانه‌ها باعث می‌شود تمام جانوران آبزی و تنوع زیستی رودخانه‌ها به مخاطره بیفتد. به گفته خاکپور مقاومت آبزیان و ماهیان رودخانه بسیار کمتر از قزل‌آلای پرورشی و ماهی‌های سردابی در مقابل این مواد است و همین مسأله هم سلامت و موجودیت ماهیان رودخانه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. او اعتقاد دارد چون نظارتی روی ماهیان مزارع غیرمجاز نیست، بنابراین ممکن است ماهی‌های بیمار هم وارد چرخه مصرف شوند.

برخورد مطابق قانون

سازمان محیط زیست بیش از هر دستگاهی از سازمان آب منطقه‌ای و دامپزشکی انتظار دارد که پرونده مزارع غیر مجاز را ببندد. مهری رئیس اداره کل دامپزشکی استان چهار محال و بختیاری اعتقاد دارد که حل این معضل زمانبر است و به همکاری همه دستگاه‌ها نیاز دارد. او همچنین برخلاف نگرانی‌هایی که از سوی محیط زیست ومنابع طبیعی ابراز می‌شود اعتقاد دارد که همه مزارع غیرمجاز ایجاد آلودگی نمی‌کنند. البته آماری هم از مزارعی که ایجاد آلودگی می‌کنند، نمی‌دهد.

     مهری می‌گوید: «باید یک برنامه پایش روی مزارع غیرمجاز پرورش ماهی صورت بگیرد. اگر شرایط مطلوبی دارند برای آنها مجوز صادر شود اما اگر باعث تخریب محیط‌زیست می‌شوند یا از نظر کیفیت جای ایراد دارند تعطیل شوند.> او درحالی به دنبال مجوز برای فعالیت پرورش‌دهندگان غیرمجاز است که محیط زیست می‌گوید بستر و حریم رودخانه جزو اموال ملی است و هیچ شخص حقیقی یا حقوقی حق دخالت در آن را ندارد. مهری همچنین آلودگی ماهیان سردابی در استان را تکذیب می‌کند و اعتقاد دارد که اگر آلودگی هم وجود دارد آنقدر نیست که بخواهد رسانه‌ای شود. همچنین درحالی که خاکپور و یوسف‌پور اعتقاد دارند که دستگاه‌های متولی نظارتی روی فعالیت مزارع غیرمجاز ندارند می‌گوید: «ما روی همه مزارع نظارت داریم و اگر تخلفی صورت بگیرد، با آن برخورد می‌شود»، نکته‌ای که محیط زیست‌ و منابع طبیعی آن را قبول ندارند. ازجمله یوسف‌پور اعتقاد دارد که اگر نظارت‌ها روی بستر رودخانه و فعالیت‌های انجام گرفته در آن وجود داشت هرگز مزارع غیرمجاز در این حد گسترش نمی‌یافتند. مهری در پاسخ می‌گوید: «در جاده‌های کشور مدام تصادف می‌شود اما نمی‌شود به دلیل آمار تصادف بالا جلوی تولید ماشین را گرفت.» همچنین مهری اعتقاد دارد که صحبت درباره وضعیت نامطلوب ماهی‌های سردابی در مزارع غیر مجاز باید با سند باشد و نمی‌شود روی صحبت یک دامپزشک یا کارشناس حساب کرد. البته او هم آماری از وضعیت مزارع مجاز و غیرمجاز نمی‌دهد و تأکید می‌کند که اگر آماری هم وجود داشته باشد، محرمانه است.

     «محمد علی مصطفوی» مدیر عامل شرکت آب منطقه‌ای استان علاقه‌ای برای ورود به موضوع ندارد. در نهایت هم به این پاسخ بسنده می‌کند: «با این موضوع باید برابر مقررات برخورد کرد.» او تأکید می‌کند که برخورد با این مسأله وظیفه دستگاه‌های زیادی چون محیط زیست، شیلات، منابع طبیعی و آب منطقه‌ای و دامپزشکی است.

