بایگانی “سد سازی”

چغاخور؛ بیست و سومین تالاب بین المللی ثبت شده ی کشور در کنوانسیون رامسر

دوشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۳۸۹

«مجمع جهانی تالاب‌ها برای آینده» که به مناسبت چهلمین سالگرد کنوانسیون رامسر در دو روز گذشته – ۱۴ و ۱۵ اسفندماه – در تهران و رامسر برگزار شد؛ تالاب چغاخور در جنوب غرب ایران – استان چهار محال و بختیاری – را به عنوان بیست و سومین تالاب بین المللی ایران و تالاب تالاب کانی برازان در شمال غرب ایران – استان آذربایجان غربی – را به عنوان بیست و چهارمین تالاب بین المللی ایران در فهرست تالاب های عضو کنوانسیون رامسر ثبت کرد. بنابراین طبق اطلاعات مندرج در سایت کنوانسیون رامسر ( مارس ۲۰۱۱)؛ اکنون ایران دارای ۲۴ تالاب بین‌المللی با مساحت  ۱,۴۸۶,۴۳۸ هکتار می باشد.

کنوانسیون رامسر که بعدها نام خود را به «کنوانسیون حفاظت از تالابها» تغییر داد، قدیمی ترین معاهده بین المللی محیط زیستی دنیا می باشد و به عنوان «میثاق بین المللی حفاظت از تالاب ها» تمام ابعاد حفاظت و بهره برداری معقول و پایدار از تالابها را در بر می گیرد و تالابها را در زمره اکوسیستمهایی می داند که در حفاظت از تنوع زیستی و رفاه جامعه بشری اهمیت فوق العاده ای دارند.

ضمن قدردانی از مسئولان و کارشناسان در اداره کل حفاظت محیط زیست چهار محال و بختیاری به پاس کوشش و پیگیری های چند ساله آنان در راستای ثبت تالاب زیبا و ارزشمند چغاخور در فهرست تالاب های عضو کنوانسیون رامسر، انتظار است حالا دیگر همه‌ی مسئولین استان از صفت تالاب، برای نام بردن از این بوم‌سازه ی آبی بهره برند! و هرگز شاهد سکوت و انفعال متولیان تالاب‌ها در مقابل نامدیریتی فعلی که تاکنون از سوی سایر دستگاه ها بر این تالاب روا گردیده است نباشیم و بر اساس التزام های هوشمندانه کنوانسیون، این زیست بوم ارزشمند در بام ایران نیز از بالاترین درجه‌ی حفاظتی برخوردار گردد.

بر بنیاد تعریف کنوانسیون های جهانی تالاب ها:«به مناطق پست باتلاقی، مردابی، آبگیرهای طبیعی یا مصنوعی، دایمی یا موقت دارای آب ساکن یا جاری، شیرین، نیم‌شور یا شور و مناطق دارای آبهای دریایی که عمق آنها در حالت جزر کامل از ۶ متر تجاوز نمی‌کند، تالاب گویند»، حال اگر ارتفاع آب در این زیستگاه ها از میزان استاندارد آن (حداکثر ۶ متر در عمیق ترین محل تالاب) بیشتر گردد، سبب می شود نور کافی به بستر تالاب نرسیده و رویشگاه گیاهی کف تالاب از بین برود، که در اثر نابودی این رویشگاه های گیاهی، زیستگاه های جانوری تالاب هم آسیب دیده و بخش عمده ای از موجودات تالاب از بین خواهند رفت و به دنبال آن زنجیره غذایی در زیستگاه های حاشیه تالاب با مشکل جدی مواجه خواهد شد.

احداث سد بر روی تالاب چغاخور و تبدیل آن به دریاچه ذخیره و انتقال آب برای بخش های صنعتی و کشاورزی، علاوه بر اینکه برخی شناسه های تالابی آن از بین می رود، به سبب نادیده گرفتن حق آبه های طبیعی پائین دست، وضعیت بحرانی تالاب گندمان نیز تشدید شده و خسارت های جبران ناپذیری نیز به تالاب گندمان وارد می گردد.

گستره ی کوهستانی و پرشیب حوضه آبخیز چغاخور و پوشش گیاهی تنک و تخریب شده به همراه خاک های حساس این سرزمین، هر ساله سبب انباشت رسوبات در این تالاب می گردد. بنابراین ضرورت دارد اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان نسبت به اجرای عملیات های آبخیزداری و بیولوژیکی در اراضی بالا دست تالاب بیش از پیش همت گماشته و با تثبیت پوشش گیاهی آن عرصه ها؛ فرسایش خاک را کنترل نموده و از ته نشست رسوب در این تالاب پیشگیری کرده و در پایداری حیات تالاب به یاری اداره کل حفاظت محیط زیست استان به عنوان متولی حفاظت از این تالاب بین المللی بشتابد.

خاموشی و انفعال محیط زیست در مدیریت تالاب در سالیان گذشته، سبب ورود غیر علمی و غیر کارشناسی ماهیان گرمابی غیر بومی به چغاخور و برهم خوردن تعادل اکولوزیکی این اکوسیبستم و مرگ و میر سالیانه ماهیان بومی تالاب گردید که نهایتا هیچ نهادی هم مسئولیت ورود این میهمان ناخوانده را بر گردن نگرفت!

