بایگانی “رودخانه های کشور”

عملی نشدن تعهدات وزارت نیرو؛ متهم شماره ۱ در حادثه گدار شهپیر

جمعه, ۱۱ مرداد, ۱۳۹۲

     با آبگیری سدهای کارون ۳ و ۴ بر روی رودخانه کارون بزرگ در منطقه دهدز خوزستان و بخش‌های جنوبی استان جهار محال و بختیاری، اضاضه بر صدها هکتار بلوط‌زارهای زگرس، آثار باستانی و جاده‌ها و ایل‌راه‌های تاریخی زیادی کهاز دیرباز مورد استفاده کاروانیان کوچنده قرار می‌گرفته به‌همراه راه‌های ارتباطی روستاهای منطقه دهدز خوزستان و بارز لردگان در استان چهارمحال و بختیاری در دریاچه این سدهای غول‌پیک غرق شده و بیش از ۲۰ روستای منطقه در محاصره ارتفاعات صعب‌العبور و آب‌های پرعمق این دریاچه‌ها قرار گرفته است.

     حادثه فاجعه‌بار گدار شهپیر در منطقه دهدز خوزستان که منجر به واژگونی یدک‌کش و مینی‌بوس حامل اهالی روستاهای سادات حسینی شده و ۱۲ زن و کودک را به‌کام مرگ کشاند برای چندمین‌بار بی‌تفاوتی سدسازان پرقدرت را نسبت به تعهدات‌شان در برابر حقوق قانونی و اجتماعی جوامع محلی یادآوری کرد! ماجرای تلخی که در شامگاه نهمین روز تیرماه ۱۳۹۲ در اثر واژگونی مینی‌بوس قرار گرفته بر روی یدک‌کش حمل اهالی روستاهای محاصره شده در اطراف دریاچه سد کارون ۳ در محل گدار و پل قدیمی شهپیر اتفاق افتاد و متأسفانه ۱۲ تن از زنان و کودکان بی‌دفاع محلی را در آب‌های پرعمق دریاچه غرق کرد!

یدک‌کش‌ها در کارون 3

    البته در گذشته استاندار چهارمحال و بختیاری نیز از اتفاقات ناگوار مشابه و خسارت‌های جانی و مالی ناشی از عملی نشدن تعهدات مسئولان وزارت نیرو در منطقه که مشکلات و نگرانی‌های زیادی را برای مردم بوجود آورده ابراز نگرانی کرده و اعلام داشته بود که به‌رغم پیگیری‌های متعدد مسئولان و مردم منطقه، هنوز به مطالبات عادی مردم مانند ساخت جاده‌های دسترسی روستاها، پرداخت حقوق کشاورزان برای خشک شدن چشمه‌های بزرگ منطقه، تملک کامل زمین‌های مردم و قرار گرفتن جاده قدیم خوزستان و ایل‌راه‌های عشایری در دریاچه‌های سدهای کارون ۳ و ۴ پاسخ داده نشده و تنش‌های اجتماعی زیادی را در منطقه بوجود آورده است.

     با زیر آب رفتن پل‌های بزرگی مانند مروارید، مسیر کوچ عشایر بختیاری مسدود شده و بخش زیادی از جامعه عشایری منطقه با مشکلات و نگرانی‌های جدی مواجه شده، تا جایی‌که مدیرکل امور عشایر چهارمحال و بختیاری عدم همکاری وزارت نیرو برای انجام تعهدات آن دستگاه و احداث پل‌های جایگزین عبور عشایر، وزارت نیرو را به نادیده گرفتن حقوق عشایر، افزایش تنش‌ها و نزاع‌های اجتماعی در بین طوایف مختلف عشایردر فصل کوچ، افزایش تمایل عشایر به کوچ ماشینی، چرای زودرس و تخریب مراتع و برهم خوردن نظام ایلی و کوچ عشایر متهم کرده است.

در همین رابطه:

– آژانس خبری بختیاری(ایبنانیوز): سخنان تکان دهنده امام جمعه ایذه درباره کارون ۳

– روزنامه آرمان: ۱۲ نفر در کارون جان باختند

روستاهای لردگان در صف جیره‌بندی آب!

جمعه, ۷ تیر, ۱۳۹۲

قحطی آب در لردگان

     تولید ۱۰ درصد از منابع آبی کشور در ۱ درصد از سرزمین زاگرس سبب گردیده است تا دیار چهارمحال و بختیاری به سرزمین آب‌ها شهرت پیدا کند. بدون شک میانگین بارش سالانه حدود ۷۰۰ میلی‌متر، یکی از ویژگی‌های منحصربفرد این سرزمین بوده که حیات و شادابی دو استان پهناور اصفهان و خوزستان را مرهون بارش‌های آسمانی و رودخانه‌های خروشان خود ساخته است.

     منطقه لردگان با برخورداری از وسعت نیمی از جنگل‌های چهارمحال و بختیاری و بارش سالانه ۳ برابر میانگین کشوری، رودخانه‌های بزرگی چون خرسان و ارمند و کارون را در خود جای داده و به یکی از قطب‌های اصلی سرمایه‌گذاری سدسازی در کشور شهرت یافته است. سدهای زنجیره‌ایی احداث شده کارون ۳ و ۴ و سدهای در دست احداث خرسان ۱ و ۲ و ۳ و سد در دست مطالعه کارون ۵، همگی در رویشگاه‌های جنگلی ۱۵۷ هزار هکتاری لردگان واقع شده و دست‌کم ۲۰ هزار هکتار از این جنگل‌ها را به کام مرگ می‌کشانند!

     شاید باورش سخت باشد تصور کنیم که چنین منطقه‌ای با پوشش جنگلی بیش از ۵۰ درصد و بارندگی سالانه حدود ۷۰۰ میلی‌‌متر؛ امروز با بحران آب شرب مواجه شده و بنابر گفته‌های مسئولان آب منطقه؛سطح ایستابی منابع آب شرب روستاهای آن بین ۱۰ تا ۱۵ متر کاهش یافته باشد! از تعداد ۶۰ حلقه چاه آب شرب روستاهای آن، تاکنون ۱۷ منبع‌اش خشک و سطح ایستابی ۴۳ منبع دیگر آب شرب روستاهای این منطقه نیز به شدت کاهش یافته باشد و مردمان آن آبادی‌های جنگل‌نشین در کنار سدهای غول‌پیکر برق‌آبی، در معرض تهدید جیره‌بندی و قحطی آب قرار گرفته باشند!