گردشگری آبی به جای پرورش ماهی

     آن طور که «خاکپور» ترسیم می‌کند بیشتر مزارع غیرمجاز پرورش ماهی روی رودخانه‌های سبزکوه، کارون میانی، تاج و بهشت آباد ایجاد شده است. به اعتقاد او بستر این رودخانه درحالی قربانی تولید غیرمجاز ماهی می‌شود که می‌توان با گسترش گردشگری‌های آبی هم برای اهالی شغل ایجاد کرد و هم از دو رودخانه مهم کشور حفاظت کرد. همچنین به گفته او صاحبان مزارع غیرمجاز در حالی اقدام به ساخت حوضچه‌های خاکی در حریم و بستر رودخانه‌ها کرده‌اند که این بخش‌ها براساس قوانین مصوب متعلق به عموم است و استفاده شخصی از آن جرم تلقی می‌شود.

     خاکپور پتانسیل‌های محیط زیست و طبیعی استان براساس توسعه پایدار را مهمترین راهکار برای تعطیلی مزارعی می‌داند که بشدت منابع آبی کشور را تهدید می‌کند. یوسف‌پور هم مانند خاکپور اعتقاد دارد که باید مطالعات و بررسی‌های جدی برای شناخت ظرفیت‌های استان انجام شود تا براساس آن فرصت شغلی و کاری برای افراد محلی به وجود بیاید. او کشاورزی سنتی منطقه را هم یکی از دلایل هدر رفت آب‌های سرزمین خروشان چهار محال و بختیاری می‌داند و می‌گوید: «مسئولان ذیربط باید شرایط کشت مکانیزه را برای کشاورزان به وجود بیاورند.»

نیروگاه‌های کوچک برقابی

     یوسف‌پور به مسئولان ذیربط پیشنهاد می‌دهد که برای بومی‌ها شرایط تأسیس نیروگاه‌های کوچک برقابی به وجود بیاید تا با فروش برق زندگی خود را اداره کنند. او همچنین به ورزش‌های آبی چون «رفتینگ» اشاره می‌کند و می‌گوید: آب‌های خروشان چهارمحال و بختیاری می‌تواند گردشگران آبی را به این سمت بکشاند. اما برای رسیدن به این نقطه باید مسئولان بستر‌سازی لازم را انجام بدهند. گردشگری آبی چهارمحال و بختیاری در حالی بالقوه باقی مانده است که منابع آبی آن هر روز با تهدید بیشتری رو به رو می‌شوند. افکارعمومی شک ندارد که اگر مسئولان زودتر به داد کارون و سرشاخه‌هایش نرسند، وضعیت رودخانه‌ها به حدی خواهد رسید که دیگر نه می‌توان در زمینه گردشگری از آنها سود برد و نه در زمینه پرورش ماهیان سردابی.

زنده‌رود دیروز و زاینده‌رود امروز! چرا؟

سه شنبه, ۵ شهریور, ۱۳۹۲

2003زنده‌رود دیروز و زاینده‌رود امروز! چرا؟

     دیروز یک‌شنبه – سوم شهریورماه ۱۳۹۲ – به دعوت رییس پژوهشگاه شاخص پژوه افتخار حضور در جمع دانشجویان، اساتید و علاقه‌مندان حوزه محیط زیست در دانشگاه اصفهان را پیدا کردم تا با شرکت در “نشست تخصصی چالش ها و مباحث نوین در مدیریت شهری” که در محل سالن اجتماعات این پژوهشگاه در دانشگاه اصفهان تشکیل شده بود، در زمینه چالش‌های ناشی از خشکی زاینده‌رود در محیط زیست شهری اصفهان و دیگر سکونتگاه‌های شهری و روستایی اطراف زاینده‌رود و تالاب بین‌المللی گاوخونی سخنرانی کنم.