و اما حالا انتظار می رود سازمان حفاظت محیط زیست مدیریت حاکم بر چغاخور را از وزارت نیرو بازستانده! و به عنوان متولی اصلی نظارت و حفظ این منبع طبیعی، با اعمال مدیریتی خردمندانه و با اتخاذ تدابیر فرابخشی از تمامی ظرفیت های قانونی برای پایداری حیات این تالاب بین المللی بهره برد.

رسوب گذاری و مرگ زودرس سدهای بزرگ برق آبی در دیار بختیاری!

جمعه, ۶ اسفند, ۱۳۸۹

۸۶ درصد گستره ی کوهستانی و پرشیب سرزمین چهار محال وبختیاری به عنوان حوضه ی اصلی ۶ سد بزرگ برق آبی احداث شده و در دست ساخت کشور – کارون ۳ و ۴ و ۵ و خرسان ۱ و ۲ و ۳ – با ضریب جریان سطحی بیش از ۶۰ درصد و پوشش گیاهی تنک و تخریب شده به همراه خاک های بسیار حساس این سرزمین، هر ساله سبب انباشت رسوبات و کاهش بخش قابل توجهی از ظرفیت مخازن این سدها و وارد آوردن خسارت های مالی هنگفتی به این سازه های بتنی غول پیکر ذخیره سازی آب و تولید برق می گردد.

به رغم شرایط توپوگرافی، اقلیمی و زمین شناسی حاکم بر سرزمین بختیاری، ولیکن نبایستی بهره برداری های نادرست و نقش مخرب انسان و دام را به عنوان مهمترین عوامل فرسایش و رسوب نادیده گرفت. تخریب جنگل ها و مراتع، شخم در جهت شیب، تبدیل اراض مرتعی و اراضی زیراشکوب جنگلی به کشاورزی، چرای مفرط و اجرای عملیات های عمرانی توسعه ای بدون رعایت اصول صحیح علمی به عنوان مهمترین دلایل فرسایش و رسوب در کشور و حوضه های آبخیز سدهای چهار محال و بختیاری محسوب می گردد.

فرسایش خاک علاوه بر وارد آوردن خسارت بر سدها، سبب کاهش تا ۵۰ درصدی تولید محصول در اراضی کشاورزی شده و این کاهش تولید زمینه و انگیزه ی دست اندازی بیشتر جوامع محلی به اراضی مرتعی و زیراشکوب جنگلی را مهیا خواهد کرد. بر بنیاد گزارش های وضعیت فرسایش و رسوب وزارت نیرو،خسارت های  زیست محیطی ناشی از خاک از دست رفته و اثر نامطلوب این فرسایش و رسوب بر حیات رودخانه ها و تالاب ها و زمین های زراعی، معادل ۹ برابر خسارت های وارده بر سدها و ارزش سرمایه گذاری جهت ایجاد حجم این مخازن این سدها برآورد گردیده است.

با توجه به فشارهای مضاعف جوامع محلی و تخریب پوشش گیاهی و جنگلی و روند رو به رشد فرسایش و رسوب در حوضه های آبخیز این سدها (۲۵ تن در هکتار در سال) و همچنین به منظور جلوگیری از هدر رفتن سرمایه های کلان کشور، پرداختن به اقدامات حفاظتی و پیشگیرانه از فرسایش خاک در محل اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. لذا تخصیص اعتبار متناسب و اقدامات جامع نگرانه آبخیزداری که همزمان با ساخت سدها صورت می گیرد می تواند سهم به سزایی در افزایش عمر مفید سدها و کاهش هدر رفت سرمایه گذاری های صورت گرفته داشته باشد.

عدم برخورداری ملاحظات محیط زیستی (آب و خاک و پوشش گیاهی) از وزن و جایگاه سزاوار در سبد اولویت های بودجه ریزی ملی و استانی سبب گردیده است موضوع حیاتی تخصیص اعتبار جهت این اقدامات حفاظتی و پیشگیرانه ی هم زمان با احداث سدها از اهمیت مورد انتظار برخوردار نباشد و گوشی هم برای شنیدن صدای کارشناسان و مسئولان محیط زیست و منابع طبیعی وجود نداشته باشد!

بنابراین ضرورت دارد وزارت نیرو به عنوان یکی از اصلی ترین ذینفعان فعالت در حوضه های آبخیز این سدها – که هر ساله متحمل بیشترین خسارت ناشی از ته نشست رسوب در مخازن و کاهش عمر مفید سدهایش می گردد – با اختصاص بخشی از درآمدهای سدهای برق آبی از فرسایش خاک و انباشت رسوبات در پشت مخازن و کاهش عمر مفید این سدهای مخزنی ممانعت نماید.

در همین راستا در جلسه ی کارگروه آب و کشاورزی دومین سفر استانی هیأت دولت به استان چهار محال و بختیاری مصوبه ارزشمند «اختصاص بخشی از درآمدهای حاصل از فروش برق نیروگاه ها به منظور مطالعه و انجام عملیات های آبخیزداری در بالا دست سدهای مخزنی برق آبی» به تصویب رسید و مقرر گردید لایحه پیشنهادی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور  تقدیم مجلس شورای اسلامی گردد.