     تنها در مدت زمانی کمتر از ۴ دهه طول کشید تا با افزایش جمعیت و عدم توسعه زیرساخت‌های اشتغال‌زایی سازگار با شرایط بوم‌‍شناختی منطقه؛ با ورود ادوات و ماشین‌آلات کشاورزی بخش‌های زیادی از زیراشکوب جنگل‌های منطقه تخریب و به زراعت دیم تبدیل گردد. شخم در جهت شیب برای کشت دیم در زیراشکوب جنگل، به‌همراه چرای مفرط و تخریب جنگل‌ها در اثر تولید زغال و سوخت‌های هیزمی و هم‌چنین اجرای غیراصولی برخی از پروژه‌های عمرانی؛ روند نفوذ و نگهداری آب در سفره‌های زیرزمینی را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده و تشدید فرسایش(۲۵ تن در هکتار در سال) و رسوب در پشت سدهای بزرگ منطقه را به‌دنبال داشته است.

     البته فراموش نکنیم که در سال‌های اخیر توسعه کمی اراضی کشاورزی و برداشت‌های بی‌رویه از منابع آب و حفر چاه‌های مجاز و غیرمجاز به‌همراه شیوه‌های سنتی آبیاری با انتخاب نادرست الگوهای کشت با نیاز آبی بالا؛ روند خشکی منابع آب منطقه را شدت بخشیده و به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل در صدر سیاهه مؤلفه‌های مؤثر در تشدید روند افت سطح آب سفره‌های زیرزمینی منطقه لردگان قرار گرفته است.

کاهش دبی؛ آلودگی‌های کیفی و دیداری رودخانه‌ها را افزایش داده است!

یکشنبه, ۲۹ اردیبهشت, ۱۳۹۲

     در سال‌های اخیر رها شدن و انباشت زباله‌های صنعتی، خانگی و ساختمانی؛ به‌همراه سدهای بزرگ در شمار مهم‌ترین تهدیدهای حیات رودخانه‌ها و تمامی زیستمندان این رگ‌های حیاتی زمین قرار گرفته‌اند. عدم رعایت حق‌آبه محیط‌ زیستی رودخانه‌ها در سدسازی‌ها و طرح‌های بزرگ انتقال آب بین حوضه‌ای، روند آلودگی‌های کیفی و دیداری ناشی از رها شدن و انباشت زباله‌ها در حاشیه و بستر رودخانه‌ها را به شدت افزایش داده است.

     در همین باره و هم‌زمان با روز ملی حمایت از رودخانه‌ها – ۲۹ اردیبهشت – مصاحبه‌ای با خبرگزاری مهر انجام داده‌ام که می‌توانید آن‌را در اینجا بخوانید.

آلودگی‌های کیفی و دیداری رودخانه‌ها

ایل‌راه دزپارت در سد کارون ۴ غرق شده است!

سه شنبه, ۲۷ فروردین, ۱۳۹۲

سد کارون 4 و ایل‌راه دزپارت!

     جاده تاریخی دزپارت که به پنهان‌ترین جاده کوه‌های ایران نیز معروف است، پیشینه‌اش به دوره‌ی هخامنشی برمی‌گردد که منطقه خوزستان در جنوب کشور را به فلات مرکزی متصل می‌کرده و از دیرباز مورد استفاده کاروانیان کوچنده قرار می‌گرفته است. دزپارت که به‌نام جاده ابریشم کوچک نیز شهرت دارد، در حال حاضر در سخت‌گذرترین تنگه‌ها و دره‌های رشته کوه‌های زاگرس در شمار ایل‌راه‌های اصلی کوچ عشایر دیار بختیاری قرار داشته است.

     ایل‌راه دزپارت در استان چهارمحال و بختیاری از طریق پل مروارید از رودخانه پرآب بازفت در منطقه اردل عبور می‌کرده که در سال ۸۹ با آبگیری سد کارون ۴ به زیر آب رفته و دومین مسیر کوچ عشایر در این منطقه مسدود شد و بخش زیادی از جامعه عشایری منطقه را با مشکلات و نگرانی‌های جدی مواجه کرده است.

     اخیرا”مدیرکل امور عشایر چهارمحال و بختیاری با ابراز نگرانی از عدم همکاری وزارت نیرو در جبران خسارت‌های ناشی از احداث سد کارون ۴ و عدم انجام تعهدات آن دستگاه برای احداث پل جایگزین عبور عشایر، به نادیده گرفته شدن حقوق عشایر و پیگیری‌های وزارت جهادکشاورزی برای ایجاد یک کنارگذر بر روی پل در حال ساخت عبور خودروها تأکید کرد.

     با آبگیری سد کارون ۴ و زیر آب رفتن تنها پل این ایل‌راه، دام عشایر از طریق چند دستگاه لنج از دریاچه سد عبور داده می‌شوند و ترافیک ایجاد شده، هر ساله در اردیبهشت‌ماه تنش‌ها و نزاع‌های زیادی را در بین طوایف مختلف عشایری منطقه بوجود می‌آورد. متأسفانه این مشکلات روند تمایل عشایر به کوچ ماشینی را شتاب بخشیده که چرای زودرس نیز یکی از پی‌آمدهای خسارت‌بار این برهم خوردن نظام ایلی و کوچ عشایر است.

     البته در گذشته استاندار چهارمحال و بختیاری نیز از اتفاقات ناگوار و خسارات ناشی از عملی نشدن تعهدات مسئولان وزارت نیرو در منطقه که مشکلات و نگرانی‌های زیادی را برای مردم بوجود آورده ابراز نگرانی کرده و اعلام داشته بود که به‌رغم پیگیری‌های متعدد مسئولان و مردم منطقه، هنوز به مطالبات عادی مردم نیز در زمینه تخریب زیرساخت‌های رفاهی و معیشتی؛ مثل قطع شدن جاده‌های دسترسی و دادن حق‌آبه در روستای بارز از توابع لردگان با احداث سد کارون ۳، خشک شدن چشمه مروارید و عدم تملک زمین های مردم در اثر احداث تونل سوم کوهرنگ و یا قطع شدن جاده قدیم خوزستان و ایل‌راه‌ها در آبگیری کارون ۴ پاسخ داده نشده و همچنین اقدام قابل‌توجه‌ای در راستای جبران خسارت در حوزه منابع طبیعی و محیط زیست از سوی وزارت نیرو صورت نگرفته است.

نقدی بر انتقال آب بین‌حوضه‌ای در ایران از دیدگاه یک متخصص منابع آب(قسمت اول)

چهارشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۳۹۱

     رحیم علیمحمدی پژوهش‌گر سخت‌کوش و پرتلاش مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری در نخستین یادداشتی که برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال کرده است، با نگاهی کارشناسی و بر بنیاد یافته‌های علمی و اسناد و شواهد موجود در منطقه، نقطه‌نظرات و دیدگاه‌های کارشناسی خود را در خصوص ماجرای طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای زاینده‌رود بیان داشته‌اند. ایشان در این یادداشت در تحلیل اوضاع و احوال هر یک از این مجاری انتقال آب، مشروحا” به نکات مهم و تأمل‌برانگیزی اشاره نموده‌اند.

