بایگانی “انتقال آب”

دعوت به ریاضت آبی

دوشنبه, ۷ مهر, ۱۳۹۳

     یک گفتگوی مشترک در حوزه آب و تحلیلی وضع موجود و راه‌های برون‌رفت از این بحران نگران کننده که در روزنامه ابتکار – مورخ ۷ مهرماه ۱۳۹۳ – منتشر شده است را می‌توانید در زیر بخوانید:

eb

روزنامه ابتکار؛ بحران کم آبی حال حاضر شاید در طول تاریخ ما بی سابقه باشد و از همین حیث عوارض مختلف ناشی از آن تا حدودی غیر قابل پیش بینی است. به همین جهت ارائه راهکارها و اتخاذ رویکرد مناسب به دلیل فقدان تجربه تاریخی و یا حداقل بی اطلاعی از آن تا حدودی شتاب زده و هیجانی به نظر می‌رسد.

     به باور بسیاری از کارشناسان منابع آبی و محیط زیست ایران، ما با این روند باید خود را برای یک ریاضت ملی درمدیریت بحران آب آماده کنیم چرا که خطر کمبود آن از خطرات احتمالی جنگ با کشورهای دیگر بیشتر است. عمده ترین عوامل شکل گیری این روند بیش از آنچه محصول رویدادهای طبیعی و اقلیمی باشد، نتیجه عملکرد عامل انسانی است که در قالب مدیرت ضعیف منابع و تامین آب و مصرف غیر اصولی شکل گرفته است. این روزها بحث تفکیک شبکه آب مصرفی بالا گرفته هر چند به نظر می‌رسد این طرح قابلیت اجرای پایینی دارد ولی بی سابقه نیست. به طوری که شبکه تامین آب مصرفی شهر آبادان در قبل از انقلاب از همین الگو استفاده می‌کرد و آب شرب را از آب بهداشتی جدا بود.

در مدیریت آب در نقطه بی بازگشتی هستیم

     مهدی میرزایی مشاور ارشد شرکت گلدن نیوزلند؛ عوامل شکل گیری این بحران را کاهش میزان بارندگی در سالهای اخیر، برداشت بی رویه از آب‌های زیر زمینی و اشکال در شبکه‌های آب رسانی شهرهای بزرگ بخصوص تهران، مدیریت غلط منابع آب در بالاترین سطح آن یعنی مدیریت وزارت نیرو و در آخر خشکسالی انباشت شده در طول سالهای اخیر، می‌داند.

     او می‌گوید:حقیقتا سالهاست که وارد بحران آب شدیم و در نقطه ای قرار گرفته ایم که بازگشتی متصور نیست. اگر کل عوامل را کنار هم بگذاریم متوجه قصور و ضعف مدیریت آب خواهیم شد. در حوزه مدیریت منابع آبی مشکل اینجاست که استراتژی وزارت نیرو با تغییر وزیر و دولت تغییری نکرده و همان بدنه کارشناسی که در طول سالیان این وضعیت را سبب شده بحث مدیریت را به پیش می‌برند و وزیر جدید هم همان سیاست‌ها را دنبال می‌کند. اولین راهکاری که از طرف وزارت نیرو به طور مکرر بیان شده بحث افزایش قیمت آب است اما میرزایی بحث افزایش قیمت را راهکار مناسبی نمی‌داند و به حربه افزایش قیمت بنزین اشاره می‌کند که تغییر چندانی در میزان مصرف ایجاد نکرد. وی در بحث تفکیک شبکه آب رسانی نیز به این نکته اشاره می‌کند که ما اصولا منابع آبی برای انتقال نداریم و اگر مشکل در وجود منابع آب نبود مشکلی به نام بحران بی آبی هم بوجود نمی‌آمد ولی اگر منظور از جداسازی آب شرب و آب مصرفی استفاده از آب شور دریاها باشد به اندازه همان طرح انتقال آب خزر به سمنان خنده دار به نظر می‌رسد.

     در گریزی دیگر وی به مساله مهم تری اشاره می‌کند و آن آلودگی همین آب مصرفی در بعضی از نقاط جنوبی تهران مثل منطقه افسریه است. وجود بیش از مقدار استاندارد نیترات در آب منطقه یعنی اینکه مردم به شکل محترمانه ای فاضلاب می‌نوشند و این اتفاق را می‌توان با مقایسه یک لیوان آب از مناطق بالای شهر با یک لیوان آب از مناطق جنوبی در یک آزمایشگاه محیط زیست به راحتی ثابت کرد. وی هرچند انتقال آب دریاهای جنوبی برای مصرف بهداشتی و صنعتی به کلان شهرهای جنوبی و مرکزی را امکان پذیر می‌داند اما هزینه‌های بالا و پمپاژ آن از سطح دریا و نوع نیاز صنعت به آب را از مهمترین چالش‌های آن می‌داند و معتقد است باید روی این مسئله حسابی تفکر کرد. مثل اتفاقی که برای کارخانه ذوب آهن اصفهان افتاد که قرار بود در بندر عباس احداث شود و اگر این اتفاق می‌افتاد مشکل تامین آن مرتفع می‌شد و مشکلات فعلی برای اصفهان بوجود نمی‌آمد.

تنش‌های قومی بیش از تنش‌های اکوسیستمی

     محمد درویش کارشناس محیط زیست نیز در این باره معتقد است کم آبی سبب می‌شود ظرفیت گرمایی ویژه کاهش پیدا کند یعنی اختلاف دمای شب و روز افزایش پیدا کند. با این اتفاق نیاز اقلام زراعی به آب بیشتر و در نتیجه خشکی شتابناکی در گونه‌های مختلف اتفاق می‌افتد که از این رهگذر کاهش فتوسنتز باعث بروز اختلال در اکوسیستم و در پی آن افزایش موج مهاجرت‌ها اتفاق می‌افتد. به عقیده درویش فرایند‌های پیامد بحران بی آبی بیش از آنکه اکولوژیک به نظر برسد اجتماعی است و امنیتی است. یعنی بحران بوجود آمده سبب تنش‌های قومی و درگیرهای مرزی در درون شهرها و استانها خواهد شد.

     وی بحث تفکیک شبکه آبرسانی را عملی اجرایی و شدنی می‌داند چرا که بسیاری از کشورهای پیشرفته با تفکیک، آب شرب را از آب بهداشتی جدا کرده و در مدیریت آب نقش آفرینی مثبتی کردند. درویش همچنین می‌افزاید: ما منابع آبی به اندازه کافی داریم اما مدیریت مناسب برای بهره وری صحیح نداریم. برای مثال ۱۲ برابرعربستان همسایه جنوبی، آب داریم که تنها یک میلیارد مکعب منابع آبی در اختیار دارد و اگر قرار بر تفکیک باشد مشکلی برای استحصال منابع آبی نیست.

کم آبی محصول خشکسالی نیست

     هومان خاکپور در این باره به ابتکار می‌گوید: مشکل آبی که الان مطرح شده تقریبا گریبانگیر همه مناطق کشور شده است. قبل از اینکه راهکاری برای حل آن اتخاذ شود در بعضی از مناطق به تنش و بحران اجتماعی منجر شده و از حیث اینکه مردم به طور مستقیم درگیر شدند وجهه قابل قبولی ندارد. این کارشناس منابع طبیعی می‌افزاید: اتفاق خوبی در سطح مدیران ارشد وزارت نیرو در حد درک مشکل و بیان راهکارها صورت گرفته است. همچنین اظهارات وزیر کشاورزی که کشت برنج خارج از مناطق شمالی کشور ممنوع می‌شود نشان دهنده حساسیت مسئولین نسبت به این مسئله است. بنابراین نباید اجازه داد این مسئله به بحرانی اجتماعی بدل شود.

     خاکپور می‌گوید: درصد کمی از دلایل کم آبی محصول خشکسالی است. عموما همه بر این باورند که بیشترین مشکل در بحث مدیریت و کشاورزی است. این نشان می‌دهد که باید بحث کشاورزی ه شکل اصولی و مکانیزه تغییر کند و از حالت سنتی خارج شود. وی سد سازی را باعث تشدید وضعیت بحرانی می‌داند و می‌گوید: با سد سازی توهم مصرف بوجود آمده است. یعنی حالا که در هر منطقه ای سد ساخته شده حتما باید آبی مصرف شود. یا نمونه دیگر بحث زاینده رود است که آورد زاینده رود ۸۰۰ میلیارد متر مکعب از کوه‌های بختیاری بود و در آن زمان می‌دیدیم که هم گاوخونی و هم زاینده رود و تمامی مادی‌های شهر اصفهان و هم مشرق اصفهان با بحران آبی مواجه نبود اما الان که آورد زاینده رود به ۱۶۰۰ میلیارد متر مکعب افزایش یافته آبی وجود ندارد و ما شاهد خشک شدن زاینده رود، گاوخونی و همه نهرهای اصفهان هستیم. چرا که با افزایش برداشت از سرچشمه‌ها توهم مصرف ایجاد شد به طوری که در استان اصفهان در طول ۴ دهه گذشته کشت برنج به ۲ برابر رسید که پر مصرف ترین اقلام زراعی است.

     این کارشناس منابع طبیعی می‌گوید: یک واقعیت را باید بپذیریم که برای ریاضت ملی در حوزه مدیریت بحران آب آماده شویم. در سه دهه گذشته ۷۰ درصد کل منابع خود را استفاده کرده ایم و به نظر می‌رسد بحران آب تهدید کننده تر از دشمن خارجی است.

آبخوان داری راه حل خروج از بحران آب در کشور

     معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان محیط زیست، اصلاح الگوی مصرف و آبخوان داری را راهکار اورژانسی خروج از بحران آب در کشور عنوان کرد. معصومه ابتکار در خصوص راهکارهای فوری رفع کمبود آب در کشور، اظهار داشت: اگر چه در کشور ما منابع آبی زیادی وجود دارد ولی باید از این منابع به درستی بهره برداری شود. به گفته وی، در حال حاضر در بسیاری از نقاط دنیا همان روش‌های سنتی که ما سالها قبل برای آبخوان و حفظ قنات داشتیم، اجرا می‌شود. یعنی آب را زیر لایه‌های زمین در آبخوان‌ها حفظ و با برنامه ریزی درست از آن بهره برداری می‌شود بنابراین لازم است که مقداری دانش روز را با دانش سنتی خود تلفیق کنیم.