امید است با پیگیری های مقامات عالی استانی و ملی و توجه سزاوار نمایندگان مردم استان در مجلس شورای اسلامی لایحه پیشنهادی سازمان جنگل ها در مجلس مطرح و به تصویب برسد.

چهار محال و بختیاری در بیست و هشتمین برنامه گفت و گوی داغ سبز

چهارشنبه, ۴ اسفند, ۱۳۸۹

در آخرین پنجشنبه بهمن ماه (۸۹/۱۱/۲۸) برنامه گفتگوی داغ سبز به اوضاع محیط زیست و منابع طبیعی بام ایران – چهار محال و بختیاری – اختصاص داده شد تا نگارنده به همراه محمد درویش پژوهشگر و وبلاگ نویس برتر، احمد پازوکی مجری خلاق و هوشمند برنامه و دکتر عطاءاله ابراهیمی مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان چهار محال و بختیاری به عنوان میهمان تلفنی این گفتگوی داغ به ظرفیت ها و چالش ها و برنامه های پیش رو در دیار بختیاری بپردازیم.

استان چهار محال وبختیاری با مساحت ۱۶۵۳۳ کیلومتر مربع با مرکزیت شهرکرد با ۲۰۶۶ متر ارتفاع از سطح دریا در فلات مرکزی ایران و در امتداد سلسله جبال زاگرس واقع گردیده است. از کل مساحت استان ۸۶ درصد را گستره ی کوهستان ها فرا گرفته وحدود ۱۴ درصد باقی مانده مربوط به دشت های استان می شود.

دامنه های زردکوه سرچشمه ی اصلی سه رودخانه مهم کشور – کارون، زاینده رود و دز – می باشند. حوضه آبخیز سدکارون با مساحت ۱۳۷۱۴ کیلومترمربع، حوضه بالادست سد زاینده رود با مساحت ۱۴۳۹کیلومتر مربع، حوضه داخلی آن با مساحت ۷۰۳ کیلومتر مربع وحوضه ی دز با مساحت ۶۷۷ کیلومتر مربع دراین استان واقع شده اند. میزان بارندگی آن از ۲۸۰ میلیمتر تا ۱۸۰۰ میلیمتر در نوسان می باشد. استان چهار محال وبختیاری با کمینه ای یک درصدی از وسعت سرزمینی کشور، قادر است به برکت مهرورزی‌های بی‌منت آسمانش، به تنهایی تأمین کننده ۱۰ درصد آب شیرین کشور باشد. حجم ریزش های جوی در استان ۱۱/۳ میلیارد متر مکعب در سال برآورد گردیده است و حجم سالانه جریان های خروجی از استان ۹/۳ میلیارد متر مکعب است که از طریق زاینده رود و کارون بزرگ به استان های اصفهان وخوزستان سرازیر گردیده و بخشی از حیات و شادابی این استان ها را مرهون این روان آب های خود ساخته اند.

همین ظرفیت کم همتای تولید آب مزیت بالقوه ای را برای مردمان این دیار موجب گردیده است که اگر مدیریتی خردمندانه بر آن حاکم گردد می تواند این قطعه از وطن مان را به عنوان یکی از بزرگترین منابع تولید ناخالص ملی بدل کند. اما به رغم وجود چنین موهبت کم نظیری در این سرزمین، عدم توجه سزاوار به مدیریت خردمندانه بر ظرفیت های طبیعی و اقلیمی منطقه و نامدیریتی حاکم بر منابع آبی ارزشمند آن، سبب پائین رفتن سطح آب های زیرزمینی، کاهش آب چاه های آب آشامیدنی و کشاورزی و نهایتا” ایجاد بحران و قحطی آب سال جاری در شهرها و آبادی های منطقه گردیده است.

برای مقابله با این وضعیت های ناخوشایند و بحران های ایجاد شده، خردمندانه ترین چاره آن است که در کنار احداث سدهای غول پیکر بتنی و پرهزینه ی کارون ۴ و چهار سد در دست احداث کارون ۵ و خرسان های ۱ و ۲ و ۳ ، فلسفه آبخوانداری و آبخیزداری را نیز در سبد اولویت ها مدیریتی پذیرفته و با بهره وری از دانش بومی گرانسنگ آبخوانداری و آبخیزداری، مقاومت این زیست بوم کشور در مقابل تغییرات اقلیمی کوتاه مدت و دراز مدت را افزایش داده و زیستن در این سرزمین را با صرف هزینه های اندک در قیاس با هزینه های سرسام آور سدسازی میسر و آسان نمود.

