بایگانی “جنگل ها”

تراژدی خاکستری شدن جنگل‌ها

چهارشنبه, ۲۴ خرداد, ۱۳۹۶

روزنامه آرمان- زهرا سلیمانی: امروزه مشکلات محیط‌زیست و اکولوژیکی جهان در هم تنیده شده است. در این شرایط در هر نقطه از جهان اقدامی در راستای حفاظت از جنگل‌ها انجام شود به تمامی موجودات روی زمین خدمت شده است. این روزها در کشور ما وقوع آتش سوزی در مراتع و جنگل‌ها از مهم‌ترین معضلات حوزه محیط‌زیست است. با توجه به بارش‌های بهاری و افزایش پوشش مراتع در مناطق مختلف، پوشش گیاهی خشک مستعد وقوع حریق می‌شود؛ از این رو در فصل گرما هر لحظه امکان شعله‌ور شدن جنگل‌ها و مراتع وجود دارد. در این وضعیت باید تجهیزات لازم برای پیشگیری از آتش سوزی جنگل‌ها تامین شود.

به‌طور متوسط سالانه ۱۵‌هزار هکتار از عرصه ­های جنگلی و مراتع ایران تحت تاثیر حریق قرار دارد. بر اساس نظرات کارشناسان محیط‌زیست کشور تغییر اقلیم و گرم شدن کره زمین، کمبود آب شیرین و پدیده بیابان‌زایی به عنوان سه چالش عمده جهان محسوب می‌شوند. در این وضعیت کارآمدترین اقدام در این زمینه حفاظت از جنگل­هاست. در کشور با بررسی میزان آتش سوزی جنگل‌ها باید به این امر تاکید کرد که کمترین میزان آتش سوزی در سال ۸۴ با شش‌هزار و ۶۷۹ هکتار و بیشترین آن در سال ۹۴ به میزان ۴۴‌هزار و ۸۵۲ هکتار بوده است. باید به این امر اذعان کرد که بیش از ۷۰‌درصد آتش سوزی جنگل‌ها به لحاظ رویشگاهی در جنگل‌های زاگرس اتفاق می‌افتد و علت آن گستردگی این ناحیه رویش به مساحت شش‌میلیون هکتار است. از سوی دیگر عامل ۹۵‌درصد آتش سوزی در جنگل‌ها و مراتع انسان‌ها هستند. بر اساس آمار در سال‌های ۹۳ و ۹۴ حریق در جنگل­ها و مراتع دو‌درصد افزایش داشته است، اما از لحاظ میزان سطح شش‌درصد کاهش را نشان می­ دهد.

به کارگیری امکانات ابتدایی در اطفای‌حریق جنگل‌ها

با بررسی عملیات اطفای حریق در آتش سوزی‌ جنگل‌ها و مراتع باید گفت که در برخی آتش سوزی‌ها از وسایل ابتدایی همچون بیل و گلنک برای اطفای حریق استفاده می‌شود. این در حالی است که بخش عمده‌ای از مراتع و جنگل­ها در مناطق صعب العبور قرار دارند؛ در این وضعیت برای اطفای حریق باید از بالگرد و تجهیزات پیشرفته استفاده کرد. این در حالی است که بالگرد تنها در انحصار دستگاه­های خاص همچون وزارت دفاع، هلال احمر و نیروهای مسلح است. در کشور بالگردهای موجود فاقد ابزارهای مورد نیاز برای اطفای حریق مراتع و جنگل‌ها هستند، در حالی که در هنگام وقوع آتش سوزی هلی برد استفاده از نیروهای تخصصی در زمان مناسب از اهمیت ویژه برخوردار است.

عامل انسانی منشأ ۹۵‌درصد آتش سوزی‌ها

در برخی اظهارات بر نقش انسان در بروز ۹۵‌درصد آتش سوزی جنگل‌ها و مراتع تاکید شده است. اینکه افراد برای تصاحب مراتع اقدام به آتش سوزی کنند چندان معقول به نظر نمی­ رسد، چون مرتع سوخته هیچ‌ کاربردی برای آنها ندارد. براساس بررسی‌های انجام شده آتش سوزی مراتع و جنگل­ها ناشی از سهل انگاری و به علت عوامل انسانی است. برای مثال افراد با روشن کردن آتش یا رها کردن سیگار نیم سوخته در جنگل آتش سوزی گسترده‌ای به دلیل سهل انگاری به وجود می‌آورند. بنابراین با آموزش و آگاهی بخشی به توده‌های مردم و اقشار مختلف، حفاظت و حراست از منابع طبیعی هم روند مطلوب به خود می‌گیرد.

بیش از۲۰هزار هکتار حریق در عرصه‌های طبیعی

در سال‌های گذشته حریق بیش از ۱۵ تا ۲۰‌هزار هکتار از عرصه‌های طبیعی کشور را به نابودی کشانده است. این در حالی است که آتش سوزی در اغلب کشورها رخ می‌دهد­، اما کشورهای پیشرفته با ایجاد ناوگان پیشرفته و واکنش سریع، آتش سوزی‌ها را به شکل مناسب مهار کرده و حداقل خسارات را به همراه دارند. هرچند در ایران به علت نبود سیستم آمایش، نبود کنترل لحظه‌ای و تجهیزات اطفای حریق ابتدایی و قدیمی، خسارات آتش سوزی جنگل­ها به شکل گسترده و غیر قابل جبران است. دولت در برنامه ششم مکلف شد با راه‌اندازی سیستم مناسب اطفای حریق، به کارگیری فناوری‌های روز، تجهیزات مناسب و آموزش نیروها ضریب حفاظت از جنگل‌ها را از ۶۰‌درصد فعلی به صد در صد افزایش دهد. این مصوبه تکلیف قانونی دولت بوده و باید در بودجه‌های سنواتی، امکانات، تجهیزات و ناوگان مورد نیاز برای اطفای حریق را در نظر بگیرد. در این وضعیت مجلس نیز موظف است تمام اهتمام خود را برای تصویب این بودجه به کاربرده تا بتوان در سریع‌ترین زمان ممکن نسبت به اطفای حریق اقدام کرد.

لزوم تقویت ناوگان اطفای حریق

در بسیاری از مناطق کشور امکان جا به جایی نیرو با روش‌های متعارف امکانپذیر نیست و باید نیروهای اطفای حریق با استفاده از بالگرد و هواپیماهای ویژه جا به جا شوند. این در حالی است که در کشور با کمبود بالگرد اطفای حریق مواجه هستیم. در کشور شبکه حمل و نقل مناسب هوایی برای اطفای حریق ساماندهی نشده و با توجه به دیده شدن این موضوع در برنامه ششم انتظار می‌رود دولت از امکانات برای تجهیز و توسعه شبکه اطفای حریق کشور همچون استفاده از بالگرد و هواپیماهای ویژه استفاده لازم را داشته باشد. چندی پیش نیز رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس در این زمینه گفت: «در کشور بالگردها به میزان محدود وجود داشته و بالگردهای مناسبی نیستند، به‌گونه‌ای که از مخزن مناسب برای حمل آب برخوردار نیستند و بیشتر برای جا به جایی نیرو استفاده می‌شوند.» محمد شاعری افزود: «بهتر است نسبت به تولید و در صورت نیاز خرید بالگرد اطفای حریق اقدام شود.»

اطفای حریق تخصصی شود!

یک کارشناس محیط زیست درباره اطفای حریق در جنگل‌های کشور می‌گوید: هر‌ساله در فصل تابستان به کرات شاهد وقوع آتش سوزی در جنگل‌ها و مراتع کشور هستیم. امسال نیز به دلیل بارش‌های بهاری فراوان سطح پوشش گیاهی در جنگل‌ها و مراتع افزایش یافته است. در این شرایط با کوچک‌ترین بی‌احتیاطی به شکل عمدی یا سهوی در جنگل‌ها حریق گسترس می‌یابد.

هومان خاکپور می‌افزاید: امسال جنگل‌های کشور در وضعیت ویژه قرار دارند. این در حالی است که تاکنون اقدامات لازم برای مقابله با حریق از سوی نهادهای مربوطه انجام نشده است. به گفته او ناوگان اطفای حریق در سازمان جنگل‌ها و مراتع سازمان حفاظت محیط زیست متناسب با اطفای حریق در جنگل‌ها طراحی نشده است. نیروهای شاغل در یگان‌های اطفای حریق نیز آن طور که باید و شاید توانایی ارائه امکانات، تجهیزات و تربیت نیروهای متخصص را ندارند. از سوی دیگر مشارکت‌های مردمی در جلوگیری از وقوع حادثه مناسب بوده است، اما با توجه به ظرفیت‌های مردمی در جلوگیری از وقوع حادثه باید گفت که از لحاظ مهارت‌های فنی و تجهیزات آن طور که باید از ظرفیت آنها استفاده نشده است.

این کارشناس محیط زیست می‌افزاید: باید یگان‌های تخصصی اطفای حریق در طبیعت ایجاد شود. این در حالی است که یگان‌های آتش نشانی در شهرهای مختلف فقط در حوزه تخصصی و مهار آتش در محیط‌های شهری توانایی مهار آتش را دارند. با این تفاسیر یگان‌های شهری آمادگی اطفای حریق در طبیعت را ندارند. خاکپور تاکید می‌کند: در کشور نیروهای امدادی و اطفای حریق به شکل متخصص تربیت نشده‌اند. نیروهای فعال در سازمان‌های جنگل‌ها و مراتع و نیروهای سازمان حفاظت محیط زیست نیز تخصص لازم را در این حوزه کسب نکرده‌اند. در واقع نیروی‌های فعال در این دستگاه‌های متولی، توانایی و مهارت لازم را برای مشارکت در حریق ندارند.

به گفته او باید بتوان برای مهار حریق در جنگل‌ها و مراتع آتش نشانی مستقل تشکیل داد تا به این شکل در مهار آتش در محیط‌های شهری، جنگل‌ها و مراتع به شکل مناسب عمل کرد و هم در محیط‌های طبیعی توانایی مهار آتش در کشور ایجاد شود. همچنین با تربیت نیروهای متخصص می‌توان حریق را در جنگل‌های کشور مدیریت کرد. این کارشناس محیط ‌زیست اظهار می‌کند: در بسیاری از کشورهای توسعه یافته با وقوع آتش سوزی در جنگل‌ها هیچ فردی با سازمان محیط زیست تماس نمی‌گیرد، بلکه آتش نشانی به عنوان متولی اطفای حریق مسئول مهار آتش است. درضمن این سازمان امکانات و تجهیزات لازم را در دست داشته و به این شکل گروه‌های انتخاب شده در مجامع محلی هر‌ساله بر اساس مانورها و آموزش‌های لازم برای مهار حریق تربیت می‌شوند.