     در این سخنرانی‌ام که با عنوان: ” زنده‌رود دیروز و زاینده‌رود امروز! چرا؟” در آن نشست محیط زیستی ارایه شد تلاش کردم به عنوان یک کارشناس حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور، با نگاهی ملی و در فضایی عقلانی و منطبق بر آموزه‌های محیط زیستی و به‌دور از احساسات منطقه‌ای، به جایگاه کم‌همتای زاینده‌رود دیروز در تمدن دیرینه دیار اصفهان و ناخوش‌احوالی نگران کننده امروز این رود حیات‌بخش و نشاط‌آور و بالاخره شناخت متهمین این فاجعه و ارایه راهکارهای برون‌رفت از این چالش و جاری شدن دیگرباره‌ی زاینده‌رود سخن بگویم.

     گزارش‌ این سخنرانی را می‌توانید در خبرگزاری فارس و یکی از بازتاب‌های آن‌را نیز در خبرگزاری ایسنا بخوانید.

دیگر بازتاب‌ها:

– خبرگزاری مهر: مشکل هدر رفت آب است نه خشکسالی/ تخصیص آب به بخش کشاورزی عوام فریبی است

– انجمن علمی گروه محیط زیست دانشگاه عمران و توسعه: زنده‌رود دیروز و زاینده‌رود امروز! چرا؟

– روزنامه اصفهان امروز: اختصاص آب به بخش کشاورزی …

– مؤسسه سبز پژوهان الوند همدان: زنده‌رود دیروز و زاینده‌رود امروز! چرا؟

آخرین هدیه دولت دهم به معدن‌کاوان رسید!

شنبه, ۲۶ مرداد, ۱۳۹۲

     باز هم این «آخرین روزها» کار دست محیط زیست کشور داده و در واپسین روزهای کاری دولت دهم مصوبه‌ای طبیعت‌ستیزانه تصویب می‌شود تا تن رنجور مناطق تحت حفاظت محیط زیست در ۸ استان کشور به لرزه‌ درآید! کمتر از ۵ ماه پیش بود که در آخرین روزهای کاری سال ۱۳۹۱ وزیران عضو کارگروه توسعه بخش معدن کشور، به بهانه توسعه و ارتقای ظرفیت‌های تولیدی در بخش صنعت و معدن، تصویبنامه‌ای را به‌تصویب رساندند که در بند (ب) ماده (۲) آن به ستادهای اجرایی توسعه بخش معدن استان‌ها اجازه داده شد تا در راستای استفاده بهینه از ذخایر معدنی کشور، برای محدوده‌های دارای پتانسیل معدنی در درون مناطق چهارگانه محیط زیست نیز مجوز بهره‌برداری صادر کنند.

     نظر به اینکه این بند از تصویب‌نامه مغایر با اصول مسلم علمی و کارشناسی بود و آشکارا موجبات نقض صریح قوانین مربوطه را فراهم می‌کرد؛ به‌منظور پرهیز از تشویش اذهان عمومی در زمینه کم‌توجه‌ای یا بی‌توجه‌ای به محیط زیست و مناطق چهارگانه و همچنین جلوگیری از ورود خسارت‌های جبران‌ناپذیر به این زیستگاه‌های تحت حفاظت؛ فعالان محیط زیست و نهادهای مردمی و دولتی متولی به‌شدت اعتراض کرده و از مراجع قانونی مرتبط مانند سازمان بازرسی کشور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و دیوان عدالت اداری درخواست کردند تا در راستای ابطال بند ب از ماده ۲ این تصویب‌نامه از هیچ تلاشی دریغ نکنند. اما شوربختانه خبرهای منتشره حکایت از این ماجرای تلخ دارد که در  روزهای پایانی عمر دولت دهم – در مورخ ۱۹ تیرماه ۱۳۹۲ –  نمایندگان ویژه رییس جمهور در کارگروه توسعه بخش معدن کشور اقدام به تنظیم تصمیم‌نامه‌ای ۲۶ بندی کرده‌اند که بر اساس آن، بخش های وسیعی از مناطق چهارگانه محیط زیست در ۸ استان کشور انتخاب و برای انجام عملیات معدن‌کاوی در آنها مجوز صادر شده است!