تالاب های چهارگانه ی استان که با ایجاد یک مجموعه بزرگ زیستی، بام ایران را به یکی از شاه راههای عبور پرندگان مهاجر و آبزی از کشورهای اروپایی و روسیه و استان های شمالی کشورمان به سمت کشورهای حوضه خلیج فارس تبدیل کرده اند. در حال حاضر برخی عوامل طبیعی و انسانی حیات این تالاب ها را تهدید می نماید که تالاب گندمان در وضعیت بحرانی تری نسبت به تالاب های چغاخور، علی آباد و سولقان قرار دارد. خشکسالی سال های اخیر، درجه حرارت و افزایش تبخیر از جمله تهدیدهای طبیعی بوده که تالاب گندمان را در برابر تهدیدهای انسانی بسیار حساس و شکننده نموده است. احداث سد بر روی تالاب چغاخور، بیشتر شدن ارتفاع آب از میزان استاندارد آن (حداکثر ۶ متر در عمیق ترین محل تالاب) و تبدیل آن تالاب به یک دریاچه ذخیره و انتقال آب و عدم رعایت حق آبه زیستگاه ها و رویشگاه های پائین دست، حفر چاه های کشاورزی غیر مجاز و برداشت های غیر قانونی ناشی از برقی شدن چاه ها، تخریب و تصرف عدوانی رویشگاه های حاشیه تالاب ها، زهکش اراضی کشاورزی و حضور بیش از ظرفیت و چرای مفرط دام از جمله تهدیدهای انسانی بوده که در دهه های اخیر خسارت های جبران ناپذیری را به این تالاب های ارزشمند و حیاتی وارد کرده است.

جنگلهای استان نیز از دیگر موضوعات مطرح شده در این برنامه بوده که امروزه با بحرانهای ناشی از اجرای غیر اصولی پروژه های عمرانی و سدسازی های دولتی، تأمین سوخت هیزمی و زراعت دیم زیر اشکوب توسط جوامع محلی روبرو هستند. رویشگاه های جنگلی چهار محال و بختیاری بالغ بر ۳۰۰ هزار هکتار بوده که حدود ۱۸ درصد از وسعت استان را در برگرفته، در حالیکه کل رویشگاه های جنگلی کشور تنها حدود ۷ درصد از وسعت کشور را اشغال کرده اند. سرانه جنگل در کشور ۲/. هکتار و در استان چهار محال و بختیاری ۴/. هکتار می باشد. عدم توسعه یافتگی و عدم برخورداری استان از سهم سزاوار صنعت همخوان با شرایط زیست محیطی منطقه سبب گردیده است بیش از نیمی از جمعیت ۸۵۰ هزار نفری ساکن در سکونتگاه های شهری و روستایی استان از نبود فرصت های شغلی رنج برده و از سر ناچاری معیشت شان را متکی بر ظرفیت های محدود منابع طبیعی نموده و اشتغال مازاد و ویران گری را بر آن منابع حاکم کنند.

قرار است در بیست و نهمین برنامه از سری گفتگوی داغ سبز نیز که فردا – پنجم اسفند ماه – در ساعت ۱۵:۳۰ از استودیو ایران صدا پخش می شود به همراه مدیران کل محیط زیست و منابع طبیعی استان، گفتگوها در باره ی محیط زیست و منابع طبیعی چهار محال و بختیاری ادامه پیدا کند. شما می توانید این گفتگوی داغ سبز را از طریق برنامه ی “تارنمای فارسی” بر روی صفحه نخست درگاه مجازی رادیو اینترنتی ایران صدا ببینید و بشنوید.

همچنین می‌توانید از طریق شماره تلفن ۲۲۰۱۳۷۶۶ با گفتگوی داغ سبز تماس گرفته و یا با ارسال پیامک از طریق پیام گیر ۳۰۰۰۰۱۳۸۶ دیدگاه‌ها، خبرها و اظهار نظرهای خویش را در باره محیط زیست و منابع طبیعی دیار بختیاری مطرح کنید.

در همین باره:

مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری چهار محال و بختیاری در گفتگوی داغ سبز

تیر خلاص به تالاب گندمان!

شنبه, ۲۵ دی, ۱۳۸۹

تالاب گندمان در بام ایران؛ یکی از ۱۰ تالاب برتر پرنده نگری در ایران است که در دفتر بین المللی تحقیقات پرندگان آبزی «لندن – ۱۹۵۲» به ثبت رسیدهاست. این تالاب که به عنوان زیستگاهی با ارزش در میان ۱۰۵ زیستگاه مهم پرندگان در ایران شناسایی شده است، در شمار زیباترین تالاب های کشور و مهمترین کانون های گردشگری چهارمحال بختیاری قرار داشته و زیستگاهی منحصربفرد برای زمستان گذرانی و تخمگذاری پرندگان مهاجر و اسکان دائم پرندگان بومی محسوب شده که قریب به ۱۵ گونه پرنده بومی و قریب به ۳۰ گونه پرنده مهاجر نواحی سردسیر شمالی با جمعیت های زیاد، انواع مارها و قورباغه ها و لاک پشت ها و پستانداران و ماهی ها را در خود جای داده است.