خاکپور می‌افزاید: در کشور ما مدت زمان مطلع شدن از وقوع حریق و حضور نیروهای امدادی در محل‌ طولانی است و به این شکل امکان گسترش آتش افزایش می‌یابد. با این تفاسیر با تربیت نیروهای محلی می‌توان در مهار حریق به شکل مناسب وارد عمل شد. او می‌افزاید: در کشور برای کاهش آمار آتش سوزی جنگل‌ها و مراتع باید به سمت تخصصی کردن مهارت اطفای حریق وارد عمل شد. برای مثال یک کارشناس با تحصیلات جنگل‌ها و مراتع یا کارشناس دیگر با تحصیلات حیات وحش هیچ گونه تخصص لازم برای مقابله با حریق را ندارند، اما هم اکنون از سوی دستگاه‌های متولی انتظار مضاعف از این نیروها برای اطفای حریق وجود دارد. باید در کشور اطفای حریق را به یک موضوع تخصصی تبدیل کرد. مهار آتش‌ در جنگل‌ها و مراتع باید با تربیت نیروهای متخصص، اختصاص امکانات و تجهیزات لازم برای افراد فعال در این عرصه باشد. به گفته او آموزش و همراهی جوامع محلی می‌تواند در کنار آموزش‌های لازم برای کاهش میزان آتش سوزی‌ها در جنگل‌ها و مراتع کشور موثر باشد.

جنگل‌های ۴۰ میلیون‌ساله در انتظار ثبت

چهارشنبه, ۶ آبان, ۱۳۹۴

برای واکاوای ماجرای ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی، نگارنده نیز در گفتگوها و گزارش پرمحتوای خبرنگار پرتلاش روزنامه آرمان – سندوس محمدی – شرکت کرده که در شماره ۲۸۸۷ مورخ ۵ آبان ۱۳۹۴ این روزنامه منتشر شده است. شرح کامل این گزارش در زیر به اشتراک گذاشته می‌شود:

هیرکانی
آرمان: در کشور ما هر زمانی که صحبت از ثبت جهانی شده به ثبت جهانی آثار باستانی اشاره داشته است. این در حالی است که میراث طبیعی هم در کشور ما همپای میراث باستانی در معرض خطر هستند و هر لحظه بیم نابودی آنها می‌رود. اما طبق اخباری که از سال قبل منتشر شد به نظر می‌رسد که تلاش برای ثبت جهانی میراث طبیعی هم دارد شکلی جدی به خود می‌گیرد و صحبت از ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی گواه همین مساله است.

     جنگل‌های هیرکانی از مهم‌ترین جنگل‌های پهن برگ جهان، از منطقه هیرکن آذربایجان در حاشیه دریای خزر آغاز و تا استان گلستان در ایران امتداد می‌یابند. مساحت آن حدود ۵۵ هزار کیلومتر مربع است و ۲۰هزار هکتار آن سهم آذربایجان و نزدیک ۸/۱ میلیون هکتار آن سهم ایران است. این جنگل با قدمت ۴۰ میلیون سال یکی از ارزشمندترین جنگل‌های جهان به شمار می‌آید و از آن به عنوان موزه طبیعی یاد می‌شود. از جمله ویژگی‌های منحصر به فرد این جنگل خزری، تنوع شرایط اقلیمی و زیستی، درختان دیرزیست، درصد بالای اراضی حاشیه رود، گونه فسیل زنده و گونه‌های نادری مانند سوسن چلچراغ است.

     جنگل‌های هیرکانی با وجود قدمت و اهمیتی که دارند همواره در معرض تهدیدات بسیاری قرار گرفته‌اند. این تهدیدات به حدی جدی هستند که تعداد این جنگل‌ها را در یک دوره ۴۰ ساله از سه میلیون هکتار به ۸/۱ میلیون هکتار کاهش داده‌اند. تخریب این جنگل‌ها به حدی زیاد و مشکل‌ساز شده است که دو ما قبل معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست گفت: «از سال‌ها قبل نظر سازمان محیط زیست این بوده که جنگل‌های هیرکانی دیگر توان بهره‌برداری تجاری ندارد، زیرا عمده جنگل‌های ما در شیب بالای ۳۰ درصد قرار دارد و وقتی این جنگل‌ها مورد تخریب و برداشت قرار می‌گیرد امکان بازسازی آن دشوار است یا وقتی به‌طور طبیعی بازسازی می‌شود تنوع زیستی ارزشمند سابق را ندارد.

     نظر سازمان حفاظت محیط زیست این است که به سمت حفاظت این جنگل‌ها برویم و حداقل برای یک مدت کوتاه از بهره‌برداری از آنها خودداری و از ورود بیش از حد دام به این مناطق خودداری کنیم.» اگر تا دیروز بهره‌برداری‌های و چرای بیش از حد دام مهم‌ترین عاملان نابودکننده جنگل‌های شمال تلقی می‌شدند در چند ساله اخیر جنگل‌خواری و تغییر کاربری زمین برای ویلاسازی و سد‌سازی غیرکارشناسانه تبدیل به مهم‌ترین تهدیدها برای جنگل‌های هیرکانی شده‌اند.

     سد شفارود از همان روزهای آغازین ساخت، با مخالفت‌های زیادی از سوی فعالان محیط زیست و سازمان محیط زیست مواجه شد. با اینکه وزارت نیرو صحبت از کوتاه آمدن سد شفارود می‌کند و می‌گوید که این سد با قطع ۹۳ هزار هکتار درخت ساخته می‌شود اما بعضی از فعالان محیط زیست معتقد هستند که سد شفارود در مراحل ساخت و بعد از آبگیری حدود ۴۰۰ هزار هکتار جنگل هیرکانی را نابود خواهد کرد.

     صحبت از قطع جنگل‌های عادی نیست بلکه از قطع درختانی صحبت می شود که وامدار یک تاریخ ۴۰ میلیون ساله هستند و به همین دلیل نمی‌توان به سادگی از کنار سهل‌انگاری مسئولان گذشت. تهدیداتی از این دست باعث می‌شوند که سازمان محیط زیست و سایر نهادهای فعال مسأله ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند تا شاید از این طریق بتوانند با کمک نهادهای بین‌المللی گامی مهم برای حفاظت از این جنگل‌ها بردارند.

     با وجودی که حدود ۹۰ درصد از جنگل‌های هیرکانی در کشور ایران هستند اما در ثبت جهانی این جنگل‌ها آذربایجان گوی سبقت را از ایران ربود. در ۲۱ تیر ۱۳۸۵ جمهوری آذربایجان درخواستی را مبنی بر ثبت جهانی جنگل کاسپینی – هیرکانی به یونسکو ارائه کرد. با بررسی کارشناسان این سازمان اعلام شد به دلیل اینکه سهم جمهوری آذربایجان تنها ۲۰ هزارهکتار در مقابل سهم ۲ میلیون هکتاری ایران از این جنگل متعلق به دوره ژوراسیک است، ثبت جهانی این اثر به تنهایی به نام آذربایجان ممکن نیست. پس از آن مقامات فرهنگی ایران پیشنهادی را مبنی بر ثبت مشترک این اثر طبیعی به آذربایجان دادند، البته با اختلافاتی که دو کشور داشتند این اتفاق روی نداد، تا اینکه از یک سال گذشته مساله ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی دوباره مورد توجه قرار گرفت.

     حدود هشت ماه قبل مدیرکل دفتر ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: «پرونده‌ ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی به ‌عنوان نخستین میراث طبیعی جمهوری اسلامی ایران به یونسکو ارسال می‌شود.» فرهاد نظری با اشاره به اینکه منابع و مواریث طبیعی جمهوری اسلامی ایران، شاخص‌های جهانی شدن را دارند، اظهارکرد: «پرونده‌ ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی با توجه به شاخص‌ها و مقررات یونسکو تنظیم شده است.» از آن زمان فعالیت‌ها برای ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی بیش از پیش شدت گرفت تا اینکه در روز ۸ مرداد که به عنوان روز «جنگل، رمز حیات» نامگذاری شده است، معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست گفت: «با رایزنی‌های انجام شده قصد داریم به‌طور مشترک جنگل‌های هیرکانی را به نام ایران و آذربایجان ثبت کنیم، البته سهم ایران در این زمینه به دلیل وجود اکثریت این جنگل‌ها پررنگ‌تر خواهدبود.» با توجه به نگاه ویژه‌ای که دولت یازدهم به مسائل محیط زیستی داشته و حتی تلاشی که این دولت برای تدوین یک سند محیط زیستی انجام داده است به نظر می‌رسد که ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی بیش از هر زمانی در این دوره می‌تواند امکانپذیر باشد.

     ثبت جهانی این جنگل‌ها علاوه بر تأثیری که از نظر قانونگذاری برای حفاظت از جنگل‌ها دارد می‌تواند کمک‌های مالی جهانی برای حفاظت از این جنگل‌ها را افزایش دهد. یک فعال محیط زیست در استان مازندران درباره جنگل‌های هیرکانی و لزوم ثبت جهانی آنها به «آرمان» می‌گوید: جنگل‌های هیرکانی از نظر تنوع گونه‌ها و قدمتی که دارند منحصر به فرد هستند. قدمت بیش از یک میلیون ساله این جنگل‌ها، آنها را به موزه میراث طبیعی تبدیل کرده است.

     عارف آهنگر با اشاره به اینکه ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی جلوی تخریب آنها را می‌گیرد، می‌افزاید: تخریب‌هایی از قبیل قطع درختان برای احداث سد، تغییر کاربری زمین‌ها و ویلاسازی گسترده، ساخت مرغداری و بهره‌برداری‌های صنعتی این جنگل‌ها را در معرض نابودی قرار داده است. او درباره فواید ثبت جهانی این جنگل‌ها می‌گوید: با ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی وضعیت آنها از نظر حقوقی تغییر می‌کند. در قوانینی که شامل حال این جنگل‌ها می‌شوند تغییر ایجاد می‌شود و به همین دلیل فعالان محیط زیست می‌توانند برای حفاظت بیشتر از آنها تلاش کنند.