     نوشتاری که در زیر می‌خوانید مشروح نقطه‌نظرات این پژوهش‌گر منابع آب کشور است که با خوانندگان گرامی طبیعت بختیاری به اشتراک گذاشته شده است:

انتقال آب بین حوضه‌ای

     از اهمیت آب همین بس که خداوند منان در کتاب خود فرموده “آب مایه حیات است”. انسان هم بخوبی این قضیه را دریافته است و همه میدانند هر جامعه ای که بخواهد توسعه پیدا کند و رشد نماید به آب نیاز دارد. زیرا انجام هر کار و فرآیند هر فعالیتی در جامعه منوط به تاًمین آب می باشد. تنها منبع اصلی تولید و عرضه آب در این جهان طبیعی، بارندگی می باشد و میزان آب تولید شده بستگی به مقدار عرضه بارش ها دارد. در این راستا استان چهارمحال و بختیاری با توجه به شرایط ویژه جغرافیایی، توپوگرافی و اقلیمی از نظر میزان و نوع بارش در کشور حائز اهمیت بوده است (میانگین های بارش در دنیا، ایران و استان عبارتند از ۸۵۰، ۲۵۰ و ۵۶۰ میلیمتر در سال و مناطق شمال غرب و قسمتی از غرب استان چهارمحال و بختیاری بیش از ۱۲۰۰ میلیمتر در سال است).

     در دنیا انتقال آب بین حوضه ای به عنوان یک مسئله مهم و با حساسیت مورد طرح و بررسی قرار  می گیرد، که بنا بر دلایل اقلیمی و شرایط خاص توپوگرافی در مناطق مختلف با توجه به رشد علم و تکنولوژی، آب را از مناطق پر بارش و کم جمعیت به مناطق کم بارش و پر جمعیت از روش های مختلف و با استفاده از سازه های انتقال آب همانند: کانال ها، لوله ها، قناتها ، تونل ها و … ضمن رعایت قوانین و مقرات موجود منتقل می نمایند. این در حالی است که با توجه به قوانین و مقررات موجود در کشور ما و سازمانهای بین المللی (یونسکو) مورد تائید و تصویب دوائر مختلف که جهت اجرای طرحهای انتقال آب میبایست قبل از اجرا  رعایت گردند بشرح ذیل می باشند.

۱- حوضه های مبداء و تامین کننده آب،  نباید مشکل کمبود آب داشته باشند.

۲- حوضه های مقصد باید نهایت صرفه جویی و بهره برداری را نموده باشند و تمام راههای جبران کسری آب را در حوضه های خود اعمال نموده باشند.

۳-  در طرح های انتقال آب بین حوضه ای می بایست کلیه مسائل و نکات علمی، فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در حوضه های مبداء،  مقصد و در حد فاصل آنها رعایت شده باشد.

۴- روش های انتقال آب و سازه های مورد استفاده و پیش بینی شده، خسارتی را به حوضه های مبداء وارد ننمایند.

۵- حوضه های مقصد و مبداء بایستی برنامه جامعی را تدوین و اجراء نمایند تا حوضه های اصلی آبخیز تقویت شده و از حیز انتفاع خارج نگردند.

۶- طرح ها و پروژه های زیربنایی و نیازمند آب به محل سرشاخه ها و حوضه های آبخیز منتقل گردند.

۷- درآمد حاصل از انتقال و فروش آب، بین حوضه های مبداء و مقصد بطور عادلانه تقسیم گردد.

۸- دیدگاهها و مدیریت های اعمال شده میبایستی فراملیتی باشند و از دخالت دادن مسائل سیاسی جدداً جلوگیری گردد.

وضعیت بارش و تولید آب در حوضه زاینده رود

الف: از سال ۱۳۸۶ تا بحال در استان چهارمحال و بختیاری خشکسالی ممتد وجود دارد. این در حالی است که هیچ طرح جامعی به منظور کاهش اثرات زیانبار این پدیده طبیعی در منطقه اجراء نشده و کمتر از عوامل و بهره برداران استفاده شده است.

ب: تنها منابع ذخیره آب در منطقه دو قسم می باشند:

 ب – ۱ : بارش برف در منطقه و برودت هوا، و ذخیره برف از زمستان تا اواخر بهار و حتی تابستان،  بگونه ای که در سالهای قبل از ۱۳۸۶ ارتفاع متوسط برف باقیمانده در اوایل بهار در سطح حوضه آبخیز ، یک متر بوده است اما از سال ۱۳۸۶ با شروع خشکسالی این ارتفاع به کمتر از بیست و پنج صدم متر رسده است.

ب – ۲ : سد زاینده رود با حجمی درحدود یک و دودهم میلیارد مترمکعب است. که دریافت کننده آب حوضه آبریز خود و آب های منتقل شده توسط تونل های شماره یک، دو و سه کوهرنگ و تونل چشمه لنگان می باشد. آمار شرکت آب منطقه ای اصفهان بیانگر آنست که از سال ۱۳۸۶ تا بحال مخزن سد در اوایل بهار (فروردین ماه) پر نشده است. از طرفی به دلیل عدم وجود و ذخیره برف در سطح حوضه تونل های انتقال آب با یک سوم ظرفیت خود یعنی حدود نود تا یکصد میلیون مترمکعب آب در سال (هر تونل) به جای دویست و پنجاه تا سیصد میلیون مترمکعب در سال آب را به حوضه زاینده رود منتقل نموده است ( یعنی هر کدام از تونل ها با یک سوم ظرفیت خود عمل نموده اند). لازم به ذکر است که این ظرفیت علاوه بر حجم مخزن سد زاینده رود می باشد زیرا می بایستی با گرم شدن هوا و ذوب برف ها در فصول بهار، تابستان و پاییز ضمن ذوب تدریجی برف های ذخیره شده در منطقه، توسط سازه های اجراء شده به حوضه زاینده رود منتقل می گردند.

     لطفاً محاسبه نمایید چنانچه حجم مخزن سد بطور میانگین ششصد میلیون مترمکعب در سال و آورد تونل ها ، یک سوم باشند یعنی بیش از پنجاه درصد پیش بینی ها  تحقق نیافته و هر سال حوضه زاینده رود دارای بیلان منفی بوده است.