به رغم آنکه نگارنده به همراه کارشناسان و فعالان محیط زیست کشور بارها از احداث سد بر روی تالاب بین مللی چغاخور (بخوانید سد چغاخور!!!) در بالادست و خشکاندن رودخانه آقبلاغ و عدم رعایت حق آبه طبیعی تالاب گندمان و خشکی بی سابقه آن ابراز نگرانی کرده و خواستار پیگیری جدی سازمان حفاظت محیط زیست جهت رعایت حق آبه‌طبیعی این تالاب شده بود؛ متأسفانه این روزها خبر از اقدامی نابخردانه و طبیعت ستیزانه از اردوگاه آبسالاران و سد سازان قدرتمند کشور می رسد که می خواهند با احداث سدی دیگر بر روی تنها رودخانه ی این تالاب تیر خلاصی را بر پیکر نیمه جانش شلیک کنند! تالابی که به دلیل تنش های شدید اکولوژیکی به همراه ۶ تالاب دیگر کشور سر از لیست سایتهای بحرانی و تخریب شده در آورده و موجب نگرانی بسیاری از حامیان محیط زیست کشور شده است.

ظاهرا” بخت با تالاب گندمان یار نبوده و به جای پیگیری تأمین حق آبه آن از سد احداث شده بر تالاب چغاخور، می خواهند بر روی رودخانه آقبلاغ به عنوان مهمترین منبع آب ورودی آن، سدی خاکی با ارتفاع ۴۰ متر با هدف تامین آب کشاورزی احداث کنند و برای همیشه تالاب گندمان را به تاریخ بسپارند.

آقبلاغ تنها رودخانه تأمین کننده آب تالاب گندمان بوده که در گذشته خروجی تالاب چغاخور را به همراه هرزآب های منطقه به این تالاب هدایت می کرده که حتی در فصل پرآبى عمق متوسط تالاب را به ۳۰ سانتیمتر نیز مى رسانده است؛ اما از دو دهه پیش با احداث سد بر روی تالاب چغاخور، رودخانه آقبلاغ تنها همان اندک هرزآب های حوضه آبخیز را به گندمان خشکیده می رسانید.

شرکت مدیریت منابع آب کشور می خواهد بدون لحاظ ملاحظات ریست محیطی و عدم رعایت نیاز محیط زیست منطقه(تالاب بین المللی گندمان)، سد آقبلاغ(گندمان) را با حجم مخزن ۶۷ میلیون متر مکعب در نزدیکی محل ورودی رودخانه آقبلاغ به تالاب گندمان احداث نماید تا بر بنیاد برآوردهای خود سالانه ۲۸ میلیون متر مکعب آب را برای مصارف کشاورزی در سطح ۲۸۰۰ هکتار اراضی منطقه تنظیم و تأمین کند. به نظر می رسد این سد که یقینا” قاتل گندمان خواهد بود، مرحله دوم مطالعاتی اش به پایان رسیده و به زودی با تأمین منابع مالی مورد نیاز به مرحله اجرا در خواهد آمد.

حال پرسش جدی این است که اگر این سد ارزیابی زیست محیطی دارد، سازمان حفاظت محیط زیست کشور چگونه با آن برخورد کرده و آن را پذیرفته است؟! و چنانچه فاقد ارزیابی زیست محیطی می باشد وزارت نیرو چگونه توانسته است احداث آن سد را به مرحله اجرا برساند؟!

پی نوشت:

در گفتگویی که امروز – ۸۹/۱۱/۳ – با آقای دکتر عطاءاله ابراهیمی – مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان – در این خصوص داشتم ایشان اعلان نمودند که قرار است سد آقبلاغ در پائین دست تالاب گندمان و در نزدیکی روستای بیژگرد احداث شود؛ با این وجود مسئولین محیط زیست استان هیچ نوع مطالعه و یا اسناد مربوط به ارزیابی زیست محیطی این سد را در دست ندارند که این جای بسی تعجب دارد!

اطفای حریق تالاب خشکیده ی گندمان در نیمه های شب

جمعه, ۱۷ دی, ۱۳۸۹

شامگاه دیروز آتشی مرگبار به جان تالاب بین المللی گندمان در بام ایران افتاد که با حضور به موقع محیط بانان سبزپوش محیط زیست در نیمه های شب مهار و اطفاء گردید. این دومین سال پی در پی است که بحران آب و خشکی بی سابقه‌، سایه مرگبارش را بر روی این تالاب ارزشمند گسترانیده و کابوس دهشتناک آتش سوزی آرامش را از زندگی زیسمندان این زیست بوم کم همتا ربوده است.

برخلاف آتش سوزی سال گذشته، امسال بخت با گندمان یار بود که نیروهای امدادی محیط زیست در منطقه حضور داشتند و با اطلاع رسانی به موقع، در همان ساعات اولیه آتش سوزی مدیر کل حفاظت محیط زیست استان در محل تالاب حاضر شده و با ساماندهی نیروهای امدادی و مردمی از گسترش آتش جلوگیری کرده و در نیمه های شب آتش افتاده به جان نیزارهای گندمان مهار گردید.

خشکسالی شدید و عدم رعایت حق آبه‌طبیعی تالاب، حفر چاه‌های مجاز و غیرمجاز و برداشت های مازاد بر پروانه، تغییر مسیر و بستر رودخانه‌ آقبلاغ و جلوگیری از ورود آب چشمه‌ها به‌تالاب، آن چنان شرایط نابسامان و بی سابقه ای را بر گندمان حاکم کرده است، که اگر آب رها شده ی این فصل زمین های کشاورزی در این قسمت از تالاب نبود، آتش سوزی شب گذشته می توانست فاجعه ای بزرگتر از حریق سال گذشته ایجاد کند و تمامی نیزارهای تالاب را به کام خود بکشاند.