      در بندهای ۱۹ تا ۲۶ تصمیم‌نامه ۱۹ تیرماه ۱۳۹۲ که در مورخ ۱۰ مرداد ۱۳۹۲ در روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است، ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﭘﺎﻳﻪ ﻭ ﺍﻛﺘﺸﺎﻓﻲ و ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﻣﻌﺪﻧﻲ در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﭼﻬﺎﺭﮔﺎﻧﻪ ﻣﺤﻴﻂ ﺯﻳﺴﺖ واقع در استان‌های هشت‌گانه زیر مجاز اعلام شده و سازمان محیط زیست نیز موظف به همکاری با دستگاه‌های مربوطه شده است:

۱- ﺩﺭ ﻣﻌﺪﻥ ﺳﺮﺏ ﻭ ﺭﻭﻱ ﻣﻐﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﻣﻌﺪﻥ ﻣﺮﻣﺮﻳﺖ ﻗﻄﺮﻭﻡ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﭼﻬﺎﺭﮔﺎﻧﻪ ﻣﺤﻴﻂ ﺯﻳﺴﺖ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻳﺰﺩ

۲- ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﭘﺎﻳﻪ ﻭ ﺍﻛﺘﺸﺎﻓﻲ ﺩﺭ ۱۴ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺣﻔﺎﻇﺖ شده ﻣﺤﻴﻂ ﺯﻳﺴﺖ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻛﺮﻣﺎﻥ

۳- ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﭘﺎﻳﻪ ﻭ ﺍﻛﺘﺸﺎﻓﺎﺕ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺩﺭ ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ ﻛﺘﺎ ـ ﻣﻴﻤﻨﺪ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﭼﻬﺎﺭﮔﺎﻧﻪ ﻣﺤﻴﻂﺯﻳﺴﺖ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻛﻬﮕﻴﻠﻮﻳﻪ ﻭ ﺑﻮﻳﺮﺍﺣﻤﺪ

۴- ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﻣﻌﺪﻧﻲ ﺩﺭ ﻣﻌﺪﻥ ﺧﺎﻙ ﻧﺴﻮﺯ ﺩﻭﺭﻙ ﺷﺎﻫﭙﻮﺭﻱ ﻭ ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ ﻣﺲ، ﻛﺒﺎﻟﺖ ﻭ ﺭﻭﻱ ﺩﻫﻜﺪﻩ ﻣﻌﺪﻥ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﭼﻬﺎﺭﮔﺎﻧﻪ ﻣﺤﻴﻂ ﺯﻳﺴﺖ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﭼﻬﺎﺭﻣﺤﺎﻝ ﻭ ﺑﺨﺘﻴﺎﺭﻱ

۵- ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺍﻛﺘﺸﺎﻓﻲ ﺩﺭ ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ مناطقﺣﻔﺎﻇﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﺨش‌های ﺯﻭﺍﺭﻳﺎﻥ ﻭ ﻛﺮﻧﮕﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻗﻢ

۶- ﺻﺪﻭﺭ ﻭ ﺗﻤﺪﻳﺪ ﻣﺠﻮﺯ ﺑﻬﺮﻩﺑﺮﺩﺍﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻥ ﺳﻨﮓ ﻻﺷﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﺗﻌﺎﻭﻧﻲ ﺳﻨﮓ ﺳﻔﻴﺪ ﻛﻮﻫﺴﺘﺎﻥ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﭼﻬﺎﺭﮔﺎﻧﻪ ﻣﺤﻴﻂ ﺯﻳﺴﺖ ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ

۷- ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﺍﻛﺘﺸﺎﻓﻲ ﻣﻌﺪﻧﻲ ﺩﺭ ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ ﻏﺮﺏ ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ که بخش‌های وسیعی از منطقه حفاظت شده البرز مرکزی شمالی را در بر می‌گیرد.