     یک کارشناس محیط زیست با اشاره به رقابت‌های توسعه‌ای که بین مناطق مختلف در کشور ما شکل گرفته است به «آرمان» می‌گوید: دلیل توسعه شتابانی که در کشور ما شکل گرفته، این است که دولت می‌خواهد به خواسته‌های مردم پاسخ گوید و رضایت آنها را جلب کند.

     متأسفانه بسیاری از پروژه‌های توسعه‌ای از داخل رویشگاه‌های جنگلی کشور ما رد می‌شوند و این جنگل‌ها را به‌شدت در معرض تخریب و خطر قرار می‌دهند. هومان خاکپور ادامه می‌دهد: به بهانه توسعه، هیچ مانعی بر سر اجرای این پروژه‌های عمرانی وجود ندارد. با وجود اینکه قانون هم ارزیابی زیست محیطی را برای پروژه‌های بزرگ توسعه لحاظ کرده است اما با این وجود بسیاری از این پروژه‌ها مانند پروژه‌های انتقال آب، سد‌سازی‌ها و پروژه‌های انتقال نفت و گاز بدون مجوز اجرا می‌شوند و به تخریب محیط زیست می‌انجامند.

     او می‌افزاید: از سوی دیگر عامل بعدی که باعث تخریب جنگل‌ها می‌شود وابستگی معیشتی مردم به جنگل‌هاست. او تصریح می کند: سازمان محیط زیست و سازمان جنگل‌ها به دنبال ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی هستند تا از طریق اقدامات بین‌المللی و محدودیت‌هایی که این معاهدات ایجاد می‌کنند باعث شوند که دولت با احتیاط بیشتری در قبال جنگل‌ها برخورد کند و ملاحظات محیط زیستی و آنچه که باعث پایداری محیط زیست می شود بیشتر لحاظ شود.

     خاکپور می‌گوید: هر چند که این ایراد به معاهدات بین‌المللی وجود دارد که ضمانت اجرایی بالایی ندارند، ولی از آنجایی که دولت‌ها تلاش می‌کنند وجه بین‌المللی‌شان را حفظ کنند با ثبت بین‌المللی جنگل‌ها تلاش می‌شود از خطراتی که این جنگل‌ها را تهدید می‌کند کاسته شود. او هدف از ثبت بین‌المللی جنگل‌ها را بالا بردن ضریب حفاظتی این مناطق به لحاظ تعهداتی که برای دستگاه‌های دولتی ایجاد می‌کند، می‌داند.

     طرح توقف ١٠ساله بهره‌برداری از جنگل‌ها که نخستین‌بار ١٠ سال پیش توسط یک استاد دانشگاه پیشنهاد داده شد بار دیگر برای قانون‌شدن به جریان افتاد. هم‌اکنون حدود ٢٨ نماینده مجلس شورای اسلامی و همچنین سازمان حفاظت محیط‌ زیست از حامیان اصلی این طرح هستند. با ‌این‌حال مسئولان سازمان جنگل‌ها و مراتع و آبخیزداری به عنوان متولیان اصلی صیانت و بهره‌برداری از جنگل‌های کشور، از موافقت مشروط یا مخالفت با اجرای آن سخن می‌گویند.

     رئیس مجمع نمایندگان استان گیلان در مجلس با بیان اینکه طرح حفاظت از جنگل‌ها مانع خسران محیط زیست و منابع طبیعی می‌شود، گفت: باید سازمان جنگل‌ها و محیط زیست برای حمایت قانونی از منابع طبیعی، سیاست برنامه‌ریزی‌شده‌ای برای حفاظت از جنگل‌ها به مجلس ارائه دهند. محمدحسین قربانی، با مثبت ارزیابی‌کردن آماده‌سازی طرح تنفس جنگل‌ها در سازمان محیط زیست، افزود: واقعیت آن است که تاکنون سازمان محیط زیست و سازمان جنگل‌ها هیچ‌گونه استراتژی‌ برای حفاظت از جنگل‌ها نداشتند به گونه‌ای که در نتیجه این بی‌برنامگی بخش زیادی از این جنگل‌ها آسیب زیادی دیدند.

     این نماینده مجلس تغییر کاربری‌ها، نبود برنامه و سرمایه‌گذاری‌ را ازجمله موارد عمده وارد آمدن خسارت‌های جبران‌ناپذیر به جنگل‌ها دانست و تأکید کرد: باید ساماندهی این موضوع، قانونمند شود تا بتوان برنامه‌ریزی مدونی برای حفاظت از جنگل‌ها داشت. به همین دلیل آنچه از طرح تنفس جنگل‌ها برمی‌آید، به نظر می‌رسد می‌تواند به حفظ جنگل‌ها کمک کند؛ چراکه امروزه ناتوانی‌های زیادی در حفاظت و صیانت از جنگل‌ها به چشم می‌خورد. اگر این طرح اجرایی شود از بخش زیادی از جنگل‌ها حفاظت می‌شود. رئیس سازمان محیط زیست نیز درباره این طرح گفته است: طرح تنفس جنگل‌ها مراحل پایانی خود را طی می‌کند و به‌زودی در مجلس ارائه خواهد شد.

محیط زیست به دنبال توقف بهره‌برداری از جنگل‌ها

     معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: در راستای حمایت از جنگل‌ها، همچنان لایحه حمایت از جنگل‌ها در دولت در دست بررسی است و پس از بررسی و تصویب نهایی به مجلس ارائه می‌شود. به گفته او این لایحه در راستای توقف بهره‌برداری از جنگل‌ها بوده و خوشبختانه نظر سازمان جنگل‌ها و مراتع و جهاد کشاورزی به این لایحه مثبت بوده و رئیس مجلس نیز موافقت خود را با این لایحه اعلام کرده است که امیدواریم پس از تدوین نهایی این لایحه در دولت و بررسی آن در مجلس، تصویب شده و در این راستا قطعا بهره‌برداری تجاری، قاچاق و برداشت غیرقانونی از جنگل‌ها متوقف خواهد شد.

ضرورت اجرای سریع‌تر طرح تنفس جنگل‌ها

     عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، با مثبت ارزیابی کردن طرح تنفس جنگل‌ها بر ضرورت اجرای سریع‌تر این طرح تاکید کرد وگفت: کشت درختان زودبازده در راستای کاهش بهره‌برداری از جنگل‌ها موثر است. به گزارش خانه ملت، محمداسماعیل سعیدی با بیان اینکه پرداختن به مسائل زیست‌محیطی کشور بسیار حائز اهمیت است، تصریح کرد: متاسفانه خشکسالی‌های اخیر، تخریب، برداشت‌های غیرقانونی و آتش‌سوزی‌های به وقوع پیوسته در جنگل‌ها به‌ویژه در فصل تابستان چالش‌های زیادی را برای محیط زیست کشور ایجاد کرده است.

آخرین وضعیت طرح تنفس جنگل‌ها

     رئیس شورای عالی جنگل‌ها و قائم مقام سازمان جنگل‌ها و مراتع با عنوان این مطلب که با اصل طرح تنفس جنگل‌ها موافق هستیم، گفت: برای اجرایی شدن آن پیش‌نیازهای حفاظتی از جنگل‌ها و مراتع کشور باید تامین شود. به گفته او، این طرح مورد تایید سازمان جنگل‌ها، سازمان محیط زیست و رئیس جمهوری است و حدود ۲۸ نفر از نمایندگان مجلس نیز با آن موافق هستند. رئیس شورای عالی جنگل‌ها اظهار داشت: آنچه از نظر سازمان جنگل‌ها بسیار اهمیت دارد این است که در حال حاضر در جنگل‌های شمال کشور تعدادی شرکت بهره‌برداری و طرح‌های در حال اجرا وجود دارد که مجریان این طرح‌ها علاوه بر بهره‌برداری از جنگل‌ها تا حدودی موجب حفاظت از این بخش‌های جنگل می‌شوند.

     مقدسی تصریح کرد: با متوقف شدن این طرح‌ها و خروج شرکت‌های بهره‌برداری از جنگل بایستی حتما سازوکاری حفاظتی با شدت بسیار بیشتر از قبل در جنگل‌های کشور مهیا شود. او تاکید کرد: سازمان جنگل‌ها با توجه به یک قرن فشار بهره‌برداری بر روی جنگل‌ها و از سوی دیگر عوامل تهدید جنگل‌ها از جمله گسترش سکونتگاه‌ها، حضور دام‌ها در این مناطق، استفاده حدود سه میلیون متر مکعب از چوب درختان جنگلی توسط روستانشینان و جوامع محلی و در برخی موارد قاچاق چوب، با اصل طرح تنفس جنگل‌ها کاملا موافق است، اما معتقد است که هم‌زمان با اجرای طرح تنفس بایستی طرح‌های حفاظتی در جنگل‌های کشور دوچندان شود.

     جنگل‌های شمال ایران یکی از قدیمی‌ترین جنگل‌های جهان محسوب می‌شوند که گونه‌های نادر زیادی در آن زندگی می‌کنند. این جنگل‌ها به علت دخالت عوامل طبیعی و غیرطبیعی در آستانه انقراض قرار دارند، در حالی که هنوز هم همه حتی فعالان محیط زیست از سازمان‌هایی مانند سازمان حفاظت محیط زیست یا در بهترین حالت سازمان جنگل‌ها توقع نظارت و رسیدگی دارند در حالی که سیاست‌گذار اصلی در این زمینه این دو سازمان نیستند. نگاهی اجمالی به روند تخریب جنگل‌ها در کشور بیانگر چند مساله اساسی است. در درجه اول بیانگر این است که آتش‌سوزی گسترده و تخریب جنگل‌ها در ۱۰ سال اخیر اتفاق افتاده و تا قبل از آن آتش‌سوزی در این حجم وسیع در کشور رخ نمی‌داده است.