ضمن قدردانی از تلاش های شب گذشته نیروهای امدادی که منجر به اطفای حریق گندمان در نیمه های شب گردید، چند پیشنهاد به جناب سعید یوسف پور مدیر کل جدید و جوان حفاظت محیط زیست استان:

۱- تلاش جهت تأمین تجهیزات سخت افزاری ناوگان اطفای حریق محیط زیست استان

۲- توجه به آموزش و ارتقاء مهارت های نیروهای امدادی برای مقابله‌با آتش سوزی و تجهیز ناوگان اطفاء حریق به‌امکانات و تجهیزات سخت افزاری مناسب برای مهار آتش در عرصه‌های تالابی

۳- لغو مجوزهای شکار صادره و ارتقاء ضریب حفاظتی تالاب و ممانعت شدید از حضور شکارچیان به لحاظ شرایط بحرانی حاکم و قهر پرندگان با تالاب گندمان

۴- استقرار پاسگاه محیط بانی ثابت و مجهز به تجهیزات مناسب اطفای حریق در تالاب

۵- پیگیری جدی رعایت حق آبه‌طبیعی تالاب گندمان از سد احداث شده بر روی تالاب بین مللی چغاخور در بالادست! و همچنین از چشمه های طبیعی اطراف تالاب

۶- درخواست از دستگاه امور آب برای نظارت بیشتر بر میزان برداشت چاه‌های مجاز و جلوگیری از ادامه فعالیت چاه های غیر مجاز در اطراف تالاب

۷- توجه به فعالیت های ترویجی و جلب مشارکت مردم آبادی های اطراف تالاب و آموزش آنان به جهت پیشگیری از وقوع حریق و همکاری با نیروهای امدادی در مقابله‌با آتش سوزی های احتمالی

تالاب گندمان یکی از تالاب های مشهور در بام ایران است که‌در دفتر بین المللی تحقیقات پرندگان آبزی «لندن – ۱۹۵۲» به‌ثبت رسیده و در شمار یکی از مهمترین زیستگاه‌های جانوری کشور برای زمستان گذرانی و تخمگذاری پرندگان مهاجر و اسکان دائم پرندگان بومی‌قرار دارد.

در بهشت آباد؛ زور اصفهانی ها از همه بیشتر است!

شنبه, ۱۳ آذر, ۱۳۸۹

   علیرضا الماس‌وندی مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران؛ در تیر ماه سال جاری با حضور در جمع خبرنگاران، مسئولان و امام جمعه و نماینده ولی فقیه در استان چهار محال و بختیاری از توقف اجرای پروژه انتقال آب بهشت‌آباد چهارمحال و بختیاری به فلات مرکزی خبر داده بود.  این مقام مسئول مشکلات اجتماعی و اعتراض مردم و مسئولان چهار محال و بختیاری را مهم‌ترین عامل توقف این پروژه دانسته و تبعات ناشی از خشک شدن چشمه‌های موجود بر سر راه عبور این پروژه، غیر فنی بودن پروژه، هزینه بالای اجرا و زمان‌بندی آن را از دیگر عوامل دانستند که سبب گردیده تا کمیته تخصصی مدیریت منابع آب ایران این طرح را تأئید نکرده و آن را متوقف سازد.

   البته مخالفت های سازمان حفاظت محیط زیست کشور در سال ۱۳۸۶ و مرکز پژوهش های مجلس در سال ۱۳۸۷ و شرکت مدیریت منابع آب ایران به عنوان متولی آب کشور در تیر ماه سال جاری را نیز می توان در شمار مستندات غیر فنی و غیر تخصصی بودن پروژه بهشت‌آباد یا همان طرح آب‌رسانی به فلات مرکزی ایران به حساب آورد.

   اما این روزها خبر دریافت مجوز کتبی احداث سد بهشت آباد توسط اصفهانی ها که در بیانیه مورخ ۷/۸/۱۳۸۹  انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان آمده؛ آب سردی بوده است که بر خلاف اظهارات امیدبخش مدیرعامل و تصمیمات فنی کمیته تخصصی شرکت مدیریت منابع آب ایران، بر سر مردمان خوزستان و چهار محال و بختیاری ریخته شده است.

   انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان در این بیانیه که با عنوان ” در سوگ مرگ کارون” منتشر گردیده است اعلام نموده اند که؛ «بنا بر اطلاعات دریافتی مجوز کتبی برداشت آب به طرح انتقال آب از سرشاخه های کارون تحت عنوان سد بهشت آباد به میزان متوسط ۸۴۶ میلیون متر مکعب در سال – که حداکثر آن مشخص نشده وقابل افزایش است – در تاریخ ۲۱/۶/۱۳۸۹ به شماره ابلاغیه ۷۰۰/۴۹۲۵۹/۸۹ توسط وزارت نیرو به شرکت های آب منطقه ای اصفهان، کرمان و یزد ابلاغ شده است»

   با این اوصاف آیا  صدور مجوز برداشت آب و موافقت با چنین طرحی غیر فنی ، غیر اقتصادی و خلاف منافع منطقه ای و ملی نشان از کم همتا بودن زور اصفهانی ها ندارد؟

و همین حقایق تلخ است که تارنمای مهار بیابان زائی؛ این بهشت را معبری برای ورود به جهنم می داند!