۸- ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻣﻌﺪﻧﻲ ﺑﺎ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻣﻼﺣﻈﺎﺕ ﺯﻳﺴﺖﻣﺤﻴﻄﻲ ﺩﺭ ﻣﻌﺪﻥ ﺑﺎﺭﻳﺖ ﻛﻬﻚ ﺩﺭ ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺷﺪﻩ ﻣﺤﻴﻂ ﺯﻳﺴﺖ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻣﺮﻛﺰﻱ

    بدون شک این مصوبه‌ها و تصمیم‌نامه‌ها از جهت ملاحظات محیط زیستی غیرفنی و طبیعت‌ستیزانه بوده و با صدور مجوز برای تردد ماشین‌آلات معدن‌کاوی در درون مناطق چهارگانه محیط زیست و با انفجارهای پرسروصدا، امنیت جانی و روانی همین تعداد ناچیز حیات‌وحش در این ذخیر‌گاه‌های تنوع زیستی کشور با خطر جدی مواجه خواهد شد.

     به‌لحاظ حقوقی نیز این تصمیم‌ها غیرقانونی بوده و مستندا” به ‌رأی مشابه شماره ۲۲۱ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری و برابر  قوانین و مقررات جاری حکومتی و براساس تبصره ۴ ماده ۳۱ قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع که تصریح گردیده «مناطق چهارگانه تحت حفاظت محیط زیست، قابل واگذاری به غیر نیست» و همچنین ماده ۱۶ قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست که مقرر داشته «سازمان حفاظت محیط زیست حق واگذاری عین آن مناطق را ندارد.»، مناطق چهارگانه تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست کشور قابل واگذاری به غیر نبوده، لذا تصمیمات هریک از مراجع دولتی که مغایر و متضاد با این مواد و مستندات قانونی باشد؛ غیرقانونی و نقض‌غرض محسوب شده و تبعات آن بی‌نظمی در تمکین از قوانین و همچنین خسارت‌های ‌جبران‌ناپذیر محیطی زیستی را به‌دنبال خواهد داشت.

     همچنان درحیرتم که چرا این تصمیم‌های طبیعت‌ستیزانه برای مناطق چهارگانه محیط زیستی همواره در روزهای پایانی گرفته می‌شود! و اصرارها بر این است که بایستی همه‌ی راه‌های اشتغال‌زایی و صنایع تولیدی کشور به همین مناطق چهارگانه محیط زیست که حدود ۱۰ درصد خاک کشور را تشکیل می‌دهند، منتهی شود و تمامی ملاحظات محیط زیستی که سبب تفاوت و افزایش ضریب حفاظتی این مناطق تحت حفاظت نسبت به سایر مناطق طبیعی کشور شده و به لحاظ شناسه‌های بوم‌شناختی منحصربفردشان تحت حفاظت‌های ویژه قرار گرفته‌اند، در پای ملاحظات اجتماعی و اقتصادی گروه‌های خاصی قربانی شوند!؟

 جا دارد دولت تدبیر و امید نسبت به این تصمیم‌ها واکنشی سزاوارانه نشان دهد و ثابت کند که جایگاه محیط زیست و طبیعت کشور در حد شعار در برنامه‌های انتخاباتی‌اش نبوده و در شمار اولویت‌ها و برنامه‌های توسعه‌ای زیربنایی دولت یازدهم قرار دارند.

هر روز یک کیسه پلاستیکی کمتر؛ محیط زیستی سالم‌تر

سه شنبه, ۱۸ تیر, ۱۳۹۲

     در آستانه فرا رسیدن روز ملی بدون نایلکس – ۲۱ تیرماه – و به‌بهانه بحران محیط زیستی ناشی از مصرف بی‌رویه ظروف یکبار مصرف پلاستیکی در جوامع شهری و روستایی که در حال حاضر بخش عمده‌ای از منابع آبی و خاکی کشور را در معرض خطر آلودگی شدید قرار داده است، نگارنده نیز در گفتگویی با خبرگزاری ایرنا به ابعاد مختلف این ماجرای تلخ پرداخته که می‌توانید آن‌را در اینجا بخوانید.