     در درجه دوم نبود عزم راسخ و متولی مشخص در این زمینه بیش از هر مسأله‌ای احساس می‌شود در حالی که وزارت جهاد کشاورزی طبق قانون متولی و مسئول اصلی رسیدگی و محافظت از کلیه گونه‌های کشاورزی و گیاهی کشور است و سازمان جنگل‌ها نیز مستقیم زیرنظر این وزارتخانه اداره می‌شود. طبیعی است که در این فضا سازمان جنگل‌ها نیز نتواند وظایف خود را در زمینه حفاظت از جنگل‌ها به‌درستی و به صورت نهادی مستقل انجام دهد.

ادغامی که نتوانست ثمربخش باشد

     جهاد سازندگی، عنوان نهادی بود که به فرمان امام خمینی (ره) در اوایل انقلاب و برای رسیدگی به مسائل عمرانی و آبادانی در شهرها تشکیل شد در حالی که اعضای این نهاد عریض و طویل با عزم جهادی در تمام امور شهری دخالت و نظارت داشتند و زمین‌های کشاورزی و جنگلی را از دستبرد افراد سودجو حفظ می‌کردند.

     این سازمان سال ۷۹ با وزارت کشاورزی تلفیق شد و وزارت جهاد کشاورزی تشکیل شد، در حالی که ماموریت‌های جهادی اعضای این سازمان دیگر بعد از ادغام با بخش کشاورزی دستخوش تغییراتی شده و شکل اداری به خود گرفت. تجربیات ناخوشایند سال‌های اخیر در حفظ و نگهداری جنگل‌ها و نبود نهاد حفاظتی قوی در کنار سازمان‌هایی مانند جنگل‌ها و حفاظت محیط زیست که بتواند با قدرت و قاطعیت جلوی تخلفات را بگیرد از همان سال احساس می شد و هنوز هم وجود دارد. ادغامی که نتوانست آن‌طور که باید و شاید ثمربخش باشد. دولت و به تبع آن وزیر جهاد کشاورزی که مسئول و سیاست‌گذار این عرصه است تاکنون ابتکار نوآوری طرح قابل ارائه در زمینه کشاورزی و منابع طبیعی و دامپزشکی نداشته‌اند و با مطالعه کارهای گذشتگان فقط جوابگوی وضع موجود هم نمی‌توانند باشند.

هیچ متخلفی برای آتش‌سوزی جنگل‌ها معرفی نشده است

     جنگل‌های ایران نیازمند مواظبت و حفاظت است و تا همین جا هم ظرف ۳۰ سال و به‌ویژه ۱۰ سال اخیر نیمی از جنگل‌های کشور را نابود کرده‌ایم. سال ۸۶ جنگل‌های گلستان در گستره وسیعی نابود شد و مسئولان سکوت کردند. این اتفاق تا امروز تقریبا هر ماه در بخشی از کشور رخ می‌دهد در حالی که همه مسئولانی که به نوعی با جنگل و منابع طبیعی سر و کار دارند هربار اذعان می‌کنند کاستی‌هایی در این زمنیه وجود دارد و زور سازمان حفاظت محیط زیست و جنگل‌ها بر زور عوامل تهدید‌کننده نمی‌چربد.

     درباره همه گونه‌های گیاهی و جانوری کشور و حفظ آن، این قاعده صادق است و می‌توان به آسانی این مسأله را فهمید که نهادهای دولتی و اداری نمی‌توانند برابر دست‌اندازان و حتی عوامل تهدید‌کننده طبیعی بایستند و یک نهاد حفاظتی باید وارد میدان شود. حتی اگر سازمان حفاظت محیط زیست هم بتواند با کمک دولت خلأ کمبود امکانات و تجهیزات را برطرف کند باز هم، به حلقه بعدی می‌رسیم و آن هم در نظر گرفتن جرائمی برای برخورد با متخلفان است که دست‌کم تا حدودی ابزار بازدارندگی در این زمینه باشند تا به راحتی متخلفان از زیر بار این تخلف رهایی پیدا نکنند. بی‌توجهی نسبت به برخورد با متخلفان در حالی است که مطابق اعلام مسئولان درصد بالایی از آتش‌سوزی‌ها به صورت عمدی رخ می دهد.

     مدیرکل منابع طبیعی لرستان اعلام کرد ۹۵ درصد آتش‌سوزی‌ها به دلیل دخالت عوامل انسانی است. آیا هنوز زمان آن فرا نرسیده که از همه امکانات و ظرفیت‌های موجود در کشور برای حفاظت از جنگل‌ها استفاده شود. آیا هشدارهایی که دائما از سوی فعالان و دوستداران محیط زیست درباره نابودی کل پوشش جنگل‌های ایران ظرف ۲۰ تا ۳۰ سال آینده مطرح می شود به گوش مسئولان نرسیده است؟ عزم جدی دولت یازدهم برای کنترل و کاهش خسارت‌های وارد شده به محیط زیست برای همه دوستداران ایران و آب و خاک آن ستودنی است، اما آیا وقت آن نرسیده که با تخریب و نابودی محیط‌زیست از هر نوعی و از سوی هر کسی برخورد شود؟

زمین‌خواری با آتش ‌زدن جنگل

پنجشنبه, ۳۱ اردیبهشت, ۱۳۹۴

     بارش‌های بهاره همواره به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده در نرخ وقوع آتش‌سوزی‌های جنگلی و مرتعی به حساب آمده و با افزایش میزان بارندگی‌ها در این فصل، نرخ آتش‌سوزی‌ها هم در فصل تابستان افزایش می‌یابد. افزایش بارش‌های بهاری سبب ایجاد پوشش گیاهی یک‌ساله در زیراشوب جنگل‌های و مراتع شده و با خشک شدن این علوفه‌ها شرایط مناسب‌تری برای گسترش آتش در این رویشگاه‌خهای گیاهی فراهم می‌شود. در زمینه علل وقوع آتش‌سوزی‌ها در عرصه‌های جنگلی و مرتعی گفتگویی را با خبرنگار روزنامه آرمان انجام داده‌ام که در شماره ۲۷۵۸ مورخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ این روزنامه منتشر شده است:

آتش سوزی ها

روزنامه آرمان: در سال‌های اخیر شاهد افزایش بروز آتش‌سوزی در مراتع و جنگل‌ها بوده‌ایم و اینکه چه عواملی در بروز این نارسایی در محیط زیست دخیل است جای بحث دارد. در اصل آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع به دو دلیل طبیعی و انسانی اتفاق می‌افتد و باید به این نکته توجه داشت که عوامل طبیعی در آتش‌سوزی‌ها به ندرت اتفاق می‌افتد و بر اساس گزارشات مندرج عوامل طبیعی کمتر از پنج درصد در آتش‌سوزی‌ها موثر است و عوامل انسانی نیز ۹۵ درصد آتش‌سوزی‌ها را به خود اختصاص داده است. باید در نظر داشت که عامل انسانی هم شامل سهل‌انگاری و آتش‌سوزی تعمدی است. معمولا گردشگران اقدام به روشن کردن آتش در طبیعت می‌کنند و به دلیل سهل‌انگاری و عدم کنترل آتش شعله‌ور شده و به دیگر اراضی سرایت می‌کند.

     در برخی موارد نیز شاهد بروز آتش‌سوزی از سوی کشاورزان به دلیل کشت مجدد در اراضی هستیم که این اقدام نه‌تنها از لحاظ کشاورزی برای زمین مناسب نیست بلکه در اغلب موارد باعث شعله‌ورشدن و انتقال آتش سوزی می‌شود. در کل اینها مواردی است که باعث شعله‌ور‌کردن و بروز آتش‌سوزی‌ها در جنگل و مراتع می‌شود. هم‌اکنون موانع قانونی گوناگونی برای برخورد با این مشکلات وجود دارد که باید مورد پیگیری و توجه قرار گیرد. همه افراد در طبیعت مجاز به افروختن آتش هستند که این نشان‌دهنده کم‌توجهی مسئولان امر است. باید مناطق مشخصی را ایجاد کرد تا گردشگران و طبیعت‌گردان مجاز به افروختن آتش باشند.

     متاسفانه قانونی برای برخورد با روشن کردن آتش در جنگل‌ها وجود ندارد و برای پیگیری کم و کیف آتش‌سوزی‌ها سازمان خاصی وارد عمل نمی‌شود و این نارسایی‌ها نشان‌دهنده خلاهای قانونی است آن هم به این دلیل که بخش قابل‌توجهی از آتش‌سوزی‌ها به دلیل عوامل انسانی است و باید مسئولان ذیربط هرچه سریع‌تر آن را پیگیری و رسیدگی کنند. آتش‌سوزی‌ها ممکن است با انگیزه‌های گوناگونی ازجمله دسترسی به اراضی و تغییر کاربری اتفاق بیفتند. در موارد زیادی شاهد این هستیم که افراد سودجود با ایجاد آتش‌سوزی در اراضی جنگلی می‌توانند زمین را تصاحب کنند و به این ترتیب ممنوعیت قانونی آن برداشته می‌شود و افراد می‌توانند به راحتی این اراضی را در اختیار قرار گرفته و در آن فعالیت کنند.

     ازجمله دلایل دیگر آتش‌سوزی جنگل و اراضی را می‌توان اینچنین برشمرد که اخیرا برخی شکارچیان در اراضی حفاظت شده اقدام به آتش‌سوزی می‌کنند تا به این ترتیب حواس محیط‌بانان و ماموران را به آتش‌سوزی جلب کنند و به این ترتیب بتوانند به شکار خود ادامه دهند. در یکی، دو سال اخیر با تصویب قانون تغییر کاربری زمین به نسبت تعداد آتش‌سوزی‌ها افزایش یافته است و سودجویان با این اقدامات در پی دستیابی به اهداف خود هستند که رسیدگی به این امر هوشیاری بیشتر دستگاه‌های متولی را می‌طلبد.

     درباره نحوه حفاظت از جنگل‌ها و مراتع در قانون این چنین آمده است که اگر در منطقه‌ای دولت عملیات پوشش گیاهی انجام دهد، آن منطقه دیگر قابل واگذاری نیست؛ در اصل با اینکه در برخی مناطق به دلایل گوناگون آتش‌سوزی رخ می‌دهد، دستگاه‌ها و مسئولان توانایی پیشگیری و مقابله را دارند که این کاستی‌ها قابل پیگیری و بحث است اما در مناطقی که احساس می‌شود عوامل عمدی انسانی در آن دخیل است باید آن مناطق را تحت طرح‌های اصلاحی سازمان جنگل‌ها و مراتع یا سازمان حفاظت محیط زیست قرار داد تا با ایجاد این طرح بتوان در حفاظت از محیط‌زیست و تنفس‌گاه‌های کشور اقدامات ثمربخشی را لحاظ کرد.