درهمین رابطه:

سد بهشت آباد؛ اصفهانی ها یا خوزستانی ها ؟

بسته ظرفیت سنجی یا نامدیریتی آب در حوضه کارون بزرگ!؟

شنبه, ۶ آذر, ۱۳۸۹

   مدیر عامل شرکت آب منطقه ای چهارمحال و بختیاری در گفت و گوی اخیر خود با خبرگزاری ایرنا از تهیه «بسته ظرفیت سنجی» آن شرکت در زمینه پروژه های برق آبی در چهار محال و بختیاری به عنوان یکی از مهمترین سرچشمه های کارون بزرگ خبر داده است. بسته ای که برای مدیریت بر آب های این سرزمین، تعداد ۳۵ نیروگاه برق آبی بزرگ و کوچک را پیش بینی و برنامه ریزی کرده است. بر مبنای این ظرفیت سنجی، عمدتا” محل های احداث این نیروگاه ها در مناطق جنگلی چهار محال و بختیاری پیش بینی گردیده که در حال حاضر بیش از ۳۰۰ روستای آن با قحطی و بحران آب دست و پنجه نرم می کنند و آب شرب آن ها بوسیله تانکر تأمین می شود!

   و اما هشدارهای هم زمان مدیران سازمان آب و برق خوزستان در خصوص شیوه های مدیریتی حاکم بر آب های سرچشمه های کارون بزرگ قابل تأمل و شنیدنی است! مدیران سازمان آب و برق خوزستان، آورد فعلی کارون بزرگ را در حدود ۶۸ درصد سال‌های نرمال اعلام کرده اند و بر اساس پیش‌بینی کم‌بارانی در سال زارعی جاری، آورد این رودخانه‌ حیاتی در خوزستان را در سال‌جاری معادل ۳۸ درصد سال‌های نرمال پیش بینی می کنند.

   معاون مطالعات پایه و طرح‌های جامع منابع آب سازمان آب و برق خوزستان از کاهش ۵۰ درصدی آورد رودخانه کارون در مهر ماه امسال در مقایسه با نرمال خبر داده و از شرایط سخت‌تری که این رودخانه بزرگ کشور در پیش رو هشدار می دهد.

   تهیه بسته های پیشنهادی منطقه ای و عدم توجه به ابتدائی ترین اصول مدیریت بر سرزمین، نادیده گرفتن اصل پروانه در بهره برداری از ظرفیت های محیطی و طبیعی، غفلت از تهدیدی های ناشی از نادیده گرفتن حق آبه های طبیعی مناطق پائین دست، نابودی رویشگاه های جنگلی و زیستگاه های جانوری و گسستگی در برنامه های مدیریتی مقامات و مدیران مناطق در وزارت نیرو، تأسف آور و تأمل برانگیز است! باید تأسف خورد به روزگار کارون بزرگی که اولویت مدیران آب یک منطقه اش تولید برق و اولویت مدیران منطقه دیگرش افزایش کیفی آب اعلام می شود.

   آیا به نظر شما در اولویت های آن بسته پیشنهادی شرکت آب منطقه ای چهارمحال و بختیاری جایگاه سزاواری هم برای مسائل زیست محیطی استان مد نظر بوده و آیا در این بسته کمترین توجه ای به تهدیدهای این ظرفیت سنجی که جنگل ها و حیات جانوری مناطق کوهرنگ و اردل و لردگان را به نابودی می کشاند شده است؟

خبر تلخ غرق شدن گرازها در دریاچه سد کارون ۴ !

جمعه, ۲۳ مهر, ۱۳۸۹

    بهانه‌ی نوشتن این مطلب، خبر غرق شدن تعدادی گراز در دریاچه سد کارون ۴ به دلیل نابودی زیستگاه این حیوانات است. توسط دوستان ساکن در روستاهای اطراف دریاچه سد کارون ۴ مطلع گردیدم که تعدادی گراز شبانه در نزدیکی های پل کتولا – با نام محلی دره ی علی رجب که با آبگیری سد کارون ۴ به زیر آب رفته است – به صورت گروهی غافل گیر شده و در آب های عمیق دریاچه غرق گردیده و چند روز جسد آنها بر روی آب شناور بوده است.

    افراد محلی بر این باورند که این منطقه درگذشته و قبل از آبگیری سد دارای آبگیر مرداب مانندی بوده که آبشخوار گرازها محسوب می شده و یکی از محل های عبور و مرور گرازهای آن منطقه ی جنگلی به شمار می رفته است که به لحاظ شیب زیاد منطقه، پس از آبگیری سد یکی از قسمت های عمیق دریاچه ی سد را تشکیل داده و احتمالا” گله ی گراز به هنگام آب خوردن زیر پای آنها خالی شده و در این آب های عمیق غرق گردیده اند و یا اینکه در حین فرار از تهدیدی انسانی یا طبیعی در دریاچه سد گرفتار و غرق شده اند.