     ابتکار اظهار داشت: در حال حاضر وزارت کشاورزی رویکرد مناسبی را برای بهره برداری از منابع آب آغاز کرده و به نظر می‌رسد تحولات خوبی را براساس مصوبه شورای عالی آب در بحث مصارف کشاورزی و خانگی داشته باشیم. وی افزود: مصارف خانگی را نیز باید اصلاح کنیم چرا که با روش‌های مصرف کنونی حداقل در تهران دو برابر الگوهای جهانی مصرف می‌کنیم. رئیس سازمان محیط زیست با بیان اینکه این موارد راه حل اورژانسی برای جبران کمبود آب است تصریح کرد: همچنین بحث جلوگیری از آلودگی آب هم بسیار مهم است و در کمبود آب نقش دارند ابتکار تأکید کرد: برداشت از آبهای زیرزمینی شهرها و مناطق روستایی اگر بر اساس قانون و مجوز و اصول و استاندارد نباشد، خلاف قانون و اخلاق است.

     ابتکار در خصوص نقش حفر چاه‌های غیرمجاز در کمبود آب اظهار داشت: به عنوان مثال تا چندی پیش در اطراف تالاب پریشان چاه‌های غیرمجاز بسیاری وجود داشت که با همکاری مردم و مسئولان این چاهها را پر کردیم و این روند برای نجات تالاب‌ها و منابع آب باید با جدیت دنبال شود. وی درخصوص چاه‌های غیرمجاز در داخل تهران گفت: این موضوع برعهده وزارت نیرو است که این دو دستگاه با مشارکت و تعامل در این زمینه اقدام می‌کنند بنابراین مردم باید بدانند برداشت غیرمجاز از چاه‌های آب در هر نقطه‌ای جرم است و اکنون نیز در این شرایط یک کار کاملا غیرانسانی و غیرکارشناسی است. رئیس سازمان محیط زیست از مشارکت سازمان محیط زیست در این زمینه با شهرداری و وزارت نیرو خبر داد.

نامه سازمان‌های غیر دولتی و فعالان محیط زیستی استان چهارمحال و بختیاری به ابتکار

یکشنبه, ۵ مرداد, ۱۳۹۳

     سازمان‌های مردم‌نهاد و فعالان محیط زیست چهارمحال و بختیاری به بهانه قدردانی از رویکرد تحسین‌برانگیز اداره کل حفاظت محیط زیست استان در مقابله با پروژه‌های غیرکارشناسی انتقال آب بین حوضه‌ای و سد سازی‌های بی‌رویه در منطقه و همچنین تعامل سازنده با سازمان‌های غیردولتی در ایجاد موج‌های مقابله با شکار و شکارچی‌گری؛ در نامه‌ای سرگشاده از سرکار خانم دکتر ابتکار به عنوان عالی‌ترین مقام اجرایی محیط زیست کشور خواسته‌اند که با حمایت از این رویکرد ارزشمند، تلاش کنند تا این رویه برای همیشه در بدنه این دستگاه حامی طبیعت و زیستمندان نهادینه شود. متن کامل این ماجرا و نامه را که در خبرگزای مهر منتشر شده است را می‌توانید در زیر بخوانید:

نامه به ابتکار

پاسدار مواهب طبیعی و زیستمندان این سرزمین باشید

     سازمان‌های غیر دولتی و فعالان محیط زیستی استان چهارمحال و بختیاری در نامه سرگشاده‌ای به دفاع از عمل‌کرد مدیرکل محیط زیست این استان پرداختند.

     به گزارش خبرگزاری مهر، با اعلام خبر احتمال برکناری دکتر سعید یوسف‌پور از مدیریت محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری فعالان محیط زیست و سازمان‌های مردم‌نهاد این استان طی نامه‌ای به رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور درباره عمل‌کرد یوسف‌پور نوشته‌اند که او «با باوری عمیق به ملاحظات محیط‌زیستی، منافع ملی را به منافع منطقه‌ای و شخصی و گروهی ترجیح داده و با جسارتی هوشمندانه بر رعایت ملاحظات محیط زیستی در پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای و سدسازی‌های بی‌رویه در منطقه اصرار داشته و با اقدامات تحسین‌برانگیزش در ایجاد موج مقابله با شکار و شکارچی‌گری، از جایگاه درخوری در میان دوستداران محیط‌زیست منطقه برخوردار شده است.»

     پیشتر نیز خبرنگاران و روزنامه‌نگاران حوزه محیط زیست از سراسر کشور در نامه سرگشاده‌ای به معصومه ابتکار نسبت به برکناری یوسف‌پور اعلام نارضایتی کرده و این اقدام را بر اثر «فشارهای سیاسی» برای صدور مجوز طرح‌های مخرب محیط زیست عنوان کرده بودند.

     یوسف‌پور طی مدت مدیریت خود طرح‌هایی همچون تونل انتقال آب سبزکوه، سد خرسان ۳ و جابه‌جایی یک روستا به درون مناطق حفاظت شده را امضا نکرد و به نظر می‌رسد این موضوع اکنون او را تا مرز برکناری پیش برده است.

متن نامه سازمان‌های غیر دولتی و فعالان محیط زیستی استان چهارمحال و بختیاری به معصومه ابتکار به شرح زیر است:

سرور ارجمند سرکار خانم دکتر ابتکار
معاون محترم رییس‌جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور
با سلام و احترام

     یکی از ویژگی‌های قابل‌ستایش دولت تدبیر و امید، تأکید امیدبخش بر لحاظ ملاحظات محیط زیستی در تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌های توسعه‌ای بخش‌های مختلف اجرایی کشور است. ماجرایی که آشکارا در منشور ۱۸ ماده‌ای دولت گنجانده‌شده و در پیام نوروزی عالی‌ترین مقام اجرایی دولت – دکتر حسن روحانی –که برای نخستین‌بار از دیپلماسی محیط زیستی سخن گفته شد و هم‌چنین در اختصاص نخستین مصوبه دولت در روزهای آغازین به دریاچه ارومیه، ایجاد موج محیط زیستی در افکار عمومی جامعه، تعامل رو به رشد با سازمان‌های غیردولتی و همراهی نسبی بدنه دولت در پاسداری از محیط‌زیست، نمودی عینی و عملی پیداکرد.

     بدون شک حمایت سرکارعالی از مدیران استانی همراه دولت تدبیر و امید سبب خواهد شد تا با اعتمادبه‌نفس بالاتری با طبیعت ستیزی مقابله کرده و در تعاملی مسئولانه با فعالان محیط‌زیستی در جلب مشارکت مردم و نهادهای دولتی گام‌های اساسی بردارند.

     گفتنی است؛ دکتر سعید یوسف‌پور – مدیرکل حفاظت محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری – از جمله مدیران تلاشگر و علمی همراه با دولت تدبیر و امید است که با باوری عمیق به ملاحظات محیط‌زیستی، منافع ملی را به منافع منطقه‌ای و شخصی و گروهی ترجیح داده و با جسارتی هوشمندانه بر رعایت ملاحظات محیط زیستی در پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای و سدسازی‌های بی‌رویه در منطقه اصرار داشته و با اقدامات تحسین‌برانگیزش در ایجاد موج مقابله با شکار و شکارچی‌گری، از جایگاه درخوری در میان دوستداران محیط‌زیست منطقه برخوردار شده است.

     یقیناً نظر مساعد سرکارعالی شرایط مطلوب‌تری برای پاسداری از مواهب طبیعی و زیستمندان این منطقه فراهم خواهد کرد. پیشاپیش حسن توجه سرکار عالی را ارج نهاده و بهترین‌ها را برای‌تان آرزو داریم.

سازمان‌های غیر دولتی و فعالان محیط زیستی استان چهارمحال و بختیاری:

هومان خاکپور – دیده‌بان طبیعت بختیاری
انجمن دوستداران طبیعت شهرستان بروجن
انجمن محیط زیستی تسنیم استان چهارمحال و بختیاری
تشکل زیست محیطی حافظان طبیعت شهرکرد
تشکل زیست محیطی آوای حیات زاگرس
تشکل وحدت سبز فرخ شهر

در همین رابطه:

– خبرگزاری مهر: نامه سرگشاده جمعی از روزنامه‌نگاران محیط زیست ایران به ابتکار؛ محیط زیست را قربانی فشارهای سیاسی نکنید!

مردمان چهارمحال و بختیاری چقدر در خشکی زاینده‌رود مقصرند؟

پنجشنبه, ۱۲ تیر, ۱۳۹۳

     هفتمین یادداشت دوست ارجمندمان دکتر رحیم علیمحمدی با بررسی میزان برداشت آب در استان چهارمحال و بختیاری و نقش آنان در پدیده فاجعه‌بار خشکیدگی زاینده‌رود، برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال شده است که در ادامه یادداشت‌های منتشر شده ازاین پژوهش‌گر برجسته واستادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری، با خوانندگان گرامی‌این تارنما به اشتراک گذاشته می‌شود:

میزان برداشت آب از رودخانه زاینده رود در استان چهارمحال و بختیاری

     رودخانه زاینده رود دارای طولی معادل ۴۲۰ کیلومتر و حوضه آبریزی معادل ۴۱۵۰۰ کیلومترمربع قبل از احداث تونل های انتقال آب از حوضه های کارون و دز به زاینده رود بود. با توجه به اینکه آورد اصلی رودخانه تنها در بالادست سد زاینده رود قرار دارد و حیات زاینده رود به تولید آب در بالادست سد وابسته است به مواردی چند بشرح ذیل اشاره می گردد:

      قبل از سال ۱۳۳۳ ه ش. (قبل از احداث تونل اول کوهرنگ) مساحت کل حوضه آبریز سد زاینده رود ۴۲۰۰ کیلیومترمربع بود. که از این مساحت ۲۷۳۲ کیلومترمربع آن در داخل استان چهارمحال و بختیاری و ۱۴۶۸ کیلومترمربع در استان اصفهان واقع شده بود و رودخانه زاینده رود از ارتفاعات منطقه چلگرد سرچشمه می گرفت. اما با حفر تونل اول در سال ۱۳۳۳ ، تونل دوم در سال ۱۳۶۶ و تونل سوم در سال ۱۳۹۲ سرآب حوضه آبریز سد به ارتفاعات زردکوه بختیاری تغییر یافت و مساحتی بالغ بر ۶۲۰ کیلومترمربع به وسعت حوضه آبریز زاینده رود در استان چهارمحال و بختیاری اضافه گردید (۳۳۵۲ کیلومترمربع) و سهم استان چهارمحال و بختیاری از حوضه آبریز سد زاینده رود به ۳۳۵۲ کیلومترمربع، معادل ۶۹٫۵۴ درصد از کل حوضه آبریز سد زاینده رود (بدون احتساب حوضه آبریز تونل چشمه لنگان و خدنگستان) رسید. شرایط ویژه رودخانه زاینده رود به گونهای است که از سراب رودخانه (ارتفاعات زردکوه) لغایت دریاچه سد در محدوده جغرافیایی استان چهارمحال و بختیاری می باشد و محدوده سد، دریاچه سد و سد تنظیمی انحرافی زاینده رود در استان اصفهان و بعد از سد تنظیمی زاینده رود، مجددأ رودخانه وارد استان چهارمحال و بختیاری شده و پس از طی مسیری چند بعد از روستای چم خرم و چم نار وارد استان اصفهان می گردد.
یعنی رودخانه دارای دو بازه، (بالا دست و زیردست سد زاینده رود) می باشد:

الف – قسمت بالادست سد زاینده رود (سهم آورد ماهیانه و سالیانه استان چهارمحال و بختیاری از میزان آب ورودی به سد زاینده رود):

     مخزن سد زاینده رود دارای دو ایستگاه آبسنجی می باشد: ۱- ایستگاه آب سنجی اسکندری که جریان آب ورودی از طریق تونل های خدنگستان، چشمه لنگان و رودخانه پلاسجان از منطقه فریدن را اندازه گیری می نماید. ۲- ایستگاه آب سنجی قلعه شاهرخ که میزان آب ورودی به سد از استان چهارمحال و بختیاری را اندازه گیری می‌کند (شکل ۱).

کلیک کنید تا بزرگتر ببینید

     جدول بررسی و آنالیز آمار گویای آنست که میزان آب ورودی از طریق تونل چشمه لنگان و منطقه فریدن اصفهان به سد زاینده رود به دلیل برداشت‍های آب در مسیر‍ های انتقال آب، طی ماههای خرداد، تیر، مرداد، شهریور، مهر و آبان، تقریباً حداقل و نزدیک به صفر می باشد ولیکن میزان آب ورودی از طریق ایستگاه قلعه شاهرخ (استان چهارمحال و بختیاری) مقادیر قابل توجهی بین ۱۲ لغایت ۶۸ مترمکعب بر ثانیه است. این قضیه مؤید آنست که آب در مسیر رودخانه پلاسجان و منتهی به ایستگاه آب سنجی اسکندری برداشت و مصرف می شود اما در استان چهارمحال و بختیاری بدون هیچگونه برداشتی وارد سد زاینده رود می گردد.

کلیک کنید تا بزرگتر ببینید

     جدول (۲) در صد جریان وردی به سد زاینده رود از استان چهارمحال و بختیاری (ایستگاه آب سنجی قلعه شاهرخ) می باشد لطفأ اعداد جدول را به دقت ملاحظه فرمایید لذا چنانچه به میانگین سالیانه مراجعه شود در صد تأمین آب سد و رودخانه زاینده رود از طریق استان چهارمحال و بختیاری به ۹۶٫۳۰ درصد و حتی در سال آبی ۹۱- ۹۰ این رقم به ۸۸٫۸۶ درصد رسیده است. در ماههای مختلف سال خصوصأ ماههای بحرانی سال که نیاز آبی بالامی باشد در صد تأمین آب سد و رودخانه زاینده رود از طریق استان چهارمحال و بختیاری به ۹۹٫۹۷ درصد نیز رسیده است.

کلیک کنید تا بزرگتر ببینید

ب- محدوده زیر دست سد زاینده رود:
     در زیردست سد زاینده رود تعدادی ایستگاه آب سنجی، جهت اندازه گیری جریان آب رودخانه احداث شده اند. ۱- ایستگاه آب سنجی سد تنظیمی- انحرافی زاینده رود، که جریان ورودی به استان چ و ب را اندازه گیری می نماید. ۲- ایستگاه آب سنجی پل زمانخان، که جریان آب خروجی از استان چهارمحال و بختیاری توسط رودخانه زاینده رود را اندازه گیری می نماید. ۳- ایستگاه آب سنجی پل کله، این ایستگاه در واقع بعد از آبگیر تصفیه خانه باباشیخعلی با دبی ۱۲ مترمکعب بر ثانیه(تصفیه خانه اصلی استان اصفهان) و آبگیر خط انتقال آب به استان یزد با دبی حدود ۳ مترمکعب بر ثانیه (سد چم آسمان) قرار دارد. این ایستگاه به دلیل برداشت آب در بازه بیش از ۵۰ کیلومتر استان اصفهان و آبگیر اصلی تأمین شرب تصفیه خانه استان اصفهان و یزد نمی تواند شاخص مصرف آب در استان چهارمحال و بختیاری قرار گیرد.

     جدول (۳) درصد مابه التفاوت جریان وردی و خروجی از استان چهارمحال و بختیاری (ایستگاههای سد تنظیمی زاینده رود و پل زمانخان) می باشد یا به عبارتی در صد میزان آب برداشت شده توسط بهره برداران در استان چهارمحال و بختیاری واقع در محدوده سد زاینده رود تا پل زمانخان را با علامت منفی نشان داده است. چنانچه به درصد میانگین سالیانه توجه شود ملاحظه می گردد ضمن اینکه کل آب خروجی از سدتنظیمی با مقدار بیشتری وارد استان اصفهان شده است و آمار درصد میانگین ماهیانه خصوصأ از سال ۱۳۸۶ به بعد مؤید آنست که مصرف حداکثر ماهیانه ۴٫۷ درصد می باشد که این رقم در برابر جریان رودخانه رقم ناچیز و بدون تأثیر در خشک شدن رودخانه است. این در حالی است که تعداد پمپاژهای زیادی مربوط به استان اصفهان یعنی شهر آب پونه و روستای حجت آباد به دلیل واقع شدن در حدفاصل دو ایستگاه آب سنجی (سد تنظیمی زاینده رود و پل زمانخان) در این آمار لحاظ شده اند.

     در نتیجه چنانچه با دید کارشناسی به این مسئله پرداخته شود با صراحت تمام می توان اظهار نمود که عامل خشکی رودخانه زاینده رود برداشت های آب در استان چهارمحال و بختیاری نمی باشد و اظهار نظر کارسناسان قدیم و جدید که گفته اند برداشت آب در سراب رودخانه تأثیری در کمبود آب رودخانه، به دلیل برگشت مجدد و زهکشی منطقه نخواهد داشت مورد تأیید قرار می گیرد.

کلیک کنید تا بزرگتر ببینید

وقتی جسارت اعتراف به‌اشتباه نداریم …

پنجشنبه, ۱ خرداد, ۱۳۹۳

     نامه مدیران ارشد و متولیان ادواری اصفهان به آقای جهانگیری به‌عنوان معاون اول رییس‌جمهور و رییس شورای عالی آب کشور در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۹۳ در درگاه مجازی پایگاه خبری تحلیلی انتخاب منتشر شد. ماجرا ازاین‌قرار است که استانداران، معاونان استانداران، فرمانداران، نمایندگان مجلس، وزرا و نیز اعضای شورای شهر اصفهان در ادوار مختلف، به بهانه خشکی زاینده‌رود اقدام به تهیه نامه‌ای برای معاون اول رئیس‌جمهور کرده‌اند تا به قول خودشان با پرده برداشتن از برخی واقعیت‌ها در مورد رودخانه زاینده‌رود، خواستار مساعدت بیشتر دولت برای برون‌رفت زاینده‌رود از بحران شوند.

     این ماجرا از منظر قرار گرفتن موضوعات محیط‌زیستی در شمار دغدغه‌های مسئولان و تصمیم گیران گذشته و حال کشور، اتفاق ارزشمندی است مخصوصاً که ظاهراً همه آنان مدعی هستند که فارغ از دیدگاه‌های سیاسی و گروه‌بندی‌های اصلاح‌طلبی و اصولگرایی، دغدغه‌مند حوزه محیط‌زیست شده‌اند. اما حقیقت تأسف‌آور این ماجرا؛ در ابتدا توهین به شعور اهالی و فرهیختگان پایتخت فرهنگ و ادب کشور – شهر اصفهان – و بعد هم نادیده گرفتن اصول مسلم علمی، ملاحظات محیط زیستی و حقوق شهروندی اهالی بالای رود است! عوام‌فریبی و انداختن اشتباهات به گردن دیگران در نگاه نخست توهین به مخاطب است که متأسفانه به یک ابزار غیراخلاقی برای سرپوش گذاشتن به سوء مدیریت‌ها تبدیل‌شده است.

     حقیقت داستان این است که تا زمانی که مدیران و تصمیم گیران کشور جرأت و شهامت اعتراف به اشتباهات مدیریتی خود را نداشته باشند مشکلات مدیریتی و زیست‌محیطی کشور حل نخواهد شد. درحالی‌که در اصفهان سوء مدیریت‌ها و تصمیم‌گیری‌های نا به‌جا و مغایر با ظرفیت‌های بوم‌شناختی برای طراحی و چیدمان توسعه علت اصلی مرگ زاینده‌رود و نابودی گاوخونی است، مدیران ارشد و تصمیم گیران گذشته تا حال اصفهان، همه علت‌های این فاجعه را مردمان بالای رود می‌دانند! مردمانی که حداکثر اثرگذاری و برادشت‌شان در بدبینانه‌ترین نگاه کمتر از ۷ درصد است.