     مسئولان امر می‌توانند با اندیشیدن تمهیدات بهینه‌تر و عدم واگذاری زمین‌های تحت آتش‌سوزی و اجرای طرح‌های احیایی دست سودجویان را از این اراضی کوتاه کنند و به این ترتیب دیگر افراد خاطی هیچ انگیزه و منافعی‌ برای ایجاد آتش‌سوزی صوری نخواهند داشت. برای حفاظت از محیط زیست باید همه سازمان‌های مربوطه وارد عمل شوند و با فعالیت‌های ثمربخش و تاثیرگذار با دیدگاه مثبت و حساس از این نعمت‌های طبیعی حفاظت کرد.

کاهش تصدی‌گری دولت از جنگل‌ها و محیط‌زیست / رویه ۵۰ ساله متوقف می‌شود؟

شنبه, ۲۲ فروردین, ۱۳۹۴

     هیأت دولت روز چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ به ریاست دکتر حسن روحانی رییس‌ جمهوری تشکیل جلسه داد و اعضای دولت در خصوص مهم‌ترین مسائل جاری کشور با یکدیگر بحث و تبادل‌نظر کردند. در این جلسه خشکیدگی جنگل‌های زاگرس یکی از موضوعات مطرح‌شده بوده است که رییس‌جمهور در خصوص نحوه مدیریت جنگل‌های کشور بیاناتی را داشته‌اند. به همین بهانه در گفتگویی با خبرنگار روزنامه ایران شرکت کرده‌ام که در شماره ۵۹۰۱ روز شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴ روزنامه ایران منتشرشده و در زیر با شما خوانندگان ارجمند طبیعت بختیاری به اشتراک گذاشته می‌شود:

ایران

روزنامه ایران؛ سومین جلسه هیأت دولت در سال جدید بازهم رنگ و بوی محیط زیستی داشت. رئیس‌جمهوری در آخرین سخنان خود گریزی به مسأله مهم حفاظت از جنگل‌ها و محیط‌زیست زد و خواستار این شد تا تصدی جنگل‌ها و محیط‌زیست به مردم واگذار شود: «جنگل‌هایی که مورد تردد مردم بوده، بهتر محافظت‌شده است؛ بنابراین دولت باید حفظ جنگل و محیط‌زیست را به مردم واگذار کند و خود نظارت کلی بر آن داشته باشد.»

    از سالی که قانون حفاظت از جنگل‌ها و مراتع تصویب شد بیش از نیم قرن می‌گذرد، از آن زمان تا همین یک دهه پیش، همه رویکردها از برنامه‌ریزی‌ها گرفته تا طرح‌های حفاظتی، غیر مشارکتی و بدون حضور مردم پیش می‌رفت تا جایی که در این تاریخ ۵۰ ساله، همه قوانین محیط زیستی و منابع طبیعی نگاه حاکمیتی و دولتی داشت. بر همین مبنا مسئولان متولی سعی می‌کردند در کنار پرداختن به بحث حفاظت از منابع طبیعی و محیط‌زیست، بهره‌برداران و منابع طبیعی را هم مدیریت کنند؛ اما این رویکرد به وضعیتی منجر شد که حالا به نام تخریب جنگل‌ها و محیط‌زیست شناخته می‌شود. خشک شدن تالاب‌ها، از بین رفتن جنگل‌ها و سوء‌استفاده‌های کلان از اراضی ملی و طبیعی همه و همه در حقیقت مسئول نگاهی بود که احساس وابستگی و تعلق‌خاطر جوامع محلی را از محیط اطرافشان کاهش داده و یک فضای رقابتی ناعادلانه و غیرمسئولانه را برای بهره‌برداران ایجاد کرده بود. آن‌قدرها که دست‌درازی به طبیعت به یک مسابقه پرهیجان تبدیل‌شده بود تا نه‌فقط محلی‌ها که حتی دستگاه‌ها و نهادهای دولتی و غیردولتی هم که متصدی توسعه کشور بودند پا را به میدان رقابت بگذارند. اما پایان این مسابقه که بدون هیچ ملاحظه محیط زیستی و اکولوژیکی در حال انجام بود، به سرنوشت نگران‌کننده‌ای ختم شد که امروز با آن مواجهیم.

     هومان خاکپور، فعال محیط‌زیست بااین‌حال معتقد است که در یک دهه اخیر پای محافل علمی و دستگاه‌های مسئول به بحث مشارکت‌های مردمی بازشده و هم‌اکنون بحث برون‌سپاری مأموریت‌ها و فعالیت‌های دولتی به مردم داغ‌تر از همیشه است. اما باید همه حواسمان باشد تا چشم‌بسته از نقطه صفری که درگذشته داشتیم به نقطه ۱۰۰ نرسیم. چراکه هنوز در جوامع محلی و بومی و حتی تشکل‌های غیردولتی و مردم‌نهاد زیرساخت‌های لازم فراهم نشده و ابتدا باید زمینه واگذاری تصدی‌گری‌ها ایجاد شود، البته باید بدانیم که همه وظایف و مأموریت‌های دولت قابل‌واگذاری نیست و تنها می‌توان امور تصدی‌گری را به مردم سپرد نه امور حاکمیتی را!

    به گفته او، حتی در کشورهای توسعه‌یافته هم در کنار تأمین زیرساخت‌ها، امنیت خاطر و باور تعلق مردم و جوامع محلی به عرصه‌های طبیعی را بالا می‌برند و دولت‌ها هم در برابر سودجویی‌ها و سوء‌استفاده‌ها، برخورد سخت و بدون ملاحظه‌ای دارند.
اما این زیرساخت‌ها چگونه معنا می‌شوند؟

    خاکپور می‌گوید: زمانی که مردم از دانش و آگاهی کافی در حوزه شناخت و بهره‌برداری مسئولانه از جنگل‌ها و منابع طبیعی برخوردار شدند، می‌توانیم امیدوار باشیم که مشارکت آگاهانه و متوازن صورت گرفته است. او در این زمینه به یک تجربه نزدیک اشاره‌کرده و می‌گوید: در حوزه جنگل‌ها و مراتع بیش از دو دهه است که سابقه طرح‌های مدیریت منابع طبیعی وجود دارد و می‌توان گفت که نزدیک به یک دهه هم می‌شود که مبنای این طرح‌ها بر مبنای مشارکت مردمی گذاشته‌شده، مثل اجرای طرح‌های صیانت از جنگل‌های زاگرس و جنگل‌های شمال کشور یا طرح‌های مرتع‌داری که بر مبنای آن‌ یک‌سوم مراتع کشور مردمی اداره می‌شود. در همه این طرح‌ها، رویکرد مشارکت بهره‌برداران و در بخش مراتع حتی صدور اسناد مالکیت مراتع هم به نام بهره‌برداران بوده، اما حقیقت این است توفیقاتی که مدنظر بوده، حاصل نشده است.

     به گفته وی باوجودآنکه در طرح‌های مرتع‌داری اسناد به نام بهره‌برداران و دامداران صادرشده، اما تعلق‌خاطری که آن‌ها پیش از ملی شدن قانون جنگل‌ها و مراتع نسبت به مراتعشان داشتند، به وجود نیامد و اشکال شاید اینجا باشد که آن‌ها در زمینه تهیه این طرح‌ها و نحوه واگذاری مشارکت نداشته‌اند. از طرفی زیرساخت‌های لازم در حوزه آموزش جوامع محلی به وجود نیامد. درحالی‌که در هرجایی که آموزش و البته منافع برای مردم تعریف شد به نتیجه رسیدیم. در حقیقت ما زمانی می‌توانیم شاهد مشارکت واقعی بدون سودجویی باشیم که منافع پایدار برای مردم تعریف کنیم. مثل تجربه موفق تالاب «کانی‌برازان آذربایجان غربی» یا تالاب «گندمان چهارمحال و بختیاری». و البته باید وابستگی معیشتی و بارگذاری اجباری اشتغال که مشکل فعلی بسیاری از استان‌های کشور است را هم حل کنیم، چون توان تولیدی عرصه طبیعی باید با بارگذاری اشتغال در تعادل باشد.

حفظ منابع طبیعی نیازمند دانش افزایی وتربیت خبرنگاران تخصصی است

پنجشنبه, ۶ آذر, ۱۳۹۳

     امروز ۶ آذرماه ۱۳۹۲ ؛ نشست مدیران و کارشناسان روابط عمومی‌های ادارات کل منابع طبیعی منطقه ۲ کشور شامل استان‌های چهارمحال وبختیاری، مرکزی، اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، خوزستان، ایلام، کرمانشاه، یزد، زنجان، گیلان، لرستان و کردستان در شهرکرد برگزار شد تا با حضور مدیرکل روابط عمومی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور برنامه‌های آن سازمان در حوزه روابط عمومی و مأموریت‌های سازمان در حوزه تنویر افکار عمومی و تلاش برای تبدیل فرهنگ منابع طبیعی به معارف عمومی مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد.

     دوست فرهیخته و ارجمندم کاظم شاملو به نمایندگی ار رسانه‌های محلی و نگارنده از انجمن محیط زیستی تسنیم به عنوان نماینده سازمان‌های غیردولتی به این نشست دعوت شده بودیم تا در خصوص نقش رسانه و سازمان‌های غیردولتی در حوزه روابط عمومی سخنرانی کنیم. گزارش کوتاه و اختصاری خبرگزاری ایرنا از این سخنرانی‌ها را می‌توانید در زیر ملاحظه کنید:

روابط عمومی

     شهرکرد – ایرنا – رییس سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی چهارمحال وبختیاری با تبیین نقش اثرگذار رسانه ها درحفظ عرصه های منابع ملی اظهارداشت : روابط عمومی ادارات منابع طبیعی برای حفظ این منابع، تربیت خبرنگاران کارشناس در زمینه منابع طبیعی را دستور کار قراردهند.