   هرچند علت دقیق غرق شدن این حیوانات بزرگ جثه و سنگین وزن روشن و مشخص نگردیده است، ولی آنچه مسلم است نابودی بخشی از زیستگاه این جانوران – که ارمغان شوم سدسازی است – علت اصلی مرگ شان بوده است. موضوع اعتراضی که همواره متخصصین و طرفداران محیط زیست به روند بدون مطالعه و ارزیابی واقعی سدسازی در کشور داشته و بر این نکته تأکید دارند که اینگونه سدهای بدون مطالعه زیست محیطی سبب نابودی زیستگاه های جانوری کشور گردیده و هیچ تدبیری برای حمایت از زیستمندان این مناطق هم اندیشده نشده است.

   این گرازها که با بدنی سنگین و گردن و پاهای کوتاه و به صورت دسته جمعی در جنگلهای بلوط منطقه زندگی می کنند معمولا” شبگرد بوده و غذای خود را از ریشه و ساقه و برگ و دانه‌های گیاهان مختلف و غلات و حبوبات و میوه‌جات و غذاهای حیوانی چون حشرات و لارو آنها و بی‌مهره‌های کوچک و حتی جوندگان و لاشه حیوانات بزرگ تهیه می نمایند و چنانچه حضور و رفتارهای ناآگاهانه و نابخردانه انسانی سبب اشغال و نابودی منابع غذایی و برهم خوردن نظام طبیعی زیستگاه آنها شود به ناچار به مزارع کشاورزی و باغات هجوم آورده و خسارات فراوانی وارد.

مرگ آرام تالاب گندمان!

جمعه, ۱۲ شهریور, ۱۳۸۹

   تالاب گندمان را که یادتان هست؟ تالابی که در دفتر بین المللی تحقیقات پرندگان آبزی «لندن – ۱۹۵۲» به ثبت رسیده و با مساحتی حدود ۱۰۰۰ هکتار در فاصله ۲۰ کیلومتری جنوب بروجن و ۴ کیلومتری شهر گندمان قرار گرفته است. همان تالابی که در اوایل پائیز سال گذشته قریب به یک ماه در آتش می سوخت و تا مدت ها آتش در عمق جانش جا خوش کرده بود.

   همچنان که در مطالب پیشین گفته شد نزولات جوی، رودخانه آق بلاغ و چشمه های حاشیه تالاب از جمله منابع آبی گندمان را تشکیل می دهند و رویشگاه های گیاهی آن – گونه های حاشیه ای و نم پسند –  زیستگاه های جانوری منحصر به فردی را برای زمستان گذرانی و تخمگذاری پرندگان مهاجر و اسکان دائم پرندگان بومی بوجود آورده که قریب به ۱۵ گونه پرنده ی بومی و قریب به ۳۰ گونه پرنده مهاجر نواحی سردسیر شمالی با جمعیت های زیاد، انواع مارها و قورباغه ها و لاک پشت ها و پستانداران و ماهی ها در خود جای داده است.

   در بازدیدی که امروز – ۱۲/۶/۸۹ – به همراه دوستان ساکن در آبادبوم های اطراف تالاب داشتم شوربختانه تاکنون اقدام چندانی برای مهار و جبران تهدیدهای طبیعی و انسانی وارد بر تالاب صورت نگرفته بود و سایه مرگ بر قسمتهای زیادی از تالاب سایه گسترده بود!

ادامه مطلب»

احداث جاده‌های دسترسی سد خرسان ۳ و آغاز قتل و عام درختان

سه شنبه, ۹ شهریور, ۱۳۸۹

   خرسان ۳ یکی از ۳ سد غول پیکر برق آبی در دست احداث بر روی رودخانه خرسان است که این روزها، با آغاز پروژه ی احداث جاده های دسترسی، عملیات اجرایی احداث آن در جنگل های لردگان کلید خورده است. این سد بتنی دوقوسی با ارتفاع ۱۹۵ متر و دریاچه‌ای به حجم ‌یک هزار و ۱۵۵ میلیون متر مکعب و در بالادست سد کارون ۳ ساخته خواهد شد.

   در نوشتارهای پیشین به خسارت های زیست محیطی و طبیت گردی ناشی از احداث این سد اشاره کرده بودم، سدی که در آینده ای نزدیک و با آبگیری، آبشار آتشگاه لردگان را به همراه درختان کهنسالش در خود غرق خواهد کرد. آبشار آتشگاه یکی از مناطق گردشگری طبیعی و دیدنی ترین جاذبه های لردگان در سرزمین بختیاری بوده که تقریبا” در تمامی طول سال پذیرای طبیعت گردانی از سراسر استان و کشور – خصوصا” مردم استان های اصفهان و خوزستان – می باشد. این آبشار در فاصله حدود ۵۰ کیلومتری جنوب غربی شهر لردگان و در دامنه کوه های سر به فلک کشیده و در دره ای زیبا و ناهموار به طول ۲ کیلومتر در بالادست روستای آتشگاه واقع گردیده است. آبشارهای کوچک و بزرگ، درختان کهنسال و طبیعی بلوط و چنار در مسیر آبشار تا محل اتصال به رودخانه خرسان، مناظر دیداری کم همتایی را ایجاد کرده است.

ادامه مطلب»