ج : رودخانه زاینده رود با توجه به شرایط خاص زمین شناسی و توپوگرافی آن خصوصاً در استان چهارمحال و بختیاری قابلیت زهکشی خوبی دارد به گونه ای که بر اساس آمار اندازه گیری شده شرکت آب منطقه ای اصفهان در ایستگاههای دبی سنجی سد تنظیمی زاینده رود (ورودی به استان چهارمحال و بختیاری) و پل زمانخان (خروجی رودخانه از استان چهارمحال و بختیاری) بیانگر آنست که حجم آب ورودی با حجم آب خروجی از استان واقع در زیردست سد زاینده رود، در سال تقریباً برابر می باشند. لازم به ذکر است که در طول این بازه، بحث راندمان انتقال آب مطرح می باشد و بر اساس قوانین هیدرولیکی و هیدرولوژیکی جریان های روباز، معمولاً دبی خروجی می بایستی از دبی ورودی کمتر باشد.

د : بحث آلودگی آب، به دلیل شرایط خاص توپوگرافی رودخانه از نظر وجود شیب تند و مقدار دبی جریان، و خود پالایگی رودخانه بر اساس مطالعات انجام شده توسط محققین مختلف تا بحال هیچ گونه گزارشی دال بر آلودگی جریان آب در رودخانه قبل از پل کله و باغبهادران اعلام نشده است. تنها یک حادثه در سال ۱۳۸۷ در نزدیکی روستای چلوان (برخورد یک بلدوزر با لوله انتقال نفت به پالایشگاه اصفهان) رخ داده که باعث آلودگی کل منطقه گردید.

ه : فضای سبز ایجاد شده در حاشیه رودخانه زاینده رود اولاً باعث ایجاد فضای مناسب تفرجگاهی برای مردم کل منطقه خصوصاً ساکنان استان اصفهان شده است. ثانیاً به دلیل گستردگی استان اصفهان و عبور توده ها از این منطقه به سمت استان و شهر اصفهان، باعث تصفیه بهتر و لطافت  هوا در استان اصفهان می گردد. ثالثاً باعث تقویت آبخیزداری و جلوگیری از فرسایش در منطقه می شوند. رابعاً ایجاد اشتغال مولد نموده و از مهاجرت های بیرویه جلوگیری می نماید.

سازه های موجود در تصفیه خانه آب شرب در بابا شیخ علی

۱- سد انحرافی چم آسمان (سال شروع   ۱۳۶۰، سال خاتمه ۱۳۶۷) و بتنی با طول تاج ۱۵۰ متر

۲- حوضچه های رسوبگر با مساحتی بالغ بر ۲۰۰مترمربع

۳-  تونل انتقال آب خام به طول هشت کیلومترو قطر سه متر

۴- تصفیه خانه بابا شیخ علی، فاز یک این تصفیه خانه در سال ۱۳۶۸ با ظرفیت ۵ مترمکعب در ثانیه و فاز دو این تصفیه خانه در سال ۱۳۸۰ با ظرفیت هفت و نیم مترمکعب در ثانیه احداث و به بهره برداری رسیده است (ظرفیت تصفیه خانه دواز ده و نیم مترمکعب در ثانیه می باشد) .

۵-  تونل انتقال آب تصفیه شده، دارای طولی برابر ۱۸ کیلومتر و قطر تمام شده ۲٫۶ متر می باشد و قادر است بالغ بر ۱۲ متر مکعب آب تصفیه شده را به شیرخانه اشترجان انتقال دهد .

تونل انتقال آب گلاب

     تونل انتقال آب گلاب با ظرفیت بیست و دو و نیم مترمکعب در ثانیه آب را از سد تنظیمی زاینده رود (حجت آباد) به بالادست شهر رضوانشهر به طول ۲۵ کیلومتر منتقل می نمایدکه عملیات اجرایی آن از سال ۱۳۸۴ شروع شده و تا بحال کارگاههای موجود در منطقه فعال بوده و می باشند.

     فاز یک این تونل بطول ده و نیم کیلومتر حفاری و لاینینگ شده است که آب را به تونل دسترسی گلاب منتقل می نماید. فاز دو تونل بطول ۱۵ کیلومتر، در حال حاضر در سه محل از سمت خروجی تونل (رضوانشهر، خمیران و حد فاصل آنها) کارگاهها فعال و در حال حفاری می باشند. و کارگاه چهارم نیز در محل گلاب آماده حفاری است.

     لازم به ذکر است که در سالهای خشکسالی دبی متوسط رودخانه زاینده رود کمتر از ده مترمکعب در ثانیه بوده است. لذا براساس مطالب ارائه شده دلیل خاصی جهت تغییر مسیر رودخانه زاینده رود و جابجایی محل تصفیه خانه آب شرب استان اصفهان که با هزینه گزافی در سال ۱۳۸۰ به بهره برداری کامل رسیده است وجود ندارد.

تونل سوم کوهرنگ

     این تونل یطول ۲۴ کیلومتر جهت انتقال ۲۵۵ میلیون مترمکعب آب در سال طراحی شده که عملیات اجرایی آن از سال ۱۳۷۳ شروع شده و هنوز به اتمام نرسیده است.  تونل سوم کوهرنگ نیازمند احداث سد کوهرنگ سه (سد بتنی دوقوسی به ارتفاع ۱۳۰ متر و گنجایش مخزن ۳۶۵ میلیون مترمکعب) بر روی رودخانه کوهرنگ و در پایین دست نونل های شماره یک و دو قرار دارد که تا کنون تنها جاده های دسترسی به جایگاه سد احداث شده است و عملیات اجرایی سازه اصلی سد شروع نشده است. در سال های خشکسالی نباید انتظار عملکرد و آورد قابل توجهی آب از تونل سوم کوهرنگ به حوضه زاینده رود بود، و در نتیجه تاثیر قابل ملاحظه ای در افزایش دبی متوسط رودخانه در سالهای خشکسالی ندارد.

یک درخواست از استاد مجید انتظامی؛ لطفا”امضاء کنید

جمعه, ۹ تیر, ۱۳۹۱

قرار است که استاد مجید انتظامی به سفارش شرکت “آب و نیرو” و در ستایش ساخت سدهای بزرگ مخزنی، سمفونی کارون را در هیجدهمین روز از تیرماه بنوازد. اینک گروهی از فعالان محیط زیست ایران، نامه‌ای را خطاب به استاد انتظامی نوشته و از ایشان درخواست کرده‌اند که از اجرای چنین اثری با چنان هدفی انصراف دهند و در عوض در سوگ کارون بنوازند.

شما خواننده گرامی طبیعت بختیاری نیز، چنانچه با محتوای این نامه موافق هستید، لطفاً نام و نشان و ایمیل خود را در کامنت های ذیل این یادداشت درج نمایید. متشکرم

جناب آقای مجید انتظامی؛ استاد بزرگ و ماندگار موسیقی ایران

موضوع: در سوگ کارون

استاد گرامی؛ می‌دانیم که چه اندازه ایران را و مردم پایبند به ارزش‌هایش را دوست داری. هنر تو همواره گویای عشق به این مردم تاریخ‌ساز، عشق به این فرهنگ و هنر متعالی، و عشق به سرزمینت بوده و هست.