     به گزارش ایرنا، ‘کاظم شاملو’ روز پنجشنبه در نشست مدیران روابط عمومی منابع طبیعی و آبخیزداری منطقه ۲ کشور درشهرکرد، با بیان اینکه فعالیت رسانه ای درحوزه منابع طبیعی کشور به تخصص انجام نمی شود، اظهارداشت: روابط عمومی های منابع طبیعی در سراسر کشور، با آموزش محورکردن فعالیت ها درزمینه ارتقای سطح آگاهی خبرنگاران می توانند، تولیدات خبری اثرگذارتری را برای صیانت از منابع طبیعی زمینه سازی کنند.

     وی افزود: با برون سپاری فعالیت های اطلاع رسانی و تبلیغی معطوف به جامعه بهره بردار به افراد صاحب قلم واندیشه، امکان استفاده از ظرفیت سایر بخش ها برای ترویج فرهنگ صیانت از منابع طبیعی حاصل می شود. وی همچنین تولید نشریات تخصصی با رویکرد آگاه سازی بهره برداران و روستاییان را از دیگر ضرورت های حوزه منابع طبیعی دانست وادامه داد: با تولید نشریات تخصصی در زمینه معرفی فعالیت بهره برداران که منجر به احیاء عرصه های طبیعی شده، می توان سایر بهره برداران را به مشارکت در این فعالیت ها ترغیب کرد .

     شاملو استفاده از ظرفیت سازمان های مردم نهاد و انجمن های غیردولتی و بهره برداری از گروه های متنفذ در جوامع بهره بردار با بکارگیری الگوی کدخدامنشانه را زمینه ساز تعامل بیشتر جوامع محلی در صیانت از عرصه های طبیعی دانست.

     یکی ازفعالان زیست محیطی استان و کارشناس منابع طبیعی چهارمحال وبختیاری نیزدراین نشست با بیان رویکرد مثبت سازمان جنگل ها، مراتع وآبخیزداری کشور به مشارکت های مردمی اظهار داشت: رویکرد این سازمان تغییرات مثبتی در زمینه جلب مشارکت های مردمی در اجرای طرح های حفاظت از محیط زیست داشته است .

     ‘هومان خاکپور’ تصریح کرد: حفاظت ازمحیط زیست از حالت شعار زده و پرستیژی باید به برنامه های عملیاتی تغییر یابد. وی به تشریح نقش اثرگذار سازمان های مردم نهاد درحفظ محیط زیست و منابع طبیعی گفت: این سازمان ها نقش واسطه ای بین مردم و ادارات را دارد و اثربخشی آنها منوط به اعتماد مدیران در استفاده هرچه بیشتر از ظرفیت این تشکل های مدنی است.

     خاکپور ادامه داد: در گذشته سازمان های مردم نهاد از سوی برخی مدیران نوعی تهدیدی محسوب می شدند، هم اکنون زمان آن فرارسیده تا از ظرفیت این بخش برای شتاب بخشی به برنامه های حفاظت از عرصه های طبیعی استفاده شود. وی با بیان اینکه برای حفظ منابع طبیعی راهی جز افزایش مشارکت مردم وجود ندارد، تصریح کرد: تازمانی که زندگی جنگل نشینان به بهره برداری از جنگل وابسته است، نمی توان انتظار مشارکت درحفظ منابع طبیعی را داشت وجلب این مشارکت به تغییرمعیشت بهره برداران ازعرصه های منابع طبیعی نیاز دارد .

     در این نشست که با شرکت مدیران و کارشناسان روابط عمومی استان های چهارمحال وبختیاری، مرکزی، اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، خوزستان، ایلام، کرمانشاه، یزد، زنجان، گیلان، لرستان و کردستان برگزار شد، برنامه های سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور در حوزه روابط عمومی مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.

گزارش چهارمین برنامه ملی پاک‌سازی مشارکتی جنگل در استان چهارمحال و بختیاری

یکشنبه, ۲۳ شهریور, ۱۳۹۳

IMG_9925

     برنامه ملی پاک‌سازی مشارکتی جنگل برای چهارمین سال متوالی در استان چهارمحال و بختیاری نیز به صورت همزمان با ۱۳ استان کشور برگزار شد و مشارکت‌کنندگان با حضور مسئولانه خود، پارک جنگلی بروجن در بام ایران را از زباله‌های پلاستیکی و آلاینده‌های دیداری پاک‌سازی کردند. در این برنامه زباله‌های رهاشده در این محل گردشگری جمع‌آوری و با همکاری شهرداری بروجن به محل دفن زباله‌ها حمل گردید.

     امسال نیز انجمن محیط‌زیستی تسنیم به‌مانند سه سال گذشته وظیفه هماهنگی و برگزاری این برنامه را در استان چهارمحال و بختیاری بر عهده داشت و به دنبال فراخوان و دعوت این تشکل محیط زیستی؛ برنامه پاک‌سازی از ساعت ۱۰ صبح روز جمعه مورخ ۲۱ شهریور ۱۳۹۳ در پارک جنگلی بروجن که در شمار مکان‌های گردشگری شهرستان بروجن است آغاز شد.

     بیش از ۵۰ نفر از شهروندان بروجن، مسئولان و کارکنان برخی از نهادهای دولتی مانند ادارات حفاظت محیط‌زیست و منابع طبیعی، فرمانداری و شهرداری بروجن و همچنین اعضای انجمن محیط زیستی تسنیم و دوستداران طبیعت بروجن مسئولانه و بی‌منت در این برنامه مشارکت داشتند.

‌      گفتنی است حضور شهروندان و اهالی جوامع محلی در چنین برنامه‌های آموزشی ترویجی؛ دانایی‌های محیط‌زیستی و فرهنگ منابع طبیعی در جامعه گسترش خواهد یافت. یقیناً افزایش حساسیت‌ها و رفتارهای مسئولانه در حوزه کاهش مصرف کیسه‌ها و ظروف پلاستیکی که در سال‌های اخیر در شمار دغدغه‌های جدی حوزه محیط‌زیست و سلامت جامعه قرارگرفته است، درگرو چنین برنامه‌های آموزشی مشارکتی است که خوشبختانه در سال‌های اخیر شاهد گسترش این برنامه‌ها و پوشش خبری نسبتاً ” خوب رسانه‌ها از این حرکت‌های مشارکتی هستیم.

    پیام دکتر معصومه ابتکار – معاون رییس‌جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور – به شرکت‌کنندگان در چهارمین برنامه پاک‌سازی مشارکتی جنگل، به‌مانند سال گذشته مؤثر و تشویق‌کننده بود و قرائت آن‌ در آغاز مراسم، مورد استقبال شرکت‌کنندگان در برنامه قرار گرفت. یادمان باشد که تشویق‌های دلگرم‌کننده مقامات و بزرگان کشوری در حساس‌سازی و افزایش سطح مشارکت جوامع محلی در چنین برنامه‌های عمومی بسیار اثرگذار خواهد بود.

پیام ابتکار

IMG_9924

IMG_0853

IMG_0876

IMG_0885

IMG_0901

IMG_9907

IMG_9900

IMG_9897

در همین رابطه:

– خبرگزاری مهر: برگزاری برنامه مشارکتی پاکسازی جنگلها در چهارمحال و بختیاری

کمپین کلوخ ایرانیان برای مبارزه با بیابان‌زایی

چهارشنبه, ۵ شهریور, ۱۳۹۳

کلوخ آنا

     خبرگزاری آنا – جواد حیدریان: کمپین «کلوخ» که می‌تواند اجرای ایرانی طرح «آیس باکت» باشد، کوفتن یک کلوخ بر سر برای اطلاع رسانی درباره خشکیدن ایران و تبدیل همه اراضی آن به کلوخ است. مجریان کمپین «کلوخ» با دعوت از روزنامه‌نگاران، هنرمندان و کنش‌گران اجتماعی ایران و همینطور با خطاب قرار دادن روسای جمهوری کشور در سال‌های گذشته، بیابانی شدن سرزمین ایران را به چالش کشیده و این سوال را مطرح کرده که چرا با مهار آب و گسترش سدسازی و توسعه ناپایدار، ایران را به مرز بحران آبی و تنش‌های سرزمینی مبتلا کرده‌اند.

     ناصر کرمی، اقلیم شناس و فعال محیط زیست، یکی از فعالان این کمپین در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا می‌گوید: کمپین “کلوخ” به جای سطل آب یخ برای ما مناسب‌تر است. از آنجایی که خشکسالی دشت‌ها، رودها، دریاچه‌ها و خاک‌های حاصل‌خیز ما را تماما خشکانده و ایران را به کلوخی یکپارچه و تفتیده تبدیل خواهد کرد، تصور می‌کنم معادل ایرانی‌تر و منطقی‌تر آیس باکت چلنج، برای کشور ما کمپین کلوخ است.

     این دانشیار دپارتمان جغرافیای دانشگاه برگن نروژ، می‌افزاید: همه رو به دوربین بایستیم و یک کلوخ بزرگ بر سرمان بکوبیم. این چالشی است که همه فعالان و اثرگذاران حوزه محیط زیست را به آن دعوت می‌کنم. سرزمین ایران که از دیرباز کشور خشک و کم آبی بوده اکنون در وضعیت شتابانی به سمت بیابانی شدن می‌رود. واکنش کمپین «کلوخ» هشداری است به روند بیابان‌زایی و برداشت بی‌رویه آب از سفرهای زیر زمینی!

زوال جنگلی ایران

     رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در همین زمینه به آنا می‌گوید: شواهد نشان می‌دهد خشکیدگی و مرگ درختان در سطوح بالا در سراسر کشور در حال گسترش است. زوال یک میلیون هکتار جنگل در زاگرس نشانه هولناکی از بیابانی شدن ایران است. زوال اکوسیسم در زاگرس نیز نشان می‌دهد چطور سوء مدیریت منابع طبیعی توانسته حیات کشور را به مخاطره بیندازد.

     هادی کیا دلیری همچنین معتقد است: عوامل مرگ جنگلی کشور غیرطبیعی است. دخالت‌های بیش از توان در اکوسیستم، حذف عناصر اکوسیستم مانند نابودی حیات وحش، چرای دام بیش از حد، آتش‌سوزی‌های عمدی و تغییرات اقلیمی و غیره عارضه‌هایی هستند که سبب بروز طغیان آفات و بیماری در سطح وسیع شده است که باید به همه این مسائل، مدیریت اشتباه و بهره‌برداری بیش از حد را نیز اضافه کنیم.