     مشکل زاینده‌رود تصمیمات و برنامه‌های توسعه‌ای ۳ دهه گذشته در زمینه‌های صنعتی، کشاورزی و شهری است که با نا مدیریتی، توسعه‌ای ناپایدار و نامتناسب با توان اکولولوژیکی را برای اصفهان رقم‌زده است. استقرار کارخانه‌های صنعتی پر آب‌بر، توسعه شبکه‌های آبیاری و گسترش بی‌رویه اراضی کشاورزی، عدم برنامه‌ریزی مناسب برای همسوسازی الگوی کشت در منطقه، اتخاذ تصمیمات مهاجرپذیری و توسعه بی‌رویه شهرها و شهرک‌ها، پیش‌فروش و تخصیص غیر کارشناسی آب به استان‌های فلات مرکزی و به‌طورکلی چیدمان و طراحی نادرست توسعه در اصفهان است.

     و اما حرف آخر اینکه بهتر است به‌جای مقصر کردن آسمان و اهالی کم شمار بالای رود، جسارت به خرج داده و با اعتراف به اشتباهات مدیریتی ۳ دهه گذشته در طراحی و هدایت توسعه اصفهان و پذیرفتن اصول مسلم علمی و ملاحظات محیط زیستی باصداقت با مردم صحبت کرده تا با همراهی و جلب مشارکت همه مردم از سراب در زرد کوه بختیاری تا پایاب در گاوخونی، تلاش شود تا با تغییر شرایط ناپایدار موجود، افزایش بهره‌وری آب و با بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های بوم‌شناختی داخل هر منطقه، توسعه‌ای متناسب و سازگار با ظرفیت‌های اکولوژیکی همان منطقه از نو تعریف کنیم.

همین و بس …

متن کامل این نامه را می‌توانید در زیر بخوانید:

جناب آقـای دکتـر اسحاق جهانگیری
معاون اول محتـرم رئیس‌جمهور و ریاست شورای عالی آب

با عرض سلام و تحیت
شرایط بحرانی استان اصفهان ناشی از قطع جریان آب رودخانه زاینده‌رود در چند سال پیاپی و نگرانی از عدم تأمین آب آشامیدنی حدود ۵ میلیون نفر جمعیت زیر پوشش شبکه آبرسانی اصفهان بزرگ و بحران‌های اجتماعی ناشی از عدم تأمین حقابه قانونی ده‌ها هزار خانوار کشاورز باعث گردید که شرح مختصری از وضعیت تأمین آب در حوضه‌ زاینده‌رود که با نظر کارشناسان حوزه آب تهیه گردیده را به استحضار برسانیم.

۱٫ زاگرس میانی منابع آب دو حوضه آبریز کارون بزرگ و زاینده‌رود را تأمین می‌کند. توزیع نامتوازن منابع آب و مراکز مصرف عامل بحران‌های پدید آمده است. از منابع آب تجدید پذیر زاگرس میانی بیش از ۹۲ درصد در حوضه کارون و ۸ درصد در حوضه زاینده‌رود به طور طبیعی تأمین می‌شود.
مقایسه جمعیت و مراکز مصرف در دو حوضه آبریز کارون بزرگ و زاینده‌رود تفاوت زیادی را نشان نمی‌دهد. این عدم توازن منابع آب و مراکز مصرف موجب شده است سرانه آب تجدید پذیر در حوضه زاینده‌رود بدون تونل‌های انتقال آب ۶۰۰ متر مکعب در سال باشد که با شاخص سازمان ملل که سرانه ۱۲۰۰ متر مکعب در سال را آستانه ورود به بحران تعیین کرده است نشان دهنده بحران شدید آب در حوضه زاینده‌رود است. سرانه تأمین آب در حوضه کارون بزرگ ۵۳۰۷ متر مکعب در سال است که مؤید وجود آب مازاد بر مصارف است. مطابق مطالعات اخیر انجام شده به کارفرمایی وزارت نیرو میانگین حجم آب مازاد خروجی از حوضه کارون بزرگ به خلیج فارس را ۵/۱۲ میلیارد متر مکعب اعلام نموده است.

۲٫ توسعه مراکز جمعیتی و صنعتی در دهه‌های اخیر در حوضه زاینده رود موجب افزایش مصرف و شدت یافتن کمبود آب شده است. این روند موجب افزایش مصرف آب آشامیدنی از ۵۰ میلیون متر مکعب در سال ۱۳۶۰ به بیش از ۴۵۰ میلیون متر مکعب در سال۱۳۹۲ شده است. آب شرب ۵ میلیون نفر جمعیت زیر پوشش طرح آبرسانی اصفهان بزرگ، تولید ۷۰ درصد فولاد کشور، تولید بخش عمده ای ازمحصولات پتروشیمی و نفتی کشور و تولید ۱۲ درصد برق کشور و زندگی ده‌ها هزار خانوار کشاورز حقابه‌دار به جریان آب زاینده‌رود وابسته است.

۳٫ تخصیص‌های ناقض حقوق حقابه داران صدها ساله زاینده رود توسط وزارت نیرو و برداشت‌های بی‌رویه و غیر اصولی در بالا دست سد زاینده‌رود که غالباً با پمپاژ آب زاینده‌رود تا ارتفاع ۶۰۰ متر به تپه ماهورهای فاقد خاک و شرایط مناسب کشاورزی و باغداری صورت گرفته است، موجب تشدید بحران آب در استان اصفهان شده است.

۴٫ قطع جریان آب در رودخانه زاینده‌رود که موجب قطع منبع تغذیه منابع آب زیرزمینی شده است در اثر تداوم برداشت‌ها منابع آب زیرزمینی را در معرض نابودی کمی و کیفی قرار داده است. پدیده فاجعه‌بار و غیر قابل جبران فرو نشست سراسری دشت‌ها در حوضه زاینده‌رود از پیامدهای این بحران است.

۵٫ حوضه زاینده‌رود از دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری تشکیل شده است ۹۳ درصد مساحت حوضه و ۹۸ درصد جمعیت حوضه در استان اصفهان و ۷ درصد مساحت حوضه و ۲ درصد جمعیت حوضه در استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد. مصوبه غیر کارشناسی تبدیل شرکت‌های آب منطقه‌ای به شرکت‌های آب منطقه‌ای مستقل استانی در مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۴ که در دولت‌های نهم و دهم به اجرا درآمد مدیریت حوضه زاینده‌رود را به مدیریت‌های دوگانه تبدیل و موجب تشدید بحران در حوضه زاینده‌رود شد. سخنرانی رئیس جمهور محترم قبل در سفر استانی به چهارمحال و بختیاری و اعلام به مردم آن استان که تا می‌توانید از آب زاینده‌رود برداشت نمائید و اراضی استان را زیر کشت ببرید بی‌اعتنایی به قوانین و حقوق آب را به اوج رساند.

۶٫ راهکارهایی که هرگز به اجرا در نیامد:
در سفر استانی مقام معظم رهبری در آبان ۱۳۸۰ایشان با اظهار تأسف از جاری نبودن آب در رودخانه زاینده‌رود، پیش بینی راه‌حل‌های اساسی و اجرای سریع آنها را مورد تأکید قرار دادند.
در جلسه هیأت وزیران در حضور مقام معظم رهبری وزیر وقت نیرو اعلام کرد با طرحهای در دست اجرای تونل سوم کوهرنگ و تونل چشمه‌لنگان و همچنین اجرای دو طرح تونل گوکان و تونل بهشت‌آباد ۲/۲ میلیارد متر مکعب آب به منطقه دشت مرکزی منتقل خواهد شد.

۷٫ مروری بر رویدادهای ۱۲ سال گذشته علیرغم تأکیدات مقام معظم رهبری به اجرای راه حل‌های اساسی:
– از دستور کار خارج شدن تونل گوکان در دولت‌های پیشین علیرغم تصمیمات اتخاذ شده در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی؛
– کاهش دادن حجم آب انتقالی تونل بهشت‌آباد از یک میلیارد متر مکعب مصوب برای استان اصفهان به ۵۸۰ میلیون متر مکعب برای سه استان یزد، کرمان، اصفهان در دولت قبل؛
– متوقف شدن عملیات اجرایی تونل بهشت آبادتحت تاثیر فشارهای غیر کارشناسی
– بی‌اعتنایی به ۱۲ سال مطالعات تونل بهشت‌آباد توسط مشاوران معتبر داخلی و خارجی از کشورهای فرانسه،‌ سوئیس و اتریش و جایگزین کردن طرح غیر کارشناسی و بدون پشتوانه مطالعاتی و غیر اقتصادی خط لوله و پمپاژ با ارتفاع حدود ۷۰۰ متر به جای انتقال ثقلی آب با تونل. اقدامی که موجب ۲۵ برابر شدن هزینه بهره‌برداری هر متر مکعب آب، افزایش هزینه‌های سرمایه گذاری و سه برابر شدن قیمت تمام شده آب می‌شود.
– تداوم خشک بودن رودخانه به مدت بیش از ۷ سال پیاپی؛
– عدم تحویل حقابه مسلم حقابه داران طوماری و سهمابه‌بران قانونی زاینده‌رود،
– گسترش دامنه بحران آب به غرب اصفهان و مناطق میانی حوضه و خشک شدن باغ‌هایی با قدمت چند قرن و دارای حقابه،
– تخصیص‌های بی‌رویه در استان چهارمحال و بختیاری که منجر به افزایش حجم برداشت آب از زاینده‌رود از ۵۰ میلیون متر مکعب به ۲۳۷ میلیون متر مکعب شده است.
راهکارهای حل بحران آب در حوضه زاینده رود
– تأمین بودجه لازم برای تکمیل عملیات اجرایی سد سوم کوهرنگ که موجب می‌شود ظرفیت تونل سوم کوهرنگ به ظرفیت نهایی برسد.
– صدور دستور اجرای تونل گلاب ۲ که به تصویب هیأت وزیران رسیده و وزارت نیرو موظف به اجرای آن شده است برای مقابله با کمبود آب شرب ۱۴ شهرستان زیر پوشش شبکه آبرسانی اصفهان. (در حال حاضر شبکه آبرسانی با کمبود آب روبرو است و این کمبود در افق ۱۴۲۰ به ۹/۱۲ متر مکعب در ثانیه می‌رسد)
– حمایت از حقوق قانونی و مسلم حقابه‌داران زاینده‌رود از طریق جلوگیری از برداشت‌های غیر قانونی از آب زاینده‌رود در استان چهارمحال و بختیاری
– لغو طرح برداشت آب از زاینده‌رود موسوم به بن- بروجن با حدود ۷۰۰ متر ارتفاع پمپاژ و ۱۴۰ کیلومتر سامانه انتقال، به جای طرح اولیه انتقال آب از سبزکوه که از نظر فنی ـ اجرایی و اقتصادی توجیه بیشتری دارد و با سامانه انتقال کوتاهتری بدون نیاز به پمپاژ می تواند آب بروجن و شهرها و روستاهای مشخص شده در هدف طرح را تأمین می‌کند.
– پرداخت خسارت به میزان واقعی و کارشناسی شده برای جبران خسارات واقعی وارده به حقابه داران
– تسریع در اجرای سد و تونل بهشت‌آباد مطابق طرح مطالعه شده و مصوب اولیه(اینکه عده ای تونل را عامل زهکش کردن و خشکیدن چشمه های مسیر می دانند، با نتیجه مطالعات مشاورین داخلی و خارجی منافات دارد؛ ضمن اینکه عمق تونل و فناوری روز دستگاه های حفاری بکار گرفته شده زهکش کردن تونل را منتفی می کند.)