استاد عزیز! شاید “نامه دانشجویان و دانش آموختگان خوزستان به استاد مجید انتظامی” را خوانده باشی. با خواندن این نامه همراه دانش‌آموختگان خوزستانی و همراه مردم خوزستان برای کارون گریستیم. کارونی که با تاریخ این سرزمین کهنسال گره خورده است. کارونی که به باور بسیاری تاریخ‌شناسان بیگانه و خودی، جلگه‌هایش گهواره تمدن جهان است چرا که کشاورزی آبی از این جلگه‌ها آغاز شده است. برای کارونی گریستیم که آوازهای مردم بختیاری و لر و خوزی و عرب در لابلای موج‌های خروشانش سُر می‌خورد. برای اندوه مردمی که مدافعان خط نخست ایران زمین بودند و هستند، برای اندوه کسانی که خروش کارون نبض تپنده زندگی‌شان و غیرت بلندشان بود گریستیم.

انتظامی بزرگ! شاید بهتر از ما بدانی که حوضه آبخیز کارون بزرگ تلاقیگاه دین‌های بزرگ اسلام، زردشتی، یهودیت، مسیحیت، صابئین مندایی و زیستگاه مسالمت‌آمیز اقوام مهمی چون فارس، لر، بختیاری، عرب و … از نخستین خاستگاه‌های تمدن بشری و توسعه درون‌زاد بوده است. مرز تنوع گونه‌ای در کارون به نهنگ ماهیان و کوسه می‌رسید و این ماهیان بزرگ تا اهواز نیز مشاهده می‌شدند. اما اینک نه تنها کشتیرانی در کارون ناممکن شده که پل‌های آن روی رودی خاموش و خشک، تصویری غم‌انگیزدارند.

استاد! بهتر از ما می‌دانی که در دهه ۳۰،  پس از چیرگی کودتای ۲۸ مرداد بر سرنوشت کشور، یک الگوی توسعه تقلیدی، ناکارآمد، و ناهماهنگ با زیست بوم برای ایران تدوین شد که یکی از نتایج آن ساخت و سازهای افراطی و سدسازی در آبخیزهای کشور بر پایه منافع شرکت‌های سدساز بیگانه بود. حال آنکه ایرانیان سدسازان بسیار ماهری بودند که از سه هزار سال پیش نخستین سدها مانند بند بهمن یا سد شادروان یا نخستین فناوری‌های پیچیده مانند نخستین سد قوسی جهان (سد ایزدخواست) یا بلندترین سد جهان (کریت طبس با ارتفاع ۶۰ متر – بلندترین سد جهان به مدت ۶۵۰ سال تا پیش از افتتاح سد هور امریکا) را در پرونده‌ مدیریت آب خود داشتند. و نیز ایرانیان پیشینه پر ارزش دیگری را نیز در پرونده خود داشتند که همانا توقف هوشمندانه و از روی آگاهی سدسازی از ۷ سده پیش بود. انگیزه این گزینش، جلوگیری از تبخیر و هدررفت بسیار زیاد آب از دریاچه سدها، توجه به کارایی بسیار کوتاه مدت سدها، و توجه به اثرات درازمدت محیطی آن‌ها بود. چیزی که امریکا تنها از دهه ۱۹۸۰ به آن پی برد و نه تنها سدسازی‌ را متوقف کرد که به برچیدن سدها مشغول شد.

استاد گرامی! می‌دانی که قدرت‌های جهانی پس از ۵۷ به گناه استقلال‌خواهی آن‌قدر سنگ به پای کشور عزیزمان زدند که نرسیدیم به مساله الگوی توسعه بپردازیم. همان الگوی تقلیدی ناسازگار را در شهرسازی و راهسازی و سدسازی و … ادامه دادیم.  بنابر آن الگوی تقلیدی نزدیک به ۱۰۰ سد برای کارون تعریف شد که نیمی از آن‌ها ساخته شده و نیم دیگر در راه است. در حالیکه سدسازی، تخصیصِ هزینۀ ناموثر و ناپایداری است که اگر از اثرات بیابان‌زایی شدید آن مانند ریزگرد، تغییر اقلیم، نابودی زیستگاه‌های جانوران و گیاهان بگذریم، جوامع بومی جلگه خوزستان، بزرگترین زیان‌کاران این داستان غم‌انگیزند.

انتظامی عزیز! شرکت‌های سدساز راستش را به ما نگفتند و بسیاری از ما، از سیاست‌مدار و مسئول و هنرمند تا دانشگاهی و مردم ، در ۶ دهه‌ی گذشته آن‌ها را باور کردیم. سال گذشته مسئولان کشور به خاطر مصائب بی‌شماری که سدسازی برای کشور ایجاد کرده است دستگاه سدساز یعنی وزارت نیرو را منحل و آن را با دو وزارت کشاورزی و نفت ادغام اعلام کردند. اما شرکت‌های بزرگ سدساز با پول و قدرت خود این اقدام درست و در راستای توسعه پایدار ایران را عقیم گذاشتند.

شرکت “آب و نیرو” مهمترین سدساز حوضه زاگرس است که ۲۵ سد در پرونده دارد. کارون ۱، کارون ۳ و کارون ۴ ساخته شده است. و سد گتوند با فشار زیاد بر مردم روستاهایی که روستا و خانه‌شان زیر دریاچه سد مدفون خواهد شد دارد، آبگیری می‌شود. در مغایرت با اصول ۵۰ ، ۴۴ و  ۴۸ قانون اساسی، کاهش شدید کمیت و کیفیت آب کارون و پیامد ناسازگار سدسازی‌ها بر تنوع گونه‌ای و کیفیت زیستگاه‌ها را شاهدیم که بی توجه به حقوق مشروع و قانونی جوامع مولد و با تصرف حقابه کشاورزان، باغداران، مرتعداران، عشایر، نخل‌کاران و ماهی‌گیران خوزستان انجام می شود.

استاد گرامی! از تو می‌خواهیم از شرکت قدرتمند “آب و نیرو” بپرسی در مملکتی که به اعلام استادان دانشگاه علم ‌و صنعت ایران، به اندازه نیاز همه دنیا توان تولید برق خورشیدی دارد و گران هم نیست، چرا نیروگاه برقابی می‌سازد؟ آن هم با اینهمه پیامدهای انسانی و محیطی؟  استاد عزیز! ساخت سد و بویژه سد برقابی در این کشور و با این اقلیم، اگر خیانت نباشد، اشتباه است.