    به گفته این کارشناس جنگل، نابودی ۴۰ هزار هکتار از گونه‌های بومی شمشماد در شمال ایران نیز حاکی از آن است شرایط طبیعی در ایران در حال عوض شدن است. در سال‌های گذشته آفات از غرب و جنوب در حال گسترش بوده اما حالا به سمت شمال کشور پیش‌روی کرده است. آتش سوزی در پارک ملی گلستان نیز بی‌شک به این فرایند تخریب در جنگل‌های هیرکانی کمک می‌کند.

     کیا دلیری می‌افزاید: بلوط بلند مازو در حال مرگ است. بلوط ایرانی در زاگرس نیز در حال نابودی است و بلوط‌های قفقازی نیز که از نژاد هیرکانی است، دچار مرگ دسته جمعی شده‌اند. خشکیدگی شاه بلوط در گیلان و همینطور گونه انجیلی(پرسیکا)، کاسپیکا(یا کاسپین) از دیگر گونه‌های بومی ایران هستند که یکی یکی به حالت ایستاده می‌میرند. با روند تخریب منابع طبعی و جنگل‌ها در ایران، استعداد آسیب پذیری اکوسیستم بیشتر شده و مقاومت اکوسیستم نیز پائین آمده است.

     جنگل‌ها در کشور به سمت شهری شدن پیش می روند و هر روز میانگین عمرشان پائین می آید و دچار بیماری می شوند. جنگل‌ها دیگر قابلیت بازیابی خود را ندارند و دچار آفت شده اند. همه این عوامل دارد کشور ایران را به سمت و سوی یک کشور بدون جنگل و با فرسایش بالای خاک می برد و ایران را به بیابانی بی ارزش بدل می کند.

ایران کشوری به رنگ قرمز

     محمد درویش کارشناس محیط زیست و محقق حوزه بیابان، پیشتر ایران بیابانی را در آیینه آمار بررسی کرده و وضعیت کشور را اینطور ارزیابی کرده بود که جدیدترین نقشه‌های جهانی بیابانزایی، قلمرو ایران را تماماً با رنگ قرمز نشان داده است که نشان‌دهنده‌ وخامت شرایط در کشور است. پوشش جنگلی کشور در مقطع ۳۰ ساله (۱۳۷۰-۱۳۴۰)، حدود ۶ میلیون هکتار از عرصه‌‌اش کاهش یافته و به ۱۲ میلیون هکتار رسیده است. بیش از ۵۵ درصد جنگل‌های غرب و ۹۵ درصد جنگل‌های ارس شمال خراسان نیز از بین رفته است به طوریکه سهم سرانه‌ هر ایرانی از جنگل در آینده‌ نه چندان دور ممکن است و به ۰.۲ هکتار هم نخواهد رسید که این رقم کمتر از یک چهارم استاندارد جهانی است.

     به گفته درویش، رقم سالانه‌ تلفات خاک کشور (دست‌کم ۲ میلیاردتن یا ۷۷۰ هزار هکتار)، معادل ۲۰ درصد فرسایش طبیعی خاک‌ها و ۷/۷ درصد مقدار شستشوی خاک در مقیاس جهانی است. این میزان با توجه به سهم ۲/۱ درصدی ایران از مساحت خشکی‌های جهان بسیار قابل تأمل است؛ آن هم در شرایطی که هر هکتار خاک کشور با دریافت ۲/۷۶۰ مترمکعب آب در سال، تنها یک‌چهارم سهم آبی را دریافت می‌کند که به طور متوسط هر هکتار خشکی در جهان.

     آنطور که این کارشناس بیابان پیشتر مطرح کرده است؛ سهم قابل توجهی از آب قابل استحصال کشور، بدون استفاده هرز می‌رود و آن بخشی نیز که مهار می‌شود، با کمترین بازده ممکن، به چرخه‌ تولید تخصیص می‌یابد. علاوه بر این، ۱۵ درصد اراضی زراعی کشور نیز بر اثر آبیاری مفرط، دچار ترکیبی از فرایندهای شوری، سدیمی و ماندابی‌شدن شده‌اند. شرایط چنان نگران‌کننده است که در قانون حفاظت خاک و آبخیزداری کشور، بیش از نیمی از مساحت ایران را (۸۸ میلیون هکتار) از نظر میزان فرسایش در هکتار، دارای حالت بحرانی اعلام کرده‌اند.

خطای قانونگذاری را ه را برای قاچاقچیان چوب باز کرد!

دوشنبه, ۲۳ تیر, ۱۳۹۳

     با تصویب قانون جدید و اصلاح قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز در ماه‌های پایانی سال ۱۳۹۲؛ از ابتدای سال ۱۳۹۳ خودداری محاکم قضایی از رسیدگی به پرونده‌های قاچاق محمولات جنگلی، به یکی از چالش‌های جدی ادارات منابع طبیعی در سراسر کشور تبدیل شده است. در همین زمینه گفتگویی با خبرگزاری مهر داشته‌ام که می‌توانید شرح کامل آن‌را در زیر بخوانید:

قانون قاچاق

     بهار سلاح‌ورزی – خبرگزاری مهر؛ مسئولیت رسیدگی به قاچاق و حمل چوب های جنگلی و تهیه هیزم و زغال در حالی طی چند ماه اخیر از محاکم قضایی سلب و در حیطه وظایف دستگاه اداری تعزیرات حکومتی قرار گرفته که در حال حاضر قاچاق چوب یکی از مهمترین چالش های منابع طبیعی کشور بوده و به اعتقاد کارشناسان با تصویب این قانون شتابی دو چندان می گیرد.

     خودداری محاکم قضایی از رسیدگی به پرونده‌های قاچاق محمولات جنگلی، در ماه‌های اخیر به یکی از چالش‌های جدی منابع طبیعی تبدیل شده است. ماجرایی که بی شک بر شتاب گرفتن روند قاچاق و قاچاقچی‌گری در مناطق جنگلی تأثیر داشته و نگرانی‌های زیادی را در میان متولیان و فعالان حوزه منابع طبیعی کشور ایجاد کرده است.

ضرورت اعمال مجازات قاچاق کالا و ارز توسط دادسراها برای مجرمان منابع طبیعی

     بر اساس قوانین منابع طبیعی حمل چوب، هیزم و زغال حاصل از درختان جنگلی در تمام نقاط کشور ممنوع است و تا چندی پیش مرتکبین به این جرایم برابر با قانون مجازات قاچاق کالا و ارز که در صلاحیت ذاتی دادسراهای عمومی و انقلاب بود تحت تعقیب قرار گرفته و مجازات موضوع این قانون در حق آنان اعمال می‌شد. بر همین اساس تمامی پرونده‌های مربوط به حمل و کشف زغال و هیزم حنگلی توسط محاکم قضایی مورد رسیدگی قرار می‌گرفت و برابر قانون مرتکبین این جرایم به مجازات‌های کیفری بازدارنده محکوم می‌شدند.

حذف جرایم خاص منابع طبیعی از اسفند ۹۲ در قانون

     اما در ماه‌های پایانی سال ۱۳۹۲ با تصویب قانون جدید و اصلاح قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، به ماده ۴۸ قانون منابع طبیعی که حمل چوب و زغال جنگلی را در تمام نقاط کشور ممنوع می‌دانست، اشاره نشده و برخلاف سایر بخش‌ها مانند محیط زیست، بهداشت، میراث فرهنگی و … که دارای قوانین و جرایم خاص هستند و صراحتا” موارد قانونی آن‌ها قید شده است، هیچ اشاره‌ای به جرایم خاص منابع طبیعی نشده است.

سلب مسئولیت رسیدگی به جرایم قاچاقچیان چوب از محاکم قضایی

     در این قانون جدید، صرفا” کالاهای ممنوعه را مشمول رسیدگی در محاکم قضایی دانسته و بر خلاف قانون قدیم، تهیه و حمل زغال و چوب‌های جنگلی را در شمار کالاهای ممنوعه قرار نداده و صلاحیت رسیدگی به این‌گونه جرایم منابع طبیعی را از محاکم قضایی سلب و در صلاحیت دستگاه اداری تعزیرات حکومتی قرار داده است.

مجازات های بازدارنده در برابر قاچاقچیان چوب منتفی شد

     بی شک این خطای قانون‌گذاری که مجازات‌های بازدارنده کیفری علیه قاچاقچیان را منتفی کرده است، روند قاچاق زغال و چوب‌های جنگلی را شتابی غیرقابل مهار بخشیده و ادرات منابع طبیعی را در مقابله با این پدیده نابودگر با چالش‌های جدی مواجه خواهد کرد.

     هومان خاکپور در این باره به مهر می گوید: در قانون قدیم مبارزه با قاچاق کالا و ارز، جرایم مربوط به قاچاق چوب و زغال جنگلی نیز در ردیف جرایم مندرج در قانون مجازات اسلامی قرار گرفته بود و متخلفین برابر با قانون مجازات اسلامی در محاکم قضایی تحت تعقیب و محکومیت‌های بازدارنده قرار می‌گرفتند.

کاهش اهمیت منابع طبیعی با سپردن جرایم به مراجع اداری

     به گفته وی، این موضوع حکایت از درجه اهمیت منابع طبیعی و حفاظت از جنگل‌ها در میان قانون‌گذاران داشت تا جایی‌که جرایم منابع طبیعی را از حیث بازدارندگی در ردیف جرایم قانون مجازات اسلامی و رسیدگی به آن‌ها را در صلاحیت محاکم قضایی می دانست .
     این کارشناس منابع طبیعی معتقد است: متأسفانه در قانون جدید مبارزه با قاچاق کالا و ارز، جرایم مربوط به قاچاق چوب و زغال جنگلی از صلاحیت رسیدگی قضایی خارج و به مراجع غیرقضایی یا شبه اداری قضایی محول شده است.

ترغیب متخلفان با حذف مجازات های کیفری

     آنطور که او می گوید: علاوه بر کم‌ اهمیت تلقی شدن منابع طبیعی در این قانون؛ با حذف مجازات‌های کیفری، آثار بازدارندگی مجازات‌های منابع طبیعی به شدت کاهش یافته و می‌تواند باعث ترغیب مرتکبین به اینکونه اعمال خلاف قانون در مناطق جنگلی شود.