      بدون شک توسعه صنعتی به‌همراه رشد شاخص‌های رفاهی جوامع محلی شهری و روستایی، مصرف بی‌رویه ظروف یکبار مصرف و حدود ۲ برابر سرانه جهانی در کشور، نبود برنامه‌ها و بسته‌های حمایتی دولت از تولید کنندگان ظروف یکبار مصرف غیر پلاستیکی و قابل جذب در طبیعت(سلولوزی)، کم‌توجه‌ای تمامی نهادهای مسئول در حوزه فرهنگ‌سازی و مدیریت پسماندها و نبود زیرساخت‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در زمینه تفکیک و بازیافت پسماندها در شمار مهمترین عواملی هستند که منجر به بروز چنین فاجعه محیط زیستی در کشور شده است.

گزارش خبرگزاری ایرنا

قصه تلخ بذر بلوط در یاسوج تلخ‌تر می‌شود!

جمعه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۳۹۲

قصه تلخ بلوط‌های زاگرس

     ماجرای تلخ بلوط‌های زاگرس و سخنان رییس دولت‌های نهم و دهم در جمع نمایندگان مردم در بهارستان را که یادتان هست؟ همان ماجرای بذرهای بلوط‌زارهای غرب کشور که به نظر رییس‌جمهور سالانه ۶ میلیون تن از آن‌ها به پای درختان بلوط ریخته و نابود می‌شوند! و می‌بایستی جمع‌آوری شده و تبدیل به علوفه موردنیاز دام‌ها شوند.

     البته در همین راستا و با نگاه تجاری کوتاه‌مدت و نه‌اقتصادی به جنگل‌های زاگرس، برخی از سرمایه‌گذاران پرنفوذ شرایط را مناسب دیده و برای احداث کارخانه‌های فرآوری بلوط در استان‌هایی مانند کهگیلویه و بویراحمد دست به‌کار شده بودند که خوشبختانه با واکنش‌های فعالان محیط زیست کشور و مخالفت جدی سازمان جنگل‌ها مواجه شدند.

     اما شوربختانه حالا از یاسوج خبر می‌رسد که به‌رغم تمامی مخالفت‌های قانونی و توجیهات کارشناسی، بازهم همان طرح احداث کارخانه بزرگ فرآوری بلوط به‌طور جدی در دستور کار مسئولان استان کهگیلویه و بویراحمد قرار گرفته و استاندار نیز عزم خود را جزم کرده تا به هر طریقی که شده است مقاومت‌های متولیان منابع طبیعی منطقه را شکسته و مجوزهای لازم برای احداث آن کارخانه را صادر کند! البته در این میان اظهارنظر مدیرکل منابع طبیعی کهگیلویه و بویراحمد برای موافقت با احداث آن کارخانه قابل توجه است! اعلام شرط “کاشت ۱۰ درصد از بذور بلوط برداشتی از جنگل‌ها و جنگلکاری توسط سرمایه‌گذار کارخانه” که با عنایت به تجربیات موجود در خصوص کاشت و مراقبت از جنگلکاری‌های صورت گرفته در سنوات گذشته و درصد نهال‌های مستقر شده، تأمل‌برانگیز است!

      فراموش نکنیم که جمع‌آوری و بهره‌برداری از بذر درختان بلوط در سطحی وسیع می‌تواند خسارت های زیست محیطی جبران‌ناپذیری را به‌دنبال داشته باشد. در این نوع بهره‌برداری که نیازهای طبیعی اکوسیستم‌های جنگلی رعایت نمی‌شود مطمئنا” اضافه بر تجدید حیات و زادآوری طبیعی جنگل‌ها، حیات جانوران وحشی در این رویشگاه‌های جنگلی نیز با تهدیدهای جدی مواجه خواهد شد. بدون شک گسترش روند احداث چنین کارخانجات صنعتی در استان‌های زاگرسی و جمع‌آوری بذر بلوط در حجم‌های زیاد، ناشی از یک نگاه تجاری کوتاه‌مدت به جنگل‌های بلوط غرب بوده و تنها نتیجه آن اختلال در همان اندک زادآوری طبیعی این جنگل‌ها و نابودی طولانی‌مدت حیات گیاهی و جانوری در این زیستگاه‌ها که حال و روز ناخوشی دارند، خواهد بود.

در همین رابطه:

– خبرگزاری میراث فرهنگی(CHN): حراج بذرهای بلوط؛ حراج زادآوری زاگرس