انتظامی عزیز! از تو می‌خواهیم لختی خود را به جای کشاورزان و اهالی آبادی‌های واقع در محدوده‌ی مخزن سد گتوند بگذاری که اینک با زور و فشار زیاد از سوی شرکت “آب و نیرو” دارند تخلیه می‌شوند. آب و برق‌شان قطع شده و با پولی که به ازای خانه و کاشانه و زمین پدری به آنها داده می‌شود، حتی یک قبر هم در شهر مجاور نمی‌توانند بخرند؛ چه رسد به خانه!  اما به زور باید به دنبال بیکاری و بیگاری و سرنوشت غم‌انگیزی بروند که اشغال سرزمین‌شان از سوی شرکت “آب و نیرو” با نام توسعه برای‌شان رقم زده است.

استاد! از تو می‌خواهیم قطعه‌ای در سوگ کارون بنوازی …

با تقدیم احترام

گروهی از فعالان محیط زیست ایران

رونوشت:

دفتر مقام معظم رهبری، ریاست مجلس خبرگان، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست قوه قضائیه‌، ریاست قوه مقننه، ریاست جمهوری، وزیر نیرو، وزیر نفت، وزیر جهاد‌کشاورزی، ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، ریاست سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری، استاندار خوزستان، شهردار تهران‌

رئیس کل دادگستری چهارمحال و بختیاری با دستگاه های دولتی اتمام حجت کرد

دوشنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۳۹۱

دیروز – مورخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ –  در جریان نشست “هم اندیشی حریم منابع آب استان چهارمحال و بختیاری” که به همت شرکت آب منطقه ای و اداره کل مدیریت بحران استان در شهرکرد برگزار شد؛ آقای عبدالله موسوی، رئیس کل دادگستری چهارمحال و بختیاری با یک سخنرانی داغ و چالشی، هوشمندانه عملکرد دستگاه های دولتی در حوزه منابع آب استان را به چالش کشید و اثرات بلندی بر حضار گذاشت.

سید عبدالله موسوی در این سخنرانی اشاره کرد که در سال های اخیر به بهانه مصالح سیاسی و اجتماعی، ظلم های غیرقابل توصیفی به منابع آب استان روا شده است. میزان ورودی پرونده های قضائی و روند پیگیری ها برای رسیدگی و اجرای احکام صادره، حکایت از عملکرد بد مدیریت آب استان و بی توجه ای به برخوردهای قانونی پیشگیرانه دارد.

موسوی که در مناسبت های گذشته هم با طرح دیدگاه های خود در حوزه منابع طبیعی و محیط زیست تحسین برانگیز رفتار کرده بود؛ برخی برنامه های توسعه ای استان که منجر به تخریب اکوسیستم رودخانه ها و نابودی منابع آب استان شده است را به شدت زیر سؤال برده و بر نقش دستگاه های دولتی متولی و کوتاهی آب منطقه ای در عمل به وظایف قانونی خود برای ممانعت از تصرف بستر و حریم رودخانه ها و تخریب سرزمین تأکید کردند. عالی ترین مقام قضائی استان از این هم فراتر رفته و بیان کردند که مدیرانی که با استفاده از اختیارات قانونی خود مجوز های دست اندازی به حریم و بستر رودخانه ها را صادر کرده اند بایستی تحت تعقیب قضائی قرار گرفته و موأخذه شوند.

رئیس کل دادگستری استان به رؤسای دادگستری های حوزه قضائی خود که در این نشت حضور داشتند، تأکید کرد که حتی در جاهائیکه که به نظر می رسد کارگزاران دولتی کوتاهی می کنند، دادستان های حوزه های قضائی رأسا” به عنوان مدعی العموم وارد شوند و با تخلفات در حوزه منابع آب با قاطعیت برخورد کنند، از دخالت های غیر اصولی افراد حقیقی و حقوقی ممانعت و با متخلفین برخورد قانونی کنند. همچنین در این زمینه اضافه کردند که؛ در اسرع وقت به رؤسای دادگستری های شهرستان ها بخشنامه می کنیم که در یک برنامه زمانبندی شده با تخلفات حوزه منابع آب برخورد کرده و پرونده های مربوطه را خارج از نوبت رسیدگی و برای اجرای احکام صادره به صورت جدی همکاری و پیگیری کنند.

موسوی در ادامه از کوتاهی ها و برخی مصلحت اندیشی ها انتقاد کرده و اعلام نمودند که در حال حاضر بیش از ۱۰۰ پرونده در اجرای احکام حوزه های قضائی استان موجود است که متأسفانه در دستگاه متولی اراده جدی برای اجرای آن احکام وجود ندارد و مصلحت اندیشی ها، اجرای قانون را به حاشیه برده است.

رئیس کل دادگستری استان در ادامه سخنرانی خود به کمبود امکانات و نیروی انسانی دستگاه های متولی و نقش این کاستی ها در پیدایش جرائم آب در استان اشاره کرده و یکی از راهبردی ترین اقدامات فراموش شده را آگاهی رسانی و ارتقاء سطح فرهنگ عمومی مردم با عنوان اقدامات پیشگیرانه نام بردند. اقدامات پیشگیرانه را در راستای کاهش بروز جرم بسیار مؤثر دانسته و بر آمادگی “معاونت پیشگیری دادگستری استان” برای همکاری نزدیک با دستگاه های دولتی تأکید کردند.

نمره مردودی به پروژه بهشت آباد از طرف فن سالاران و طبیعت باوران!

یکشنبه, ۲۱ اسفند, ۱۳۹۰

در حالی این روزهای پایانی سال ۱۳۹۰ ؛ شاهد فروش اوراق مشارکت پروژه های انتقال آب از سرشاخه های کارون بزرگ به فلات مرکزی کشور توسط آب سالاران در اصفهان هستیم که پروژه انتقال آب بهشت آباد هم از طرف متخصصان و نهادهای متولی حوزه محیط زیست و هم از طرف کارشناسان و متخصصین حوزه های فنی احداث چنین سازه های غول پیکر آبی نمره مردودی گرفته است.

در پروژه انتقال آب بهشت آباد نه تنها آرمان ها و اصول زیست محیطی برقرار کننده تعادل بوم شناختی مناطق مبدأ و مقصد مد نظر قرار نگرفته بلکه تحت تأثیر تصمیماتی غیرفنی و آلوده به سیاست، ملاحظات فنی هم در جانمائی احداث سد و نحوه انتقال آب رعایت نشده و این پروژه را هم از نظر ملاحظات زیست محیطی و هم استانداردهای فنی مردود کرده است.