چنانچه وزارت نیرو قادر به حل موانع اجتماعی که در استان چهارمحال و بختیاری به دلیل تحریف واقعیت‌ها و تحریک اجتماعی بوجود آورده اند نمی باشدو به اجرای خط لوله و پمپاژ به جای راهکار منطقی تونل بهشت آباد اصرار دارد، اجرای تونل گوکان و طرح انتقال آب رودخانه ماربر در شهرستان سمیرم برای انتقال منابع آب خروجی از مرزهای استان اصفهان را جایگزین طرح انتقال آب بهشت‌آباد با خط لوله و پمپاژ با ارتفاع حدود ۷۰۰ متر نماید.

در پایان ضمن تشکر از مساعی جنابعالی و دولت محترم، از شورای عالی آب انتظار می رود به دور از تأثیر جوّهای کاذب، با تصمیمات مدبّرانه در حفظ حیات زاینده رود و جلوگیری از تشدید بحران آب در استان استراتژیک اصفهان بکوشد و مدیریت آب در منطقه مرکزی کشور را به طور همه جانبه ساماندهی کند. انشاءا…

اسامی امضا کنندگان این نامه بدین شرح است:

– وزراء و مدیران ارشد:
حضرت آیت الله روحانی (رئیس پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی)، غلامحسین کرباسچی(شهردار اسبق تهران و استاندار اسبق اصفهان)، احمد خرم (وزیر راه و ترابری دولت اسبق)، ناصر خالقی (وزیر کارواموراجتماعی دولت اسبق ونماینده اصفهان)، مرتضی مبلغ (معاون وزارت کشور دولت اسبق)، سیدمحمود میرلوحی (معاون وزارت کشور دولت اسبق)

– استانداران ادوار اصفهان و سایر مقامات کشور :
محمود اسلامیان، مرتضی بختیاری، محمدعلی پنجه فولادگران، علیرضا ذاکر اصفهانی، محمود حسینی، فتح اله معین، سیدجعفر موسوی، سید علی نکویی، سیدمحمدرضا واقفی، عبدالله کوپایی

معاونین ادوار استانداری:
حسین آذین، محمود پناهنده، عبدالرضا جمالی، سیدرضا روحانی طباطبایی، عبدالحسین سیف الهی، جواد شعربافچی‌زاده، عزیزاله شمس، سید جمال الدین صمصام شریعت، مرتضی طهرانی، سید علی اکبر میرلوحی، رضا نیک نداف آباد، محسن نیلی احمدی، علی شفیعی پور، رسول قریشیان

– نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی:
علی باغبانیان، سید ولی الله توکلی، ناصر خالقی، سیدابوالفضل رضوی، حسن رمضانیان پور، احمد شیرزاد، مرتضی شایسته، فضل الله صلواتی، مصطفی طاهری، حجت الاسلام اسداله کیان ارثی، اکرم مصوری منش، محمد معزالدین، نعمت الله علیرضایی

فرمانداران ادوار استان اصفهان:
محمد اسلامی نائینی، علی امینی، هومن امیری، ناجح پامناری، محمدباقر پور مقدس، مهدی حری، ایوب درویشی، علی محمد رضوانی، محمد رضوانی، حسین رسولی، مصطفی سلطانی، پورمحمد شریعتی، محمد حسین غضنفری، اصغر لطفی، منصور ملاوردی، محمدتقی نجفی، قدرت اله نوروزی، فضل الله دهخدایی، مهدی طاهری

– مدیران کل صنایع و محیط زیست و منابع طبیعی:،
منوچهر بزرگی، هوشنگ طالبی، امیر کریمی، فتح الله غیور

– شهرداران ادوار اصفهان:
محمدعلی جوادی، حمیدرضا عظیمیان

– اعضای شوراها ادوار اصفهان:
اصغر آذربایجانی، احمد امین پور، رضا امینی، مهدی باقربیگی، اصغر برشان، عباسعلی بصیرت، مصطفی بهبهانی، رسول جزینی، عباس حاج رسولی، کریم داوودی، غلامرضا شیران، عبدالحسین ساسان، غلامحسین صادقیان، نورالله صلواتی، حیدرعلی عابدی، احمدعلی عاملی، علیرضا فرزانه خو، وحید فولادگر، ابوالفضل قربانی، حسین ملایی، مینو موحدی، کریم نصر، علیرضا نصر، ندا واشیانی پور، عدنان زادهوش، محمدرضا فلاح

تونل بهشت‌آباد و عواقب دهشتناک آن از نگاه یک متخصص آب!

شنبه, ۱۱ آبان, ۱۳۹۲

     تونل بهشت‌آباد و پروژه انتقال آب بین حوضه‌ای از سرشاخه‌های کارون بزرگ در استان چهارمحال و بختیاری به اصفهان و فلات مرکزی(استان‌های اصفهان(۲۵۰ میلیون مترمکعب)، کرمان(۱۸۰ میلیون مترمکعب) و یزد(۱۵۰  میلیون مترمکعب))، این روزها به یکی از مهمترین مباحث محیط زیستی کشور تبدیل شده است. هرچند واکنش‌های کارشناسی در چهارمحال و بختیاری و خوزستان و همچنین مخالفت‌های مراجع ذیصلاح نسبت به اجرای این طرح و عواقب خسارت‌زای آن از سال ۱۳۸۶ آغاز شد اما حالا این اعتراضات به سطح جامعه در هر دو استان چهارمحال و بختیاری و خوزستان کشیده شده و تجمعات گسترده‌ای را در این استان‌ها به‌دنبال است.

     بررسی‌های کارشناسی دوست ارجمندمان روح‌الله فتاحی نافچی؛ عصو هیأت علمی دانشگاه شهرکرد و محقق مرکز تحقیقات منابع آب استان که مستند بر مطالعات انجام شده توسط مشاور پروژه می‌باشد قابل تأمل است.این دکترای منابع آب و هیدرولیک در یادداشتی کهبرای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال کرده است، به ابعاد فاجعه‌بار این پروژه و شیوه خسارت‌زا و نگران‌کننده انتقال آب بهشت‌آباد پرداخته است که می‌توانید در زیر شرح کامل آن‌را ملاحظه فرمایید:

 تونل انتقال آب بین حوضه‌ای بهشت‌آباد

روح‌الله فتاحی نافچی  Fattahi@agr.sku.ac.ir

     تونل بهشت‌آباد و بحران‌های محیط زیستی

     استان چهارمحال و بختیاری در بخش میانی زاگرس مرتفع دارای منابع غنی آب‌های سطحی ولی منابع آب زیرزمینی آبرفتی ضعیفی است. هرچند در این استان چشمه‌های متعدد در بخش‌های غرب و جنوب‌غربی جریان دارند ولی همه منابع آب زیر زمینی واقع در این نواحی از نوع کارستیک هستند. افزایش برداشت بدلیل تمرکز جمعیت و توسعه‌های صنعتی و کشاورزی در نواحی مرکز و شرق این استان که در دشت‌هائی چون شهرکرد، سفیددشت و کیار واقع شده‌اند باعث افت شدید سفره‌های آب زیرزمینی شده است. این افت با تغییر نوع بارش از برف به باران طی دهه گذشته باعث ضعف بیشتر منابع آب‌های آبرفتی و ایجاد مشکلات عدیده و ممنوعه شدن بسیاری از این دشت‌ها شده است. می‌توان نتیجه گرفت که مسئولین و مدیران بخش آب استان از سه دهه قبل می‌بایستی هماهنگ با توسعه از وابستگی آن به آب‌های زیرزمینی کاسته و با مدیریت و انتقال آب‌های سطحی امروز را پیش‌بینی می‌نمودند.

     طرح  انتقال آب پیشنهادی از بهشت‌آباد و روش و مسیری که برای آن در نظر گرفته شده است نه تنها فرصت استفاده از آبهای سطحی استان را از دسترس ساکنین و ذیحقان آن بر اساس قوانین مسلم حقوقی و بین‌المللی خارج می‌نماید بلکه بدلیل مسیر و ابعاد تونل، منابع ضعیف شده آب‌های زیرزمینی را بطور کلی از حیض انتفاع خارج خواهد نمود. بهتر است اجرای تونل بهشت‌آباد را دستور Delete استان چهارمحال و بختیاری اعلام نمود.

تونل و سرنوشت منابع آب‌های آبرفتی

     با توجه به اینکه بیش از ۶۰ درصد جمعیت استان در حوضه بهشت‌آباد ساکن هستند و این حوزه بیش از ۸۰ درصد دربرگیرنده فعالیت‌های کشاورزی و صنعتی است بررسی  پراکندگی چاه‌های آبرفتی در استان، تمرکز آن‌ها در نواحی مرکزی استان را نشان می‌دهد. موقعیت چاه‌های در حال بهره‌برداری نسبت به مسیر تونل پیشنهادی برای انتقال آب بهشت آباد نشان می‌دهد که تعداد قابل توجه‌ای از این چاه‌ها در شعاع جند کیلومتری این مسیر ۶۵ کیلومتری قرار گرفته‌اند. در گزارش زمین شناسی مطالعات طرح تونل بهشت‌آباد آمده است:

در پهنه دشت کیار و پهنه‌های ۱۳و۱۴و۱۵و۱۶باید مرزهای گسله تعیین و عمق کارستیفیکاسیون دقیقاً تعیین گردد. هجوم احتمالی آب از این پهنه‌ها به داخل تونل ضمن تخریب منابع آب زیرزمینی دشت‌های مسیر به‌ویژه کیار داده‌ی عملیات حفاری در تونل را غیرممکن می‌سازد(صفحات ۱۸-۳۸ تا ۱۸ -۴۰ گزارش سیمای طرح زمین‌شناسی وژئوتکنیک تونل).