تصویب قوانین نگران کننده با غفلت و انفعال مسئولان منابع طبیعی

     به اعتقاد خاکپور، انفعال نهادهای متولی در روند بررسی و تصویب این قانون در مجلس شورای اسلامی نگران کننده و جای تأمل داشته و حکایت از جایگاه و نقش این نهادها در تدوین قوانین مربوط به منابع طبیعی که در شمار قوانین خاص به حساب می‌آیند، دارد.

     حالا باید دید مسئولان منابع طبیعی که به اعتقاد کارشناسان انفعال و غفلتشان بستر بسیاری از نابسامانی‌های حقوقی و قضایی در حوزه پاسداری از منابع طبیعی کشور است در برابر این قانون که بازهم درجه اهمیت منابع طبیعی را به شدت کاهش داده و منجر به افزایش یکی از مهمترین چالش های این حوزه یعنی قاچاق چوب می شود چه واکنشی خواهند داشت.

در همین رابطه:

– خانه ملت؛ خبرگزاری مجلس شورای اسلامی: مسئولیت رسیدگی به قاچاق چوب‌ همچنان در حیطه وظایف دستگاه قضایی است

روز درختکاری و سرنوشت نهال‌های کاشته شده!

پنجشنبه, ۱۵ اسفند, ۱۳۹۲

     سال‌های زیادی‌است که به مناسبت روز درختکاری و هفته منابع طبیعی، بر اساس آمار منتشره میلیون‌ها نهال برای گسترش فضای سبز و توسعه جنگل‌ها کاشته می‌شود و از عالی‌ترین مقامات ملی و محلی تا دانش‌آموزان و مردم عادی در آیین‌های این روز و هفته شرکت می‌کنند اما آنچه آشکارا عیان است این حقیقت تلخ است که هر ساله از سرانه فضای سبز درختی و جنگل‌های ما کاسته می‌شود! آیا زمان آن نرسیده که به دنبال پاسخ‌هایی سزاور برای این سؤال‌های اساسی باشیم؟

     به همین بهانه در گفتگوی کوتاهی با خبرنگار روزنامه ایران شرکت کرده‌ام که می‌توانید شرح آن‌را در زیر بخوانید:

 نهالکاری.

نماینده تشکل های غیردولتی محیط زیست: مشکل اصلی مراقبت نکردن از نهال ها است

     مریم فرهمند؛ اواخر اسفند فصل نهالکاری و فرصتی مناسب برای توسعه فضای سبز شهری و جنگل‌های کشور است. روز ۱۵ اسفند هم روز درختکاری نام گرفته و سال‌هاست که مردم و مسئولان در این روز اقدام به کاشت درخت می‌کنند، اما کاشتن درخت به همین مناسبت در سال‌های گذشته چقدر به توسعه فضای سبز کشور کمک کرده است؟ برای پاسخ به این سؤال با هومان خاکپور، به عنوان نماینده تشکل های غیردولتی در حوزه محیط زیست که بزودی با رئیس جمهور دیدار خواهد کرد گفت‌و‌گو کردیم.

به نظر شما روز درختکاری چقدر به توسعه جنگل‌ها و فضای سبز شهری کمک کرده است؟

     روز درختکاری نخستین روز از هفته منابع طبیعی (۲۲-۱۵ اسفندماه) است. این هفته با عنوان‌های مختلف، روزشمار و اهداف مشخصی دارد، اما متأسفانه به جای بهره‌برداری از اقدام‌هایی که می‌توان در این روزها انجام داد، فقط به کارهای نمادین بسنده می‌کنیم در صورتی که این هفته زمان مناسبی برای تجزیه و تحلیل عملکرد یکساله و برنامه‌ریزی برای سال آینده است در حالی که به انجام یافتن حرکات نمادین محدود شده و می‌شود.

یعنی تمام نهال‌کاری‌هایی که روز ۱۵ اسفند انجام می‌شود، بدون نتیجه است؟

     اگر تعداد نهال‌هایی را که در ۱۰ سال گذشته از سوی سازمان جنگل‌ها و مراتع و شهرداری توزیع می‌شود، جمع کنیم و فرض را بر این بگیریم که این نهال‌ها به ثمر نشسته باشند، اکنون مساحت فضای سبز و جنگل‌های کشور باید چندین برابر مساحت کنونی باشد.

علت این مسأله چیست؟

     علت این است که نهال‌ها فقط کاشته می‌شود و مراقبت بعدی ندارد. ما با وجود برگزاری روز درختکاری نه تنها شاهد افزایش سرانه فضای سبز و جنگل‌ها نیستیم بلکه نوعی هدررفت سرمایه است. هزینه زیادی برای تولید نهال در کشور می‌شود اما به خاطر نبود مراقبت و آبیاری، همه از بین می‌رود. در بخش شهری برای اجرای طرح‌های توسعه‌ای باید منابع آبی را در نظر گرفت. با وجود محدودیت منابع آب هم نباید از آب شرب برای آبیاری استفاده شود. بهترین روش این است آبی که از حوزه شهری به شکل فاضلاب خارج می‌شود، بازچرخانی و برای آبیاری به کار گرفته شود.

هنوز ارس‌واش‌ها به ارس‌های زاگرس نچسبیده‌اند!

دوشنبه, ۲۳ دی, ۱۳۹۲

     برخی گزارشات منتشر شده حکایت از این واقعیت نگران‌کننده دارد که بیش از ۱۴۰۰۰ هکتار از رویشگاه‌های ارس که عمدتا جزء ذخیرگاه‌های ارزشمند جنگلی کشور هستند در مناطق البرز جنوبی و شرقی واقع در  استان‌های گلستان، سمنان و زنجان در محاصره گیاهی انگلی مخرب به‌نام «ارس‌واش» قرار گرفته‌اند! هجوم این گیاه انگلی باعث ایجاد ضعف شدید در درختان ارس شده و خسارت‌های زیادی را به این گونه‌های جنگلی سوزنی‌برگ وارد کرده است. در همین زمینه گفتگویی را با آقای صابری خبرنگار گرامی روزنامه آرمان داشته‌ام که در صفحه ۵ شماره ۲۳۷۹ مورخ ۲۱ دی ۱۳۹۲ رورنامه آرمان منتشتر شده است. متن کامل این گفتگو را می‌توانید در زیر بخوانید:

ارس واش

برهم زدن تعادل طبیعت، طغیان انگل‌ها

     آفت «ارس‌واش» یا اگر بهتر بگوییم انگل «ارس‌واش» در جنگل‌های البرز بروز پیدا کرده است و ما خوشبختانه شاهد شیوع آن در جنگل‌های زاگرس نیستیم. این انگل باعث می‌شود درختان پیر و جوان ضعیف شوند و نهایتا باعث مرگ آنها می‌شود. البته وجود آن جزء طبیعت منطقه است یعنی، قبلا نیز شاید وجود داشت اما، مساله سر طغیان آن است که به نظر می‌رسد دستکاری‌ها و برهم خوردن تعادل اکولوژیکی دلیل اصلی آن باشد. در واقع، اگر اکنون شاهد هستیم که «ارس‌واش» باعث مرگ درختان پیر و جوان می‌شود به این دلیل است که دشمن طبیعی آن از بین رفته است هرچند، هنوز تحقیقات علمی مستندی درباره دلیل شیوع آن و فراگیری آن انجام نشده است.

     همان‌طور که باید دلیل بروز این اتفاق را بررسی کرد باید به‌صورت علمی نیز راهکارهای مقابله با آن را پیدا کرد. این راهکار‌ها می‌توانند بلندمدت یا کوتاه‌مدت باشند اما، به هر حال به‌نظر می‌رسد پیش از هر کاری باید فراگیری آن را بررسی کرد و دید کجا بیش از همه با این مشکل مواجه هستیم. در واقع، اولین گام برای رفع این انگل این است که مناطق را به مناطقی که زیاد درگیر هستند، کمتر درگیر هستند و بسیار کم درگیر هستند تقسیم کنیم.

     درحال حاضر یکسری اقدامات کوتاه‌مدت درحال انجام است. برای مثال سرشاخه‌های درختان جوان قطع می‌شود اما، همانطور که عنوان شد باید با دقت این کار انجام شود تا نتیجه بدی به‌دنبال نداشته باشد. درباره «ارس‌واش» دو نکته قابل تامل وجود دارد که باعث می‌شود رفع آن اندکی سخت باشد. قبلا نیز در جنگل‌های شمال شاهد بودیم که آفتی وجود داشت. گیاهانی پیچکی دور ساقه درختان می‌پیچیدند و آنها را ضعیف کرده و نهایتا باعث مرگ آنها می‌شدند. خوشبختانه امکان داشت که دامداران از این گیاه برای علوفه دام‌های خود استفاده کنند و همین موضوع در واقع، نوعی مقابله با گسترش آن بود اما، درباره «ارس‌واش» این امکان وجود ندارد و ما نمی‌توانیم روی کمک دامداران حساب کنیم. از طرف دیگر، «ارس‌واش» چسبناک است و شیوه انتقال آن به این صورت است که به پای پرندگان می‌چسبد و به مناطق مختلف می‌رود. عنوان شد که این انگل در جنگل‌های زاگرس وجود ندارد. دلیل آن این است که رویش درختان ارس در جنگل‌های ایران به صورت لکه‌ای و جداجداست.

     باید این نکته را مدنظر داشت که برخی از انگل‌ها اگر چه طبیعی به نظر می‌رسند اما، طغیان آنها نتیجه دستکاری‌هایی است که در طبیعت انجام داده‌ایم. طبیعت دشمن انگل‌ها را نیز در خود دارد اما، گاهی ما این دشمن خوب را از بین برده‌ایم و به یکباره شاهد هستیم که اتفاقات ویرانگری رخ می‌دهد. از آنجا که نیاز مبرمی به جنگل‌ها داریم و از بین رفتن آنها واقعا خطرناک است باید هرچه زودتر برنامه‌ای برای مقابله با انگل «ارس‌واش» اجرایی کنیم. آلودگی هوا و از بین رفتن زیستگاه‌های طبیعی در سال‌های اخیر برای ما مشکل‌ساز شده است. جنگل‌ها ریه‌های کشور هستند و درصورت از بین رفتن مشکلاتی که اکنون گریبان ما را گرفته است، حادتر می‌شود.