بر بنیاد مطالعات زمین شناسی و لغزشی که تاکنون توسط کارشناسان دستگاه های اجرائی و تحقیقاتی استان در زمینه شناسائی کانون های فعال و بحرانی منطقه چهارمحال و بختیاری صورت گرفته است؛ یکی از مهمترین کانون های فعال استان همان کانون اردل کاج است که محل احداث سد بهشت آباد می باشد! نهشته های مارنی با عمق زیاد تا ۱۰۰ متر در تمامی محدوده و دامنه های مشرف به دریاچه این سد گسترش داشته که از جمله حساس ترین سازندهای زمین شناختی موجود در استان نسبت به فرسایش های توده ای هستند.

بر اساس مطالعات میدانی صورت گرفته و داده‌های ژئوتکنیکی که از طریق اکتشافات سطحی و زیر سطحی زمین در منطقه اردل بدست آمده است؛ عامل اصلی وقوع لغزش در سازندهای مارنی این منطقه، فشار آب منفذی از طریق افزایش سطح آب های زیرزمینی و یا تماس با آب سطحی است که با احداث سد بهشت آباد در این منطقه ی جانمائی شده، تمامی توده های مارنی از محل احداث سازه تا بالای روستای کاج به طور کامل به زیر آب می روند که در مرحله اول بخش اعظمی از مخزن سد را همین توده های مارنی پر می کنند و در مرحله بعد؛ توده های مارنی بالا دست در دامنه های مشرف به دریاچه سد بر اثر پاشوئی، دچار لغزش های شدید شده و تمامی منطقه را با کانون های جدیدی از لغزش مواجه کرده و حتی میلیاردها تومان هزینه های سال های گذشته که برای مهار لغزش زمین در این منطقه حساس صورت گرفته بود به هدر رفته و خسارت های جبران ناپذیری را در تنوع زیستی منطقه، در هر دو حوزه گیاهی و جانوری برجای خواهد گذاشت.

البته علاوه بر مشکلات فنی این پروژه، خسارت های ناشی از آن در تمامی حوزه های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی همواره مورد تأکید نهادهایی مانند مرکز پژوهش های مجلس در سال ۱۳۸۷، شرکت مدیریت منابع آب ایران و سازمان حفاظت محیط زیست کشور بوده اما ظاهرا” قدرت آب سالاران و ملاحظات شان، نسبت به تمامی ملاحظات زیست محیطی و فنی دست بالا را داشته که این چنین شاهد تخصیص ردیف های اعتباری و یا فروش اوراق مشارکتی برای اجرائی شدن این پروژه می باشیم و هشدارهای داده شده هم برای جلوگیری از شتابناک شدن روند بحران آب در چهارمحال و بختیاری و کارون بزرگ در خوزستان  راه به جایی نبرده است!

سدی که به بهانه احداث تونل سوم کوهرنگ حیات را از قیصری می رباید!

سه شنبه, ۲۴ آبان, ۱۳۹۰

منطقه حفاظت شده قیصری با وسعتی بالغ بر ۱۰ هزار هکتار به عنوان یکی از ذخیرگاه های زیستی جانوری و گیاهی ارزشمند کشور در چهارمحال و بختیاری، با تهدید نابودی مهمترین منبع تأمین آب زیستمندانش روبرو شده است.

قیصری در منطقه کوهرنگ و اردل از حوضه آبخیز کارون بزرگ واقع شده که در سال ۱۳۸۰ به عنوان منطقه شکار ممنوع اعلام شده و ۵ سال بعد به منطقه حفاظت شده ارتقاء پیدا کرد.  منبع اصلی تأمین آب این منطقه رودخانه شهریاری(آب کوهرنگ) است که با طول تقریبی ۱۵ کیلومتر، منطقه را به دو قسمت تقسیم می کند. وضعیت توپوگرافی و کوهستانی(ارتفاع ۱۸۰۰ متر تا ۳۵۵۰ متر از سطح دریا) منطقه، سبب ایجاد میکروکلیماهای متعددی شده که تنوع زیستی گیاهی و جانوری ارزشمندی را به ارمغان داشته و گله های کل و بز، پرندگان و آبزیان زیادی را در خود جای داده است. منطقه حفاظت شده قیصری به دلیل برخورداری از ظرفیت های کم نظیر طبیعت گردی، در راستای برنامه های واگذاری تصدی های مناطق تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست به بخش خصوصی، انتخاب و در دستور کار محیط زیست استان برای سرمایه گذاری بخش خصوصی قرار دارد.

به لحاظ این شرایط ویژه منطقه که ناشی از تعداد و تنوع زیستی جانوری آن می باشد، هرگونه تغییر در حیات هیدرولوژیکی رودخانه کوهرنگ و ایجاد تنش آبی در منطقه، می تواندخطرات و تهدیدهای بیشتری را نسبت به سایر مناطق حاشیه این رودخانه، برای حیات وحش منطقه به دنبال داشته باشد و سبب گدار حیات وحش از این منطقه تحت حفاظت شود.

شروع عملیات احداث سد در محل ورودی رودخانه کوهرنگ به “منطقه حفاظت شده قیصری” برای ذخیره و هدایت آب به داخل تونل سوم کوهرنگ جهت انتقال بین حوضه ای آب از سرشاخه های کارون به زاینده رود، وضعیت نگران کننده و تهدیدآمیزی را در این زیستگاه طبیعی ایجاد کرده و حیات زیستمندان جانوری منطقه را به شدت تحت تأثیر قرار داده و در صورت عدم رعایت حق آبه طبیعی و آب مورد نیاز حیات هیدرولوژیکی این رودخانه، شاهد خسارت های غیرقابل جبران محیط زیستی در این زیسگاه ارزشمند خواهیم بود.

هر چند که در این پروژه عمرانی هم به مانند اکثر پروژه های در دست اجرا، دستگاه اجرایی با کمترین مقاومتی همچنان جلوتر از سازمان حفاظت محیط زیست حرکت می کند و قبل اخذ مجوز ارزیابی لازم، بی توجه به قوانین و مقررات زیست محیطی تجهیز کارگاه کرده و عملیات اجرائی احداث سد را آغاز نموده است، اما انتظار است سازمان حفاظت محیط زیست کشور در اقدامی جامع بر بنیاد ملاحظات محیط زیستی، با اندوخته های آبی منطقه برخورد علمی داشته و با بهره گیری از تمامی ظرفیت های قانونی خود، قبل صدور مجوز ارزیابی و اخذ تضمین های لازم برای رعایت حق آبه طبیعی این رودخانه حیاتی، هرگونه فعالیت مکانیکی در منطقه را متوقف سازد تا برای چندمین بار شاهد طبیعت ستیزی و عملی نشدن تعهدات سدسازان در دیار بختیاری نباشیم.