درپهنه هفتم و نهم خشکیدن چشمه  سلم و هجوم آب به داخل تونل بسیار محتمل است که حاصل آن تخلیه چشمه‌ها وقنوات در شعاع چند کیلومتری مسیر تونل می‌باشد(صفحات ۱۸-۳۲ و ۱۸-۳۳ گزارش سیمای طرح زمین‌شناسی وژئوتکنیک تونل).

    به استناد بررسی‌های هیدروژئولوژیک جهانی عمر چرخه آب‌های زیرزمینی آبرفتی ۳۰۰ سال است یعنی با تخریب آبخوان آبرفتی دشت‌های مذکور در دوران عملیات حفاری که براساس تجارب جهانی با تأخیر غیر قابل اجتنابی نیز همراه خواهد بود چهار قرن باید استان چهارمحال بختیاری را تعطیل اعلام نمود!!!!!!!!!!!!

تأثیر تونل بهشت آباد بر منابع کارست:

     آب‌های تجمع یافته در درز و شکاف‌های ثانویه ایجاد شده در سنگ‌های آهکی عمدتاً با فرایند انحلال آهک و خورد شدگی ناشی از حرکات تکتونیکی زمین، منابع آبخوا‌ن‌های کارستیک را بوجود می‌آورد.  بخش عمده ای از جشمه‌های اسنان چهارمحال وبختیاری از سازندهای کارست تغذیه می‌شوند. به استناد نقشه زمین‌شناسی در امتداد مسیر پیشنهادی برای تونل بیش از چهل گسل کوچک وبزرگ فعال وجود دارد که خردشدگی‌های ایجادشده در سنگ‌های آهکی بواسطه فعالیت‌های این گسل‌ها محلی را برای انباشت آب‌های نفوذی طی میلیون‌ها سال گذشته  فراهم نموده است. تردیدی نیست که با حفر تونل وطی مدت زمان عملیات حفاری تمام این منابع کارست تخلیه خواهند شد. در گزارش زمین‌شناسی این طرح آمده است:

باوجود عبورتونل از سنگ کف دشت شهرکرد و فرخشهر، مطالعات ساختاری وتکتونیکی پیرامون گسل‌ها و درز و شکاف سنگ‌های مسیر ضعیف است. باتوجه به عمق ۱۲۰متری آبرفت احتمال تخلیه آب از طریق شبکه کارستیک سنگ کفبه داخل تونل بررسی نشده است(صفحات ۱۸-۴۶ و ۱۸-۴۷ گزارش سیمای طرح زمین‌شناسی و ژئوتکنیک تونل)

خشک شدن چاه‌های آهکی ازجمله چاه آهکی شهر فرخشهر پس ازاجرای تونل قطعی بنظر می‌رسد که این امر وضعیت آب شرب و بهداشتی این شهر را با بحران مواجه می‌سازد(صفحه ۱۸-۴۸ گزارش سیمای طرح زمین‌شناسی و ژئوتکنیک تونل).

لازم به ذکر است که طول دوره تخمینی برای چرخه هیدرولوژیکی آبهای کارست از جنس میلیون‌ها سال است.

عدم قطعیت در برآورد میزان آب قابل انتقال

     در پروژه‌های استحصال منابع آب نظیر احداث سدهای مخرنی و انتقال آب برای کاهش عدم قطعیت‌ها با شبیه‌سازی آمار هیدرولوژی برای دوره‌های آماری طویل در آینده (با فرض اینکه روند رویدادها در آینده مشابه گذشته خواهد بود) از مدل‌ها شبیه‌سازی نظیر مونت-کارلو استفاده می‌شود تا بتوان یقین حاصل نمود که برای هدف مورد نظر حداکثر حجم آب در دسترس با یک ضریب اطمینان معقول کفایت می‌کند. در طرح انتقال آب بهشت‌آباد که هدف آن بنا بر اسناد ارائه شده تأمین آب شرب اصفهان و برخی شهرهای واقع در فلات مرکزی است این سطح اعتماد باید بیش از ۸۰ باشد. گراف زیر نشان میدهد آب موجود در خروجی از آبریز طرح بهشت‌آباد حتی در شرایط طبیعی میانگینی کمتر از آنچه در مدارک اولیه طرح مشاهده می‌شود جریان خواهد داشت یعنی سطح اعتماد آن کمتر از ۵۰ درصد است. از حق آبه بالادست و وضعیت اسف‌بار استان چهارمحال و بختیاری و کارون که بگذریم اگر هیچ آبی به کارون نرود اهداف طرح بهشت آباد با ریسک تحقق ۵۰ درصد همراه است. با چه استناد میتوان بیت‌المال را در طرحی با ریسک بیش از ۵۰ درصد هزینه‌ نمود؟

فتاحی بهشت آباد

     نتایج حاصل از ساده‌ترین مدل‌های آماری حاکی از عدم قطعیت شدید در حجم آب قابل انتقال توسط این تونل است هرچند این امر ظاهراً از سوی طراحان و وزارت نیرو پذیرفته شده است لیکن هیچ اثری بر ابعاد طرح (قطر تونل و ……….) نداشته است.

آیا گزینه کم هزینه و مخاطره زیست محیطی نیز وجود دارد؟

     در پروژه‌ای با هزینه بیش از هزاران میلیارد ریال و هزینه‌های اجتماعی و محیط زیستی غیرقابل ارزش‌گذاری لازم است گزینه‌های متعدد بررسی و براساس مدل‌های قیاسی و تصمیم‌ گیری و (نظیر AHP و DCM) به ارزیابی و انتخاب گزینه برتر پرداخت. متأسفانه گزارش طرح انتقال آب بهشت‌آباد تک گزینه‌ای است؟!

     یک مطالعه ساده نشان می‌دهد یکی از گزینه‌ها (و نه لزوماً گزینه برتر) استفاده از یک ایستگاه پمپاژ به‌همراه یک سد تنظیمی کوچک و سپس انتقال بصورت ثقلی بدون نیاز به حفر تونل با این طول و عمق مخاطره آمیز قادر به انتقال همین حجم آب خواهیم بود. همین بررسی نشان می‌دهد اگر برای تأمین انرژی لازم در این ایستگاه پمپاژ یک نیروگاه حرارتی ترکیبی اختصاصی احداث شود بدلیل اینکه بیش از ۵۰ درصد انرژی صرف شده در پائین دست قابل برگشت خواهد بود هزینه طرح از حفر تونل با این‌همه عدم‌قطعیت و صدمات محیط زیستی کمتر خواهد بود.

نتایج نقدهای طرح بهشت‌آباد: Delete or Cancel

     مروری بر نتایج حاصل از بررسی‌های کارشناسی انجام شده در خصوص طرح حاکی از یک صدائی در ایرادات اساسی وارد بر طرح بویژه نحوه انتقال آب است.

نامه سازمان حفاظت از محیط زیست (مهرماه ۱۳۸۶)

گزارش مرکز پژوهشهای مجلس (فروردین ۱۳۸۷)

نظر دفتر فنی آب وزارت نیرو (تیرماه ۱۳۸۹)

نامه سازمان بازرسی کل کشور (شهریور سال ۱۳۹۰)

     از سوی دیگر ردیابی اقدامات انجام شده از سوی مجریان طرح حاکی از بی‌توجه‌ای محض به ایرادات بدیهی وارده است و کار و تصمیمات مربوطه بدون توجه به منافع ملی و منطقه‌ای با گوش‌های بسته در حال انجام است. لذا در پایان می‌توان گفت که شاید بهتر باشد خط دیگری عمود بر خط نمایانگر مسیر حفر تونل بر روی نقشه استان چهارمحال وبختیاری ترسیم نمود و زیر آن‌هم نوشت ؛ بدان معنی که با اجرای این طرح استان چهارمحال و بختیاری را باید حذف شده از نقشه جغرافیائی ایران دانست چون این منطقه تبدیل به برهوتی خواهد شد که شاید تنها کویری جدید باشد. اما هنوز فرصت باقی است تا با جهادی روشنگرانه ذهن متولیان را متوجه عواقب اجرای این طرح نمود و دستور Cancel  را فعال نمائیم.

طرح بهشت‌آباد؛ جنگ آب را تشدید خواهد کرد!

دوشنبه, ۲ اردیبهشت, ۱۳۹۲

انتقال آب

     عدم توجه به ملاحظات اجتماعی و محیط‌زیستی در یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای در دیار بختیاری، پیش‌بینی‌های تشدید جنگ آب در این منطقه از کشور را  افزایش داده است. طرح انتقال آب بهشت‌آباد که قرار است از طریق تونلی به‌طول ۶۵ کیلومتر و در عمق ۳۰۰ متری زمین، سالانه حدود ۵۸۰ میلیون متر مکعب آب را از سرشاخه‌های کارون به حوضه زاینده‌رود در منطقه اصفهان منتقل کند؛ به‌دلیل تهدیدهایی که در زهکشی منابع آب دشت‌های واقع شده در مسیر عبور این تونل محرز شده است، به‌شدت مورد مخالفت مردم و مسئولان استان چهارمحال و بختیاری قرار داشته و بدون شک تنش‌های اجتماعی نگران کننده‌ای را در منطقه به‌دنبال خواهد داشت. 

     ماجرایی که در سخنان سعید زمانیان یکی از نمایندگان مردم چهارمحال و بختیاری در مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با خبرگزاری فارس به آن اشاره شده که «در صورتی که مسئله آب استان از سوی مسئولان رفع نشود این موضوع به بدنه جامعه کشیده میشود.»