شوربختانه در سال های اخیر اتفاقات ناگوار و نگران کننده ناشی از عملی نشدن تعهدات مسئولان پروژه های سدسازی کارون ۳ و ۴ را در منطقه شاهد بوده ایم که به رغم پیگیری های متعدد مسئولان و مردم منطقه، هنوز اقدام قابل توجه ای در راستای جبران خسارت در حوزه منابع طبیعی و محیط زیست از سوی وزارت نیرو صورت نگرفته و به مطالبات عادی مردم نیز در زمینه تخریب زیرساخت های رفاهی و معیشتی، مثل قطع شدن جاده های دسترسی و دادن حق آبه در روستای بارز از توابع لردگان با اجرای سد کارون ۳ ، خشک شدن چشمه مروارید و عدم تملک زمین های مردم در اثر احداث تونل سوم کوهرنگ و یا قطع شدن جاده قدیم خوزستان در آبگیری زود هنگام کارون ۴ پاسخ داده نشده و نگرانی ها و مشکلات زیادی را برای مردم منطقه ایجاد کرده است.

دشمن جدیدی به نام مزارع پرورش ماهی !

دوشنبه, ۲۱ شهریور, ۱۳۹۰

رودخانه کارون از زردکوه بختیاری واقع در منطقه کوهرنگ سرچشمه گرفته و به همراه ارمند، خرسان، دز و … کارون بزرگ را تشکیل می دهند. رودخانه کارون با عبور از مناطق کوهستانی و جنگلی چهارمحال و بختیاری، به دلیل چشم اندازهای طبیعی جذابی که در طول مسیر ایجاد کرده و ظرفیت قایقرانی (رفتینگ) که آفریده، همواره به عنوان یکی از جاذبه های طبیعی ارزشمند و مقاصد اصلی گردشگری در محدوده “پایلوت پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی” در استان چهارمحال بختیاری به شمار می رفته است. افزون بر این ها، رودخانه کارون یکی از سه اثر طبیعی مهم استان چهارمحال و بختیاری بوده که به همراه رودخانه زاینده رود و چشمه وقت و ساعت در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است.

اینها را گفتم تا تأسف خود را از اوضاع غم انگیز این رودخانه ارزشمند و بی تفاوتی آشکار و شگفت آور سازمان های متولی در مقابل رفتارهای سودجویانه و تخریب بستر و حریم این رود خروشان و طراوت بخش در محدوده پروژه بین المللی حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزیکه از مهمترین اهداف آن حفاظت از تنوع زیستی، تقویت نظام مناطق حفاظت شده و کاربری پایدار در بخش های آب، توریسم و جنگلداری می باشد – بیان کنم. شگفت‌آور‌‌تر و تأسف‌بارتر آن که این تخریب ها بدون کمترین مقاومتی همچنان ادامه داشته و همچنان بخش های دیگری از بستر و حریم این رودخانه به صورت غیراصولی و غیرفنی تبدیل به مزارع پرورش ماهی می شود.

در طی ۳ سال گذشته، برخی افراد سودجو و فرصت طلب از بی تفاوتی دستگاه های وزارت نیرو، شرکت آب منطقه ای و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان استفاده کرده و با احداث بیش از یکصد مزرعه پرورش ماهی قزل آلا به صورت غیرقانونی و با استفاده از همان مصالح و خاک بستر و حریم رودخانه، ناباورانه تخریب گسترده این رودخانه با ارزش را سبب شده اند.

عملیات های گسترده مکانیکی و سازه ای انجام شده در بستر و حریم رودخانه سبب برهم خوردن نظام هیدرولوژیکی و تخریب اکوسیستم رودخانه گردیده و در ده ها منطقه از رودخانه تغییر مسیر صورت گرفته است. افزون بر آن، رویشگاه های جنگلی و مناظر جذاب دیداری اطراف رودخانه تخریب شده و از ظرفیت های طبیعت گردی و ورزش های رودخانه ای منطقه کاسته شده است. افزایش چشمگیر نرخ فرسایش آبی و انباشت رسوبات در پشت سد کارون ۴ نیز از دیگر پیامدهای خسارت زای این تخریب بستر و حریم رودخانه خواهد بود.

به رغم شرایط توپوگرافی، اقلیمی و زمین شناسی حاکم بر این بخش از حوضه آبریز سد کارون ۴ و ضرورت افزایش ضریب حفاظت خاک منطقه، بدون کمترین مقاومتی از سوی وزارت نیرو و سایر نهاد های متولی این تخریب ها صورت پذیرفته تا در پس هر بارندگی شاهد نابودی این سرمایه گذاری های ناپایدار و انباشت صدها تن خاک در مخزن این سد غول پیکر باشیم.

عدم اعمال نظارت های فنی بر پرورش ماهی در این مزارع سبب برهم خوردن اکوسیستم و حیات آبزیان بومی این رودخانه شده است. ماهی قزل آلای رنگین کمان یک گونه غیربومی مهاجم بوده که حیات آبزیان بومی رودخانه را به خطر انداخته است. هیچ گونه نظارت و قرنطینه ای بر مزارع تولید بچه ماهی نشده و استفاده غیرمجاز از آنتی بیوتیک ها و قارچ ها و همچنین استفاده بیش از حد از خوراک ماهی، نرخ ورود مواد آلی به رودخانه را به شدت افزایش داده و نهایتا” سبب آلوده شدن آب رودخانه شده است. این مزارع پرورش ماهی فاقد حوضچه های تثبیت و طوری های لاشه گیر بوده و سبب ورود ماهی های بیمار و تلف شده و هم چنین ورود مواد آلی غیر مجاز به رودخانه شده اند.

به هر حال این رودخانه کم همتا در چهارمحال و بختیاری روزگار غم باری دارد، حیرت آور اینکه در طی یک سال گذشته و پس از بازدید مدیران دستگاه های متولی و مقامات قضائی محلی، بدون کمترین ممانعتی تعداد این مزارع تقریبا” دو برابر شده و حتی تعداد این مزارع در خط مرزی منطقه حفاظت شده هلن از عدد ۲۰ هم گذشته است و جالب اینکه دادگستری منطقه، مقابله با این تجاوزات به بستر و حریم رودخانه را بر اساس قانون در حیطه وظایف وزارت نیرو و شرکت آب منطقه ای استان دانسته و شکایت سازمان حفاظت محیط زیست در منطقه حفاظت شده را فاقد موضوعیت اعلام کرده است.

امیدواریم فرماندار به عنوان عالی ترین مقام اجرایی منطقه، مدیران و مسئولین نهادهای متولی در حوزه های آب و گردشگری استان و حتی دستگاه قضائی به عنوان مدعی العموم، هرچه زودتر، نسبت به ساماندهی این رودخانه زیبا، کم‌نظیر و ارزشمند در طبیعت بختیاری اقدام کنند.

ادامه مطلب»