     فراموش نکنیم که بحران‌های ناشی از کم آبی و پروژه‌های انتقال آب ریشه در نحوه برنامه‌ریزی و مدیریت آب حوضه زایند‌رود در گذشته و حال داشته که توسعه نامتوازن با صنایع پر مصرف، راندمان پایین مصرف آب در بخش کشاورزی و گسترش شهرنشینی چنین سرنوشت فاجعه‌باری را برای زاینده‌رود و تالاب گاوخونی رقم زده و تنش‌های اجتماعی در هر دو منطقه مبدأ و مقصد را به دنبال خواهد داشت.

      در همین زمینه مصاحبه نگارنده با خبرنگار خبرگزاری میراث فرهنگی را می‌توانید در این نشانی بخوانید.

آتشگاه؛ آبشاری که از سرچشمه و ته چشمه می خشکد!

شنبه, ۵ آذر, ۱۳۹۰

آتشگاه را که یادتان هست؟ همان طولانی ترین آبشار ایران که در منطقه لردگان چهارمحال و بختیاری و در دره ای زیبا و ناهموار ۲ کیلومتری در حاشیه رودخانه خرسان واقع گشته است و در یاداشت های پیشین به جاذبه های کم همتای طبیعت گردی آن پرداخته و گفته شد که شوربختانه با شروع عملیات اجرائی سد خرسان ۳ ، بخش های پائینی آن آبشار در خطر نابودی قرار گرفته است.

با آبگیری سد خرسان ۳ ، علاوه بر خسارت های زیست محیطی و نابودی بخشی از جنگل های منطقه، راه های دسترسی و بخش های پائینی دره آتشگاه به زیر آب رفته و یکی از مهمترین میراث های طبیعی و گردشگری دیار بختیاری با تهدید جدی مواجه خواهد شد.

به رغم آنکه در ارزیابی زیست محیطی سد خرسان ۳ ، خطر نابودی آبشار آتشگاه همواره به عنوان یکی از مؤلفه های تعیین کننده جهت صدور مجوز ارزیابی مطرح بوده و اظهارنظر قطعی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در شمار شرایط شش گانه سازمان حفاظت محیط زیست کشور جهت صدور مجوز ارزیابی اعلام شده است، اما متأسفانه اظهار نظرها و بی تفاوتی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در قبال نابودی بخش مهمی از این آبشار زیبا، سبب شگفتی بسیاری از فعالان محیط زیست و دوستداران میراث طبیعی کشور گردید.

مقامات محلی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برخلاف انتظارات، زیر آب رفتن بخشی از آبشار را ناگزیرانه و ایجاد دریاچه را یک جاذبه جدید گردشگری عنوان کرده و اعلام داشته اند که در آینده با ایجاد اسکله تفریحی و با استفاده از قایق به جای ماشین، زمینه بهره مندی مردم از این چشم اندازهای طبیعی را مهیا خواهند کرد، طرح هایی که با توجه به بضاعت های نرم افزاری و سخت افزاری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، اجرای آن ها با اما و اگرهای بسیاری مواجه است.

فارغ از این بحث ها و اینکه سد خرسان ۳ جلوتر از مجوز محیط زیست حرکت کرده و قبل از اخذ مجوز ارزیابی زیست محیطی خود، در حال احداث می باشد، مصوبه ی دور چهارم سفرهای استانی هیأت دولت و خبر اجرای قریب الوقوع پروژه انتقال آب آتشگاه به منطقه سردشت و دودرا، پرسش های زیادی را در اذهان فعالان محیط زیست و دوستداران میراث طبیعی کشور ایجاد کرده است! پروژه ای که می تواند آبشار آتشگاه را از سرچشمه خشک کند و دیگر مجالی برای اجرای طرح های غیرقابل باور حوزه گردشگری باقی نگذارد.

تامل برانگیزتر آنکه تا کنون هیچگونه گزارش و شواهدی دال بر انجام مطالعه و یا ارزیابی های زیست محیطی و توجیهی از این پروژه انتقال آب منتشر نشده و صدای مخالفت و یا اظهار نظری از هیچ یک از دستگاه های متولی حوزه گردشگری و محیط زیست شنیده نمی شود!

حال با توجه به جمعیت بسیار کم ساکن در روستاهای منطقه دودرا و نبود ظرفیت های لازم برای توسعه کشاورزی و دامداری در منطقه، این پرسش مطرح است که آیا چنین طرح های خسارت زا و پرهزینه و مغایر با ملاحظات زیست محیطی، بهترین گزینه برای توسعه و رفع محرومیت از منطقه است؟ آیا بهتر نیست که با انجام مطالعات جامع تر و بر بنیاد توانمندی های بوم شناختی منطقه، چیدمان توسعه ای و اشتغال زایی در منطقه را طراحی کنیم و با ساماندهی روستاهای پراکنده در عرصه های جنگلی منطقه، به شکلی خردمندانه از ظرفیت های اکوتوریسمی و اشتغال زایی آن استفاده کنیم؟ تا به شکل معنی داری از نابودی بهترین ظرفیت های گردشگری، رویشگاه های جنگلی و محیط زیست منطقه جلوگیری کنیم.

مهمترین خواسته مردم دیار بختیاری در دور چهارم سفرهای استانی؛ توقف پروژه های انتقال آب بین حوضه ای

جمعه, ۲۰ آبان, ۱۳۹۰

جمع کثیری از مردم، دانش آموختگان و فعالان منابع طبیعی و محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری، در پی کم توجه ای مسئولان وزارت نیرو نسبت به اعتراضات و مخالفت های مردم و مسئولان منطقه به طرح های غیرکارشناسی و بحث برانگیز “انتقال آب بین حوضه ای” از سرشاخه های کارون بزرگ به استان های فلات مرکزی کشور، در اقدامی انتقادآمیز، نامه بسیار مهمی به رئیس جمهور نوشته اند. در این نامه که رئیس جمهور به عنوان مدیر آب چهارمحال و بختیاری  مورد خطاب گرفته شده است با بیان اوضاع وخامت بار مدیریت منابع آب استان و خسارات غیرقابل جبران ناشی از پروژه های انتقال آب اجرا شده و در دست اقدام، درخواست کرده اند تا رئیس جمهور به عنوان عالی ترین مقام اجرایی کشور و همچنین قولی که در جمع مردم در سفرهای قبلی داده اند و خود را مدیر آب چهارمحال و بختیاری معرفی کرده اند، مسئولان وزارت نیرو را وادار به تن دادن به نظرات کارشناسی و نتایج مطالعات صورت گرفته توسط مرکز پژوهش های مجلس در سال ۱۳۸۷، سازمان حفاظت محیط زیست کشور و شرکت مدیریت منابع آب ایران کرده و زمینه دست یابی به گزینه های خردمندانه بر مبنای توانمندی های واقعی اکولوژیکی و خواهش های بوم شناختی مناطق، برای پایداری دیار بختیاری و استان های فلات مرکزی را فراهم نمایند.

متن کامل نامه:

جناب آقای دکتر محمود احمدی نزاد

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

با سلام و تقدیم احترام؛

در سال های اخیر، طرح های جدید انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به استان های دیگر از جمله طرح بهشت آباد و تونل گلاب مطرح شده که اجرای آن ها، مشکلات جدی برای منابع آب آینده استان ایجاد خواهد کرد. متأسفانه این طرح ها، بدون توجه به قوانین و ضوابط ملی و بین المللی تصویب شده و در حالیکه میلیاردها تومان از بیت المال کشور برای اجرای شتابزده این تونل های غیرکارشناسی تخصیص داده می شود، برای اجرای طرح های حیاتی و کم هزینه استان چهارمحال و بختیاری، نظیر طرح انتقال آب ونک به لردگان، آبرسانی شرب محور بن – بروجن، انتقال آب سبزکوه، طرح عمران زاینده رود جنوبی و تأمین آب به شهرستان های اردل و کوهرنگ تعلل می شود. این رویه با کدام موازین عدالت خواهانه که شعار آن داده می شود، سازگار است.

با توجه به تجارب تلخ حفر تونل سوم کوهرنگ در خشک شدن چشمه های مهم منطقه نظیر چشمه بزرگ مروارید و چشمه های دشت زرین و خسارات وارد شده به مردم و محیط زیست، چرا باید تونل هایی به مراتب خطرناک تر، مثل بهشت آباد و گلاب مورد پیگیری عده ای زیاده طلب قرار گیرد؟ واقعأ چه کسی پاسخگوی این همه فجایع زیست محیطی و اجتماعی می باشد؟ بدیهی است اگر امروز اقدام مناسب صورت نگیرد در آینده تبعات سیاسی و امنیتی بوجود خواهد آمد. بی تردید سؤالات بی پاسخ زیادی وجود دارد که در ادامه به گزیده ای از آنها اشاره می شود تا در مورد آن ها بیاندیشیم و از خود بپرسیم چه باید کرد و از چه کسی باید مدد گرفت؟

۱) آیا می دانید حفر تونل بهشت آباد که ۳ برابر طولانی تر از تونل سوم کوهرنگ است (با طول بیش از ۶۵ کیلومتر و در عمق بیش از ۳۰۰ متر) چه پیامدهای زیست محیطی و اجتماعی برای استان های چهارمحال و بختیاری و خوزستان بدنبال خواهد داشت؟

۲) آیا می دانید با حفر تونل بهشت آباد و زهکش شدن آب های زیرزمینی مناطق مسیر از جمله دشت های شلمزار، جونقان، کیار، هفشجان، فرخشهر و شهرکرد، چه مشکلات و محرومیت هائی برای ساکنان حوضه بهشت آباد – که ۶۰ درصد جمعیت استان را تشکیل می دهند – بوجود خواهد آورد و چه آینده ای در انتظار آنها خواهد بود؟

۳) آیا میدانید طرح بهشت آباد با خط لوله با هزینه و آسیب های بسیار بسیار کمتر قابل اجرا است؟ آیا کسانی که اصرار بر حفر تونل بهشت آباد بجای استفاده از لوله دارند، قصدشان تاراج آب های زیرزمینی استان نیست؟

۴) آیا می دانید سهم لازم از منابع آبی بهشت آباد برای استان در نظر گرفته نشده و این امر چه پیامدها، محدودیت ها و محرومیت هائی برای آیندگان این استان و شهرستان های شهرکرد، بروجن، اردل، فارسان و کیار می تواند به دنبال داشته باشد؟

۵) آیا می دانید غائله به طرح بهشت آباد ختم نشده و تونل خطرناک دیگری بنام تونل گلاب ۲ برای انحراف آب زاینده رود در دست اجرا است؟

۶) آیا می دانید در خشکسالی ها آبدهی رودخانه زاینده رود در منطقه سامان چهارمحال و بختیاری به کمتر از ۲۲ مترمکعب بر ثانیه می رسد ولی ظرفیت تونل انتقال آب گلاب(کاشان)، بیشتر از ۲۲ مترمکعب بر ثانیه است؟ این چه معنائی بجز خشک شدن رودخانه زاینده رود در این استان و خشک شدن باغات ۲۳ روستای حاشیه زاینده رود و شهرهای سامان و بن دارد؟

۷) آیا این تونل هائی که گفته می شود طرح ملی هستند کدام مطالعات را انجام داده اند که منافع ملی را در نظر بگیرند؟

۸) آیا می دانید مجامع معتبری هم چون مرکز پژوهش های مجلس، سازمان بازرسی کل کشور و سازمان حفاظت محیط زیست کشور نیز بر این موضوع اتفاق نظر دارند که تونل بهشت آباد با چالش جدی زیست محیطی و اجتماعی مواجه است و نباید حفر شود؟ پس چرا برای این سؤالات گوش شنوائی وجود ندارد؟

کنار چشمه نشسته‌اند و تشنه است کامشان

فرا نشین قله‌اند و خالی است جامشان!

تنها می توان از جناب آقای دکتر احمدی نژاد، که خود را مدیر آب استان چهارمحال و بختیاری می داند، تقاضا نمود که جلوی حفر این تونل های خانمان برانداز و فاجعه برانگیز را بگیرد!

یادداشتی برای ثبت در تاریخ !

سه شنبه, ۱ شهریور, ۱۳۹۰

برخوردار نبودن ملاحظات زیست محیطی و مؤلفه های پایداری سرزمین از وزن لازم در برنامه های راهبردی مسئولین و همین طور در اولویت های معیشتی جوامع محلی سبب گردیده است که در کمتر جایی از کشور شاهد واکنش های سزاوارانه مسئولین و مردم در مواجه با پروژه های توسعه ای و عمرانی باشیم. شاید از همین نظر باشد که مشاهده تجمعات اعتراض آمیز مردمی نسبت به مدیریت منابع آب استان و واکنش های سزاوارانه مسئولان و مقامات ارشد منطقه و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در برابر پروژه انتقال آب بهشت آباد از سرشاخه های کارون بزرگ در دیار بختیاری به فلات مرکزی کشور، حواشی این پروژه انتقال آب بین حوضه ای را به رویدادی منحصر به فرد و ویژه تبدیل کرده است.

البته قبلا” نیز غیرفنی، غیر اقتصادی و خلاف منافع منطقه ای و ملی بودن این پروژه توسط مرکز پژوهش های مجلس در سال ۱۳۸۷، شرکت مدیریت منابع آب ایران و سازمان حفاظت محیط زیست کشور اعلام شده بود و هشدار داده شده بود که اجرای این پروژه می تواند روند بحران آب در چهارمحال و بختیاری و حوضه ی پائین دست کارون بزرگ – خوزستان – را شتابناک تر کند اما ظاهرا” راه به جایی نبرده بود!

هرچند تصمیمات نگران کننده و تأمل برانگیز اتخاذ شده در جلسه مقامات ارشد و نمایندگان مردم استان های اصفهان، چهارمحال و بخیتاری، یزد و کرمان در مجلس شورای اسلامی که با حضور وزیر نیرو در محل وزارت خانه نیرو تشکیل شد؛ امیدهای مردم دیار بختیاری و خوزستان را برای دست یابی به مدیریتی پایدار در حوزه منابع آبی شان کم رنگ کرد! اما حالا خبر منتشر شده بر روی “پایگاه شبکه خبری آب ایران” که حکایت از کلنگ زنی پروژه انتقال آب بهشت آباد در هفته دولت دارد، می تواند به مانند تیر خلاصی باشد که بر همین امیدهای کم رنگ شده مردم دو استان چهارمحال و بختیاری و خوزستان، مسئولان و نمایندگان مردم منطقه در مجلس شورای اسلامی، فعالان حوزه محیط زیست و متخصیصن حوزه منابع آب استان و کشور زده شده است!

اما نگارنده نیز به مانند دیگر فعالان حوزه محیط زیست، در یادداشت های قبلی نسبت به این رخداد طبیعت ستیزانه هشدار داده بودم و گفته بودم که در این پروژه توانمندی‌های واقعی بوم‌شناختی‌ (اکولوژیکی) زیست بوم ها در چیدمان توسعه ای کشور نادیده گرفته شده است و اجرای این پروژه پایداری سرزمین مان را به خطر خواهد انداخت ولی شوربختانه ظاهرا” گوش شنوائی نبود و به هیچ یک از این اعتراضات و مخالفت های مردمی، پارلمانی و نظرات کارشناسی و دلسوزانه فعالان و متخصین استانی و کشوری – و حتی به توصیه برخی از دوستان خودشان – هم توجه نکردند و حالا که خبر از کلنگ زنی قریب الوقوع این پروژه می دهند این یادداشت را برای ثبت در تاریخ و برای نسل های آینده نوشته ام که بدانند بودند امثال نگارنده که دغدغه سرزمین شان را داشته اند و می خواسته اند تا در قبال تاریخ شرمنده نباشند.

پی نوشت:

نماینده ارومیه: نمی خواهیم در چهارمحال بختیاری هم مشکل دریاچه ارومیه تکرار شود!

شناسه هایی که خبر از نابودی چغاخور می دهند!

جمعه, ۲۸ مرداد, ۱۳۹۰

شوربختانه شواهد موجود در چغاخور حکایت از امکان حذف زودهنگام پسوند “بین المللی” از این تالاب ارزشمند دارد! شواهدی که قادرند حتی نام چغاخور را از سیاهه تالاب های ایران حذف کنند.

در مطالب پیشین همین تارنما در خصوص پروژه تونل انتقال آب سبزکوه، که می تواند تالاب بین المللی چغاخور را به شدت تهدید و به کام مرگ بکشاند نوشته بودم. بر بنیاد مطالعات اجرایی طرح، قرار است به منظور تأمین آب شرب و صنعت و کشاورزی منطقه بروجن سالانه حدود ۶۷ میلیارد مترمکعب آب حوضه سبزکوه از طریق تونل انتقال آب ۱۰ کیلومتری، مستقیما” به داخل تالاب چغاخور سرازیر شود، البته لازمه ایجاد محیطی برای گنجایش و هدایت این حجم آب همان افزایش ارتفاع سد احداثی در محل خروجی تالاب چغاخور – از ۶ متر به ۱۱ متر – است که  هم اکنون به علت مشکلات اجتماعی و عدم توافق مالکان اراضی اطراف تالاب با وزارت نیرو، این عملیات افزایش ارتفاع سد متوقف شده است.

هرچند پس از مخالفت ها و عدم توافق مالکان اراضی اطراف تالاب با وزارت نیرو بر سر قیمت زمین هایی که در اثر اجرای طرح افزایش ارتفاع سد به زیر آب خواهند رفت، گزینه هدایت آب از طریق کانال به خارج از چغاخور مطرح شد و تا حدودی خیال فعالان محیط زیست و حتی سازمان حفاظت محیط زیست را از مرگ و نابودی تالاب بین المللی چغاخور راحت کرد اما شواهد موجود حکایت از همان خواب های شوم برای چغاخور دارد.

حقیقت ماجرا این است که به رغم اعلام گزینه جایگزین برای هدایت آب از کنار تالاب، اما هیچگونه تغییری در نقشه اجرایی احداث تونل صورت نگرفته و موقعیت محل خروجی تونل حکایت از آن دارد که گزینه ای به جز سرازیر شدن آب تونل به داخل تالاب وجود ندارد و با پایان یافتن عملیات اجرایی تونل، سازمان حفاظت محیط زیست در برابر عملی انجام شده قرار گرفته و چاره ای جز تبدیل کردن چغاخور به دریاچه ذخیره و هدایت آب و قبول مرگ و نابودی این تالاب بین المللی نخواهد داشت.

رخدادی غیرکارشناسی و طبیعت ستیزانه که برخی شناسه های غیرقابل انکار محیط های تالابی – مثل میزان استاندارد ارتفاع آب – را از بین برده، نرخ رسوب گذاری در تالاب را به شدت افزایش داده و به علاوه، ورود رودخانه ای آب به چغاخور سبب بر هم خوردن اکوسیستم طبیعی تالاب شده  و روند بحرانی شدن شرایط آن را شتابی نگران کننده و غیرقابل برگشت خواهد بخشید.

تخلیه صدها تن خاک حاصل از عملیات خاکبرداری احداث تونل انتقال آب در مرغزارهای حاشیه تالاب که در گذشته برای منفعتی کوتاه مدت و موقت تغییر کاربری یافته و تبدیل به زمین های کشاورزی شده اند نیز نکته قابل تأملی است که بدون کمترین ممانعت و مقاومتی از سوی نهادهای متولی توسط پیمانکار پروژه در اطراف چغاخور – البته با توافق و لحاظ منافع مدعیان مالکیت آن اراضی – انجام می گیرد. یعنی در همان مناطق حساس و آسیب پذیر حاشیه تالاب که در درون خود گونه‌های متنوع گیاهی و جانوری را پرورش می دهند و مناسب‌ترین محل های حضور حیات وحش و به ویژه پرندگان هستند و از اهمیت زیست محیطی فراوانی برخوردارند.

شاید عدم برخورداری سازمان حفاظت محیط زیست از ابزارهای قانونی و قدرت رقابت و مقابله با سایر دستگاه های ثروتمند دولتی، علت بروز این ناهنجاری های شگفت آور و آشکار باشد که همواره مجریان پروژه های بزرگ عمرانی از این سازمان کم بضاعت جلوتر هستند و قبل از تائید ارزیابی های زیست محیطی و صدور مجوزهای قانونی از سوی این سازمان، پروژه ها بدون کوچکترین ممانعتی عملیاتی می شوند!